ebnearabi | Неотсортированное

Telegram-канал ebnearabi - پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

2867

بسم الله الرحمن الرحیم پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف با رویکرد انتقادی 🌐 website: www.ebnearabi.com 📢 eitaa: https://eitaa.com/ebnearabi 📲 admin: @eb_admin ⭕️ در این کانال تبادلی انجام نمی شود.

Подписаться на канал

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

▪️ بلندمرتبه شاهی ز صدر زین افتاد

🔹مقبل گوید که چون واقعه شهادت را تمام نمودم شب جمعه بود. چندان خواندم و گریستم تا آن که در بستر غنودم.

🔸در عالم خواب، خود را در روضه عرش درجه فرزند ابوتراب دیدم، و در حرم محترم منبری گذارده بودند. صاحب محراب و منبر یعنی جناب پیغمبر (ص) نیز تشریف داشت.

🔹در آن اثنا محتشم را حاضر کردند. فرمودند: امشب شب جمعه است بر منبر برو و چیزی در مصیبت فرزندم بخوان.

🔸محتشم به امر آن سیّد محترم بر منبر رفت. خواست در اول درجه بنشیند حضرت فرمود: بالا برو، و چون به پله دوم رفت فرمود: بالا برو، و همچنین تا به عرشه منبر نشست و خواند:

بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد
شور نشور واهمه را در گمان فتاد...

🔹مقبل گوید: پس از فراغ از تعزیه داری و سوگواری، جناب سیّد امم، خلعتی به محتشم عطا نمود.

🔸من در این خیال بودم که البته اشعار من قبول سید ابرار نگشته! زیرا به من التفاتی ننموده و امر به خواندنم نفرمود، که ناگاه حوریه ای به خدمت سیّد دوسرا عرض کرد که انسیّه حوراء جناب فاطمه زهرا می گوید که مقرّر بفرما مقبل واقعه ای در مرثیه سید الشهداء بخواند.

🔹پس حضرت مرا امر فرمود، بر منبر رفتم و بر پله اول ایستادم و خواندم:

روایت است که چون تنگ شد بر او میدان
فتاد از حرکت ذوالجناح و از جولان

نه سید الشهدا بر جدال طاقت داشت
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت

کشید پا ز رکاب آن خلاصه ایجاد
به رنگ پرتو خورشید بر زمین افتاد

بلندمرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد

🔸ناگاه کسی اشاره نمود که فرو بیا؛ دختر سیّد دوسرا بیهوش گشته.

🔹من فرود آمدم و منتظر عطای خیرالانام بودم که دیدم ضریح منوّر سبط خیر البشر باز شد، و شخص جلیل القدری برآمد، اما زخم سینه اش از ستاره افزون، و جراحات بدنش از حدّ و حصر بیرون؛ خلعت فاخری به من عطا نمود.

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

◼️قدیمی‌ترین گزارش مکتوب از گرفتن خورشید پس از شهادت سیدالشهداء علیه السلام

توضیحات در ادامه
@kotob_sh

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ رویکرد سران صوفیه نسبت به عاشورا و عزای امام حسین علیه السلام

امام علیه السلام می فرماید: «بنی امیه لعنه اللَّه علیهم و آن افرادی از اهل شام که آنان را در کشتن حسین اعانت نمودند، نذر کردند اگر حسین کشته شود و مقام خلافت، نصیب آل ابو سفیان شود روز عاشورا را برای خود عید قرار دهند و آن روز را برای به شکرانه قتل حسین، روزه بگیرند. »[1]

بسیاری از صوفیان در طول تاریخ، ماه محرم و روز عاشورا را مبارک و میمون دانسته و با گریه کردن و عزاداری بر سید الشهدا علیه السلام مخالف بودند. رسمی که ریشه در آموزه های بنی امیه دارد؛ در زیارت عاشورا می خوانیم «یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو أُمَیَّةَ» بنی امیه روز عاشورا را مبارک و عید قرار داد.

اما این واکنش صوفیه مبتنی بر مبانی مختلفی بوده است:

1-رویکرد حدیثی و استناد به روایات جعلی
2-رویکرد عرفانی و نظریه فناء فی الله
3-رویکرد اخلاقی-روانی و مذمت گریه
4-رویکرد کلامی مبتنی بر نظر عدالت صحابه
5-رویکرد عقیدتی مبتنی بر بدعت تراشی



1) رویکرد حدیثی و تمسک به روایات مجعول
بسیاری صوفیان مشهور تاریخ (بر اساس روایاتی که عمدتا نواصب و بنی امیه جعل و ترویج کرده اند) ماه محرم[4] را در تاریخ بشر، ماهی نیکو می دانستند و معتقد بودند سلسله رویدادهای مبارکی برای انبیاء و اولیاء در روز عاشوراء از ماه محرم رخ داده است مثل پذیرفته شدن توبه حضرت آدم، ساکن شدن کشتی حضرت نوح، شکافته شدن دریا برای بنی اسرائیل و غیره.[5] حکیم ترمذی، میبدی، غزالی، ابوطالب مکی و ابونعیم اصفهانی این روایات را نقل کرده و عاشورا را عید دانسته اند.[6]

ابوسعید ابوالخیر و عاشورا
نقل است که ابوسعید ابوالخیر از مشایخ بزرگ تصوف خراسان در قرن چهارم و پنجم، در روز عاشوراء، به منظور شادمان ساختن فقرای نیشابور، طبقی از حلوا و شیرینی و نان و آب برای آنها می فرستاد.[7]

