735
جهت مشاوره آنلاین، با لینک یا شماره زیر در ارتباط باشید. *مشاوره و کاهش آسیبهای طلاق و خیانت *پرسشهای حقوقی طلاق و ازدواج @mahdimoshaver 09129455193
▫️#بیان_احساسات
برای اینکه زندگی مشترک بهتر و پربارتری از تجربه نماییم، باید توجه کنیم که برای زن و شوهر، بسیار اهمیت دارد که هر روز، چند دقیقه به مبادلهی احساسات خود با دیگری بپردازند.
احساسات را به هم انتقال دادن، درک شما را از همسرتان بیشتر میکنند و میتوانید یکدیگر را بهتر بشناسید و همدیگر را بهتر قبول داشته باشید.
▫️وقتى ميخواهيد همسر خود را نقد كنيد
ابتدا قسمتى از حرف همسر خود را كه درست است را تاييد كنيد و بعد حرف خود را بزنيد.
اگر با مخالفت شروع كنيد، مقاومت ايجاد خواهد شد و حتى طرف مقابل ديگر دلايل شما رو نمى شنود.
بهتر است ابتدا تاييد كنيد تا مقاومت شکسته شود و احساس نزديكى به وجود آید و بعد نظر خود رو بگویید و توضيح دهید.
دراین صورت پذيرش حرف شما بالاتر ميرود و زودتر به نتيجه خواهید رسید.
@doniayemoshavere
▫️جعبه سیاه زندگی زناشویی را نزد پدر و مادرمان نبریم
هرگز نباید مسایل و اختلافهای خود را بدون اطلاع و توافق همسرمان با خانوادههای خود در میان بگذاریم ، زیرا :
بعد از مدتی با همسرمان آشتی میکنیم اما خانوادهها همچنان تصور میکنند زندگی ما پر از بدبختی و مشکلات است و ممکن است دچار ناراحتی و دلتنگی شوند.
مساله دیگر این است که وقتی والدین از مسائل زندگی ما باخبر میشوند ، ممکن است به طور ناخوداگاه رفتارشان با همسرمان تغییر کند و حتی زمانی که اختلاف ما با همسرمان پایان یافته است ، نتوانند نگرش خود را نسبت به او بهبود ببخشند.
@doniayemoshavere
✨گاهی فقط کافیه ساکت باشیم و با دل گوش بدیم!✨
✨گوش دادن، پلی است بین دنیای ما و دنیای بچه ها
@doniayemoshavere
•سه آفت شخصیتی که شما را از لذت بردن از زندگی بازمیدارد:
-زندگی در گذشته:کسانی که از گذشته و اتفاقاتش نمیتوانند کنده شوند قطعا نمیتوانند آینده روشنی برای خود بسازند
-مقایسه کردن:این رفتار در هرنوعی بسیار مخرب است،مقایسه ظاهر، جایگاه شغلی، میزان ثروت و هرچیز دیگری اساسا از ریشه غلط و نادرست است.
-بخل و حسادت:باید بدانیم نعمت های خداوند بیشمار است حتی اگر همه دنیا حال خوب و ثروت زیاد داشته باشند خداوند برای ما نیز جایگاه مخصوص خودمان را در دنیا تعریف کرده است پس به جایگاه بقیه افراد بی توجه باشیم وبه دنبال پیدا کردن جایگاه خودمان باشیم
@doniayemoshavere
سوال ؛ چطور میشه گفتگوی سالم داشت و یا زخم های قدیمی رو ترمیم کرد ...؟؟
ترمیم زخمهای قدیمی و داشتن گفتوگوی سالم با عزیزان—بهویژه والدین—نیازمند شجاعت، صبر، و مهارتهای ارتباطیست. این مسیر همیشه ساده نیست، اما میتونه عمیقاً شفابخش باشه. بیا مرحلهبهمرحله بررسی کنیم:
✅ چگونه گفتوگوی سالم داشته باشیم؟
۱.با نیت روشن شروع کن
- قبل از شروع، از خودت بپرس: «هدفم از این گفتوگو چیه؟» آیا دنبال درک متقابل هستی یا فقط میخوای دردت شنیده بشه؟
- نیتت رو با طرف مقابل هم در میون بذار: «میخوام دربارهی یه موضوعی حرف بزنم که برام مهمه، نه برای سرزنش، بلکه برای درک بهتر.»
۲. ز زبان "من" استفاده کن
- بهجای «تو این کارو کردی»، بگو: «من اون موقع احساس تنهایی کردم.»
- این مدل حرف زدن باعث میشه طرف مقابل دفاعی نشه و راحتتر گوش بده.
۳. گوش دادن فعال
- فقط منتظر نوبت حرف زدن نباش. واقعاً گوش بده.
- با جملاتی مثل «میفهمم که اون موقع برات سخت بوده» یا «نمیدونستم اینطور حس میکردی» همدلی نشون بده.
۴. مرزهای سالم بذار
- اگر گفتوگو داره به سمت توهین یا تحقیر میره، حق داری مکالمه رو متوقف کنی.
- گفتوگوی سالم یعنی احترام متقابل، حتی در اختلاف نظر.
✅ ترمیم زخمهای قدیمی
۱. پذیرش واقعیت گذشته
- گذشته رو نمیشه تغییر داد، اما میشه باهاش روبهرو شد.
- گاهی فقط شنیده شدن و تأیید احساسات، خودش ترمیمه.
