faghatsheroghazal | Неотсортированное

Telegram-канал faghatsheroghazal - ✏فقط شعر و غزل 📋

6853

زیباترین اشعار عاشقانه شاعران ایران را در این کانال بیابید... بیش از ۵ هزار نفر از هواداران غزل و شاعران مطرح کشور عضو این کانال هستند... #فقط_شعر_و_غزل faghatsheroghazal@ ارتباط با گردآورنده و مدیر کانال: @saeidrajabpour Admin:

Подписаться на канал

✏فقط شعر و غزل 📋

برای من که مشتاقِ تو ام افسانه بسیار است
شبیهِ شمعی و اطرافِ تو پروانه بسیار است

شبیه ِ دخترِ کولی که می گردی و دنبالت
چو من آواره های گشته دور از خانه بسیار است

شدم مرغی که میریزد به هم باد آشیانش را
برایت شاخه بهرِ آشیان و لانه بسیار است

برای صیدِ من چاقوی تیز و دام ِ صیاد است
به تو دستِ نوازش گر وَ آب و دانه بسیار است

به هر جا پا گُذاری دودِ اسفند است و استقبال
ولی در جمعِ خویشان هم به من بیگانه بسیار است

بمیرم باخبر از مرگِ من حتی نخواهی گشت
که در اطرافِ تو امثالِ من دیوانه بسیار است

#عباس_عبدالحسینی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

صد غزل خوانده ام امروز برای دل خود
تا مگر باز کنم یک گره از مشکل خود

شب تاری اگر امروز شده قسمت من
آتشی هست که افروختم از حاصل خود

به چه امّید دل خویش به دریا بزند
ناخدایی که فراموش کند ساحل خود

سرد مهری شکند شیشه ی احساسش را
هر که با آتش دل گرم کند محفل خود

باز کن پنجره را رو به نسیم سحری
ورنه ماتم زده بینی همه ی منزل خود

خرده بر عاشق بیچاره مگیرید ، اگر
می کشد دست نوازش به سر قاتل خود

طینت گل نَبُوَد غیر طراوت #واسع
هر کسی نقش پذیر است ز آب و گل خود

#سید_علی_کهنگی
#واسع
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

غزل‌نویسِ پریشانِ کیستم، بی‌تو؟
منی که معنیِ دیوانگیستم بی‌تو

شمیم عطر تو مانده به باغ تنهایی
همینکه صحبت گل شد گریستم، بی‌‌تو

کسی به من بشناسد مرا، گمم، گیجم
که لحظه‌های نبود تو چیستم بی‌تو؟

تو رفته‌ای و کنار نبودنت، حتی
هنوز ثانیه‌ای را نزیستم، بی‌تو

بخواه پای من از پا بیفتد از اینکه
مگر به پیش خودم هم نایستم، بی‌تو

کجا پناه دهم اشک‌ چشم خیسم را؟
رفیق شانه‌ی خود هم که نیستم بی‌تو

تو رفتی و همه‌ی کافه‌های خالی را
کنار خاطره‌هایت، گریستم بی‌تو...

#آرمن_فرناد
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

در چشم هایم یک بغل چشمان تر دارم
در سینه ام پروانه ای بی بال و پر دارم

برصورتی که رو به شب های تو می خندد
رگباری از یک آسمان بی ثمر دارم

گل های روی گونه هایم زرد و پاییزی ست
مانند صحرا وحشت طوفان به سر دارم

دریایم اما بی صدف، بی در و مروارید
آرام و بی موجم ولی در دل خطر دارم

چشمان تو خورشید و من تاریکی محضم
چون گرگ و میشی که به فرداها نظر دارم

من در خودم، در سردی دستان تو غرقم
اما از افسون نگاه تو خبر دارم . . .!

#بنفشه _الیاسی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

دلم گرفته از این آسمانِ دودآلود
ازاین تراکمِ غُربت به زیرِ چرخِ کبود

ازاین سَمومِ نَفَس سوز و این تَراخُمِ اَخم
ازاین هوای پُر ازسُرب و نایِ دوداندود!

وفورِ این همه زردی میانِ دودِ سیاه
فضای عاطفه را باز می کند محدود

چه آسمانِ خسیسی! چه بادِ بی حالی!
کجاست بارشِ بارانِ ابرهای حَسود؟!

