خزان در خزانی چرا خون نگریم؟
به غم توامانی چرا خون نگریم؟
تو ای عشق من جان آلوده در خون
کران تا کرانی چرا خون نگریم؟
تو در خانه خود اسیری به غربت
غریب زمانی چرا خون نگریم؟
رها سرو این خاکی پر تشنج
کنون قد کمانی چرا خون نگریم؟
به ظلمت دچاری و حسرت به دل از
سپیده دمانی چرا خون نگریم؟
سرای قشنگم نیامد بهارت
خزان در خزانی چرا خون نگریم؟
#تقی_شیرین_زاده
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
اون خودش اینو خوب میدونست
که بره همه چی تموم میشه
دفتــر خــاطــراتـمــون مثــل
وصیت نامه مهروموم میشه
عین دیونه ها شدم شب و روز
از خودم هی سوال میپرسم
که دوست دارمش دروغی بود؟
نمیدونم جوابمو چی بدم...!
کی سرتو گذاشته رو سینش ؟
کی لباشو گذاشته رو گوشت ؟
کی؟ چطـوری تصـرفت کرده ؟
اون بهت چی میگه تو آغوشت؟
افتاده توی جونم آتیشی
نمیتونم اونو مهــار کنم
تنها راه نجات من مرگ ِ
نمیدونم باید چکار کنم...
مثل چاهی فرو بریزم و هی
خودمو رو سرم خراب کنم؟
یا که آتشفشان بشم از تو
خودمو ذره ذره آب کنم؟
#رسول_زاهدی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
به جز هوای رهایی به سر نداشته باشی
هوس کنی بپری بال و پر نداشته باشی
میان معرکه عمری پلنگ باشی و حالا
برای هیچ آهویی خطر نداشته باشی
خطر که هیچ وجودت تمام بود و نبودت
اثر نداشته باشد اثر نداشته باشی
تمام شب به تماشا به ماه چشم بدوزی
ولی برای پریدن جگر نداشته باشی
شب این شب ظلمانی احاطه ات کند اما
دو چشم شب شکنِ شعله ور نداشته باشی
خلاصه کرک و پرت را زمانه ریخته باشد
تو از غرور خودت دست بر نداشته باشی
نگو که از تو گذشته - اگر چه مثل گذشته
هوای خون و خطر آن قدٓر نداشته باشی-
ولی پلنگ پلنگ ست اگر چه خسته و تنها
اگر چه چیزی از آن شور و شر نداشته باشی
#بهروز_یاسمی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
هنوز از شب من چند استکان مانده
هنوز قسمت دلگیر داستان مانده
کلافه ام وسط خنده اشک میریزم
بهار آمده اما غم خزان مانده
تورفته ایی و به ظاهر اگر چه آرامم
پر است ابر دل از بغض در دهان مانده
دلم گرفته شبیه پرنده ایی زخمی
که در دلش غم یک لحظه آسمان مانده
فرار میکنم از مبتلا شدن اما
کدام شاعر از عشق در امان مانده
هنوز حرف دلم را نگفته ام ای وای
چقدر تا غزل آخرم زمان مانده
نگیر دست کسی را به فکر من هم باش
تمام شهر مرا با تو یادشان مانده
#سجاد_صفری_اعظم
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
هم پلک میزنی و هم این که مرا به هم
هی میزنی مرا به هم و پلک را به هم
تبدیل میکنی غزلم را به مثنوی
بیدار میشود قلم از خواب مثنوی
یک شب به جای سرمه مرا هم نمیکشی
در انتظار، چشم به راهم نمیکشی
بر چشمها چو سرمه مرا میکشانی و
بعداً حواس پرت مرا میپرانی و
هی پلک میزنی و زمین را به آسمان
منظومه ایست دایرهی چشم هایتان
زهره، زمین، زحل همه تو مشتری منم
مریخهای چشم تو را مشتری منم
می خواهمت شبیه درختی جوانه را
گلبرگهای خاکی قالی که خانه را