۲. خشش، نه فراموشی
- بخشش یعنی رها کردن بار سنگین خشم، نه تأیید اشتباه.
- ممکنه طرف مقابل هیچوقت عذرخواهی نکنه، اما تو میتونی برای آرامش خودت ببخشی.
۳. درخواست عذرخواهی یا توضیح
- اگه آمادهای، میتونی بگی: «اون اتفاق هنوز برام سنگینه. دوست دارم بدونم اون موقع چی تو ذهنت بود.»
- گاهی فقط یک گفتوگوی صادقانه میتونه سالها درد رو سبک کنه.
۴. درمان شخصی
- گفتوگو همیشه کافی نیست. مشاوره، نوشتن، یا حتی هنر میتونه ابزار ترمیم باشه.
- زخمهای عمیق نیاز به مراقبت مداوم دارن، مثل هر زخم جسمی.
@doniayemoshavere
⚠️۷ کاری که رابطهات رو با بچهات خراب میکنه⚠️
گاهی وقتها ما والدین، بدون اینکه خودمون بخوایم، کارهایی میکنیم که به مرور اعتماد و صمیمیت بین ما و بچههامون رو کم میکنه.
👇 اگه میخوای رابطه سالم و قوی با کوچولوت بسازی، حواست به این هفت نکته باشه:
🔹سرزنش و مقایسه کردن
اینکه به بچه بگی: «ببین دوستت چقدر بهتره» یا «چرا مثل فلانی نیستی؟» باعث میشه اعتمادبهنفسش پایین بیاد و احساس کنه هیچوقت کافی نیست. هر بچهای دنیای خودش رو داره، پس با کسی مقایسهش نکن.
🔹بیتوجهی به احساساتش
وقتی میگه «میترسم»، «عصبانیام» یا «ناراحتم»، سریع نگیم: «این که چیز مهمی نیست!»
بیاعتنایی به احساسات کودک باعث میشه کمکم حرفهاشو از ما پنهان کنه. بهتره به جای قضاوت، فقط گوش بدیم و بگیم: «میفهمم چه حسی داری.»
🔹توقعات غیرواقعی داشتن
گاهی از بچه انتظار داریم مثل بزرگسالها رفتار کنه؛ همیشه مرتب باشه، اشتباه نکنه و همهچی رو بفهمه.
ولی واقعیت اینه که بچهها در حال یادگیری هستن. توقعات بالاتر از سنش میتونه باعث اضطراب و احساس شکست در اون بشه.
🔹تهدید و تنبیه مداوم
تنبیههای شدید، داد زدن یا تهدید کردن، شاید در لحظه باعث اطاعت بشه، اما در بلندمدت رابطه عاطفی رو نابود میکنه.
به جای تمرکز روی تنبیه، سعی کن روشهای آموزش و حل مسئله رو جایگزین کنی.
🔹وقت نگذاشتن برای باهم بودن
زندگی شلوغه، اما اگه هیچ وقت مشترکی برای بازی، صحبت و خندیدن با بچهات نذاری، اون کمکم احساس تنهایی و بیاهمیتی میکنه. حتی روزی ۱۵ دقیقه زمان باکیفیت میتونه رابطهتون رو عمیقتر کنه.
🔹نادیده گرفتن استقلال کودک
وقتی بچه میخواد خودش لباسشو انتخاب کنه، کمک کنه یا تصمیم بگیره و ما مدام دخالت میکنیم، بهش پیام میدیم که «به تو اعتماد ندارم».
دادن حق انتخابهای کوچک باعث تقویت اعتمادبهنفس و حس ارزشمندی در کودکه.
🔹قضاوت و برچسب زدن
وقتی میگی: «تو تنبلی»، «همیشه شلختهای» یا «هیچ وقت حرف گوش نمیدی»، کودک کمکم این حرفها رو باور میکنه و همونطور رفتار میکنه.
به جای برچسب، رفتار رو توصیف کن: «اتاقت امروز خیلی شلوغه، بیا با هم مرتبش کنیم.»
@doniayemoshavere
در يک آزمايش معروف، به معلمها گفته شد كه بعضى دانش آموزا نابغهان (درحالى كه نبودن) در پايان سال، همون دانش آموزا واقعا پيشرفت كرده بودن.
چون معلمها باهاشون بهتر رفتار كرده بودن حالا تصور كن وقتى مدام به كسى میگى "تو هميشه خراب مىكنى" چى ميشه؟
واقعيت اينه كه ما همديگه رو شكل میديم؛ با نگاههامون، با لحنمون، با انتظاراتمون!
اگه میخوای رشد کنی، با کسایی بگرد که بهت نگاه کسی رو بدن که باور دارن «تو میتونی»
@doniayemoshavere
قانون کائنات میگه:
«افرادی که با تو هم فرکانس باشند، همیشه در کنار تو خواهند بود و افرادی که با تو ناهماهنگی فرکانسی داشته باشند؛ از زندگیت حذف میشوند»
میخوام بگم واسه آدمای گذشتتون حسرت نخورید، ببخشیدشون و رهاشون کنید! راه رو برای اتفاقات، معجزات، هیجانات و آدم هایی که مسیر شما رو روشن تر میکنن باز کنید، چیزی که خدا برای شما پیش روتون گذاشته خیلی قشنگ تره!
