faghatsheroghazal | Неотсортированное

Telegram-канал faghatsheroghazal - ✏فقط شعر و غزل 📋

6853

زیباترین اشعار عاشقانه شاعران ایران را در این کانال بیابید... بیش از ۵ هزار نفر از هواداران غزل و شاعران مطرح کشور عضو این کانال هستند... #فقط_شعر_و_غزل faghatsheroghazal@ ارتباط با گردآورنده و مدیر کانال: @saeidrajabpour Admin:

Подписаться на канал

✏فقط شعر و غزل 📋

من با خودم کنار تو یک لشکریم نه؟!
از هرچه هست در دو جهان هم، سریم نه؟!

باهم کنار ابر به خورشید می رسیم
اما جدا شبیه گلِ پرپریم نه؟!

ما تیک و تاکِ ساعتِ 《دورت بگردمیم》
از ثانیه به ثانیه دل می بریم نه

خندیده ایم و میوه‌ی فصل است حاصلش
در کار های ساده ی خود _نو بریم_ نه؟!

آری زبانِ شعر به دستورِ عشق بود
آیینه‌ی شکسته‌دلِ قیصریم نه؟!

از ما گذشت هرکه به دیدارِ ما رسید
انگار بابِ ساختن  سردریم نه؟!

#علی_سمرقندی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

دلش گرفته و از درد بیشه میمیرد
درخت خانه ام از عمق ریشه میمیرد

قلم شبیه درختان بید میلرزد
و کوه قصه ام از ترس تیشه میمیرد

شبیه آنهمه داستان ، عاشق این فصل
بنا به اصل دقیق کلیشه میمیرد

چرا درون خیالات قصر میسازیم؟
چرا که ساکن این قصر شیشه میمیرد!

همیشه نالم به پاست از درون قصه من
یکی همیشه برای همیشه میمیرد

#حسن_درویشی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

ای رخ ماه تو نوری داده بر تاریک ها
عاشقت یک عالم از ترک و لر و تاجیک ها

آنچنان خو کرده ام با تو که می بینم تو را
در تمام این جهان ،در دورها ، نزدیک ها

هستی و دیگر نمی بینم به جز تو دلبری
پیش چشم من نمی آید ،کمر باریک ها

فارغی از هر ادایی تا که زیباتر شوی
در نگاهت حل شده از دلبری ،تکنیک ها

تو نباشی،داستانم را گریز از مرگ نیست
ترس در من نیست از نزدیکی شلیک ها

آنقدر از تو نوشتم عاشق نامت شدند
دفتر و کاغذ ،همه خودکارها،ماژیک ها

دلبر یک عالمی،جای تعجب نیست هیچ
اینکه از عشق تو می خوانند این موزیک ها

روز میلاد تو را باید به من تبریک گفت
من تو را دارم ،سزاوارم بر این تبریک ها

#علی_حقیقی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

تا دل بریدی از دلِ من ؛ آسمان لرزید
خورشید تب کرد و تمام کهکشان لرزید

آسان گذشتی از من اما سخت دل کندم
تهران ز اشک و داغ و دردم بی امان لرزید

دیدم تو را با دیگری ؛ گرم سخن بودی
آهی کشیدم ؛ از غمش نصفِ جهان لرزید

از خون قلب عاشق من ؛ لاله دلخون شد
بر روی خاک افتاد یاس و ارغوان لرزید

از بس که احوال دلم بد بود از هجرت
قلب تمام کودکان ؛ مردان ؛ زنان ؛ لرزید

دیوانه ای یک شب میان کوچه از غم مُرد
قلبِ خدا هم از غمِ او ؛ بی گمان لرزید

آتش بگیری عشق ویرانگر ؛ فنا گردی
از آتش داغ تو ؛ قلب عاشقان لرزید

#مهدی_آهی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

گریز میکند و ناگزیر، باید! بود
کسی که از همه معشوقه ها سرآمد بود
زنی که لفِّ عشق مرا نشر خواهد بود
«زن جوان غزلي با رديف "آمد" بود

كه بر صحيفه‌ی تقدير من مسوّد بود»

دلیل غره شدن های ظالمانه‌ی من
طنین مغنیِ موسیقی ترانه‌ی من
بهانه‌‌ شد بدمد صبح جاودانه‌ی من
«زني كه مثل غزل‌هاي عاشقانه‌ی من