ابن عربی و عاشورا
ابن عربی در آثار مختلف خود درباره برکت روز عاشورا سخن گفته و حتی آن را در کنار دیگر اعیاد اسلامی مثل روز جمعه و عرفه و مباه مبارک رمضان قرار می دهد.[8] وی بر خلاف تاکیدات اهل بیت علیهم السلام و روایات شیعه، تاکید زیادی بر صوم روز عاشورا داشته و درباره پاداش آن می گوید «من صام یوم عاشوراء کان لصاحبه مشهدان و تجلیان»[9] یا «صیام یوم عاشوراء کفاره عن السنه التی قبله.»[10]

ماه محرم و روز عاشوراء در تعالیم ثقلین، ماه عزاست؛ اهل بیت علیهم السلام فرمودند کسی که این روز را مبارک بداند با آل زیاد محشور می شود «فَمَنْ صَامَهُ أَوْ تَبَرَّکَ بِهِ حَشَرَهُ اللَّهُ مَعَ آلِ زِیَادٍ».[11] طبق سنت و رسم رایج در فرهنگ اسلامی، مسلمانان در روزهای عید روزه گرفته و شادی می کنند و نه ایام حزن و ماتم و غم. اهل بیت علیهم السلام روایات فراوانی در مخالفت با روزه عاشورا دارند. امام صادق علیه السلام در پاسخ به شخصی که از حکم روزه روز عاشورا سوال کرده بود، که از روزه عاشورا، نهی می کنند و میفرمایند:

یَوْمُ عَاشُورَاءَ فَیَوْمٌ أُصِیبَ فِیهِ الْحُسَیْنُ صَرِیعاً بَیْنَ أَصْحَابِهِ وَ أَصْحَابُهُ صَرْعَی حَوْلَهُ عُرَاةً أَ فَصَوْمٌ یَکُونُ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ کَلَّا وَ رَبِّ الْبَیْتِ الْحَرَامِ.[12]

روز عاشورا، روزی است که مصیبت حسین و بر خاک افتادن او میان یارانش، پیش آمد و یارانش نیز برهنه، بر گِرد او بر زمین افتاده بودند. آیا در چنین روزی، روزه می‏گیرند؟ سوگند به پروردگار که چنین کاری هرگز، روا نیست.

در نقل دیگری با صراحت بیشتر فرمودند:

«إن آل أمیة علیهم لعنة الله ومن أعانهم علی قتل الحسین من أهل الشام، نذروا نذرا إن قتل الحسین علیه السلام وسلم من خرج إلی الحسین علیه السلام وصارت الخلافة فی آل أبی سفیان، أن یتخذوا ذلک الیوم عیدا لهم، وأن یصوموا فیه شکرا.»[13]

بنی امیه لعنه اللَّه علیهم و آن افرادی از اهل شام که آنان را در کشتن حسین اعانت نمودند، نذر کردند اگر حسین کشته شود و مقام خلافت، نصیب آل ابو سفیان شود روز عاشورا را برای خود عید قرار دهند و آن روز را برای به شکرانه قتل حسین، روزه بگیرند.


📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت: عاشورا در تصوف


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
/channel/ebnearabi
@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

👈وقتی حسین بن علی(صلوات الله علیهما) کشته شد، زنان بنی هاشم لباس سیاه و کهنه پوشیدند و از گرما و سرما شکایتی نداشتند ، و حضرت علی بن الحسین(علیهما السّلام) برای ماتم ایشان غذا درست می‌کرد .

💥عَنْ عُمَرَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: لَمَّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ(صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْهِ) لَبِسَ نِسَاءُ بَنِي هَاشِمٍ السَّوَادَ وَ الْمُسُوحَ وَ کُنَّ لَا یَشْتَکِینَ مِنْ حَرٍّ وَ لَا بَردٍ وَ کَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَیْنِ یَعْمَلُ لَهُنَّ الطَّعَامَ لِلْمَأْتَمِ .

📓المحاسن ؛ صفحه ۴۲۰ .
📓بحارالأنوار ؛ جلد ۴۵، صفحه ۱۸۸ .

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

🌸 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ 🌸

💐☘🌸☘🌸☘🌸💐

عید ولایت، عید اکمال دین و اتمام نعمت را به همه شیعیان امیر المومنین علیه السلام تهنیت و تبریک عرض می‌کنیم.

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⚜ فرار عجیب "احمد بن حنبل" از توضیح "حدیث غدیر" و تلاش برای مخفی کردن حقائق


🔴واخبرنی زَکَرِیَّا بْنُ یَحْیَى، أَنَّ أَبَا طَالِب حَدَّثَهُمْ، أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ قَوْل النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ لِعَلِیٍّ: «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ» ، مَا وَجْهُهُ؟ قَالَ: «لَا تَکَلَّم فِی هَذَا دَع الْحَدِیث کَما جَاء»

⭕️زکریا بن یحیی می گوید که ابوطالب به آنان گفت که از احمد بن حنبل در مورد این سخن پیامبر صلی الله علیه و آله خطاب به حضرت علی علیه السلام که «من کنت مولاه فعلی مولاه» سوال کرد که این سخن چه وجهی دارد؟ احمد بن حنبل پاسخ داد: در این مورد سخن نگو. این حدیث را همانطور که آمده رها کن

📖 السنة للخلال ج۲ ص۳۴۶-۳۴۷


📌جا دارد، تابعان سقیفه از خود بپرسند براستی چرا عالمانشان تا این حد حقائق را مخفی داشته اند و الی الان هم اشتغال به تحریف و تقطیع دارند؟
مگر در واقعه غدیر چه گذشت که برخی ائمه مذاهب و بزرگان حدیث سقیفه به شرح ماجرای آن نمی‌پردازند بلکه حتی قصد اخفای آن دارند؟؟؟

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

به روایتی خود حیدری... چه شباهتی چه اصالتی...

