گاهی وقتا در برخورد با یه سری از مسائل تموم زورتو میزنی با این که میدونی هیچ فایده ای نداره؛ مثل فرهاد که رفت کوه کند؛ میدونست نمیشه ولی راه دیگه ای جلو پاهاش بود؟! نبود.
#اسب_سفيد_بالدار
#يادش
@deltangie_abadi | #mood
#پیام_ناشناس
با۳تادخترو۲پسر دیگه نشسته بودن
ازحال اونروزمن که بگذریم که دلم
میخواست اون لحظه فقط خواب باشه
ولی نبودو یه دعوایه مفصل شد هی
میخواست جمعش کنه توضیح بده
من نذاشتم ویه دعوایی راه انداختم
که بیاو ببین،پرازبغض وحال بدبودم
توضیح میداد که اصلا اینجوری نیست
بیاتومن باتو میرم پیششون خب اگه
من بخوام کاری کنم چطور تورو میبرم
داخل ولی من نرفتم وبعدکلی حرف
و گریه یه سیلی زدم توصورتشو رفتم
دیگه گفتم گه بخورم اگه باز ارتباط
بگیرم باهاش،خیلی داغون بودم
واوناسمکه میگفتم باهمیم ولی
باهم نیستیم اینجابه کارش اومد که
خودشو توجیه کنه،من دیگه حتی داغونتراز موقع جدایمون بودم
بکوب زنگوپیام میزدازهمون روز
توضیح میداد میگفت دارم دق میکنم
زدم ازهمه جابلاکش کردم وتموم
تاباخطای دیگه همش پیام میداد ومنم
بازم بلاک واین چرخه ادامه داشت و
دید دیگه نه مثل قبل نیست دستش
به هیچ جایی بند نبود میومدمحلکارم
که ببینه منو باهام حرف بزنه
این روال ادامه داشت ودلمخیلی
شکسته بود،خیلی وقتاجلودرخونه بود
گریه و التماس و دیگه گفتم خرنمیشم
جوابشونمیدادم یه مدت که گذشت
آزهمون روزاییمیومدجلودرخونه
داشتم میرفتم بیرون افتاده بودنبالم
خلاصه جایی که بودم و ماشینوپارک
کردم منو دیدو اومدو کلی حرف زد
منم اصلا انگار نه انگار و سنگ طور
برخورد میکردم البته قلبم داشت
درمیومد ازجاش،متاسفانه بگم
بعداونروز مابازم همو دیدیم و من
احمقم واقعا و خودمم قبول دارم
یه زمانی میگفتم من هیچوقت
مثل فلانی و فلانی اینکاروانجام نمیدم
ولی توموقعیتش ازفلانیو فلانی بدتر
بودم،خیلی دوسش دارم هنوزواز
موقع جدایمون تاالان یه سالو۴ماهه
میگذره ولی یه جوریه که این قطع
ارتباطه کامل نمیشه ولی نمیشه هم
باهم باشیم ولی توی هم گیرکردیم
هربارمیگم این باره آخره میبینمش
ولی نمیتونم جلوی خودمو بگیرم
درنتیجه همه حرفام بهتون بگم که
۴
@HarfBeManBot
#پیام_ناشناس
پیام دیدم مربوط به چندماه قبل میشد
که۱شب بوده و دوستش گفته بودبیا
پیش ما و فلان منم یادم نمیومدکی بوده و ازسرکنجکاوی  که به من گفته
یانه اونموقع که رفته،من از صفحه
گوشیش عکس گرفتم با گوشی خودم
که فقط تاریخوچک کنم بعداً!!
دقیقا غروب همونروز یه چیزی شد
که اتفاقی دیدگوشیمو وعکسوواین
شدکه ماجرا شروع شد..