به حسن مطلع و حسن طلب زبانزد بود»

نسیم شرطه شده قصد جان ما می‌کرد
به لعبتان ز عطا مهر را روا می‌کرد
زبان شعر مرا از شما سوا می‌کرد
«مرا ز قيد زمان و مكان رها مي‌كرد

اگر چه خود به زمان و مكان مقيد بود»

نگاه اوست قدرت مفاعلن فعلم
اسیر کرده مرا انجماد مشتعلم
و او نشسته ببیند، تلاش در جدلم
«به جلوه و جذبه در ضيافت غزلم

ميان آمده و رفتگان سرآمد بود»

زنی که «یا»ست وام‌دار منحنی تنش
زنی که سین شد سراسیمه از بدنش
اسیر او شد الفبا پس از قدم زدنش
«زني كه آمدنش مثل "آ"ي آمدنش

رهايي نفس از حبس هاي ممتد بود»

همان که نقش اوست، مضافٌ الیه وطن
ضمیر پرسشی فعل ناب بوسیدن
تمام حس من و واژه‌ی متمم من
«به جمله دل من مسنداليه "آن‌زن"

و "است" رابطه ی "باشكوه" مسند بود»

شبیه شعرهای غریب نهانی من
دلیل ثابت افراط و بی عنانی من
ستوده صبر کهنسالی و روانی من
«زن جوان نه همين فرصت جواني من

كه از جواني من رخصت مجدد بود»

غمین و مرده دل از لحظه‌ی توقف خود
رها نمود مرا با غم تشرف خود
گذاشت تا که شوم بانی تاسف خود
«ميان جامه‌ی عرياني از تكلف خود

خلوص منتزع و خلسه‌ی مجرد بود»

تجمع حسنات است و درخور تعریف
لبش به قرمزی خون، انار شد تضعیف
صدای مخملی اش شورزاد هر تصنیف
«دو چشم داشت دو "سبز - آبي" بلاتكليف

كه بر دو راهي "دريا - چمن" مردد بود»

پناه من شده شعرم و این مرا حق نیست
و شعر در هدف آخرش موفق نیست
طلوع مهر غروبید و مهر اسبق نیست
«به خنده گفت: ولي هيچ خوب، مطلق نيست!

زني كه آمدنش خوب و رفتنش بد بود»

#سعید‌_صدقی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید...    👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

بوده اهلِ مردنِ کشدار باشی مثلِ من ؟
خسته از خمیازه ی بسیار باشی مثلِ من ؟

بوده در صدرِ کتابِ کوچه های بی خطر
ساده و بی چاله و هموار باشی مثل من ؟

بوده از روزِ ازل پشتت پناه عالمی
پیشِ چنگِ هر غریق الوار باشی مثل من ؟

رودِ خون داری به تن ؟ زانو نیاری بر زمین
در تهِ درماندگی رهوار باشی مثل من ؟

بوده وقتی دسته گل ها پیش تو بر آب رفت
گنجه و گنجینه ی اسرار باشی مثل من ؟

بوده مست از گل بهاری کس نیاید چیدنت
با دو صد غنچه گلی بی بار باشی مثل من ؟

بوده وقتی از نفس هایت کسی دلتنگ شد
رفته باشی ؟ مردِ بی تکرار باشی مثل من .