یا صاحب الزمان ادرکنا 🙏❤️

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ جایگاه حج در تصوف و عرفان صوفیانه (منع مریدان از حج بیت الله)

ابوسعید ابوالخیر علاوه بر اینکه خود یک بار هم حج نگزارد، بلکه مریدان را نیز از سفر حج منع می کرد. او خود به جای حج بیت الله، دور قبر قطب صوفیه طواف می کرده و مریدان را از سفر حج منع کرده و آنها را به زیارت قبر شیخ صوفیه می فرستاده است: «نقل است كه هر وقت كه شيخ ابو سعيد را قبضى بودى گفتى: اسب زين كنيد تا به حج‏ رويم. به مزار او آمدى و طواف كردى تا آن قبض برخاستى، و نيز هر مريد شيخ ابو سعيد كه انديشه حج‏ تطوع كردى او را به سر خاك شيخ ابو الفضل فرستادى. گفتى: آن خاك را زيارت كن و هفت بار گرد آن طواف كن تا مقصود تو حاصل شود».

او پا را فراتر نهاده و مدعی می شود که هر که به سفر حج رود، از طریق حق بیرون خواهد بود!: «خداى داند- و اين هفتاد سوگند است- كه هركس را كه خدا راه مكه فراپيش او نهاد، آن‏كس را از طريق‏ حق بيفكنده بود.»[16]


بشر حافی بذل مال در زمینه حج را هزینه در راه نادرست و باطل می دانست و از آن منع می کرد:
«نقل است كه يكى با بشر مشورت كرد كه: دو هزار درم حلال دارم. مى‏خواهم كه به حج روم. گفت: تو به تماشا مى‏روى. اگر براى رضاى خداى مى‏روى، وام درويشى چند بگزار، يا به يتيمى يا عيال‏دارى ده؛ كه راحتى [كه‏] به دل ايشان رسد، از صد حج فاضل‏تر. گفت: رغبت حج بيشتر دارم. گفت: از آن كه اين مال نه از وجه نيك به دست آورده‏اى(از راه درست و حلال به دست نیاورده ای) ، تا به ناوجه (راه نادرست و باطل) خرج نكنى قرار نگيرى.»[17]



📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت: جایگاه حج در تصوف


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
/channel/ebnearabi
@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

حضرت زهرا سلام الله علیها نیاز به مشاور دارد؟

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

یکی از خط کش هایی که به راحتی می‌توان با آن برخی عرفان های باطل و دروغین را شناسایی کرد، همین موسیقی است.

بنگرید که مولوی و مولای صوفیان چگونه غرق در ساز و آواز و سماع با زنان بوده و به قول “لویی ماسینیون” برای بساط سماع خود، یک “ارکستر” * کامل تشکیل داده بود تا بتواند اشتهای جوشان خویش را اشباع کند.

و تا جایی پیش می‌رفته که عریان به سماع می‌پرداخته و آن را بر نماز نیز مقدم می‌داشته است.

آلات موسیقی مولوی متنوع بود : “طبل”، “دفّ” (دایره) ، “نِی” و بویژه “رَباب” (یکی از آلات موسیقی شبیه طنبور) که شیفته و دلباخته ی آن بود و در ستایش آن سخنها (غزل و…) گفته است.

گروهی از صاحب نظران معتقدند که مولوی خود نیز “موسیقی دان” و “موسیقی نواز” بوده است.

آقای همایی در مولوی نامه می نویسد : وی (مولوی) در فن موسیقی و ضرب اصول و الحان ، وقوف کامل داشته و خودِ او سازِ رباب را بسیار خوش و استادانه می زده است.

https://ebnearabi.com/1805
https://ebnearabi.com/1781
https://ebnearabi.com/1707
https://ebnearabi.com/2166

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

🏴آجرک اللّه یا بقیّة اللّه🏴

امام جواد علیه السلام:
إنّ ما سوی الواحد متجزّئ، والله واحد لا متجزئ ولا متوهّم بالقلّة والکثرة، وکلّ متجزئ أو متوهّم بالقلّة والکثرة فهو مخلوق دالّ علی خالق له.
◀همانا جز خداوند یگانه، همه چیز دارای اجزاست، و خداوند یکتا نه دارای اجزاست و نه قابل تصور به کمی و زیادی می‌باشد. هر چیزی که دارای اجزا بوده یا قابل تصور به کمی و زیادی باشد مخلوق است و دلالت بر این می‌کند که او را خالقی می‌باشد.
توحید صدوق، ص۱۹۳

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

امام جواد علیه السلام در زمان شهادت تنها 25 سال سن داشتند، از این رو جوان ترین امام در زمان شهادت هستند

در عنفوان عمر، خزان شد بهار تو
ای ارغوانِ گلشن سبز رضا، جواد
از کین فتاد شعله به جان مطهرت
با تو چه کرد آتش زهر جفا، جواد

◼️ شهادت مظلومانه باب المراد حضرت جوادالائمه را به حضرت رضا علیه السلام، امام زمان علیه السلام و همه شما تسلیت عرض می نمایم

🆔 @hadisgraph

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

📣 صفحه اینستاگرام سايت پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف با نشانی sufi_study فعال شد.

