🕊 گسترش گفتمان لیبرالیسم-محوریت آزادی فردی و اجتماعی-فردگرایی و شهروندی-اندیشۀ انتقادی و خردگرایی-حاکمیت قانون سکولار-دموکراسی-مدرنیتۀ سیاسی-جامعه مدنی-مالکیت خصوصی 🌌 #مشروطه_پادشاهی #ملی_گرایی #لیبرالیسم_محافظهکار #ایرانشهری
⚫️جانداری موسوم به بیژن عبدالکریمی اصواتی از اندامهای فوقانی خود خارج نموده بدین مضمون که در دوران پهلوی آبادان فاحشه خانه سربازان آمریکایی بوده است.
" این که آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم در آبادان و ایران، سرباز و واحد رزمی نداشته، طبعا برای خرده روشنفکر پنجاه و هفتی که نافش را با کلاشی و حقه بازی بریدهاند، اهمیتی ندارد. آنچه مهم است این است که او دارد درباره آبادان سخن میگوید، آبادان زیبا و رویایی دهههای چهل و پنجاه، نگین اروپایی فلات ایران و آن نقطه نورانی به جا مانده از عشق و حسرت در خاطره جمعی بسیاری از ایرانیان. آبادان از همان زمان آماج بلند کینه و عقده ارتجاع سرخ و سیاه بود که از زیبایی و آزادی نفرت داشتند. خاری در چشمشان بود و جراحتی بر دلشان. اراده کرده بودند که به هر قیمت و به هر وسیله ممکن این مشعل باشکوه تجدد و آزادی ایران زمین را خاموش سازند و نوای هوشربای زندگی و زیباییاش را با دود و گلوله و آتش خاموش سازند.در واپسین دم حیات آن بهشت زمینی، خشمگین بودند که چرا آبادان در بلوای سیاهشان شرکت نمیجوید، تکاپوها بی نتیجه بود، پس در نهایت انتقامشان را از بوته یاس راست قامت آزادی و تجدد در ایران ، با سوزاندن سینما رکس گرفتند...بگذریم... کارل مارکس گفته بود پدیدهها در تاریخ دو بار تکرار میشوند، بار اول به شکل تراژدی و بار دوم به صورت کمدی و این دقیقا حکایت وضع رقتبار معدود بازماندگان قبیله انقراض یافتهی روشنفکری پنجاه و هفتی است. گیج و منگ و تلو تلو خوران از ضربات پیاپی عقوبت تاریخ و نفرت و تمسخر جامعه و با سر تا پایی قهوهای و گل آلود همچون خوابگردان به هر حشیشی میآویزند تا بلکه چند صباح دیگر هم از تقدیر واپسین بگریزند و باز هم از وضعیتی دفاع کنند که خبر امروزش گسترش موج جدید خودکشی سالمندان به سبب فقر و عدم توان دسترسی به خدمات درمانی بود...
توس طهماسبی
@cafe_andishe95
Telegram
Insta Tools Hub (@Instatoolboxbot)
⚜️هدف و غایت هر حکومت در اصل این است: فراهم آوردن شرایط حیات اجتماعی برای انسانها، از طریق صیانت از منافع آنها و ایستادگی در برابر شرارتها و پلیدیهایی که افراد ممکن است نسبت به یکدیگر مرتکب شوند.
🏛کارکردهای اساسی حکومت را میتوان به سه دسته عمده تقسیم کرد که هر سه آنها در برگیرنده موضوع استفاده از نیروی فیزیکی و صیانت از حقوق انسانی است: (1) پلیس. برای محافظت از افراد در برابر مجرمان و جنایتکاران؛ (2) نیروهای مسلح. برای محافظت از افراد جامعه در برابر مهاجمان بیگانه؛ (3) دادگاههای قانونی. برای حل منازعات و مشاجرات میان افراد بر اساس قوانین عینی.
