ebnearabi | Неотсортированное

Telegram-канал ebnearabi - پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

2867

بسم الله الرحمن الرحیم پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف با رویکرد انتقادی 🌐 website: www.ebnearabi.com 📢 eitaa: https://eitaa.com/ebnearabi 📲 admin: @eb_admin ⭕️ در این کانال تبادلی انجام نمی شود.

Подписаться на канал

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ اوضاع دهشتناک و وخیمِ شاهدبازی در میان سران صوفیه!

پیشتر در مقاله ی شاهد بازی، به دلیل رکاکت بیش از حد، به صورت اجمالی و سربسته، به این حکایت از شیخ حریری که از قضا مورد تمجید و ستایش شمس تبریزی نیز بوده اشارتی شده بود.
در مقاله مذکور می توانید نمونه های دیگری از مستندات شاهدبازی سران صوفیه را ملاحظه نمایید.

@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

💠 علامه مجلسی و حفظ تشیع از اسلام ابن عربی و صدرایی – آیت الله صافی گلپایگانی

🔺 در پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله صافی گلپایگانی مطلبی تحت عنوان “نقش محدّثان در نجات مردم در عصر غیبت کبری”  در ذیل حدیث اول از فصل اول کتاب حدیث خوبان منتشر شده است. 

ایشان در این بخش از کتاب، با تاکید بر جایگاه والای علامه مجلسی در احیاء علوم و معارف اهل بیت علیهم السلام، حفظ شیعه از تصوف و اسلام صدرایی و ابن عربی را مرهون زحمات آن عالم بزرگوار می داند.

تفصیل این مطلب به شرح ذیل است:

«پس از عصر ائمّه (علیهم السلام) همواره حاملان حدیث بودند که می‌توانستند سره را از ناسره، و بدعت را از سنّت تشخیص دهند، و مردم را از گمراهی‌هایی که در نتیجه غور در فلسفه، و گرایش به عرفان مصطلح، و مکتب‌های الحادی مطرح می‌گردید نجات دهند، و بالأخره تا این اواخر، یعنی عصر صفویّه – که در آن رسمیت تشیّع تجدید گردید – اعلان می‌شد به‌واسطه عوامل خاصّی که بعد از سلطنت شاه طهماسب اوّل پیش آمد، رفته رفته گرایش به فلسفه، و افکار صوفیانه و مشارب غیر شرعی قوّت گرفت، تا حدی که در اصفهان، خانقاه‌ها برپا شده، و مثل عالم جلیل آقاحسین خوانساری را به جای القاب اسلامی، به عقل حادی‌عشر می‌خواندند، و نهایت ظهور علوم اهل‌بیت (علیهم السلام) آن بود که محقّق داماد در قالب اصطلاحات فلسفی مطرح می‌کرد، و خلاصه، زبان اهل‌بیت (علیهم السلام)، و احادیث آنها، در غربت افتاده بود،

🔹 که به إذن الله تعالی شخصیتی مثل علامه مجلسی(رحمه الله) ظاهر شد، و حدیث را دوباره چنان احیا و مطرح کرد که احادیث اهل‌بیت(علیهم السلام) را نه فقط در مدارس و در معرض توجّه و دقّت علما قرار داد، بلکه شاید خانه‌ای در بلاد ایران نماند که از خواندن کتاب بهره نداشته باشد، مگر آنکه احادیث اهل‌بیت (علیهم السلام) به صورتی و زیر عنوانی، در آن وارد شد.

🔹خانقاه‌های اصفهان، همه تعطیل شد و افکار صوفیانه از میان رفت و زبان حدیث و استدلال به ظواهر قرآن و احادیث و زبان ائمّه معصومین (علیهم السلام)، زبان علما و حوزه‌ها شد.

🔹بدون شکّ، باید گفت: ظهور علامه مجلسی در آن عصر، موجب بازگشت تشیّع به عصر ائمّه (علیهم السلام) و اصحاب آنها، امثال زراره بن اعین‌ها، و محمّد بن مسلم‌ها، و صاحبان اصول گردید.

🔹نمی‌خواهم بگویم عصر قبل از آن، همانند عصر ائمّه (علیهم السلام) نبود، ولی این را هم نمی‌توانم بگویم که همانند عصر آنان بود، زیرا اصطلاحات و الفاظ اسلامی کم و بیش عوض شده بود و بحث درس و تألیف و تصنیف چنان که باید، بر محور کتاب و سنّت و احادیث اهل‌بیت(علیهم السلام) دور نمی‌زد.

🔹هر طور بود و هر گونه بود، به ظاهر اگر مجلسی(رحمه الله) ظهور نکرده بود، و وضع حوزه‌ها به آن‌گونه که داشت، جلو می‌رفت، شریعت ارسطویی و اسلام ابن سینایی و صدرایی و ابن عربی پابرجا می‌شد، و خدا می‌داند که باب تأویل و توجیه آیات و احادیث، و حمل آنها با تکلّف بر بیانی خاصّ تا کجا گسترده می‌گشت!

🔹این علامه مجلسی بود که حوزه ها را به معارف اصیل دین، و تشیّع بازگرداند، و قرآن و سنّت را مافوق همه مکتب‌ها قرار داد. شکر الله سعیه وجزاه الله عن هذا الدّین والکتاب والسنّه خیر جزاء المحسنین.»

https://goo.gl/dXRXW3


پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
@ebnearabi


📌 مطالعه این مطلب در سایت:
http://www.ebnearabi.com/12753/علامه-مجلسی-و-حفظ-تشیع-از-اسلام-ابن-عربی.html

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ کتاب خیراتیه در ابطال طریقه صوفیه جلد دوم

🔺 مشاهده گزارشی از محتوای کتاب و توضیحات بیشتر در سایت

@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ دانلود کتاب خیراتیه در ابطال طریقه صوفیه دو جلدی (تالیف آقا محمدعلی کرمانشاهی)

انگیزه مولف از تألیف کتاب خیراتیه، مقابله با فعالیت گسترده سران صوفیه از جمله معصومعلیشاه در ایران، حفظ دین و پاسخ به شبهات صوفیه بوده است. وی در مقدمه، صوفیه را از جمله گمراهان و بدعت‌گذاران معرفی می‌کند و تقابل علمی و عملی با آنان را بر خود و علمای اسلام لازم می‌داند.[1]

این کتاب که در دو جلد منتشر شده، حاوی شواهد فراوانی‌ از انحرافات و بدعت‌های صوفیه است. بهبهانی در ابتدای جلد اول این کتاب، صوفیه را جماعتی بی‌اعتنا به احکام شریعت و اباحه‌گرا معرفی می‌کند[2] و سپس در بخش‌های مختلف کتاب به نقد آراء برخی از بزرگان صوفیه از جمله ابن عربی و مولوی می‌پردازد.[3]

آقا محمدعلی بهبهانی در بخشی از این کتاب، صوفیه را از نگاه اهل سنت بررسی کرده [4] و با استناد و استنباط از روایات اهل بیت(علیهم السلام) و آثار برخی بزرگان همچون مقدس اردبیلی، گمراه بودن صوفیان را اثبات می کند .[5]

نویسنده با اشاره به تاریخ زندگی و جامعه عصر بنیان‌گذار صوفیه، خاستگاه تاریخی این مشرب را عهد امویان می‌داند. [6] سپس با اشاره به برخی از مبانی صوفیه ریشه آن را به نصارا (مسیحیان) و انحراف قوم بنی اسرائیل به دست سامری منتسب می‌نماید.[7]

