پریشانم چو گیسویت که حسم حس تنهاییست
بسان یک پرنده در پی رفتن به ماواییست
بیا آرام جانم باش و دلگیرم ز تنهایی
مثال گیسوانت گشته شبهایم که یلداییست
به گیسوی بلندت شانه تا بردم،ندانستم
که پُر چین زلف، بی شانه نماد صحنه آراییست
گلابستان فتنه تا نگاهم کرد فهمیدم
که دل رفته بتاراج و هوای دل هواخواهیست
بیا ای عشق بی تکرار من در زندگانی ام
نمی دانم چرا بوسیدنت سر خط رسواییست
بده بوسی که شاید بشکفد این ذوقِ لامذهب
نمیدانم چرا حس سرودن رو به گمراهیست
بیا یک شب کنارم تا دمار از خویش بستانم
شود روز و شبم همرنگ چشمانت تماشاییست
نگیرد می چنین گیرا کز آن لبها نمک گیرم
چشیدن دارد آن لبهای شیرین وه چه غوغاییست
#اکبر_کریم_زاده
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
بیا که من به وجودت همیشه مفتخرم
به غیر چهرهی ماهت به کس نمینگرم
درون کلبه ی عشقت اسیر بند بلا
منم که لحظه به لحظه ز هجر،خونجگرم
شبم بلندترین شب چو آخر پاییز
خدا کند که بیایی فرا رسد سحرم
تمام فکر و حواسم تویی چو مرکز عشق
و من که دور تو پروانه وار ره سپرم
چو آبشار که سرش را به سنگ میکوبد
همیشه در تب و تابم همیشه در خطرم
چه دیده ای که خلاف مرام و مذهب عشق؟
نمیکنی نظری بر، دو چشم پر گهرم
تو دیده ای که غزل همدم کسی گردد
به جز غزل غم خود را بگو کجا ببرم
و حسن مقطع غم نامه و غزل هایم
«بیا که درد و بلای تو را بهجان بخرم »
#صدیقه_پناهنده
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
پرنده نرمتر از روح یک ترانه میآمد
پرنده نه، که پری بود و از فسانه میآمد
صدای پر زدنش با شعاع غایی تا من،
چنان که دایرهی موج تا کرانه میآمد
چراغهای کهن را، دلم دوباره برافروخت
که بعد از آن همه فترت، کسی به خانه میآمد
میآمد و شبم از شوکتش، شکافته میشد
دلاور دل من، وه چه فاتحانه، میآمد
نگاه پنجرهها، خیره مانده بود، به راهش
به راه آن که برای نجات خانه میآمد
به بال معجزه از آستان پاک نوازش
پیِ شفای من از زخم تازیانه، میآمد
چه شیوه پر زدنی است، آن اثیر پریوار
پرنده بود، ولی چون پرندهها نه میآمد
به هیچ سلسلهای نسبتی نداشت، تو گویی
پرندهی من از آفاق بینشانه، میآمد.
#حسین_منزوی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
شهریور است و شمعدانی ها خبر دارند
حتی پرستـو ها همه قصـد سفر دارند
گویی تمام قاصدک ها نغمه می خوانند
چون بچه گنجشکان که شوق بال وپر دارند
شهریور است و عاشقان تاصبح بیدارند
تا پـرده از یک عشق ناب تازه بردارند
در کافه شعرخلوتِ یک عصـر بارانی
فنجانی از لبخند و صدها شعر تر دارند
اما میان غربت این شهر درد آلود
یک عده چون من حرف هایی مختصر دارند
اصلا چه فرقی می کند پاییز باشد یا...