برای مطالعه و پیگیری مباحث مرتبط با نقد تصوف، در اینستاگرام نیز همراه ما باشید:

📌 https://www.instagram.com/sufi_study

@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ وحدت وجود در ادویتا ودانتا (بخشی از ارائه دکتر قندهاری در مدرسه تصوف پژوهی وحدت وجود)



📌مشاهده گزارش ارائه اساتید مدرسه تصوف پژوهی وحدت وجود و دانلود فایل های صوتی در سایت



🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
/channel/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

برای فعالیت در رسانه های مجازی و شبکه های مختلف اجتماعی، اگر طرح و ایده و پیشنهادی دارید، با ما در میان بگذارید. همچنین بفرمایید که چه کمبودی در این زمینه احساس می‌کنید؟

به منظور فعالیت هدفمند و موثرتر رسانه ای، از مخاطبین محترم تقاضامندیم که در این نظرسنجی شرکت کنید.
قطعا از داده های حاصل از پیشنهادات شما جهت تنظیم برنامه ها و طرح های آتی استفاده خواهیم کرد.
@eb_admin

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

🏴بر اساس نقل‌های متواتر منابع عامه و شیعه، با شهادت حضرت امام حسین علیه السلام عالم تکوین عزادار و گریان شد.
حسب اطلاع ما، کهن ترین منبع و دستنوشته‌ای که چنین گزارشی را در بر دارد، صحیفه‌ی عبدالله بن لهیعة (متوفی ۱۷۴) است. این منبع به شکل پاپیروسی چند تکه در دانشگاه هایدلبرگ به کد PSR HEID. INV. ARAB. 50 - 53 نگهداری می‌شود. موضوع این صحیفه بیشتر فتن و علائم آخر الزمانی بوده و توسط شاگرد ابن لهیعة، عثمان بن صالح المصری (م ۲۱۹) روایت شده است. بنابراین تاریخ کتابت آن بعید است دورتر از ۲۵۰ باشد.

☑️در قسمتی از صحیفه که تصویرش در بالا ارسال شد، ابن لهیعه مستقیما از ابوقبیل، محدث پرکار در نقل ملاحم، روایت می‌کند:
حدثني أبوقبیل انه قال: «لما قُتل حسین بن علی بن أبی طالب کسفت الشمس حتی ظنّ الناس انها أتانا(ها؟)».
ترجمه: «چون حسین بن علی (ع) کشته شد، خورشید گرفت؛ تا آنجا که مردم گمان کردند [قیامت] فرا رسیده است!»

با سپاس فراوان از محقق کوشا آقای محمد قندهاری، جهت معرفی این پاپیروس و ارسال تصویر آن. پیش‌تر ایشان در ارائه‌ای، یک حدیث جالب دیگر از این صحیفه را معرفی کردند.

▪️می‌توان به صحت اسناد این پاپیروس از ابن لهیعة مطمئن بود چرا که در کتب محدثین بعدی نیز به طریق او نقل شده است. برای نمونه طبرانی آورده:
حَدَّثَنَا قَيْسُ بْنُ أَبِي قَيْسٍ الْبُخَارِيُّ، ثنا قُتَيْبَةُ بْنُ سَعِيدٍ، ثنا ابْنُ لَهِيعَةَ، عَنْ أَبِي قَبِيلٍ، قَالَ: «لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ انْكَسَفَتِ الشَّمْسُ كَسْفَةً حَتَّى بَدَتِ الْكَوَاكِبُ نِصْفَ النَّهَارِ، حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهَا هِيَ» (المعجم الکبیر ۳: ۱۱۴)
و نیز بلاذری نقل می‌کند:
حدثنا عمرو عن ابن وهب عن ابن لهيعة عن أبي قبيل أن السماء أظلمت يوم قتل الحسين، حتى رأوا الكواكب. (أنساب الأشراف ۳: ۴۱۳)

✔️نکته‌ی جالب در اینجا تناقض اهل سنت است. چه این‌که طبق اصول آنان خلیفه‌ی مشروع یزید لعین بوده و بیعت با او لازم بود! در عین حال خود معترفند که یزید چنان جنایتی بر امتناع کنندگان از بیعتش مرتکب شده که زمین و آسمان را به هم ریخت. اتفاقی که تاکنون و در هیچ جرم و جنایت دیگری سابقه نداشته است. 👈توضیح بیشتر در این زمینه

اللهم ائذن لفرج ولیّک المنتقم...

@kotob_sh

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

2) رویکرد عرفانی و استناد به فناء فی الله
امام حسین علیه السلام با شهادت خویش، در ذات حق تعالی فانی و مضمحل شد پس باید برای این اتفاق مبارک و ترفیع مقام، شادمانی کرد. لذاست که آقای الهی قمشه ای می گوید «روز عاشورا در خیابان می رقصیم»[14]

مولوی و عاشورا
مولوی طبق این مبنا می گوید عزاداری شیعیان به خاطر جهل و نادانی آنها به مقام سید الشهدا علیه السلام است:

ناله و نوحه كند اندر بكا****شيعه عاشورا براى كربلا

پس عزا بر خود كنيد اى خفتگان****ز انكه بد مرگى است اين خواب گران‏

در ادامه می گوید در این روز باید دست افشانی و پایکوبی کنیم:

روح سلطانى ز زندانى بجست****جامه چه دْرانيم و چون خاييم دست‏

چون كه ايشان خسرو دين بوده ‏اند****وقت شادى شد چو بشكستند بند[15]

مولوی در کتاب مثنوی در جسارتی آشکار به مقام سید الشهدا علیه السلام آورده است:

هين مدو گستاخ در دشت بلا**** هين مران كورانه اندر كربلا[16]

(کورکورانه مرو در کربلا **** تا نیفتی چون حسین اندر بلا)[17]

علامه جعفری به شدت بر مولوی اعتراض کرده و می نویسد:

«اگر گذشتن و انقراض حادثه ی کربلا بتواند دلیلى به عدم لزوم یادبود آن داستان باشد، حتى جلال الدین هم نمى تواند بگوید تنها به حال خود گریه کنید، زیرا چنانکه داستان خونین کربلا گذشته و به سلسلهء ابدیت پیوسته است هم چنین تبهکارى ها وگنه کارى هاى ما نیز به حکم

