daneshhayeadabi | Неотсортированное

Telegram-канал daneshhayeadabi - فنون و دانش‌های ادبی

13174

فنون و دانش‌های ادبی: بیان بدیع عروض و قافیه تاریخ ادبیات سبک‌‌شناسی و... ( برای دبیران، دانشجویان و دانش‌آموزان عزیز ) ID: @daneshhayeadabi https://t.me/joinchat/AAAAAD8C8AAWs2pOc8idjw

Подписаться на канал

فنون و دانش‌های ادبی

#آزمون_پایانی
#علوم‌و‌فنون_دهم
سوالات + پاسخ برگ و ریزبارم
خرداد۱۴۰۴ _ نوبت دوم
✍خانم هانیه جباریلر
دبیرستان نمونه دولتی پروین اعتصامی
ناحیه سه تبریز

C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
@bankesoaladabiat
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

#آزمون_پایانی
#علوم‌و‌فنون_دهم
خرداد ۱۴۰۴ _ نوبت دوم

C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
@bankesoaladabiat
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

سوالات علوم و فنون دوازدهم


C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
@bankesoaladabiat
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

#آزمون_نوبت_دوم

#آزمون_فنون
#پایه__یازدهم
#نوبت_دوم
خردادماه ۱۴۰۴
همراه با #پاسخنامه🔑
✍🏻طراح : آقای سید مهدی نجفی ، استان لرستان، شهرستان‌چگنی
ـــــــــــــــــــــــ 🔥#بفرست بـرای دوستـات 🕊

🔻 کانال سوال سرای ایران https://t.me/soalsaraye_iran

✾◍⃟🦋࿐•┈✾~🍃🌺🍃~✾┈•
➖➖➖➖➖➖➖◉

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

/channel/+vLSaOiqZKtc0MjNh

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

ناظم! شاعر مهربان! چه بگوییم / استخوانم می‌لرزد / دیگر حرف، مشکل‌گشای سفره ما نیست
ما آبستن گرگیم / کاش ماه تو / پرده آسمان دودی‌مان را می‌درید / که فقط یک شب چیزی را ببینیم که تو وعده داده بودی
.
مرگ هم اکنون طلبکار ماست / صبح زنگ خانه‌مان را می‌زند که چرا دیر کرده‌ایم / و درد نیز طلبکارمان است.
بانک‌ها به جای سود ماهیانه به حساب‌مان زخمبند می‌فرستند / اختلاسگران وعده دادند / که سعادت بیرون در است / و رمز عبور می‌فروشند.
آی ناظم ناظم! / پاسخ به پرسش‌مان را روزی خواهی داد / روزی که از صدای استخوان تو نی می‌سازیم / نی ساز ماست که می‌شود اندکی با آن گریه کرد.
ناظم ناظم! / هدایت ما صادق بود / چرا به رمز هدایت‌مان اعتنایی نکردیم

