همراه رهگذر شاید ندیدمت
عمر مرا ثمر شاید ندیدمت
امشب که با منی فکر سحر نکن
تا یک شب دگر شاید ندیدمت
هنگام شب بخیر سیری مرا ببین
تا زد سپیده در شاید ندیدمت
در هر نماز و در گلواژه ی دعا
نام مرا ببر شاید ندیدمت
هر هدیه مرا با جان و دل بگیر
یا هدیه ا ی بخر شاید ندیدمت
هر لحظه لحظه را بامن بگو بخند
این لحظه شد بسر شاید ندیدمت
بامن قدم بزن در کوی خاطره
تا کوچه ظفر شاید ندیدمت
درد دل تو را با من بگو رفیق
بیگانه ای مگر شاید ندیدمت
اصلا مرا ببخش در کسر ثانیه
حتی به یک نظر شاید ندیدمت
وقتی که می روم روی مرا ببوس
پایان این سفر شاید ندیدمت
#تقی_شیرین_زاده
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
چرخانده اشك چشم من اين آسياب را
خاموش كرده آتش اهل عذاب را
باريك مثل مو شده امشب پل صراط
ما شانه میکشیم حسابوکتاب را
با گريه جمع میکنم از روي خاکها
خفاشهای سوخته از آفتاب را
در خَتم من عصارهی تو چكه میکند
وقتي بگيرم از گل رويت گلاب را
گيس تو مثل شاخهی انگور و من هنوز
قدّم نمیرسد كه بچينم شراب را ...
#حسین_شیردل
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
چه قدر خسته ام از این جهان سردرگم
ازاین قطار از این بی نشان سردرگم
از این مسیر پر از سنگلاخ بی توشه
از این زمانه ی پیغمبران سر در گم
از این زمین ترک خورده ی غبارآلود
از ابرهای تهی در خزان سردرگم
اگر چه چنگ زده سال هاست بی وقفه
فضای حنجره را استخوان سر در گم
هنوز با همهی غصه پایبندم به
چراغ کهنه ی این آسمان سردر گم
#زهرا_آرین_نژاد
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
اگر زِ گور، به جایی دری نباشد چه؟!
وگر تمام شود، محشری نباشد چه؟!
گرفتم اینکه دری هست و کوبهای دارد...
در آن کویر، کسِ دیگری نباشد چه؟!
کفنکِشان چو در آیم زِ خاک و حق خواهم،
دبیرِ محکمه را دفتری نباشد چه؟!
شرابِ خُلَّرِ شیراز دادهام از دست...
خبر زِ خمرهی گیراتری نباشد چه؟!
چنین که زحمتِ پرهیز بُردهام اینجا،
به هیچ کرده اگر کیفری نباشد چه؟!
بَرَنده کیست در این بازیِ سیاه و سپید؟
در آن دقیقه اگر داوری نباشد چه؟!
#حسین_جنتی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
لبانت را چو رازی با لبانم در میان بگذار
برای کارهای اینچنینی هم زمان بگذار
کسی از نامت ای جان دلم بویی نخواهد برد
پزشکم گفته است این قرص را زیر زبان بگذار
به هر شکلی شده میچینمت ای سیب دور از دست!
خودت لطفی کن و پای درختت نردبان بگذار
زمینیها تو را و آسمانت را نمیفهمند
بخوان و رادیو را روی موج "شد خزان" بگذار
بمیرانم! من از بهبودیِ بی تو هراسانم
به رسم مهربانی لای زخمم استخوان بگذار
دلم از این همه تنهایی و دوری به تنگ آمد
خودت را جای من تنها نه... جای هر دومان بگذار
#کبری_موسوی_قهفرخی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
گمان مکن که مثل من زیاد است
در این زمانه دلشکن زیاد است
هنوز راه را نمیشناسی
سفر نکن که راهزن زیاد است!
فقط به حکمِ عشق میتوان ماند
بهانهی جدا شدن زیاد است
بمان و شاعرِ سکوتِ من باش
که واژهچینِ خوشسخن زیاد است!
نهان کن اقتدارِ خستهات را
تو سادهای و اهرمن زیاد است
در انزوای خاطراتِ این خاک
بزرگمردِ بیکفن زیاد است
رفیقِ همدلی بیاور اینجا
کتاب و نطق و انجمن زیاد است!