چون بوسههای مادر و فرزندهای پیر
چون گریههای آخر لبخندهای پیر
ای چشمهای یک تن ِ صد مرد را حریف
ای چشمهای سبز تماشایی و لطیف
دور و بر ِ تمام تنم چشم میکنی
از بدو روز خلقت زن پلک میزنی
این وسوسه تمام نخواهد شدن گرفت
باید به جرم دیدن تو پیرهن گرفت
باید بهانههای خدا را دوباره خورد
باید سقوط کرد ولی عاشقانه مرد
امشب که پلکهای شما تا خدا رسید
این مثنوی بهانهی خوبی است تا رسید
ما بین رقص ِ” پلک زدن”های چشمتان
دیدن وَ نیز دیده شدن پای چشمتان
آلودهام به جرعهی یک لحظه خیره ات
در امتداد دیدن من، چشم تیره ات
معجون نور و روشنی ِ آفتاب و ماه
تک لحظهی طلوع و غروب، آبی و سیاه
باران ابر وحشی اردیبهشت من
محتاج توست ذائقهی کار و کشت من
گونه به گونه ات که به ترفند میزنم
از چشم هات یکسره پیوند میزنم
تا دامهای سبز تو را کشت میکنم
بادامهای سبز تو را کشت میکنم
ساعت دو پلک ونیم گذشته است از اذان
من از دو پلک مانده به مسجد کنارتان
دارم نماز نافلهی پلـــــک میشوم
مبهوت ناز قافلهی پلـــک میشوم
ترکیب گاهوارهی چشمت نشستنی است
این خواب خوش پریدنی است و شکستنی است
عمرم...! نگاه آخریت را به هم نزن
آن ارتعاش مادری ات را به هم نزن
این هم دعا تو را به خدا مستجاب شو
یک آن مرا ببین و بخند و جواب شو ...
#محمد_ارثی_زاد
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
توپی سفید و صورتی اینجا در این غزل
هی غلت می خورد ـ همه ی مردم محل
فریاد می زنند :کجا توپ می رود؟
و بین بچه ها سر آن می شود جدل
آنوقت می رسد سر بیتی که کودکی
با چوبدست می کند آن توپ را بغل:
«من پا ندارم و تو بدردم نمی خوری
اما بیا دوست من باش لا اقل
بابای من اگر چه فقیر است ، بد که نیست
چون قول داده پای مرا می کند عمل»
می گرید و می افتدش از دست توپ و بعد
جا می خورد به قهقه ی مردم محل
این توپ پله پله می افتد ز بیتهام
و مثل بغض می ترکد گوشه ی غزل
#محمد_سعید_میرزایی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
چند روزی است که با ساز و صدایم قهرم
گنگ و بی حوصله با حال وهوایم قهرم
با صدایت که از آن دور مرا میخواند
با خودم هم که چرا بند به پایم قهرم
از در خانه ی تان رد نشدم بعد از تو
دیگر امید نبندی که بیایم! قهرم
شاید این بار به هر منظره ای بر بخورد
اینکه من با همه ی پنجره هایم قهرم
سالها رازونیازم همه بی پاسخ ماند
با خدایم نه ، که با قبله نمایم قهرم
#رسول_زاهدی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
یه خط این قصه رو باورم نیست
یه شب میای که دیگه خیلی دیره
هرچقدم جای تو خالی باشه
تصویرت از قاب تو خونه میره
دست تو دستامو میزد کنارو
خاطره های شوم و بی قرارو
عاشقی که میگفت دلم هواتو
آخرشم میرفت و باز نگاتو
بهونه دادی دست بغض ابرا
تاصبح دارن به پای من میبارن
چرا فقط وقتی چشام میخوابه
قاصدکا از تو خبر میارن
داری میری پناه شبهای من
رد پاهات رو قلب من میمونه
فقط نگو منم مسافری که
نمیتونه اینجا پیشت بمونه
دست تو دستامو میزد کنارو
خاطره های شوم و بی قرارو