#علیرضا_کاشف
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

تو ای ستاره‌ی چشم آشنای تابانم
بیــا و نـور بپاشان به روی ایوانم

نگاه سبــــز تـو باید مــــرا بـرویاند
مرا که تشنه‌ی رقص قشنگ بارانم

هزار حـرف نگفته به روی لب دارم
هزار واژه‌‌ که مانده به بغضِ پنهانم

مـرا صدا بزن  از کوچه‌های دلتنگی
هزار دفعه در آغـوشِ خـود بمیرانم

شبیهِ قهــوه بنوشم، گنـــاهِ شیرینم_
در آر فالِ خوش از کامِ تلخِ فنجانم

بیا که خاطره‌‌ها زنده می‌شود با تو
که من هنوز وفــا می‌کنم به پیمانم

#شھناز_کندی
#ترنم
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

دل بسته بر درد توام  یعنی که درمانی
دیوانه ی عشق توام یعنی که جانانی

تعبیر رویاهای من، یک گوشه چشمت
آرام این سرگشته ای یعنی که سامانی

ای تکیه گاه دانه های دشت دلتنگی
چشم کویری سوی تو یعنی که بارانی

در مصحف رخساره ات آیات دلجویی
می خوانمت می خوانمت یعنی که قرآنی

من با تو خوبم، بی تو در چنگال پاییزم
روح و روان گلشنی یعنی که رضوانی

خوشحال یا بدحال، حسّ مبهمی داری
عزم سفر داری تو یعنی که پشیمانی

در چشم تو شیرینی لبخند نوروز است
فالی زدم بر چشم تو یعنی که می مانی

#مجتبی_رجبی_راوندی
#فطرت
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

چشمم در آرزوی تو... روشن به دیدنت
گوشم نشسته چشم به راه شنیدنت

با شهر گفته‌ام که هوایش عوض شود
باید بهار گل بدهد تا رسیدنت

هر عید، تازه می‌شوی ای داغ دلنشین
با هر نفس به سینه‌ی حسرت‌کشیدنت

در زلف سبزه، حسرت انگشت‌های توست
با جان سیب‌ها هوس سفره‌چیدنت

هر لحظه شعر تازه دوانده‌ست در رگم
یک‌ریز گوشه‌گوشه‌ی قلبم تپیدنت

دلتنگيِ "کؤچه لره سو سپمیشم" تویی
حال بدی‌ست بودنت اما ندیدنت

از برف می‌تکاند و می‌ریزدم به هم
از شاخه‌ی درخت خیالم پریدنت...!

#اصغر_معاذی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

امیدم عید بود و سفره‌ی هفت‌سین نوروزی
کجا ماندی؟ نگارا پس چه شد آن عشق‌افروزی؟

سکوتم نابجا هرگز نبوده، درد در دل بود
همان درد نبودت، دردِ امروزی و دیروزی

چقدر سخت‌ست روزی که نبوده پشت در، یاری
تو و آن چشم‌هایی که به درب خانه می‌دوزی

بگفتی خالقا که روزیِ هر بنده مقسوم است
چرا از سهم عشقم شخص دیگر می‌خورَد روزی

خدایا شِکوه‌هایم را زِ تقصیرات من کم کن
تو که این پاره‌های سفره‌ی دل را نمی‌دوزی

#مهدی_آشتیانی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

به دریا می‌زنم! شاید به سوی ساحلی دیگر
مگر آسان نماید مشکلم را مشکلی دیگر

من از روزی که دل بستم به چشمان تو می‌دیدم
که چشمان تو می‌افتند دنبال دلی دیگر

به هرکس دل ببندم بعد از این خود نیز می‌دانم
به جز اندوه دل‌کندن ندارد حاصلی دیگر

من از آغاز در خاکم نَمی از عشق می‌بینم
مرا می‌ساختند ای کاش، از آب و گِلی دیگر

طوافم لحظه دیدار چشمان تو باطل شد
من اما همچنان در فکر دور باطلی دیگر

به دنبال کسی جامانده از پرواز می‌گردم
مگر بیدار سازد غافلی را، غافل دیگر

#فاضل_نظری
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

آه و نفس نفس و نگاهی دوان دوان
انگشت های یخ زده و لکنت زبان

پاییز و مه, قدم به قدم, پا به پا, صبور
در کوچه های نم زده, با هم ترانه خوان

اسرار را به سینه ی خود می سپرد دف
میخواند زیر لب همه را توی گوشمان

از آن جدالِ بر سر هستی و شک و دین
تا آن "چه خوبه" گفتنمان های همزمان

لشگر کشی و فتح دوتا سرزمین مست
بی اعتنا به مرز و هشدار مرزبان...

"یک آرزو رها شده در بین خاطرات "
قربانی تلنگر سرما به استخوان

من دف به دوش آمدم اما تو نیستی
جمعه, ونک, غروب و بارانِ بی امان

دلتنگ روز های خوش نغمه خوانی ام
همخون دور مانده ی غمگینم... ارغوان!

