dr_lashkarbolouki | Неотсортированное

Telegram-канал dr_lashkarbolouki - مجتبی لشکربلوکی

29423

مسافر، مشاور و مدرس سهم من از توسعه ایران شاید این کانال باشد. پایگاهی برای انتشار نوشته ها، گزارش ها و رخدادها حوزه های مورد علاقه: استراتژی، سرمایه گذاری، توسعه ⏺رئیس هیات مدیره مدیریت سرمایه دایموند

Подписаться на канал

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️این زن نگاه نکرد، شروع کرد و سپس ...
مجتبی لشکربلوکی

این فیلم ضبط شده از یک رخداد واقعی را نگاه کنید.
دقت کنید
▫️چگونه کسانی شروع کردند،
▫️چگونه کسانی پیوستند
▫️و چگونه یک موقعیت پیچیده، به سامان رسید.

آینده جامعه را کسانی می سازند که
▫️امیدوارند
▫️کنشگرند (در دایره امکان دست به اقدام می زنند)
▫️خود تعمیم یافته دارند (وجودشان را در خود محدود نکرده اند)
▫️مسئولیت پذیرند (در قبال جامعه احساس مسئولیت می کنند).

همانگونه که در کتاب استراتژی توسعه ایران گفته شده باید از نسل توسعه خواه به نسل توسعه آگاه و توسعه آفرین گذر کرد.


@Dr_Lashkarbolouki
دسترسی به تمام جستارها، محتواهای صوتی و تصویری و گزارش های رایگان
yek.link/Lashkarbolouki

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔳⭕️ در سال جدید مطالب بی شناسنامه را فوروارد نکنیم!

مطلبی در شبکه های اجتماعی در حال نشر است که این گونه شروع می شود.
نوشته آقای لشکربلوکی در جواب یکی از دوستان که برای وی پیام تبریک نیمه شعبان را فرستاده بود.

«عرض ارادت
در خصوص پیام جناب عالی گفتم اگر جواب حضرت عالی را ندهم بی احترامی است و لذا در خصوص پیام های مذهبی، تبریک میلاد های مذهبی و آنچه که مربوط به مذهب می شود نکته ای خواستم عرض کنم برای روشنگری، ضمن احترام به عقاید و اندیشه آدم ها و معتقدین -- معتقدم که ...»

بقیه مطلب را نیاوردم چون آوردن آن منجر به بازنشر یک مطلب ناصواب (البته از نظر حقیر) می شود. به کرات پرسش شده آیا این نوشته را تایید می کنم یا نه؛ به عرض می رسانم:

۱) نمی دانم کدام عزیزی چنین مطلبی نوشته. هر چند تصریح نشده که فرد مذکور مجتبی لشکربلوکی است ولی برخی عزیزان فکر کرده اند که احتمالا آن لشکربلوکی من بوده ام.

۲) به هیچ وجه این نوشته حقیر نیست احتمالا لشکربلوکی دیگری بوده. فقط یک لشکربلوکی که وجود ندارد!

۳) آن عزیزانی که از نزدیک مرا می شناسند که هیچ. برای دوستانی که مرا نمی شناسند تصریح می کنم که این مطلب ربطی به باورهای حقیر ندارد. بخشی از باورهای من اینجا آمده. پیش تر در یکی از نوشته هایم آورده بودم که《کسانی که مرا می شناسند می دانند آدم مذهبی هستم کمی هم سنتی. (البته لزوما آدم خوبی نیستم ولی دست کم دل در گرو مذهب دارم)》و همچنان به کارکرد دین داری راستین و عقلایی باور دارم.

۴) اکنون بیش از ده سال است که می نویسم و هر چه باور داشته ام یا به عقلم رسیده را به صورت عمومی در شبکه های اجتماعی یا کتاب ها یا مقالات منتشر می کنم. نمی گویم هر آنچه نوشته ام درست است ولی دست کم مکتوب است و شناسنامه دار. به هر مطلب بی شناسنامه ای اعتنا نکنید. و مهم تر آنکه «اخلاق ایجاب می کند هر مطلب بی شناسنامه ای را فوروارد نکنیم

از خداوند برای خودم و شما رستگاری آن جهانی و شادکامی این جهانی آرزومندم.

@Dr_Lashkarbolouki

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️بالاخره امیدوار باشیم یا نه؟ جواب: پارادکس استاک دیل
مجتبی لشکربلوکی

این روزها زیاد از هم می پرسیم که بالاخره اوضاع مملکت چه می شود؟ امیدوارم باشیم یا نه؟ حق می دهم که افراد این سوال را بپرسند، اما باید بگویم که این سوال احتمالا اشتباه است. چرا؟ توضیح می دهم.
تعریف امید چیست؟ امید یعنی حس انتظار مثبت (توقع) رخداد چیزی یا دستیابی به چیزی یا ممکن دانستن وقوع چیزی یا تحقق چیزی یا دستیابی به چیزی. دقت کردید؟ اصولا «امیدواریِ صرف» معنا ندارد. بلکه باید بگوییم که آنچه در مورد آن صحبت می کنیم چیست. امید به چه چیزی؟ بنابراین من هم امیدوارم و هم ناامید. بگذارید دو مثال بزنم: من به کارآفرینان وطن پرست این سرزمین امیدوارم. اما در عین حال به سیاست مداران سنتی امیدوار نیستم. این باعث شده است که کمتر حرص بخورم، و بدانم که نقطه تمرکزم را کجا بگذارم.
پس امیدواری تنها معنا ندارد بلکه امیدواری به الف و ناامیدی از ب معنادار است. اما حالا سوال پیش می آید که آیا برآیند این ناامیدی ها و امیدواری ها به امور مختلف، چه می شود؟ به آینده کلان ایران امیدوار بمانیم یا نه؟
برای پاسخ به این سوال از مفهوم پارادکس استاک دیل استفاده می کنم. این مفهوم را جیم کالینز، استاد برجسته دانشگاه استنفورد وارد ادبیات مدیریت کرد. استاک دیل، مدیر یک شرکت چند میلیارد دلاری نیست. بلکه استاک دیل نام بلندپایه ترین افسر نظامی است که در جنگ ویتنام اسیر شد. بیش از ۷ سال اسیر بود و در یکی از اردوگاه‌های زندانیان جنگی. شکنجه‌های وحشتناکی را در آن‌جا تجربه کرد. بدون حقوق انسانی، بدون تاریخ آزادی، بدون پشتیبانی. او نه تنها در آن شرایط دوام آورد که جان بسیاری را نجات داد. یک سیستم ارتباطی رمزی بین اسرا درست کرد. برای آنکه اعتراف اجباری نکند صورتش را با تیغ برید و اطلاعات را به صورت محرمانه برای کشورش ارسال می کرد و ... جیمز کالینز با او مصاحبه ای کرد و از او پرسید «چه کسانی در آن سختی‌ها دوام آوردند و چه کسانی دوام نیاوردند و نابود شدند؟»

پاسخ او تکان دهنده بود: خوش بین ها در هم شکستند! کسانی که منتظر بودند به زودی اتفاق مثبتی بیفتد و آن‌ها از این مهلکه رها شوند. خوش‌بین‌ها می‌گفتند: حتماً این کریسمس آزاد می‌شویم و به خانه بازمی‌گردیم. کریسمس می‌رسید و آن‌ها آزاد نمی‌شدند. بعد می‌گفتند دیگر حتماً تا عید پاک [چند ماه بعد] خلاص خواهیم شد.» عید پاک هم می‌رسید و اتفاقی نمی‌افتاد. تکرار این رویه باعث می‌شد که در هم بشکنند و به تدریج از درون فرو بریزند.
چرا پروفسور کالینز نام این پدیده را پارادکس گذاشته است چون می گوید که امیدواری مثبت باید کنار دیدن واقعیت های منفی باشد. از این جهت پاراداکس است که یک امر منفی (واقعیت های مهلک) کنار یک امر مثبت (امیدواری) قرار می گیرند و همزمان با هم پیش می روند. بدبینی و امیدواری.

☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
اگر بخواهم آنچه آموختم را فرموله کنم چنین می گویم:
۱) امیدواری بدون زمان: مهم ترین آموزه ای که پارادکس استاک دیل برای من داشت این است که امیدواری بدون زمان داشته باشم. امیدواری بدون زمان یعنی انتظار برای بهبود در آینده ای که نمی دانم چه زمانی فرا می رسد. امیدواری (انتظار) بدون زمان به تنهایی و بدون دو آیتم بعدی بی معناست.

۲) هم‌پذیری اکنون و آرمان: به همان اندازه که ندیدن واقعیت های تلخ، احمقانه و کشنده است، نداشتن امید و نااستواری نیز ابلهانه و کشنده است. با چشمی به شرایط اسفناک موجود نگاه می کنم و با چشمی دیگر به آینده مطلوب مستتر در وضعیت فعلی.

۳) اقدام در دایره امکان: استاک دیل چه کرد؟ فقط امیدوار بود؟ نه! زبان رمزنگاری شده بین اسرا ایجاد کرد. به سایر اسرا آموزش داد که چگونه در مقابل شکنجه ها دوام بیاورند، زنده بمانند و اعتراف هم نکنند. اطلاعات محرمانه به کشور می فرستاد. روحیه می داد. او آنچه ممکن بود را انجام می داد.

پاراداکس استاک دیل نه تنها در مورد ایران که در مورد آینده جهان نیز الهام بخش است. پایان این جهان زیباست. می توان سه گانه معنوی «انتظار، نجات، موعود» را با امیدواری بدون زمان و اقدام در دایره امکان ترکیب کرد. حال ایران ما خوب نیست. جهان نیز از جنگ، تنش و ظلم و تجاوز رنج می‌برد (=واقعیت های تلخ) اما می توان امیدوارانه در دایره امکان آنچه می توانيم، انجام دهيم و سعی کنيم جهان را اندکی فقط اندکی بهتر از آنچه تحویل گرفته ايم تحویل دهيم. هیچ کدام از کارهای ما گم نمی شوند. جهان بی حافظه نیست. هر کنشی که امروز انجام می دهيم با زنجیره بی نهایتی از روابط علت معلولی به پایان جهان متصل است. می توان با همین خرده اقدامات و انتظار فعال در پایان زیبای جهان و آینده مطلوب ایران حضور داشت. می توان یک منجی کوچک بود. می توان جاودانه شد.