عاشقی که میگفت دلم هواتو
آخرشم میرفت و باز نگاتو
آخر راه تموم میشی و جاده
بی تو میره به سمت بی نهایت
جامیمونم توسرنوشت جاده
این آخرین غمه تو این حکایت
دست تو دستامو میزد کنارو
خاطره های شوم و بی قرارو
عاشقی که میگفت دلم هواتو
آخرشم میرفت و باز نگاتو
#نیلوفر_شاطری
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
تو دلفریبی و چشمت همیشه مال من است
حدیث جاذبه ات رمز هر سوال من است
خوشم اگر که اسیر تو در قفس باشم
همین که بند تو باشم علاج حال من است
اگر چه فکر گناهت حرام من باشد
به حکم دل گذر از فکر تو حلال من است
در این هوای زمستان و سرد و بارانی
دو دست معجزه ات هم شبیه شال من است
کنار میز و بُخاری ، کتاب حافظ و من
هر آنچه از تو بیاید ، خدای فال من است
خدا کند که تو عمری خیال من باشی
که دلخوشم به همین هم که در خیال من است
#مریم_پیروزی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
از دام تو ای عشق چرا نیست گریزی
با دانه تو خام شدم یا تو عزیزی؟
من خنجر احساس به دست تو سپردم
تا خون من عاشق دیوانه بریزی
راز نرسیدن به تو را کاش بفهمم
همواره یکی این ور و تو آن ور میزی
هر کس به طریقی شده مصدوم تو آخر
چون راه پر از پیچ و خم و حادثه خیزی
سیگار و من و شمع و همه عمر و جوانی
در سوز وگدازیم و تو دور از همه چیزی
#تقی_شیرین_زاده
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
افتاده راه طالع تارم به «هیچ کس»!
دیدی وفـــا نکرد بهارَم به هیچ کس؟
تــو رفته ای ، دلیل ندارد بیــــان شود
جای دقیق ِ سنگ مزارم به هیچ کس
دیگر مسیر ِ طی شده فرقی نمی کند
وقتی رسیده ریل قطارم به هیـچ کس!
با این کـــه خاطر تـــو برایـم عزیز بود
افسوس! اعتماد ندارم به هیچ کس
فهمیده ام که غیر خدا عاشقی خطاست
یعنـــی مبـــاد دل بسپارم بــه هیـــچ کس
با بی وفایی ات بـه نتیجه رسیده ام:
دیگر محلّ سگ نگذارم به هیچ کس!
این شــعر، آخـرین غــزلِ من برای توست
تقدیم شد به دار و ندارم، به «هیچ کس»
#امید_صباغ_نو
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
بیا فشرده تر از خوشه های انگورت
بغل بگـــیر مرا با تمــــام منظــــورت!
بغل بگیر چنان که صدای امواجـــم
رسد به گوش اهالی ساحل دورت
مرا حساب کن از آن هزارها ماهی
کـــــه حاضـــرند بمیرند در دل تورت
تو آن درخت اناری که می مکد هر روز
زساقـه شهد سلیمانـــــی تو را مورت
تو شاهزاده ای از پارس – نامت ایراندخت-
و مــن نــواده ای از تیــــــرگــان شـــاپورت
برهنه می شوم و رو به قبله ات بی جان
بیاورد اگـــــــــر عطار سدر و کــــافــــورت
تو اسب سرکش عشقی و دوست دارم من
علف شـــــوم بــــه تمنــــای سبز آخــــورت!
به قطره ای که مکیده ست از تنت ای گل
عسل شده ست سراپــــا تمــــــام زنبورت
به یاد خاطره هـامــان دوباره برپــــا کن
بساط بوسه و لبخند و مجلس سورت
عنان روسـری ات را به دست باد بده
بپاش روی من از نغمه های پرشورت
میان خلــوت آغــــــوش مـن توقف کن
که بوسه ای بنشانم به گیسوی بورت...
