detachment | Другое

Telegram-канал detachment - Detachment

161

اولين قطار كه رسيد، سوار شو، فرار كن... https://t.me/HarfBeManBOT?start=MjA4MjIyNDcw

Подписаться на канал

Detachment

There’s time to arrival
The time has gone away
There was someone i called me
But he has gone away
Finfing and fighting along that ghost of me
Since there’s a time and there’s such a shame
Black and blue inside, just sitting there
Why won’t you say that this time, it won’t be the same?
Running and fighting all this hateful track
I say what have we deprived ?
Babe babe , ooh ooh
There was a time to the arrival
The time has gone away
There was someone i called me
But he has gone away
Finding and fighting along that ghost of me
Fighting, oh it is such a shame
Shame, shame.


#AliEskandarian #KingRaam #black_and_blue

Читать полностью…

Detachment

گر بیایی دهمت جان و نیایی کشدم غم
من که بایست بمیرم چه بیایی چه نیایی
#سعدی

Читать полностью…

Detachment

راست است که هرکسی یک ستاره روی آسمان دارد ، ستاره من باید دور ، تاریک و بی معنی باشد.
شاید اصلاً من ستاره نداشته ام.

#صادق_هدايت
#بوف_كور

Читать полностью…

Detachment

همه عمر ترسیدم.
همیشه حواسم پرت بود.
امّا نه از تو
همیشه حواسم جمعِ تو بود گُلی
اسم تو آرومم می کرد...

@Detachment

Читать полностью…

Detachment

رفیق روزای خوب، به یادتم همیشه ...

Читать полностью…

Detachment

بی‌رمق با پای لنگی تا بهاران آمدیم
با دلی افسرده از باغ زمستان آمدیم
سال سختی را به سر بردیم و هر شکلی که بود
زنده از اعماق آن امواج و طوفان آمدیم


#آرین_کشوری

Читать полностью…

Detachment

بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !

در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید

یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ

یادم آید : تو بمن گفتی :
ازین عشق حذر کن !
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ، آئینة عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا ، که دلت با دگران است
تا فراموش کنی ، چندی ازین شهر سفر کن !

با تو گفتنم :
حذر از عشق ؟
ندانم
سفر از پیش تو ؟
هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پَر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو بمن سنگ زدی ، من نه رمیدم ، نه گسستم
باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم ، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم … !

اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب نالة تلخی زد و بگریخت !
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید

یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ، نرمیدم

رفت در ظلمت غم ، آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم !
بی تو ، اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم ...

Читать полностью…

Detachment

یه روزم بالاخره خاک قدر بارونو میدونه، اما دیگه بارون نمیاد..

Читать полностью…

Detachment

رابطه‌ای که از دست رفته و اندوهی که سایه انداخته...
صدای گیلمور با گیتار غم انگیزش روح آدم رو نوازش میکنه.
اما hey you فقط یه آهنگ نیس، صداییه از کسی که پشت دیوار ایستاده؛ برای تلاشی که بی‌نتیجه مونده، دستی که خالی مونده...
پینک فلوید همیشه جادو کرده، اما این بار این جادو سیاه بود. از اونهایی که وقتی شب به سیاهی سقف خیره میشی، با خودت میگی امیدی بودو هست، یا که وهمی خیالی و ترسناکه...

Читать полностью…

Detachment

یجا نوشته بود با تو میشد آهنگ غمگین گوش دادو خوشحال بود...

Читать полностью…

Detachment

من نتونستم، یا نشد ؟

Читать полностью…

Detachment

The most loneliest day of my life...

Читать полностью…

Detachment

حیف نیس پاییزو با صدای خانوم هایده تموم نکنیم ؟

Читать полностью…

Detachment

((کنسرت نقشه جمهوری اسلامی بود!))

