✅✅✅موارد استعمال wish در انگلیسی
@sadeghiza
بیانگر آرزوی انجام کاری در زمان های (حال-گذشته-آینده) می باشد و در موارد زیر بکار می رود.
✅1-بیان آرزو در زمان حال
در این حالت فاعلی و فعلی که بعد از بکار می رود گذشته بوده ولی مفهوم جمله در زمان حال است.
I wish Ali came here now
ای کاش علی الان به اینجا می آمد.(زمان حال)
I wish I had more money.(now)
ای کاش پول بیشتری داشتم.(ولی ندارم)
@sadeghiza
✅✅تذکر:فعل بودن در تمام ضمایر در این حالت were است و در تست های چهارجوابی از was استفاده نکنید.
I wish I were you. ای کاش جای تو بودم.
I wish I were in your shoes. ای کاش جای تو بودم.
✅2-بیان آرزو در زمان گذشته
اگر جمله ای دارای یک قید زمان گذشته و یا یک جمله گذشته ساده باشد در این حالت فعلی که بعد از آن بکار می رود بصورت ماضی بعید است.
مثال:
I wish he had written the letter yesterday.
ای کاش دیروز نامه را نوشته بود.
I wish I had known the fact earlier.
ای کاش من حقیقت را زودتر می دانستم.
✅3-آرزو در زمان آینده
در این حالت بعد از Wish از فعل کمکی Would استفاده می شود.مثال:
I wish it would stop raining tomorrow.
ای کاش باران فردا قطع می شد.(آینده)
@sadeghiza
🔔5 Common Mistakes and Confusing Words in English
🔵 Advice vs Advise
🔹Advice is a noun, which means an opinion that someone offers you about what you should do or how you should act in a particular situation. It's an uncountable noun, so it's always singular.
🔸"I need someone to give me some advice."
🔹Advise is a verb, which means to give information and suggest types of action.
🔸"I advise everybody to be nice to their teacher."
❗️Note - In British English the noun form often ends in ...ice and the verb in ...ise.
🔵 Affect vs Effect
🔹affect is usually a verb (action) - effect is usually a noun (thing)
💡Hint: If it's something you're going to do, use "affect." If it's something you've already done, use "effect."
🔹To affect something or someone: to influence, act upon, or change something or someone.
🔸"The noise outside affected my performance."
〽️The use of "effect" as a verb is what causes the most confusion between these two words.
🔹To have an effect on something or someone: to have an impact on something or someone.
❗️Note: effect is followed by the preposition on and preceded by an article (an, the)
🔸"His smile had a strange effect on me."
🔵 All ready vs Already
🔹All ready means "completely ready".
🔸"Are you all ready for the test?"
🔹Already is an adverb that means before the present time or earlier than the time expected.
🔸"I asked him to come to the cinema but he'd already seen the film."
🔸"Are you buying Christmas cards already? It's only September!"
@sadeghiza
🔵 Alone / Lonely
🔹Alone, can be used as an adjective or adverb. Either use means without other people or on your own.
🔸"He likes living alone."
🔸"I think we're alone now." = There are just the two of us here.
🔹Lonely is an adjective which means you are unhappy because you are not with other people.
🔸"The house feels lonely now that all the children have left home."
❗️Note - Just because you're alone, doesn't mean you're lonely.
🔵 Altogether vs All together
🔹All together(adv) means "together in a single group."
🔸"The waiter asked if we were all together."
🔹Altogether(adv) means "completely" or "in total ".
🔸"She wrote less and less often, and eventually she stopped altogether."
@sadeghiza
#اصطلاحات جالب انگلیسی👇👇👇
@sadeghiza
✅buy a pig in a poke:
چشم بسته خریدن
✅ miss the boat:
دیر جنبیدن، فرصت را از دست دادن
✅get death out of her system:
موضوعی را به کلی فراموش کردن
✅different strokes for different folks:
هرکسی به یه چیزی علاقه داره
✅talk shop.
بی موقع از کسب و کار حرف زدن
✅If you hang in there, things will come out okay.
طاقت اوردن و با اوضاع ساختن
✅You scratch my back and I’ll scratch yours.
تو هوای منو داشته باش منم هوای تو رو.
✅He is out of the woods.
مشکل یا خطی را پشت سر گذاشتن
✅You shouldn’t spread yourself too thin.
با یک دست چند هندوانه بر داشتن
✅hit the ceiling
از عصبانیت منفجر شدن
@sadeghiza
To overpower somebody
کسي را از پا دراوردن
To play for time /to hang back
اين پا و ان پا کردن
Our family honor is at stack.
