dahoatgranekoda | Неотсортированное

Telegram-канал dahoatgranekoda - دعوتگران اللّه

6589

النحل آیه42 الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ (مهاجران، آن) کسانیند که (در برابر اذیّت و آزار مشرکان) شکیبائی ورزیدند و (در زندگی) توکّل و تکیه‌ی آنان بر پروردگارشان است. ایدیه مدیر کانال @Azhwan136

Подписаться на канал

دعوتگران اللّه

⚜حـدیث شــریف:

#صحیــح_بـخــــارے

🦂 آنچه را مُحرِم مي تواند بكُشد و آنچه مجاز است در حرم كشته شود

▪️عَنْ عَائِشَةَ رَضِي اللَّه عَنْهَا أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و ســـلم قَالَ: «خَمْسٌ مِنَ الدَّوَابِّ كُلُّهُنَّ فَاسِقٌ يَقْتُلُنَّ فِي الْحَرَمِ الْغُرَابُ، وَالْحِدَأَةُ، وَالْعَقْرَبُ، وَالْفَأْرَةُ، وَالْكَلْبُ الْعَقُورُ». (بخارى:1829)

▫️ترجمه: از عايشه رضي ‏الله ‏عنها روايت است كه رسول ‏الله صلی الله علیه وســلم فرمود: «پنج نوع از حيوانات را كه موذي هستند، مي توان در حرم كشت و آنها عبارتند از: كلاغ، باز شكاري، عقرب، موش و سگِ هار».

🌺کانال دعوتگران الله🌺

@dahoatgranekoda

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

بزانە نەفست لەوانەیە کە اللە لێی ڕازییە؟


🌺کانال دعوتگران الله🌺

@dahoatgranekoda

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

سوره توبه (آیه ۸ الی۱۱)

كَيْفَ وَإِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لَا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلًّا وَلَا ذِمَّةً يُرْضُونَكُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ وَتَأْبَىٰ قُلُوبُهُمْ وَأَكْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ (٨)

چگونه [مشركان بر پیمان خود پای بندند؟] در صورتی كه اگر بر شما چیره شوند، نه [پیوندِ] خویشاوندی را در حقّ شما رعایت می‌كنند، نه پیمانی را!! شما را با زبانشان خشنود می‌كنند، ولی دل‌هایشان [از خشنود كردن شما] امتناع دارد و بیشترشان بدكار و نافرمان‌اند

اشْتَرَوْا بِآيَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِهِٓ إِنَّهُمْ سَآءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (٩)

آیات خدا را در برابر بهایی اندك فروختند و مردم را از راه خدا بازداشتند؛ راستی بد است آنچه را همواره انجام می‌دادند

لَا يَرْقُبُونَ فِي.......(١٠)

در حقّ هیچ مؤمنی رعایتِ [پیوندِ] خویشاوندی و پیمانی را نمی‌كنند؛ و آنان هستند كه متجاوزند

ترجمه(١١)

پس اگر [از پیمان شكنی، قطع رحم، كفر و شرك‌] توبه كنند و نماز را بر پا دارند و زكات بپردازند، برادران دینی شمایند؛ و ما آیات خود را برای گروهی كه [حقایق را] می‌دانند، به صورت‌های گوناگون بیان می‌كنیم