دنیا به قدر وسعت پرواز "ما" نبود
ققنوسمان به سینه ی آتش سپرد جان

افسانه نیست قصه ی خاکستر و امید
دلداری ام بده که کمی منتظر بمان

تعبیر شعر های قشنگ تو می رسد
یک روزِ زود میشکند سقف آسمان

زل میزنم به روز عجیبی که پیشِ روست
پشتم به شیب سرسره و رو به آسمان

"دارد غروب جمعه به پایان نمی رسد "
لعنت به بوی غربت و بارانِ بی زمان

#كوثر_ريوندي
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

دستم نمی رسد به بلندای چیدنت
باید بسنده کرد به رویای دیدنت

یوسف ترین عزیز جهان هم که باشی ام
در سینه آتشی است به داغ خریدنت

من جلد بام خانه ی خود مانده ام و تو
هفت آسمان کم است برای پریدنت

ترسم رها کنم نفسم را و ناگهان
پیراهنی نباشد و شوق دریدنت

در دامن دلم چو ترنجی نشسته ای
شیرین ترین توهم دستم بریدنت

رویای کال سیبی و هرچند در خیال
یک عمر، منتظر به امید رسیدنت

بالاتر از نگاه منی! آه! ماه من!
دستم نمی رسد به بلندای چیدنت

#نیلوفر_عاکفیان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

نگفتی می‌روی،  بعد از تو دنیایم چه خواهد شد..؟
پس از تو سرنوشتِ قلبِ شیدایم چه خواهد شد..؟

چرا ماهِ نگاهت را گرفتی از شبِ چشمم..؟
نگفتی آسمانِ تارِ شبهایم چه خواهد شد..؟

دلم مهتاب را بی‌ تو، نمی‌بیند، نمی‌خواهد..!!
نباشی، سرنوشتِ ماهِ زیبایم چه خواهد شد..؟

چرا تن‌ پوش گرمت را از آغوشِ تنم بردی..؟
نماندی تا ببینی فصلِ سرمایم چه خواهد شد..؟

شکستی شیشه‌ی دل را به سنگِ بی‌وفایی‌ها..؛
بگو تکلیف زخمِ قلبِ رسوایم چه خواهد شد..؟

هیاهوی غمی در جانم افتاده، نمی‌دانم..؛
سرانجام غبارِ روحِ تنهایم چه خواهد شد..؟

هزاران فکر آشفته به ذهنم مانده بی پاسخ..؛
نمیدانم جواب این چراهایم چه خواهد شد..؟

شنیدی سرگذشتِ تلخِ شعرِ شهریارم را..؟
بیا بنشین بگو عشقِ ثریایم چه خواهد شد..؟

تو را کم داشتم،وقتی دلم از من تو را میخواست..؛
بماند عشقِ دیوانه،، تمنایم چه خواهد شد..!!

نبودی حرفهایم بغض شد در حنجره، حالا..؛
چه فرقی می‌کند بعد از تو دنیایم چه خواهد شد..!!

#نگار‌‌_حسینی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

دوباره در غم هم سوگوارمان کردند
به داغ تازه تری داغدارمان کردند

فقط به فاصله چند روز بعد از سیب
سیاه پوش درخت انارمان کردند

مراد بر لب شمشیر بود و تیغ و تبر
به بوسه ای هم اگر بیقرارمان کردند

سزای بال شکسته چه بود دراین قوم؟
که هر چه زخم زبان بود،بارمان کردند

سر زمانه سلامت اگر زمستان را
وبال گردن باغ و بهارمان کردند
                                
تمام قصه ما بد...،قشنگی اش اینجاست
به دوست داشتن هم دچارمان کردند

#سید_ضیاء_موسوی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

وقتی نگاهت، چشم هایم را صدا کرد،
هم شعر و هم شاعر، به عشقت مبتلا کرد

دیدم نگاه توست،  چنگیزی طمعکار!
تاریخ می داند چه با جغرافیا کرد؟!

جان و دلم را  دشت دیدی، مرد مومن!
دستت، شد اسبی و  نگویم که چه ها کرد!

هی شعر گفتم، شعر گفتم، شعر گفتم
عطر تو در اشعار من، محشر به پا کرد

من ،شبزده!چشمانِ توخورشید خاور،
این شاعر افسرده را هی شب نما کرد!

عریان شده افکار و شعرم، از حضورت
جانا چه کردی که قلم  افسار وا کرد؟

من غرق آغوشت شدم. دریا شدی تو
آن موج ها، یک شاعری را ناخدا کرد

فردا از این شاعر بگویند اشنایان
چشمان مردی، شاعری را، نا"خدا" کرد!