#استادشمس‌لنگرودی

طنزتراژیک
آیرونی‌ِتقدیر

گفتگوی‌ِاستادشمسِ‌لنگرودی(-۱۹۵۰) با ناظم حکمت (۱۹۰۲-۱۹۶۳)
نظریه‌ی‌بینامتنیت،آفرینش‌ِهرمتنی را نوعی گفتگو بامتن‌های‌ِپیشین‌‌می‌داند.آفرینش‌ِادبی‌نیز،گفتگو‌بامتن‌هایِ‌ادبی‌ویاغیرِادبیِ پیشین است.هرشعرتازه‌ای درگفتگوباشعرهایِ‌پیشین،تولدپیدامی کند.بینامتنیت، ریشه‌ای‌داردکه‌اساس‌ِگفتاررا کاربردِشخصیِ‌زبان،به‌منظورِایجادِ مکالمه می‌داندوازآن‌منظر،هرشکلِ‌بیان‌ِادبی‌نیز،گونه‌ای سخن‌ادبی،به منظور گفت‌وگواست.مقدادی.ص۱۴۴
ژولیاکریستوا،تحتِ‌تاثیرِباختین،هرمتن‌را‌درحکم مکالمه‌ای‌با‌متون‌ِقبل‌ازخود می‌داندواصطلاح بینامتنی‌را گذرازیک‌نظامِ‌نشانه‌ای‌به‌نظام‌ِنشانه‌ای دیگر می داند
شمس‌لنگرودی درکتاب‌ِرقص‌باگذرنامهِ‌جعلی، خطاب‌به‌ناظم‌حکمت،با سرآغاز رفیقم ناظم‌که‌تجربه زیسته‌ی‌خودرا‌با‌ناظم درمیان می گذاردبه‌گفتگوی‌ِانتقادی‌باآن‌شاعر دربندمانده ولی از بند زندگی رسته‌پس از شصت‌سال می پردازد.ناظم‌که‌باحکم‌ِناعادلانهِ دادگاه نمایشی،سی سال،‌زندان،گرفته بود.به خاطرِسرودنِ شعراز زبان مردمی‌که درچشم‌وبرنامه‌ی‌سیاستمداران‌ِعصرِاو دیده‌نمی‌شدند.ناظم ،دلداده‌ی انقلاب‌ِ فرانسه شوروی درزندانهایِ‌متفاوت،به‌تغییروضعیت وبهبود‌درآینده،امیدوار‌بود.شمس‌به‌ناظم می‌گوید: بیش‌ازنیم‌قرن‌است‌که‌دوجنگ‌ِجهانی اول‌ودوم ونبرد ایدئولوژی‌ها وایسم هارا پشتِ‌سر‌گذاشته‌ایم حرفهای‌تو،درست،درنیامده‌وجهان، هنوز،جای‌امنی برای زیستن‌نیست‌.چشم‌اندازِ‌روشنی‌‌هم ندارد.هنوزرنج‌وتبعیدوتبعیض،میهمانانِ‌دایمی سفره‌ی‌مردم‌ِخاورمیانه‌ودیگرنقاط‌ِجهان‌است باطرحِ‌پرسشی‌که‌جوابِ‌آن‌راباتصویری‌از روزگارخودکه‌درتضادباجهانِ‌آرمانیِ‌ناظم‌است خوش‌بینی‌ِناظم را‌به‌چالش‌می‌کشدومی‌گوید:آن آینده ای‌که‌درشعرهایت، نوید‌داده‌بودی کجاست؟امروزِما،آینده‌ی‌شعرهای‌توست.هنوز،بهارِآزادی‌و شکفتن‌ِانسانیت،فرا نرسیده‌است‌.سرنوشت‌ِانسان درزیست‌بوم‌ِما،درهاله‌ای‌ازابهام می‌گذرد.بازمستانی‌که‌تاکمر،دربرف،فرورفته‌ایم تنها کورسوی‌چراغِ روبروی‌ما،چشمهای‌گرگ‌است‌که مننظرِدریده‌شدنِ‌ماست.آرزوهاوبغضِ‌ما،از مسافرخانه‌هایِ‌سرراهی‌،بیرون‌مانده‌است.اوج غربت‌ودرماندگی‌که‌‌ازناظم می‌پرسدآیا گشایشی خواهد بودوخشونت به‌حفظِ‌کرامت‌ِانسان، تبدیل خواهدشد؟پرسش گرگها،گیاهخوارمی شوند باطنز به تغییرناپذیری سرشتِ بشرمدرن ،اشاره داردکه برخلاف خشونت عریان خود،ظاهری‌‌فریبکارانه از خود، نمایش می‌دهد.طبیعت‌را‌باشعارِعدم‌ِخشونت نابود می کندشاعر از آن پیشتر می رودبا خوداتهامی،می گویدگرگ‌راخودمان می آفرینیم‌‌. همه‌ی‌ما،درپذبرش وآفرینشِ‌خشونت، نقش داریم.ما،لحظه‌ای‌‌را ازآنچه‌ناظم حکمت،‌آرزو می‌کرد‌ نه‌تنها ندیدیم بلکه مرگ‌یاهمان نظامِ‌حاکم برجهان ،چشم دیدن مارا ندارد.حق زیستن‌مارا به رسمیت نمی‌شناسد.نظام اقتصادی‌ِحاکم‌برجهان، دنبالِ زخم زدنِ بیشترومرهم‌گذاشتن‌ِدروغین بر زخم های‌ماست‌.فریبکارانه برای سودِبیشتر، مارا وادار می‌کنندکه‌به‌غربت‌وآوارگی،تن بدهیم.رمز عبورفروختن بانکها به عنوان نماد سرمایه‌داری‌جهان ،سیطره‌ی آنان برزندگی‌ِمچاله شده‌ی‌ما،آیرونی‌ِایهام‌داری‌است‌که‌به‌زبانِ‌طنز،تسلط بانکهارا‌برزندگی‌ماومهاجرتِ‌‌ما‌ ازوطن‌را‌بیان می کند. با آیرونی تقدیر ،صدای استخوان شاعر آزادی‌خواه را به نی‌ِچوپانی،تشبیه می‌کندکه‌مارا به گریستن‌برتراژدیِ‌زندگی،وادار‌می‌کند.درپایان،هوشمندانه، گفتگوبا‌ناظم‌را به‌سطحی‌دیگرمی‌برد. گفتگو بانویسنده‌ی معاصر،صادق هدایت که‌هم عصر ناظم باتجربه‌ی زیستی متضادباناظم.پیش بینی صادق هدایت(۱۳۳۰-۱۲۸۱) را ازسرنوشت انسان ،باایهام زیبایی ،صادقانه‌تریعنی به‌واقعیت نزدیکترمی‌داند.هدایت‌،امیدی به بهبود سرنوشت بشر وکاهش‌ِرنجهایش‌نداشت و آفرینش‌ِانسان را هم،تحمیل بیولوژیک می‌دانست.مرگِ‌خودخواسته اش‌به‌همان دلیل‌بود.شمس‌با‌یک‌عبارتِ ایهامیِ‌دیگر دیگر،مخاطب را درحالتِ‌تعلیق، نگاه‌می‌دارد.ما به هدایت توجه نکردیم‌چون‌ناامیدیِ‌کافکایی‌از آفرینشِ‌انسان‌داشت.باحسرت می گوید:مابا رویکردِناظم‌ حکمت‌ که‌‌امیدواری‌به آینده‌ای خیالی بوددلگرم شدیم‌وتاب آورده‌ایم
#دکتررحمان‌کاظمی
🪷🪷

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

وسه‌لوسکی گفته است « تاریخ ادبیات عبارت است از تاریخ اندیشه‌های اجتماعی در تجربهٔ تصاویرِ شاعرانه و صورت‌هایی که آن را بیان می‌دارد.»
از همین سخنِ او به‌خوبی می‌توان درکِ صورتگرایان روس را از مسألهٔ تکاملِ ادبیات به نوعی استنباط کرد.

وقتی ما به تاریخ تحولات و به یک معنی تکاملِ شعرِ فارسی می‌نگریم آنچه در شاهنامهٔ فردوسی آینگی می‌شود، صف‌آرایی آرزوهایِ ایرانی است در برابر نیروهای بیگانه که در زبانِ تصاویر و اسطوره‌ها خود را نشان می‌دهد و دیوان ناصرخسرو، تبلور یک
تکاملِ شعرِ فارسی است که این صف‌آرایی را آشکارتر و دقیق‌تر برای آیندگان تصویر می‌کند، شعرِ سنایی و عطار همان چشم‌انداز را با تحولات ایدئولوژیک جامعه نشان می‌دهد و تمام این مراحلِ آینگی، در زبانِ تصویر‌ها بیان می‌شود.

مولانا و شعر او، همان مرحله را با تکامُلِ بیشتری در تصاویر خود انعکاس می‌دهد و اگر عصر ایلخانی را در زبانِ تصاویرِ شعری بخواهیم بنگریم بهتر از دیوان حافظ آینه‌ای نمی‌توانیم بیابیم. این سلسلهٔ تصویر‌ها، با اُفت و خیزِ ادوارِ ادبیِ ایران، همه جا قابل ملاحظه است. شعرِ مشروطیت و شعر مدرن ایران نیز همین وظیفه را بر عهده داشته است و به خوبی آن را به سامان رسانیده است.