نشانِ شیطنتِ کودکانِ باغ کجاست؟
چه سینه های زُلالی دراین هوا فرسود

کجاست خنده ی باران؟کجاست رقصِ درخت
کجاست شُرشُرِ آوازِ شاعرانه ی رود؟!

ازاین نسیمِ سِتَروَن گلایه مندم من
به سویِ آبیِ دریا دریچه ای نگشود..!
 
#یدالله_گودرزی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

خيره ست چشــم خانه به چشمـــــانِ مات من
خــــاليست بی صــدا و سكـــــوتت حياتِ من

دل می کَنم به خاطر تــــو از دیـــار خویش
ای خاطرت عزیزتــــــر از خاطــــرات من

آیــــات سجده دار خـــــدا چشم های توست
ای سوره ی مغازله ، ای سور و سات من!

حق السکــــــوت می طلبند از لبــــان تــــو
چشمــــــان لاابالی و لب های لات مـــــــن

شــــاعر شدن بهانه ی تلمیح کهنه ای است
تا حـــافـــظِ تــــو باشم ،  شاخــه نبات من!

شکـــــر خدا که دفتر مــــن بی غــزل نماند
شد عشـــــق نیز منکــــری از منکرات من

#محمد_مهدی_سیار
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

«ما هر چه می کشیم، از انکار میکشیم»
از چشم های نافذ اصرار می کشیم

از آب و تاب جمله ی من، دوست دارمت
از پیچ و تاب کوچه ی اغیار میکشیم

با بغض های نارس خود در تقابلیم
آه از نفیر سینه ی تب دار میکشیم

لب را بدون حاشیه سنجاق میزنیم
خود را به مرز پاتک اقرار میکشیم

از قامت خمیده ی خواهش کلافه ایم
عمریست از حماقت خود کار میکشیم

بر روی شیب تند جنون مثله میشویم
ته مانده های عاطفه را جار میکشیم

با خود خوری، برای کفن طعمه میتنیم
بر دوش نحس رابطه مردار میکشیم

سگ جان شدیم و طالعمان سخت مسری است
ها ریم و استخوان به سر دار میکشیم

#فریده_عسگری
#پریا
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

گرانمایه گان 🌺
مفاخر ادبی 🌼
... و اهالی شعر 🌹

ضمن ابراز مراتب قدردانی و تشکر، نسبت به حمایت همه‌ جانبه ی شما عزیزان، از کانال خودتان و همچنین عضویت و حضور پر رنگ شاعران برجسته کشور در این محفل ادبی،
توجه شما را به نکاتی چند، جلب می نمایم.

با توجه به حجم آثار رسیده، و رعایت ترتیب نوبت، جهت اشتراک آثار تایید شده توسط داوران محترم، و همچنین مطابق مرامنامه و اساس کار این کانال ( اشتراک ۲ اثر در روز ) حداقل بمدت ۴ هفته، بعد از ارسال اثر، تا زمان اشتراک صبوری فرمایید!

این کانال، مجاب به پاسخگویی به هیچ فردی
(در جهت رد یا قبول آثار رسیده) نبوده، و فقط معیار اشتراک، تایید اثر مربوطه توسط داوران محترم می باشد.

حامیان محترمی که جهت ترویج فرهنگ شعر خوانی، آثاری را ارسال می نمایند، دقت کافی در اصالت نام شاعر نموده و از ارسال اشعار بی نام و مجهول الهویه جدآ خودداری نمایند.

با احترام وافر :
#سعید_رجب_پور
مدیر کانال : #فقط_شعر_و_غزل

شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

چشم می بندم و میخندی و می بینم باز
این جهان عالم تصویر نباید باشد
همه ی آنچه که شد،گاه نباید بشود

و قضا، عامل تقدیر نباید باشد

اولش چاله ای و بر رخ هر ماهی عشق!
آخرش منتظری و ته هر چاهی عشق!
مطلع فال منی، باز چه میخواهی عشق؟

قتل این خسته به شمشیر؟ نباید باشد

شاعری گونه ی دردآوری از حرافی ست
هر چه از عشق نوشتند و نوشتی کافی ست
عشق می ماند و این آخر بی انصافی ست!