رابطه ۴ساله ماازاون روز انگار
واسش تموم شد،یه جوری از من
گذشت و نخواست ادامه بده که
هرکسی میفهمیدهنگ بود چون همیشه
میگفتن اگه جدایی باشه قطعا ازطرف
توه واون اصلادست بردار نیست
ولی متاسفانه یجوری شدحتی دیگه
حاظربه حرف زدن حضوری هم نشد
میگفت من اعتمادموبهت ازدست دادم
وبه این فکر میکنم که تا حالا چندباردیگه اینکارو کردی(اینم بگم که
ایشونم خیلی حرکات انجام داد من کنار
اومدم وبخشیدم البته خیانتواینا منظورم نیست )ولی میگم که منم ارزش یه فرصت نداشتم!؟کارم
اشتباه بود وقبولش کردم ولی چیزی
نبود که تویه لحظه۴سالوخراب کنه کلا
۲
@HarfBeManBot
#پیام_ناشناس
اره میشه اسون میشه
یادمه با دوس پسرم که دوسال پیش کات کردم و دوسال باهاش تو رابطه بودم اینجوری بودم که وقتی قهر میکرد باهام قلبم میشکست
متوجه میشدم که قلبم شکسته
نفس میکشیدم اون وسطش که خرد شده رو حس میکردم
او ماشین وقتی تنها بودم جیغ میزدم و گریه میکردم
خیانت بهم نکرد
بهم بی اهمیت بود
وقتی متوجه شدم که دیگه نمیشه کاری کرد
خیلی سخت کات کردم
بعدش خیلی براش مهم شدم خیلی این در و اون در زد
هنوز بعد دوسال بهم پیام میده و الان یک هفته از پیام اخرش میگذره و من هنوز سین نکردم
نه متنفرم ازش
نه حس خاصی دارم
فقط انگار دیگه عاشق نمیشم و درد نمیکشم
نمیدونم این خوبه یا بد
بعد از اونم دیگه وارد رابطه عاطفی با کسی نشدم
@HarfBeManBot
#پیام_ناشناس
میشه تجربه هاتون از تموم کردن رابطه های طولانی مدتتونو بگین؟ 😓
راهی نمونده برام ولی بهش فکر میکنم نفسم بند میاد.
بعدش میشه باز اون ادم سابق شد،
سختمه و حس میکنم نمیشه دیگه.
@HarfBeManBot
نمیدونم اسمت چیه ولی این زیدت دو روزه شورت من و زده سرچوب تو اینستاگرام میگرده ولم نمیکنه! میگه پیج مارو داری و باید یه متن از این عاشقانههایی که تو نامه مینوشتن و دم دبیرستان بهم میدادن برات بذارم که توعه کسکش ببخشیش!
وا بده دیگه مرد!
اها گفت تهش بگم 723436
هیچی
فقط این زبون بسته میخواد بگه دوستت داره؛ هرچند من از مقدارش اگاهی ندارم!
و احتمالا اون عدد هم باید حفظ کنی که اگر بهت زنگ زد برنداری
احتمالا شماره اقاشه
دنبالته کونت بذاره
حرف دیگهای ندارم
خایمال جمع بهجز عن اقا و زیدش
ببين ♥️
@deltangie_abadi | #رفقا
#پیام_ناشناس
خیلی شجاعت میخواد که تو محیط کار بخوای این کارو کنی ولی حالا که ناراحتت کرده اگه بروزشم ندی بیشتر اذیت میشی
یه روش محترمانه پیدا کن و بروزش بده
یا بهش بگو
من خودمم بعضی جاها بنا به مصلحت مجبور شدم سکوت کنم این سکوته حناق شد تو گلوم تا چند وقت درگیرش بودم
میدونم راه حل ندارم و ندادم و نمیدونم چون که ؛ ولی خواستم یه چیزی گفته باشم که بدونی پیامتو خوندیم و نسبت بهش بی تفاوت رد نمیشیم🫠
----------
اره میدونم چی میگی الان چند ساله دارم کار میکنم و از این موقعیت ها تجربه کردم ، همه میگن سکوت کن و چیزی نگو . بعضی آدما هستن ک همه میدونن اخلاقشونو و با همه بد برخورد میکنن ولی من نمیتونم قبول کنم این آدمارو اما نمیتونمم رفتاراشونو فراموش کنم
@HarfBeManBot
#پیام_ناشناس
Moshabehe hamin etefagh baraye mnm oftad va vaziatam kheili najoor bod Chon daftare raise daneshkade khodemon kar mikardam va Yani bayad kheili sokot mikrdm Chon hata ba on raiise terme baed dars Daram va sharaytam gir bod