@doniayemoshavere
با همه گرم گرفتن روشنفکری نیست. به قول دکتر هلاکویی:
«اجتماعی بودن با همه صحبت کردن و بگو و بخند کردن نیست! اجتماعی بودن یعنی اینکه بدونی کجا و با چه کسی از چه کلام و لفظی استفاده کنی.همین..!»
@doniayemoshavere
🔹 10 جمله که نباید به #کودک_خجالتی بگیم 👇👇
🔺زبونتو #موش خورده
🔺چرا مثل #مجسمهای
🔺اگه حرف نزنی بقیه فکر میکنن #لالی
🔺برو جلو سلام کن مگه #ادب نداری
🔺بذار خودم #جواب میدم
🔺اینجوری #عمرا بتونی دوست پیدا کنی
🔺تشکر کردی؟خاله رو بوس کردی؟
🔺#ترسو نباش حرف بزن
🔺یه کم از خواهر برادرت #یاد_بگیر
🔺زبون نداری؟ جواب دایی رو بده دیگه
🔹 رفتارهای #درست با کودک خجالتی:👇👇
1. #پذیرش و #احترام به ویژگیهایش
بچهی خجالتی مشکلی نداره، فقط زمان بیشتری برای ارتباط گرفتن نیاز داره. بهش نگیم "ترسو" یا "بیادب".
2. #فشار نیار، #فرصت بده
اجبار به حرف زدن، سلام کردن یا انجام یه سری رفتارهای اجتماعی در جمع، معمولاً نتیجه معکوس میده. بذار خودش آماده بشه. و سعی کن توی خونه و خارج از جمع بهش مهارتهای اجتماعی رو یاد بدی.
3. #تشویقهای کوچک، نه جایزههای بزرگ
وقتی قدم کوچکی برداشت (مثلا یه بار به موقع سلام کرد)، با جملهای مثل "دیدم چقدر قشنگ سلام کردی" تشویقش کن. نه با جایزهی خیلی بزرگ. همین یه جمله می تونه بهش حس خیلی خوبی بده.
5. #موقعیتهای_اجتماعی کوچیک بساز
دعوت از یک دوست صمیمی به خانه یا بازی دونفره در محیطی امن میتونه شروع خوبی باشه. مهمونی با جمعیت زیاد اونو دچار استرس و اضطراب میکنه.
7. #احساساتش رو به رسمیت بشناس
بهجای گفتن "چیزی نیست"، بگو: "میفهمم که تو این شلوغی حس خوبی نداری. طبیعیه."
8. #صبور باش.
بیشتر بچههای خجالتی با حمایت و زمان، بهمرور توی جمع احساس راحتی میکنن. نگران نباش و با صبر پیش برو.
@doniayemoshavere
وضعیت بدن در این روزها الزاماً طبیعی نیست، حتی اگر بازگشت به زندگی عادی اتفاق افتاده باشد.
بازگشت به روتین، به معنای بازگشت تنظیم عصبی نیست.
ممکن است بدن شما بین دو قطب متفاوت حرکت کند.
گاهی خسته، گاهی پرانرژی.
گاهی بیخواب، گاهی خوابآلود.
گاهی بیاشتها، گاهی پرخور.
گاهی بیحس و گاهی بیشبرانگیخته.
بدن در حال تقلا برای بازیابی تعادل است، اما هنوز از شدت اضطراب گیج است و نمیتواند درست فرمان بدهد.
فردی را تصور کنید که مدام در گوشش زدهاند و شکنجهاش کردهاند. آیا میتواند با سرگیجهی بعدش، راحت به کارهای روزمرهاش برگردد؟
در این روزها بدن بین فازهای مختلف گیر کرده.
بین ترس و بیحسی.
بین تلاش برای ادامه دادن و فروپاشی.
این نوسانات نشانهی از دست رفتن تعادل سیستم عصبی هستند.
و تنها با مهربانی، مراقبت، تمرینهای کوچک و مداوم، و کاستن از فشارهاست که میتوان دوباره مسیر بازگشت به تعادل را پیدا کرد.
پس مهم است که با خودتان مهربان باشید.
از بدنتان انتظار آرامش فوری نداشته باشید.
و با تمرینهای بدنی، تنفسی، و ایجاد ریتم روزانه کمکش کنید تا قدمبهقدم به سمت امنیت برگردد.
پونه مقیمی
@doniayemoshavere
هر چی سنم بالاتر میره، بیشتر میفهمم که موفقیت در اکثر چیزها
نه یه راز خاص داره و نه یه ترفند مخفی!.
موفقیت یعنی:
مرتب انجام دادن کارهای خستهکننده و سادهای که همه میدونن باید انجام بشه
ولی حوصله یا تمرکز ندارن که انجامش بدن.
@doniayemoshavere
کسی که میخوای باهاش ازدواج کنی، نباید کسی باشه که قصد داری تغییرش بدی، بلکه باید کسی باشد که هرگز نمیخوای تغییر کنه
@doniayemoshavere
حس کم بودن و ناکافی بودن، بسیار خوب و ارزشمنده چون به ما این درک رو میده که لازمه بیشتر رشد کنیم، آموزش ببینیم و روی اهدافمون متمرکز تر بشیم، اما خیلی وقت ها جای خودش رو به متوقف شدن میده ذهنی که همیشه تلاش میکنه برای بقای خودش آرامش داشته باشه همه چیز رو پس میزنه و تمرکز روی منصرف کردن و متوقف کردن ما میگذاره.