@Dr_Lashkarbolouki

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔳⭕️گزارش تحلیلی ده ساله مسکن با عنوان سرمایه گذاری هوشمندانه در املاک و مستغلات منتشر شد

◻️در این گزارش قیمت مسکن در تهران با استانبول، کانادا (ونکور)، لندن، لس آنجلس و نیویورک مقایسه شده

◻️بازده سرمایه گذاری در مسکن در مقایسه با سایر بازارها تحلیل شده

◻️همچنین مشخص شده که قیمت زمین و مسکن در ماه های مختلف سال چگونه است؟

◻️مشخص شده که کدام شهرها بیشترین رشد قیمت را داشته اند

این گزارش توسط کارگزاری املاک و مستغلات دایموند تهیه شده


وبسایت دایموند برای گزارش های تکمیلی
www.DiamondCMG.com

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️روایت ایران: نظریه کتری جوشان، چرا ایران ژاپن نشد؟ و گذشته و حال و آینده ایران
مجتبی لشکربلوکی
به دعوت مجموعه وزین ایران پایدار در مورد ایران و آینده آن صحبت کردم.
دیدن فیلم در آپارات
دیدن فیلم در یوتیوب

توصیه می کنم مجموعه روایت های ایران را بشنوید و ببینید

☑️⭕️زمان های مهم
3:30 چیز خاصی در زندگی ام وجود نداره و معمولی ام
15:15 چگونه می توان ایران را تعریف کرد؟
15:45 چرا ایران هر از تعریفی فرار می کند؟
23:15 سوال دوم: وضعیت فعلی ایران بر اساس 5 شاخص مهم نیابتی و ترکیبی
30:15 مهاجرت و فرزندآوری و مقایسه پیر شدن ایران و اروپا و آینده خطرناک این روند
33:07 مقایسه سرمایه گذاری خارجی ایران و آلمان
34:00 شاخص فلاکت ایران و آلمان
35:00 شاخص درآمد سرانه ایران و آلمان
37:00 در کجای جهان ایستاده ایم
39:15 جنبه امیدوارکننده ایران
41:40 نظریه کتری جوشان
48:00 سوال سوم: چرا به این جا رسیدیم؟
1:22:30 مقایسه ایران و ژاپن از منظر تاریخ و جغرافیا
1:49:48 سوال چهارم: چه می توان کرد؟

روایت های اساتیدی چون شروین وکیلی، پرویز پیران، داریوش فرهود و... را در این کانال می یابید
@Iranepaydar_Official

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️رویای ایران؛ تصویر مشترک از ایران آینده

تا کنون بیش از ۱۴۵۰ نفر به طرق مختلف در نظرسنجی «رویای ایران؛ تصویر مشترک از ایران آینده» نظر داده اند. شما هم براحتی می توانید با ۵ دقیقه وقت گذاشتن نظر موافق یا مخالف خود را در مورد بیست ایده/تصویر از ایران آینده به اشتراک بگذارید. نتایج نظرسنجی (میزان موافقین و مخالفین هر کدام از ایده ها) تبدیل به یک گزارش و منتشر خواهد شد.
وارد این صفحه شوید: لینک

survey.porsline.ir/s/Vm0mAOOC

یادآوری: ممکن است زمانی که فیلترشکن روشن است صفحه باز نشود

رویای ایران حق ما و متعلق به همه ماست. در این رویا نقش آفرین باشیم

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️ایران مطلوب من این شکلی است! ایران شما چه شکلی است؟ قسمت دوم

۱۱. در ايران مطلوب من سرمایه گذاران، کارخانه داران، کارآفرینان نه زالو هستند و نه زالو صفت . سوخت موتور رشدند و هر چه سود کسب کنند در چارچوب اخلاق و قانون، نوش جانشان. کارآفرین و سرمایه گذار حرمت دارد و سرمایه امنیت.

۱۲. در ايران مطلوب من تمام پرداخت های ما به دولت (مالیات و عوارض) مبتنی بر اطلاعات و شرایط ما منصفانه است و تمام دریافتی های ما از دولت (یارانه و کمک) بر اساس اطلاعات و شرایط اختصاصی. دولت با چشمان کور نه یارانه می دهد و نه مالیات می ستاند. کشورداری مبتنی بر داده!

۱۳. در ایران مطلوب من تامین آموزش و بهداشت به عهده دولت است اما تولید آن نه. دولت سازوکارهای تولید خدمات آموزشی و بهداشتی را تضمین می کند ولی تولید آن بر عهده دولت نیست. دولتی که خودش بهداشت و آموزش ارایه کند هیچ گاه داور و ناظر بی طرفی نیست. چون اگر نقصی باشد خودش مقصر است آنگاه به چه کسی باید شکایت برد؟
۱۴. در ایران مطلوب من قیمت گذاری دولتی نه یکباره که به صورت تدریجی رو به کاهش است. قیمت همه چیز واقعی خواهد شد به ویژه برق، گاز، آب، نفت، بنزین و نان و دارو و ارز و کار. برای همه این ها، بازارهای متشکل، منصفانه، شفاف و رقابتی شکل خواهد گرفت. این باعث می شود اولا: همه به اندازه و درست مصرف کنیم. ثانیاً: اینگونه نباشد که برق ارزان را یک نفر بیست برابر من مصرف کند. سهم او از یارانه مفت و مجانی دولت بیست برابر من باشد. ثالثاً: دولت بتواند به همه یارانه نقدی مستقیم بر اساس اعضای خانوار بدهد و نه یارانه نقدی غیرمستقیم که پولداران به مراتب بیش از فقرا سهم ببرند.

۱۵. در ايران مطلوب من نه عمامه پرانی داریم و نه بریدن کراوات! تنوع پوشش با رعایت عرف و اخلاق، آزاد و محترم است. چه زیباست اگر استاد کرد/بلوچ ما با لباس زیبای کردی یا بلوچی یا ... تدریس کند و وزیرر سیستانی ما با لباس محلی در هیات دولت حضور یابد.

۱۶. در ایران مطلوب من آموزش و پرورش «دیپلمه تست زن» و دانشگاه «مدرک دار مدعی» تولید نمی کند بلکه شهروند باشعور منتقد قاعده پذیرِ تیزبینِ مشارکت‌ورزِ توسعه‌آفرین پرورش می‌دهد.

۱۷. در ایران مطلوب من در مهم‌ترین صندوق‌های بیمه تامین اجتماعی و بازنشستگی، تصمیم گیران اصلی مستمری بگیران و بیمه پردازان هستند و نه دولت! صندوق های متعدد وجود دارد و مردم آزادند که به هر کدام بپیوندند.

۱۸. در ایران مطلوب من، حق مالکیت کاملا رعایت می شود و همین باعث می شود که انگیزه ها فوران کند: ایده، کسب وکار، زمین، سهم در یک استارت آپ، کدی که نوشته می شود، آهنگی که خوانده می شود، فرمولی که کشف می شود، همه و همه محترم و مطمئن هستند و باعث می شود که من براحتی سرمایه گذاری کنم و نگران ایده خواری، زمین خواری، شرکت خواری و سودخواری نباشم. نگران تصاحب و تعرض نباشم و اگر هم تصاحب و تعرضی چه از سوی حکومت و چه از سوی مردم رخ داد، می توانم با خیال راحت و سهولت اعاده مالکیت کنم.

۱۹. سیاست‌های یک‌شبه نداریم. آنقدر یک‌شبه که حتی رئیس جمهورش هم جمعه متوجه شود!

۲۰. تنها چیزی که آزادی را محدود می کند قانون است و قانون، به صورت جمعی، عقلایی و آزادانه نوشته می شود و تغییر می کند. قانون هم آزادی بخش است و هم محدودکننده آزادی. در عوض آنچه به قانون مشروعیت می بخشد همین آزادی است؛ قانونی که در فضای آزاد و مشارکتی تدوین و تصویب می شود. قانون آزادی را حراست می کند و آزادی به قانون مشروعیت می بخشد.


هر چه فکر می کنم در می یابم که ایران مطلوب من گام به گام بدست می آید و هیچ میانبری برای تحقق یکباره آن نیست.

می دانم با برخی از جملات من مخالفی، براحتی مخالفت خود را در این صفحه ابراز کن. رویای مشترک با «گفتگوی انتقادی محترمانه» شکل خواهد گرفت. در ضمن در انتهای پرسشنامه بنویس ايران مطلوب تو چه شکلی است؟

صفحات مجتبی لشکربلوکی در اپلیکیشن بله I تلگرام I اینستاگرام I لینکدین

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

✔️رازهای بدهی بردگی بربریت
در کتاب استاندارد دستوری به ترجمه دکتر امیرحسین خالقی

این کتاب، کتابی است جالب و جنجالی در باب مهمترین اسلحه لویاتان دولت: پول!

نکته مهم: کتاب توزیع عمومی ندارد و فقط از لینک‌های زیر قابل خریداری است.

لینک۱
لینک۲

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

سلام!
حال همه‌ ما خوب است
ملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور،
که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گويند
.....
نه ری‌را جان
نامه‌ام بايد کوتاه باشد
ساده باشد
بی حرفی از ابهام و آينه،
از نو برايت می‌نويسم
حال همه‌ ما خوب است
اما تو باور نکن

تکه هایی از شعری از سیدعلی صالحی که این روزها ....

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️کتاب چرا ایران عقب ماند؟ چگونه پیشرفت کنیم؟ تجدید چاپ شد و اکنون موجود است.
هم اکنون امکان خرید و ارسال پستی وجود دارد.
ثبت سفارش در تلگرام
@NashrShams
شماره تماس
۰۹۱۰۱۹۳۲۱۱۴
۰۲۱-۸۸۷۵۵۸۹۴
منافع فروش این کتاب صرف امور عام المنفعه و فرهنگی خواهد شد.

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔳⭕️ببار ای برف!
ببار ای برف سنگین بر مزارش
بر مزار آرزوهایی که هرگز محقق نشدند

گاهی اوقات تنها کار شاید این باشد که به یک موسیقی گوش داد، گریه کرد و گریه کرد و باز هم گریه کرد خالی شد و لیست آرزوها را آپدیت کرد و آماده شد برای جنگیدن بخاطر تحقق شان. زندگی بی رویا می شود زنده ماندن.
هر انسان یک رویای شخصی و هر جامعه یک رویای مشترک نیاز دارد! هیچ کس نمی تواند رویاپردازی را از ما بدزدد.

مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️ایران شبیه این بازیکن است
مجتبی لشکربلوکی

اگر بخواهم در مورد ایران یک مثال از جهان فوتبال بیاورم این فیلم شاید یکی از بهترین تشبیه ها باشد. کشوری که افت و خیز دارد. زمین می خورد، بلند می شود. شرایط دشواری دارد. لحظاتی در تاریخ پیش می آید که همه می گوییم دیگر پویش و کوشش ایران به پایان رسید اما معجزه وار دوباره جان می گیرد! ققنوس وار از خاکستر برمی خیزد و در نهایت به آنچه لایق آن است خواهد رسید.
به این افت و خیز زیبا، این سخت جانی و این بی تابی، این پیچش تن و جوشش جان می گویم «رقص توسعه» (Dance of Development)
پایان این رقص زیباست!
@Dr_Lashkarbolouki

صفحات در اپلیکیشن بله I تلگرام I اینستاگرام I لینکدین

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️ایران؛ تنهاترین نهنگ ۵۲ هرتزی
مجتبی لشکربلوکی

بگذارید با یک پدیده غم انگیز و جالب شروع کنم. در دهه نود صدایی در اقیانوس ها ضبط شده بود که کمی عجیب بود. بعد از بررسی های متعدد به این جمع بندی رسیدند که این صدای یک نهنگ است. ماجرا هم این است که نهنگ های آبی صدایشان بین ۱۰ تا ۳۹ هرتز است و اما صدای این نهنگ ۵۲ هرتز است و به همین خاطر توسط دیگر نهنگ ها شنیده نمی شود. این نهنگ به خاطر آن که نمی تواند در محدوده فرکانسی دیگر نهنگ ها صحبت کند به تنهایی برای جفتی که هرگز نخواهد یافت آواز خواهد خواند و به تنهایی و به دور از جمع و در مسیری متفاوت با حرکت سایر نهنگ‌ها حرکت خواهد کرد.
صدای این نهنگ دست مایه ساخت موزیک های مختلفی هم شده است. صدای تنهایی او پس زمینه موسیقی ها شده است (اینجا می توانید یک نمونه از این آهنگ ها را گوش دهید)


☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
مهم نیست که چه نغمه ای می خوانی و از چه چیزی صحبت می کنی، مهم نیست که چقدر زیبا می خوانی، مهم نیست که چقدر حرف های درستی می زنی، مهم این است که چقدر حرف های تو شنیده و فهمیده می شود. مهم این است که در جامعه جهانی چند کشور با تو همراه می شوند.
برداشت من از وضعیت ایران امروز این است که ما شده ایم یک نهنگ ۵۲ هرتزی با نغمه هایی آرمانی اما نشنیدنی و نفهمیدنی. مرتب نباید بگوییم که جهان دچار اختلال شنیداری است به این فکر کنیم که ما اختلال گفتاری داریم. چند کشور در جهان هستند که ما را همراهی می کنند؟ با چند کشور جهان رابطه استراتژیک داریم؟
نمونه موردی: چین با عربستان یک توافق نامه بلندمدت جامع ایجاد کرد. در آن در مورد جزایر سه گانه ایرانی صحبت کرد و ده ها نکته دیگر. و ما اکنون در شوک به سر می بریم که چرا چین چنین کرد؟ شریک استراتژیک ما، چین عزیز چرا وارد چنین تفاهماتی شد. مساله این است که تبدیل شده ایم به یک نهنگ ۵۲ هرتزی!
کمی در مورد واقعیت ها بدانیم: تجارت خارجی چین ۶ هزار میلیارد دلار است. سهم ایران چقدر است؟ ۲۰ میلیارد دلار. اندازه تجارت خارجی آمریکا با چین چقدر است؟ ۶۵۰ میلیارد دلار (۳۲ برابر ما). همین عربستان ۸۷ میلیارد دلار تجارت خارجی با چین دارد. یعنی ۴.۵ برابر ایران. بنابراین اینکه انتظار داشته باشیم چین بخواهد تجارت ۶ هزار میلیارد دلاری خود را در پای ۲۰ میلیارد دلار بسوزاند سخت در اشتباهیم. شاید چین شریک استراتژیک ما باشد اما واقعیت تلخ ابن است که ما شریک استراتژیک چین نیستیم.

تجویز راهبردی چه می تواند باشد؟
روزگاری مطرح می شد که برخی می خواهند در حوزه سیاست داخلی چین را الگوی خود قرار دهند به نظرم آدرس اشتباهی داده شده. آنچه باید از چین آموخته شود سیاست خارجی است و نه داخلی. در سیاست خارجی مانند چین عمل کنیم؛ چین در حوزه سیاست خارجی کاملا پراگماتیک (عمل گرا)، غیرایدئولوژیک (غیرآرمان گرا) و معامله‌‌‌گرایانه (منفعت گرا) عمل می کند.هر کشوری که توان خلق منفعت اقتصادی بیشتری برای چین داشته باشد چین با آن ها می بندد! همین! در کنار سه گانه عملگرایی منفعت گرایی و غیرارمان گرایی تنها چیزی که ما را باید محدود می کند چارچوب اخلاقی است. یعنی سیاست خارجی ما نباید مخالف اخلاق باشد.
یکی از سفرای ایران در چین می گفت در جلسات متعددی که با چینی ها از ادارات و سازمان ها و موسسات مختلف داشتم یک حرف به طرز تعجب آوری تکرار و تاکید می شد و آن اینکه استراتژی ما این است که تا ۵۰ سال اقتصاد در اولویت باشد و سیاست خارجی ما کاملا بر اساس منافع اقتصادی تنظیم شود. ما روابط مان را با تک تک کشورهای جهان بر اساس اقتصاد تنظیم می کنیم و نه برعکس. حتی بازه ۵۰ سال هم در گفته ها یکسان بود.
نظام جهانی، منافع متقابل را می فهمد. نه دوستی دیرینه، نه سابقه و گذشته، نه ایدئولوژی، نه همسایگی هیچ کدام معیار اول تصمیمات سیاست گذاری خارجی نیست. بنابراین کشوری که در این جهان با زبانی دیگر (فرکانسی دیگر) صحبت کند کشوری تنها (نهنگ ۵۲ هرتزی) خواهد بود. نهنگ های تنها سرنوشت غم انگیزی دارند.


@Dr_Lashkarbolouki
سایر صفحات مجتبی لشکربلوکی در اپلیکیشن بله I تلگرام I اینستاگرام I لینکدین

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️شهروند باشعوری باشیم!
دکتر ابوذر سمیعی و مجتبی لشکربلوکی

هیچ حواسمان نبود! در هیاهوی اعتراضات و هیجان جام جهانی چیزی که فراموش شد این است که روز جهانی معلول بود و ما هیچ توجهی نداشتیم. امسال هم آمد و رفت و ما هنوز رفتارمان با معلولان همانند سال پیش است.
یک آمار تکان دهنده و عجیب: بر اساس آمارهای جهانی، حدودا 15% هر جامعه را افراد دارای معلولیت تشکیل می‌دهند؛ یعنی از هر 6 نفری که در اطراف شما هستند، یک نفر دارای نوعی از معلولیت است. اما تا کنون از خودمان پرسیده ایم که آیا این افراد در جهان واقعی نیز به همین میزان مشاهده می‌شوند؟ چرا معلول ها کمتر دیده می شوند؟ یکی از دلایلش می تواند این باشد: ما به گونه ای رفتار می کنیم که آن ها کنار گذاشته شده اند. مبلمان شهری، معیارهای استخدامی، شرایط کاری، خیابان، اتوبوس، مترو و سایر فضاهای عمومی برای شهروندان معلول دسترس‌پذیر نیست. با این شرایط آن ها امکان یا توان خروج از خانه را ندارند. این وضعیتی است که توسط همه افراد جامعه به شهروندان دارای معلولیت تحمیل شده. همین من و شما. یک بار دیگر جمله قبل را بخوانید. ما برای عدالت فریاد می کشیم اما خودمان .... یادمان باشد معلولیت امری اجتماعی است و نه یک مساله فردی.

☑️⭕️تجویز راهبردی:
برای شروع این پنج نکته را رعایت کنیم.
▫️ موانع فیزیکی برای افراد دارای معلولیت ایجاد نکنیم!
اگر طراح یا مهندس ساختمان هستیم، در طراحی مان حتما استانداردهای دسترس‌پذیری را رعایت کنیم.
هرگز خودرو‌مان را در پارکینگ ویژه معلولان پارک نکنیم. همچنین وسیله نقلیه‌مان را در پیاده رو یا در مقابل پل قرار ندهیم.
موزاییک‌های برجسته زرد رنگ وسط برخی پیاده‌روها، مسیر ویژه نابینایان است. از قرار دادن وسایل در این مسیر خودداری کنیم.
به هنگام نصب داربست در پیاده‌رو، حتما آن را ایمن کنیم تا افراد دارای آسیب بینایی با آن برخورد نکنند.

▫️ خیره نشویم!
اندک بودن میزان حضور افراد دارای معلولیت در جامعه باعث شده آنها متفاوت به چشم بیایند و بیشتر از دیگران تحت نظر باشند. برخی افراد با حسن نیت آنها را رصد می‌کنند تا اگر نیاز به کمک داشتند اقدام کنند. حواسمان باشد به هر دلیلی به آنها خیره شویم، شدیداً آنها را مورد آزار قرار می‌دهیم و احتمال حضور دوباره آنها را در مجامع عمومی کمرنگ‌تر می‌کنیم.

▫️ ترحم نکنیم!
شاید برای بسیاری، تشخیص مرز میان ترحم و کمک و همدلی به راحتی ممکن نباشد. در همدلی، نوعی برابری نهفته است اما در ترحم، نگاه از بالا به پایین. گویی با ترحم، به طور ضمنی به فرد دارای معلولیت القاء می‌شود که تو ناتوان و محکوم به شکستی. محبت اغراق شده، لطف بی‌جا، نادیده گرفتن بی دلیل یک اشتباه، کمک ناخواسته و بیش از حد یا وابسته کننده، صحبت کردن با لحنی متفاوت و کودکانه و ... مصداق‌های بارز ترحمند. در مواجهه با افراد دارای معلولیت، خودتان باشیم همین!

▫️ حریم شخصی شان را رعایت کنیم!
برخی از ما تصور می‌کنیم به هنگام روبرو شدن با افراد دارای معلولیت اجازه دارند از خصوصی‌ترین مسائل آنها سوال بپرسند. اینکه یک فرد معلول چگونه و از چه زمانی دچار معلولیت شده؛ برای رفع این موضوع چه کارهای درمانی انجام داده؛ شاغل یا متاهل است و آیا اعضای خانواده‌اش هم معلولیت دارند یا نه، به ما مربوط نیست! این را بفهمیم!

▫️ از خرافات بپرهیزیم!
این‌که برخی فیلم‌سازان و نویسندگان برای تأدیب شخصیت منفی داستان، او را دچار معلولیت می‌کنند نتیجه‌اش این می‌شود که افراد به هنگام مواجهه با فرد معلول تصور می‌کنند احتمالا به خاطر گناه خودش یا خانواده‌اش دچار مکافات شده. معلولیت نه برای پیشگیری از گناه است و نه عقوبت گناه. معلولیت امری زیستی-اجتماعی است که ممکن است همه افراد به طور موقت یا دائم، در زندگی آن را تجربه کنند.
نکات دیگر هم بود که فعلا به همین پنج نکته بسنده می کنیم.