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

💠 قسمت_دوم

اون روز گذشت سوژین به مادرم گفته بود که من با یه مسلمان اونم از تعصبی هاش میخوام رفاقت کنم مامانم ازم بازجویی کرد منم گفتم مامی تو که انقدر بدبین نبودی فقط واسه تنوع باهاش بعضی وقتا حرف میزنم مامانمو اونشب قانع کردم ولی خیلی از دست سوژین عصبی شده بودم ، رفتم پذیرایی محمد اونجا بود پسر عموم (در واقع منو سوژین خواهرای شیری محمد بودیم اونم برادر ما اما اون موقعها که بی دین بودیم فقط یه پسر عمو بود) رفتارهای عجیب محمد خیلی وقت بود برام عجیب بود اما یه مدت بود سوژینم برام عجیب بود حس میکردیم یه چیزی رو دارن ازم پنهون میکنن خیلی عصبی بودم از فضولی سوژین خوب یادمه گفتم پسر مسخره تو چرا همیشه میای اینجا اونم گفت نمیام پیش تو که این جای سلامت است سوژینم گفت ولش کن محمد میدونم دلش از چی پره من اون موقه ها خیلی عصبی بودم موهاشو از پشت گرفتم گفت به تو هیچ ربطی نداره محمد از هم جدامون کرد ؛ من رفتم تو اتاقم دیدم گوشیم رو جا گذاشتم رفتم پایین گوشیمو بیارم صحنه عجیبی دیدم خیلی جا خوردم خلاصه فهیمیدم که محمد و سوژین عاشق همدیگر شدن خیلی ناراحت شدم هیچی نگفتم به هیچ کس حتی با سوژینم حرف نمیزدم مثل همیشه مدرسه و کلاس های موسیقی میرفتیم و همیشه مهناز رو میدیدم و از اینکه کنارم قران میگیرفت ناراحت نمیشدم شمارش رو ازش گرفته بودم با هم شبا اس بازی میکردیم اون میدونست من بی دینم اما بعدها میگفت امیدوارم بودم ایمان بیاری یک روز رفتیم خانه باغ عموم اون وقتا اسبمو اونجا نگه میگذاشتیم منو محمد و سوژین و چند تا از پسر عمه هام و دختر عمه و عموهام رفتیم اسب سواری من همش مواظب خواهرم بودم که کار اشتباهی با محمد نکنه اما دیگه شرمی نمونده بود واسه اذیت کردن منم بود یه کاری میکردن که اذیت بشم خلاصه اون روز خیلی ناراحت شدم به مهناز زنگ زدم گریه کردم خیلی گریه کردم گفت این چیزا این رابطه ها که تو زندگیت عادیه چرا گریه میکنی من گفتم نمیدونم ولی محمد از بچگی با ما بزرگ شده همش به چشم برادر خودمون نگاش میکنم بعدشم مگه چند سالشونه اونم گفت قربون اسلام برم بازم همون صدایی دل نشین میومد سر تلفن انگار تسیکن دلم بود؛ گفتم قرانه؟ گفت اره خواهش کردم برام بگیره، گفت روژین مطمئنی؟ گفتم هیچ وقت انقد مطمئن نبودم اونم با گریه گفت از خدامه 😭خدای من هیچ وقت انقد آرامش نگرفتم به اندازه ی اون روز اما بازم سر اعتقادات کثیف خودم بودم اما دیگه موسیقی آرومم نمیکرد حتی خواهرم سوژین که تمام وجودم بود تنها دلیلم واسه رفتن به کلاس های موسیقی فقط و فقط مهناز بود یه روز خانوادگی میخواستیم بریم بیرون از کوچه خودمون بیرون می اومدیم طبق اخلاق همیشگیم خیلی توجه میکردم به بیرون حس کردم مهناز رو میبینم که داشت به اون خونه خیلی بزرگ میرفت جیگرم آتیش گرفت گفتم مامان وایسا مامان وایسا من چیزی تو خونه جا گذاشته شما برین من با ماشین بابا میام مامانم گفت تو فقط بهونته رانندگی کنی تازه یاد گرفتی بلای سرخودت میاری منم گفتم به جون تو مامان بحث رانندگی نیست 😔(استغفرالله قسم بزرگم جون مامانم بود) اونم ماشینو نگه داشت و رفت منم دوان دوان خودمو رسوندم به خونه بدون اختیار نمیدونم چم شده بود فقط میدونستم حالم خوب نبود بدونه اینکه بدونن در رو باز کرد منم بدونه اینکه بدونم کین گفت روژین تو اینجا چیکار میکنی اشکام می اومدن گفتم تو این جا چیکار میکنی گفت اینجا خونه منه خونه پدرمه دهنم قفل شد و هرازان سوال مهناز گفت روژین جان بیا بشین با هم حرف میزنیم منم گفتم نه باید برم از این خونه رفتم بیرون تو دلم میگفتم این دختره کیه اون که نظافتچی بود الان تو این محل این خونه لوکس چکار میکنه اون که به گفته بود با عمه اش زندگی میکنه؟؟!!؟



🌺کانال دعوتگران الله🌺

@dahoatgranekoda

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

سوره شوری (آیه ۱ الی۶)

حمٓ (١)

حم‌ (۱)

عٓسٓقٓ (٢)

كَذَٰلِكَ يُوحِيٓ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (٣)

این‌گونه خدای توانای شكست‌ناپذیر و حكیم به سوی تو و كسانی [از پیامبران‌] كه پیش از تو بودند وحی می‌كند

لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ (٤)

آنچه در آسمان‌ها و زمین است، فقط در سیطره مالكیّت و فرمانروایی اوست، و او بلند مرتبه و بزرگ است.

تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَآئِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَلَآ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (٥)

نزدیك است آسمان‌ها از فرازشان [به سبب عظمت وحی‌] بشكافند و فرشتگان پروردگارشان را همواره همراه با ستایش تسبیح می‌گویند، و برای كسانی كه در زمین هستند، درخواست آمرزش می‌كنند؛ آگاه باشید! بی‌تردید خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.

وَالَّذِينَ.......(٦)

كسانی كه غیر خدا را سرپرستان و یاران خود گرفته‌اند، خدا نگهبان و مراقب بر [اعمال و گفتار] آنان است و تو كارساز بر آنان نیستی