در سال چند بار این احساس رو تجربه میکنم، غرغر میکنم اما زود به خودم میام بار و بندیلم رو میبندم و بجای توقف هم یادگیری و رشد رو انتخاب میکنم و هم پیاده سازی آنچه یادگرفتم.
@doniayemoshavere
چگونه از سلامت روان کودکان و سالمندان در برابر اخبار درگیری و جنگ محافظت کنیم
در شرایط فعلی لطفا به این نکته توجه کنید که کودکان شدیداً در برابر اخبار جنگ و اضطرابش، بیدفاع و آسیبپذیرند و این موضوع در مورد سالمندان هم صدق میکند.
لطفا به نکات گفته شده توجه ویژهای داشته باشید:
۱. بفهمید که آنها چه میدانند و چه احساسی دارند
مهم است که به فرزندانتان نزدیک باشید و برای توضیح وضعیت وقت بگذارید، بدون اینکه لزوماً آنها را با اطلاعات زیاد غرق کنید. از آنها بپرسید که چه میدانند و اطلاعات اشتباه آنها را اصلاح کنید. کودکان معمولا خودشان تفسیر درستی از شرایط ندارند و اگر موضوع برای آنها به درستی توضیح داده نشود به بدترین جمعبندی ممکن میرسند.
۲. آرام و متناسب با سن کودکان باشید
کودکان نشانههای هیجانی و عاطفی خود را از بزرگسالان میگیرند، بنابراین سعی کنید هیچ ترسی را بیش از حد با فرزندتان در میان نگذارید. با آرامش صحبت کنید و به زبان بدن خود، مانند حالات چهره، توجه داشته باشید.
از زبان متناسب با سن او استفاده کنید، واکنشهای او را زیر نظر داشته باشید و نسبت به سطح اضطراب او حساس باشید. تا جایی که میتوانید، به فرزندان خود اطمینان دهید که از هر خطری در امان هستند. به آنها یادآوری کنید که بسیاری از مردم در سراسر جهان برای متوقف کردن درگیری و یافتن صلح سخت تلاش میکنند. تا حد امکان، با خوشبین بودن به بهتر شدن اوضاع، امید آنها را زنده نگه دارید.
۳. روی کمککنندگان تمرکز کنید
برای کودکان مهم است که بدانند مردم با اعمال شجاعانه و مهربانی به یکدیگر کمک میکنند. داستانهای مثبتی مانند امدادگران اولیه که به مردم کمک میکنند را پیدا کنید.
ببینید آیا فرزند شما دوست دارد در انجام اقدامات مثبت شرکت کند. شاید بتواند یک پوستر بکشد یا شعری در این مورد بنویسد.
فرزند خود را تشویق کنید تا فعالیتهایی که دوست دارد انجام دهد مثل نقاشی، کارتون و… این کار آنها را درگیر نگه میدارد و حواسشان را از شرایط ناگوار پرت میکند.
۴. گفتگوها را با دقت و توجه به پایان برسانید
هنگام پایان دادن به مکالمه، مهم است که مطمئن شوید فرزندتان را در حالت اضطراب و پریشانی رها نمیکنید. به او یادآوری کنید که برایتان مهم است و هر زمان که احساس نگرانی کرد، برای گوش دادن و حمایت از او در کنارش هستید.
۵. کودکان را هرچند وقت یک بار چک کنید
همانطور که اخبار ادامه دارد، وضعیت کودکان را نیز چک کنید. اگر فرزندتان نگران یا مضطرب به نظر میرسد، مراقب هرگونه تغییر در رفتار یا احساسات او، مانند دلدرد، سردرد، کابوس یا مشکلات خواب باشید.
کودکان واکنشهای متفاوتی به رویدادهای نامطلوب دارند و برخی از نشانههای پریشانی ممکن است چندان آشکار نباشند. کودکان خردسال ممکن است بیش از حد معمول به والدین وابسته شوند، در حالی که نوجوانان ممکن است غم یا خشم شدیدی نشان دهند. بسیاری از این واکنشها فقط برای مدت کوتاه و طبیعی ادامه دارند. اگر این واکنشها برای مدت طولانی ادامه یابد، ممکن است فرزند شما به حمایت متخصص نیاز داشته باشد.
شما میتوانید با انجام فعالیتهایی مانند تنفس شکمی با هم به آنها در کاهش استرس کمک کنید: ۵ ثانیه نفس عمیق از طریق بینی بکشید، ۵ ثانیه نفس خود را نگه دارید و ۵ ثانیه بازدم انجام دهید.
توضیح دهید که وقتی فرزندتان نفس میکشد، شکمش را مانند یک بادکنک به آرامی باد میکند و وقتی بازدم میکند، هوا دوباره به آرامی از بادکنک خارج میشود.
۶. سیل اخبار را متوقف کنید
تا جای ممکن سعی کنید کودکان و سالمندان را در معرض اخبار اضطرابآور قرار ندهید. و در حضور آنها در این موضوعات صحبت نکید.
۷.مراقب خودتان هم باشید
اگر خودتان بتوانید با شرایط کنار بیایید، میتوانید به فرزندانتان هم بهتر کمک کنید. اگر احساس اضطراب یا ناراحتی میکنید، برای خودتان وقت بگذارید و با سایر اعضای خانواده، دوستان و افراد مورد اعتماد خود ارتباط برقرار کنید.