مولف خیراتیه با اشاره به فهرستی از بدعت‌های صوفیه، آنان را مصداق بدعت‌گذاران دانسته است.[8] او در فصلی دیگر به بررسی مشایخ صوفیه می‌پردازد و روش آنان را خلاف دین و مذهب معرفی می‌نماید.[9] حکایت زنان عارف و نقد بر داستان‌های آنان بخش دیگری از این کتاب است.[10] در ادامه ضمن بیان کرامت‌های ادعایی صوفیه، ظهور این دست کرامت‌ها را دلیل بر حقانیت نمی‌داند و استناد آنان را به کرامات از جمله‌ی خدعه‌های آنان معرفی می‌کند.[11]

نویسنده در آغاز جلد دوم این اثر بحثی با عنوان “سقوط تکالیف شرعی از نگاه صوفیان” مطرح می‌نماید و با استناد به سخن برخی از متصوفه، نظیر مولوی، عطار، روزبهان و شبستری، این مدعا را اثبات می کند که در تعالیم تصوف، سالک در مرحله‌ای از مراحل سلوک و با رسیدن به مرحله یقین، جمیع تکالیف شرعی از دوش او ساقط‌ شده و محرمات الهی بر او حلال می‌شود.[12]

آقا محمدعلی بهبهانی در جلد دوم این کتاب همچنین به نقل و نقد اشعار مولوی می‌پردازد.[13] و در ادامه با همسان دانستن نظر صوفیه و فلاسفه در مساله جبر و اختیار به تبیین نظر امامیه در این زمینه می‌پردازد.[14]

وی در فصل دیگر به نظرات شیخ عبدالرزاق لاهیجی[15] و بایزید بسطامی[16] و شیخ اشراق[17] اشاره کرده و ضمن بیان تضادهای آن با مبانی تشیع مدعیات آنان را مورد انتقاد قرار می‌دهد.[18] وی در فصلی دیگر، به آثار و منابعی می‌پردازد که صوفیه را نقد کرده‌اند.[19]

نویسنده در ادامه به بررسی آراء فلاسفه پرداخته و روش آنان را مطابق با حکمت مطرح شده در قرآن و روایات نمی‌داند.[20]

📌 مشاهده فهرست محتویات کتاب، توضیحات بیشتر و دانلود فایل pdf در سایت: دانلود کتاب خیراتیه


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
/channel/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

♨️ ثبت نام ترم جدید دوره ی کوتاه مدت فرق و ادیان موسسه فِرق و ادیان خاتم النّبیّین صلی الله علیه و آله

🌱 شروع دوره از ۲۹ فروردین
🌱 به مدت ۱۲ هفته، هر هفته چهارشنبه ها عصر و پنجشنبه ها صبح
🌱حضوری
🌱 ظرفیت محدود

📌 لینک ثبت نام دوره های آموزشی موسسه آموزش عالی خاتم النبیین صلی الله علیه و آله وسلم
survey.prsln.ir/s/BReVYeE

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

🔺 لینک ویدئوی کامل این جلسه در آرشیو صدا و سیما و سایت تلوبیون، برای کسانی که احساس می کنند ممکن است ویدئو جعلی یا دارای تقطیع مخل باشد، به پست فوق افزوده شد:
https://telewebion.com/episode/0x1bb3482

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

🎙 اسماعیل دولابی؛ از وحدت وجود تا ترک شریعت (نماز و…) با ادعای واصل شدن به حق!

🖊 سید مجتبی بحرینی در کتاب “ما سمعت ممن رأیت” از آیت الله سیّدان نقل می کند که:

🔺«به “شیخ جواد کربلایی” گفتم گول این آقا را نخور چون “شیخ جواد کربلائی” به “دولابی” علاقه مند بود. بعد چند وقت شیخ جواد آمد و گفت: [ترک مراوده با او نمودم امّا نه بخاطر حرف تو بلکه بخاطر آنچه خودم از او شنیدم.
روزی (دولابی) به من گفت: (من پانزده روز است نماز نخوانده‌ام، چون واصل شدم) بعد دیدم رفقا بیش از این نمیتوانند متحمّل شوند دو مرتبه شروع به خواندن نمودم!»


🔺در مجلسی حضور یافتند که دولابی درآنجا بود. مشغول صحبت بود تا به اینجا رسید که گفت: همه و همه چیز خود اوست (همه چیز روی هم خداست).
صحبت که تمام شد گفتم: پس من هم خدا هستم؟ گفت آری.
گفتم پس چرا نمیفهمم که خدا هستم؟ گفت خدا از شدت ظهور مخفی شده.
گفتم دو چیز که نیست ظهور و خفاء یعنی چه؟ گفت عقل تو خیلی قلدر است (کنایه از اینکه این مسائل خلاف عقل را باید شهود کرد!!!)


📌 مطالعه و مشاهده مستندات و اسکن کتاب در سایت: اسماعیل دولابی؛ از وحدت وجود تا ترک شریعت (نماز و…)



🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
/channel/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ ابن عربی و شب قدر: درک شب قدر، موجب اسقاط تکالیف شرعی و اباحه محرمات می گردد!

ابن عربی مدعی می شود که هر کس شب قدر را درک کند، احکام الهی و دستورات شرعی از او ساقط می شود. او برای این ادعای مضحک خود به اسرائیلیات کتب حدیثیشان (منابع حدیثی اهل تسنن) استناد می کند و سپس مدعی می شود که چه خیری بالاتر از این؟! که این اباحه محرمات، بهشتی زودتر از موعد است!

او در بابی تحت عنوان ” (من قام ليلة القدر فوافقها ستر عنه خطاب التحريم‏)” می نویسد:

«هر کس (حقیقت) شب قدر را درک کند، تکالیف شرعی از او برداشته می شود. و محرمات بر او مباح می شود و کاری نمی کند مگر اینکه مباح خواهد بود. چرا که خداوند به فحشا امر نمی کند!»

سپس توجیهاتی برای این اباطیل می بافد که:

«اگر این عظمت شب قدر نبود خداوند آن را با صفت علم الحاق نمی کرد. از همین جهت خداوند پیامبر صلی الله علیه و آله را امر نموده به طلب کردن زیادت در علم (فرمایش رب زدنی علما).

و معنای قول من در این الحاق آن است که در روایت صحیح [همان اسرائیلیات اهل تسنن]وارد شده که هنگامی که بنده ای گناه میکند و می داند که خداوندی است که گناه را می بخشد یا مجازات می کند، خداوند در بار سوم به او میفرماید که هر کاری میخواهی بکن که من تو را بخشیدم.