حماسهسازِ لحظههایمان باش
قلمفروشِ بیوطن زیاد است
تجلّیِ تو را سروده #مهشید
به غم بگو که صبر من زیاد است
#مهشید_تجلیان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
تا کولیان شب، ز غم آواز کردند
مرغابیان اشک من پرواز کردند
خنیاگران چشم مستت، صبح نارنج!
در شب سرود دلنوازی ساز کردند
چشم حسودان، در شرار کینهخواهی
چون هیزم تر، بغض سوزوساز کردند
دستان صبحی، با کلید روشنایی
درهایی از شب را، به رویم باز کردند
در آسمان بیکران آبی عشق
فوج پرستوها، سفر آغاز کردند
ناز سیهچشمان و طنازان گلرخ
آیینه های هوش را پرداز کردند
بالا بلندان، در سکوت مردم چشم
با هر خرام خود، بهار اعجاز کردند
شد پُر هیاهو شهر از گلجامگانی
که با نگاه سبز و روشن ناز کردند
این واعظان تهمتآیین بر منابر
نفرین ز کین بر حافظ شیراز کردند
#اکبر_بهداروند
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
باید که بگریزم از این زندان دلتنگی
افتاده ام در راه بی پایان دلتنگی
حال و هوایِ ابریِ آبانم این شبها
می بارد از چشمم کنون باران دلتنگی
مانند برگِ خشکِ پاییزی پریشانم
بر من وزید از هر طرف طوفان دلتنگی
من را سپردی دست بی رحم فراموشی
دست مرا دادی تو در دستان دلتنگی
این بغض های پر تلاطم شانه می خواهد
سر می گذارم بر سر دامان دلتنگی
دلخوش به فال حافظی بودیم، انگاری
دیوان حافظ هم شده دیوان دلتنگی
یاد تو و نام تو و خواب و خیال تو
بی روی ماهت کی شود درمان دلتنگی؟
#شهرام_آذین
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
از قابِ خود بیرون بزن ای مردِ تکراری !
تا مثلِ چشمه بارها از خود شوی جاری
پرواز کن، پرواز کن، از آسمان بگذر
تا دست در دستِ خدای ِ خویش بُگذاری
از هفت وادی، هفت منزل، هفت شب رد شو !
تا مست گردی زالتذاذِ کشفِ بیداری..
در غارهای روح ِ خود چلّه نشینی کن
تا صاف گردی چون شرابِ نابِ درباری
آنگاه تا با جوششِ دریای پنهانت
از ژرفنای اندرونت پرده بَرداری
تو کهکشانی دیگری، نو باش، نوتَر باش !
در تو جهانی دیگر است از عشق، پنداری
***
دنیا سَرِ تازه شُدن دارد، تجلّی کن !
از قابِ خود بیرون بزن ای مردِ تکراری
#شهاب_گودرزی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
من! سه نقطه، زنیکه شاعره مُرد
مثلِ پروین، فروغ امّا باز
قابلِ اعتراض! یعنی که:
روضهخوانم کنارِ رنده، پیاز
روضهخوانم ولی سرِ قبرم
بر سرِ مستطیلِ اجباری
پسرم خیسِ خیس پوشک را!
دخترم! هیس! گریه را آغاز!
لایِ انگشتِ همسرم حل شد
دودِ سیگارِ پُر غلط، سرفه
تا به چاقویِ غصّه بُر خوردم
چادرم پاره شد بدونِ جواز
صد و ده، ساعتِ کتککاری!
قبضِ برقِ جدید، خودپرداز
آبِ چشمِ سماورم خشکید
کفتری باد زد پَرِ پرواز
تلفن بعدِ بوقِ اِشغالم...
رفته رفته خیانتی گُل چید
طبقِ معمول گول خوردم از
صفرِ پایانِ صحبتِ فر و گاز
بعدِ تبخیرِ اشکِ ماهیِ شور
بینِ میدانِ تابه بی فریاد
بغلم کرد مرگِ تدریجی
ویرِ ویرایشِ تبی لجباز
سی و نُه سال غم به تن کردم
بویِ تابوتِ بی کسی خوردم
وقت و بی وقت اقتصادیتر
شکلِ لبهایِ بسته بر آواز
محضِ خنده سفارشی مُردم
زیرِ ده ثانیه بجایِ خودم
رویِ سنگِ سکوتِ لج لم داد
یک زن دلشکستهی جانباز
آشپزخانه شهرِ کوچکِ صبر!