از منظر توسعه اگر به قضیه بنگریم یکی از شاخصه های جامعه توسعه یافته، شمولیت و یا فراگیری است؛ شرایطی که تضمین می کند تمام شهروندان از فرصت ها و منابع لازم برای فعالیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برخوردارند و محرومیت و جاماندگی ندارند. مهندسی که هنگام طراحی ساختمان نیازهای معلولان را در نظر نمی‌گیرد؛ شهروندی که با دیدن یک فرد دارای معلول به او خیره می‌شود؛ معلمی که به یک دانش‌آموز معلول ترحم می‌کند؛ فیلم‌سازی که معلولیت را دست‌مایه تمسخر قرار می‌دهد؛ نویسنده‌ای که از ادبیات ضد معلول استفاده می‌کند؛ نمونه‌های کوچکی از جامعه‌ای هستند که حذف یک معلول کمک کرده‌اند. با رعایت حقوق افراد دارای معلولیت، امکان حضور فعالانه و موثر آنها را در جامعه فراهم کنیم و یک کنشگر توسعه باشیم.
@Dr_Lashkarbolouki

صفحات مجتبی لشکربلوکی در اپلیکیشن بله I تلگرام I اینستاگرام I لینکدین

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️چگونه ایده های احمقانه اما جذاب را تشخیص دهیم؟

هر روز بیشتر از دیروز!
رسانه های جمعی روز به روز وسیع تر و متنوع تر می شوند. بمباران اطلاعاتی که بهتر است بگوییم «سونامی اطلاعاتی» سرشار از ایده ها، اخبار، افکار درست و غلط است. یکی از مهم ترین ابزارهای ما در این جهان پر از دروغ، تعصب، اشتباه، شیطنت، شبهه و سانسور مدرن، تفکر انتقادی یا همان موشکافانه است.
در کتاب استراتژی یک حرفه ای در مورد جایگاه تفکر انتقادی و منابعی که می توانید از آن استفاده کنید صحبت کرده ام اما این کانال تلگرامی را هم معرفی می کنم. چاره ای نیست باید خود را مجهز کنیم!

/channel/TeachingCriticalThinking

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️گزارش ایران پلاس ۲۰ تقدیم می شود؛ بیست تصویر از آینده

آنچه در این فایل آمده، گزارش یک هم آفرینی چند هزار نفره است در مورد بیست تصویر از ایران آینده.
در یک هم اندیشی مجازی ۵۵۶۱ نفر شرکت کردند و موافقت یا مخالفت خود را با بیست تصویر از آینده ایران مطرح کردند و همچنین صدها ایده جذاب جدید ارایه کردند. در این گزارش میزان موافقت یا مخالفت ۵۵۶۱ هم آفرین(مشارکت کننده) با تصاویر مختلف را با هم مرور می کنیم و به ایرانی بهتر می اندیشیم.

آنچه آمده یک مشق اولیه پر نقص است که شاید هیچ کدام از تصاویر و ایده ها درست نباشند اما خود این هم آفرینی ارزشمند است.

در این گزارش می خوانیم:
▪️تفاوت انسان و سنجاب
▪️۱۴ اصل کشورداری مطلوب
▪️ چند تصویر منتخب از مشارکت کنندگان
▪️کلمات و مفاهیم پرتکرار در تصاویر و ایده های مشارکت کنندگان
▪️پاسخ به چند انتقاد در مورد این هم آفرینی
▪️نقش «ما» در ساختن ایران «ما»

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔳⭕️ ۵۰٪ تخفیف نوروزی دوره های آموزشی دکتر لشکربلوکی

▪️هوش استراتژی (اصول و فنون تفکر استراتژیک)
▪️رقص استراتژی (برنامه ریزی استراتژیک پیشرفته)
▪️مدیریت تحول استراتژیک (مدیریت تغییر)

زمان استفاده از تخفیف تا ۱۰ فروردین

بدیهی است در صورت ثبت نام لازم نیست حتما تا ۱۰ فروردین دوره را تکمیل کنید و بعد از این تاریخ هم فرصت دارید. فقط ثبت نام بايد قبل از ۱۰ فروردین انجام شود

لینک و اطلاعات بیشتر
https://b2n.ir/s24314

سال تان پر از آگاهی و امید

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️آقا! خانم! لطفا هر دو تو پستو!
مجتبی لشکربلوکی


ابتدا یک نوشته از میثاق محرابی پژوهشگر ادیان و عرفان بخوانیم روانشناسان، اصطلاحی دارند به نام "ضمیر ناخودآگاه جمعی". می‌گویند هر انسانی جدای از این‌که دارای یک سن شناسنامه‌ای است، یک سن تاریخی هم دارد و حاصل آن، انباشت میراث‌هایی است که از گذشتگان به او رسیده‌ و در ضمیر ناخودآگاه او، تجمیع و پنهان شده‌.
چند نکته تاریخی را بررسی کنیم، که هرچند من و شما، در سن شناسنامه‌ای‌مان، با آن مواجه نشدیم، اما گذشتگان درک کرده‌اند و به ما به ارث رسیده‌.

ایران باستان: در برخی منابع تاریخی آمده که ایرانیان باستان، اهل نوشتن نبودند، زبان گفتاری‌شان اوستایی بود، ولی خط نوشتاری نداشتند.
حکیم ابوالقاسم فردوسی این باور را به شکل نسبتاً مفصلی در شاهنامه منعکس کرده: بر اساس روایت فردوسی، طهمورث (تهمورس) برای اولین بار، نوشتن را از دیوان آموخت. او وقتی بر گروه دیوان، غلبه می‌کند، و آن‌ها را در بند می‌کشد، آن‌ها به او گفتند: ما را مکُش تا تو را هنری نو بیاموزیم که به کارَت آید. تهمورس در ازای آموزش خط، آن‌ها را آزاد ساخت و آن ديوان، نوشتنِ نزدیک به سی زبان چون رومی و پارسی و چینی و پهلوی را به او آموزش دادند.

سده اخیر: حسن رشدیه نخستین مؤسس مدارس جدید بوده. معروف است در زمانی که در شهر قم مدرسه دخترانه وجود نداشت او خود، سر دو دخترش را می‌تراشید و با لباس پسرانه به مدرسه می‌فرستاد تا باسواد شوند. وصیت کرده بود که: «مرا در محلی به خاک بسپارید که هر روز شاگردان مدارس از روی گورم بگذرند تا بدین طریق روحم شاد گردد». (داستان تلاش‌های او برای برقراری مدارس مدرن در ایران، بسیار امیدبخش و درس آموز است.)

یک نسل قبل: یادم می‌آید مرحوم مادربزرگم، برایمان تعریف می‌کرد که پدرش به او و سایر خواهران اجازه درس خواندن در مکتب را نمی‌داد و می‌گفت: "دختر اگر نوشتن بداند، برای پسران نامه می‌نویسد!" برای همین هم تا جایی سواد آموخته بود که بتواند قرآن بخواند، فقط همین‌... دستخط نداشت.

روزگار معاصر: دوست داشتم این پاراگراف را اینطور می‌نوشتم که: "این سنت ناپسند، این روزها برچیده شده و دیگر اثری از آن نیست و انسان در روزگار علم و مدرنیته، طور دیگری می‌اندیشد و گونه‌ای دیگر می‌اندیشد" اما ..... (رفرنس)


☑️⭕️تجویز راهبردی:
آن کسانی که با درس خواندن، اشتغال، ورزش کردن و دختران ما مخالفند و معتقدند که مردان می توانند در پارک ها قهقهه بزنند اما زنان حق شادی کردن ندارند. مردان می توانند تیم محبوب شان را تشویق کنند اما زنان اصلا چه کار دارند به ورزش! بخاطر بسپارند دختری که درس نمی خواند، ورزش نمی کند، شادی نمی کند، کار نمی کند و باید در پستوی خانه بماند تا خدای ناکرده ما مردان به گناه نیفتیم، نه زندگی را به تمام معنا تجربه می کند (محرومیت)، نه فرصت برابر با دیگران خواهد داشت (تبعیض)، نه می تواند از حق خود دفاع کند (ظلم) براحتی فریفته می شود (فریب) و می تواند در معرض سوء استفاده قرار گیرند [ماجرای قاچاق دختران را به خاطر بیاورید] (فساد). این نگاه شما منجر می شود که نیمی از ما، پاره تن های ما، نیمی از وجود ما در معرض محرومیت، ظلم، تبعیض، فساد و فریب قرار بگیرد.
آیا دلیلی داریم؟ کدام مذهب؟ کدام دین؟ چنین نگاهی را تایید می کند. به خانه خداوند نگاه کنید که مردان و زنان در کنار هم می آیند و می روند و می خوانند و تعالی می جویند.
دو پیشنهاد:
پنجاه درصد تلاشی که برای محدود کردن جامعه و به ویژه زنان می کنیم را بگذاریم برای تعمیق اصالت و شرافت و نجابت آدم ها به ویژه آقایان.
اگر احیانا روش بالا جواب نداد، اشکالی ندارد به مدت یک ماه هر محدودیتی برای خانم ها در نظر گرفتید مساوی یا مشابه آن برای آقایان وضع کنید. نیک می دانم که حکم صددرصد یکسان در مورد خانم ها و آقایان نمی توان داشت اما می توان فکر کرد که یک ماه (فقط یک ماه) هر محدودیتی برای گروهی در نظر گرفته شد شبیه یا نزدیک به آن محدودیت برای دیگری در نظر گرفته شود. برای تقریب به ذهن؛ اگر می گویید که خانم ها باید در پستو بمانند. سه روز خانم ها در پستو بمانند که مردان خدای ناکرده به زحمت نیفتند و سه روز هم مردان در پستو بمانند که در معرض گناه قرار نگیرند. هفته ای یک روز هم همه در پستو بمانیم که اصلا کسی کسی را نبیند اینگونه کلا ریشه تمام مشکلات اخلاقی حل می شود. حتی اگر کارآمد هم نباشد دست کم می فهمیم که محروم کردن زنان از مدرسه و ورزشگاه و پارک و .... چه مزه ای دارد.
ایکاش می فهمیدیم محدود کردن غیرعقلایی زنان یعنی ترویج محرومیت، ظلم، تبعیض، فساد و فریب

@Dr_Lashkarbolouki
yek.link/Lashkarbolouki

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️ایران؛ جامعه بی رویا، جامعه فرار و هجوم
مجتبی لشکربلوکی

تفاوت اصلی انسان و حیوان، ظرفیت رویاپردازی و روایت گری اوست. رویا یعنی این که انسان بتواند زنجیره‌ای از مفاهیم واقعی و ملموس، و انتزاعی و ناملموس، را به هم گره بزند و از آنها قصه‌ای خواستنی درست کند. آنچه خواندیم دیدگاه دکتر محسن رنانی، کنشگر و پژوهشگر برجسته توسعه است. در ادامه ببینم که او اهمیت رویاپردازی جمعی و ارتباط آن با توسعه را چه می داند؟
در میان همه رویاها، معمولا یک رویا، مرکزیت دارد و به همه رویاهای دیگر «وحدت» و «معنی» می‌دهد. همچنین هر جامعه ای حداقل یک «رویای جمعی معنی بخش و وحدت‌آفرین» نیاز دارد که همه رویاهای دیگرش را جهت بدهد و معنی کند. به چنین رویایی، «رویای ملی» می‌گوییم. جوامعی توسعه می یابند که رویا دارند. رویا یعنی افق مشترک، درد مشترک، امید مشترک و انرژی مشترک.