به نحوهی دریافت اخبار توجه داشته باشید: سعی کنید زمانهایی از روز را برای بررسی اتفاقات شناسایی کنید، نه اینکه مدام آنلاین باشید. تا جایی که میتوانید، زمانی را برای انجام کارهایی که به شما در آرامش و بهبودی کمک میکنند، اختصاص دهید. در هر کاری، مراقبت از خود را در اولویت قرار دهید.
@doniayemoshavere
آگاهی از سبک دلبستگی خودت، برای شناخت بهتر احساسات و نیازهات هست. قرار نیست فقط یه لیبل به خودمون و دیگران بزنیم...
هر کدوم از این سبکهای دلبستگی در هر دو جنس میتونه دیده بشه و زن و مرد نداره
با این نکتهها بریم سراغ اینکه آدمهایی با سبک دلبستگی اضطرابی و اجتنابی، معمولاً چه ناامنی ها و چه نیازهایی دارن
تا از دعوا و بحثهای بیهوده جلوگیری کنیم.
کسی که دلبستگی اضطرابی داره، بزرگترین ترسش رها شدنه. موقع تعارضات فکرهاش حول این میچرخه که «تو دیگه بهم اهمیت نمیدی، و میخوای رهام کنی. پس باید بیشتر بهت نزدیک بشم»
کسی که دلبستگی اجتنابی داره بزرگترین ترسش طرد شدن بخاطر ناکافی بودن و همینطور از دست دادن استقلالش هست.
تو تعارضات اینطور فکر میکنه که «من هرکاری هم کنم برات کافی نیست. پس شاید بهتره کلا ازت فاصله بگیرم و دور بشم»
دو نفر با این سبکهای دلبستگی میتونن تو یه چرخهی پایانناپذیر دعوا، شنیده نشدن، آسیب دیدن و آسیب زدن بیفتن...
تا وقتی که تصمیم بگیرن رو خودشون کار کنن
و احساسات و نیازهای خودشون رو بهتر بشناسن، و شفافتر بیانش کنن.
وقتی احساسات واقعیمون رو پنهان میکنیم و از نیازهای خودمون آگاه نیستیم، بهجای حل مسئله، درگیری ایجاد میشه. مخصوصاً توی روابطی که یکی با سبک اضطرابی مدام به دنبال توجه و ارتباط هست و دیگری با سبک اجتنابی، بیشتر و بیشتر فاصله میگیره.
این چرخه ناخودآگاه باعث فشار و فاصله میشه؛ ولی با شناخت بهتر خودمون و نیازهای احساسی، میتونیم به جای جنگ و گریز، به هم نزدیکتر بشیم.
اولین قدم میتونه این تمرین ساده باشه: وقتی متوجه میشی تو این چرخه افتادی، وقتی یک واکنش احساسی شدید ایجاد میشه، چند لحظه مکث کن و از خودت بپرس "الان واقعاً چه احساسی دارم؟ چه چیزی لازم دارم که بیانش نکردم
@doniayemoshavere
▫️همدلی با همسر را جدی بگیریم ؛
همدلی یعنی خودمان را منصفانه جای طرف مقابل بگذاریم و قضیه را از دید او بررسی کنیم
همدلی با همسر راهی است
برای درک بهتر او و دیدن مسائل از نگاه او.
همدلی یکی از مهارت های زندگی زناشویی است که کمتر مورد توجه قرار میگیرد چرا که هر کسی تلاش میکند تا به مسائل از دید خودش نگاه کند نه از دید کسی که این مشکل یا مساله مربوط به اوست.
اما اگر بتوانیم " نحوه همدلی با همسر " را یاد بگیریم و از آن در زندگی زناشویی استفاده کنیم میتوانیم به همسرمان نزدیکتر شده و در حل مشکلات به او کمک کنیم و در نهایت زندگی شادتری را برای هر دویمان رقم بزنیم.
@doniayemoshavere
«نه» گفتن رو یاد بگیرید؛حتی به کودکانتون هم یاد بدید
«نه» گفتن رو تمرین کنید. تا میتونید به آدما «نه» بگید. به این فکر نکنید که یه روزی یه جا گیر کنید اگه کمکشون کرده باشید کمکتون میکنن، نه. میذارن میرن، با خیال راحتم میرن. شما هم با خیال راحت بهشون «نه» بگید.
@doniayemoshavere
⭕ نیازهای کودک رو تأمین کنیم یا خواستههاش رو؟!
وقتی ما #نیاز_واقعی بچهها رو برآورده نمیکنیم مجبوریم که به نیاز_کاذب یا خواستهشون تن بدیم!
ببینید خیلی معادلهی سادهای هست. مثلاً بچه نیاز به بازی با مامان و بابا، همسن و سالاش، بازی توی طبیعت و ... داره! اما ما چون حال و حوصله این کارها رو نداریم، روزی چهار ساعت میشونیمش پای تلویزیون! بعد مدام میگیم این بچه ما رو میزنه، بددهنی میکنه، اصلاً به حرف گوش نمیده، اعصاب ما رو ریخته به هم و ...! اونوقت دنبال راهحلیم تا مشکل رو حل کنیم 😕
یا مثلاً در مورد غذا؛ بچهها نیاز دارن غذای سالم و مقوی بخورن و خب طبیعیه اینکار زحمت داره! اما چون ما حال و حوصله نداریم وقت بگذاریم مواد اولیه سالم خریداری کنیم، روزانه وقت مناسبی رو برای غذا درست کردن بگذاریم، با بچه #غذابازی کنیم تا غذاش رو درست و کامل بخوره و ... بچه رو سوق میدیم سمت هَله هوله یعنی چیپس، پفک، پفیلا و نوشابه ، اونوقت میایم میگیم بچه ما خیلی بدغذاست!