همه از من توقعی دارند
سوسک آمد دوباره دمپایی!
سوسک آمد دوباره خاکانداز!
#سید_محمدرضـا_لاهیجی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
یا مرگ یا هم زندگی نه! نیمه جان هستم
فقرم، گرسنهای که سر تا پا دهان هستم
*دیروز طوفان شد چه طوفانی دلِ باغم
ترکید و من آوارهای بیخانمان هستم
اصلا چرا باشم چرا وقتی به جای نان
تنها برای خوردنِ غم در جهان هستم
یک سرگذشتِ دردناک خواندنی یعنی
من "آیدینِ سمفونیِ مردگان" هستم
شاید خدا صبر مرا ایّوب میخواهد
شاید که من یک بندهی نامهربان هستم
دلواپسی را در صدایم میتوان فهمید
ناراحتی؟ در چشم هایت ناودان هستم؟
باشد برو حالا که رفتی بعد تو دیگر
تصویر تلخ زلزله در زنده جان هستم
#میوند_زمانی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
جای دوری خانهای زیبا بنا خواهم نمود
روبرویش دشتی از گل را به پا خواهم نمود
یک طرف از اطلسیهای بنفش و نیلگون
یک طرف را مملو از گلپونهها خواهم نمود
ساحل آرامشم را از تن عریان تو
بر لب دریای جانم مبتلا خواهم نمود
روی شنها نام زیبای تو را با خط خوش
مینویسم ممتد و یک سر صدا خواهم نمود
آسمانی غرق در رنگین کمان خواهم کشید
رنگهایش را به پای تو فدا خواهم نمود
مینشینم منتظر تا که بیایی از سفر
تا بیایی گفتگوها با خدا خواهم نمود
#میثم_محمدزاده
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
شمع دل سوخته ای از ستم دورانم
بهتر از هرکسی احوال خودم می دانم
چون کویری عطشناک و تهی از گل و آب
هفته ها منتظرم در طلب بارانم
تا زمانی که ندارد لب من نای سخن
از دو چشمم تو بخوان درد و غم پنهانم
پی مرهم به دل خسته ی خود می گردم
ای طبیبم ، تو بیا تا که کنی درمانم
تو همانی که مداوم به تو می اندیشم
کاش آیی ، به دو بوسه بکنی مهمانم
تو همان حال خوشی سرزده از جام شراب
بی تو آن لولی مستم همه شب داغانم
خاطرت از همه دنیا چه عزیز است و گرام
مرغکی بی تو اسیر فلک و زندانم
بی سرانجامی و محنت شده تقدیر دلم
تو بیا عشق مهنا بدهی سامانم ...
#فهیمه_خلیلی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
هر چه گفتی به دل و دیده اطاعت کردم
کی ز تو پیش دل خویش شکایت کردم؟
سخن از روی غضب گفتی و من خندیدم
با گل خنده به تو عرض ارادت کردم
تو همان دل خوشی روز و شب من هستی
به همین دلخوشیِ ساده قناعت کردم
حرف تو از سر تلخی ست، ولی باکی نیست
به همین نیش پر از زهر تو عادت کردم
به تو ای دوست من از عشق و وفا دل بستم
هر چه گفتی به رضای تو اجابت کردم
منِ موسی که سرِ طورِ تو دل می بستم
ارنـــی گوی تو بودم که صدایت کردم
#موسی_رئیسی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
چشم در چشم ِ تلاقی ، خاطر آزردی مرا
آه ، عشق ِ اتّفاقی ، خاطر آزردی مرا
حرف ِ دل ، عریان نمودم بر لبان ِ بوسه خواه
- از سر ِ بی اشتیاقی ، خاطر آزردی مرا
شور مستی زد نگاهم ، جام ِ تلخ ِ اتتظار
جوش ِ چشم ِ کهنه ساقی ، خاطر آزردی مرا
با توآم ، همبازئ دیروز ِ خاکی کوچه ها
- بانوئ باغ ِ اقاقی ، خاطر آزردی مرا
آتش ِ در زیر ِ خاکستر ، فرآموشم نشد
پای سنگی تر اجاقی ، خاطر آزردی مرا