راستی ما ایرانیان اکنون کدام رویای ملی را داریم؟ می خواهیم تمدن هخامنشیان را احیا کنیم؟ می خواهیم مدینه نبوی بسازیم؟ می خواهیم حکومت علوی داشته باشیم؟ می خواهیم ژاپن اسلامی شویم؟ می خواهیم یک جامعه عادلانه بسازیم یا یک جامعه دموکراتیک؟ یا می‌خواهیم به حکومت سلطنتی بازگردیم؟ واقعیت اینست که دیرزمانی است که ایرانیان رویای ملی ندارند؛ و تا زمانی که رویای ملی نداشته باشیم سخن گفتن از توسعه بی‌معنا خواهد بود.
اکنون چنان ناهمگون و پراکنده شده ایم که دیگر توان خلق رویای ملی وحدت بخش نداریم. شکل دادن به یک رویای جمعی از پرتاپ موشک به فضا، هم مهم‌تر است و هم سخت‌تر. ساختن رویای جمعی کاری بسیار ظریف و دقیق است و متاسفانه حکومت ما هم فاقد چنین مهارتی است و البته جامعه ایران نیز مهارت کافی در گفت‌وگو و همشنوی و مشارکت ندارد.

جامعه بی رویا نشانه اش و محصولش فرار است و هجوم. فرار به هرکجا بشود و هجوم به هر چه می‌شود. فرار به سوی مهاجرت، هجوم به سوی مواد مخدر؛ فرار از دین و سنت‌ها، هجوم به انواع عرفان‌های نو؛ فرار از ازدواج و فرزندآوری، هجوم به سکس و شراب؛ فرار به سوی افسردگی و خودکشی، هجوم به سوی شورش و تخریب. هر گاه جامعه‌ای وارد خشونت شود یکی از احتمالات جدی این است که رویاهایش تمام شده است. اصولا وقتی وضع موجود قابل تحمل نباشد و هیچ روزنه ای هم برای تغییر نباشد،‌ و همه رویاها هم تخریب شده باشند، خشم و خشونت جای آنها را می گیرد. (متن کامل نوشته دکتر رنانی را اینجا بخوانید)

🔲⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
ما جامعه بی رویاییم. توسعه مدیون کنشگری جمعی است و کنشگری جمعی در گرو تصویر نسبتاً مشترک و درد نسبتاً مشترک و هدف نسبتاً مشترک است. رویای ملی ایران باید در ذهن من و شما شکل بگیرد. این حاصل گفتگو، انتقاد، نوشتن و غلط گرفتن و پاک کردن و دوباره نوشتن، مشارکت، نظرسنجی و همه پرسی است. برای رویاپردازی چه باید کرد؟ دست کم چهار شرط آن چنین است:

◾️درک ریشه‌ها: هر چند رویا در مورد آینده (سرنوشت مشترک) است اما اشتباه است اگر به گذشته مشترک مان نگاه نکنیم و تحلیلش نکنیم. سرنوشت مشترک ما بی ارتباط با سرگذشت مشترک ما نیست.

◾️جهان آگاهی: به تجربیات جهانی باید نگاه کرد. جوامع دیگر چه اشتباهاتی کرده اند. کجاها پیشرفت خیره کننده داشته اند؟ شاید مدل های توسعه متفاوت باشد اما آیا اصولی مشترک می توان یافت بین مدل های کاملا متفاوت؟

◾️از واگرایی تا هم‌گرایی: قرار نیست یک شبه و چند ماهه به رویای مشترک برسیم. باید مجال طرح ایده های مختلف، ناقص و حتی اشتباه را داد (واگرایی آگاهانه) سپس صبورانه و محترمانه گفتگو کرد و تا در انتهای دالان سیاه این تعامل نوری از تفاهم از روزنه ای بتابد (هم‌گرایی صبورانه)

◾️ نکشتن رویای دهه آینده در پای اقدام هفته آینده: یک خطای تکراری کشتن رویا در پای اقدام هفته آینده است اگر برای هر تصویر یا ایده ای بگوییم که این شدنی نیست؛ این ذبح رویاست. رویا چیزی بین شدن و نشدن است و یک تصویر بلندمدت. بدیهی است که اگر امروز می شد رویا را محقق کرد که به آن رویا نمی گفتیم. رویا را ترسیم می کنیم تا بدانیم که 520 هفته آینده من و شما توان و زمان مان را روی چه موضوعی متمرکز کنیم. رویاپردازی دهه آینده مانع کنشگری هفته آینده نیست. هم این و هم آن.

به عنوان یک حرکت کوچک، به عنوان یک مشق اولیه که نیازمند غلط گیری است، بیست تصویر از رویای ایران نوشته ام. می توانید شما هم مشارکت کنید در مورد هر تصویر بگویید که موافقید یا مخالف. 5 دقیقه برای رویای ملی وقت بگذارید. تا کنون چهار هزار نفر شرکت کرده اند شما هم به این رویاپردازی دعوتید.
https://survey.porsline.ir/s/Vm0mAOOC

مجتبی لشکربلوکی در بله I تلگرام I اینستاگرام I لینکدین I تمام لینک ها در یک صفحه

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️پدری که نه تنها طلای مادر که «خود مادر» را فروخت!
مجتبی لشکربلوکی

این خاطره شنیدنی را از رضا امیرخانی نویسنده مشهور معاصر بشنوید.

تجویز راهبردی: به همین خاطر آنچه باید بدان دل بست «نیلوفران آبی» است. ریزنهادهایی که از دل جامعه برمی خیزند. جوانه می زنند. تقلا می کنند. رشد می کنند. می میرند اما دوباره سر برمی آورند و گرامر زندگی جمعی ما را از نو می نویسند.

دسترسی به دانلود رایگان گزارش ها، نوشته ها، وبسایت، کتاب ها در یک صفحه

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️ده فرمان تفکر استراتژیک در یک قاب
تشریح شده در کتاب ذهن استراتژیست که به چاپ هفتم رسیده است.
اطلاعات کتاب و دانلود رایگان فهرست و بخش هایی از کتاب در این لینک

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️ایران مطلوب من این شکلی است! ایران شما چه شکلی است؟
مجتبی لشکربلوکی

رویا داشتن حق ماست. هیچ کس نمی تواند این حق را از ما بگیرد. همه ما از بالاترین مقامات تا شهروندان معمولی از وضعیت موجود راضی نیستیم. فقط مشکل اینجاست که تصویر روشن و مشترکی از آینده نداریم. بدیهی است که همه ما امنیت، ثروت و آرامش و مسکن و خانواده خوب می خواهیم. بنابراین تکرار این ها دردی را دوا نمی کند باید کمی شفاف تر از آینده صحبت کنیم.
من رویاهایی دارم برای آینده ایران. می خواهم رویاهایم را بنویسم. تعداد گزاره ها خیلی زیاد بود فعلا در بیست گزاره محدود کردم. از شما می خواهم که این رویا را تکمیل کنید. می دانم خام است. ولی چاره ای نیست باید از جایی شروع کرد. بگویید با کدام موافقید با کدام مخالف؟ در این صفحه می توانید در کمتر از پنج دقیقه اعلام نظر کنید و اگر خواستید کامنت هم بگذارید. جمع بندی نهایی بر اساس گزاره هایی است که بیشترین رای را آورده اند.

۱. در ایران مطلوب من یک یهودی می تواند رئیس بانک مرکزی باشد، یک مسیحی می تواند وزیر بهداشت باشد، یک سنی مذهب وزیر راه، یک کویتی الاصل وزیر نفت و یک تاجیکی الاصل وزیر آموزش و پرورش. سازوکار اطمینان بخشی وجود دارد که نه مذهب نه نژاد نه محل تولد هیچ کدام مانعی برای خدمت به ايران و ایرانی نیست.

۲. در ایران مطلوب من، ۹۰٪ شرکت های بزرگ و ۹۵٪ دانشگاه ها کاملا مردمی هستند. این گونه اهل کسب وکار (مدیران و کارآفرینان) و اهل اندیشه (دانشگاهیان و حوزویان) هیچگونه وام دار و حقوق بگیر دولت نیستند و همین باعث می شود که آزاد و خلاق و موثر باشند و نه محافظه کار و معیشت اندیش.

۳.در دبستان ها آموزش می دهیم که جهان دوست ماست و ما با جهان تعامل می کنیم مگر اينکه خلافش ثابت شود. در ايران مطلوب من به جای «نه شرقی نه غربی»، می گوییم «هم شرقی هم غربی». یعنی حداکثر استفاده از هر چه در غرب و شرق هست برای توسعه ایران.

۴.در ایران مطلوب من، انتخاب دین و دین ورزی آزاد است. در کنار دین رسمی، اخلاق به عنوان فصل مشترک ادیان و انسانیت به شدت ترویج می شود. تک تک ادیان هم به راحتی تبلیغ و ترویج می شوند و در این تنوع و رنگارنگی دین داری آزادانه رخ می دهد.

۵. فقط یک کانال تلویزیونی دولتی و یک کانال رادیویی دولتی وجود دارد و یک روزنامه دولتی و ما بقی همه خصوصی هستند.

۶.در ایران مطلوب من هر کسی به جرم اقدام علیه امنیت ملی متهم شد در دادگاهی با هیات منصفه مردمي رایش صادر می شود به عبارت دیگر این مردمند که می گویند که کار فلانی آیا خلاف امنیت ملی بود یا نه. مرجع تشخیص خلاف امنیت ملی، مردم خواهند بود.

۷. در ایران مطلوب من، پارلمان دوسطحی داریم (مانند بسیاری از کشورهای دنیا، مجلس سنا داریم که به دور از هیجان و محلی گرایی نگاه بلندمدت و ملی دارد و جلوی طرح های پوپولیستی را می گیرد) و این ظرفیت وجود دارد که دست کم نیمی از پارلمان را زنان تشکیل دهند.