مرگ پایان اساطیر، نباید باشد

چه بلایی سر این شعر، نگاهم آورد
تف به چشمان خودم! تف به جهان بینی درد!
هر چه شستم بخدا رنگ جهان فرق نکرد

آسمان این همه دلگیر، نباید باشد

اینکه من عمق سقوطم دو برابر بوده
گله ای نیست... غمی نیست... مقدر بوده
آسمان جای کسی نیست که بی پر بوده

آدمیزاد که جوگیر نباید باشد!

همه ی شهر بخوابند اگر، بیدارم
بین آرامش و دستان خودم، دیوارم
من پر از دلهره ام، طالع نحسی دارم

ماه میلاد کسی "تیر" نباید باشد

#محسن_انشایی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

درخت بود و تو بودی و باد، سرگردان
میان دفتر باران، مداد سرگردان
تو را کشید و مرا آفتابگردانت
میان حوصله گیج باد سرگردان

همیشه اول هر قصه آن یکی که نبود
نه باد بود و نه تا بامداد سرگردان
و آن یکی همه‌ی بود قصه بود و در او
هزار و یک شب و صد شهرزاد سرگردان

تمام قصه همین بود راست می‌گفتی:
تو باد بودی و من در مباد سرگردان
زمین تب‌زده، انسان عصر یخ‌بندان
و من میان تب و انجماد سر گردان

ستاره‌ها همه شومند و ماه خسته من
میان یک شب بی اعتماد سرگردان
مرا مراد تویی گرچه بر ضریح تو هست
هزار آینه‌ی نا مراد سرگردان

نماد نام تو بود و نماد ناله من
هزار ناله در این یک نماد سرگردان
درخت کوچک تنها به باد عاشق بود
و باد بی سرو سامان ، و باد سر گردان

(تمام قصه همین بود، راست می‌گفتی!)

#محمدحسین_بهرامیان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

شبی غریبم و بی‌بوسه‌ای سحر شده‌ام
شبِ دو عاشقِ دور از هَمَم که سر شده‌ام

شبِ طبیب، شبِ پاسبان، شبِ شاعر
شبی عمیق‌تر از بغضِ رفتگر شده‌ام

شبِ هنوز، شبِ شاعری بخواب، نخواب
که سمتِ نیمه‌ی بیداری‌اش سحر شده‌ام

نوشت چیزی و در سطلِ زیرِ میز انداخت
نوشت «رفته‌ای ای عشق و دربدر شده‌ام»

خودم به پای خودم از در آمدم بیرون
ولی به میلِ تو آماده‌ی سفر شده‌ام

به چند موی سفیدم نگاه کن بگذر
تو سنگ‌تر شده‌ای، من شکسته‌تر شده‌ام

هزار بار نبودی و من غزل گفتم
هزار بار شب و نصف‌شب پدر شده‌ام!