که کرده است در این قحطسالی گنجشک
به قتل فاجـــــعه آمیــــز بــوســـه مجبــورت
چنان مباش که فردا مورخان جهان
گهـــی سزار بخوانند و گاه تیمورت
شده ست چنگ من –ای ماه- از قفس سرشار
ببین چــــــه آمــــده بـــر ایــن پلنـــــگ مــغرورت!
#محمدرضا_حسینی_مود
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
در آسمان درخشش ماه و ستاره نیست
با شب رسیده ایم به پایان و چاره نیست
از من بگو به خیل غریب جوانه ها
اینجا، امید رویش سبزی دوباره نیست
جز شر نشد نصیب من از عشق گرچه گفت:
" در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست"
ایهام شعر حافظ و اعجاز چشم تو
هر دو حقیقت اند، مجاز استعاره نیست
در چنته هر چه داشتی از ظلم کرده ای
دیگر بس است ظلم، دلم سنگ خاره نیست
یک بار عمر می دهدت بال عاشفی
پرواز کن عزیز! مجال دو باره نیست
#سیروس_اسدی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
اولین لحظه ی دیدار تو را یادم هست
اشتیاقِ دلِ تب دارِ تو را یادم هست
زیر آن سروِ بلندِ وسطِ کوچه ی ما
تپشِ قلبِ گرفتار تورا یادم هست
زیر باران و خیابان و دو عاشق بی چتر
خواهش بوسه ی بسیار تورا یادم هست
ناز بود رونق بازار و نیاز از تو و من
طمع چشمِ خریدار تو را یادم هست
مانده امضای تو در دفتر شعرم آری
انحنای خط خودکار تورا یادم هست
داخلِ جیبِ چپِ پیرهن آبی رنگت
پاکت خالیِ سیگار تو را یادم هست
من در انبوهِ هجومِ شب و دلتنگی ها
ساحلِ شانه ی هموار تورا یادم هست
گرچه از خاطر تو قصه ی ما رفته ولی
من هنوز پیچک دیوار تو را یادم هست...
#کلثوم_محمودی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
از تماشایم گذشتی گرچه در ویرانی ام
باکه گویم در حصار شهر غم زندانی ام
آمدی آسان ولی آسان تراز آن رفته ای
حجم دلتنگی فقط مانده دراین مهمانی ام
می نشستی درسکوت چشم باران زای من
تا ببینی میبرد سیل ِغمــی طولانی ام
در خیابان ها تورا بیهوده میگردم ولی
کونشانی تا بیابم مقصد پایانی ام
لابه به لای قصه ها پیدا شدی و گم شدی
پس کجای داستانی نیمه پنهانی ام..؟!
#مریم_آل_داود
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
ای عشق مدد کن که غزلخوان تو باشم
تا آخر عمرم سر پیمان تو باشم
جز شرح تو در دفتر شعرم ننویسم
هم زمزمه ی نغمه سرایان تو باشم
یک قطره ز دریای گهر ساز تو گردم
یک قطعه ز مهتاب درخشان تو باشم
آرامش دل بی تو محال است. محال است
ای عشق که آرام ز هجران تو باشم
کی می رسد آن لحظه که در پرتو مهتاب
هم صحبت آیینه نشینان تو باشم
از این شب بی رونق هجران بشوم دور
در سلک سحرگاه سپاران تو باشم
پرواز کنم از قفس بندگی خویش
پروانه ی آزاد بهاران تو باشم
از بهر خودم بودنم ای عشق خطا بود
بگذار درین عاقبت از آن تو باشم!
#فریدون_انوشه
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
دیگه حالم از بد شدن رد شده
دارم مرگمو زندگی می کنم
توو اوج جوونی چقد پیرمو
همش حس دلخستگی میکنم
همون شب که ماه قرصِ کامل شدو
تو گرگ درونت که بیدار شد
من از وحشت و ترس خوابم نبُرد
از اون شب دلم زار و تبدار شد
تو گرگینه بودی! من اون بره که
خیالش رسیده تو چوپونشی
من اونم که تا ماه کامل نشد!
نفهمیده بود قاتل جونشی!