و آن چیزی که باعث می شود که تکالیف شرعی برداشته شود، نیست به جز علم. پس الحاق کرد فضیلت لیله القدر را به مرتبه علم همانطور که بیان کردیم و چه خیری بالاتر از اینکه محدودیت های شرعی از بنده برداشته شود؟ که این خود، بهشتی مُعجّل (زودتر رسیده) است! »[1]

البته ابن عربی بحث اسقاط تکالیف شرعیه را تنها در اینجا مطرح نکرده و در جاهای دیگر نیز به این مضمون تاکید نموده است. برای نمونه در جای دیگری می گوید:

«از بندگان خدا کسانی هستند که خداوند ایشان را از میزان گناهانشان آگاه می سازد و ایشان از شدت حیا نسبت به خداوند به سراغ معاصی خود می روند تا به سرعت توبه کنند! گناهان روی دوش ایشان می ماند و آنها از تاریکی مشاهده آنها نجات می یابند. هنگامی که توبه می کنند معاصی بنابر آنچه بوده به حسنه تبدیل می شوند! این قبیل چیزها به جایگاه ایشان نسبت به خداوند ضرری نمی رساند… در شرع ثابت شده است که خداوند در حالتی مخصوص به بنده اش می گوید: إفعل ما شئت، فقد غفرت لک؛ این همان عمل مباح است و کسی که مباح انجام می دهد خداوند او را سرزنش و مؤاخذه نمی کند. اگر در مورد عموم مردم در ظاهر هم معصیت باشد، درباره این شخص، معصیت نیست.»[2]


📌 مطالعه و مشاهده مستندات مطلب در سایت: ابن عربی و شب قدر



🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
/channel/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

🔹 تکرار دعای «اللهم کن لولیّک» در شب ۲۳ ماه رمضان

مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَی بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّالِحِینَ (علیه السلام) قَالَ: تُکَرِّرُ فِی لَیْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ هَذَا الدُّعَاءَ سَاجِداً وَ قَائِماً وَ قَاعِداً وَ عَلَی کُلِّ حَالٍ وَ فِی الشَّهْرِ کُلِّهِ وَ کَیْفَ أَمْکَنَکَ وَ مَتَی حَضَرَکَ مِنْ دَهْرِکَ تَقُولُ بَعْدَ تَحْمِیدِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ الصَّلَاةِ عَلَی النَّبِیِّ ص: اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ قَائِداً وَ عَوْناً وَ عَیْناً حَتَّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلًا ... الی آخر دعا


ترجمه: در شب بيست و سوم ماه رمضان اين دعا را در حال سجده، ايستاده، نشسته و در هر حال و در همه اوقات ماه، هرگونه كه امكانت شود و هر زمان كه از دوران زندگيت باشد، بعد از حمد خداى تبارك و تعالى و درود بر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله اين‌گونه تكرار کن:

«اللّهمّ‌ كن لوليّك فلان بن فلان(حجة بن الحسن) في هذه السّاعة و في كلّ‌ ساعة وليّا و حافظا و ناصرا و دليلا و قاعدا و عونا و عينا حتّى تسكنه أرضك طوعا و تمتّعه فيها طويلا».

📚 الکافی، ج۴، ص۱۶۲؛ مصباح المتهجد، ج۲، ص۶۳۰

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ عاقبت شاخ و شانه کشیدن برای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و آله؛ حالا ابالحسن را دیدی؟!

به نقل از ابومخنف:
عبدالله بن ابزی، زمام شتر عایشه را گرفت. در روز جمل هر کس تصمیم به نبرد جدی داشت و می‌خواست تا مرز مرگ بجنگد، به سوی شتر میرفت و افسارش را می‌گرفت.
ابن ابزی بر سپاه علی علیه السلام یورش برد و چنین رجز خواند:
بر آنان ضربت میزنم و ابالحسن را نمیبینم
بدانید که این غمی است از جمله غمها

علی علیه السلام با نیزه به سویش حمله برد و براو ضربه ای زد و اورا کشت و فرمود:
«[حالا] ابالحسن را دیدی؟! او را چگونه دیدی؟» و نیزه را در بدن او رها کرد.

📚 دانشنامه اميرالمؤمنين علیه السلام، ج5، ص204

@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

🏴 فرا رسیدن سالروز شهادت جانگداز مولی‌الموحّدین، امام‌المتّقین، یعسوب‌الدّین، سیّدالوصیّین، امیرالمؤمنین حضرت علی بن ابیطالب صلوات‌الله‌علیهما را به محضر مقدّس حضرت ولیّ‌عصر عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف و همه‌ی شیعیان و منتظران تسلیت عرض می‌نمائیم.

امام باقر علیه‌السلام در بخشی از روایتی در توصیف خود درباره‌ی حالات امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه فرمودند:

⭕️ علی علیه‌السلام پنج سال حكومت كرد و هيچ خشتِ پخته و خشت خامى بر هم ننهاد و هيچ مِلكى را مخصوصِ خود نفرمود و هيچ سرخ و سپيدى (درهم و دینار) به ميراث باقى نگذاشت؛ به مردم نان گندم و گوشت مى‏‌خورانيد، ولى چون به خانه خود برمى‌گشت، نان جو و سركه و روغن زيتون می‌خورد.

📜 الأمالی (شیخ‌صدوق)، ص۳۵۶
مجمع البیان (شیخ‌طبرسی)، ج۹، ص۱۳۳

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

🏴 رئیس الموحدین امام علی علیہ السلام کی شہادت کی مناسبت سے کچھ اہم معارف کی وضاحت اور شبہات کا ازالہ 🇵🇰

🔹️ وحدتِ وجود پر ایک وہابی سے مناظرے کی روداد – آیۃ اللہ علامہ سید قاسم علی احمدی
https://ebnearabi.com/ur/755/

🔸️ غلو کیا ہے؟ – آیۃ اللہ العظمیٰ سیستانی
https://ebnearabi.com/ur/748/

🔹️ معرفتِ نفس اور خالق و مخلوق میں شباہت کی نفی – آیۃ اللہ العظمیٰ شیخ لطف اللہ صافی گلپائگانی
https://ebnearabi.com/ur/489/

🔸️ وحدتِ عددی کی نفی اور توحید کی معرفت – آیۃ اللہ العظمیٰ حاج شیخ لطف اللہ صافی گلپائگانی
https://ebnearabi.com/ur/581/

🔹️ خدا شناسی میں تعمق کی مذمت – آیۃ اللہ العظمیٰ حاج شیخ لطف اللہ صافی گلپائگانی

https://ebnearabi.com/ur/316/


📌 ابنِ عربی، عرفان اور تصوف پر تحقیقات
https://ebnearabi.com/ur/
@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

🏴 فزت و رب الکعبه

من تا به حال ندیده و نشنیده‌ام حاکمی در پایتخت خود ترور شود و در حالی که به خدای كعبه سوگند یاد می‌کند، بگوید: «فُزْتُ!»

این چه نوع بُرد و فوزی است که علی بن ابی طالب از آن صحبت می‌کند؟
او در هشتاد غزوه شرکت کرد و بر پهلوانان و بزرگان عرب چیره شد، اما هرگز نگفت «فُزْتُ!»
مردم با او در صحنه‌ای بی‌نظیر در تاریخ بیعت کردند، اما او نگفت «فُزْتُ!»
سال‌هاست که هر بار به این سخن «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَة» برمی‌خورم، حس می‌کنم تمام منظومه‌ی فکری‌ام به لرزه در می‌آید.
اگر علی علیه السلام فائز و برنده است، پس بازنده کیست؟!
برد و باخت در قاموس علی، بر اساس نقشه‌ی انسانیت ترسیم شده است، همان انسانیتی که خداوند اراده کرد آن را در عالم وجود خلیفه‌ی خود بنهد.هر انسانی باید «برد» و «باخت» خود را با قاموس علی علیه السلام مقایسه کند و بر اساس آن ارزیابی کند...
به خدای کعبه قسم علی فاتح شد و انسانیت با فقدان او، مغلوب شد.