#مهدی_فرجی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

برخورد دل یک اتفاق خیس و بارانی
در یک نظر عاشق شدن،در یک دم آنی

زیبایی تصویر تو طراحی قالی
چون طرح گلهای اصیل فرش کاشانی

این غنچه لبهایت پر از شهد عسل گشته
نوشیدن از لبهای تو درسِروِطولانی

شب را برای دیدن چشم تو می خوابم
چشمی که بی خوابی کشید از نابسامانی

آرامش دل هستی و بر درد ها کافیست 
تنها همین که غصه هایم را تو می دانی

رنجیده ای و باز هم خیره به چشمانت
خندیدنت بر چشم های خیس و گریانی

همسو به دنبالت، ندیدی خط به خط رفتم ؟
عشقی که رد شد از مسیر خط پایانی

پژواک های سرد سد شد در گلو آیا 
در انتظار این صدای سرد می مانی؟

#عاطفه_پور_ابراهیم
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

در کنار موج دریای خزر عاشق شدم
من فقط با یک نظر با یک نظر عاشق شدم

دیدم آن روی پریچهر شمالی را و بعد
آنَقَدَر مبهوت بودم بی خبر عاشق شدم

ماه پشت ابر و بارانِ قشنگ و ناز بود
ساکت و آرام ،بی شور و شرر عاشق شدم

باد می زد شانه بر گیسوی شالیزار و من
بر کمندِ گیسوانِ همچو زر عاشق شدم

هر چه می گفتند عاشق در صف دیوانه هاست
حرفهای مردمان شد بی اثر عاشق شدم

گفت یک عاشق که عشق از هر بلائی بدتر است
با قبول هر بلا و هر خطر عاشق شدم

بذر عشق و عاطفه در قلب من پاشید و بعد
من بدون هیچ اما و اگر عاشق شدم

#تقی_شیرین_زاده
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

چون بهمنی که راه نبردم به باورت
می خواهمت هنوز از اینها فراترت

با شهریار، می گذرم از کنار تو
در دست کیست؟دست تو و دست دخترت

فواره ام که باد مرا می پراکند
نگذاشت تا دوباره بریزم به بسترت

یک قسمت از وجود تو در من شناور است
پُل می زنم شبانه به آن نیمِ بهترت

پل می زنم به  خواب تو تا آشتی کنیم
باید صدا کنی شَبَهِ در برابرت

رد می شوی وشهر فقط خیره مانده بر
طرح تراش خورده ی بی نقص پیکرت

پَر می دهم خیال تو را تا رها شوی
طاقت نداشتم که ببینم مکدرت

رسمِ قبیله است!عزیزم به جانِ تو
چیزی نخواستند بجز جانِ یاورت

بدرود،عمر من به درازای عشق نیست
دیدارمان کشید به دیدار آخرت . . .

#محمد_دارایی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

ترس بود و هوس گریه ی بی طاقتها
خسته بودم من از این شهر و از این عادت ها

باز از خویش بریدی که مرا دریابی
تو شدی مرهم درد ِ دل ِ ناراحت ها

غم تنهایی قلب من و کمتر می کرد
بوسه های تو به سیگار و شب پاکت ها

دست تقدیر مرا سوی نگاهت پر داد
تا شوی خانه ی امن غزلم ساعت ها

پر کشیدند ملائک به عبادتکده ات
تا بیفتند به سجده همه ی قامت ها

دل پر طاقت تو شاعر شبهایم شد
باز شرمنده ی تو هستم از این بابت ها

#آرمینه_کاظمی_سنگدهی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

فهمید دارم حسرتی ، داغی ، غمی ، فهمید
از حجم اقیانوس دردم ، شبنمی فهمید
 
می گفت یک جایی دلم دنبال آهوئی است
فال مرا فهمی نفهمی ، مبهمی فهمید !
 
این کولی زیبا دو ماه از سال می آمد
وقتی که می آمد تمام کوچه می فهمید
 
امسال هم وقتی که آمد شهر غوغا شد
امسال هم وقتی که آمد عالمی فهمید
 
او داشت هفده سال یا هجده ، نمی دانم
می شد از آن رخسار زرد گندمی فهمید :
 
" مو فالگیرم...اومدم فالت بگیرم...های "
فهمید دارم اضطرابی ، ماتمی ، فهمید
 
دستم به دستش دادم و از تب ، تب ِ سردم
بی آنکه هذیان بشنود از من ، کمی فهمید :
 
" بختت بلنده ، ها گلو ! چشمون شیطون کور
راز تونه گفتُم پرینو آدمی فهمید "
 
هی گفت از هر در سخن ، از آب و آئینه
از مهره مار و طلسم و هر چه می فهمید
 
با این همه او کولی خوبی نخواهد شد
هر چند از باران چشمم نم ، نمی فهمید
 
می خواند از آئینه راز ماه را اما ...‌!
یک عمر من آواره اش بودم ، نمی فهمید !