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

💠 قسمت_اول

السلام علیکم و رحمة الله
✍ من 19سالمه از زمان هدایتم چهار پنچ سالی میگذره الحمدالله به اذن پرودگارم میخوام داستان هدایتم برای خواهران و برادران خانواده گلستان_حجاب بنویسم امیدوارم تسکین و چراغ راهی برای همه باشد ان شاء الله 😔13 سالم بود که به اسرار پدر و مادرم رفتم کلاسهای موسیقی چون هم علاقه زیادی به آوازخوانی داشتم و والدینم بخاطر حمایت از من منو خواهر دوقلوم (سوژین) رو به بهترین کلاسهای خارج از شهر میبردند یه سال از رفت و امد ما به کلاس ها سوژین گذشت خیلی علاقه نداشتم به موسیقی اما بخاطر اینکه از هم جدا نشیم نمیتونستم نرم تاخودمون نمیگفتیم روژین یا سوژینیم نمیدونستن اما تفاوت ما تو افکارمون بود اما بخاطر علاقه شدیدی که بهم داشتیم و ترس از جدایی همیشه بعد از دعوایی بینمون بالاخره باهم راه میومدیم بعد رفت و آمدهای طولانی یه سال به کلاس های موسیقی یه روز که سر کلاس بودیم من اون روز یکم مریض بودم و از کلاس خارج شدم هیچ وقت اون موقعها کسی تو ساختمان نبود اما یه چیزی توجه مو به خودش جلب کرد این صدای چیه موسیقی نیست خیلی آرام_بخش بود وقتی رفتم یه خانم خیلی خوشکل یه چادر تنش بود که نظافتچی ساختمان بود با گوشیش یه چیزی گرفته بود گفتم سلام یه لحظه گفتم چرا بهش سلام کردم اون یه خانمه غرورش میشکنه من میبینمش که نظافتچی خجالت میکشه ، گفتم این چیه گرفتی خیلی شبیه اذانه مسلمانان است اونم فکر کرد گفت علیکم سلام تو مدرسه قران نخوندی گفتم یعنی قرانه گفتم همیشه سر کلاسش قرآن خوابم میبرد گفت حالا کاری داشتید منم گفتم حالم خوب نبود نمیتونستم سر کلاس باشم ببخشید مزاحم کارتون شدم اونم گفت نه اختیار داری، من داشتم میرفتم که حواسم نبود سطل آبی که روی کولر بود رو ریختم رو زمین که تازه تمییز شده بود خیلی ناراحت شدم عذرخواهی کردم و ازش خواستم که بزاره که من تمییز کنم اونم گفت مشکلی نیست خودم انجام میدم اخر با اسرار زیاد قبول کرد که کمکش کنم تا وقتی که تموم شد هیچی حرفی بینمان زده نشد فقط قران گرفته بود با اینکه من از مسلمانان متنفر بودم اما از اون خانم خوشم اومد دوست داشتم اونم مثل من باشه دوست داشتم که دوستم بشه اما نه با این سروضعش 😔وقتی دارم اینا رو مینویسم باور کنید قلبم داره آتیش میگیره بهترین دوستم بود روز بعد که سوار ماشین میشدم تو دلم همش میگفتم خیلی خوب میشه دوباره ببینمش وقتی رفتم کاری که کردم رفتم لیست نظافت روزانه رو نگاه کردم دیدم امروز نمیاد تا یه هفته دیگم تعطیل بودیم و من منتظر آمدنش بودم وقتی می آمدیم تو راه یکم جاده شلوغ بود دیر رسیدم وقتی رسیدم اونم دیدم همون خانم چادری دم ساختمان بهم سلام کردیم به سوژین گفتم این دختر عشقمه گفت: ای همون دختر نظافتچیه؟ گفتم اره یواش بگو غرورش میکشنه گفت: ازشش خوشم نمیاد تو که خودت میدونی اینا مخالف سرسخت ما هستن منم گفتم باشه من که کاری باهاش ندارم رفتم بعد کلاس استاد گفتم یه یکم استراحت میکنم و بعد تمرین میکنیم من بهونه جور کردم رفتم پیش اون خانم چادریه سلام کردم و یه کم وحشت کرد گفت وعلیکم سلام گفتم کمک نمیخوای؟ گفت نه عزیزم کارم اینه من زیاد اسرار نکردم ازم پرسید کاری دیگه داشتی منم گفتم نه فقط گفتم سر بزنم یه کم در مورد کارش حرف زدیم این دیدن ها یه ماه طول کشید هر روز که می آمدم اونم میدیدم یه روز که رفتم پیشش دوباره قران گرفته بود یکم رنگش زرد شده بود اسرار کردم که کمکش کنم وقتی داشتم باهاش کار میکردم گفتم تو که انقد مریضی این چیه گرفتی گفت شفاست من بخاطر دل اون چیزی نگفتم روز بعدشم کمکش کردم بازم قران گرفته بود سرمو بلند کردم موهای بلندمم رو هم در آوردم اجازه نمیداد خوب ببینم اون صدای قرانم خیلی اذیتم میکرد گفتم مهناز میشه اون قران رو خاموش کنی من اذیت میشم داره گریم میگیره اونم با نگاه سنگینی قران رو قطع کرد و


🌺کانال دعوتگران الله🌺

@dahoatgranekoda

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

سوره حجرات (آیه ۱ الی ۴)

يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (١)

ای اهل ایمان! بر خدا و پیامبرش [در هیچ امری از امور دین و دنیا و آخرت‌] پیشی مگیرید و از خدا پروا كنید كه خدا شنوا و داناست.

يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوٓا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ (٢)

ای مؤمنان! صدایتان را بلندتر از صدای پیامبر نكنید، و آن گونه كه با یكدیگر بلند سخن می‌گویید با او بلند سخن نگویید، مباد آنكه اعمالتان پوچ و بی‌اثر شود و شما پوچ شدنش را درك نكنید

إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ........(٣)

بی‌تردید كسانی كه صدایشان را نزد رسول خدا پایین می‌آورند، آنانند كه خدا دل هایشان را برای پرهیزكاری امتحان كرده، برای آنان آمرزش و پاداشی بزرگ است

ترجمه(٤)

یقیناً كسانی كه تو را از پشت اطاق ها صدا می‌كنند، بیشترشان معرفت [به حرمت و عظمت تو] ندارند

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

🔹 قسمت_آخر

هنوز دردهای قبل رو دارم چون عصب_های پام زنده‌ست خیلی از اوقات احساس می‌کنم پامو می‌برن همیشه یک درد عجیب داره که باهامه و قابل وصف نیست و وحشتناکه سالهاست مزه ی سلامتی یادم رفته نمی‌دونم پیاده_روی چه حسی داره نمی‌دونم دویدن چطوره نمی‌دونم درد نداشتن به چه معناست فقط می‌دونم گاهی دردهام کمتر میشه و من می‌تونم غذایی درست کنم یا یک کاری انجام بدم زندگی با یک پا فوق_العاده سخت و طاقت فرساست اما جنبه_های مثبت را هم می‌بینیم شکر خدا که الان می‌تونم آب بخورم بدون اینکه بالا بیارم به راستی مدتها آرزوم بود که فقط یک جرعه آب بخورم ولی بالا نیارم... ❤️شکر خدا همسر مهربان و خانواده خوبی دارم شکر خدا که دیگران با دیدن من به مسجد می‌آیند گاهی اوقات بعضی از شاگردانم می‌گفتند ما خجالت می‌کشیم وقتی شما با این وضعیت به مسجد می‌آیید برای آموزش قرآن و ما در خانه‌ایم... اما راضیم چون می‌دانم در آخرت همین ها سبب می‌شود از بار گناهانم کم شود... ☝️🏼 بالاتر از هر چیز نعمت ایمان است کسی که ایمان داشته باشد سختی ها را تحمل می‌کند چون می‌داند در مقابلش اجر و پاداش دریافت می‌کند چون می‌داند بهشت با سختی و مشقت به دست می‌آید و حلاوت و شیرینی را در بهشت الله خواهد چشید ان‌شاءالله و دنیا را هم بر خود سخت نمی‌گیرند مومنان... بزرگواران شکر_گزار باشیم والله در طول زندگانیم که 12 سال آن با سرطان بود هیچوقت نتوانستم آنگونه که باید شکر گزار الله باشم و در طول آن 12 سال یک_بار هم ناشکری نکردم اما زبان هر چه حمد و ثنا گوید بازم قاصر است.... 😔سبحان الله شاید الان هزاران نفر هستن در آرزوی یک خواب راحت هستند بدون درد... خواهران و برادرانم فقط یک مصیبت رو نبینید بلکه نعمت ها را هم ببینید و به فکر روزی باشید که در بارگاه الهی این مصیبتها سبب آرامش و ناجی ما خواهند شد... در زندگی الله رو وکیل خود قرار دهیم مطمئن باشیم الله اجر هیچ‌کس رو ضایع نمی‌کند.... همیشه به الله پیله کنیم وقتی با او باشیم آرامش داریم حتی در لحظه های فوق العاده سخت و دشوار زندگی... 💐جزاک الله خیرا که داستان من رو خواندید ببخشید اگه در نگارش آن اشتباهی داشتم دلنوشته ای بود به همه عزیزانی که از مشکلات زندگی نا_امید هستند... در آخر از همه تون تقاضای دعای_خیر و عاقبت به خیری دارم الله متعال ما را در بهشتش گرد آورد... اللهم آمین یا الرحم الراحمین
🌹تشکر از ام نیلا الله متعال ایشان را استقامت و برکت عمر دهد...اللهم آمین

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

🖊 پـــــایان...


🌺کانال دعوتگران الله🌺

@dahoatgranekoda

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

سوره یس (آیه ۴۶الی۵۲)

وَمَا تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا.....(٤٦)

و هیچ آیه‌ای از آیات پروردگارشان برای آنان نمی‌آید مگر اینكه از آن روی می‌گردانند.

ترجمه(٤٧)

هنگامی كه به آنان گویند: از آنچه خدا روزی شما كرده، انفاق كنید، كافران به مؤمنان گویند: آیا كسانی را اطعام كنیم كه اگر خدا می‌خواست آنان را اطعام می‌كرد؟ [پس گرسنگی را خدا بر آنان خواسته است‌] ولی شما [ای كفرپیشگان!] جز در گمراهی آشكاری نیستید.

ترجمه(٤٨)

و می‌گویند: اگر راستگویید، این وعده [قیامت و عذاب‌] كی خواهد بود؟

ترجمه(٤٩)

اینان جز یك فریاد مرگبار [آسمانی‌] را انتظار نمی‌كشند كه آنان را در حالی كه سرگرم نزاع و ستیز [در امور دنیایی‌] اند فراگیرد.

ترجمه(٥٠)

[فریادی كه وقتی بر سر آنان زده شود] نه می‌توانند وصیتی كنند و نه [اگر بیرون خانه باشند] می‌توانند به خانواده خود برگردند

ترجمه(٥١)

و در صور دمیده می‌شود، ناگاه همه آنان از قبرها به سوی‌ پروردگارشان می‌شتابند.

ترجمه(٥٢)

می‌گویند: ای وای بر ما، چه كسی ما را از خواب گاهمان برانگیخت؟ این واقعیتی است كه [خدای‌] رحمان وعده داده بود و پیامبران راست گفتند!