📚📖 فضیلت خودخواهی، آین رند ترجمه پارسا بامشادی
@cafe_andishe95
🖌 ۵۴ سال قبل هم مسالهای مرتبط با ایران روی میز کار رئیسجمهور آمریکا بود. انگلستان از شرق سوئز خارج شده بود، و یافتن قدرتی که بتواند امنیت خلیجفارس را تامین کند به مسالهای حیاتی برای جهان بدل شده بود. خواست انگلستان این بود که این نقش بطور مشترک به ایران و عربستان سپرده شود.
شاه اما سهم بیشتری میخواست. او میخواست ایران به تنهایی مسئول تامین امنیت خلیجفارس باشد. خلیجفارس شاهراه اصلی انرژی در جهان بود، و تبدیل ایران به تنها قدرت فائقه در این منطقه، به ایران این امکان را میداد تا برای اولین بار در عصر مدرن، به بازیگری مهم در عرصه جهانی بدل شود.
این خواست شاه اما نه تنها با مخالفت انگلستان مواجه بود، بلکه مخالفانی هم در دولت آمریکا داشت. نیکسون اما خاورمیانه را از چشم شاه میدید. اختلافنظر نیکسون با برخی از اعضای دولتاش درباره این موضوع، به سلسله گفتگوهایی انجامید که در نهایت با به کرسی نشستن نظر شاه به پایان رسید.
در یکی از آن کلنجارها، نیکسون که با مخالفت مشاورانش مواجه بود به آنها میگوید:«اگر شاه به تنهایی میتواند این کار را انجام دهد که عالیست، او دوست ماست، من شاه و ایران را دوست دارم ولی هیچ علاقهای به بسیاری دیگر که در آن منطقه هستند ندارم. ایران تنها دوست ما در آن منطقه است.»
۵۴سال بعد مساله ایران دوباره روی میز کار رئیسجمهور آمریکاست. این بار اما ما در نقطهای به کل متفاوت قرار داریم. نسل۵۷ همه چیز را نابود کرده است! حالا رئیسجمهور آمریکا نه از چشم ما، که از چشم آن دیگرانی که نیکسون هیچ علاقهای به بسیاری از آنها نداشت به خاورمیانه نگاه میکند.
در این میان سوال بنیادین این است؛ در مقابل تبدیل آن دوستی به این دشمنی ما چه چیزی بدست آوردیم؟ امنیتمان بیشتر شده است؟ ۴۶ سال است که زیر سایه جنگ زندگی میکنیم. رفاهمان افزایش یافته است؟ سرانه تولید ناخالص داخلی در این ۴۶ سال هیچگاه به آنجایی که در سال ۵۵ بود باز نگشته است.
آزادی ما بیشتر شده است؟ زن و مرد ایرانی اختیار انتخاب پوشش خویش را هم ندارند، به جرم اینکه لباسشان مورد تایید مشتی آخوند و مداح و روضهخوان نیست کشته میشوند. انسان ایرانی، از آن انقلاب، از آن بلاهتِ جمعی، از آن جنونِ نابالغانه جز ضرر هیچ دستاورد دیگری بدست نیاورده است.
ما ضعیف شدهایم! جمهوریاسلامی، ایران را ضعیف کرده است. این ضعف هم تبعات دارد. تبعاتاش هم فقط تبعات تمدنی نیست. در زندگی تک تک ما تاثیر مستقیم میگذارد. معیشت به قهقرا رفتهٔ ما را به وضعیت به مراتب اسفناکتر میبرد. امنیت نداشته ما را به ناامنی به مراتب هولناکتر مبدل میکند.
ما باید فکری به حال این ضعف کنیم. باید دلیل آن را بشناسیم و از میان برش داریم. تا جمهوریاسلامی بر سر کار است، ایران هر روز ضعیفتر میشود. این ضعف هم به هر ابلهای، در هر گوشه از جهان این امکان را میدهد تا به بخشی از میراث تمدنی این سرزمین چنگ بیندازد و چیزی را به سرقت ببرد.