هر نفس نو مى‌شود دنیا و ما ### بى‌خبر از نو شدن اندر بقا

عمر همچون جوى نو نو مى‌رسد ### مستمرى مى‌نماید در جسد

گذشته و به پشت پرده‌ی طبیعت خزیده است، دیگر جایى براى گریه نمى ماند. اگر بگویید: گریه توام با توبه و بازگشت، کثافتها و لجنهاى روح را شستشو مى‌دهید، مى‌گوییم: گریه بر داستان نینوا نیز کثافتها و لجنهایى را که به روى انسان و انسانیت با دست تبهکاران کشیده مى‌شود، شستشو مى‌کند و مى‌گوید: روى انسان را پاک نگه بدارید… جلال الدین دو موضوع فرد و اجتماع را در این داستان بهم مخلوط نموده و به نتیجهء نادرستى رسیده است»[18]

تصوف حوزوی و عاشورا
یکی از مکاتب تصوف حوزوی موسوم به جریان علامه طهرانی یا لاله زاری این رویکرد را داشت. انها درباره مرشد خود می گویند:

«در تمام دهه عزادارى … حال حزن و اندوه در ايشان ديده نمى‏شد. سراسر ابتهاج و مسرّت بود ميفرمود: چقدر مردم غافلند كه براى اين شهيد جان باخته غصّه ميخورند و ماتم و اندوه بپا ميدارند. این روز تحقيقاً روز شادى و مسرّت اهل بيت است. مردم خبر ندارند، و چنان محبّت دنيا چشم و گوششان را بسته، كه بر آن روز تأسّف ميخورند و همچون زن فرزند مرده می ‏نالند.»[23]

پاسخ
در پاسخ به مبنای عرفانی فناء فی الله می گوییم این سخن یک مغالطه است زیرا گریه بر متوفی، به خاطر عاقبت به سوء شدن او نیست.

توضیح اینکه: گریه شیعه در عزای سید الشهدا علیه السلام به خاطر این نیست که عاقبت امام به خوبی ختم شده باشد یا بدی! چه اینکه اهل بیت علیهم السلام در دنیا نیز مقام لقاء الله را درک کرده اند بلکه به خاطر ظلم و مصیبت عظمی و سترگی است که بر اهل بیت علیهم السلام، دین اسلام و جامعه مسلمین وارد شده است.

گریه شیعیان به جهت محروم شدن از برکات آل الله و ظلمی است که بر ایشان رفته است. انسان با گریه بر امام حسین علیه السلام خود را شریک غم آل الله می کند. همانطور که اهل بیت علیهم السلام در عزای سید الشهدا عزا برپا می کردند، شیعه آنها نیز در غم و شادی شان شریک بوده و عزا می گیرد و آشکارا به صاحب عزا اعلام می کند که اگر در آن زمان زنده بود، با سپاه کفر می جنگید و به امام خود ملحق می شد.

پس با این گریه، خود را به کمال و سعادت و معرفت می رساند نه اینکه بخواهد نفعی به شهید دشت کربلا رسانده باشد. همچنین این گریه، تعظیم شعائر الله و زنده نگاه دارنده مرام و مکتب اهل بیت علیهم السلام است و موجب بقای شیعه در طول قرون متمادی شده است.

ضمن اینکه فطرت و ذات انسان او را به گریه در مصیبت فقدان عزیزی وا می دارد چنانچه رسول خدا صلی الله در مرگ فرزندش ابراهیم گریست و برای برخی صحابه عزاداری کرد.

حال می پرسیم وقتی صریحا در زیارت عاشورا می خوانیم «هذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان بقتلهم الحسین صلوات الله علیه» چرا باید در عمل خود را مشابه آل زیاد و مروان و بنی امیه کنیم و برای کار خود مبنا و نظریه بتراشیم؟


📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت: عاشورا در تصوف


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
/channel/ebnearabi
@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

▪️اینجا تمامِ مصیبت است

💢.. ثُمَّ سَارَ حَتَّى نَزَلَ كَرْبَلاَءَ فَقَالَ أَيُّ مَوْضِعٍ هَذَا فَقِيلَ هَذَا كَرْبَلاَءُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ هَذَا وَ اللَّهِ يَوْمُ كَرْبٍ وَ بَلاَءٍ وَ هَذَا الْمَوْضِعُ الَّذِي يُهَرَاقُ فِيهِ دِمَاؤُنَا وَ يُبَاحُ فِيهِ حَرِيمنا.

✍🏻 وقتی امام حسین علیه السلام بِکربلا رسیدند، پرسیدند اینجا کجاست؟ گفته شد اینجا کربلاست. فرمود: بخدا اینجا روز مصیبت و بلای من واقع می‌شود، اینجا خونِ ما را می‌ریزند و حُرمتِ ما مباح شمرده می‌شود و از بین می‌رود!