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

🔹 قسمت_هشتم

😔دلم گرفته بود خیلی تنها بودم دیگه همه فهمیدن بودن که ترسیدم پدر شوهرم با مادر شوهرم رفتن اتاق خودشون و منو خواهر شوهرام و برادر شوهرام باهم بودیم دیگه کمی حالم بهتر شد باهم حرف می‌زدیم شوخی می‌کردیم خیلی بهتر شدم.... ✍🏼روز بعد رفتارم بهتر بود استرس شب قبل رو نداشتم پدر شوهر و مادر شوهرمم باهام خوب بودن.... از مسافرت برگشتیم عبدالله خوشحال بودم چون خانواده همسرم خوب بودن و آدمای بی غل و غش و پایبند به فرائض بودن.... بعد از یک ماه عبدالله گفت مجبوریم برای کار بریم خارج از کشور و پیش خانواده‌م باهم رفتیم دو هفته اول تنها بودم یک شب گفتم یا الله من با تو معامله می‌کنم با همه‌شون خوب خواهم بود تو وکیل من باش و محبت من را در قلبشان قرار بده الحمدلله با خواهر شوهرم خیلی رابطه م خوب شد از نزدیکترین دوستانم هم رابطه‌م بهتر شد خیلی دوسش دارم شاید اندازه برادرام خیلی درکم می‌کنه خیلی باهام خوب بود و واقعا دختری اهل دین و عاقل و فهمیده بود بی آلایش دیگه بقیه شونم که کم سن و سال بودن ارتباطم باهاشون خوب شد.... 📞یک روز ام_محدثه (نسیم هدایت) که از دوستانم بود با من تماس گرفت با صدای گرفته پر از اندوه گفت که روژین فوت کرده... 😭بی مهابا اشکم می‌ریخت تلفن رو قطع کردم دومین عزیزم رو از دست دادم برای بار دوم من در عین ناباوری خواهرم رو از دست دادم چقدر برام سخت و دردناک بود... روزها فکرش رو می‌کردم و شبها گریه چند روز از این خبر تلخ گذشت داشتم وضو می‌گرفتم با خودم گفتم آسیه بَس کن دوست داشتی روژین مثل خودت زجر بکشه؟ سختی بکشه؟ الله بهتر می‌داند... 🔹شب خوابم برد توی خوابم با روژین جانم روبرو بودم من عصا نداشتم و هردومون سالم بودیم یک نوع لباس تنمون بود ؛ بهم گفت آسیه خودت میدونی چقدر عبادت داشتم اما باز هم حسرت میخورم کاش عبادت‌هایم بیشتر بود... دوست عزیز من حتی بعد از وفاتش هم برای من خیر به همراه داشت سبب شد بیشتر به فکر عباداتم باشم... 🗓بعد از یک ماه پدر شوهر و مادرشوهرم و یکی دیگه از خواهر شوهرام که همسن خودم بود اومدن خونمون؛ با خودم می‌گفتم یاالله انقد محبت می‌کنم و توی این غریبیشون مادرشوهرم برام مثل مادر خودم باشه همه تلاش خودم رو می‌کردم بی‌ادبی نکنم و مرهمی برای دل مادر شوهرم باشم چون خیلی غمگینه یک روز پدر شوهرم با پدرم تلفنی حرف زدن یا الله من تو خواب هم نمی‌دیدم اینطور بشه... اون شب خوابم نمی‌برد همش گریه می‌کردم عبدالله می‌گفت چرا انقد گریه میکنی؟ می‌گفتم یقین دارم الله کسی که بر او توکل کند رو ضایع نمیکنه؛ گفتم عبدالله من خدا رو وکیل کردم و او کاری کرد پدرم و پدرت با هم حرف بزنن اون شب فقط میگفتم الحمدلله عبدالله هم می‌گفت الحمدلله که خانمی به این خوبی دارم.. با خواهر شوهرام کلا باهم بودیم خیلی خوب بودن الحمدلله برای من خواهری کردن الله خواست اینطور بشه وگرنه من بهشون حق می‌دادم که منو نخوان چون خیلی سخته یک پا بودن عروس خانواده... مادر شوهرم مغرب ها برامون چای درست می‌کرد و لذت می‌بردیم و بعد از سه ماه برگشتیم شهر خودمون و واقعا دلتنگ همه

🌺کانال دعوتگران الله🌺

@dahoatgranekoda

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

جوانتریـن پەشیمانی ئەو پەشیمانیەیە
کە دەبێتە هۆی گەڕانەوەت بۆ لای الله متعال

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

ئەوانەی نزیکن لە اللە، چیان پێ دەدرێت؟


🌺کانال دعوتگران الله🌺

@dahoatgranekoda

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

کەڕامەتی بەڕائی کوڕی مالیک


🌺کانال دعوتگران الله🌺

@dahoatgranekoda

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

سوره كوثر (آیات۱تا۳)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
إِنَّآ أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ (١)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.
خطاب به پیامبر ص
ما به تو كوثر [= خیر و بركت فراوان‌] #عطا كردیم!

فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ (٢)

پس برای پروردگارت #نماز بخوان و #قربانی كن!

إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ (٣)

(و بدان) #دشمن تو قطعاً بریده‌نسل و بی‌عقب است!↓↓

بیانگر این #واقعیت است كه سران قریش در دشمنی خود با
(رسول اکرم ص) حتی كمترین ادب را نیز رعایت نمی‌كردند، یعنی #عداوتشان آمیخته با قضاوت و رذالت بود

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

لا إِلهَ إِلا اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ لَهُ
الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ




🌺کانال دعوتگران الله🌺

@dahoatgranekoda

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

سوره مزمل (آیه ۱-۶)

يَآ أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ (١)

ای جامه به خود پیچیده!

قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا (٢)

شب را، جز كمی، بپاخیز!

نِصْفَهُٓ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا (٣)

نیمی از شب را، یا كمی از آن كم كن،

أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا (٤)

یا بر نصف آن بیفزا، و قرآن را با دقّت و تأمّل بخوان؛

إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا (٥)

چرا كه ما بزودی سخنی سنگین به تو القا خواهیم كرد!

إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا (٦)

مسلّماً نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامت‌تر است!

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

⚜ حدیث شـریف:

#صحیــح_بـخــــارے

خداوند در سورة بقره مي فرمايد: « أو صدقه » يعني طعام دادن به شش نفر مسكين

♦️🔹عن كَعْب بْنَ عُجْرَةَ رضی الله عنه قَالَ: وَقَفَ عَلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ بِالْحُدَيْبِيَةِ وَرَأْسِي يَتَهَافَتُ قَمْلاً فَقَالَ: «يُؤْذِيكَ هَوَامُّكَ؟» قُلْتُ: نَعَمْ، قَالَ: «فَاحْلِقْ رَأْسَكَ ـ أَوْ قَالَ: احْلِقْ» قَالَ: فِيَّ نَزَلَتْ هَذِهِ الآيَة:ُ ﴿فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ﴾ إِلَى آخِرِهَا فَقَالَ النَّبِيُّ ﷺ: «صُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ، أَوْ تَصَدَّقْ بِفَرَقٍ بَيْنَ سِتَّةٍ، أَوِ انْسُكْ بِمَا تَيَسَّرَ». (بخارى:1815)

♦️🔸ترجمه: كعب بن عجره رضی الله عنه مي‏گويد: رسول خدا ﷺ در حديبيه، متوجه شد كه سرم شپش زده است. فرمود: «آنها موجب ناراحتي تو شده اند»؟ عرض كردم: بلي. آنحضرت ﷺ فرمود: «پس موهايت را بتراش». كعب مي‏گويد: اين آيه دربارة من نازل شد:﴿فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ﴾ (اگر كسي از شما بيمار شد و يا ‌ناراحتي در سر داشت تا آخر آيه .. ) بنابراين، رسول ‏الله ﷺ فرمود: «بخاطر آن، سه روز، روزه بگير يا سه صاع خوراك، ميان شش مسكين، توزيع كن. يا آنچه برايت ميسر است، قرباني كن».


🌺کانال دعوتگران الله🌺

@dahoatgranekoda

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

‌‌رَبَّنَا ‌آتِنَا‌ فِي ‌الدُّنْيَا ‌حَسَنَةً ‌وَفِي ‌الْآخِرَةِ ‌حَسَنَةً ‌وَقِنَا‌ عَذَابَ ‌النَّارِ‌

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

⚜حـدیث شـــریف:

#صحیــح_بـخــــارے

🐑 هنگام برخورد با مانع، هدي بايد قبل از تراشيدن موي سر، ذبح گردد.

🌸 عَنِ الْمِسْوَرِ رضی الله عنه أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم نَحَرَ قَبْلَ أَنْ يَحْلِقَ وَأَمَرَ أَصْحَابَهُ بِذَلِكَ. (بخارى: 1811)

🌼ترجمه: مِسور رضی الله عنه روايت مي كند كه رسول الله صلی الله علیه و سلم قبل از آنكه سرش را بتراشد، هدي خود را ذبح نمود و دستور داد كه اصحابش نيز، چنين كنند.


🌺کانال دعوتگران الله🌺

@dahoatgranekoda

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

چاڪترین ڪار ئەوەیە هەموو ڪاتەڪانی
ژیانـت لە پێناو اللە تەرخان بڪەیــت و محاسە
بـــەی نەفســت بڪەیت بە توندی لەبەرامبـەر
هەڵەیەڪ. . .

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

⚜حـدیث شـــریف:

#صحیــح_بـخــــارے

برخورد به مانع در حج

♦️🔸 عن ابْن عُمَرَ رَضِي اللَّه عَنْهمَا يَقُولُ: أَلَيْسَ حَسْبُكُمْ سُنَّةَ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ إِنْ حُبِسَ أَحَدُكُمْ عَنِ الْحَجِّ طَافَ بِالْبَيْتِ وَبِالصَّفَا وَالْمَرْوَةِ ثُمَّ حَلَّ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى يَحُجَّ عَامًا قَابِلاً فَيُهْدِي أَوْ يَصُومُ إِنْ لَمْ يَجِدْ هَدْيًا. (بخارى:1810)

♦️🔹ترجمه: ابن عمر رضي الله عنهما فرمود: آيا سنت رسول ‏الله ﷺ براي شما كافي نيست؟ هر گاه براي كسي از شما (بعد از پوشيدن احرام)، مانعي ايجاد شد، (پس از برطرف شدن آن)، خانه كعبه را طواف كند و بين صفا و مروه سعي نمايد و از احرام خارج شود و سال بعد، حج گزارد. و هدي ذبح كند. و اگر قادر بر هدي نبود، روزه بگيرد.