عجب روزگار غریبی شده
درنده دریدو طلبکار شد!
توو چنگال و دندون تو زهر بود
از اون زهر حال دلم زار شد
میتونی همین "گرگ" باشی ولی
دیگه بهتره جایی پنهون نشی...
من از چنگ و دندون نمیترسما
نمیبخشمت تا پشیمون نشی!
اگه "خوب بودی و آدم" تویِ این قمار
تموم خودم رو نمی باختم ...
میتونی از این "گرگ" خارج بشی
همون "آدمی" شی که میشناختم!
#سعیده_حیدریان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
نشسته ای و نگاه تو خیره بر ماه است
همیشه دلخوری ات با سکوت همراه است
خدا کند که نبینم هوای تو ابریست
ببخش! طاقت این دل عجیب کوتاه است
همیشه دل نگران تو بوده ام، کم نیست
همیشه دل نگران ِ کسی که در راه است…
بتاز اسب خودت را ولی مراقب باش
که شرط ِ بردن بازی سلامت شاه است
نمی رسد کسی اصلا به قله ی عشقت
گناه پای دلم نیست! راه، بیراه است
به کوه ِ رفته به بادم ، نسیم تو فهماند،
که کاه هرچه که باشد همیشه یک کاه است
ببند پای دلم را به عشق خود ، این دل
شبیه حضرت چشم تو نیست!گمراه است
به بغض چشم تو این شعر، اقتدا کرده ست
که طاعت شب و روزش اقامه ی آه است
قصیده هرچه کند عشق را نمی فهمد
عجیب نیست که چشمان تو غزلخواه است
تو هستی و همه ی درد شعر من این جاست؛
که با وجود تو بغضم شکسته ی چاه است
#رویا_باقری
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
آب از مشک عرب، نان ز عجم میخوردم
سِرکه بودم من و در شیر تو! هم میخوردم
چون شترها به بیابان و بلا تن دادم
هفتهها بود ز کوهان خودم میخوردم
خار نشخوار کن و منت کس را مپذیر
خوندل خوردم و ایکاش که سم میخوردم
فربهام کرد ولع بر سر این سفره که هی
غصه خوردی تو و من؛ غصه و غم میخوردم
«نان دلبر» شدهای، داغ تو خوردن دارد
گرچه من بیشتر از نان تو کم میخوردم
هرکجا کار، گره خورد تو بازش کردی
اینچنین شد که به موی تو قسم میخوردم
عادت دور من و خصلت دیرم این بود:
فقط از دستتو پشت سر هم میخوردم
#حسین_شیردل
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
تهران گرفت از تو مرا ! کور و کر شدم !
غم سنگ زد به شیشه و من بیشتر شدم
شب هام بود و … غیرت ِ چاقو به دست هاش
شب هات بود و… بوی عرقگیر ِمست هاش
موزیک داغ و پارتی ِ قرص ِ اکس ها
تنهایی ِکثیف شده بعد ِسـِ*ک*س ها
نوزاده های غیر مجاز و زباله دان
نفس ِ تفنگ بادی و مرگ پرندگان
خوشبختی ِ حلال و سر ِ چند همسری
با آب و رنگ و روغن ِ فحاش ، دلبری
سیمان و برج های به « سرو » تو خورده بود
و عشق بود و عشق … ولی عشق مرده بود !
دعوا و داد و دزدی و دود و دروغ بود
تهران شلوغ بود عزیزم ! شلوغ بود !