در مورد نوجوون هم همین جوریه! خب برای نوجوون باید وقت گذاشت. نوجوون باید ورزش کنه، باید کلاسهای خوب بره، باید وقتش به صورت درست پر بشه و بار روی دوشش باشه ولی بچهی ما هیچ برنامهای نداره، بعد ما هِی مینالیم که این خواستههای اونجوری داره! 🤨
در روایت هم داریم که بچه هفت سال سوم وزیره. بعضیا خیلی خوشتیپن و فکر کردن وزیر یعنی مشاور! میشه بپرسم کدوم وزیر الآن مشاوره؟! وزیر از وِزر میاد یعنی کسی که بار روی دوشش هست و اِنقدر کار داره که نمیتونه سرش رو بخارونه! و دقیقاً همین کارِ که بچه رو به سمت نیازهای واقعی سوق میده و رشدش میده.
بعضیام میان میگن ما پول نداریم بچه رو هی بفرستیم کلاس، ورزش و ...! منم معمولاً میپرسم بچهتون تبلت داره؟ موبایل چی؟ ایکسباکس چی؟ اسکوتر چی؟ و ... که توی خیلی از اینها جواب مثبته! 🥴 خب جمع دو، سه قلم از اینا میشه ده، پونزده میلیون! چطور اینا رو میتونیم بخریم بعد نمیتونیم ماهی سیصد، چهارصد هزار تومن بدیم بچه بره کلاس و ورزش که هم وقتش پر بشه، هم زندگیش ریتم بگیره و هم در جهت علایق و استعدادش رشد کنه؟!
در مورد بچههای زیر هفت سال هم همین جوره. اگه بفهمیم بچه کل زندگی رو شبیه بازی میبینه و ما بیایم توی پازلش اونوقت میبینیم که چقدر رابطهمون قشنگ میشه. خشونت بچه کم میشه، حرفگوشکن میشه! 😉 و کلی چیزای خوب دیگه!
حالا بچه نیاز به #مهرورزی، دانستن، #شاد_بودن و ... نداره؟
حالا کی این کارها رو میکنه و باز با بچهاش مشکل داره؟!
@doniayemoshavere
اضطراب کودکان برای مدرسهرفتن را چگونه کم کنیم؟
🔻اطمیناندادن به کودک برای ملاقات در پایان روز
🔻خداحافظی کوتاه، قاطع و در عین حال محبتآمیز
🔻تشویق کودک به صحبت دربارهٔ احساساتش
🔻صبر، درک و حمایت مداوم از کودک
🔻آشناکردن تدریجی با مدرسه از طریق بازدیدهای کوتاه یا صحبت دربارهٔ مدرسه
@doniayemoshavere
:
سوال یک مادر
چرا بچه ها این جورین
بچه که هستن مامان بابا براشون قهرمانند اما وقتی بزرگ میشن طلب کارن ازشون؟؟...
این تغییر نگاه بچهها نسبت به والدین، ترکیبی از رشد روانی، تجربههای زندگی، و پیچیدگیهای رابطهایه. بیا چند لایهاش رو با هم باز کنیم:
۱. رشد شناختی و عاطفی
وقتی بچهها کوچکن، دنیا براشون سادهتره. مامان و بابا مثل ابرقهرمانهایی هستن که همه چیز رو بلدند و همیشه محافظاند. اما با بزرگ شدن، بچهها شروع میکنن به دیدن نقصها، اشتباهها، و محدودیتهای والدین. این بخشی از فرآیند جدا شدن و ساختن هویت مستقل خودشونه.
۲. تجربههای شخصی و زخمهای ناگفته
گاهی بچهها در بزرگسالی به دردهایی فکر میکنن که در کودکی تجربه کردن ولی اون موقع نمیتونستن درکش کنن. حالا که بالغ شدن، اون خاطرات رو بازبینی میکنن و ممکنه احساس کنن که حقشون بیشتر بوده یا والدین باید بهتر عمل میکردن.
۳. فرهنگ و انتظارات اجتماعی
در بعضی فرهنگها، والدین از فرزندان انتظار اطاعت و قدردانی بیقید و شرط دارن، در حالی که نسل جدید با مفاهیم روانشناسی، مرزهای سالم، و حقطلبی بزرگ شده. این تفاوت دیدگاهها ممکنه باعث بشه که والدین احساس کنن بچهها طلبکار شدن، در حالی که بچهها فقط دنبال درک و عدالتاند.
۴. چرخهی تکرار
جالب اینجاست که خیلی از همین بچهها وقتی خودشون پدر یا مادر میشن، تازه متوجه سختیها و پیچیدگیهای والدگری میشن. اونوقت نگاهشون دوباره تغییر میکنه و شاید حتی با والدینشون همدلتر بشن.