Kheili adame moodi bod
Kamkario nabodanaie khodesho mindakht gardane mn dge yeroz bazam tkrar shod mnm goftm age mibinid ekhtelali ijad mikonm to kareton dge nabashmo Ina
Goftesh ke na flan Vali kolan hagh b janeb bod dge mnm onroz kolan kheili boghz dashtamo bhem fshar omde bod Chon chizi ke pish omde bod aslan na mn moghasr bodm na be mn rabti dasht va jloie2 az daneshjoa bod in raftar va kheili bhem barkhord
Hata dar hadi ke tanha ke shodm koli grye kardm va harchi fkr kardm goftm be darak nmishe ke intori
Sharayte malimam ke daghone Vali enghad delam shekast va tahte fshar bodm ye sms frstadam dar kalame adab va chandroz bad raftm klido tahvil Dadam dge naraftm
Va age ba adabo ehtram barkhord kardm fght bkhatere ine hanoz to on danshgaham va darsam monde vaela be khedmatesh miresidm,Vali alanm ke mibinmsh kolan stres migiram sedash va ghiafash kolan vasa allergy shode va inam bgam poolamam nadade hanoz va taghriban 2mahe dare migzare khabari nist🙃
@HarfBeManBot
#پیام_ناشناس
سلام ببین یه سوال دارم بزار تو گروه لطفاً . یه نفر هرچی دوست داشت بهم گفت ولی من بخاطر کارم سکوت کردم درحالیکه مقصر نبودم .. از این آدمای پاچه گیر بود ولی چون مقامی داشت چیزی نگفتم الان اینقدر اعصابم از دست خودم خورده ک اصلا دوست ندارم دیگه برم سرکار .. اینو بزار تو گروه لطفاً .. دوست دارم از تجربیات بقیه بشنوم ..
---------
الان اگه یه سوال در مورد دوستی یا عشق و عاشقی پرسیده بودم فک کنم کلی ریپلای گرفته بود ..
@HarfBeManBot
#پیام_ناشناس
سلام،
پارسال مشابه این اتفاق برای من افتاد
من به کار و درآمدش احتیاج داشتم و صاحب کارم خیلی آدم بیشعوری بود و بهم احترام نمیزاشت و تقریبا هرروز من روانم بهممیریخت تا یک روز سر یک مرخصی دیگه از حدش بیشتر رفت و واقعا تا حدی که گریه ام گرفت پیش رفت و من کمی فکرکردم و به این نتیجه رسیدم چی از دست میدن و چی بدست میارم درصورت ادامه دادن کارم،
و ازونجایی احترام و شخصیت و روح و روانم بهم ریخت ترجیح دادم ادامه ندم و استعفا دادم.
البته جا داره بگم من حقوق چندان بالایی نمیگرفتم که خییلللی کارم بهش گیر باشه ولی اگر برعکس بود احتمالا مجبور میشدم بیشتر تحمل کنم حداقل تا وقتی که یک کار دیگه پیدا کنم.
@HarfBeManBot
"أحبك
أكثر اتساعاً من رؤيا عينيك
أكثر قرباً من مسامات جلدك"
دوستت دارم!
بیشتر از وسعتِ دیدِ چشمانت؛
نزدیکتر از روزنههای پوستت...
#عبلة_الرويني
@deltangie_abadi
نه میخایم ازدواج کنیم؛ نه میتونیم بیشتر از این با خانواده بمونیم، نه پول مستقل شدن داریم و نه روی پول گرفتن ازشون، نه توانایی مهاجرت کردن و نه تحمل جمعیت رو داریم نه توانایی این حجم از تنهایی، نه دوست داریم با آدمای جدید آشنا بشم و نه حوصله ی قبلیارو داریم دقیقا این خری که تو گِل گیر کرده خودِ ماییم ..
@deltangie_abadi
مهاجرت: [ م ُ ج َ / ج ِ رَ ]
ترک کردن دوستان و خویشان و خارج شدن از نزد ایشان یا فرار از ولایتی به ولایت دیگر از ظلم و تعدی.
بریدن از جایی به دوستیِ جایی دیگر. ترک دیار گفتن و در مکان دیگر اقامت کردن.