وقتی تمام فصل ها چشمان تر دارند
#سمیه_پرویزی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
وقتی از اول زاده شد همراه ما گریه
تنها رفیق هر شبم این روز ها گریه
با میوه و شیر و عسل آمیختی من را
معجون تلخی از عزا و درد با گریه
مانند کشتی روی موج زندگی لنگر
انداختم اما برایم ناخدا گریه
چون آهنِ فرسودهای در کنجی از دنیا
چسبیده بر من مثل یک آهنربا گریه
هر شب که خود را با قدم هی میزنم، از بغض
رد میشوم، میایستم یکباره تا... گریه
حالا که تقدیر من اینگونه رقم خوردست
من انتخابی ساده دارم، مرگ یا گریه
با گریه ها میگریم و بیدارم و خوابم
از پا نمیاندازد آیا مرد را گریه؟
#میوند_زمانی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
غنای حالِ منست آفتابِ احوالات-
همینکه جوششِ هستی لمیده بر یالات
شکُفتگیِ تو بودهست میوهام برسد
بپرورَد نظرم را بهشتِ جنجالات
ورقورق که چشیدم هوای مهرِ تو را
الک نمود مرا ژرفنای غربالات
به سنگِ فطرتِ مرموزِ بخت، خط ننشست
ولی حکست به تاریخ، شاهدِ فالات
چه بند و بستِ ظریفیست حکمِ کوچیدن
ببند بندِ مرا بیزمینه بر بالات!
هنوز هُرم ِ بهارت مرا به بَر دارد
خزانِ سردِ مرا گرم کرده امسالات
طلایهدارِ حضورِ منی جوانهی عشق!
که تا ابد شدهام رهروی به دنبالات
اگر که رشوه نباشد؛ وجودِ ژرف مرا-
پر از شکوفه نمودهست شانِ اقبالات
و چاهِ چانه که دیگر پسندِ محفل نیست
خیال را بپران از خرابهی حالات!.
#محسن_آریاپاد
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
دل دادهام اما جگر میخواهد این راه
آماده ای ؟! مردِ خطر میخواهد این راه
همراه باران چشمها را شستهام؛ چون
یک آدم زیبانگر میخواهد این راه
چیزی نپرسیدم سپردم سر به جاده
چشمان کور و گوش کر میخواهد این راه
پروانگی از پیلهام پرواز کرده
همراه من شو، بالوپر میخواهد این راه
در چشمهایم خوابها را خاک کردم
غم زندهداری تا سحر میخواهد این راه
در راهِ عشقات عقل مانده زیر پایم
منطق ندارم ،خیره سر می خواهد این راه
از غصهها غافل شدم در قاب چشمت
از هفت دولت بی خبر میخواهد این راه
شوق رسیدن بسته امشب کولهام را
مرد سفر شو ، همسفر میخواهد این راه
#معصومه_شفیعی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
از یاد بردی آن همه شیرین زبانی را
آخر ، به کامم تلخ کردی ! زندگانی را
گفتی : که از شهر قشنگ عشق می آیی!
آگاه بودی و غلط دادی نشانی را
هر روز احساس تو با من زرد تر می شد
کردی پر از پاییز ، باغ مهربانی را
از سوره های عشق،یک آیه نمی دانی
هرگز نخواندی این کتاب آسمانی را
من چند روزی میهمان چشم تو بودم
چشمت نمی دانست رسم میزبانی را
من قصه ی نامهربانیِ تو را دارم
هر شب ، چه خواهی کرد تو بی داستانی را...
#علیرضا_شیدا
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
من اگر روی تو حسّاسم وُ غیرت دارم
پشتِ این عاشقیام منطق وُ حکمت دارم
نازبانویِ «عسلْ صورتِ» «خاتونْ سیرت»
تا ابد با لبِ نازت، سَرِ صحبت دارم
محشر از چشمِ تو میریزد وُ من اینگونه
تحتِ این فلسفه، ایمان به قیامت دارم!
خندهات؛ حوریِ موعودِ بهشتی! به به!
خوش به حالم! چقَدَر شادی و نعمت دارم
در لبانت پلِ معروف صراطست آری
در گذر از پُلِ شیرینِ تو، رخصت دارم؟
چشمِ هرکس به تو درویش نباشد فیالفور
کور خواهد شد عزیزم! به تو غیرت دارم!