اول اینکه یه جوّی راه افتاده، منتظرین یکی تو مملکت یه کاری بکنه که سنگ بندازین سمتش.
کسخلین ؟
دوم اینکه درسته این پدرسگا یه کاری کردن که نمیشه پیشبینیشون کرد، اما اصلا از کجا فهمیدی کار ج.ا هست؟ نوستراداموسی مگه؟
سوم هم اینکه کاش کار ج.ا باشه(که به نظرم نیست)، حداقل یه حرکتیه رو به جلو و شروعیه برای خیلی اتفاقات مثبت دیگه.

Читать полностью…

Detachment

روندی که ج.ا پیش گرفته شاید امروز نه، اما فردا قطعا و حتما به سقوطش منتهی میشه.
همین حالا هم رو به سقوطه.
رژیمی که فساد سر تا پاش رو گرفته، ناکارآمدی وحشتناکش تو همه‌ی زمینه ها(اقتصاد، فرهنگ، سیاست خارجی و داخلی، محیط زیست و...) ، سرکوب و کشتار مردمش و اون افتضاحی که تو سال ۴۰۱ به بار آورد و عدم مشروعیتی که تو انتخابات اخیر به وضوح حتی از زبان خودی ها گفته شد.
در افتادن با امریکا و اسرائیل اون رو توی باتلاق عمیقی فرو برده و آینده رو سخت کرده براش.
آقای ج.ا رفتنت رو می‌بینیم.

Читать полностью…

Detachment

مگه نه اینکه صحبت کردن آدم شبیه کسی میشه که سالها کنارش بوده...

Читать полностью…

Detachment

https://youtu.be/JcaRniWOeu4?si=8Jhpi0nSZ6xw4Ma3

Читать полностью…

Detachment

بغلم کن
بغلم کن روحمو که خسته‌ست
بغلم کن
همین الان شاید فردا برم از دست

Читать полностью…

Detachment

ندهم چنین غمی را به هزار سال شادمانی...

Читать полностью…

Detachment

((یادم تورو فراموش...))

این یکی از بهترین جمله های زبان فارسیه و به این معنیه که یادم هست که تورو فراموش کنم؛ اما کاملا معنی برعکسی داره.
معمولا وقت‌هایی به کار میره که کسی میخواد نشون بده که نمیتونه کسی یا چیزی رو فراموش کنه، حتی تظاهر کنه که انجامش داده.

Читать полностью…

Detachment

همینطوری از شهرا و خیابونا رد میشی، ولی سر یه کوچه یکم مکث میکنی...

Читать полностью…

Detachment

هنوز هم تو شب هات اگه ماه رو داری
من اون ماه رو دادم به تو یادگاری ...

Читать полностью…

Detachment

خوبه حداقل تابستون نیس...

Читать полностью…

Detachment

- دیوانه نشو، برو.
- نه. من نمیرم. یکی باید بمونه مراقب خونه باشه تا روزی که همه شمایی که رفتینو دارین میرین، دوباره برگردین.

Читать полностью…

Detachment

میدونستی این وقت شب یکی برا فراموشی آهنگ گوش میده ؟

Читать полностью…

Detachment

The sunset is beautiful isn't it?

It is a way to explain to someone that you love them but you're also letting them go.
“Sunset means the day has ended, but the memories still remain.”

Читать полностью…

Detachment

پسرعمم چهار ماه با سرطان جنگید.
هممون با دیدن تلاشو امیدش مطمئن بودیم که خوب میشه. اما نشد و خیلی ناگهانی رفت.
سه روزه خاطرات، خنده ها، روزمرگی‌ها و همه‌ی گذشته ها از جلو چشمم کنار نمیرن...
آدم سوگ و غمو چطوری توضیح بده؟

Читать полностью…

Detachment

به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم

#سعدی

Читать полностью…

Detachment

جواب آزمایشم اومد، کمبود سفر دارم.

Читать полностью…

Detachment

اون کونی که سوزن با چکش توش نمیرفت، الان هندونه با فوت میره توش...

Читать полностью…
Подписаться на канал