#رضوان_کریمی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

هر روز می روم به مسیری که دیدمت
جایی که عاشقانه به جانم خریدمت

جایی که دیدم ای گل زیبا شکفته ای
اما برای اینکه بمانی نچیدمت

یادم نرفته است که چشمان خسته ام
افتاده در نگاه تو بود و ندیدمت

یعنی ندیدم آمده باشی برای من
اما به چشم آمده ها می کشیدمت

گر من خدات می شدم ای نازنین من
این گونه با وقار نمی آفریدمت

حتی به جای این که بچینم تو را ز خاک
یک عمر عاشقانه فقط پروریدمت

دیوانه ام که با همه ی بی وفائیت
سی سال می نوشتمت و می شنیدمت

آری برای اینکه بدانی چه می کشم
هر روز می روم به مسیری که دیدمت

#فرامرز_عرب_عامری
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

تو دور می شوی و باز در جهان تو هستم
کبوترم که فقط جَلد آسمان تو هستم

من آن ستاره ی گمگشته در کمین نگاهت
به هر کجا بروم غرق کهکشان تو هستم

شمیم عطر تو جامانده روی دفتر شعرم
خوشم که شاعر هم نسل و هم زبان تو هستم

بگو چگونه بخوانم قنوت غم زده ام را
که در حوالی الطاف بیکران تو هستم

میان این همه چشم انتظار چشمه ی چشمت
همیشه تشنه پی ردّی از نشان تو هستم

به میهمانی قلبم نیامدی که بدانی
چگونه کنج همین خانه میزبان تو هستم

#جیران_قربانی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

باز امروز دلم تنگ و سرم طوفانیست
امتداد غم من چون شب من طولانیست

مژه بر هم فشرم، تا که سرازیر شود
اشک و آهی که دمی برجگرم درمانیست

تا به کی در غم تنهائی خود سیر کنم
قصه اشک و گنه، بر دل ما ارزانیست

بی تو و با تو دگر فرق ندارد زیرا
کارپرداز دلم شاغل غم گردانیست

طرح اندوه زده لبخند فراموشم شد
سالها چشم و سر و دست و دلم گریانیست

بغض نشکسته من ،پیر و زمین گیرم کرد
با چنین حال دگر آمدنت بیجا نیست؟

دل به ماندن ندهم قصه نامعلومم
وقتی افکار چنین باعث سرگردانیست

یوسف چاهم و سر در گرو آزادی
و زلیخای دلم،حبس ابد زندانیست،

#عرفان_هزاریان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

خیالِ خامِ نخوابیدن از کجا به سرت زد
که تیر وحشت شب را به ترس بال و پرت زد
شبی که سیلی ناقص به گوش های کرت زد
گلوله ای که به پایان شعر بیشترت زد!

تو باختی به خودت؛ چشم هات خوابیده!

تو روی تخت نبودی، زمین فروخت تنت را
به نخ رسیده امیدی که دوختم کفنت را
به تیک تاک دلت، دکمه دکمه پیرهنت را
نبند؛ حرف بزن با خودت؛ بگیر مَنَت را

خودت به خواب خودت آمدی که گریه کنی

به دستِ سیلیِ شب ها بگو که عشق صداست
تمام غربت دنیاست! چشم آدم هاست
غریبه ای که دلت را شفا نداده خداست
«خمار صد شبه دارم، شراب خانه کجاست؟»

بگیر دست خودت را به خواب من برگرد

بریز توی حواسم غروبِ چشمت را
که تکه تکه شوم حسِ خوبِ چشمت را
درخت می‌شوم و دارکوبِ چشمت را
هنوز میخورد این عشقْ چوبِ چشمت را

و مستی از وسط خوابمان بلند نشد

به دیر می‌رسم از لحظه های زود شده
تمام آنچه که هرشب نبود، بود شده
ببین که صورتم از اشک هات رود شده
برقص دور تنم، دامنت کبود شده

«جیرینگ» پیک بزن توی خواب یک نفره

بچرخ پیچکِ مستیده ی بلور شده
بچرخ! عقربه ی غصه های دور شده
که اشک میریزی؛ بوسه هات شور شده
بچرخ و دف بزن، آتش گرفته! نور شده!