#محمدصادق_زمانی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
شبیه برف، دلم بی تو آب شد برگرد
بیا که سقف تحمل خراب شد برگرد
چقدر گریه کنم تا دوباره برگردی؟
گلی برای تو چیدم، گلاب شد برگرد
همیشه ذکر قنوتت "بهار" بود، بیا
ببین دعای تو هم مستجاب شد برگرد
به شوق آمدنت چوب خشک میرقصد
درخت تاک، پر از پیچ و تاب شد برگرد
دوباره چشمهی انگورِ سرخ، جوشان شد
شرابخانه ی ما پر شراب شد برگرد
به سر رسید، همه سررسیدهای قدیم
هرآنچه از تو سرودم کتاب شد برگرد
بهار مدرسهی عاشقان دلتنگ است
دوباره وقت حضور و غیاب شد برگرد
شبیه دانهی اسپند در دل آتش
برای تو جگر من کباب شد برگرد
بیا که لحظهی تحویل سال من باشی
به وقت شرعی دل، انقلاب شد برگرد
#علی_حقیقی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
كدام عید و كدامین بهار؟ با چه امید؟
كه با نبود تو نومیدم از رسیدن عید
تو نرگس و گلسرخ و بنفشهای ورنه
اگر تو باغ نباشی گلی نخواهم چید
به زینت سرگیسوی تو نباشد اگر
شكوفهای ز سرشاخهای نخواهم چید
نفس مبادم اگر در شلال گیسوی تو
كم از نسیم بود در خلال گیسوی بید
به آتش تو زمان نیز پاک شد ورنه
بهار اگر تو نبودی پلشت بود و پلید
نه هرمخاطب و هرحرف و هرحدیث خوش است
كه جز تو با دگرم نیست ذوق گفت و شنید
ز رمز و راز شكفتن اشارتی نگفت
كسی كه از دهنت طعم بوسهای نچشید
چه كس كشید ز تو دست و سر نكوفت به سنگ؟
چه كس لبت نگزید و به غبن لب نگزید؟
چگونه دست رسد با زمان به فرصت وصل
مرا به مهلت اندک تو را به عهد بعید؟
#حسین_منزوی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
درد پنهان در نگاهم را کسی باور نکرد
حسرت و اندوه و آهم را کسی باور نکرد
گرچه از عمق دلم او را صدا کردم،ولی
ربنا و بارالهم را کسی باور نکرد
خنده بر لب داشتم اما چه سود از خنده ام؟!
گریه های گاه گاهم را کسی باور نکرد
من خطا کردم که تنهایی به سر کردم ولی
ارزش این اشتباهم را کسی باور نکرد
روزگارم مثل چشمانم شده این روزها
راز چشمان سیاهم را کسی باور نکرد...
#لیلا_مهذب
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
ﺩﺧﺘﺮ خیام! ﯾﮏ ﺟﺮﻋﻪ ﺷﺮﺍﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟
ﺩﺯﺩﮐﯽ ﺑﺎﺑﺎ ﻧﻔﻬﻤﺪ ﺷﻌﺮ ِ ﻧﺎﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟
ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﭘﺸﺖ ِ ﺩﺭ ِ ﭼﻮﺑﯽ ، "ﺑﻔﺮﻣﺎ"ﯾﯽ ﺑﮕﻮ
ﺗﺸﻨﻪ ﻫﺴﺘﻢ ﺍﺯ ﺳﻔﺎﻝ ِ ﮐﻮﺯﻩ ﺁﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟
ﺗﺎ ﻧﻠﺮﺯﻡ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﻬـﺎ ﺩﺭ ﺷﺐ ِ ﻣﻮﻫﺎﯼ ِ ﺗﻮ
ﺍﺯ ﺩﻭ ﭼﺸﻢ ِ ﺭﻭﺷﻦ ِ ﺧﻮﺩ ﺁﻓﺘﺎﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟
ﻧﻢ ﻧﻢ ِ ﺑﺎﺭﺍﻥ ِ ﺍﻧﮕــﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻋﻄﺮ ِ ﮐﺎﻫﮕﻞ
ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ِ ﻧﺴﯿﻤﺖ ﭘﯿﭻ ﻭ ﺗﺎﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟
ﺯﺧﻤﻪ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﺩﻝ ﭼﯿﻦ ﺑﻪ ﭼﯿﻦ ﺑﺎ ﺩﺍﻣﻨﺖ؟
ﺭﻗﺺ ِ ﭘﺮﺷﻮﺭ ِ ﺩﻑ ﻭ ﭼﻨﮓ ﻭ ﺭﺑﺎﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟
ﺑﯿﺘﯽ ﺍﺯ ﻟﺒﻬــﺎﯼ ِ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺑﯿﺘﯽ ﺍﺯ ﻟﺒﻬــﺎﯼ ِ ﺗﻮ
ﯾﮏ ﺭﺑﺎﻋﯽ ﺳﻬﻢ ِ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ِ ﺧﺮﺍﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟
ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﻢ ﻣﯽ ﮐﻨــﯽ ﺑﺎ ﻧﺎﻥ ِ ﺩﺍﻍ ِ ﮔﺮﺩﻧﺖ؟
ﺯﯾﺮ ِ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﺩﻭ ﺗﯿﻬﻮﯼ ِ ﮐﺒﺎﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟
ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺍﺧﺘــﺮﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﺍﺭﺙ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ
ﻣﺎﻩ ِمن! ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻧﺖ ﯾﮏ ﺷﻬﺎﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟
ﺭﺍﺯ ِ ﺗﻘﻮﯾــﻢ ِ ﺟﻼﻟـــﯽ ﺩﺭ ﻗﺪ ِ ﻣﻮﺯﻭﻥ ِ ﺗﻮﺳﺖ
ﺩﺭ ﮔﺬﺭ ﺍﺯ ﻏﻢ ﺷﻤﺎﺭﯼ ﻫﺎ ﺷﺘﺎﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟
ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺑﺎﻟﺶ ِ ﺑﺎﺯﻭﯼ ِ ﺧﻮﺩ ﺯﯾـــﺮ ِ ﺳﺮﻡ؟
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ِ ﺳﯿﻨﻪ ﺟﺎﯼ ِ ﺧﺎﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟
ﮔﺰﻣﻪ ﻫﺎﯼ ِ ﻣﺴﺖ ِ ﺳﻠﺠﻮﻗﯽ ﻧﯿﺎﻓﺘﺪ ﭼﺸﻤﺸﺎﻥ
ﭼﻬــﺮﻩ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﺎﻧﯽ ﻭ ﮐﻤﺘــﺮ ﻋﺬﺍﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟
ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﺮﺳﺘﻢ ﺳﻤﺖ ِ ﻧﯿﺸﺎﺑﻮﺭﺗﺎﻥ
ﺩﺭ ﺩﻝ ِ ﺗﺎﺭﯾﺦ، ﯾﮏ "ﺑﻠﻪ" ﺟﻮﺍﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟
#شهراد_میدری
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
دیر آمدی به گفتن من دوست دارمت
فرصت بده ببوسمت، از تن درارمت
میخواهمت چه فایده اما؟ تو میروی
دیگر چقدر باز بیایم بیارمت؟
هربار خاطرات، مرا گریه میکنند
در بین زخم های تنم می شمارمت
حرفی نماندهاست من از دست رفتهام
حرفی نزن که تلختر از این ببارمت
فرصت نشد بغل کنمت قبل گریهام
قسمت نبود پی ببری بیقرارمت
آتش گرفته از تو جدا میشود دلم
با دست های یخ زده جا میگذارمت
بدرود! بهترین من! ای عشق! ای رفیق...