#محمد_حسین_بهرامیان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋


بی قرارت می کند، صدها چرای لعنتی
کی به پایان میرسد این ماجرای لعنتی؟

لب به لب سیگار تا بیت الغزل سوزان شود
کی صدایم میکنی؟پس کی؟ صدای لعنتی

دل بریدن در میان بهت و گریه ساده نیست
بوی رفتن می دهد این لحظه های لعنتی

فرض کن ...!
تنهایی ات را با خودت قسمت کنی
فرض کن ...!
تنها شوی در یک هوای لعنتی

پشت هم سیگار و هر روزت، تماماً الکلی
بی خیالت می شود، حتی دعای لعنتی

من زمستان زاده ام از سوز میترسانی ام!؟
من زمستانم، بیا بر من، بلای لعنتی

سعی کردم تا شبی از زندگی هم کم شوم
کارد از بس میرسد هرشب به جای.. لعنتی

با دو زانوی در آغوشم خیالت میکنم
بغض غوغا میکند، این آشنای لعنتی

#پویا_جمشیدی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻋﺸﻖ ﺯﻻ‌ﻟﻢ ﺭﺍ ﺑﺴﻨﺠﯽ ﺑﺎ ﻗﺴﻢ
ﺍﯼ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮ ﻟﺒﻢ ﺳﻮﮔﻨﺪ، ﻗﺮﺁﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟

ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﮔﺮﺩ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻧﮕﯿﺮﺩ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ
ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺍﯾﻦ ﺁﺋﯿﻨﻪ ﭘﻨﻬﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟

ﺷﺮﻁ ﮐﺮﺩﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﯾﺎﺩﺕ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺧﺎﻃﺮﻡ
ﺧﻮﺩ ﮐﻪ ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺍﯼ ﺧﻮﺏ! ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟

ﺷﺮﻁ ﮐﺮﺩﯼ ﺟﺰ ﺗﻮ ﺩﺭﻣﻦ ﮔﺎﻡ ﻧﮕﺬﺍﺭﺩ ﮐﺴﯽ
ﻗﻠﻌﻪ ﺍﯼ ﻣﺘﺮﻭﮎ ﻭ ﮔﻤﻨﺎﻣﻢ، ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟

ﺁﻥ ﻗﺪَﺭ ﺭﻓﺘﯽ ﻭ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ ﮐﻪ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﺷﺪ ﺩﻟﻢ
ﺣﺲّ ﺻﺤﺮﺍ ﮔﺮﺩِ ﺷﻬﺮﺁﺷﻮﺏ! ﺗﻮﻓﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟

ﮔﺮﺩﺑﺎﺩ ﺩﺍﻣﻦ ﻣﻮّﺍﺟﺖ ﺁﺗﺶ ﺯﺩ ﻣﺮﺍ
ﺭﻗﺺ ﻣﺸﻌﻞ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﺷﻦ ﺩﺭ ﺯﻣﺴﺘﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟

#حمید_رضا_حامدی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

مانده پیوسته به لب ها بوسه ی سیگار من
غصه بالا می رود بی وقفه از دیوار من

زیر سیگاری و قهوه این سکوت مرگبار
شاهد شب های سخت و دیده ی خونبار من

در میان لشکر غم باز تنها مانده ام
می دهد درد نبودن های تو آزار من

چهره می پوشد به زیر ابر ماه مهربان
تا نباشد شاهد رنج و غم بسیار من

حضرت عشق ای طبیب دردهای بی نشان
نسخه ی مهر تو درمان دل بیمار من . . .

#تقی_شیرین_زاده
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

لحظه ی دیدنت انگار که یک حادثه بود
حیف چشمان تو این حادثه را دوست نداشت

سیب را چیدم و در دلهره ی دستانم
سیب را دید ولی دلهره را دوست نداشت

تا ۳ بس بود که بشمارم و در دام افتد
گفت ۱ گفت ۲، افسوس ۳ را دوست نداشت

من و تو خط موازی ، نرسیدن هرگز
دلم این قاعده ی هندسه را دوست نداشت

درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که
از همان کودکی اش مدرسه را دوست نداشت