شاید آخرین مرحلهٔ این آینگیِ تصویر‌ها را بتوان در شعرِ فروغ فرخ‌زاد و نوعِ « وَصف»‌های او مشاهده کرد.

#استاددکترشفیعی‌کدکنی ، رستاخیز کلمات، انتشارات سخن، تهران: ۱۳۹۱، صص ۱۶۴-۱۶۳
🪷🪷
C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
@daneshhayeadabi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

🔹 با استفاده از فوروارد، این پست را با دیگران به اشتراک بگذارید.


🔻 کانال آموزشی گنج ادب @valadabadi_adabiiat

✾◍⃟🦋࿐•┈✾~🍃🌺🍃~✾┈•
➖➖➖➖➖➖➖◉

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

💢 آموزش تمامی اوزان دولختی در کتاب فنون یازدهم 🔹 با استفاده از فوروارد، این پست را با دیگران به اشتراک بگذارید. 💠 تهیه و تدوین: مسعود ولدآبادی


🔻 کانال آموزشی گنج ادب @valadabadi_adabiiat

✾◍⃟🦋࿐•┈✾~🍃🌺🍃~✾┈•
➖➖➖➖➖➖➖◉

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

سوالات علوم و فنون دهم ✍🏻طراح: مسعود ولدآبادی ـ استان قزوین ⬅️ خرداد ۱۴۰۴

ـــــــــــــــــــــــ 🔥#بفرست بـرای دوستـات 🕊

🔻 کانال سوال سرای ایران https://t.me/soalsaraye_iran

✾◍⃟🦋࿐•┈✾~🍃🌺🍃~✾┈•
➖➖➖➖➖➖➖◉

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

 

#توللی شاعر با چهارپاره‌ها، مسمط‌ها، و مستزادهای ابتکاری خود در دههٔ ۱۳۲۰ ش شناخته شد. او در تحول شعر فارسی بر هماهنگی دقیق وزن شعر با مضمون آن، پرهیز از آوردن سکته در شعر، ابداع ترکیب‌های تازه و خوش‌آهنگ، و استفاده از واژه‌های جاندار ولی فراموش‌شده، خودداری از آوردن الفاظ زائد برای پُر کردن وزن تأکید داشت. تولّلی، در دورهٔ نخست شاعری، نوگرایی متمایل به سنت بود، و در دورهٔ دوم، سنت‌گرایی متمایل به نو. مرگ، نومیدی، گناه، بی‌قراری، و سودازدگی از جملهٔ مهم‌ترین درون‌مایه‌های شعریِ اوست. تولّلی، باآن‌که درمجموع دلبستهٔ سبک عراقی است، اما در استفاده از بخش‌هایی از زبان گفتار نیز تردیدی به خود راه نمی‌دهد.

برگرفته از: #کامیارعابدی. مدخل «تولّلی، فریدون»، در: دانشنامهٔ زبان و ادب فارسی، به‌سرپرستی #اسماعیل‌سعادت، ج. ۲، تهران: #فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۸۶.
🪷🪷
C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
@daneshhayeadabi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

#استاددکترمحمدرضاشفیعی‌کدکنی:

وقتی به شعر معاصر نگاه می‌کنم، شعرا در برابرم در چند صف قرار می‌گیرند:

یک صف، صف شاعرانی است که من با آن‌ها گریسته‌ام، مثل گلچین گیلانی، حمیدی شیرازی، شهریار، لاهوتی، عارف قزوینی و چند تن دیگر.

یک صف، صف گویندگانی است که با آن‌ها شادمانی داشته‌ام و خندیده‌ام؛ نه بر آن‌ها، که با آن‌ها و بر زمانه و تاریخ و آدم‌های مسخره‌ی روزگار، از سیاست‌مدار ِ خائن تا زاهد ِ ریاکار و همه‌ی نمایندگان ارتجاع و دشمنان انسانیت؛ شاعرانی مثل سید اشرف، ایرج، عشقی، روحانی، افراشته، بهروز و چند تن دیگر.

یک صف، صف شاعرانی است که شعرشان مثل چتری است که روی سرت می‌گیری تا از رگبار ِ لجنی که روزگار بر سر و روی آدمی‌زادان پشنگ می‌کند، خود را محافظت کنی، مثل شعرهای بهار و پروین و عقاب خانلری و شعر چند تن دیگر... .

یک صف هم صف شاعرانی است که به تحسین ِ سر و وضع ِ هنرشان یا بعضی لحظه‌ها و تجربه‌های خصوصی‌شان می‌پردازی، مثل توللی (در بافت تاریخی «رها»)، سپهری (در حجم سبز )، فروغ (در تولدی دیگر) و بعضی کارهای کوتاه و ژرف ِ نیما.

یک صف هم صف شاعرانی است که هروقت نام‌شان را می‌شنوی یا دیوان‌شان را می‌بینی، با خودت می‌گویی: حیف از آن عمر که در پای تو من سر کردم!

یک صف ِ «یک‌نفره» هم هست که ظاهراً در میان معاصران «دومی» ندارد و آن صف ِ #مهدی‌اخوان‌ثالث است که از بعضی شعرهایش در شگفت می‌شوی.

#استاددکترشفیعی‌کدکنی
نقل از مجله‌ی بخارا، شماره‌ی ۵، فروردین ۱۳۷۸
🪷🪷
C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
@daneshhayeadabi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

داوری ِ عارفانه‌ی سپهری

سهراب سپهری در منظومه‌ی بلند صدای پای آب، می‌گوید:

من نمی‌خندم اگر بادکنک، می‌ترکد
و نمی‌خندم اگر فلسفه‌ای، ماه را نصف کند.