دارم تورا به دست خدا میسپارمت
هرشب تورا دوباره به آغوش میکشم
افسوس! دوست دارمت اما ندارمت
#اهورا_فروزان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
با من چه کرده ای که بدون نگاه تو
گم می شوم میان تب و اشک و آه تو
دل بی اراده سوی تو پرواز می کند
هر ره که می روم شده غایت به راه تو
عصیان نمی کنم_تو مگر فاسقم کنی
خوشتر مگر حلاوتی است از گناه تو
من دوست دارمت_چه کنم باورم کنی؟
ای من فدای کنج لب بوسه گاه تو
در ملجاء جوار تو مأوا گرفته ام
بعد از پناه حق_شده ام در پناه تو
در کوره راه سرد و مخوف حیات ما
سرمستم از معاشقه ی گاه گاه تو
#مرتضی_شاکری
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
زلف بر باد بده ای صنم آزاد و رها
شاید این بار تویی کاوه آهنگر ما
قامت سرو شکست از تبر بیگانه
بلکه این بار تبر را شکند عزم شما
جغد شب بار غمش را سر ما افکنده
تو بیا خنده زنان سایه فکن همچو هما
گرچه امروز به زنجیر و قفس می گذرد
باز کن پنجره را رو به هوای فردا
پای در بند یکی لقمه نانم بانو
من کجا ترس کجا سنگر در خانه کجا؟
#تقی_شیرین_زاده
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
تا زمانی که جهان را قفسی میدانم
هر کجا پر بزنم طوطی بازرگانم
گریهام باعث خرسندی دنیاست چو ابر
همه خندانلب از اینند که من گریانم
حاضرم در عوض دست کشیدن ز بهشت،
بوی پیراهن یوسف بدهد دستانم
دوستان هیچ نکردند و رسیدند به تو
من به دنبال تو میگردم و سرگردانم
زهد ورزیدم و غافل که عوض خواهم کرد
تاری از موی تو را با همۀ ایمانم
#سجاد_سامانی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
ساده انگاشتمت ، ساده نهانگاشتیام
از سحر تا به سحر روی هم انباشتیام
هرچه خوش بود به من گفتی و باور کردم
باز با این همه ، خوشحال مپنداشتیام
کاش در چشم تو یک بوتهای از گل بودم
تا تو چون گُل وسط باغچه میکاشتیام
حیف ، ما آدمیان بردهی امیال شدیم
نکند باب همین میل نگه داشتیام
منّتی نیست اگر ما به هم عادت کردیم
مثل تاجی به سر خویش که نگذاشتیام
تشت رسواییام از بام چو افتاد زمین...
پرچمم کردی و بر بام خود افراشتیام
یک قراری بگذاریم اگر قهر شدیم
هرکه قهر است خود اقرار کند؛ آشتیام
#پرویز_شالی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
باران، صدای باد، بزمی گرم و شاهانه
زیبا، شگفت آور، غروبی با صفا... خانه
تندیسِ خوشبختی میان دستهای تو
غم پشت درها در حصارو سخت بیگانه
هر دم، صدایت می کند با لحن شورانگیز
لبخند می ریزد به دامانِ تو جانانه
ازخواب بر می خیزی و یکباره می بینی
او در کنارت نیست، می گریی، غریبانه
با چانه ای لرزان به یکجا خیره می مانی
رگبار... ، آهِ پنجره... ؛ بارانِ دیوانه
#فرشته_تابنده
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
می نشینم با خیالش در کنار پنجره
می شوم در انتظارش هی دچار پنجره
تاصدای پای او آید میان کوچه باغ
می شود دل تا همیشه بی قرار پنجره
صبحگاهان می گشایم روبرویم قاب عشق
تا سراغش را بگیرم از بهار پنجره
با شعاع ِ بوسه ی خورشید بر آیینه اش
غرق شادی می شوم من از هَوار پنجره
تا نسیمی می رسد با عطر یاس و اطلسی
پرده رقصان می شود امشب به تار پنجره
گاه بغض دوری او می شود پر در گلو
مثل باران می برم از جان غبار پنجره
کاش طوفانی نگیرد در میان باغ دل
تا نبیند چشم جانم کارزار پنجره
مانده ام در حسرت دیدار آن چابک سوار
کی بگیرد جمعه جان، از اعتبار پنجره؟
#فریده_یوسفی_ثمین
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
بوسه باران می کنم بی تو همین تصویر را
رفتی و بر گَردنم اَنداختی تقصیر را
صد قدم هر چند دوری، فاصله بسیار نیست!