📓أمالی، صدوق رحمه الله، مجلس سی‌ام (مقتل الحسین علیه السلام)

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

مضرات لافکری از زبان یک مسیحی که سابقا هندو بوده است

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

🎉🎉 برگزاری مسابقه ای به مناسبت عید سعید غدیر خم با موضوع دیدگاه سران صوفیه درباره واقعه غدیر و ولایت اهل بیت علیهم السلام

🔺 مهلت ارسال پاسخ به سوالات: تا ساعت 24 پنجشنبه 7 تیر
🔺 جوایز: 5 جایزه 500/000 تومانی و 14 کتاب با موضوع نقد تصوف (این جوایز به قید قرعه به کسانی تعلق خواهد گرفت که پاسخ صحیح را ارائه کنند)

🔺 منبع: مقالات سایت ابن عربی به آدرس: www.ebnearabi.com


📌 سوالات:
1- رویکرد سران صوفیه مانند ابن عربی و مولوی درباره غدیر خم و اهل بیت علیهم السلام را شرح دهید.
2- ولایت نوعیه در تصوف به چه معناست؟
3- دیدگاه مولوی و ابن عربی درباره خلفای اهل تسنن چه بوده است؟
4- آیا نقل فضائل اهل بیت علیهم السلام توسط سران صوفیه، می تواند حاکی از تعلق آنها به مذهب تشیع اثنی عشری باشد؟ چرا؟
5-ولایت از نگاه صوفیه چه تفاوتی با آموزه ولایت و امامت در تشیع دارد؟

📌 پاسخ های خود را به همراه نام و نام خانوادگی و شماره تماس به ادمین سایت:
@eb_admin
ارسال کنید.


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
/channel/ebnearabi
@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

🔹 عن محمّد بن عليّ‌ ، عن يحيى بن سلاّم ، عن يوسف بن يعقوب ، عن صالح بن عقبة، عن يونس الشّيبانيّ‌ قال : قال أبو عبد اللّه عليه السّلام : كيف مداعبة بعضكم بعضا؟ قلت : قليل ، قال : فلا تفعلوا فإنّ‌ المداعبة من حسن الخلق و إنّك لتدخل بها السّرور على أخيك و لقد كان رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله و سلّم يداعب الرّجل يريد أن يسرّه .

🔸 يونس شيبانى روايت كرده كه امام صادق عليه السّلام فرمودند : چگونه با يكديگر شوخى مى‌كنيد ؟ من عرض كردم : اندک . امام عليه السّلام فرمودند : اينگونه نباشيد ، شوخى از خوش‌خلقى است ، همانا تو به وسيله ی آن برادرت را شاد مى‌گردانى و رسول خدا -درود خدا بر او و خاندانش- شوخى مى‌كرد و مى‌خواست كه كسى را شاد كند.

📚اصول کافی، ج4، ص 670 و 671

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ جایگاه حج در تصوف و عرفان صوفیانه (به آتش کشیدن خانه خدا!)

گاهی نیز سران صوفیه می خواستند خانه خدا و کعبه را به آتش بکشند تا مانع این عمل عبادی و دستور الهی شوند!

از شبلی نقل شده: «وقتی او را‌ دیدند‌ پاره‌ای‌ آتش بر کف نهاده می‌دوید. گفتند: تا کجا؟ گفت: می‌دوم تا آتش در‌ کعبه‌ زنم‌ تا خلق با خدای کعبه پردازند»[21]

در احوال ابوالقاسم نصرآبادی که‌ چهل‌ حج‌ بر توکل به جا آورده بود، آمده که: «یک روز در طواف خلقی را‌ دید‌ که به کارهای دنیوی مشغول ‌بودند و با یکدیگر سخن می‌گفتند. برفت پاره‌های آتش‌ و هیزم‌ بیاورد‌. از وی سؤال کردند چه خواهی کردن؟ گفت: می‌خواهم کعبه را بسوزم تا خلق از‌ کعبه‌ فراغ آیند و به خدای پردازند»[22]



📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت: جایگاه حج در تصوف


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
/channel/ebnearabi
@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ جایگاه حج در تصوف و عرفان صوفیانه

بسیاری از سران صوفیه لااقل در ظاهر به بخشی از شریعت پایبند بودند و مراعات آن را در ابتدای سلوک لازم می دانستند. در مورد حج نیز گزارشات قابل توجهی از حج گزاردن سران صوفیه نقل ثبت و ضبط گردیده است. اما بسیاری از سران و بزرگان آنها بر اساس مبانی صوفیانه، حج بیت الله را امری ظاهری و قشری قلمداد کرده و آن را حجِّ پست همّتان می دانستند. برخی مریدان خویش را از حج منع و برخی میخواستند که بیت الله الحرام را به آتش بکشند تا از پرداختن مردم به غیرخداوند جلوگیری شود! برخی حج جدیدی برای پیروان خویش ابداع کرده و عده ای نیز به جای حج، مریدان را به زیارت قبور مشایخ می فرستادند. و در نهایت در تعدادی از گزارش ها ادعا کرده اند که خانه کعبه به استقبال یا طواف حول مشایخ صوفیه رفته است! مخالفت های صوفیان با حج هم از زوایای مختلفی صورت می گرفته است. توجه به باطن، لزوم توجه به نیازمندان، توجه به مکارم اخلاقی، پرداختن به صاحب البیت به جای بیت، لزوم توجه به امور معنوی و … از جمله توجیهاتی است که صوفیه به واسطه آنها با حج مخالفت کرده اند.

قطعا نیل به باطن حج و هر امر دینی و معنوی، در گرو بندگی واقعی حق متعال با نیات صحیح و خالص و پرداختن به دستورات خداوند متعال و اعمال عبادی و معنوی است که از جمله آنها همین سفر حج و دستگیری از فقرا و درماندگان و … است. اساسا معراج و رشد معنوی که در اسلام برای مومنان ترسیم شده، در چارچوب اعمال عبادی چون نماز و حج و ذکات و… است. و هیچ کدام از این اعمال، منافاتی با یکدیگر ندارند، بلکه همه آنها در کنار برنامه ای کامل و بی نقص را تشکیل می دهند که ضامن سعادت بشر خواهد بود.