@deltangie_abadi
یکی از زیباترین تعابیر از مهاجرت رو گلشیفته فراهانی در مصاحبه جدیدش گفته:
«دلم برای وطنم تنگ شده، دائم در رنج هستم، تبعید حالا بخشی از وجود من شده است! من هیچ کجا حس خانه را ندارم، حالا هیچ جا خانه من نیست و در عین حال تمام جهان خانه من شده است»
@deltangie_abadi
گیریم که موقعیت مهاجرت داشتیم. خونوادمون، دوستامون، کسایی که دوسشون داریم، خاطراتمون، خونه و کوچهها و خیابونای شهرمون رو چطوری جا بذاریم و بریم؟
@deltangie_abadi
#پیام_ناشناس
من میدونم کارم خیلی اشتباهه
میدونم احمقانست و اگه خودمم
بودم کسی اینطوری بود واقعامیگفتم
طرف کسخله ولی نمیتونم و گیرکردم
واین خیلی بده چون اینجوری انگار
داریش ولی نداریش و امیدوارم یه روزی سرعقل بیام و بیشتر خودمو
غرق نکنم توی ارتباط بی سروته
وموردبعدکه دردناکتره دیدین میگن
اول رابطه مشکلو گیرتون هرچی که
باشه آخرشم سرهمون جدامیشین
درست میگن,درسته سراین جدانشدیم
ولی بی تاثیرنبود(اختلاف طبقاتی)
خیلی سال پیش که بهم پیشنهاد میداد
تنها مشکلی که داشتم و۲دل بودم همین
بود چون اختلاف کمیم نبود وازمن
خیلی سطح مالیشون بالاتر بود
آدم خاکی بود ولی خب اختلافه واضح بود ،ازمحل زندگیوماشین بگیرتا
سفرا.. الآنم اگه میگم دردناک چون بنظرم حتی اگه هردومونم بازم بخوابم
نمیشه این رابطه جدی باشه
هیچجوره نمیشه چون شرایط زندگی من خیلی بدترشده خیلییییی
اصلااادیگه بهم نمیخوریم واین
واسم عذابه واگهمیتونستم یه چیزو
حذف کنم اززندگیا همین اختلاف
طبقاتی بود،خواهرانه بهتون میگم که
نکنید مثل من ،منم خیلی بهم گفتن
ولی سرعقل نیومدم هنوز دستی
دستی دارم خودمو داغونتر میکنم
وراهیم ندارم شرایط زندگی خودم
کمه وچقدرافسردم واینطوریم
داغونترشدم💔
اگه هم خواستین سناروبدونین
من۲۵اون۲۸
ببخشید خیلی طولانی شد🥲
@HarfBeManBot
#پیام_ناشناس
منمنمیدونم چرااینکاروکردم و پشیمون بودم،خیلیم آدم مغرورو غدیم ولی
تموم تلاشمو کردم حتی التماااس
که همه چیو درست کنیم اینجوری تموم
نشه ولی یه جوری سنگدل شده بود
با خودم میگفتم این همونه که راضی
نمیشه حتی منو ببینه!یه مدت همینجوری با پیام میگذشت ازهردومون کههی نارحتیودعوابود
دیدم نه واقعانمیخوادونمیشه بحث
قهروناراختی نبوددیگه واقعا نمیخواست منو...
میگفت دوست دارم ولی نمیشه
منم دیگه گفتم همه چیو
تموم میکنم واسه خودم
تنهاخبری که ازش داشتم ۲ ۳ماه
استاتوس میذاشت دلتنگیو,تیکه
کنایه و...دیگه به اون سه ماه بازم
صحبت کردیم ولی همون اشوهمون کاسه اونقدر شبوروزای بدیو گذروندم
که فقط خودم میدونم چی کشیدم
ولی دیگه بعدیه مدت اوناهم تموم شد
ولی خب پیگیرش بودم آمارپیجشو
کاراشو بهم میدادن کلا حالم گرفته میشد بعد۵ ۶ماه داغون بودن ازطرف
اون پیگیری شروع شد دلتنگمو هنوز
دوست دارم و کلی ازینا ولی چه فایده؟
نمیگفت حتی بیاباهم باشیم دوباره
بصورت رندوم این حرفا وپیاماکه
بیشتر از طرف اون بود ادامه داشت
به حدی رسیده بود که شباتاصبح
میومدجلوخونمون که یه ثانیه
من میرم دانشگاه یاسرکارمنو ببینه
التماسوخواهش که ببینمت یاد چندماه
قبل خودم افتاده بودم منم دیگه گفتم
خرنمیشم این روال ادامه داشت تا۸ماه
فکر میکردم یکم واسم عادی تر شده
بجای هرشب گریه شده بود مثلاهفته ای یه بار،گفتم خوبه ارتباطموقطع میکنم و دیگه پاک میشه،پیگیریو
اصرارش خیلی زیاد بود که منو
ببینه منم دلم تنگ شده بود و متاسفانه
بعد۸ماه بازورو خواهش موفق شد
حالا چرامتاسفانه؟میگم در ادامه..