سهراب، از جمله‌ی شاعرانی است که حس و حالی عارفانه دارد. اهمیت شعر او از این منظر در این است که زبانی تازه برای بیان مفاهیم عارفانه‌ی خویش یافته است. او به پیروی از عارفان، از این‌که پا به راه جَدل بگذارد، پرهیز می‌کند؛ حتی با جدال ِ احسن، که سفارش پیامبر اسلام در مواجهه با دگراندیشان است نیز، میانه‌ای ندارد. او احساس می‌کند گفت‌وگوهایی که رنگ و بوی چون و چرا بدهد، راه به بی‌راهه می‌برد و سبب هدردادن وقت ِ خوشی می‌شود که باید هدف ِ زندگی باشد.
این‌که او می‌گويد:

و نمی‌خندم اگر فلسفه‌ای، ماه را نصف کند.

مستعد چندین معنی است. به‌عبارت دیگر می‌توان سخن سپهری را از این مناظر، دید و تعبیر کرد:

۱- پاره‌ای از پیروان دین اسلام با اشاره به آیه‌ی وَانشَقّ القَمر معتقد به قدرت اعجازآمیز او هستند و می‌گویند: پیامبر با انگشتش، ماه را به دو نیمه‌ی برابر بخش کرد.
او در اشاره به این باور دینی می‌گوید: من بر باور این پیروان، نمی‌خندم چون چنین ادعایی بر پایه‌ی نگاه ِ درون‌دینی آنان است و از آن‌جا که مبنای چنین نگاهی بر شیفتگی و تسلیم محض در برابر ادعاهای ارباب ادیان است، بحث و جدل بی‌فایده است و بنا بر این بر باوری که محصول فهم زمانه باشد، نمی‌خندم.

۲- یک معنای دور هم دارد: نصف از مصدر انصاف است. انصاف یعنی اعتدال.
پس از منظر زبان‌شناسی اگر کسی ادعا کرد که می‌تواند با نگاه خودش به هستی، اعتدال بدهد بر این ادعا هم نمی‌خندم.

۳- سهراب نگاهی عرفانی به هستی دارد و همان‌گونه که برای نگاه خودش و خط‌کش و ترازویی که در دست دارد، ارزش و اعتبار و وزن، قائل است، برای فلسفه و دوست‌داران روش استدلالی هم، اعتبار قائل است.
بر این پایه می‌گوید اگر کسی با چون و چراهای فلسفی، ادعای شق‌القمر کرد، بر او خرده نمی‌گیرم و بر ادعایش نمی‌خندم زیرا او از منظری به موضوع نگاه کرده که من نکرده‌ام؛ پس چرا بخندم؟
این سخن، در عین حال مهر تأییدی است بر قانون نسبیت اینشتین.

۴- یک معنای ایهامی هم دارد یعنی اگر کسی ماه را مَه خواند، بگذار بخواند.
این معنا ناظر بر پذیرش خوانش‌ها و قرائت‌های گوناگون از متن است. از نظر سپهری، پذیرش داوری دیگرانی که از مناظری دیگر به واقعیت نگاه کرده‌اند، تا زمانی که مانع دید و داوری دیگران نشوند، نه تنها خللی در معنا ایجاد نمی‌کند که تازیانه‌ی تکامل هم هست.
سپهری، جایی دیگر هم گفته بود:

آب، بی‌ فلسفه می‌خوردم
توت، بی دانش می‌چیدم

او بر این باور است که باید از چون و چراهای رهزن که لذت ِ بهره‌بردن از نگاه و زندگی‌کردن در حوضچه‌ی اکنون را از آدمی می‌گیرند، پرهیز کرد؛ چنان‌که بدون آلوده‌کردن ذهن با چون و چراها، باید آب خورد، توت چید و زندگی کرد، زیرا کار ِ ما نیست شناسایی ِ راز ِ گُل ِ سرخ،
بنا بر این باید در افسون ِ گل ِ سرخ، شناور شویم و از زندگی در حال، لذت ببریم.

م. فرهنگ          ۱۴۰۳/۱۲/۹
🪷🪷
C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
@daneshhayeadabi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

شعر، کیمیا کاری شاعر است با واژه ها.
این تعبیر آرتور رمبو (۱۸۹۱-۱۸۵۴م) را در عمل همهٔ شاعران بزرگ تاریخ دریافته بوده‌اند، هرچند به گونهٔ نظریه، همگان بدان تصریحی نداشته‌اند. دیوان شمس، خمسهٔ نظامی، شاهنامهٔ فردوسی، دیوان حافظ و غزل‌های سعدی و تمام شاهکارهای ادبیات ما از کلماتی فراهم آمده‌اند که در دست و پای تمام فارسی زبانان و فارسی دانان جهان ریخته است یا از خلال متون و فرهنگ‌ها می‌توان بدان کلمات دست یافت.
آنچه دست نایافتنی است آن کیمیا‌کاری و سحر و جادویی است که بتواند این توده انبوه واژه‌ها را به سرحدّ شعر برساند و با«مِس وجودِ» این پدیده‌های عادی و همگانی، کاری کند که «کیمیایِ شعر» بیابند و زَر شوند.
بی‌گمان همهٔ شاعران بزرگ بر اسرار این کیمیا آگاهی و وقوف داشته‌اند، اما درجهٔ کیمیاگریشان، یکسان نیست، و از سوی دیگر «نیّتِ» ایشان در این کیمیاگری نیز بی‌تاثیر نبوده است. آنچه شاعران را در طول تاریخ ادبیات ما عملاً  رده بندی کرده است، همین دو نکته بوده است:

- درجهٔ «وُقُوف بر اسرار علم این کیمیا»
و دیگر «نیّت» نهفته در خاطر کیمیاگر.