🖊عباس محمود العقاد، ادیب و اندیشمند مصری

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ ولایت نوعیه در مکتب لاله‌زاری و پیروان محمدحسین طهرانی

🔺 فهرست عناوین
▪️ولایت نوعیه در مکتب لاله‌زاری و پیروان محمدحسین طهرانی
▪️توجیهات جریان لاله زاری برای انحراف در ولایت
▪️بی‌نیازی مریدان از درک امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و تشرف به محضر ایشان!
▪️عصمت اقطاب و اساتید عرفان در جریان لاله زاری
▪️مخالفت با عرضه کلام قطب بر کتاب و سنت!
▪️تسلیم‌شدن نزد قطب و تبعیت بی‌چون‌وچرا از وی
▪️لزوم تبعیت از قطب در دستورات خلاف شرع و احکام الهی
▪️ولایت تشریعی اقطاب
▪️ایمان واقعی تنها در گرو سلوک در طریقت لاله‌زاری


یکی از مشکلات و انحرافات بنیادین و اساسی صوفیه، اعتقاد به ولایت نوعیه اقطاب است. ویژگی‌هایی که صوفیه برای اولیای خود قائل هستند (مانند عصمت، خوارق عادات، تصرفات در عالم، قرارگرفتن در اعلا درجه قرب خداوند، احاطه علمی به کل عالم و…) با شئونات ائمه معصومین(علیهم السلام) همسانی دارد. آنها برخلاف اعتقادات شیعه، محدودیتی برای مصادیق اولیا قائل نیستند و اقطاب و پیران خود را در جایگاه اولیای الهی قرار می‌دهند. اولیای صوفیه مانند ائمه اطهار (علیهم السلام)، از طریق نصب الهی و نص نبوی مشخص نمی‌شوند، بلکه هر سالکی می‌تواند با ریاضت و سیر و سلوک، به مقام ولایت الهی نائل شود. لذا صوفیان اقطاب خود را در جایگاه امام پنداشته و عملا امامت را غصب نموده اند.

صوفیان سنی که تکلیفشان روشن است و بدون هیچ هراس و ملاحظه ای اعتقاد خود به ولایت نوعیه را بیان می کنند. اما صوفیان شیعه، برای فرار از پاسخگویی به منتقدین و همچنین جلوگیری از مشکلات بعدی، توجیهی تحت عنوان ولایت قمریه و عناوینی از این دست را مطرح می کنند. ولایت قمریه در برخی فرقه های صوفیه مانند ذهبیه اغتشاشیه مطرح است. یعنی عملا همان مبانی اهل سنت را در ولایت مطرح می کنند ولی با استفاده از توجیه ولایت قمریه و ولایت عرضی و…

جالب است که محمدحسین طهرانی و سایر سران جریان لاله زاری همین توجیهات ولایت باالعرض و قمریه و… را برای ولایت اقطاب صوفیه ذکر نموده اند.

برای این تقسیم بندی ولایت به شمسیه و قمریه هیچ شاهد و دلیلی در منابع دینی ما وجود ندارد بلکه بالعکس. بر اساس آیات قرآن و روایات معتبر، ولایت، مختص اهل بیت علیهم السلام و برخی انبیاء است.

لذا تاکید می شود که توجیهاتی مانند ولایت قمریه و جزئیه صرفا برای فرار از منتقدین است و عملا هیچ تفاوتی میان ولایت اقطاب و ولایت امام علیه السلام در دیدگاه صوفیان شیعه وجود ندارد. چرا که تمامی شئون و مقامات امام را برای قطب قائل شده اند. و بر بی نیازی سالک از درک امام معصوم با وجود اتصال به قطب تاکید نموده اند. مخالفت با عرضه کلام قطب بر کتاب و سنت و محک آن با فرمایشات قرآن و اهل بیت علیهم السلام و در نهایت لزوم تبعیت از قطب در دستورات خلاف شرع از دلایل محکم دیگری است که می‌توان بدانها اشاره کرد.



📌 مطالعه و مشاهده مطلب در سایت: ولایت نوعیه در مکتب لاله‌زاری و پیروان محمدحسین طهرانی



🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
/channel/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ به مناسبت سالمرگ عایشه: کینه عایشه نسبت به امیر المؤمنین علیه الصلوة و السلام

طبق روایت صحیحی که در منابع اهل‌سنت وارد شده است، وقتی خبر شهادت علی (علیه‌السّلام) به عائشه رسید، سجده کرد.

ابوالفرج اصفهانی، دانشمند پرآوازه و مقبول نزد اهل سنت، در کتاب مقاتل الطالبیین با سند صحیح نقل کرده است: حدثنی محمد بن الحسین الاشنانی، قال: حدثنا احمد بن حازم، قال: حدثنا عاصم بن عامر، وعثمان بن ابی شیبة، قالا: حدثنا جریر، عن الاعمش، عن عمرو بن مرة، عن ابی البختری، قال: لما ان جاء عائشة قتل علی (علیه‌السّلام) سجدت.
ابوالبختری گفته: وقتی خبر شهادت علی (علیه‌السّلام) به عائشه رسید، سجده کرد.

علاوه بر این، تعدادی از علمای سنی، یا مقبول نزد اهل سنت؛ از جمله: ابن‌سعد در الطبقات الکبری، طبری در تاریخ، ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبیین، ابن‌سمعون بغدادی در الامالی، ابن‌اثیر جزری در الکامل فی التاریخ، دمیری در حیات الحیوان الکبری، ابن‌دمشقی در جواهر المطالب و... نقل کرده‌اند که وقتی خبر شهادت امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) به عائشه رسید، برای نشان دادن شادی خود این شعر را خواند: وذهب بقتل علی (علیه‌السّلام) الی الحجاز سفیان بن امیة بن ابی سفیان بن امیة بن عبد شمس فبلغ ذلک عائشة فقالت:
فاَلقتْ عَصاها واستقرَّ بها النَّوی ••• کما قرَّ عیناً بالایابِ المُسافِرُ
سفیان بن امیه، خبر کشته علی (علیه‌السّلام) را به حجاز برد، وقتی این خبر به عائشه رسید گفت: عصایش را‌ انداخت و سرجای خودش آرام گرفت
همچنان که چشم‌ها در هنگام بازگشت مسافر روشن می‌شود.

این بیت از شعر که از زمان جاهلیت بر جای مانده، زمانی استفاده می‌شود که بعد از سختی،‌ اندوه و مشکلات زیاد، گشایش، راحتی و شادی نصیب انسان شود.
خود «انداخت عصا» کنایه نیز از اطمینان قلب و آسودگی خاطر است که وقتی شخصی در مکان معینی قلبش آرام و فکرش آسوده شود، گفته می‌شود «القی عصاه».
مقصود عایشه از گفتن این شعر آن بود که در حقیقت می‌خواست بگوید از بابت علی خیالم آسوده شد، دلم آرام گرفت، و سینه‌ام باز و فکرم راحت شد، چون همیشه منتظر چنین خبری بود، مانند کسی که انتظار مسافری را داشته باشد که به آمدن مسافر چشم‌هایش روشن و قلبش آرام گردد؟!