۸.در ايران مطلوب من، در کنار دموکراسی نمایندگی (=انتخابات)، دموکراسی مستقیم (رفراندوم) نیز وجود دارد و سالانه یک رفراندوم برگزار می شود و در هر رفراندم، چند تصمیم مهم به همه پرسی گذاشته می شود.

۹.در ایران مطلوب من، حسن شریعت مداری و حسین شریعت مداری، حسن عباسی و عباس عبدی همه آزاد و محترمند برای بیان نظرات شان. تا زمانی که دست به اسلحه نبرده اند و یا دروغ نگفته اند و یا ترویج خشونت نکرده اند. آزادی مسوولانه فراگیر مبنای گفتگوی اجتماعی ماست.

۱۰. در ايران مطلوب من، انتخابات مجلس به گونه ای است که مردم به احزاب شناسنامه دار و ریشه دار رای می دهند و یا افرادی که توسط احزاب پیشنهاد می شوند و نه به لیست های ناشناخته ای که شب قبل از انتخابات به ناگاه مانند قارچ از زمین می رویند. احزاب می مانند و پاسخگو هستند افراد می آیند و می روند و دست ما هم به ایشان نمی رسد.

(پایان قسمت اول/ گزاره یازده تا بیست در یادداشت بعدی)

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️پرفسور! قیمه می خوری یا قرمه؟
مجتبی لشکربلوکی

ابتدا یک نوشته زیبا از محمّد حسین کریمی پور، فعال کسب وکار را با هم بخوانیم: خدمتکارِ جدیدِ یک‌ پرفسور ازو‌ پرسید که قرمه بپزم یا قیمه؟ دو ماه بعد، آقای دکتر پاسخ مکتوب داد. جواب، یک دفترچه ۵۹ صفحه ای بود با ۴ دیاگرام و‌ یک جدولِ اکسل پر حجم که نشان می داد اولا برای پاسخ باین سوال، باید ابتدا به ۱۷ سوال بنیادین دیگر جواب داد‌. ثانیا یک‌مطالعه رفتاری سه ماهه روی یک جامعه صد نفری از پرفسورهای ۵۲ الی ۶۰ ساله لازمست. پیوست اقتصادی می گفت این مطالعات ۶۵۰ میلیون تومان هزینه دارد.
گزارش شرح می داد در صورت تامین بودجه، ممکن است ظرف ۱۱ ماه با روایی ۵۳٪ بین قرمه و‌ قیمه انتخاب کرد.

خدمتکار زان پس یاد گرفت دیگر سوال نکند. او با اتکا به سه کلاس سوادش، در ایکی ثانیه با روایی ۱۰۰٪ باین نتیجه رسید که اشکنه هم از سر چنین آدمی زیادست. لذا زان پس همان را بار گذاشت. مشکلی هم پیش نیامد (منبع).


تحلیل و تجویز راهبردی:
آنچه ایشان به طنز گفته از منظر علمی نام و نشان مشخصی دارد: «فلج تحلیلی Analysis paralysis » یا فلج بیش تحلیلی. که هم در سطح زندگی شخصی و هم در سطح سازمان و ملی به کرات دیده می شود. معنی آن چیست؟ زمانی که یک فردی یا گروه برای حل یک مساله آنقدر فکر یا آنقدر تحلیل می کنند که فلج می شوند و نمی توانند تصمیم بگیرند.
چرا چنین چیزی رخ می دهد؟
•به دلیل نگرانی از بروز یک مساله بالقوه بزرگتر
•به دلیل ترس از اشتباه کردن
•به خاطر عدم توانایی در تفکیک مسایل مهم و از مهم فرعی
•جستجوی یک راه حل کامل بدون هیچ نقطه ضعفی به خاطر کمال گرایی.
این ها باعث می شود که یا هرگز تصمیمی گرفته نمی شود یا خیلی دیر گرفته می شود.

راه حلی هم دارد؟
بسته به ریشه مساله ممکن است راه حل های زیر کاربرد داشته باشد:
۱)تعیین زمان برای تصمیم گیری. به خودتان یا سازمان تان بگویید تا این زمان باید این تصمیم گرفته شود.
۲)تفکیک مسایل: مسایل مهم را از مسایل غیرمهم شناسایی کنید و برای مسائل غیرمهم اصلا وقت نگذارید و یا کم بگذارید.
۳)روتین سازی: تصمیمات تکرار شونده را شناسایی کنید (مثلا چی بپوشم یا چی بپزم؟) و یک بار به صورت جدی به آن ها فکر کنید نتیجه را نهایی کنید و سپس سیستم را بگذارید روی حالت اتوماتیک.
۴)برون سپاری تصمیمات. اخذ تصمیمات غیرمهم را به دیگران بسپارید.
۵)روی این باور کار کنید که هیچ گزینه ای کامل نیست. هنر تصمیم گیری عالی این است که بین گزینه های ناقص یک گزینه کمتر ناقص پیدا کنم و نه گزینه بدون نقص.
۶)این باور را در خود تغییر دهید که اول باید فکر کرد و بعد انتخاب. گاهی اوقات بهترین روش سعی و خطاست. اول یک انتخاب موقتی (عمل کوچک)، سپس دریافت اطلاعات بیشتر، بعد تحلیل اطلاعات و سپس انتخاب بهتر و عمل مجدد.

توسعه ملی، بهبود سازمانی و رشد شخصی همه در گرو تصمیم ها و انتخاب های بهتر ماست. اگر از وضعیت امروز خود راضی نیستیم این ناشی از انتخاب های بد گذشته ماست. اگر آینده بهتری می خواهیم از انتخاب های امروز شروع کنیم.


صفحات مجتبی لشکربلوکی در اپلیکیشن بله I تلگرام I اینستاگرام I لینکدین

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️ایران؛ پول هست، عقل نیست!
مجتبی لشکربلوکی

۷۰سال است که در ایران برنامه‌‌‌‌‌‌های توسعه تدوین می‌شود. چرا به میزان مطلوب توسعه پیدا نکردیم؟ جواب اول: به اندازه کافی سرمایه نداشتیم برای اهداف توسعه ای مان! ولی آمارها چیز دیگری می گوید.
درآمدهای ارزی صادرات نفت و گاز کشور طی سال‌های ۱۳۹۹-۱۳۳۸ برابر با بیش از ۱۶۰۰ میلیارد دلار! (بی زحمت آن را در ماشین حساب تان در دلار ۴۰ هزار تومان ضرب کنید) این میزان، ارزی است که به‌طور مستقیم طی این سال‌ها در اختیار کشور بوده.
فقط این نیست. از ۱۳۵۲ تا پایان ۱۳۹۷ حدود ۱۸۵۰ میلیارد دلار انرژی از منابع داخلی مصرف کرده ایم. اگر این منابع (چاه های نفت و گاز) در ایران به این فراوانی وجود نداشت به‌ناچار باید چنین رقمی برای واردات انرژی هزینه می‌شد (مثلا نفت می خریدیم). اگر اعداد دیگر را هم در نظر بگیریم بیش از ۴‌ هزار میلیارد دلار در اختیار ما بوده تا توسعه پیدا کنیم. (رفرنس)

☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
عقلانیت فردی متفاوت است از عقلانیت جمعی. ممکن است در جامعه ای افراد آن باهوش باشند اما آن جامعه باهوش نباشد. مثال: باهوش ترین افراد جامعه ما می روند و پزشک می شوند. سیستم بهداشت و درمان کشور هم در اختیار پزشکان است اما آیا نظام بهداشت و درمان ما حال و روزی بهتر از سیستم های دیگر دارد؟ جمعی از افراد باهوش (پزشکان) لزوما یک سیستم باهوش را شکل نمی دهند. اولین و بدیهی ترین مشکل سیستم بهداشت و درمان ما اینست که بهداشت (پیشگیری) یک دهم درمان هم در واولویت نیست! مثال بعدی نظام دانشگاهی ماست. مثال دیگرش نظام بانکی. اجزای باهوش ولی ....

ایران توسعه پیدا نکرده چون عقل جمعی ما دچار خلل شده. تک تک ما باهوشیم! عاقلیم! اما کنار هم یک جامعه عاقل را تشکیل نداده ایم. ما نتوانسته ایم نظام‌های باهوش، سیستم‌های عقلایی و سازوکارهای خردمندانه تولید کنیم.
از نشانه‌های عقلانیت جمعی آنست که اگر راهی را رفت و فهمید به خطا رفته، تکرار نکند. سعی و خطا ایرادی ندارد. گاهی اوقات هیچ راهی جز سعی و خطا وجود ندارد. ولی تفاوت بنیادینی وجود دارد بین «سعی و خطا» و «سعی در خطا»! همه چیز را نمی توان به ناکارآمدی برنامه های توسعه تقلیل داد اما این هم یکی از مصادیق است.

✔️⭕️حالا چند سوال برای تامل:
▫️سال‌هاست که برنامه پنج ساله داریم، هیچ از خودمان پرسیده ایم که منطق ۵سال چیست؟ واقعا بعد از دهه‌ها، همچنان برنامه‌ها باید ۵ساله باشد؟ چرا سه ساله نه؟
▫️سال‌هاست وسط برنامه توسعه، انتخاب ریاست جمهوری داریم با کلی وعده های نامربوط. بالاخره برنامه توسعه یا وعده های بی پشتوانه رییس جمهور؟
▫️سال هاست که دولت برنامه می ریزد ولی اجرای آن منوط به همکاری فرادولت است چرا باید کاری که تا کنون جواب نداده را تکرار کنیم؟ وقتی الزامات موفقیت برنامه دست دولت نیست اصلا چرا برنامه ریزی کنیم؟
▫️یک دولت برنامه توسعه می نویسد و دولت بعدی می آید می گوید که من اصلاً این برنامه را قبول ندارم و می گذارد کنار. چرا دوباره...؟
▫️سال هاست که بخش مردمی اقتصاد در برنامه ریزی متمرکز بروکرات های دولتی تقریبا هیچ جایگاهی ندارند چرا ..؟
▫️سال هاست که برنامه ریزی می کنیم و به جای تعیین سه تا پنج مساله مشخص و طراحی حداکثر ده اقدام معین برای آن ۵ مساله مشخص. لیستی از آرزوها می نویسیم. بازهم ...؟
▫️سال هاست نقش اقتصاددانان در تلفیق برنامه توسعه ۹۰٪ است و بقیه اعم از جامعه شناسان، سیاست پژوهان، روان شناسان اجتماعی و ... سرجمع کمتر از ۱۰٪ چرا همچنان...؟
▫️سال هاست عده ای برنامه می نویسند برای خودشان. عده ای هم تصمیمات کلان را می گیرند بر اساس دو مدل ذهنی مختلف! باز هم...؟
▫️صادقانه پاسخ دهیم لایحه بودجه را جدی تر می گیریم یا برنامه توسعه را؟

۷۰ سال اینگونه رفتیم، ۷۰ سال دیگر هم به همین روش برویم به جایی نمی رسیم. جرات کنیم به این شش تغییر فکر کنیم:
۱) برنامه با مشارکت نهادهای مدنی (بخش مردمی تشکل یافته) تدوین شود نه صرفا دولت.
۲) الزامات توسعه با تصمیم گیران اصلی کشور مفاهمه و تضمین شود و اگر تفاهم و تضمین حاصل نشد اصلا برنامه توسعه ننویسیم.
۳) سند توسعه به جای ۱۵۰ صفحه، ۵ صفحه باشد. ۵موضوع و ۱۰ اقدام، همین و تمام!
۴) قبل از تصویب به نظرسنجی عمومی گذاشته شود و اجماع ملی ایجاد شود.
۵) متخصصان غیراقتصادی در تلفیق نهایی آن نقش بیشتری داشته باشند
۶) به جای هر پنج سال یکبار، پویا باشد هر ساله روزآمد شود. عملا ما یک فهرست از مهم ترین موضوعات و اقدامات کشور داریم که هر ساله متناسب با متقضیات روزآمد می شود. این بدان معنا نیست که هر سال تمام موضوعات عوض می شوند ممکن است یک موضوع دو سال در این سند بماند و یک موضوع یا اقدام ده سال!