@BamdadEtemaad
📗قسمتی از کتاب معماری توسعه:
🗽(توسعه با دولت توسعه گرای سنگاپور)
هنگامیکه سنگاپور در سال ۱۹۶۵ از فدراسیون مالزی اخراج شد، با تهدید و محاصره همسایگانی مثل مالزی و اندونزی روبهرو بود. در داخل کشور هم به سبب بافت جمعیتی و قومی (حضور چینیها، مالایاییها و هندیها) از آشوبهای داخلی در رنج بود و شورشهای کمونیستی نیز امنیت ملی و بقای این کشور فقیر را تهدید میکرد.
به همین خاطر به سیاست نظارت شدید، البته به بهانهی «بقا و شکوفایی» جزیره روی آورد و در راستای تحقق آن حقوق شهروندی مانند آزادی بیان و حق اعتصاب، بسیار محدود یا کنترل میشد. با هرگونه شایعهپراکنی یا انتشار اخباری که به گمان آنان نظام موجود را نامتعادل سازد، با شدت برخورد میشد. اکنون در این «دولتشهر» اعتراضات بسیار نادر بوده و بهندرت اعتصابی رخ میدهد.
📝سیستم حکومتی حاکم بر سنگاپور مدل وست مینستر (مدل حکومتی در بریتانیا) است که با اصلاحاتی اجرا میشود و مهمترین ویژگی و تفاوت آن جلوگیری از ظهور احزاب قدرتمند است تا نتوانند در عملکردها تعلل ایجاد کنند و باعث ضعف اجرای قوانین شوند.
در سنگاپور با هرگونه عملی که باعث کندی مقررات باشد یا تضعیف مدیران دولتی در انجام وظایف را سبب شود، بهشدت مقابله میشود. بااینحال در سنگاپور، انتخابات آزاد برگزار میشود. هرچند نظارتی شدید بر آن حاکم است تا نظام تضعیف و اصول پایهریزی شده خدشهدار نشود، درعینحال آنقدر رقابت باشد، که دولت پاکیزه بماند و خودکامه نشود.
در نظام حاکم بر سنگاپور، عوامگرایی (پوپولیسم) نیز جایی برای عرض اندام ندارد؛ زیرا این باور وجود دارد که این طرز تفکر، اجرای مقررات و قوانین کشور را مختل میکند، زمان را از دولت میگیرد و مخل پیشرفت کشور است.
📍در این دولتشهر تأکید بر تصمیمگیری برای منافع ملی بلندمدت است و کوتاهمدت بودن دولتها در نظامهای دموکراتیک غربی را مانع اصلی حل مشکلات میدانند.
او دموکراسی غیرهدایتشده را عامل اصلی تشنجات و اختلالات داخلی میدانست که عملاً مانع اجرای اهداف بزرگ برای کشور و تأمین آیندهای اطمینانبخش است و فیالمثل مشکل کشور بحرانزده و ضعیف فیلیپین در آن زمان را، داشتن دموکراسی بیش از حد میدانست. زمانی که رهبران و دولت فیلیپین از او برای سروسامان دادن کشورشان مشاوره خواستند به صراحت، آزادی بیبندوبار و لجام گسیخته حاکم بر این کشور را، باعث و بانی مصیبتهای فیلیپین دانست.
بااینحال لی کوان یو ساختاری را پایه گذاشت که در آن انتخابات پاک برگزار شود. بدون اینکه «حزب اقدام مردم PAP» (حزب ناسیونالیستی حاکم بر کشور) کنترل کشور را از دست بدهد. با این توجیه که منافع کلان نباید فدای رقابتهای حزبی شود.
در سایهی استقرار و دوام این حزب و با رهبری لی بود که سنگاپور طی چهار دهه، رشد اقتصادی مداوم بالا تا ۸ درصد را تجربه کرد.
لی این معجزه را در مقابل چالشهای عظیم به حقیقت مبدل ساخت. جزیرهای پر ازدحام و غوطهور در فقر و دست به گریبان با امراض مناطق حاره مثل مالاریا و با مهاجران چند زبانه و چند نژاده و البته بدون داشتن تاریخچهای قابل توجه از حیث سنت و فرهنگ دیرپا، تدبیری که «لی» برای این مورد اخیر اندیشید. این بود که کوشید الگوی «ارزشهای آسیایی» را بهعنوان تفکر و ارزش پایهای با هدف رشد و توسعه سنگاپور ارائه، مطرح و نهادینه کند.