#مهدی_جوینی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

سکوت، حرف دلت نیست، خاطرت باشد
چرا ضمیر تو برعکس ظاهرت باشد؟

بگوبگو که بدانم چه بر تو می‌گذرد
مخواه چشم من این‌گونه ناظرت باشد

خموش هرچه بمانی لبت گمان نکنم
به چیره‌دستی چشمان ماهرت باشد

چگونه مدّعی مرگ نفرتی ، وقتی
گواه من نگه حیّ و حاضرت باشد؟

پرنده‌ای که به بام تو انس دارد و بس
روا مدار که مرغ مهاجرت باشد

تو کعبه‌ای ، حجرالاسود است قلب تو ، آه
دگر چه جای تمنای زائرت باشد؟

وفا به عشق قدیمت دلیل شد که دلم
هنوز هم که هنوز است، شاعرت باشد

#حمید_رضا_حامدی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

قسم به دفتر شعر و به سوز آوازم
که در هوای تو تنها ترانه می سازم

تو بوی یاس قشنگی تو بوی بارانی
توچون صدای بنانی الهه ی نازم

اگر چو غنچه لبم را فرو به هم بستم
مرددم که بگویم به هرکسی رازم

نِیَم چو جغد گریزان ز خنده ی خورشید
در آسمان رفاقت امیر و شهبازم

بگو که شمع وجودت مرا بسوزاند
نمی رود ز سرم ذوق و شوق پروازم

#تقی_شیرین_زاده
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

من هنوزم مث سگ می ترسم
از کتاب ِ  دینی ِ بچگیام
از فرشته های روی شونه هام
که نمی ذارن باهات هیجا بیام

نگران بی گناهی ِ توام
نکنه مست بشم تو گریه هات
نکنه دست منو رها کنی
موقع رد شدن از پل صراط

اینجوری نگام نکن که داغم و
لحظه لحظه التماسم به توئه
من هنوزم مث سگ می ترسم
از نمازی که حواسم به توئه

آینه قرآن غروب بدرقه
گریه های دم آخرم کجاست?!
من دلم می خواد به معراج برم
تو می دونی بالش پرم کجاست؟

نمی دونی که چیکار کرده چشات
با من ِ ترسوی سجاده پرست
می دوه عطر ِ تو رو دشت تنم
مث یه آهوی ِ رم کرده ی مست

میون هلهله ی فرشته ها
یه نفر پیرهن تور تو رو بافت
من سرم گرم خدا بود و یکی
تا سحر موهای بور تو رو بافت

من هنوزم مث سگ می ترسم
عرق رو گونه هام از شرمه
روزه هامو دونه دونه می خورم
دست تو مثل جهنم گرمه

آینه قرآن غروب بدرقه
گریه های دم آخرم کجاست?!
من دلم می خواد به معراج برم
تو می دونی بالش پرم کجاست؟

#حسین_غیاثی 
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

از خنده‌های مسخره ام بگذر
با بغض‌های توی گلو مانده
از خنده‌های زورکی ام بی تو
تا گریه‌های زیر پتو مانده

از روز رفتن تو به هر نحوی
هر لحظه حالت عصبی دارم
تو درد را اگر چه نمی‌فهمی
با درد نسبت نسبی دارم

من گریه کردم و تو نمی‌دیدی
فکر قرار نیمه شبت بودی
من لای دردهای خودم مدفون
مشغول لاک و برق لبت بودی

من گریه کردم و تو نمی‌دیدی
من هیچ بودم از نظرت دختر
مثل شکوفه در دل بهمن ماه
مانند برف در دل شهریور

از خنده‌های مسخره‌ام بگذر
این خنده شکل خنده‌ی آدم نیست
جای کبود گردن تو می‌گفت
هر باکره که حضرت مریم نیست