🔺منبع: موسسه ولی‌عصر، برگرفته از مقاله «آیا عائشه بعد از شنیدن خبر شهادت امیرمؤمنان (ع) سجده کرده است؟»

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ آیت الله بهجت و نقد اخذ علم و معارف از عرفا و صوفیه

مبانی معرفتی تصوف و عرفان اصطلاحی حال حاضر، بر اساس مطالب و آموزه های اقطاب و سران متقدم صوفیه پایه گذاری شده است. مطالب بنیادین صوفیه نیز آمیخته ای از تفکرات فرقه ها و ادیان مختلف اعم از بودایی، میترایی، زرتشتی، مانوی، تائو، مسیحی، برهمایی، یهود و اسلام و ایضا کشف و شهود اقطاب و مطالب ذوقی و من عندی است. اکثر صوفیان، عمر خود را صرف شرح کتب بزرگان و سران متقدم صوفیه (مانند کتب ابن عربی یا دواوین شعرای بنام صوفی همچون مولوی و…) نموده و کمتر به منابع اصیل دینی یعنی قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام می پردازند. برخی از معاصران آنها نیز در پاسخ منتقدان، توجیهاتی از این دست ارائه می کنند که این کتب، همان شرح آیات و روایات است! در صورتی که اساسا تا حدود قرن هفتم یا هشتم هجری، تمام سران صوفیه از اهل سنت بوده و علی المبنی پیرو اهل بیت علیهم السلام نبوده اند. لذا هیچ التزامی نیز به معارف و آموزه های ایشان نداشته اند. از همین رو کتب سران آنها مشحون از مطالب انحرافی، بی مبنا و ذوقی و من عندی است. و بر اهل تحقیق پوشیده نیست که کمتر رکنی از ارکان دینی یافت می شود که صوفیه در آن بر خلاف مبانی اهل بیت علیهم السلام مشی ننموده باشند.

اما در کتاب فریادگر توحید از آیت الله بهجت مطلبی نقل شده که کاملا نافی این اصل و مبنای تصوف و عرفان است: «ایشان گاهی به عنوان طعن و طنز می‌گفتند: بله، ما‌ها برای تکامل خود دنبال چیزی می‌گردیم که نه خدا گفته باشد نه پیغمبر و نه امام. دنبال یک چنین چیزی می‌گردیم. خیال می‌کنیم که راه سعادت یک چیزی است که نه خدا گفته نه پیغمبر نه امام. در صورتی که آنچه آنها بیشتر گفته‌اند و بیشتر تأکید کرده‌اند آن موجب سعادت است.

چطور ممکن است چیزی بیشترین تأثیر را در سعادت انسان داشته باشد و آنها غفلت کرده باشند و نگفته باشند، واگذار کرده باشند به اینکه یک پیری، مرشدی، قطبی بیاید بیان بکند. آیا چنین چیزی ممکن است؟! و یا به چیزهایی تأکید کرده باشند که چندان اهمیّتی نداشته باشد و درباره ی امور مهم، خیلی کم درباره‌اش گفتگو شده یا با یک بیان مثلاً خیلی ساده‌ای گذشته باشند؟! اینها معقول نیست.
»[1]

در روایات معتبر و متواتر ما نیز بر این مضمون تاکید شده است و این وظیفه به شیعیان گوشزد گردیده که علوم و معارف خود را جز از اهل بیت علیهم السلام فرا نگیرند. مرحوم کلینی برخی از این روایات را در کافی شریف در بابی با عنوان «در اينكه چيز حقّى در دست مردم نيست جز آنچه از نزد ائمه (علیهم السلام) بيرون آمده و هر چه از نزد آنها نباشد، باطل است»‏ گردآوری نموده است. در ادامه به برخی از این روایات که در کتب معتبر شیعه وارد شده، اشاره می شود.

امیرمومنان علی علیه السلام فرموده اند: ای کمیل، اگر مى خواهى از ما باشى، تمام معارف دینت را از ما بگیر! [2]

امام باقر علیه السلام فرموده اند: هر علم و معارفی که از در این خانه (اشاره به خانه اهل بیت علیهم السلام) خارج نشده باشد، باطل است. [3]

امام صادق علیه السلام فرمود : آگاه باشید که همانا شر است بر شما که چیزی را بگویید (و معتقد شوید) که آن را از ما نشنیده باشید. [9]

و...

لذا این اشکال، حقیقتا به صوفیان و عرفای امروزی وارد است که چرا به جای پرداختن به معارف اهل بیت علیهم السلام عمر گرانبها را صرف شرح و نشر کتب سران سنی مذهب صوفیه نموده و مطالب آنها را به جای معارف اهل بیت علیهم السلام به شیعیان ایشان عرضه می نمایند؟


📌 مطالعه و مشاهده مشروح مطلب در سایت: آیت الله بهجت و نقد اخذ علم و معارف از عرفا و صوفیه


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
/channel/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ سخنرانی استاد معاونیان درباره توحید، تعمق در ذات خداوند و انحرافات صوفیه (فایل صوتی و تصویری)


🔺 عناوین برخی مطالب مطروحه در این فایل صوتی:
◾️ اهمیت، استحباب و فضیلت تداوم بر تلاوت سوره توحید
◾️سوره توحید اصل معرفت به حضرت حق و اعلی المعارف است
◾️روایات متواتری از اهل بیت علیهم السلام وارد شده که ایشان به شدت منع فرموده اند از تفکر در ذات احدیت
◾️اصلاً چیستی خدا قابل ادراک نیست که شما فکر بکنید. ذهن های تیزهوش نیز نمی‌توانند به ذات احدیت راه بیابند
◾️توحید بین این دو کلمه است نفی تعطیل و نفی تشبیه (همچنین ببینید: تشبیه ذات خداوند و اجتماع نقیضین در کلام فلاسفه و عرفا)
◾️متاسفانه یکی از اعاظم گفته است که ذهن های تمرین یافته فلسفی می‌توانند در ذات خدا تفکر کنند خلافاً لجمیع الروایات
◾️در برخی از روایات، واژه تعمق آمده که من تعمق فی ذات الله فقط تزندق (همچنین ببینید: شرح و بررسی روایت ” … یکون فى آخر الزمان اقوام متعمقون … “)
◾️امام سجاد علیه السلام می فرماید خدای متعال می‌دانست که در آخرالزمان عده‌ای می‌آیند که متعمق هستند لذا سوره اخلاص را برای آنها فرستاد. برخی از علمای عارف مسلک گمان کرده‌اند که این روایت شریفه در مقام مدحت و ستایش تعمق است، در حالی که در مقام مذمت است و اصل تعمق در روایات اهل بیت علیهم السلام مورد مذمت واقع شده است. (همچنین ببینید: توضیح درباره حدیث اقوام متعمق در آخرالزمان و نقد ابن عربی – آیت الله صافی گلپایگانی)
◾️کتاب مبدا اعلای علامه جعفری (ره) کتاب خوبی در توحید است. ایشان می‌فرماید آنچه صدرالمتلین برای اثبات وحدت تشکیکی ارائه کرده است برهان نیست صرف ادعاست و در نهایت فرموده است این حرفها شاید به درد شعر بخورد اما به درد اعتقاد نمیخورد. (همچنین ببینید: مکتب وحدت وجود از منظر علامه محمد تقی جعفری)
◾️ایشان صد اشکال بر بنیادهای اعتقادی جلال الدین محمد بلخی رومی گرفته است. یکی از طلاب اشکالات را از کتاب ایشان استخراج کرد و دیدیم که 100 مورد نبوده، بلکه 200 مورد بوده است. (همچینن ببینید: هدف علامه جعفری از شرح بر مثنوی-سفارش علامه در اواخر عمر-استاد معاونیان+صوت)
علامه جعفری به من گفتند در شبی از شب‌هایی که شرح مثنوی می‌نوشتم، صدای هاتفی را شنیدم که به من می‌گفت که محمد تقی مراقب باش که مولوی به ذات احدیت جسارت کرده است.
◾️به امام صادق علیه السلام عرض می‌کند که من دوش خداوند را در خواب دیدم. امام علیه السلام فرمود تو کافری چون خداوند قابل مشاهده در خواب نیست.
◾️ذکر یک نمونه از شاهد بازی شمس تبریزی و همخوابگی با پسرکان و امردان (همچنین ببینید: شاهد بازی)