پاره کن از دَم همین حالا، همین زنجیر را
رنگ کردم خانه را با گریه ی بی وقفه ام
پس کجایی؟، گریه ها کُشت این جوانِ پیر را
جنگلی آشفته ام در دستِ خونینِ تبر
بی وفا، محکم نزن این شاخه پیگیر را
یک جهان درگیر شورش هایِ بعد از رفتنت
با صدایت رام کن، یک عالمِ درگیر را
ساحلِ آرامشم درگیر طوفان ها شده
با پیامِ کوچکی آشفته کن تقدیر را
#امیر_علی_آذرپرند
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
دنیای جنگ و خون و جفایی که نیستی
من در غم توأم، تو کجایی که نیستی؟
در روزهای بی تو به پایان رسیده ام
در این تمام ثانیه هایی که نیستی
آشوب، بیش از این به گمانم، نمی شود
در انحنای حال وهوایی که نیستی
مستم هنوزهم زشراب نگاه هات
با اینکه رفته ای و رهایی.. که نیستی
هر لحظه ام هنوزپر از خالیِ تو است
در چهارچوب سرد فضایی که نیستی
دل باز هم نشسته در ایوان یاد تو
با رعدهای تلخ صدایی که "نیستی"
#احمد_زینی_وند
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
دل چله نشین شب موهای سیاهت
آیینه شده محو تماشای نگاهت
یلدا شده ام تا که کمی بیشتر از قبل
در شهر شبم باز بیفتد رخ ماهت
امشب زده ام یار تفال که ببینم
کی میشود آغوش من خسته پناهت
با هر مژه بر هم زدنت در تب و تابم
طوفان شده در سینه ام از سوزش آهت
پیراهنی از برف تنش کرده زمین ، من
با پنجره ای سبز نشستم سر راهت
ای کاش نباشد به شبم رنگ سپیده
شب باشد و یلدا؛ من و تکرار گناهت
#رها_احمدی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
به شانهی تو سری موبهمو بدهکارم
به لطف شانهی تو روی شانه، سر، دارم
به شانهای که نشانی ز خود بجا نگذاشت
که من چو موی گرهخوردهای گرفتارم
زمام زلف رها کردی و چه سرکش شد
مرا زمین زده بود اسب وحشیِ یارم
مرا به خاک نشاند و لگد به بختش زد
ندید قیچیام و مثل یک سگ هارم
ندید مثل کشاورزهای دلداده
به فصل شانه زدن بذر زلف میکارم
ندید ابر دو ابروی ابریام این بار
دلم گرفته و یکریز شانه میبارم
به شوخطبعی او فکر میکنم هرروز
ندید ... بلکه شنید اینکه دوستش دارم ...
□
بهروز زخم، به مویت دخیل میبندم
خدا کند که گره وا نگردد از کارم
ضریح زلف تو آماج دردهای من است
فلج شدست دلم، آه، سخت بیمارم
فلج شدست دلم، روبهقبلهام بگذار
که جان خستهی خود را ز خانه در آرم
ضریح زلف تو، این آخرین پناه من است
چو روزه دارِ دم لحظههای افطارم
لبت نهایتِ شیرینیِ نمک سوده
نمک بریز که من عاشق نمکزارم
ضریح زلف تو و این دل فلج شدهام
به غیر شانه چه در این ضریح بگذارم؟
دخیل من، گره روسری او بود و ...
دعا کنید گره وا شود از این کارم!