اگر بگوئیم «نیّت» در این میان مقامی بالاتر از «علم کیمیاگری» دارد، چندان از تجربه و حقیقت تاریخی بدور نیفتاده‌ایم.انوری و خاقانی دو کیمیاگر بزرگ‌اند که در کیمیا گری بالای دست آن‌ها نمی‌توان کسی را تصور کرد و حافظ و خیام نیز دو کیمیاگرند که شاید به عنوان کیمیاگر امتیازی بر خاقانی و انوری نداشته باشند و اگر حمل بر اغراق نکنید، در چشم صاحب نظران، علم اسرار کیمیا را این دو تن، یعنی انوری و خاقانی، بیشتر از خیام و حافظ  می‌دانسته‌اند، اما« نیّت»؟
اینجاست که سرنوشت حافظ و خیام از سرنوشت انوری و خاقانی جدا می‌شود. آن «نیّت»انسانی و بشری که ذهن و ضمیر حافظ و خیام را به خود مشغول داشته با آن «نیّت» کوچک و درباری خاقانی و انوری زمین تا آسمان فاصله دارد. شما وقتی که در شعر انوری می‌خوانید:

لمعهٔ خنجرش از صبح ظفر شُعله کشید
همه میدانِ فلک خنجر بهرام گرفت

ساقیِ همتش از جامِ کَرَم جرعه بریخت
آز، دستارکشان راهِ در و بام گرفت

اگر اهل فن باشید، محال است از این مایه وقوف بر اسرار علم کیمیای زبان حیرت نکنید. اما «نیّت»  کیمیاگر را که می‌نگرید می‌بینید هیچ است و پوچ!
ولی وقتی این بیت حافظ را می‌شنوید:

بَر لَبِ بَحرِ فَنا مُنتَظِریم اِی ساقی
فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست*

درجهٔ حیرت شما از کیمیا کاری شاعر، شاید تفاوتی با مورد مشابه آن در شعر انوری نداشته باشد، امّا «نیّت» کیمیا گر را نمی‌توانید نادیده بگیرید. در «نیّت» انوری، خودش و مَمدُوحش به زحمت می‌گنجد و حتی جا برای یکی از دو تن بیشتر وجود ندارد، اما در «نیّت» حافظ تمامی تاریخ انسان و انسانیّت می‌گنجد، از عصر حافظ تا هنگامی که آخرین بشر در روی کرهٔ زمین یا یکی از کرات دیگر وجود داشته باشد.
تمام شاعران را با این دو معیار می‌توان سنجید و راز اقبال مردمان یا بی‌اعتنایی مردمان بدیشان را در تاریخ بازشناخت.
انوری خود می‌دانسته کیمیاگر ماهری است، اما نمی‌دانسته است که چرا در عین کیمیاگری مُفلِس است، امّا از مقایسه او با مولوی و خیام و نظامی و سعدی و حافظ، امروز، می‌توان به آسانی دریافت که این افلاس او نتیجه «نیّت» او بوده است. نیتی خُرد و حقیر که در آن جز منافع کوتاه مدت طغرل تگین یا سلطان سنجر نمی‌گنجیده است و چندین بار که حوادث روزگار «نیّت» او را از محدوده منافع  درباری گسترش داده است، می‌بینیم که چند شعر شگفت آور عرضه کرده است که همان چند شعر مایهٔ بقای نام او در تاریخ شده است و می توان گفت استمرار وجودی انوری در تاریخ شعر فارسی نتیجهٔ طبیعی همان گونه شعرها است مانند قصیده:

بر سَمرقند اگر بگذری ای باد سحَر
یا بعضی قطعات و غزل‌هایش.

استاددکتر محمد رضا شفیعی کدکنی، از مقدمهٔ کتاب مفلس کیمیا فروش (نقد و تحلیل شعر انوری) 
تهران: سخن، چاپ ششم، ۱۳۹۴، صص ۱۰۹-۱۱۱
🪷🪷
C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
@daneshhayeadabi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

صحبت های بسیار مهم با دانش آموزان پایه یازدهم که فردا امتحان نهایی درس فارسی دارند. 👆👆👆
همین الان گوش کنید.
و برای تمام دانش آموزان پایه یازدهم همین الان ارسال کنید.

C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
@daneshhayeadabi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

فیلم «خانه سیاه است.» ساخته‌ی فروغ فرخ‌زاد (۱۳۴۱) یکی از مهم‌ترین آثار سینمای مستند ایران است که مرز میان شعر، مستند و سینما را درمی‌نوردد. این فیلم که در باره‌ی زندگی بیماران جذامی در آسایش‌گاه بابا باغی تبریز ساخته شده، فراتر از یک مستند اجتماعی ِ صرف است؛ اثری است شاعرانه، فلسفی و عمیقاً انسانی.

در ادامه تحلیل این فیلم را از چند منظر بررسی می‌کنیم:

۱. تحلیل فرمی و زیبایی‌شناسی

*ساختار بصری


فیلم به‌شکل سیاه و سفید فیلم‌برداری شده و این انتخاب نه‌تنها مستندبودن اثر را تقویت می‌کند بل‌که فضای درد، سکوت و مرگ را نیز القا می‌کند.

میزانسن‌ها ساده‌اند اما تأثیرگذار؛ با قاب‌هایی از چهره‌های زخمی، چشم‌های خیره، دستان بیمار و حرکاتی کُند که مواجهه‌ی مستقیم با رنج انسانی را ممکن می‌کنند.

*صدا و شعر

صدای فروغ فرخ‌زاد که اشعار و متون نثرگونه‌اش را دکلمه می‌کند، در کنار صدای محیط و موسیقی مذهبی، فضایی روحانی و تأمل‌برانگیز ایجاد می‌کند.

شعرهای فروغ، بیننده را از گزارش‌گونه‌بودن فاصله می‌دهند و فیلم را به یک مرثیه‌ی انسانی تبدیل می‌کنند.

۲. تحلیل مضمونی

*مرز میان زشتی و زیبایی

فیلم با جمله‌ی معروفش آغاز می‌شود:
«در این جهان، زشتی هست؛ زشتی ِ بسیار و عجب این‌که زشتی بیش‌تر از آن‌که باید دیده شود، نادیده می‌ماند.»

فروغ، ما را مجبور می‌کند که با آن‌چه نادیده می‌گیریم روبه‌رو شویم. او زشتی ِ جسمانی بیماران جذامی را به رخ می‌کشد، اما در خلال همین نمایش، زیبایی‌های انسانی، مثل عشق، امید، ایمان و بازی کودکان را به تصویر می‌کشد. همین تضاد، فیلم را به اثری استعاری در باره‌ی کل زندگی و مرگ تبدیل می‌کند.