📌 مشاهده فایل تصویری و دانلود صوت و تصویر در سایت: سخنرانی حجت الاسلام معاونیان درباره توحید، تعمق در ذات خداوند و انحرافات صوفیه


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
/channel/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ کتاب خیراتیه در ابطال طریقه صوفیه جلد اول

🔺مشاهده گزارشی از محتوای کتاب و توضیحات بیشتر در سایت

@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ مشاجره و برخورد های تند و زننده دو صوفی و مدعی عرفان و معنویت (سید محمدمحسن طهرانی و اسماعیل دولابی)

محمدمحسن طهرانی فرزند محمدحسین طهرانی(قطب جریان لاله زاری و معروف به علامه طهرانی) حکایتی از برخوردهای زننده یکی از شاگردان برجسته آقای انصاری همدانی (بنابر نقل های میدانی معتبر و قرائن دیگر [1]، شخص مذکور اقای دولابی بوده است) با خودش و واکنش های تند خودش به او را نقل می کند که جالب و درخور توجه است. هر دو این افراد نیز مدعی عرفان، تخلق به اخلاق الهی، و سطوح بالایی از معنویت هستند.[2]

وی در کتاب اسرار ملکوت می نویسد که دولابی با تعابیر نامناسب و با لحنى بسيار بى ‏ادبانه و استهزاءگونه‏ با وی صحبت نموده است. محسن طهرانی نیز از او با تعابیری تندی چون “مرد بى ‏تربيت و بى ادبى كه بى محابا به كلّ‏ نظام روحانيّت تعرّض و تعدّى نموده” و “فردی که با كلماتى ناموزون و سخنانى درشت، هتّاكى و بى حرمتى نموده است” یاد می کند. طهرانی در ادامه می نویسد که به نحوى كه در خور شأن و لياقت او بوده با او مقابله نموده و چنان پاسخ دندان شکنی به وی داده که رنگ دولابی مانند توت سياه شده و رعشه بر اندامش افتاده و ديگر لب به سخن نگشوده است. همچنین می نویسد که عبارات دولابی را به جهت رعایت عفت و ادب، ذکر نمی کند:

«پس از صرف نهار ایشان رو کردند به من و با تعبیری نه چندان مناسب از حالات مرحوم والد که در آن زمان در قید حیات بودند سوال نمودند و با وجود اینکه بنده از تعبیر ایشان، ملول و مکدر گشتم پاسخ ایشان را به نحو اجمال اداء نمودم.
در این وقت ایشان با لحنی بسیار بی‌ادبانه و استهزاء گونه رو کردند به بنده و از احوال ما و کیفیت اعاشه و گذران معاش و زندگی سوال کردند. و این سوال به نحوی ادا شد که نه فقط به شخص حقیر بلکه به قاطبه طبقه روحانیت و علماء نظر داشت (و بنده از ذکر کلام ایشان به جهت رعایت عفت و ادب محاوره صرف نظر می‌کنم) و طبعا مریدان و دوستان ایشان نیز شروع کردند به خندیدن و خوشحالی نمودن.
بنده دیدم سکوت در برابر یک همچنین مرد بی‌تربیت و بی‌ادبی که بی محابا به کل نظام روحانیت …دست تعرض و تعدی دراز نموده جایز نیست، و لذا با کلامی بسیار مودبانه ولی قاطع و محکم پاسخ دندان‌شکن به او دادم و مجلس را در بهت و سکوت قرار دادم.
ایشان که توقع چنین جوابی را از بنده نداشت ناگهان عنان اختیار از کف بداد و با کلماتی ناموزون و سخنانی درشت شروع به هتاکی و بی‌حرمتی نمود و همین‌طور ادامه داد تا اینکه کاملا خود را بر ایکه قدرت و عرش سلطنت مستقر و متمکن یافت، آنگاه دست از صحبت بازکشید و ساکت شد.
این بنده در اینجا نیز به پاسخگویی ایشان برآمدم و با همان کیفیت و همان نحوه‌ای که درخور شأن و لیاقت او بود با او برخورد نمودم. برای بار سوم ایشان زمام سخن را به‌دست گرفت و با حمله‌ای بسیار شدیدتر به دفاع از نفس و انانیت و شخصیت و آبروی از دست رفته خویش پرداخت، به نحوی که برای تمام افراد مجلس محرز گشت این مرد کنترل کلام از کفش خارج شده و زمام سخن از دستش در آمده و همه با نگرانى و دلهره شديدى به عاقبت و مآل مجلس مى ‏انديشيدند؛
و پس از ده دقیقه که آنچه در توان داشت در رد و طرد و اضمحلال ما ذره‌ای فرونگذاشت از سخن بازایستاد. حقیر نیز که وضع را اینچنین دیدم با اشاره به یکی از سخنرانی‌هایشان و مطالب بی‌محتوی و باطلی که در آنجا زده بودند عرصه را چنان بر ایشان تنگ کردم که رنگش مانند توت سیاه شد و رعشه بر اندامش افتاد و ديگر لب به سخن نگشود و فهميد اينجا با جاهاى ديگر فرق دارد و هر سخنى با پاسخى محكم و دندان‏شكن روبه ‏رو خواهد شد…»


📌 مطالعه مشروح مطلب و مشاهده مستندات در سایت: مشاجره سید محمدمحسن طهرانی و حاج اسماعیل دولابی (دو مدعی عرفان)


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
/channel/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ ابن‌عربی، مسئول ضلالت مردم

🇵🇰 ابنِ عربی اور لوگوں کی گمراہی کا گناہ

🎙آیت الله سید محمود بحرالعلوم میردامادی دا‌م ظله

@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️🎥 دستورالعمل عجیب و شیطانی میرزا اسماعیل دولابی و توصیه به نشستن بر روی آیه قرآن

در این ویدئو که از شبکه سوم صدا و سیما پخش گردیده است، میرزا اسماعیل دولابی از صوفیان بنام دوران معاصر، به مریدان خود توصیه می کند که برای رسیدن به بقا، آیه ای از آیات شریفه قرآن مجید(کل من علیها فان) را بر روی کاغذی بنویسند و آن آیه قرآن را زیر تشک گذاشته و روی آن بنشینند!!!
و سپس توجیه می کند که نشستن بر روی فنا حسن است!! و بر اساس نظریه وحدت وجود می گوید:
بذار بقا را ببینی! باقی و وجه الله را ببینی! شاید او بخواهد شما را ببیند! یا خودت را نشان خودت بدهد! یا خودش را نشان شما بدهد! همه اش یکی است!


🔺 مناسب است که در اینجا به مطلبی از میرزای قمی رحمة الله علیه در این زمینه اشاره شود:
«در حدیث مشهور از زندیقی که خبر از غیب می‌داد و حضرت صادق علیه السلام از او سؤال کرد که این مرتبه را از چه چیز یافته‌ای؟ گفت: از مخالفت نفس. حضرت فرمود آیا اسلام مخالف نفس تو است یا موافق؟ گفت: مخالف. فرمود که: پس قبول کن. پس تأمّل کرد و قبول اسلام کرد. بعد از آن هر چه از او پرسیدند نمی دانست. عرض کرد که تا به حال که کافر بودم از همۀ مغیبات خبر می‌دادم، چون است الحال که مسلمانم هیچ نمی دانم؟ حضرت فرمود که امر اسلام اعظم از آن است که عوض او این امر جزئی باشد، تو در آن وقت از آخرت گذشته بودی و به همان جزئی ساخته بودی، حق تعالی به تو کرامت کرد، اما عوض اسلام باید در آخرت باشد. بل که گاه است این مرحله، از ارتداد و استخفاف به دین و قرآن، حاصل می‌شود.