#مهدی_یوسفی_نژاد
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

بر لب بامت کبوتر، پر ندارد پس چرا؟
قدرت پرواز را دیگر ندارد پس چرا؟

دور خود دیوار می بینم به هر سو می روم
خانه ات زیباست اما در ندارد پس چرا؟

این عروسک روی برگردانده از دنیا ولی
چشم از چشم تو باید بر ندارد پس چرا؟

خسته ام یک کوچه ی بن بست می خواهد دلم
راه بی برگشت تو آخر ندارد پس چرا

تخت جمشید از دل سنگت برایم ساختی
لشکر مغلوبم اسکندر ندارد پس چرا؟

رفته ای مانند ماه از پشت قاب پنجره
این حقیقت را دلم باور ندارد پس چرا؟

بسته شد پرونده ام، گفتند:رفتن، جرم نیست!
دل شکستن ها، خدا! کیفر ندارد پس چرا؟

#مریم_حسنلو
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

اعجـــــاب  آوری ، به تو باید نگاه کرد
از هوش می بری ، به تو باید نگاه کرد

این چشمها برای تماشای تو کم است
با چشمِ دیگری به تـــو باید نگاه کرد
 
پیکرتــــراش های نخستیـــن نوشته اند :
سهل است بت گری ، به تو باید نگاه کرد
 
ای دیــدنی ترین و پرستیــد نی ترین
رویای مرمری ! به تو باید نگاه کرد
 
زیبایــــــی ات گرفته فـــراز و فـرود را
در دیو ، در پری ، به تو باید نگاه کرد
 
درتو دقیق گشتم و عقلم به باد رفت
گفتند ،سرسری به تو باید نگاه کرد

#قربان_ولیی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

از پشت قاب پنجره ، پر می زنی در باورم‌
انگار می بینم تو را در کوچه باغ خاطرم

با یاد تو در باغ دل با گل هم آوا می شوم
باران اشکت می وزد در قاب چشمان ترم

وقتی که مثل قاصدک ، پر می زنی در دشت دل
هر لحظه پر پر می شوم در باغ پر نیلوفرم

در کوچه باغ یاد تو ، چون گرم رویا می شوم
الماس اشکت می چکد بر گونه های دفترم

در قهوه ی چشمان تو ، نقشی ز باور می زنم
آری میان چشم تو سرگرم فالی دیگرم

می نوشم از چشمان تو جامی ز عشق آتشین
چشمان چون مهتاب تو ،زل می زند در ساغرم

بر گونه های خسته ام هی نور می پاشی ولی
هر لحظه پنهان می شوی چون ماه زیبا از برم

در برگ برگ خاطرم ، وقتی که پیدا می شوی
آوار می گردد تمامِ خاطراتت، برسرم

سیمرغ باغ من تویی، می بینمت در اوج ها
تو قله ی قاف منی ، تنها امید آخرم

در این غروب آخرین از عشق تو دم می زنم
آری تو غوغا می کنی در خاطر غم پرورم

#لیلا_سادات_کباری_قطبی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

تو مثل ماه , دلم را به آسمان بردی
به هفت شهر ِ زلال ِ ستارگان بردی

اگرچه تن نسپردی به باخت دادن ِ من
در این قمار , تو از من هزار جان بردی

مرا که حاشیه پرداز ِ آرزو بودم
به متن زندگی و آرمان ‌ِ آن بردی

برای پنجره هایم بهار آوردی
چه شد که هدیه خود را به ارمغان بردی؟!

بهشت زندگی ِ من تویی تو ای حوا
اگرچه آن همه گُل را تو از میان بردی

همین که سیل شدی مثل عمر من رفتی
چقدر بوسه نم نم به رایگان بردی

برای سوختن و از "جنون درخشیدن"
" شهاب "را تو به شب های عاشقان بردی

نگو که قافیه را باختم به آسانی
(حواس ِ شعر مرا پرت کردی و بردی)

#شهاب_ سبزواری
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

تو می خندی دهانِ باغِ لیمو آب می افتد
و سیب از اشتیاقِ دیدنت بی تاب ، می افتد

تمام ماهیانِ برکه عاشق می شوند آن دم
که عکس رویِ چون ماهت به رویِ آب می افتد

ببین خود را درون قابِ چشمانِ پر از شوقم
چه عکست روی موجِ اشکِ من جذاب می افتد

چه تصویر لطیفی خلق شد از شال و رخسارت
چو شال شب که روی شانه ی مهتاب می افتد

بخند ای گل ! تمام شعرهایم‌ را بهاری کن
بدون خنده ات از سکه شعر ناب می افتد

تو می آیی ،کنارم می نشینی ، شعر میخوانی
و گاهی اتفاقاتی چنین در خواب ‌ می افتد ...

#جواد_مهربان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

آتشفشان نبوده دلت تا بدانی ام
بادی که سمت راه خودت می کشانی ام

هی زهر پشت زهر دمت گرم ساقیا
ساکت نشسته ام که مبادا برانی ام

دشمن به سنگ و دوست به نامردمی زده ست
دیگر چرا تو گرد جهان می دوانی ام

بدنام کوچه های محبّت ندیده ام
باشد! به یوسفم برسم آسمانی ام

حوّای قصّه های منی توبه می کنم
از هر چه غیر سیب تو در زندگانی ام

مشغول کارهای خودت باش و دور شو
من شعر می شوم که تو یک شب بخوانی ام

#سپیده_پرکسب_کار
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۴۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal

Читать полностью…
Подписаться на канал