دو تا چکیده ی غمگینِ خواب برده ی مست

گرفتمت بغلم مثلِ گرگِ عاشقِ آهو
گناه میکنمت! یا تو...یا خودم...یاهو
بریز خونم را قطره قطره توی سبو
بنوشم از نفست ذره ذره زیر پتو

سیاوش است که می‌ریزد از جنازه ی من

#امیرحسین_آتش
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

نگاهش را نمی بینی ولی دلبستگی برجاست
تو او را جستجو کردی ولی سرگشتگی برجاست

تو جنگیدی نفهمیدی چرا با این همه تکرار
به تعداد شمارِ بی سبب ، پیوستگی برجاست

غم و اندوه سرشارت بینداز از سرایت دور
امیدی هست این دوری ولی همسایگی برجاست

خیال آن پری روی سبک بار سبکباران
ز سر بیرون می کردی ولی واماندگی برجاست

شبانگاهان میان ظلمت و یک دستی اغبر
به دنبال فروغی تو ولی وارونگی برجاست

ردیف شاعران واژگان ایستاده در شعرم
همه مشغول بی تابی ولی نادیدگی برجاست

#انیس_تاهو
#خزان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

هروقت گفتم دوستت دارم جهان لرزید»
سیاره ی خاکیِ ما در کهکشان لرزید

با لرزه های عشق تو بر پیکر سردم
شیراز تا زاینده رود اصفهان لرزید

در ساحل  زیبای چشمت بودم و ناگاه
دریای  جانم از کران تا بیکران لرزید

در تیررس بودم که صیاد اجل آمد
تیری به سوی من نشان کرد و کمان لرزید

تنها نه من بودم گرفتار غم عشقت
قلب تو هم زین ماجراها بی گمان لرزید

رفتی ندیدی از غمت زار و پریشانم
با رفتنت ارض و تمام آسمان لرزید

در بیستون پیچید امشب ضربه ی تیشه
با آن صدای تیشه، کوهی بی امان لرزید

تا بیتی از اشعار سایه در میان آمد
دیدم که برگی از درخت ارغوان لرزید

مغرور بودم تیر مژگانت چه با من کرد
قلبم دچارت گشت و با آه و فغان لرزید

#مژگان_تولایی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

می آورد کلاغ خبرهای تازه ای
در پیش روی توست خطرهای تازه ای

از روزگار تلخ تو در فال قهوه ات
افتاده است چشم و نظرهای تازه ای

کولی به طعنه گفت که:« آواره ای هنوز؛
آماده شو برای سفرهای تازه ای»

روییده است از تن دیوی که کشته ای
دستان بی شماری و سرهای تازه ای

عمری گذشته است ولی روی شانه ات
پیداست جای زخم تبرهای تازه ای

دختر! اگر چه غرق تمدن شدی ولی
زنده به گور عصر حجر های تازه ای

#فاطمه_مهدیان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

شده در کلبه‌ی تنهایی خود گیر کنی
شده خود را به غم و غصه ی دل پیر کنی

بال پرواز و پرت باشد و در کنج قفس
خود بیچاره ی خود را غل و زنجیر کنی

دل بگوید برو از خاطر و از خاطره اش
نروی هی نروی هی نروی دیر کنی

شده از درد بپیچی به خودت تا به سحر
مرگ عشقت برسد لیک تو تاخیر کنی

ای #جوان کم بنویس زهر شده شعر شبت
تا قیامت نشود ناله ی شبگیر کنی

#سارا_جوان
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

بگو چرا بنویسم به دفتری که ندارم
هنوز هم غزل از حالِ بهتری که ندارم

دلم هوای تو دارد ولی چگونه ببندم
هزار نامه به پای کبوتری که ندارم؟

به رغم آنکه نبودی، همیشه پای تو ماندم
که سخت مؤمنم، اما به باوری که ندارم

اگرچه بافتنی نیست راهِ تا تو رسیدن
به جز خیال، ولی راهِ دیگری که ندارم

شبیه ابر بهاری دلم عجیب گرفته
کجاست شانه‌ی امنِ برادری که ندارم؟!