*نگاهی اگزیستانسیالیستی

فیلم دغدغه‌ی هستی‌شناسانه دارد. بیمارانی که در حاشیه‌ی زندگی‌اند، برای بقا تلاش می‌کنند، دعا می‌خوانند، مدرسه می‌روند، عاشق می‌شوند. فروغ به این واسطه سؤالات بنیادین در باره‌ی رنج، معنا، مرگ و ایمان مطرح می‌کند.

*نگاه شاعرانه

جدا از محتوای فیلم، فرم آن نیز شاعرانه است. تکرارها، ترکیب ِ تصویر و صدا، برش‌های ناگهانی و ریتم آرام فیلم، ساختاری نزدیک به شعر آزاد فارسی دارد.
این اثر را می‌توان نوعی شعر سینمایی دانست.

۳. زمینه‌ی تاریخی و اجتماعی

در دهه‌ی ۴۰ شمسی، ایران هنوز آمادگی مواجهه با واقعیت‌های تلخ اجتماعی را نداشت. صحبت از بیماری‌های واگیردار، فقر، طردشدگی و حاشیه‌نشینی، تابو بود.
فروغ با ساخت این فیلم به یکی از اولین صداهای روشن‌فکرانه‌ای تبدیل شد که این «زخم‌های پنهان» را نمایان کرد.

هم‌چنین حضور یک زن شاعر در جای‌گاه کارگردان، در دورانی که سینمای ایران عمدتاً مردانه بود، خود نوعی بیانیه‌ی سیاسی-فرهنگی محسوب می‌شود.

۴. نشانه‌شناسی (semiotics)

*چهره‌ها

صورت‌های آسیب‌دیده و ناقص، نماد انسان‌هایی هستند که از دید جامعه حذف شده‌اند، اما وقتی می‌خندند، آواز می‌خوانند یا دعا می‌کنند، نشانی از روح انسانی جاودان در دل رنج، دیده می‌شود.

*مدرسه و آموزش

آموزش در دل این رنج، نماد امید و آینده است. کودکانی که شعر می‌خوانند، در تضاد با جسم‌هایی که زخم دارند، نمادی از باززایی‌اند.

*صدای دعا و نماز

مذهب و ایمان، در فیلم، نه مایه‌ی فرار، بل‌که نوعی مکانیسم دفاعی در برابر بی‌عدالتی و درد است.

*جمع‌بندی

«خانه سیاه است.» یک مرز میان مستند اجتماعی، اثر اگزیستانسیالیستی و شعر تصویری است.
فروغ فرخ‌زاد نه‌تنها برای اولین‌بار واقعیتی را که جامعه از آن می‌گریخت روی پرده آورد، بل‌که با زبان خاص خود، آن را به تجربه‌ای شاعرانه و فلسفی بدل کرد
.

این فیلم کوتاه (۲۲ دقیقه) گواهی است بر این‌که زیبایی در دل زشتی، معنا در دل رنج و زندگی در دل مرگ جاری‌ است.

#دکترفرشته‌فریدونی

🪷🪷
C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
@daneshhayeadabi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

سوالات مفهومی علوم و فنون دوازدهم


C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
@bankesoaladabiat
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

#جزوه
#درس۱
#علوم‌و‌فنون_دوازدهم

C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
@daneshhayeadabi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

/channel/+r1YqvEflhRoxMjY0

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

مقاله تطبیق کارکردهای مفهوم عشق در شعر منزوی و ناظم حکمت
حامد حسینخانی، نشریه ادبیات تطبیقی
🪷🪷
C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
@daneshhayeadabi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

‍ #فرانو


فرانو، شاخه‌ای از شعر نو است منتها بی‌وزن و با کمی قافیه!

مبدع آن، دبیر ادبیات بازنشسته‌ای است اهل آستارا، ترک زبان، به نام اکبر اکسیر که برای ساختن و پرداختن اشعارش، از نافذترین و موثرترین نوع ادبی یعنی طنز بهره می‌گیرد.

طنز و مطایبه،
بهترین وسیطه‌ی انتقادی اصلاح طلبانه، مضمون اصلی شعر اکسیر را تشکیل می‌دهد.

ویژگی‌های شعر فرانوی اکبر اکسیر،
فرانو شعری است روایی، کوتاه با پایانی باز...
"ایجاز" -ویژگی بارز فرانو است!

زبان شعر فرانویی اکبر اکسیر در عین طنازی گاهی به زبان جد نیز ارائه می‌شود تا کمی حالت مانیفیستی به خویش بگیرد!
و اکسیر، به طرز هوشمندانه‌ای از صنایع لفظی و معنوی(بدیع)همانند ایهام، مراعات‌نظیر، جناس و... واژگان ساده‌ای را بر می گزیند و به شعر خود می‌بخشد.

ترفندهای بیانی[شاعرانه]مانند تشبیه استعاره مجاز... نقیضه‌پردازی(پارودی)، غافلگیری شاعرانه،
هنجارگریزی و آشنایی زدایی... در لابه‌لای اشعارش مسطور و موّاج است!

طنز اشعار اکبر اکسیر، گاهی منتج از تلفیق چند ترفند با هم است.
با این تفاوت که اکسیر، در بهره‌گیری از شگردهای طنزآفرین، از طنز کلامی نیز به نحو عالی بهره می‌گیرد و همین است که شعر وی را در میان آثار نو هواخواه و نامبردار کرده است!

فرانو شعری است فکاهی، محصول کشف قافیه!
تاریخ انقضا ندارد‌و در هر حالتی قابل سرودن است.

فرانو طنزی است حاصل نگرش دقیق و رسیدن به کشف و شهودی عارفانه.