چنان که مکرر شنیده‌ام که بعضی از این ملاعین بوسیله اظهار کفر کسب قدرت می‌کنند. از جمله شنیده‌ام از مرد ثقۀ معتمدی که در چند سال قبل از این، در کاشان ملعونی از این اشقیا آمده بود و جمعی مرید در دور او جمع شده بودند و اخبار پنهانی می‌داد. مردم بسیاری به او گرویده بودند. عالِم دیندار بزرگواری شنید، با جمعی روان شدند تا رسیدند به آن جائی که آن ملعون نشسته بود و مردم در دور او جمع بودند. آن عالم فرمود که ای ملعون برخیز. مریدان هجوم کردند که دفع کنند از او، مومنین آن‌ها را متفرق کردند. و آن عالم امر کرد که زیر پای او را (که در آن جا نشسته بود) شکافتند، خمره‌ای بیرون آمد پر از نجاست و آن ملعون سورۀ مبارکۀ يس را در آن جا انداخته بود. به هر حال؛ اسباب خبر دادن از غیب بسیار است، چنان که معجزه و سِحر به همدیگر مشتبه می‌شوند، همچنین کرامت و خوارق شیطانی هم مشتبه می‌شوند. و همچنین؛ اظهار صورت‌ها و غرایب، گاه است که از سِحر است. و گاه است که از شعبده است. و گاه است از خاصیت ترکیبی است که می‌سازند و به حلق مریدان می‌کنند که آن هم مشهور است، بل که در کتب ایشان مذکور است. و گاه است از اِخبار جنّ و شیاطین و تلبیس آن‌ها به صورت مُردگان، یا به صورت خود شیخ است که برادر واقعی او است. و ابتلاهای الهی و امتحانات غیر متناهی در دارتکلیف، بسیار است…»

◾️ برای مطالعه بیشتر رک به: پیرامون برخی خوارقِ عادات در صوفیه، مانند سیخ در بدن فرو کردن، آتش و سنگ خوردن و امثالهم ( بخش دوم )



📌 مطالعه مطلب و دانلود ویدئو در سایت: توصیه عجیب و شیطانی میرزا اسماعیل دولابی به نشستن روی آیه قرآن



🔺 لینک ویدئوی کامل این جلسه در آرشیو صدا و سیما و سایت تلوبیون، برای کسانی که احساس می کنند ممکن است ویدئو جعلی یا دارای تقطیع مخل باشد:
https://telewebion.com/episode/0x1bb3482

🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
/channel/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

با سلام خدمت مخاطبین و دوستان عزیز

به یک ادمین، جهت فعالیت در صفحه اینستاگرام این مجموعه نیازمندیم.

اگر تمایل داشتید لطفا به ادمین پیام بدهید:
@eb_admin

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّـهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّـهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ

و از رحمت خداوند مأیوس نشوید. که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس مى شوند

سوره یوسف، آیه ۸۷

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

🔹 کسی که در شب بیست و سوم ماه رمضان سوره روم و عنکبوت را بخواند ...

🔴 عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّه قَالَ: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْعَنْكَبُوتِ وَ الرُّومِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ لَيْلَةَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ فَهُوَ وَ اللَّهِ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ- مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ لَا أَسْتَثْنِي فِيهِ أَبَداً وَ لَا أَخَافُ أَنْ يَكْتُبَ اللَّهُ عَلَيَّ فِي يَمِينِي إِثْماً وَ إِنَّ لِهَاتَيْنِ السُّورَتَيْنِ مِنَ اللَّهِ مَكَاناً

🟠 امام صادق علیه السلام به ابابصیر فرمودند : کسی که در شب بیست و سوم ماه رمضان سوره روم و عنکبوت را بخواند، پس ای أبا محمد به خدا قسم از اهل بهشت است و احدی را استثناء نمی کنم و نمی ترسم که خداوند در این قسم بر من گناه بنویسد ، همانا برای این دو سوره در نزد خداوند مکان و جایگاه (والا) دارند.

📚ثواب الأعمال ص۱۳۶، التهذیب، ج3، ص100

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

🔹 بشارت بر محب امیر مؤمنان علیه السلام در هنگام احتضار

هنگامی که شیعه و محبّ امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه محتضر می‌شود، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بر او وارد می‌شوند، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه به احترامِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم پایینِ پای محتضر قرار می‌گیرند و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بالای سرِ محتضر، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به محتضر می‌فرمایند: ای ولی خدا! به تو بشارت باد، وقتی در حالِ ترک کردنِ دنیا هستی دلبستگی‌های زیادی داری، من از همه‌ی آن‌ها برای تو بهتر هستم و تو مرا بدست می‌آوری.

سپس امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه به بالای سر می‌آیند و سرِ او را به دامان می‌گیرند و می‌فرمایند: بشارت باد، «أَنَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ اَلَّذِي كُنْتَ تُحِبُّهُ»[1] آن علی بن ابیطالب (صلوات الله علیه) که تو در دنیا سنگِ او را به سینه می‌زدی و او را دوست داشتی من هستم، امروز می‌بینی محبّتِ من چقدر به نفعِ توست...


أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ عَنْ عُقْبَةَ أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: إِنَّ اَلرَّجُلَ إِذَا وَقَعَتْ نَفْسُهُ فِي صَدْرِهِ يَرَى قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا يَرَى قَالَ يَرَى رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَيَقُولُ لَهُ رَسُولُ اَللَّهِ أَنَا رَسُولُ اَللَّهِ أَبْشِرْ ثُمَّ يَرَى عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَيَقُولُ أَنَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ اَلَّذِي كُنْتَ تُحِبُّهُ تُحِبُّ أَنْ أَنْفَعَكَ اَلْيَوْمَ قَالَ قُلْتُ لَهُ أَ يَكُونُ أَحَدٌ مِنَ اَلنَّاسِ يَرَى هَذَا ثُمَّ يَرْجِعُ إِلَى اَلدُّنْيَا قَالَ قَالَ لاَ إِذَا رَأَى هَذَا أَبَداً مَاتَ وَ أَعْظَمَ ذَلِكَ قَالَ وَ ذَلِكَ فِي اَلْقُرْآنِ قَوْلُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «اَلَّذِينَ آمَنُوا وَ كٰانُوا يَتَّقُونَ. `لَهُمُ اَلْبُشْرىٰ فِي اَلْحَيٰاةِ اَلدُّنْيٰا وَ فِي اَلْآخِرَةِ لاٰ تَبْدِيلَ لِكَلِمٰاتِ اَللّٰهِ »

📚 الکافی، ج۳، ص۱۳۳

@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ غلو های زننده و ادعای مقامات خیالی در جریان لاله زاری و پیروان محمدحسین طهرانی

در مطالب پیشین عنوان شد که صوفیان، اقطاب خویش را در جایگاه معصومین علیهم السلام و صاحبان ولایت الهی قرار می دهند و تمام ویژگی ها و شئونات امام را برای سرانشان قائل می شوند. اما در برخی مواقع حتی پا را فراتر نهاده و با تحقیر معجزات انبیاء و اولیا علیهم السلام، مقاماتی تخیلی برای اقطاب خود ادعا می کنند.