@doniayemoshavere
بزرگترین زخمهارو همیشه نه از نیش زبان دیگران، بلکه از تیغ تیزِ گفتگوی درونی با خودمون میخوریم
مواظب باش که با خودت چه طوری حرف بزنی
@doniayemoshavere
خیلی وقتها پیش میاد که از خودمون بپرسیم: چرا زندگی انقدر سخت و پر از رنجه؟
واقعیت اینه که رنج یه بخش طبیعی و اجتنابناپذیر از زندگیه. همهی ما با شکلهای مختلفی از سختیها روبهرو میشیم، از دلشکستگی گرفته تا از دست دادن یا حتی فشارهای روزمره مثل استرس کار و درس. ولی نکتهی مهم اینه که رنج فقط برای عذاب دادن ما نیست؛ میتونه یه فرصت برای رشد باشه، یه جور آلارم که میگه وقتشه چیزی رو تو زندگیمون تغییر بدیم.
توی روانشناسی گفته میشه که خیلی از آدمها وقتی از رنج فرار میکنن، در واقع درد بیشتری تجربه میکنن. چون انکار رنج، فقط اونو عمیقتر و مزمنتر میکنه. پذیرش یعنی اینکه بدونیم رنج بخشی از مسیر زندگیه، نه شکست ما. مثلا وقتی غمگین میشی، بهجای اینکه بگی "نباید ناراحت باشم"، میتونی به خودت بگی: "الان دارم ناراحت میشم چون یه چیزی برام مهم بوده" این یعنی شفقت به خود (self-compassion). زندگی بدون رنج، مثل فیلم بدون داستانه. سختیها هستن که به لحظههای خوب معنا میدن.
@doniayemoshavere
تولستوی یه جمله قشنگ داره که میگه:
«همه چیز برای کسی که میداند چگونه صبر کند، به موقع اتفاق میافتد!»
خلاصه که آروم باش، ببین، بشنو، بگذر، خرده نگیر و یادت بمونه که گاهی صبر خودِ تلاشه...
@doniayemoshavere
باید رو پنجهی پاهامون بایستیم و آرزوهامونو
بگیریم تو مشتمون،اگرم نشد تهش میگیم
من همهی تلاشمو کردم ولی قدم تا همینجا میرسید
این خیلی جملهی گرونیه که بتونیم بگیم:
من همۀ تلاشمو کردم
- مجتبی شکوری🌱
@doniayemoshavere
⭕️ ۳ استراتژی ساده که میتونه کیفیت رابطه ی عاطفی تون رو خیلی بالا ببره
@doniayemoshavere
💢 ۱۰ مهارت اصلی زندگی
سازمان جهانی بهداشت (WHO) در برنامهی مهارتهای زندگی كه در سال ۱۹۹۳ معرفی نمود، ۱۰ مهارت را بهعنوان مهارتهای زندگی اصلی معرفی نمود. اين ۱۰ مهارت از سوی يونيسف و يونسكو نيز بهعنوان مهارتهای زندگی اصلی شناخته شدهاند. اين مهارتها عبارتاند از:
۱. مهارت تصميمگيری (decision-making):
در اين مهارت افراد میآموزند كه تصميمگيری چيست و چه اهميتی دارد. آنها همچنين با انواع تصميمگيری آشنا شده و مراحل يک تصميمگيری را گامبهگام تمرين میكنند. همچنين با رابطهی موجود ميان تصميمگيری و ساير مهارتهای زندگی از يکسو و رابطهی تصميمگيری با پيشگيری اوليه در بهداشت روانی از سوی ديگر آشنا میشوند.
۲. مهارت حل مسئله (problem solving):
اين مهارت عبارت است از تعريف دقيق مشكلی كه فرد با آن روبهرو است، شناسایی و بررسی راهحلهای موجود و برگزيدن و اجرای راهحل مناسب و ارزيابی فرآيند حل مسئله تا به اين ترتيب فرد دچار دغدغه و اضطراب نشود و از راههای غيرسالم برای حل مشكلات خويش استفاده نكند.
۳. مهارت تفكر خلاق (creative thinking):
توانایی تفكر خلاق يک مهارت سازنده و پايه برای نيل به ساير مهارتهای مرتبط با سبک انديشيدن است. در اين مهارت افراد فرا میگيرند كه به شيوهای متفاوت بيانديشند و از تجربههای متعارف و معمولی خويش فراتر روند و تبيينها يا راهحلهایی را خلق نمايند كه خاص و ويژهی خودشان است.
۴. مهارت #تفكر_نقاد و تفکر تحلیلی (critical thinking & Analytical thinking):
اين مهارت عبارت است از توانایی تحليل عينی اطلاعات موجود با توجه به تجارب شخصی و شناسایی آثار نفوذی ارزشهای اجتماعی، همسالان و رسانههای گروهی بر رفتار فردی.
۵. توانایی برقراری ارتباط مؤثر (effective communication):
اين مهارت به معنای ابراز احساسات، نيازها و نقطهنظرهای فردی بهصورت كلامی و غيركلامی است.
۶. مهارت ايجاد و حفظ روابط بينفردی (interpersonal relationship skills):
مهارتی است برای تعامل مثبت با افراد، بهويژه اعضای خانواده، در زندگی روزمره.
۷. خودآگاهی (self-awareness):
خودآگاهی به معنی توانایی و ظرفيت فرد در شناخت خويشتن، و نيز شناسایی خواستهها، نيازها و احساسات خويش است. در اين مهارت فرد همچنين میآموزد كه چه شرايط يا موقعيتهایی برای وی فشارآور هستند.