پاي شرافت خانوادگي ما در ميان است
To step on someone’s toes
پا تو کفش ديگران کردن
To turn up one’s toes
فوت کردن
To stand aside /to draw back
پاي خود را کنار کشيدن
To abide by rules and regulation
پايبند قوانين و مقررات بودن
To pull the strings
پارتي بازي کردن
@sadeghiza
He is well grounded in math.
پايه رياضي اش قوي است
To work on someone
کسي را پختن
You son of a gun
پدر سوخته به شوخي
Politics has no scruples.
سياست پدر و مادر ندارد
To give someone hell
پدر کسي را در اوردن
To recoup one’s looses
جاي ضرر و زيان را پر کردن
Outlaying villages
روستاي پرت و دور افتاده
There is not a living soul there.
پرنده پر نميزند
I had a narrow escape.
خطر از بيخ گوشم گذشت
I’ll take back what I said.
حرفم را پس مي گيرم.
☁Compound words ☁
⛅کلمات مرکب⛅
کلماتی که از ترکیب دو کلمه یا بیشتر تشکیل شوند کلمات مرکب نامیده میشوند. این کلمات به روش های زیر ساخته میشوند.
1)از ترکیب دو اسم:
Class_room ➡کلاس درس
Moon light ➡مهتاب
Post man ➡پستچی
Fire man➡آتشنشان
Shop keeper➡مغازه دار
Air man➡هوانورد
Railway➡ راه آهن
Class mate➡هم کلاسی
نکته: در بیشتر کلمات بالا گذاشتن( _ ) ما بین دو اسم ضروری نیست.
2) از ترکیب یک صفت و یک اسم:
Sweet heart ➡معشوق
Noble man➡اصیل
The white house➡ کاخ سفید
Black board ➡تخته سیاه
Gentel man➡اصیل، نجیب
Red cross ➡صلیب سرخ
3)از ترکیب یک فعل و یک اسم :
Pick_pocket ➡جیب بر
Break fast➡صبحانه
4) از ترکیب یک اسم مصدر (اسم ingدار) و یک اسم:
Drawing _table➡میز رسم
Walking _stick ➡عصا
Swimmin_pool➡استخر شنا
5) با یک حرف اضافه و یک فعل:
Out put➡بازده
Off spring ➡فرزند
In put➡ورودی
Out lay➡هزینه،خرج
6)با یک فعل و یک قید:
Fare well➡وداع،خداحافظی
Stand_still➡ساکن
7) با یک حرف اضافه و یک اسم:
After noon➡بعدازظهر
Over coat➡پالتو
8)با یک اسم و یک صفت :
Sea sick ➡دریا زده
Life_long➡برابر با طول عمر
Home sick ➡دلتنگ
Self satisfied➡ از خود راضی
9) با یک اسم و یک p.p
Heart broken ➡دل شکسته
Hand made ➡دست ساخته
10) با یک اسم و یک مصدر:
Self_sacrificing ➡فداکاری
Man_eating ➡آدم خواری
11)با یک قید و یک اسم:
Well_bred➡خوب رسیده
Well_dressed ➡شیک پوش
Fast_food➡غذای آماده
@sadeghiza
http://www.eslgold.com/grammar/verb_list.html
لیستی جالب از افعال بی قاعده انگلیسی
@sadeghiza
چند عبارت کاربردی 😊
🌀She has a heart feeling toward him.
از او دل پری دارد.
🌀It occurred to me suddenly.
ناگهان به ذهنم خطور کرد.
🌀 Please notify us of any change of address.
لطفا تغییر آدرستان را به ما اطلاع دهید.
🌀 will just see you to the door.
تا دم در شما را بدرقه میکنم.
@sadeghiza
فراخوان مقاله ی سومین کنفرانس ملی زبان انگلیسی و زبان شناسی_اهواز« با گرایشهای آموزش،ادبیات و مترجمی»به دو زبان فارسی یا انگلیسی شروع شد.جهت ثبت نام ،ارسال مقاله و اطلاعات بیشتر به وب سایت کنفرانس« WWW.ELTL.IR»مراجعه شود.
Читать полностью…ریاضیات در زبان انگلیسی☪
☸☸☸☸☸☸☸☮☮☮☮
✖️➕➖➗Mathematics➗➖➕✖️
✔️1- یک سوم مردم اینجا مشکل دارند.
➕One third of the people here have problems
✔️2- نتیجه سیصد و هفتا و پنج هزارم بود.
➖The result was 0.375 (zero point three, seven, five)
✔️3- چهار و هفت دهم.
✖️It’s 4 point 7.
✔️4- اتاق ما پنج متر در 4 متر است.
➗Our room is five meters by four meters
✔️5- شش به اضافه دو می شود هشت.
➕Six plus two equals eight / six and two is eight.
✔️6- هفت منهای چهار می شود سه.