آن روزهای بی تو خودم را نداشتم
پول کرایه تاکسی حتا نداشتم
شب ها سر ِ گرسنه ی من بود و سنگ بود
خندیدنم به قصه ی ماه و پلنگ بود
تا صبح در کنار خیابان نشستنم
آواز جیرجیرک ِ غمگین ِ در تنم
آن چیز ها که از تو به جا ماند غم شدند
سیگارهای خاطره های بدم شدند
تهران تمام شد به اتاقی که در نداشت
تنها شدم شبیه کلاغی که پر نداشت
در گوش من صدای دویدن شنیدنی ست
فریاد های تو ته کابوس هر زنی ست
این فرش ها مرا به تو بالا می آورند
از خون اول تو به دنیا می آورند …
#وحید_نجفی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
و آسمانی ومن ریشه در زمین دارم
همیشه فاصله ای هست-داد ازاین دارم
قبول کن که گذشته ست کار من از اشک
که سال هاست به تنهایی ام یقین دارم
تو نیز دغدغه ات از دقایقت پیداست
مرا ببخش اگر چشم نکته بین دارم
بخوان و پاک کن واسم خویش را بنویس
به دفتر غزلم هرچه نقطه چین دارم
کسی هنوز عیار ترا نفهمید هست
منم که از تو به اشعار خود نگین دارم
#محمد_علی_بهمنی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
چشم هایم دربیابان تشنه ی یک جرعه آب است
آه، امّا در برابر،آب، نه،موجِ سراب است
کوچه بوی حسرت ِ نان میدهد، بوی تمنّا...
باحضورِفقراشکم درگلو جای شراب است!
امتدادِ خویش را گم کرده ام در ابتدای- دستهایت؛آه،این دیوانه عمری در شتاب است
بادبادک های شهر آرزو دراوجِ پرواز
منتظربا آینه،غرقِ تماشای خطاب است
کودک فردا ندارد میل فردایی شدن را
بس که مادرمرده شب هایش پُرازدار و طناب است!
#عبدالرضا_بازگیر
#فریاد
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
بکش کبریتو آمادم
خیالم غرق بنزینه
که روزای بدم انگار
بلاهای یه نفرینه
نه راهی پیش رومونده
نه راه پس که برگردم
بیفتم کاشکی ازشاخه
یه برگم خشکم وزردم
زیادی بودم انگاری
منوازخاطرت روندی
همیشه حسرتم اینه
عزیزم!کاش می موندی
دعاکن زودراحت شم
خداحافظ گل نازم!
که بی تومثل برق وباد
به سمت مرگ می تازم
یه سدروبه ویرونی
ترک افتاده دیوارم
همین فرداست می بینی
فقط یه مشت آوارم
نمی سازه باهام امروز
دلت که اهل سازش بود
که دستای تو تادیروز
رومن دست نوازش بود
تونورعشقوگم کردی
تورفتی روبه خاموشی
منو بااینهمه عشقم
سپردی به فراموشی
#محمد_رضا_پاکزادان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
بی تو نبض خفقان جان مرا می بلعد
خواب سنگین زمان جان مرا می بلعد
دل شده مضحکه ی منطق بی احساسم
عقل با زخم زبان جان مرا می بلعد
گم شده چشم ترم بس که به دنبال تو گشت
عشق ِ بی نام و نشان جان مرا می بلعد
رنگ پاییز شده رخت درختان بهار
تِم مخصوص خزان جان مرا می بلعد
لرزش ارگ دلم زلزله ی شهر بم است
گسل هول و تکان جان مرا می بلعد
سینه در کوره ی احساس تو تبدار شده
تب و تاب هیجان جان مرا می بلعد
شعرم از زمزمه ی خاطره ها خونین است
واژه ی دل نگران جان مرا می بلعد
بعد تو گم شده فانوس شب بیدارم
وحشت از دردِ نهان جان مرا می بلعد...
#زیبا_حسینی_جیرندهی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
باید به حسّ خوب تو ایمان بیاورم
باید برای هر تب تو جان بیاورم
گاهی برای گریهی تو خودزنی کنم
باید برای موج تو طوفان بیاورم
گویا به جرم موی سرت جان به لب شدی
تا اینکه حمدو سورهی رحمان بیاورم
طوفان تو را به ساحل ما سوق داده است
باید کنارِ اسکله قرآن بیاورم
حالا که شهر پر شده از های و هوی تو
رفتم برای جرم تو تاوان بیاورم
اما چه سود کشتی در گِل نشستهای
باید برای دفن تو باران بیاورم ...!