همانگونه که یک انسان در زندگی مادی خود، به مولفه های مختلفی اعم از خوراک و پوشاک و توجه به سلامت و حتی تفریحات سالم… نیاز دارد؛ و اهمیت هر کدام از اینها، ضرورت دیگری را نفی نکرده و مانع از پرداختن به سایر موارد نخواهد شد، در امور دین نیز، هیچ کدام از دستورات خداوند و احکام شریعت، با یکدیگر تخالف و تضادی ندارند و در کنار یکدیگر، سلوک در مسیر صحیحِ بندگی حق متعال را هموار می کنند.

از طرفی دیگر، اوج معنویات و مکارم اخلاقی، پایبندی به دستورات و احکام الهی و نیز بالاترین سطح دستگیری از فقرا را در سیره و زندگانی معصومین و امیرمومنان علیهم السلام و اصحاب و نزدیکان ایشان می بینیم. در یک نمونه اهل بیت علیهم السلام سه شبانه روز طعام خود را به فقرا انفاق نمودند، و در روز سوم نیز غذای خود را به اسیری از کفار(که اهل دار الحرب بود) بخشیدند و به سبب همین بخشش و کرامت، آیات سوره انسان نازل شد: « وَيُطعِمُونَ ٱلطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِۦ مِسكِينا وَيَتِيما وَأَسِيرًا»[2]… همین امیرمومنان با آن مقام والای معنوی که احدی پس از رسول خدا به آن نمی رسد، بارها به حج خانه خداوند رفتند. امام صادق (علیه السلام) در ضمن روایتی که فضائل و خدمات ایشان را بیان می کردند، فرمودند: «وَ حَجَّ مَعَ النَبي عَشَرَ حِجَج»[3] و همچنین انفاق و رسیدگی به مستمندان و توجه توامان به اعمال عبادی و دستورات خداوند از قبیل حج و… در سیره و تاریخ زندگانی سایر معصومین علیهم السلام نیز کاملا آشکار و هویداست.



📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت: جایگاه حج در تصوف


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
/channel/ebnearabi
@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ آڈیو لیکچرز 🇵🇰

1۔ ادویتا ویدانتا اور نظریۂ وحدت الوجود – مولانا نعمت علی سدھو
https://ebnearabi.com/ur/828
2۔ مسلم فلسفے کا تعارف – ڈاکٹر سید محسن نقوی
https://ebnearabi.com/ur/821
3۔ ڈاکٹر اسرار احمد کے عقیدۂ وحدت الوجود کا رد – مولانا نعمت علی سدھو
https://ebnearabi.com/ur/816
4۔ رؤیتِ خدا ناممکن ہے – مولانا نعمت علی سدھو
https://ebnearabi.com/ur/813
5۔ کیا فلسفہ علوم کی ماں ہے؟ – مولانا نعمت علی سدھو
https://ebnearabi.com/ur/809
6۔ ابنِ عربی کے عرفان کا تعارف – مولانا نعمت علی سدھو
https://ebnearabi.com/ur/81
7۔ معاد جسمانی کی وضاحت – مولانا نعمت علی سدھو
https://ebnearabi.com/ur/71/

✨️ ابنِ عربی، عرفان اور تصوف پر تحقیقات
@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

📢 عکس‌العمل امام جواد علیه السلام، نسبت به خواننده و نوازنده موسیقی

🔻عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الرَّیَّانِ قَالَ: احْتَالَ الْمَأْمُونُ عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) بِکُلِّ حِیلَةٍ فَلَمْ یُمْکِنْهُ فِیهِ شَیْءٌ فَلَمَّا اعْتَلَّ وَ أَرَادَ أَنْ یَبْنِیَ عَلَیْهِ ابْنَتَهُ دَفَعَ إِلَی مِائَتَیْ وَصِیفَةٍ مِنْ أَجْمَلِ مَا یَکُونُ إِلَی کُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ جَاماً فِیهِ جَوْهَرٌ یَسْتَقْبِلْنَ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) إِذَا قَعَدَ فِی مَوْضِعِ الْأَخْیَارِ فَلَمْ یَلْتَفِتْ إِلَیْهِنَّ وَ کَانَ رَجُلٌ یُقَالُ لَهُ- مُخَارِقٌ صَاحِبُ صَوْتٍ وَ عُودٍ وَ ضَرْبٍ طَوِیلُ اللِّحْیَةِ فَدَعَاهُ الْمَأْمُونُ فَقَالَ یَا أَمِیرالْمُؤْمِنِینَ إِنْ کَانَ فِی شَیْءٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا فَأَنَا أَکْفِیکَ أَمْرَهُ فَقَعَدَ بَیْنَ یَدَیْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) فَشَهَقَ مُخَارِقٌ شَهْقَةً اجْتَمَعَ عَلَیْهِ أَهْلُ الدَّارِ وَ جَعَلَ یَضْرِبُ بِعُودِهِ وَ یُغَنِّی فَلَمَّا فَعَلَ سَاعَةً وَ إِذَا أَبُو جَعْفَرٍ لَا یَلْتَفِتُ إِلَیْهِ لَا یَمِیناً وَ لَا شِمَالًا ثُمَّ رَفَعَ إِلَیْهِ رَأْسَهُ وَ قَالَ اتَّقِ اللَّهَ یَا ذَا الْعُثْنُونِ قَالَ فَسَقَطَ الْمِضْرَابُ مِنْ یَدِهِ وَ الْعُودُ فَلَمْ یَنْتَفِعْ بِیَدَیْهِ إِلَی أَنْ مَاتَ قَالَ فَسَأَلَهُ الْمَأْمُونُ عَنْ حَالِهِ قَالَ لَمَّا صَاحَ بِی أَبُو جَعْفَرٍ فَزِعْتُ فَزْعَةً لَا أُفِیقُ مِنْهَا أَبَداً.