#سجاد_رشیدی_پور
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

خدا را شکر آهی هست و گاهی هم، دمی دارم
در این هنگامه‌ی بی‌همدمی، شادم غمی دارم

مخواه از من که با اشکی بریزم هیبت خود را
که روی شانه‌ی لرزان خود ارگِ بمی دارم

ببین سرگشتگی بعد از تو آن‌سان آدمم کرده
که در هر خانه‌ای پا می‌گذارم، محرمی دارم

برای سیب‌دادن دست مردم، شاخه خم کردم
همه دست کجی دارند و من دست خمی دارم

کویری با تفاخر گفت: دریا بوده‌ام روزی...
تو اما قطره‌ای، گفتم اقلاً من نَمی دارم

چیَم جز اشک و آه و غربت و غم، پس رهایم کن
که با این باد و آب و خاک و آتش عالمی دارم

#حسین_زحمتکش
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

آنقدر غرق شد درون خودش، ساعت انتظار یادش رفت
سخت بوداز خودش جدا بشود، پله های فرار یادش رفت

فاجعه در سرش تکان می خورد، زیر بار شکنجه خم میشد
زن و فرزند و خاندانش را، زیر بار فشاریادش رفت

کند از خاطرات و بیرون زد، تا کمی با خودش قدم بزند
آنقدر چرخ زد حوالی شهر، که یمین و یسار یادش رفت

با خدای خودش کمی جنگید، ای خدا بر بزرگیت لعنت
لحظه ای بعد خواست توبه کند، کلمات قصار یادش رفت

پله پله به آسمان نزدیک، از زمین دور و دورتر می شد
×مشت زدمشت زد به سینه خود، پله پله قرار یادش رفت

پایه های جدید پل بین آسمان و زمین معلق بود
پل عابر رسالت خود را، از بد روزگار یادش رفت

از زمستان سخت رد شده بود، تا زمستان آخرش برسد
همه فصلهای خوبش را، مرد بالای دار یادش رفت

#رعنا_رفیعی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

پشت پایم زده این بخت ،بفرما چه کنم
نیستی با غم تو من تک وتنها چه کنم

شده ام مزرعه در دست ملخ های غمت
به فنا میروم اینگونه خدایا چه کنم

صحبت از دوری یاراست نه تنهایی من
بی تو درلحظه بی وزنی دنیا  چه کنم

ای جماعت همگی شاهد مرگم باشید
وبگوییدکه باحسرت و اما چه کنم

زندگی بار غمش را سر دوشم بارید
زندگی،این همه شرمندگیت را چه کنم

تن من یخ زده افسوس که دستانم را
نفسم زور ندارد بکند هااا، چه کنم

#اسدالله_خندان_املشی
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

کجاست آنکه مرا عشقِ جاودانم داد 
همان کسی که به دل، درد بی امانم داد 

غزل حریف دو چشمانِ شوخ و شنگش نیست
هزار مثنوی از موی خود نشانم داد

نسیم صبح به موهای مشکی‌اش چو وزید
به جان شمیمِ خوشِ عطر ارغوانم داد

به خواب دیدمش آن شب ز کُنج لبهایش
ز روی لطف دو صد بوسه، ناگهانم داد

سراب بود هرآنچه که دیدم از آغاز 
اگر چه وعده ی دریایِ بیکرانم  داد

فراق درد مرا دید و جای درمانم
شکست صبر مرا چشم خونفشانم داد

من از شکوهِ نگاهی چنین شدم سرمست
اگر چه عشق،  ولی درد  توأمانم داد

مرا که عاشقم اکنون در این طلیعه ی سبز
به دستهای پر از سردی خزانم داد

#شهرام_آذین
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…

✏فقط شعر و غزل 📋

از عشق و ایمان، نور و شیدایی بری بود
قبل از تو تصویر جهان خاکستری بود !

باید تو را می داشتم چون در غیابت
اصلاً جهان بیتوتهِ زجرآوری بود

گاهی شکایت بود و گاهی وهم و تردید
دور از تو در افکار من بی باوری بود

خود را نشان دادی خداوندا، ولی من
آن روزها عشقم دریغا سرسری بود

تا خواستم سویت بیایم جلوه می کرد
دنیا فریبا هست و قصدش دلبری بود !

شادی  نمی آمد سراغم تا نبودی 
انگار بیماری کنارم بستری  بود !

امروز با شوقت خیالم تخت تخت است
قبلاً خیالاتم مسیر دیگری بود

شاید تو را گم کرده بودم عشق، اما
مرداب ایمانم ز تو نیلوفری بود !

#مریم_یوسفی_نصیری_نژاد
#فقط_شعر_و_غزل
شما هم به جمع بیش از ۷۰۰۰ هوادار شعرِ عضوِ این کانال بپیوندید👇👇👇
@faghatsheroghazal
🌹🌹

Читать полностью…
Подписаться на канал