➖Seven minus four equals three
✔️7- اگر از هفت چهار تا کم کنیم می شود سه.
✖️Seven taken away four leaves three
✔️8- سه چهار تا می شود دوازده تا.
➗Three fours are twelve
➗Three times four is twelve
➗Three multiplied by four is twelve
✔️9- نه تقسیم بر سه می شود سه.
➕Three into nine goes three
➕Nine divided by three is three
✔️10- من حساب، جبر، هندسه، مثلثات و آمار را دوست ندارم.
➖I don’t like arithmetic, algebra, geometry, trigonometry and statics.
✔️11- بیا این مسأله/ معادله را حل کنیم.
✖️Let’s solve this problem/ equation
✔️12- ابتدا یک خط / زاویه / شکل / دایره / محور / نمودار رسم کن.
➗First draw a line / angle / shape / circle / axis / graph
✔️13- این عدد را به حروف بنویس.
➕Write the number in words
✔️14- از کسر اعشاری و اینجور چیزها متنفرم.
➖I hate decimal fraction and such things
✔️15- می تونی این جمع را ذهنی حساب کنی یا نیاز به ماشین حساب داری؟
✖️Can you do this sum in your head or do you need a calculator
✔️16- عدد را باید دو برابر یا سه برابر کنیم؟
➗Should I double the number or triple it?
✔️17- 100 مجذور 10 است و 7 جذر 49 است.
➕100 is the square of ten and the square root of 49 is 7
@sadeghiza
✔️18- میانگین اعداد دو، سه و چهار چند است؟
➖What’s the average of two, three and four?
✔️19- نسبت مردان به زبان در این شرکت سه به یک است.
✖️The ratio of men to women is the company is three to one
✔️20- خط AB با خط BC زاویه 45 درجه دارد.
➗Line AB is at an angle of 45 to line BC
✔️21- لطفا یک زاویه قائمه، زاویه تند و زاویه باز رسم کن.
➕Please draw a right angle, acute angle and obtuse angle
✔️22- به یک نقاله / گونیا / پرگار نیاز دارم.
➖I need a protractor / setsquare / pair of compasses
✔️23- محیط و مساحت این دایره چند است؟
✖️What’s the circumference and area of this circle
✔️24- لطفا شعاع و قطر این دایره را رسم کنید.
➗Please draw the radius and diameter of this circle
✔️25- ابعاد این مربع / مستطیل / مثلث چقدر است؟
➕What are the dimensions of this square / rectangle / triangle
✔️26- حال یک ذوزنقه / متوازی الاضلاع / لوزی رسم کن.
➖Now draw a trapezoid / parallelogram / diamond
✔️27- آیا این شکل یک پنج ضلعی / شش ضلعی / هفت ضلعی یا هشت ضلعی است؟
✖️Is this shape a pentagon, hexagon, heptagon or octagon
✔️28- مکعب / استوانه / هرم / مخروط / کره را در تصویر پیدا کنید.
➗Find cube / cylinder / pyramid / cone / sphere in the picture
@sadeghiza
🍁busybody
A person who is too interested in what other people are doing
Example :
A: John try to interfere in our personal life
جان تلاش میکند درزندگی شخصی ما دخالت کند.
B: don't let him, he is a busybody man
به او اجازه چنین کاری راندهید، او یک مرد فضول است
@sadeghiza
🔮Blurry
تار
.
☣Dim
کم نور
.
@sadeghiza
🔮Shadowy
سایه دار
.
☣Vivid
روشن و واضح
.
🔮Pale
رنگ پریده
.
☣Pastel
پر رنگ
.
🔮Drab
یکنواخت و خسته کننده
.
☣Speckled
خال دار
.
🔮Mottled
لکه لکه
.
☣Discolored
بی رنگ
.
🔮Glowing
درخشان
.
☣Flickering
لرزان
.
🔮Sparkling
جرقه زننده
.
☣Glittering
تابشی
.
🔮Damp
رطوبت
.
☣Moist
مرطوب
.
🔮Gummy
چسبنده
.
☣Gooey
چسبناک
.
🔮Silky
ابریشمی
.
☣Slimy
لزج
.
🔮Fluffy
کرکی
.
☣Spongy
اسفنجی
.
🔮Aromatic
معطر/ خوشبو
.
☣Fragrant
معطر/ خوشبو
.
🔮Scent
رایحه/ بو/ بو کشیدن
.
☣Smelly
بو دار/بد بو
.
🔮Stinky
خیلی بد بو
.
☣Odor
عطر و بو
@sadeghiza
double-faced
dʌb(ə)lˈfeɪst/
adjective
آدم دورو
tending to say one thing and do another; deceitful.
"were you double-faced—did you betray them?"
@sadeghiza