✍🏻 محمّد ریّان گوید: مأمون ملعون انواع حیله‌ها را برای تخریب حضرت جواد علیه السّلام بکار بست و از آن‌ها چیزی بدست نیاورد. چون درمانده شد و خواست دخترش را به ازدواج ایشان درآورَد، به دویست دختر از زیباترین‌هاشان، به هرکدام جامی که گوهری در آن بود داد تا به پیشواز حضرت جواد علیه السّلام به هنگام نشستن در جایگاه بروند. حضرت به آنان توجّهی نکرد. در این میان مردی بود که به او «مخارق» می‌گفتند. آوازه خوان و تار و ضرب‌نواز بود و ریشی دراز داشت. مأمون او را دعوت کرد. او گفت: ای امیرالمؤمنین، اگر در چیزی از کار دنیا باشد، موضوع را درست می‌کنم. آنگاه در برابر حضرت جواد علیه السّلام نشست. سپس از گلویش صدایی درآورد که اهل خانه گٍرد آمدند و به نواختن و آوازخوانی آغاز کرد. ساعتی چنین کرد و حضرت جواد علیه السّلام توجهی به او نداشت و نه به چپ و نه به راست اصلا نگاهی نمی‌کرد. سپس حضرت بسوی او سر بلند کرده و فرمودند: ای ریش‌دراز، از خدا پروا کن! سپس ضرب و تار از دست او افتاد و تا زمانی که مُرد دیگر دستش به کار نرفت و از کار افتاد. مأمون از حالش پرسید. او گفت: وقتی محمد بن علی علیهم السلام بر من فریاد کشید چنان هراسیدم که هرگز از آن بهبود نمی‌یابم.

📚 الکافی، ط_الاسلامیه، ۱/۴۹۴

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

🏴 امام جواد علیه السلام فرمودند:

العامِلُ بِالظُّلمِ وَ المُعینُ لَهُ وَ الرّاضی بِهِ شُرَکاءُ؛

انسانِ ظالم،
یاور و یاری کننده ی او
و راضی به کارِ او
جملگی شریکِ یکدیگرند ...

📗 کشف الغمّه/ جلد 2/ صفحه 348

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

#ذکر #ادای_قرض

🔻 دستورالعملی از امام جواد علیه السّلام برای ادای قرض

👈🏻 اسماعيل بن سهل گويد: به امام جواد عليه السّلام طىّ نامه‌اى نوشتم: به راستى كه قرض سنگينى بر گردن من است. حضرت در پاسخ فرمودند: بسيار استغفار كن، و زبانت را با خواندن سورۀ قدر تازه نگهدار. ( مداومت داشته باش)

📚 الکافی، ج ۵ ص ٣١٦

@herz_asemani

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ آثار مداومت بر زیارت عاشورا

روايتي از امام صادق (علیه السلام) به صفوان است که حضرت در آن مي‌فرمايند:
زيارت عاشورا را بخوان و بر آن مواظبت کن، به‌درستي که من چند خير را براي خواننده آن تضمين مي‌کنم، اول زيارتش قبول شود. دوم سعي و کوشش او مشکور باشد. سوم حاجات او هرچه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و نااميد از درگاه او برنگردد زيرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد.

📚 طوسى، محمد بن الحسن‏، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، مؤسسه فقه الشيعة، بيروت، ج‏۲، ص: ۷۸۱

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ علمِ حضوری کا مفروضہ اور نوصدرائی فلسفی – ڈاکٹر سید علی طاہری خرم آبادی 🇵🇰

▫️ مقدمہ
▫️ حصولی علوم کی حضوری علوم سے وابستگی
▫️ بدیہیاتِ اولیہ کا علمِ حضوری سے رجوع
▫️ خاتمہ
▫️ فہرست منابع
🔹 مآخذ

📌 https://ebnearabi.com/ur/803/


@ebnearabi

Читать полностью…

پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف

⭕️ گزارشی از ارائه دکتر محمد تقی سبحانی در مدرسه بهاره تصوف پژوهی: «درنگی در نظریه وحدت وجود؛ پیشینه، ادله و نقدها»

موضوع ارائه ایشان «درنگی در ادله عقلی وحدت وجود» بود. در ابتدا ضمن اشاره به ایهام و ابهام موجود در افکار و انظار متصوفه، نکاتی درباره ضرورت و اهمیت مطالعه انتقادی اندیشه های صوفیه بیان کرده و سپس به دو خوانش اصلی از خداشناسی صوفیه یعنی «وحدت شهود» و «وحدت وجود» اشاره و تمرکز بحث خود را بر روی «وحدت شخصی وجود» قرار دادند.

حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدتقی سبحانی، به جایگاه وحدت وجود در عرفان و تصوف پرداخته و از کیفیت مواجهه فلاسفه شیعی با این نظریه سخن گفتند. سپس بحث را با گزارش هشت دلیل عقلی وحدت وجود و نقد آن در کلمات استاد جوادی آملی پیش برده و خاطر نشان ساختند که از نگاه آقای جوادی آملی، تنها دو دلیل عقلی یارای اثبات وحدت وجود را دارد که ایشان ضمن تبیین این دو دلیل به نقد و ارزیابی آنها پرداختند. مدیر موسسه معارف اهل بیت علیهم السلام، در خاتمه بحث خود، اقامه برهان عقلی بر وحدت شخصی وجود را محال خوانده و این قول را مطابق نظر و رای خود مشاهیر صوفیه دانستند که برای معرفت و اثبات نظریه وحدت شخصی وجود تنها از مسیر کشف و شهود قلبی حرکت کرده اند.


📌مشاهده گزارش کامل و دانلود فایل های صوتی در سایت



🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
/channel/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi

Читать полностью…
Подписаться на канал