🔺 فهرست عناوین
▪️زیاده‌گویی، افراط و غلوهای زننده
▪️کاستن از شأن انبیا و معصومین علیهم السلام و تحقیر معجزات ایشان
▪️خودستایی
▪️ستایش از خویشتن در کلام هاشم حداد
▪️اراده خدا تابع اراده هاشم حداد
▪️بوییدن بوی بدن حداد
▪️ستایش از خویشتن در کلام محمدحسین طهرانی


زیاده‌گویی، افراط و غلوهای زننده در شأن مراد و استاد، یکی از ویژگی‌های بارز مریدان مکتب لاله‌زاری و به‌ویژه شخص محمدحسین طهرانی (معروف به علامه طهرانی) است. غلوهایی که از رهبران این جریان درباره شخصیت هاشم حداد و محمدحسین طهرانی صادر شده است، بسیار زننده و اغواگرانه بوده و مشابه این ستایش‌ها را تنها می‌توان در فرقه‌های ضاله غُلات و مفوضه پیدا کرد.
رهبران مکتب عرفانی لاله‌زاری در راستای بالابردن شأن خود و اساتیدشان، هیچ حد و مرزی نمی‌شناسند و به همین خاطر کلمات و معجزات معصومین را در برابر آنچه خود به مریدانشان عرضه کرده‌اند، ناچیز و حقیر معرفی می کنند:
«ولي ببينيد ايشان (هاشم نعبلند) چه مي‏گويند؟ آن‌وقت ببينيد آيا معجزه پيغمبران به اين مي‏رسد؟ … آيا شق‌القمر پيغمبر مي‏تواند در انسان اين اثر را به‌وجود بياورد كه اين حرف آقاي حداد به‌وجود آورد؟ ما از شق‌القمر چه مي‏بينيم؟ خب، پيغمبر آمد و شق‌القمر كرد؛ معلوم مي‏شود هيچ ارتباطي به ما ندارد، يعنى يك پيغمبري است، يك قدرتي دارد، يك قوه‏اي دارد ماه را دونصف كرد… آنهايي كه ديدند اميرالمؤمنين خورشيد را نگه داشت و برگرداند و در آنجا نگه داشت چه گيرشان آمد؟ … ولي اين كلام مرحوم حداد، كلام اين بزرگ، چه تغيير جوهري مي‏تواند در نفس ايجاد كند؟ اين عمل است. لذا مي‏فرمايد يكى از جملات ما را چهار هزار معجزه پيامبران هم نمى‏تواند تكافى بكند.»[5]

هاشم حداد در کلامی عجیب‌تر و در راستای بالابردن منزلت خود می‌گوید:
«ما جايى هستيم كه جبریيل را قدرت نزديك‌شدن به آن نيست، و از ادراك مرتبه وجودى ما عاجز است.»[7]

هاشم حداد در سخن دیگر مدعی بود که اراده و مشیت الهی تابع اراده اوست:
«يكى از نوه‏‌هاى آقاى حداد به نام سيد محمد (پسر سيد حسن) در اثر عارضه سرخك فوت نمود … و چون حقير با ايشان جنازه را به غسالخانه خيمه‌گاه برديم، بدون اختيار اشكشان سرازير بود. عصر آن روز عرض كردم: مگر از شما ميل به حيات اين طفل نبود تا خداوند اراده حيات كند و مرگ را برگرداند؟! فرمودند: آرى! اما بعضى اوقات[!!] امر از آن طرف غلبه مي‌كند، و ميل و اراده را از اين ‏طرف مى‏ ربايد.»[11]

طبق این عبارت، محمدحسین طهرانی ارادۀ خدا را تابع اراده حداد می‌داند و با این سؤال که «مگر شما حیات را اراده نکردی»، اراده هاشم حداد را اصیل و لزوم تبعیت اراده خدا از ارادۀ وی را اصلی پذیرفته‌شده تلقی می‌کند. حداد نیز کلام وی را تأیید کرده و ارادۀ خدا را جز در موارد خاصی – که در بعضی اوقات رخ می دهد! – تابع اراده حداد می داند. درحالی‌که براساس آموزه‌ها و روایات اسلامی، تسلیم‌شدن در برابر خواست و اراده حق تعالی از درجات بالای ایمانِ مؤمنان شمرده شده است.

محمدحسین طهرانی به همین اندازه اکتفا نمی‌کند و در جای دیگری ادعا می‌کند که تمام صفات امیرالمؤمنین (علیه السلام) اعم از علم، قدرت، معرفت و کمال ایشان را داراست. محمدصادق طهرانی چنین نقل کرده است:
«عقول مردم خیلی کوچک است و با نزدیک‌کردن سر انگشتان خود به هم کوچکی آن را نشان دادند؛ ولی عقل امام (علیه السلام) بر همه تسلط دارد و در هنگام گفتن این جمله هر دو دست خود را بالا برده و به حالت سیطره و تسلط آن اشاره کردند و فرمودند: تسلط من بر نفوس، مثل تسلط امیرالمؤمنین است و از خیر و شر نفوس مطلع و آگاهم… من در خودم صفات امیرالمؤمنین را می‌بینم.»[19] (نستجیر بالله من هذه الاباطیل)

📌 مطالعه و مشاهده مشروح مطلب در سایت: غلو و ادعای مقامات خیالی در جریان لاله زاری و پیروان محمدحسین طهرانی


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
/channel/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

از اعمال شب ۱۹ رمضان گفتن ۱۰۰ مرتبه ذکر
«اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِين» است…

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

ترجمه:
همانا حکم قطعی خداوند است که به بنده نعمتی نمی دهد که سپس آن را بازپس گیرد مگر بنده گناهی کند که به سبب آن سزاوار کیفر شود.

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ 🇵🇰 علامہ محمد حسین طہرانی کے انحرافات ۔ آیت اللہ سید محمود بحر العلوم میردامادی

▪️ تصوفِ حوزوی کی فقہاء دشمنی
▪️ اپنے مطلب کا عمامہ پوش قبول کرتے ہیں، باقی سبھی کو جاہل کہتے ہیں
▪️ جناب حسن مسقطی کو حوزہ سے کیوں نکالا گیا
▪️ وحدت الوجود کا رد


🔹️ مکمل متن کا لنک ⬇️

https://ebnearabi.com/ur/734/

@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

وَحَسبُكَ دَاءً أَن تَبِيتَ بِبِطنَةٍ
وَحَولَكَ أَكبَادٌ تَحِنّ إِلَي القِدِّ


«درد تو اين بس كه شب سير بخوابى و گرداگردت جگرهايى بُوَد در آرزوى پوست بزغاله» (نهج البلاغه، ترجمه شهیدی)

مسلمانان غزه چند ماه است که از جنگ، آوارگی و گرسنگی به سختی رنج می‌برند. در این شرایط، جمعی از فضلاء شیعه در ایران و کشورهای عربی به گردآوری کمک برای آنان اقدام کرده‌اند. ان شاء الله این کمک‌ها از طریق شیعیان غزه و لبنان به دست آوارگان خواهد رسید.

در شهر قم، دانشور فرهیخته شیخ علی یعقوب یوسف عهده‌دار این امر است. دغدغه‌مندان می‌توانند کمک‌های خود را به حساب ایشان واریز کنند:

شماره کارت:
6037 - 6975 - 1606 - 8803
شبا:
IR 19 0190 0000 0021 1879 8070 02

به نام علی یوسف _ بانک صادرات

این کارت بانکی مخصوص گردآوری کمک است و اعلام مبالغ واریزشده لازم نیست.

Читать полностью…
Подписаться на канал