فرانو، شعر اطراف و اکناف است!نیازی نیست که
الزاما بر لب جوی بنشینی و گذر عمر ببینی و آن گاه شعری بسرایی!فرانو زمان و مکان نمی‌نشناسد، در خیابان، کوی و برزن، قهوه‌خانه، کافی‌شاپ، محلّ کار، منزل، همه جا روی می‌دهد و آفریده می‌شود!

🍁

سهام عدالت

کاشت، داشت، برداشت
سه اصل مهم کشاورزی ست
اردیبهشت و خرداد، پدر برنج کاشت
تیر، مرداد، خدا از آفات نگاه داشت
اواسط شهریور
بانک کشاورزی و گنجشک
همه را برداشت!

🍁

آناتومی

شب عید مرغ داشتیم
ران به عرفان رسید
سینه به ایثار
دل و جگر به ملیحه
گردن و دنده و بال و ستون فقرات
به من
آنجا بود که فهمیدم
چرا پدرها،
اخلاق سگ دارند!
 
🍁

تیراژ

محبوبیت احمد شاملو
کفرم را در می‌آورد
او با این که مُرده است
هم کتاب‌هایش تجدید چاپ می‌شود
هم سنگ قبرش!


#ارسالی از همکار ارجمند


C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
@daneshhayeadabi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

فروغ؛ روشنفکری طراز اول

فروغ نمایشگر روشن فکر آوانگارد و پیشرو طراز اول ادبیات چهل- پنجاه سال اخیر ایران است؛ با همهء خصلت هایی که یک روشنفکر دارد، با همهء نقاط مثبت و منفی. همه چیز در شعر فروغ لرزان است. او هیچ وقت نمی گوید مضطربم، او «اضطراب» را نشان می دهد. این اضطراب را در «وصف» ها یا epithet های شعر او می توان احساس کرد.
.

که پیوسته از «رشته سست طناب رخت» و « حجم سفید لیز» و «سایه مغشوش» و «طرح سرگردان» و «دست های مشوش، مضطرب، ترسان» و «کوچه های گیج» و «عطر گذران» و «سایه بی اعتبار عشق» و «سایه فرّار خوشبختی» و... سخن می گوید.

استاددکترمحمدرضاشفیعی‌کدکنی
ادوار شعر فارسی، صفحات ۷۰ و ۷۱


🪷🪷
C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
@daneshhayeadabi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

💠 عروض شنیداری ـ اشعاری خوش آهنگ برای آموختن اوزان دولختی 🔹 با استفاده از فوروارد، این پست را با دیگران به اشتراک بگذارید.


🔻 کانال آموزشی گنج ادب @valadabadi_adabiiat

✾◍⃟🦋࿐•┈✾~🍃🌺🍃~✾┈•
➖➖➖➖➖➖➖◉

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

#آزمون_پایانی
#علوم‌وفنون_یازدهم
خرداد۱۴۰۴ _ نوبت دوم
در قالب ورد
✍️جناب محمدمهدی ارلنی
شهرستان خوی
ـــــــــــــــــــــــ 🔥#بفرست بـرای دوستـات 🕊

🔻 کانال سوال سرای ایران https://t.me/soalsaraye_iran

✾◍⃟🦋࿐•┈✾~🍃🌺🍃~✾┈•
➖➖➖➖➖➖➖◉

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

جزوه #آرایه‌های ادبی نسخه ۴
استفاده برای دبیران و دانش‌آموزان رایگان است.
👈 ارسال به کانال‌ها و گروه‌ها بلامانع است.

صفر تا صد ادبیات

✍️دکتر ابوذر احمدی

🔻 کانال آموزشی گنج ادب @valadabadi_adabiiat
✾◍⃟🦋࿐•┈✾~🍃🌺🍃~✾┈•
➖➖➖➖➖➖➖➖

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

🎧پوشهٔ شنیداری سخنرانی دکتر سلمان ساکت، دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد در مراسم «سبک هندی در خراسان
به مناسبت پنجمین دورهٔ جایزهٔ ادبی استاد محمّد قهرمان»


مجتمع دکتر علی شریعتی جهاد دانشگاهی

چهارشنبه، ۷ خردادماه ۱۴۰۴

#سخنرانی

🪷🪷
C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
@daneshhayeadabi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

آفات ساده سرایی افراطی (۲)
#دکترمحمدرضاروزبه

شاعر ساده‌سرای ساده‌اندیش فراموش می‌کند که باید مدام در پی کشف ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های سرشار زبان و زیبایی‌شناختی باشد اگر به حداقل‌ها بسنده کند:

پرندگان هستند/ تا من و تو برایشان/ دانه‌های کلمات بریزیم/ پرندگان هستند/ تا من و تو عشق را/ فراموش نکنیم  (عمران صلاحی)
برای دوست داشتن/ چرا باید به عقب برگردیم؟/ برای دوست داشتن/ چرا باید بمیریم؟ ( بیژن جلالی)
بر خاک من/ گلی می‌گذارید/ خوشا که من نیستم/ و فقط گلی هست/ که دست شما/ بر خاک می‌نهد  (بیژن جلالی)
هر تجددِ تفننی و هر نوآوری بی‌ریشه‌ای به مثابه‌ی یک تز هنری، آنتی‌تز خود را به وجود می‌آورد: بازگشت به میراث ادبی معکوس و ماقبل آن.
مثلا در دوره‌ی رضاشاه، نوآوری‌های بی‌پایه و مایه‌ی امثال تندرکیا و محمد مقدم، "چندان نسنجیده بود که حقانیت کسانی چون بهار و وحید دستگردی و احتیاط و محافظه‌کاری آنان را تاکید و تایید می‌کرد." (پورنامداریان، تقی، خانه‌ام ابری‌ست، [شعر نیما از سنت تا تجدد]، ۲۳۵) بر این اساس، ابهام‌سراییِ افراطی، گاه به ساده‌سراییِ افراطی دامن می‌زند. ساده‌سرایی مفرط، با اتخاذ روایت خطی، زبان را به ورطه‌ی کالاوارگی می‌کشاند و در غیاب تکنیک‌ها و ساختارهای ذهنی، زبانی، بلاغی و رواییِ چشمگیر، شعر را گاه زار و زمین‌گیر می‌کند و افزون بر آن، به اشاعه‌ی پوپولیسم ادبی می‌انجامد، زیرا ابهام‌گریزیِ قریحه‌ی جمعی ممکن است تسلیم در برابر منطق شعرواره‌ها و حتی دلنوشته‌های سطحی را در پی داشته باشد و این افول ذوق جمعی به ظهور نوعی ارتجاع خفیف ادبی منجر شود حال آنکه ابهام، ضرورت ذاتی هنر و دستاورد تفکر و زیبایی‌شناسی جدید و به قول ا. ریچاردز- از پیشگامان نقد نو آمریکایی- : جلوه‌ی "بلاغت احیا شده" در برابر بلاغت سنتی است. " در حالی‌که بلاغت قدیم با ابهام به مثابه‌ی یک عیب در زبان برخورد می‌کرد و امیدوار بود آن را محدود یا محو کند، بلاغت جدید آن را پیامد اجتناب‌ناپذیر نیروهای زبان و ابزار لازم بخش اعظم مهم‌ترین گفته‌های ما می‌داند مخصوصاً در شعر و مذهب." ( ریچاردز، آی. ا.  فلسفه‌ی بلاغت، ترجمه‌ی علی محمدی آسیابادی، نشر قطره، ۱۳۸۲، ص ۴۷)