برنامه ثابت توسعه با برش زمانی پنجساله در جهان متغیر امروز کاملا بی معناست!

مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️ کانادایی ها چگونه کشورشان را اداره می کنند؟
درس های کشورداری کانادا برای ایران
به قلم یوسف عمادی و مجتبی لشکربلوکی

در این گزارش سعی شده به سوالات این چنینی پرداخته شود: چرا کانادایی ها جزو چارک اول کشورهای شاد جهان اند و ما در چارک چهارم (آخر) غمگین؟ چرا رفاه مصرفی کانادایی ها سه برابر ماست؟ چرا سالانه حدود ۳۰۰ هزار نفر به کانادا مهاجرت می کنند؟

این گزارش تقدیم شده به:
▫️معلمانی که می خواهند اندیشه های نو تدریس کنند
▫️جوانانی که آینده ایــران را متفاوت از ما خواهند ساخت
▫️مردمانی که در عین اعتماد به نفس، تواضعِ یادگیری از دیگران را دارند
▫️سیاست‌مدارانی که فکر می‌کنند روش‌های قدیمی کشورداری دیگر پاسخگو نیست


صفحه یوسف عمادی در لینکدین
صفحات مجتبی لشکربلوکی در اپلیکیشن بله I تلگرام I اینستاگرام I لینکدین

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️ باختیم بد هم باختیم؛ ایران ۱ - قطر ۵؛ در جام جهانی واقعی!
مجتبی لشکربلوکی

حقیقت کوتاه و تلخ است: قطر تاکنون از میدان مشترک‌ گازی با ایران، بالغ بر ۱۵۰۰ میلیارد دلار کسب درآمد کرده ولی ما ۳۰۰ میلیارد دلار.
قطر توسعه میدان گنبد شمالی خود را از سال ۱۹۹۱ آغاز کرد اما ایران توسعه پارس جنوبی را از سال ۲۰۰۱. در همین ده سال، قطر حدود ۲۱۰ میلیارد مترمکعب گاز از این میدان استخراج کرد که به ارزش آن زمان، حدود ۶۰ میلیارد دلار درآمد برای قطر به دنبال داشته. قطر تمامی نیاز داخلی و صادراتی گاز خود را از گنبد شمالی تامین می‌کند.
این کشور در سال ۲۰۲۰ از مجموع ۲۱۱ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی تولیدشده تنها ۲۲ میلیارد مترمکعب را با خط لوله دلفین به امارات و عمان صادر و ۱۰۶ میلیارد مترمکعب را به‌صورت ال‌ان‌جی به کشورهای هندوستان، کره جنوبی، ژاپن، چین، انگلستان، پاکستان، کویت و سایر کشورها صادر کرده است. جالب‌تر اینکه؛ در سال‌های پیش‌رو، قطر در نظر دارد تا سال ۲۰۲۷ ظرفیت صادراتی خود را با عملیاتی کردن دو فاز جدید، ۶۸ میلیارد مترمکعب بیشتر تولیدش را افزایش دهد. (افشارنیک/ تجارت فردا)
ایران دومین ذخایر گاز شناخته شده جهان را در اختیار دارد ولی کمتر از ۲٪ کل صادرات گاز جهان را در اختیار دارد. (رفرنس)

☑️⭕️تجویز راهبردی:
گاز نه تنها برای ما درآمد است که می تواند سپر امنیتی نیز باشد. اگر اروپا و هندوستان به گاز ما وابسته بودند به شدت روی امنیت ملی ما موثر بود. هر روز که می گذرد ما میلیون دلاری ضرر می کنیم!
چه باید کرد؟ توسعه تولید گاز و صادرات نیازمند سرمایه گذاری های بزرگ و عظیم است. سرمایه گذاری هم فقط مالی نیست بلکه فنی و مدیریتی نیز هست. این حجم از سرمایه گذاری نیازمند ورود سرمایه گذاران خارجی و مشارکت سرمایه گذاران داخلی است. اما سرمایه فرّار است! این مرغ وحشی به بامی نمی نشیند که امنیت نداشته باشد. امنیت در گرو ثبات داخلی است. ثبات داخلی معلول روابط بین المللی پایدار و رضایت شهروندان است. اگر می خواهیم به همین روند ادامه بدهیم که هیچ! جلوی چشمانمان مال مان را می برند و می فروشند و پولش را می خورند! اما اگر فکر می کنیم که می توان به درآمد میلیارد دلاری در گاز رسید این مسیر را برویم:
۱)ترمیم و تثبیت رابطه با جهان
۲)ترمیم رابطه با جامعه با نشان دادن اصلاحات واقعی و شفاف
۳)تبدیل شماره ۱ و ۲ به ثبات و امنیت
۴)دعوت سرمایه گذاران داخلی و خارجی به سرمایه گذاری های تضمین شده
۵)توسعه توان تولید و صادرات گاز
۶) ورود به تجارت و تهاتر گاز و تبدیل شدن به هاب گازی منطقه
۷)تبدیل ۵ و ۶ به درآمد گازی برای بهبود معیشت و کسب رضایت شهروندان
۸) استفاده از دیپلماسی گازی (ناشی از بند ۴ و ۵) برای تامین امنیت بین المللی ایران و تثبیت رابطه با جهان

و این چرخه ادامه خواهد یافت (تبدیل بند ۸ به ۱ و ۲). یک حلقه مثبت خود تقویت کننده!
حتی با بهترین تیم و منابع و امکانات ولی با «استراتژی اشتباه» در هیچ جام جهانی نمی توان برنده شد.


@Dr_Lashkarbolouki
سایر صفحات مجتبی لشکربلوکی در اپلیکیشن بله I تلگرام I اینستاگرام I لینکدین

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️ کتاب «چرا ایران عقب ماند؟ چگونه پیشرفت کنیم؟» تمام شد.

هم اکنون امکان خرید و ارسال سریع وجود ندارد. اما امکان پیش سفارش وجود دارد.
ثبت سفارش در تلگرام
@NashrShams
شماره تماس
۰۹۱۰۱۹۳۲۱۱۴
۰۲۱-۸۸۷۵۵۸۹۴
منافع فروش این کتاب صرف امور عام المنفعه و فرهنگی خواهد شد.

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

⭕️🖋من نه قاضی ام نه فقیه! نه مدارک و شواهد کافی دارم برای قضاوت. امکان کسب اطلاعات دقیق هم ندارم. آدم سیاسی هم نیستم.

اما دیشب داشتم در شبکه های اجتماعی لینکدین که عمدتا مطالب حرفه ای نشر می شود را جستجو می کردم به چنین مطلبی برخوردم. تلنگر سخت و دردناکی بود. از ریاست محترم قوه قضاییه می خواهم همانگونه که به درستی اصلاحاتی را در قوه قضائیه استارت زدند از جمله (اجتناب از بازداشت موقت در مواقع غیر ضرور و استفاده از مجازات های جایگزین زندان) در مورد حکم اعدام برای معترضینی که مرتکب قتل عمد نشده اند بازاندیشی و تدبیر کنند.

امضا: یک شهروند

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️شیمی درمانی برای سرطان وطن
مجتبی لشکربلوکی


سرطان گرفته اما بیش از آنکه نگران سرطان بدن باشد، نگران سرطان وطن است. می گوید چیزی که می‌تواند سرطان وطن را با همه سختی‌ها به سمت بهبود ببرد، گشودن راهی به سمت گفتگوست. گفتگودرمانی را می‌توان معادل شیمی‌درمانی گرفت؛ سخت، دردآور و در عین حال، لازم و شفابخش.
او معتقد است که نه تنها حاکمیت با جامعه مشکل گفتگو دارد. بلکه خود جامعه نیز توانایی گفتگو با هم را ندارند. به این خاطره نگران کننده دقت کنید: زمانی سردبیر نشریه آیین ‌بودم. یکی از شماره‌هایش درباره این بود که «مسأله ایران چیست؟» و برای آن ‌نشست، ۱۱نفر از سرآمدان ‌حوزه‌‌های مختلف دعوت‌ کردیم؛ در حوزه علم دکتر منصوری، در سینما ناصر تقوایی، در فلسفه آقای ملکیان، در اقتصاد دکتر ستاری‌فر، در سیاست آقای رضا خاتمی، از حوزه آیت‌الله ایازی، در ادبیات محمود دولت‌آبادی و…. جالب است‌که این‌۱۱‌نفر که همه دغدغه ایران را داشتند، برخی برای اولین‌بار همدیگر را می‌دیدند و با اسامی هم‌آشنا نبودند.
این ها نکاتی است که دکتر هادی خانیکی استاد ارتباطات می گوید.
شاید بگویید غیر از او، مسوولین و دیگران هم می گویند گفتگو کنیم. اما خانیکی برای گفتگو شروط و الزاماتی دارد که شنیدنی است. او هر مکالمه ای را گفتگو نمی داند؛ از جمله مکالمه زندانبان با زندانی و صحبت بیمار با پزشک. سخنرانی مقامات گفتگو نیست. حتی جلسات دیدار با مسوولین گفتگو نیست. این ها «شبه گفتگو» است و ما سخت از این گفتگوهای نمایشی غیرواقعی زجر می کشیم. تعیین تکلیف کردن و نصیحت کردن، تهدید کردن نه تنها گفتگو نیست که مانع گفتگوست‌. ‏او معتقد است که سخت باید در جستجوی گفتگوی اصیل بود بدون آنکه مفهوم آن را به ابتذال بکشیم. برخی نکات را با هم مرور کنیم:

۱) گفتگو به رسمیت شناختن واقعی و عملی طرف مقابل است. پس اگر من تو را به رسمیت نشناسم، این گفتگو نیست. به گفته مارتین‌بوبر، گفتگو تبدیل کردن رابطه من و او، به رابطه من و تو است. و اگر خوب عمل کنیم من و او به «ما»
۲) گفتگو در شرایط برابر است. اگر من بتوانم هر حرفی بزنم، و تو نتوانی به خاطر ترس، حیا، شرم حرف هایت را بزنی این گفتگو نیست.
۳) لازمه گفتگو بالا بردن توان ارتباطی ما و پذیرش تفاوت‌ها و تکثرهاست. قرار نیست در گفتگو من آنچه را دوست دارم از زبان تو بشنوم. اصلا گفتگو هست تا تو متفاوت از من حرف بزنی.
۴) در گفتگو می پذیریم که حقیقیت نه نزد من است و نه نزد تو بلکه می تواند در تعامل من و تو حقیقت زاده شود. به گفته سقراط، دیالوگ کاری است از جنس کار قابله؛ یعنی سالم به دنیا آوردن کودک. به همین دلیل‌ سقراط می‌گفت من از شاگردان ‌بیشتر می‌آموزم ‌تا آنها از من‌.
۵) لازمه گفتگو عبور از باورهای خودم به سمت باورهای توست. اگر من با این فرض که می روم گفتگو کنم که حرفم را به کرسی بنشانم. این گفتگو نیست. یک‌ هنرمند هلندی ترک‌تبار گفته بود «بیایید توافق کنیم که با من موافق باشید!»
۶) گفتگو نیازمند مکان و امکان ‌است. کجا گفتگو کنیم؟ الان می‌گویند در دانشگاه گفتگو کنیم. کجای دانشگاه و چگونه؟ و آن وقت حاصل این گفتگو چگونه تأثیرگذار خواهد بود؟

☑️⭕️تجویز راهبردی:
برخی چیزها از جنس دانش اند. یعنی با خواندن بدست می آیند. مثلا چرایی شکست نور در آب یا تاریخ مشروطه یا دلایل تورم ساختاری. اما برخی امور از جنس مهارتند. هیچ کسی با کتاب رانندگی، راننده نشده است. یا مایکل جردن با کتاب چگونه بسکتبالیست شویم، بازیگر نشده. کریستیانو رونالدو زندگی اش را در کتابخانه سپری نکرده. مهارت با تمرین و تکرار به دست می آید.
مساله کلیدی اینجاست که گفتگو (برخلاف بسکتبال که یک مهارت فردی است) یک مهارت جمعی است. یعنی یک جامعه باید به مهارت دست پیدا کند. بنابراین نه تنها خودمان باید تمرین کنیم که دیگران را نیز به تمرین فرابخوانیم.

گفتگو یعنی تعامل بر اساس هم پذیری و هم شنوی در شرایط آزاد و برابر. یعنی شنیدن و گفتن بر اساس ادب، مدارا، عقلانیت و حوصله. اکنون شرایط آستانه ای برای گفتگوی مردم-حکومت فراهم نیست، باشد! ولی برای گفتگوی مردم با مردم چه؟ ما مهارت جمعی گفتگو را نداریم.

◾️در سطح جامعه؛ از خانه مان شروع کنیم. در اداره مان ادامه دهیم، به محله مان گسترش دهیم.

◾️در سطح جامعه و حاکمیت هر دو: گفتگو را با موعظه، نصیحت، هدایت، توجیه،بگومگو و سخنرانی، مونولوگ و تبلیغات اشتباه نگیریم. مثلا من اگر فکر کنم که تو فریب خورده ای، این مکالمه دیگر گفتگو نیست، موعظه است.

◾️در سطح حاکمیت؛ بپذیریم برخلاف تصور گفتگو اصلا امر آسانی نیست. اصلا! همانگونه که خانیکی گفته: گفت‌وگودرمانی، شیمی‌درمانی حکمرانی است؛ سخت، دردآور ولی شفابخش.
توسعه زاده اجماع است و اجماع محصول گفتگو و گفتگو نتیجه تحمل درد!

صفحات مجتبی لشکربلوکی در اپلیکیشن بله I تلگرام I اینستاگرام I لینکدین

Читать полностью…

مجتبی لشکربلوکی

🔲⭕️ایران؛ زندانی شده در تعادل نامطلوب
دکتر تیمور رحمانی: هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران (صفحه دکتر رحمانی در اینتساگرام)
(در نقد و بررسی کتاب چرا عقب ماندیم؟ چگونه پیشرفت کنیم؟ نوشته مجتبی لشکربلوکی- بخش دوم)


تعادل شرایطی است که تمایلی برای تغییر بین بازیگران وجود ندارد و جمع جبری نیروهای تغییر دهنده و ثبات بخش به گونه ای است که تغییری رخ نمی دهد. مفهوم محوری تعادل در علم اقتصاد هر نوع تغییری را نشانه وجود نیرو و انگیزه تغییر می داند و هرگونه تمایل به عدم تغییر را نشانه فقدان نیرو و انگیزه تغییر. بنابراین، هنگامی که توسعه نیافتگی تداوم دارد و تغییری محسوس در فرآیند توسعه رخ نمی‌دهد، گویی نوعی تعادل وجود دارد. دقت کنید که تعادل در علم اقتصاد به وضعیت مطلوب اشاره ندارد. ممکن است در یک وضعیت نامطلوب به تعادل رسیده باشیم. یعنی اینکه تمام بازیگران کلیدی در مجموع به شرایط موجود رضایت داده اند (با در نظر گرفتن منافع و هزینه های تغییر) و به همین جهت تمایلی برای تغییر وجود ندارد. می‌دانیم برای آنکه توسعه اقتصادی اتفاق بیفتد، لازم است بازیگران کلیدی انگیزه لازم برای تغییر را داشته باشند و این زمانی رخ می دهد که از نظر آن‌ها «مجموعه منفعت مورد انتظار» آنان از تغییر بیش از «مجموع هزینه مورد انتظار» از تغییر باشد.

در ادامه نوشته قبلی، باید به مفهوم تعادل اشاره کنم، به عنوان مفهومی محوری در مدل‌سازی و تحلیل پدیده‌های اقتصادی. گرچه به طور ضمنی می توان دلالت‌هایی از مفهوم تعادل را در کتاب یافت، اما نگاه کردن به توسعه نیافتگی ایران از منظر تعادل می تواند در تکمیل مطالب این کتاب کمک کننده باشد.

حتی در برخی مسائل تک بعدی اقتصادی مانند کاهش کسری بودجه نیز امکان بروز نوعی تعادل وجود دارد که بازیگران را فاقد انگیزه برای تغییر (کاهش کسری بودجه) می کند. مثلا برای کاهش کسری بودجه ممکن است لازم باشد برخی مخارج رفاهی توسط دولت کاسته شود اما گروه‌های ذینفع از این مخارج رفاهی مقاومت می کنند. به همین ترتیب، ممکن است برای کاهش کسری بودجه لازم باشد دولت مالیات‌ها را افزایش دهد اما گروه‌های مورد اصابت مالیات در مقابل آن مقاومت کنند. این مقاومت ها ممکن است دولت را از کاهش کسری بودجه منصرف کند یا آن را به تاخیر اندازد، حتی اگر کاهش کسری بودجه نهایتا به نفع همه گروه‌ها تمام شود و فقط موقتا سبب کاهش رفاه آن‌ها شود. بنابراین، مساله کسری بودجه به خاطر تعادلی که در سیستم وجود دارد (عدم تمایل بازیگران کلیدی به تغییر) تغییر نمی کند و دولت همچنان به انتشار پول (مستقیم و غیرمستقیم) ادامه می دهد.
حتی علم اقتصاد از این فراتر رفته و نشان می دهد که تحت فروضی تصمیم جمعی مردم مانع تغییر در مسیر توسعه است.

اگر در مورد مسایلی مانند کاهش کسری بودجه یا کاهش ارزش پول ملی نوعی تعادل به معنی فقدان نیرو و انگیزه تغییر بروز می نماید، به طور طبیعی در مورد موضوعی چند بعدی مانند توسعه بروز نوعی تعادل و فقدان انگیزه و نیروی تغییر بسیار محتمل تر است. اگر این چنین به موضوع نگاه کنیم آن گاه کسی را مقصر توسعه نیافتگی تلقی نمی‌کنیم. زیرا توسعه نیافتگی برآیند نیروهایی است که انگیزه و نیروی عدم تغییر ایجاد کرده است، گرچه این عدم تغییر الزاماً مغرضانه و از روی قصد و تعمد نیست. این نوع نگاه به توسعه نیافتگی، رفتار غالب انفرادی و گروهی را رفتار عقلانی مبتنی بر هزینه – فایده در نظر می گیرد. اما دشواری در این است که تداوم توسعه نیافتگی به معنی عدم غلبه منفعت تغییر بر هزینه تغییر برای بازیگران تاثیرگذار است. به عنوان نمونه، تغییری که سبب فراگیر شدن بهره‌مندی عموم جامعه از کسب ثروت می‌شود که از نظر عجم اوغلو و رابینسون مرحله گریز به فرایند توسعه اقتصادی است، گرچه کیک کل اقتصاد را افزایش می‌دهد اما الزاماً سهم کیک گروه‌های خاص تاثیرگذار را افزایش نمی‌دهد و در نتیجه آنان انگیزه‌ای برای تسهیل این فراگیری ندارند.

اگر وجود توسعه نیافتگی و تداوم توسعه نیافتگی را نوعی تعادل در نظر بگیریم، این امکان را فراهم می کند که اولاً منتظر یک تغییر برون‌زای غیرقابل اتکا نباشیم تا توسعه اقتصادی را امکان پذیر کند و ثانیا به ما این امید را می‌دهد که پاره ای اقدامات از قبیل آنچه در استراتژی نیلوفر آبی [استراتژی پیشنهادی نویسنده کتاب برای توسعه ایران] ذکر شده است، به تدریج راه برون رفت از توسعه نیافتگی را محتمل می نماید.

متن کامل این نوشتار شامل دو نکته تکمیلی دیگر در سایت توسعه ایران منتشر خواهد شد.

صفحات مجتبی لشکربلوکی در اپلیکیشن بله I تلگرام I اینستاگرام I لینکدین

Читать полностью…
Подписаться на канал