#پرویز_شالی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
جای تو بینِ قلبم و عشقِ تو در دلم
یک لحظه بی تو میرود از دست حاصلم
تنها دلیلِ زندگیِ من فقط تویی
جان میدهم بدون تو یک دم نکن_ولم
در ذره ذره زندگی ام ردِ پای توست
بعد از تو میشود غمِ این عشق قاتلم
بعد از تو خااک بر سرِ دنیا عزیزِ دل
آری پس از تو نُقلِ دهانِ محافلم
ممنون که در کنارِ منی مهربانِ من
شادم از این که قلبِ تو دانست قابلم
#محمد_جواد_بوستانی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
دو بیتی های چشمت شد کتاب آهسته آهسته
چشیدم طعم عشقت چون شراب آهسته آهسته
پریشانم چو گیسویت میان هر نسیم صبح
گل افشان کن کویرم بی حساب آهسته آهسته
پرستوی دلم آواره ی طرز نگاهت شد
هوایت در سرم رنج و عذاب آهسته آهسته
حدیث عاشقی خواندی ولی افسوس با نیرنگ
زدی بر لحظه ها رنگ سراب آهسته آهسته
پشیمانم رهایم کن از این زندان تنهایی
خیالم را ببر با خود به خواب آهسته آهسته
#پونه_حاج_علیان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
شانه و آیینه و باران و مویِ خیسِ تو
بر زبانم لکنــــتی انداخته تندیـــس تو
دکمهٔ پالتوی خودرا بازکن،ترگشته ای
خانه باعطر تو و باران شده پردیس تو
پیشِ من نه،پیشِ احوالِ دلم آرام گیر
تا بیارم قهوهٔ تلخـی،بــه رنگِ گیس تو
ظاهراً باران و ابر و آسمان،در کار شد
تا عبـادت گاه دل باشد،مسیرِخیـس تو
فرصتِ ابری،نبایدچترِصحبت،بازکرد
روزِ باران،عشق میگیرد تبِ تـدریس تو!
هفت شهرِعشق راعطارگشت وماهنوز
مانده ایم پشتِ غبارِ روشنِ تقـدیس تو!
#سالار_زندی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
برگ و بارم نیست اما در زمین پایداری ریشه دارم
در هجوم باد و طوفان طاقت و تاب آوری اندیشه دارم
تک درختی خشک و سردم باز هم در زیر هر شلاق صرصر
استخوان سوز است اگرچه درد جانم استواری پیشه دارم
در سرم نه آرزوی جنگلی و در دلم نه حسرت باغ
در تنم نه شیره ی جانم ، نه ترس از شیرهای بیشه دارم
انتهای خط رسیدم یک بیابان ریگ صحرا مانده و من
شوکران نوشیده را مانم ، خیال جنگ سنگ و شیشه دارم
صاعقه با من نخواهد کرد آری آنچه خواهد کرد تیشه
تا ابد دل ناگرانی هم اگر دارم ، فقط از تیشه دارم
#حسن_غفاری
#سرائی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
پنهان شده یک بغض باران خیز درچشمت
شد غرق در چشمت جهان من نیز درچشمت
پلکی زدی واشد طلسم قلعهی جادو
مخفیست یک نیروی سحر آمیز درچشمت
رفتم به عمق چشمهایت ناگهان حل شد
صدها معمای شگفت انگیز درچشمت
در گوشهی آغوش تو آرامگاه من
آوردهام ایمان به رستاخیز در چشمت
تو دختری از بلخ از یک روستای دور
جاریست رود و چشمه وکاریز درچشمت
از چشمهایت عشق استخراج شد دیدم
جان داده صدها خسرو و پرویز درچشمت
با مولوی در کوچههای بلخ میرقصی
جاریست شور شمس تا تبریز درچشمت
تاراج شد با یک نگاهت بلخ و نیشابور
داری هزاران لشکر چنگیز درچشمت
#سید_سکندر_حسینی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۵۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