۸. مهارت همدلی كردن (empathy):
اين مهارت عبارت است از فراگيری نحوهی درك احساسات ديگران. در اين مهارت فرد میآموزد كه چگونه احساسات افراد ديگر را تحت شرايط مختلف درک كند، تفاوتهای فردی را بپذيرد و روابط بينفردی خود را با افراد مختلف بهبود بخشد.
۹. مهارت مقابله با هيجانها (coping with emotions):
شناخت هيجانها و تأثير آنها بر رفتار. همچنين، فراگيری نحوهی ادارهی هيجانهای شديد و مشكلآفرين نظير خشم، مهارت مقابله با هيجانها ناميده میشود.
۱۰. مهارت مقابله با استرس (coping with stress):
در اين مهارت افراد فرا میگيرند كه چگونه با فشارها و تنشهای ناشی از زندگی امروزی و همچنين استرسهای ديگر كنار بيايند.
@doniayemoshavere
آتشبس بیرون
و ادامهی جنگ در درونِ بدنها
آتشبس یعنی توقف بمب.
یعنی: بس است، آتش.
با اینکه این جمله میتواند مرهمی بر بدنها و روانهایمان باشد،
اما از آتش اضطرابی که هنوز درونمان شعله میکشد، غافل نشویم.
آتشبس میتواند پایان بمبها باشد،
اما پایان اضطراب نیست.
وقتی مغز برای چند روز یا چند هفته در حالت آمادهباش بماند، شبکههای عصبیای که مسئول حس خطر هستند، تقویت میشوند.
بهویژه بخشهایی مثل آمیگدال، همچنان فعال میمانند.
و این یعنی بدن، حتی در نبود خطر واقعی، همچنان در وضعیت جنگی باقی میماند.
از دید مغز، اگر خطری چند روز ادامه داشته باشد، احتمال بازگشتش زیاد است.
پس مغز تصمیم میگیرد «الگوی بقا» را نگه دارد، حتی وقتی دیگر صدایی از بیرون نمیآید.
اینجاست که دچار نوعی ناهماهنگی درونی میشویم.
بخشی از مغز میگوید بمبی نیست، همه چیز آرام شده،
اما بدن هنوز در اضطراب جنگ است.
تنفس تند است، تمرکز پایین آمده، و بیقراری ادامه دارد.
این ناهماهنگی بین پیام مغز و واکنش بدن، خودش به یک منبع اضطراب مزمن تبدیل میشود.
برای همین، تمامشدن جنگ در بیرون، بهتنهایی کافی نیست برای آرام شدن بدن در درون.
بازیابی از این وضعیت به زمان نیاز دارد.
مطالعات نشان میدهند که سیستم عصبی بعد از یک دوره اضطراب شدید،
برای رسیدن به سطح پایداری جدید، گاهی تا چند ماه زمان میخواهد.
بهویژه اگر فرد هنوز اخبار، تصاویر یا افکار مرتبط با خطر را دریافت کند.
طبق تحقیقات روانشناسی، هر رابطه از مرحله آشنایی تا ازدواج:
بین ۵-۱۰ بار یکی از طرفین میگه دیگه نمیتونم ادامه بدم
بین ۱۰ـ۱۵ بار دلت میخواد همه چیزو ول کنی و بری
بین ۲۰ـ۳۰ بار هم بینتون دعوا و بحث شکل میگیره
رابطههای کامل و بی نقص فقط برای افسانه هاست و این چیزا کاملا طبیعیه.
@doniayemoshavere
زنها نسبت به رابطه جنسی بیمیل نمیشوند…
تنها زمانی خاموش میشوند که رابطه،
دیگر برایشان امن نباشد.
بدنی که شنیده نشود،
نوازش نشود،
درک نشود،
برای زندهماندن، سکوت میکند.
میل زن، از سردی نمیمیرد
از نادیدهگرفتهشدن خاموش میشود.
@doniayemoshavere
▫️پنج نشانه که میگه, شما یک خانواده موفق میشوید!
با تمام مشغله ای که دارید دور هم غذا میخورید.
بحث و مشکلات دارید اما جز خودتون و همسرتون کسی از اون باخبر نمیشه.
اهداف مشترک دارید این اهداف میتونه خریدخونه, خرید ماشین, مسافرت و ... باشه.
شاید قهر کنید اما مطمئن هستید که دوباره همه چیز درست خواهد شد.
بجای فکر کردن به گذشته و اشتباهات همدیگه, به آینده و ساختن یک زندگی بهتر فکر میکنید.
@doniayemoshavere
▫️در زندگی زناشویی حفظ آرامش برای مردها مهم تر است چون همانطور که می دانید مردها در هنگام جروبحث های زناشویی سریعتر از زنها ناراحت و برانگیخته می شوند
بنابراین مردها برای برانگیخته شدن به منفی گرایی کمتری احتیاج دارند.
وقتی مردها از کوره در می روند بیش از زنها به افکار مخرب؛ احساس قربانی شدن یا انتقام پناه می برند.
اما چه مرد باشید و چه زن؛وقتی قلب شما تند می زند و فشار خونتان بالا می رود نمی توانید درست فکر کنید.
به همین دلیل در هنگام برانگیختگی چیزهایی می گویید که بعدا از گفتن آنها پشیمان می شوید و به همین دلیل است که دوست دارید فرار کنید؛ سکوت نمایید ویا از کوره در روید.
پس بهتر است در این مواقع نفس عمیقی بکشید و آرامش خود را حفظ کنید.
@doniayemoshavere