از تو یک دل شِکوِه دارم چون نماندی عهد را
- پای عشق ِ مانده باقی ، خاطر آزردی مرا
جز مرور ِ خاطراتت ، دل دگر راهی نبرد
سالهای در فراقی ، خاطر آزردی مرا
شانه ات ، گیسوی برفی زیر ِ باران می کشید
چشم در چشم ِ تلاقی ، خاطر آزردی مرا
#گویا_فیروزکوهی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
شاعری بود در این شهر، به صحرا زد و رفت
پشتِ پا بر همه ی شهرتِ دنیا زد و رفت
شب به شب تا به سحر ناله ی مستانه نمود
صبح با جان حزین، جرعه ز صهبا زد و رفت
او که خود سینه چو دریای پُر از طوفان داشت
ناگهان موج شد و بَر دلِ دریا زد و رفت
بعد از عمری که غزلها ز رخ یار سرود
ناگهان قید لب و چشم فریبا زد و رفت
گوئیا سخت به تنگ آمده بود از غربت
پَر گشود و به تمنای ثریا زد و رفت
دیدم و گفتمش از چیست چنین بی تابی
گفت باید ز قفس، گاه چو عنقا زد و رفت
همچو منصور که جانش به لبش آمده بود
طعنه بر محکمه و دار چلیپا زد و رفت
گفتم آخر چه کند شعر و غزل بی تو کنون
خنده ای همچو دم گرم مسیحا زد و رفت
دست بر حنجره ساکت و خاموش کشید
که رفیقا چه خوش است حرف به ایما زد و رفت
رفت و از دیده من دور شد و باز نگشت
که ببیند به دلم خیمه چو سرما زد و رفت
#کمال_پیری_آذر_هریس
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
پذیرفته بودم که ویرانه باشم
اگر صاحب گنج شاهانه باشم
خودم خواستم خلوتی اینچنین را
که با مردم شهر، بیگانه باشم
از این پیله رفتم به آن پیله، یعنی
امیدی ندارم که پروانه باشم
سرم گرم دنیای خود بود، حالا
چه انگور باشم، چه میخانه باشم!
تو هم برخلاف خیالات خامم
پریشان نبودی که من شانه باشم
شبی زیر باران میآیی سراغم
بعید است آن شب ولی خانه باشم...
#امیر_تیموری
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
چشم تو را در مخمل شب دیده بودم
با لای لای تو چه خوش خوابیده بودم
از جذبه ی چشمان تو دل درتپش بود
من شرم را از چشم تو دزدیده بودم
یک آسمان ،حرف دلم را باتوگفتم
با این که حرفی ازتورا نشنیده بودم
من بارها درانتظار یک سبد مهر
از شوق این رویا به خود لرزیده بودم
دنبال درمان کردن درد جنونم
درقاب عکس ازجام تو نوشیده بودم
حتی خیالم را چه بی رحمانه کشتی
در آینه با عکس خود نالیده بودم
باید بیابم راه چاره ، کو هوایی؟
من با خیال دلخوشت خندیده بودم
#مهناز_محمودی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
آنکه در پیراهنِ ایمان به ما شَک میفروخت
داشت آن دنیایِ ما را اندک اندک میفروخت
چون کلاغان ، هم به فکرِ غارتِ جالیز بود
هم به دهقانهایِ خوشباور مترسک میفروخت
آنکه خود از ابتدا پرواز را ممنوع کرد
پیشِ ما با نیشخندی بادبادک میفروخت
از همان اوّل برایِ سکّههامان نقشه داشت
آنکه عمری بینِ ما میگشت و قلّک میفروخت
سالها از آخرت میگفت و خود باور نداشت
سالها این کورِ مادرزاد عینک میفروخت
آبرو یعنی رضایِ خلق ، امّا شیخ داشت...
آبرویِ اندکش را اندک اندک میفروخت
#مهدی_دهاقین
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
چنان پیوندِ طوفانزادها با خانه بر دوشی
ندارد بیقراریهایِ من غیر از خود آغوشی
چه فرقی میکند پیمانه با تسبیح ، وقتیکه...