کشف‌های تازه‌ی زبانی- تصویری،  تکانه‌های عاطفی، گزاره‌های حکیمانه و فلسفی یا حتی طنزی عمیق و تکان‌دهنده می‌توانند مانع پیش پاافتادگی شعر ساده شوند:
سپاسگزارم درخت گلابی که به شکل دلم درآمدی که تنها بودم (شمس لنگرودی)
تور پوسیده/ تاب این همه صید را نداشت/ باید عوضش می‌کردیم/ نخ‌نما شده بود زندگی  (شمس لنگرودی)
همه‌چیز حرف شد/ کلمه شد/ فقط سکوت است/ که سکوت باقی مانده است  (بیژن جلالی)
با مرگ بگریزیم/ تا کهکشان‌ها/ زیرا با زندگی/ راه چندان دوری/ نمی‌توان رفت  (بیژن جلالی)              ادامه دارد...
🪷🪷
C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
@daneshhayeadabi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

راهنمایی تصحیح #قابل_استناد امتحان نهایی درس فارسی #پایه_یازدهم خردادماه ١۴٠۴

🔸علی شجاع، دبیر ادبیات فارسی

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

تحلیل اولیه امتحان نهایی درس فارسی پایه یازدهم:
۴٨ سوال آزمون امروز را که بررسی کردم به نظرم سطح آزمون: متوسط رو به سخت
امتحان آسون نبوده؛ هرچند سوالات آسان هم داشته است!
در مواردی. سوالات زهردار و جدی بودند سوالات در کل تسلط و خواندن دقیق می خواستند و تا دانش آموزان مفهوم سوالات را نمی فهمیدند نمی توانستند به بیشتر سوالات پاسخ دهند.
کلیت سوالات از سطح سوالات صرفا حفظی فاصله گرفته بود و سطوح مختلف یادگیری را مد نظر قرار داده بود.
بیشتر پیچیدگی این آزمون در مبحث دستور زبان بود.
و اما نمره مطلوب در این آزمون
١٧ تا ١٨ :خوب
١٨ تا ١٩: خیلی خوب
١٩ تا ١٩/٧۵: عالی
١٩:٧۵ تا ٢٠: در حد معلم و دانش آموزان حرفه ای
کسانی که از اول سال با برنامه مطالعه داشتند می توانند بالای ١٨/۵ تا ١٩ را راحت کسب کنند.
نکته: آزمون امروز از نظر ساختار، کاملا منطبق با بخشنامه آموزش و پرورش بود.
در کل آزمون مطلوبی بود.
و البته سطح سوالات از پایه دوازدهم  راحت تر بود.
آزمون فراتر از حفظیات بود
و نمی شد با صرف اتکا به حفظ کردن قواعد و مفاهیم کتاب نمره مطلوبی گرفت و باید عمیق و دقیق یاد گرفته می شدند.
قلمرو زبانی و بعدی فکری و بعد ادبی سخت ترین قسمت های آزمون بودند.
در صورتی که معمولا بچه ها منتظر نکات چالشی تو قلمرو ادبی و ارایه هستند که این آزمون بیشتر نکات چالشیش در قلمرو زبانی بود.

خلاقیت بیشتری برای طرح سوال به کار برده بودند.
مثل تسلط بر تمامی روان خوانی ها
تسلط بر تمام واژگان انتهای کتاب و روش های متنوع برداشت و درک

از درس هایی مثل حمله حیدری ، کبوتر طوق دار ، درس هجدهم که انتظار سوالات سنگین و بیشتری بود خبری نبود.
در عوض سایر نکات کتاب که شاید بچه ها به نسبت درسی مثل کبوتر طوق دار یا کاوه دادخواه کمتر بهش توجه کنند ، سوالات بُلد تر و چالشی تر مطرح شده بودند.

🔸علی شجاع، دبیر ادبیات مدارس تیزهوشان و نمونه و مراکز معتبر کنکور

C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
@daneshhayeadabi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌

Читать полностью…

فنون و دانش‌های ادبی

صحبت های پایانی بسیار مهم با دانش آموزان #پایه_یازدهم که فردا امتحان نهایی #درس_فارسی دارند.

🔸ویس مهم در مورد نحوه نوشتن صحیح امتحان نهایی #درس_فارسی_پایه_یازدهم و نکات مهمی که دانش آموزان باید سرجلسه امتحان نهایی رعایت کنند.
و مواردی که باعث از دست رفتن نمره هر قلمرو می شود در این ویس گفته شده است.

🔸آقای علی شجاع، دبیر ادبیات مدارس تیزهوشان و نمونه و مراکز معتبر کنکور

C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌
@daneshhayeadabi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌

Читать полностью…
Подписаться на канал