🌺کانال دعوتگران الله🌺

@dahoatgranekoda

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

چەند چیرۆکێک لە باسی کەڕامەت لە قورئاندا


🌺کانال دعوتگران الله🌺

@dahoatgranekoda

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

🔱 حـدیث شــریف:

#صحیح_مســـلم

💠 تکبیر گفتن در نـماز

♦️🔸عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم إِذَا قَامَ إِلَى الصَّلاَةِ يُكَبِّرُ حِينَ يَقُومُ، ثُمَّ يُكَبِّرُ حِينَ يَرْكَعُ، ثُمَّ يَقُولُ: «سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ» حِينَ يَرْفَعُ صُلْبَهُ مِنَ الرُّكُوعِ، ثُمَّ يَقُولُ وَهُوَ قَائِمٌ «رَبَّنَا وَلَكَ الْحَمْدُ» ثُمَّ يُكَبِّرُ حِينَ يَهْوِي سَاجِدًا، ثُمَّ يُكَبِّرُ حِينَ يَرْفَعُ رَأْسَهُ، ثُمَّ يُكَبِّرُ حِينَ يَسْجُدُ، ثُمَّ يُكَبِّرُ حِينَ يَرْفَعُ رَأْسَهُ، ثُمَّ يَفْعَلُ مِثْلَ ذَلِكَ فِي الصَّلاَةِ كُلِّهَا حَتَّى يَقْضِيَهَا، وَيُكَبِّرُ حِينَ يَقُومُ مِنَ الْمَثْنَى بَعْدَ الْجُلُوسِ، ثُمَّ يَقُولُ أَبُو هُرَيْرَةَ: إِنِّي لأََشْبَهُكُمْ صَلاةً بِرَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم. (مسلم/392)

♦️🔹ترجمه: ابوهریره می‌گوید: رسول الله صلی الله علیه و سلم هنگامی که برای نماز برمی‌خاست و هنگامی‌که به رکوع می‌رفت، تکبیر می‌گفت. و زمانی که کمرش را از رکوع بلند می‌نمود، «سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ» می‌گفت. و در حالت ایستاده «رَبَّنَا وَلَكَ الْحَمْدُ» می‌گفت. سپس هنگام سجده کردن و بلند شدن از سجده، تکبیر می‌گفت و در همه‌ی‌ نماز تا پایان، اینگونه عمل می‌نمود. همچنین هنگامی‌که بعد از خواندن دو رکعت از تشهد، بر می‌خاست، تکبیر می‌گفت.
➖در پایان، ابوهریره گفت: نماز من بیشتر از نماز همه‌ی‌ شما به نماز رسول الله صلی الله علیه و سلم شباهت دارد.


🌺کانال دعوتگران الله🌺

@dahoatgranekoda

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

ئەو گوناهەنەی کە لە قورئان باس کرەوە,🥀

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

ئافره تانی سه له ف ئاوا بون



🌺کانال دعوتگران الله🌺

@dahoatgranekoda

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

سوره حجر (آیه ۲الی۸)

رُبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كَانُوا مُسْلِمِينَ (٢)

كافران [هنگام روبرو شدن با عذاب‌] چه بسا آرزو می‌كنند كه كاش تسلیم [فرمان‌های خدا] بودند

ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ (٣)

بگذارشان تا بخورند و [با لذایذ مادی و زودگذر] كامرانی كنند، و آرزوها سرگرمشان نماید؛ سپس [حقّانیّت اسلام و فرجام شوم خود را] خواهند فهمید

وَمَآ أَهْلَكْنَا مِنْ........(٤)

و هیچ شهری را [به خاطر فساد فراگیرش‌] نابود نكردیم مگر اینكه برای آن سرنوشتی معین [وروزگار ودوره‌ای تغییرناپذیر] بود

ترجمه(٥)

هیچ ملتی از اجل معین خود نه پیش می‌افتد و نه پس می‌ماند

ترجمه(٦)

گفتند: ای كسی كه قرآن بر او نازل شده! قطعاً تو دیوانه‌ای

ترجمه(٧)

اگر [درباره پیامبری‌ات‌] راست می‌گویی، چرا فرشتگان را نزد ما نمی‌آوری؟

ترجمه(٨)

[اینان بدانند كه‌] ما فرشتگان را جز به درستی نازل نمی‌كنیم، و در آن هنگام [كه نازل شوند، این منكران لجوج از دچار شدن به عذاب‌] مهلت نمییابند

ترجمه(٩)

همانا ما قرآن را نازل كردیم، و یقیناً ما نگهبان آن [از تحریف و زوال‌] هستیم

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

⇇أَسْتَغْفِرُاللَّه َالعَظِیمِ الَّذِي لَاإِلَهَ إِلّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیّومْ وَأَتُوبُ إِلَیْهِ❥.