غرض از هر دو یکچیز است ؛ تمرینِ فراموشی
برای آن که زخمِ از نابرادر خورده ، فرقش چیست
بیَندازی به چاهش یا سرِ بازار بفروشی...!
شرنگی بیش سَهمَت نیست از تاکِ جهان ، دیگر...
چه فرقی میکند در کوزه یا در جامِ زر نوشی
بهپاسِ عشق پیشِ غیر لب از شِکوِه میدوزم
ندارم بیش از این بهرِ ملامتهایشان گوشی
خدا از قیل و قالِ خلق کِی سر میرود صبرش
که بفرستد رسولی تازه با آیینِ خاموشی
#زیبا_پالیزبان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
چرا مادربزرگ افسانهی چِلگیس شد میراثِ نسلِ من؟!
از آن عشقی که میگفتی دو چشمِ خیس شد میراثِ نسلِ من؟!
چرا مادربزرگ از مذهبِ هفتاد و دو ملّت در این دنیا
میانِ اینهمه پیغمبران جرجیس شد میراثِ نسلِ من؟!
میانِ مکتبِ این عالِمانِ بیعَمَل از ما چه میخواهید؟!
همین دردِ فَلَک با تَرکه،از تدریس شد میراثِ نسلِ من؟!
در اینجا مغزهایِ پُر زِ اندیشه خوراکِ ماردوشان است
چرا تنها دو بوسه از لبِ ابلیس شد میراثِ نسلِ من؟!
کجا رفت آنهمه مهماننوازی سفرهداریِ نیاکانم؟!
چرا جامِ شرنگ و دشنهای در دیس شد میراثِ نسلِ من؟!
شما با دستِ خود هر قهرمانی را به جنگِ شب فرستادید
به هر میدان فقط یک اسم،یک تندیس شد میراثِ نسلِ من
شما رفتید پایِ منبرِ شیطان ضریحِ کفر بوسیدید
کنون تاوانِ آن تسبیح و آن تقدیس شد میراثِ نسلِ من
جهنم چشم در راهِ من و از آن جهنمتر همین دنیا
برای دلخوشی هم وعدهیِ پردیس شد میراثِ نسلِ من...
#ساناز_رئوف
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
نگو که با غم و اندوه همزبان هستی
خبر گرفتم و گفتند: شادمان هستی...
اگر مسابقه باشد میان سنگدلان
به احتمال فراوان تو قهرمان هستی
چقدر سخت که آسان مرا رها کردی
چقدر تلخ که شیرین دیگران هستی
اگر تو را به صدایی شبیه باید کرد
صدای خُرد شدنهای استخوان هستی
در این زمانه که از راستی نشانی نیست
اگر دروغ بگوییم مهربان هستی
هزار بار تو را از دلم بُرون کردم
نگاه کردم و دیدم که همچنان هستی
#سجاد_نجاری
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
و باز نام تو... شد نو نوار، حنجره ام !
نسیم صبح وزیده به لای پنجــره ام
که گفته است، اگر باز می کنم دَرِ دل
بخار می شود از آن، تمام ِ خاطره ام ؟!
اگرچه کور، نه دندان و غیظ ممتد آن...
پیامکی ! که شود بازِ باز، هر گـره ام !
رسوب کرده به ذهن ت، خیال وار، منم !
برای سهم دلت هم، چقــدر دلهره ام !
■
نهایتی ست نگاهت...، هنوز منتظرم
قطار بیت بیاید، بلیـط ِ یک سَـرِه ام !