#حسین_شیردل
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
سایه سنگ بر آینه خورشید چرا؟
خودمانیم، بگو این همه تردید چرا؟
نیست چون چشم مرا تاب دمى خیرهشدن
طعن و تردید به سرچشمه خورشید چرا؟
طنز تلخى است به خود تهمت هستى بستن
آن که خندید چرا، آن که نخندید چرا؟
طالع تیره ام از روز ازل روشن بود
فال کولى به کفم خط خطا دید چرا؟
من که دریا دریا غرق کف دستم بود
حالیا حسرت یک قطره که خشکید چرا؟
گفتم این عید به دیدار خودم هم بروم
دلم از دیدن این آینه ترسید چرا؟
آمدم یک دم مهمان دل خود باشم
ناگهان سوگ شد این سور شب عید چرا؟
#قیصر_امین_پور
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
امشب آن روسری گل گلی ات را سر کن
خانه را محو تماشای شبی محشر کن
امشب از لعل لبت جام شرابی برسان
و به شکرانه ی دیدار گلویی تر کن
من که دل باخته ام دین و دل ارزانی تو
شهر را از عطش بوسه ی خود کافر کن
از دل شب زده ام وحشت شب را بردار
یا در آغوش من این فاصله را کمتر کن
"تا کلید سحر از چاه کسی بردارد"
با من اندیشه ی تکرار شبی دیگر کن
من به مهتاب قسم خورده ام عاشق باشم
تو قسم های مرا با غزلم باور کن
#سید_جواد_طباطبایی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
همینکه طلعتِ رویت به ماه کامل رفت ...
جوان سر به هوایی به راه باطل رفت ...
دوباره قافیهی شعر من "دل" است اما
دلی نمانده برایم، تــــو آمدی، دل رفت ...
بریز غمزهی لیلای چشمهایت را
اگر چه ناز تو در زمرهی مشاغل رفت ...
هزار بار مرا کشتهای تو و هر بار
منم همانکه به قربانِ چشم قاتل رفت ...
و باد میوزد امشب... دوباره میمیرم !
که باز عطر تنت تا هزار منزل رفت ...
به من بگو چه کند نامُرادِ بَدفالی
که پای لنگِ دلش ناشیانه در گِل رفت ...
بهای توست دلآوارگی،، فدای سرت
از عمر رفته اگر که تمام حاصل رفت ...
#محمد_بزاز
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
ای شیشهی ظریف عسل! دوست دارمت
ای هالهی سپید زُحَل! دوست دارمت
چشمانِ تو شبیه دو تا جوجه رنگی است
هم پایِ گربه های محل دوست دارمت
دیوانِ دلنشین تنت را به چشمِ دست
می خوانم و غزل به غزل دوست دارمت
یادم نمانده است ولی حدس می زنم
از چند سال قبلِ ازل دوست دارمت
وقتی که در کنار توام ای طلای اصل
با حس نقره های بدل دوست دارمت
شاید نصیب من نشوی جای شکوه نیست
شکر خدا که حداقل دوست دارمت
#سعید_مبشر
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
از جان و دل اگر چه تو را دوست دارمت...
ناچار می روم و به خدا می سپارمت!
هرچند واقعیت تو سهم من نشد...
در خواب ها به سینه ی خود میفشارمت
شب ها کنار خاطره و جای خالیت
اصلا چگونه می شد عزیزم نبارمت
فرهادوار گرچه نشد جان دهم ولی...
با تیشه به روی هر غزلی می نگارمت
هرگز نشد که سهم دل ساده ام شوی
یک عمر گرچه ثروت خود می شمارت
گل می کُنی دوباره ولی در دلی جدید
ای بذر امید من که نمی شد بکارمت
#طاهره_اباذری_هریس
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
صورت ناز تو روی ماه را کم می کند
پیش برق چشم تو خورشید سر خم می کند
تا که آسیبی نبیند ذره ای جان و تنت
ابر هم رگبار خود را زود نم نم می کند
خنده هایت عرش را بدجور میلرزاند و
اخم هایت یک جهان را غرق ماتم می کند
محضر و عقد و عروسی و نشان و خطبه چیست؟
مرجع تقلید، ما را "عشق" محرَم می کند
رژ به لب کمتر بزن آخر نمی دانی مگر؟
عاشقت با رنگ قرمز ناگهان رَم می کند!
#روح_اله_عسگری
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