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

⚜️حدیث شریف:

📝احادیث صحیح بخاری

آيا رمضان گفته شود يا ماه رمضان و يا هر دو؟

▫️ عنِ ابْنِ عُمَرَ رَضِي اللَّه عَنْهمَا قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّه صلی الله علیه و سلم يَقُولُ: «إِذَا رَأَيْتُمُوهُ فَصُومُوا، وَإِذَا رَأَيْتُمُوهُ فَأَفْطِرُوا، فَإِنْ غُمَّ عَلَيْكُمْ فَاقْدُرُوا لَهُ» يعني: هِلالِ رَمَضَانَ. (بخارى:1900)

▪️ترجمه: عبد الله بن عمر رضي الله عنهما مي گويد: از رسول الله صلی الله علیه و سلم شنيدم كه فرمود: «هرگاه، هلال رمضان را ديديد، روزه بگيريد. و هرگاه، هلال شوال را مشاهده كرديد، افطار كنيد. و اگر آسمان، ابري‏ بود (ماه رويت نشد)، سي روز را كامل كنيد».


🌺کانال دعوتگران الله🌺

@dahoatgranekoda

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

🔻 قسمت_پنجاه_و_دو

سه روز خونه عموم بودیم هر سه روز روزه بود میگفت کفارهی قسمی است که خوردم... بعد از سه روز اومدیم خونه هر روز یک عموم میاومد برای معذرت خواهی ولی باهمشون خوش و بش میکرد میگفت حلالتون کردم چیزی نیست... 🤔بهش گفتم کاکه جان چرا اولش آنقدر تند بودی و حالا داری حلالشون میکنی...؟ گفت اگر بخوای یه خونه درست کنی باید براش خاک_برداری کنی و پایه هاش رو خوب و محکم درست کنی وگرنه میریزه روسرت من خواستم تا دیگه هیچ_وقت بهم گیر ندن.... ☺️مادرم نمیگذاشت از خونه بره بیرون گفت مادر جان چند روزه تو خونه هستم آخه امانت مردم دستمه باید بفروشم پول رو بهشون بدم گفت نمیزارم کار کنی؛ باید تو خونه بمونی میری دیگه بر نمیگردی... گفت مادر جان آخه کجا برم بزار برم بیرون بخدا بر میگردم من دیگه درس نمیخونم میخوام تو بازار کار کنم رو پای خودم بایستم از لطف خدا با چند تاجر آشنا شدم بهم جنس میدن....اون روز نگذاشت بره بیرون ولی هنوز با پدرم نخندیده بود... پدرم نگران بود همش بهش نگاه میکرد شب که برگشت مادرم رفت استقبالش پدرم گفت احسان چطوره خوبه؟ برادرم اومد تو راهرو گفت ببینم پیرمرد باز چشم منو دور دیدی با مادرم گرم گرفتی؟؟  رفت بغلش کرد باهش شوخی کرد پدرم از خوشحالی داشت گریه میکرد برادرم کاری کرد که پدرم روش افتاد گفت پشت منو به زمین میزنی پیرمرد؟ 💪🏼حالا بهت نشون میدم مادرم شروع کرد به قلقلک دادنشون مثل سابق  خدا رو شکر باز خنده آمده بود تو خونمون....  ☺️آنقدر خندیده بودن که افتادن رو پشت پدرم بوسیدش گفت ببخش  برادرم نزاشت حرفش رو تموم کنه گفت استغفرالله این چه حرفیه بابا یه چیزی بوده تمام شده رفت... باهاش شوخی کرد گفت داری با این حرفا از زیر کشتی در میری پیرمرد؟؟ دیگه نبینم با مادر من خلوت کنی مادرم از خوشحالی فقط میگفت خدایا شکرت و گریه میکرد؛ چند روز بهم گفت شیون خان نمیبینم نمازات رو بخونی گفتم میخونم گفت پس من چرا چیزی نمیبینم...؟ 🙈گفتم کاکه والله راستش حوصله ندارم وقت که زیاد بعدا میخونم گفت کی؟؟؟؟؟ آگه نرسیدی به بعدا  چی...؟  اگر مرگت رسید چی؟ منم چیزی نداشتم برای گفتن  هر روز از نماز برام حرف میزد ولی یه گوشم در بود و یه گوشم دروازه... یه روز گفت هر انسانی باید یه روز یه شُک بهش وارد بشه تا توبه کنه... توجهی نکردم یه روز گفت دوست داری باهام تا یه جایی بریم گفتم کجا ؟ گفت دوست داری یا نه؟ گفتم آره باتو دوست دارم هر جا برم... باهم رفتیم بیرون رفت یه کم خرما و آب گرفت سوار تاکسی شدیم گفت میریم قبرستان ترسیدم گفتم خدایا چرا قبرستان وقتی رسیدیم......


🌺کانال دعوتگران الله🌺

@dahoatgranekoda

Читать полностью…

دعوتگران اللّه

💠تفسیر قرآن کریم

▫️تنزِيلًا مِّمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى ﴿٤﴾
▫️ الرَّحْمَـٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ ﴿٥﴾
▫️ لهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَىٰ ﴿٦﴾ طه

➖( 4 ) (این قرآن) فرو فرستاده شده از سوی کسی که زمین و آسمانهای بلند را آفریده است .
➖( 5 ) (خداوند) رحمان (است که) بر عرش قرار گرفت.
➖( 6 ) از آن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین، و آنچه میان آن دو است، و آنچه زیر خاک (پنهان) است.

🌟تفسیر سوره مبارکه طــه

🌺کانال دعوتگران الله🌺

@dahoatgranekoda

Читать полностью…
Подписаться на канал