#معین_دریایی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
این روزهای بی ترانه و خاموش
یـک روز مـــی رود از یــادم
لبخند دوباره می شود آغاز
وقـتـی به یــاد تــو افتـادم
این روزهـای سـرد و زمستانی
وین چشمها ی خیره شده در باد
یک روز سبز می شود خورشید
لبـخـنـد را مـی زنـــد فــریــاد
فــردا کـه ابــرهـــا رفــتـنــد
پـایـیـز هـم دل انگـیـز است
هرچند در فراق این همه گل
دلها همیشه چـو پاییز است
آنـهــا کــه مـهـربـان بـودنـد
در قلبهای ما ستاره شـدنــد
مانند فصل های خوب خـدا
شعرها هم چهار پاره شدند
#مجید_عزیزی_ورکی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
چقدر این روزها از بودنم از زندگی سیرم
از این احساس دلتنگی برای عشق دلگیرم
همیشه فکر میکردم که بی تو زندگی هرگز
همیشه فکرمیکردم که بی تو ساده میمیرم
هنوزم زنده ام قلبم درون سینه میکوبد
اگرچه زندگی را بعد تو جدی نمیگیرم
نمک آورده ای تا مرهم زخم تنم باشد؟
نمیخواهم!تمام عمر در عشقت نمک گیرم
دلم سرزنده از عشق است و پیری را نمیفهمد
ولی انگار پژمرده ست در آیینه تصویرم
تو مثل کوه میمانی بلند و سردوبی احساس
و من رودی خروشانم که از دوشت سرازیرم
#نیلوفر_رضایی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
تـا نسیـم سـحر از کـوچهی مـا میگذرد
عطـر یـاد تـو بــه هــمراه صبـا میگذرد
قـاصــدک آمـد و بـا خـود خبـری آورده
یارم از کـوچه به صد ناز و ادا میگذرد
سیبها مست و همه وسوسهانگیز و قشنگ
آدم از وسـوسهی سیـب کـجا میگذرد؟
فصل پاییز دلم مثـل بـهاران سبز است
هــر زمـان از دل مـن یـاد شما میگذرد
کـوچه شاعر شده و پنجره لب وا کرده
شاید ؏ـشق است که از کوچهی ما میگذرد
#شھناز_کندی
#ترنم
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
درخانه ی دل جزتوکسی نیست ، مگر هست؟
جزعشق تو در سر هوسی نیست ، مگرهست؟
دل کنده ام از عالم و از آدمیانش
غیراز تو که فریادرسی نیست، مگر هست ؟
آغوش توتنگ است و دلم تنگ تر از آن
آزادی من جز قفسی نیست، مگرهست؟
سیراست دل و چشم من از لذت دنیا
جز اخم تو طعم ملسی نیست ، مگرهست
هرچند بزرگ است جهان ، درنظر من
اندازه ی بال مگسی نیست ، مگرهست؟
پاییز و زمستان و بهارم شده یک فصل
از عمر عزیزم نفسی نیست ، مگرهست؟
بی تـو بخدا در تن هر شاخه ی خشکم
انگیزه و شوق هـرسی نیست ، مگر هست؟
نگذار که خاموش شود شعله ی این عشق
این عشق که عشق عبثی نیست، مگرهست؟
#سمیه_پرویزی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
چون نسیمی خوش وزیدی در خیالم نازنین
مثل پیچک نرم پیچیدی به شالم نازنین
برده است ارامشم را عطر یادت تا کجا
ای همه رویای خوش درماه وسالم نازنین
عطر شب بویت چه رویایی شده در خاطرم
با نبودت امتداد یک محالم نازنین
می زنم چنگی به مویت درخیالم روز و شب
حال و روزم را ندیدی بد به حالم نازنین
خط به خط در هر غزل یادت تداعی می شود
سوزِ شعرم از غمت تا کی بنالم نازنین ...
#الهام_سلیمیان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
من از پیش رو زخم اگر خورده ام
دو چندانش از پشت سر خورده ام
عذابی ندارم از این زخم ها
که زخم زبان بیشتر خورده ام
گناهم فقط یک نگاه است آآآآه
که یک عمر خون جگر خورده ام
نفس می کشم آه پس می دهم
که در هر نفس با تو برخورده ام
تنم روی خاک و دلم زیر خاک
درختم که زخم تبر خورده ام
#امیر_تقیلو
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹
خنده ی دلکش و لبهای عقیقی داری
جام لبریز ز احساس حقیقی داری
یکصدا مردم این شهر به من می گویند
وه چه عشقی و نگاری و رفیقی داری
از کمان داری ابروی تو دل می لرزد
در نشان گیری دل حسّ دقیقی داری
عقل و دل را ز کفم برده ای و در عجبم
چه مرامی ، چه شعاری، چه طریقی داری
راز چشمان تو را کاش کسی فاش کند
جادوی دیده و احساس عمیقی داری
قطره ای از لب میگون تو در جام چکید
ناگهان نغمه برآمد چه رحیقی داری
#مجتبی_رجبی_راوندی
#فطرت
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۶۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید... 👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