بماند که چه حالی داشتم اونروز
بعد۸ماه کسیو دیدم که هرروز۴سال
میدیدمش  بماند که اونروز استارت
اینو زدم که دوباره خودموبکشونم تو چاه،این ارتباطو دیدنای ما شروع شد
باهم بودیم ازنظرای دیگه ولی اسم
اینکه باهمیم نبود یعنی اون دیگه
دوستای دختر خودشو داشت ومنم
و دیگه مثل قبل تعهدی نبودید
رابطه ای باشه که دور همه رو بخاطر
هم خط بکشیم و اینجاخاش دردناک بود که توطرفو دوست داری
ولی میبینی باخیلیا ارتباط داره و
دیگه اون آدم قبل نیست وتوهم
نمیتونی چیزی بگی چون باهم نیستین
اولین بار این حس بد با زنگ یه دختره
که دوستش بود شروع شد و البته
دوست بودن واقعا ودختره تورابطه بود
میدونستم،ولی اصلا تواین لحظات
اینامهم نیست و قلبت مچاله میشه
از اینکه بایدلال بشی،ولی دیگه نتونستم گفتم این ارتباطم ادامه نمیدم
یه دعواوناراحتی بدپیش اومد
ولی
رید به دختره که دیگه باهاش ارتباط
نداشته باشه وبلاکش کرد
منم اون مدت دیگه باکسی ارتباط
نداشتم،خلاصه جونم براتون بگه
ماباهم کمو بیش ارتباط داشتیم و
همومیدیدیم ولی بااین اسم که باهم
نیستیم ولی از خیلی نظرات دیگه
مثل قبل باهم بودیم😐تا اینکه
یه روز به دلم افتاد گفته بوکلاسم ولی
حسم میگفت نیست و خلاصه هر طوری شد باهرجنگو بحثی مچشو گرفتم و دیدم توباغ خودشونه
۳
@HarfBeManBot
#پیام_ناشناس
۴سال باهم بودیم
رابطه خوبی هم داشتیم
ناراحتی ودعواهم بودمثل همه
رابطمون قشنگ سالم بودوخوش بودیم
کنارهم و واقعاخیلیاحسرت رابطه مارو
داشتن
،بعد از۴سال یه روز من یه حرکتی انجام دادم اصلا بحث
خیانتواینا نبود ،مارمزگوشی همو
داشتیم ولی نه که۲۴ساعته هموچک کنیم ولی برای اینکه خیال هردومون
راحت بشه اینکارو کرده بودیم که بگیم
چیز پنهونی ازهم نداریم ولی خب
یه باربدون اینکه چیزی پیش اومده
باشه یاذهنیتو برنامه قبلی که بخوام
چک کنم گوشیش دستم بودوچک کردم
رفتم توپیام خودشو دوستش
همینجوری اسم خودمو سرچ کردم
ببینم مثلاً حرفی زدن کلا
همینجوری ازروکنجکاوی
۱
@HarfBeManBot
همیشه جاهای نرفته هست، کارهای نکرده و حسهای تجربه نکرده هست.
غصه نخور که چقدر دیر قراره ببینیم همو... تو اولیای؛ اولی و آخری.
#يادش
#دلتنگى_ابدى
〰〰〰〰〰〰〰〰️〰
#پیام_ناشناس
#پیام_ناشناس
خیلی شجاعت میخواد که تو محیط کار بخوای این کارو کنی ولی حالا که ناراحتت کرده اگه بروزشم ندی بیشتر اذیت میشی
یه روش محترمانه پیدا کن و بروزش بده
یا بهش بگو
من خودمم بعضی جاها بنا به مصلحت مجبور شدم سکوت کنم این سکوته حناق شد تو گلوم تا چند وقت درگیرش بودم
میدونم راه حل ندارم و ندادم و نمیدونم چون که ؛ ولی خواستم یه چیزی گفته باشم که بدونی پیامتو خوندیم و نسبت بهش بی تفاوت رد نمیشیم🫠
----------
اره میدونم چی میگی الان چند ساله دارم کار میکنم و از این موقعیت ها تجربه کردم ، همه میگن سکوت کن و چیزی نگو . بعضی آدما هستن ک همه میدونن اخلاقشونو و با همه بد برخورد میکنن ولی من نمیتونم قبول کنم این آدمارو اما نمیتونمم رفتاراشونو فراموش کنم
_____________________
ببین تراپیست من به من حرف خوبی زد
خیلی تلاش میکردم ادمایی که به بقیه ظلم میکنن و سر جاشون بنشونم بعد یه بار تو یه موقعیتی افتادم که خب ظلم جلوی چشمم بود هم به خودم شده بود هم به یکی دیگه و اگر سکوت میکردم از من بعید بود &hellip بعدش چنان دردسری برای خودم ساختم که هنوز بعد چند ماه اثار روانیشو حس میکنم ؛ تراپیستم بهم گفت تا زمانی که از این مطمئن نشدی امن هستی وقدرت اینکه بزنی تو دهن یارو رو نداری نزنش ، صبر کن جا پات رو قوی تر کنی تا برای خودت مشکل درست نشه
یه همچین چیزی گفت به برای خودت تعمیمش بده عزیزم
اول موقعیت خودت رو قوی تر کن بعد بزن دهن یارورو بگا
@HarfBeManBot
برسان سلامِ ما را، به رفو گرانِ هجران
که هنوز پاره ی دل، دو سه بَخیه
کار دارد ..