این الگو عمدتاً ریشه چینی داشت، زیرا که اکثریت مردم این جزیره را چینیهای مهاجر تشکیل میدادند و حتی تا چندی پیش چینیهای نسل اولی در سنگاپور زندگی میکردند (پدران رهبران چینینژاد سنگاپور، اغلب در چین به دنیا آمده و بهعنوان کارگر مهاجر به وسیله انگلیسیهای استعمارگر به این جزیره آورده شدند) این موضوع در مورد هندیهای سنگاپور نیز صدق میکند که عمدتاً از منطقه تامیل هندوستان برای کار به وسیلهی انگلیسیها به این جزیره منتقل شدند.
@cafe_andishe95
🔻خلاصه به سبک دو توکویل باید گفت: سرنوشت سیاسی مردمان را به کسانی نسپارید که چیزی به نام میهن را به رسمیت نمیشناسند. با فهم رقیق و دید رمانتیکی که به امر مهیب سیاست دارند دربهای جهنم را به روی شما میگشایند.
امیرحسین خالقی
@cafe_andishe95
🟩▫️🟥«هر ایرانی باید به گذشته خود افتخار کند. نه برای فخر فروختن، بلکه برای آنکه بداند چه مسئولیت سنگینی بر دوش دارد تا این نام بلند را حفظ کند.»
محمدعلی فروغی
@cafe_andishe95
(ادامه👆🏻)
آن شغالی رفت اندر خُم رنگ
اندر آن خُم کرد یک ساعت درنگ
پس بر آمد پوستش رنگین شده
که منم طاووس علیین شده
پشم رنگین رونق خوش یافته
آفتاب آن رنگها بر تافته
دید خود را سبز و سرخ و فور و زرد
خویشتن را بر شغالان عرضه کرد
جمله گفتند ای شغالک حال چیست
که تو را در سر نشاطی ملتویست
از نشاط از ما کرانه کردهای
این تکبر از کجا آوردهای
یک شغالی پیش او شد کای فلان
شید کردی یا شدی از خوشدلان
شید کردی تا به منبر بر جهی
تا ز لاف این خلق را حسرت دهی
بس بکوشیدی ندیدی گرمیی
پس ز شید آوردهای بیشرمیی ...
و آن شغال رنگرنگ آمد نهفت
بر بناگوش ملامتگر بکفت
بنگر آخر در من و در رنگ من
یک صنم چون من ندارد خود شمن
چون گلستان گشتهام صد رنگ و خوش
مر مرا سجده کن از من سر مکش
کر و فر و آب و تاب و رنگ بین
فخر دنیا خوان مرا و رکن دین
مظهر لطف خدایی گشتهام
لوح شرح کبریایی گشتهام
ای شغالان هین مخوانیدم شغال
کی شغالی را بود چندین جمال
آن شغالان آمدند آنجا به جمع
همچو پروانه به گرداگرد شمع
پس چه خوانیمت بگو ای جوهری
گفت طاوس نر چون مشتری
پس بگفتندش که طاوسان جان
جلوهها دارند اندر گلستان
تو چنان جلوه کنی گفتا که نی
بادیه نارفته چون کوبم منی
بانگ طاووسان کنی گفتا که لا
پس نهای طاووس خواجه بوالعلا
خلعت طاووس آید ز آسمان
کی رسی از رنگ و دعویها بدان ...