#شهریار
@deltangie_abadi | #کمی_شعر
#پیام_ناشناس
خیلی شجاعت میخواد که تو محیط کار بخوای این کارو کنی ولی حالا که ناراحتت کرده اگه بروزشم ندی بیشتر اذیت میشی
یه روش محترمانه پیدا کن و بروزش بده
یا بهش بگو
من خودمم بعضی جاها بنا به مصلحت مجبور شدم سکوت کنم این سکوته حناق شد تو گلوم تا چند وقت درگیرش بودم
میدونم راه حل ندارم و ندادم و نمیدونم چون که ؛ ولی خواستم یه چیزی گفته باشم که بدونی پیامتو خوندیم و نسبت بهش بی تفاوت رد نمیشیم🫠
@HarfBeManBot
#پیام_ناشناس
سلام ببین یه سوال دارم بزار تو گروه لطفاً . یه نفر هرچی دوست داشت بهم گفت ولی من بخاطر کارم سکوت کردم درحالیکه مقصر نبودم .. از این آدمای پاچه گیر بود ولی چون مقامی داشت چیزی نگفتم الان اینقدر اعصابم از دست خودم خورده ک اصلا دوست ندارم دیگه برم سرکار .. اینو بزار تو گروه لطفاً .. دوست دارم از تجربیات بقیه بشنوم ..
@HarfBeManBot
این یه قاشق نیست:
فردای شب یلدا ارائه داشتم، شب خونه اکسم بودم، صبح با عجله اومدم برم دانشگاه، یه دَنِت شکلاتی، یه کاپوچینو و این قاشق رو گذاشت توی کولهپشتیم. قاشق سالها قعر یکی از زیپهای کوله موند، اون رابطه تموم شد، من مهاجرت کردم و اینجا یه روز از توی کوله پیداش کردم ..
@deltangie_abadi
یه حقیقت تلخ اینه که ما همه تنهاییم. همه آدمایی که به عنوان رفیق، همراه، پدر، خواهر، همسر، فرزند و.. کنار ما هستن در واقع فقط یه مدت زمان مشخص با ما توی مسیر زندگی همسفرن و یه عامل مثل مهاجرت، عدم تفاهم، کدورت.. یا نهایتا مرگ اونا رو از ما جدا میکنه. پذیرشش این حقیقت خیلی دردناکه.
@deltangie_abadi
بهم گفت: دلیلِ مهاجرت، "راحت" زندگی کردن نیست عزیزِ من. سخت زندگی کردن و دلتنگ بودن و تنهایی کشیدن، فقط به قیمتِ داشتن حریمِ شخصی، نظرِ شخصی، اعتقادِ شخصی و شرایط پیشرفتهای عادیه.
@deltangie_abadi
مهاجرت یعنی انتخاب «آرامش داشتن و دلتنگ بودن» به جای «آرامش نداشتن و کنار عزیزانت بودن».
و این بیرحمانهترین تصمیمیه که یک انسان مجبور به گرفتنش میشه.
هر دو انتخاب هم آخرش به یه حسرت پنهان ختم میشه.
@deltangie_abadi
حساسیت فصلی نداشتن و عطسه های پشت سر هم نکردن، نیمی از مسیر خوشبختی و عاقبت به خیری در این جهان فانیست.
@deltangie_abadi