همچو فرعونی مرصع کرده ریش
برتر از عیسی پریده از خریش
او هم از نسل شغال ماده زاد
در خم مالی و جاهی در فتاد
هر که دید آن جاه و مالش سجده کرد
سجدهٔ افسوسیان را او بخورد
گشت مستک آن گدای ژندهدلق
از سجود و از تحیرهای خلق
مال مار آمد که در وی زهرهاست
و آن قبول و سجدهٔ خلق اژدهاست
های ای فرعون ناموسی مکن
تو شغالی هیچ طاووسی مکن
سوی طاووسان اگر پیدا شوی
عاجزی از جلوه و رسوا شوی
موسی و هارون چو طاووسان بدند
پر جلوه بر سر و رویت زدند
زشتیت پیدا شد و رسواییت
سرنگون افتادی از بالاییت
چون محک دیدی سیه گشتی چو قلب
نقش شیری رفت و پیدا گشت کلب
ای سگگرگین زشت از حرص و جوش
پوستین شیر را بر خود مپوش
غرهٔ شیرت بخواهد امتحان
نقش شیر و آنگه اخلاق سگان
----------------------
پینوشت
برداشت ما از این شعر، از نظر مصداقی، تا حدی وارونه است. میتوان جای موسی و هارون، کوروش و شاپور نهاد و جای فرعون، اعراب. اصل مطلب وارونهنماییها و رسوا کردن آن است.
@mardihamorteza
🧠 هرچه مغز پیچیدهتر میشود، در پاسخ به نشانههای کلیتر و انتزاعیتر از محیط بهتر عمل میکند، و با شرایط جدید سازگاری بیشتری پیدا میکند. این موضوع نکتهای اساسی در درک توهم دانش است: ذخیرهسازی جزئیات برای اتخاذ بهترین تصمیم ممکن غالباً غیرضروری است؛ به بیان دیگر، همه ما تنها نیاز داریم تصویری گسترده از محیط و موضوعات متفاوت، داشته باشیم. گاهی اوقات ذخیرهسازی حجم زیادی از اطلاعات نقشی مخرب در کارکرد ذهن ایفا میکند.
✅ طبیعتا اگر ما در محیطی زندگی میکردیم که بقای در آن، مستلزم بهرهگیری از استعدادهای دیگری از غیر از توانایی انتخاب اقدام موثر در پاسخ به متغیرهای محیط پیرامونی بود، ذهن ما به شکل دیگری تکامل مییافت. به طور مثال اگر در محیطی زندگی میکردیم که در آن شانس و احتمال نقش کلیدیتری را ایفا میکرد، احتمالاً میتوانستیم توزیعهای احتمال متغیرهای تصادفی متفاوت و قوانین آمار را دقیقتر تشخیص دهیم. اگر در دنیایی که استدلال قیاسی مرجح بود زندگی میکردیم، احتمالا همه ما استادان تمام عیاری در استدلال بودیم. اما بسیاری از ما در تشخیص دقیق احتمال رخداد وقایع و استدلالکردن تواناییهای زیادی نداریم. در عوض، دنیای ما بر اساس منطق «اتخاذ بهترین عملکرد» طرحریزی شده است و موجوداتی شانس بقا دارند که بهترین عملکرد را داشته باشند، این موضوع محور کلیدی تمام ویژگیهای ذهن ماست و به همین دلیل، انسان به شکل کنونیاش تکامل یافته است.
📚📖 توهم دانش، استیو اسلومن و فیلیپ فرنباخ ترجمه مصطفی خدادادی و علیرضا محمدی سپهوند
@cafe_andishe95
خلیج فارس فقط یک نام نیست، بلکه یک واقعیت تاریخی است. هزاران سال است که ایرانیان، اعراب و غربیها این پهنهی آبی میان ایران و شبهجزیرهی عربستان را با نام واقعی و یگانهاش، خلیج فارس، میشناسند.
تصمیم گزارششده رئیسجمهور ترامپ برای تحریف تاریخ، در صورتی که درست باشد، توهینی به مردم ایران و تمدن بزرگ ما است.
اما مقصر اصلی این اقدام شرمآور نیز کسی جز علی خامنهای و رژیم ضد ایرانیاش نیست که کشور ما را آنچنان تضعیف کردهاند که قدرتهای خارجی به خود اجازه توهین به هویت ملی ایران و تحریف تاریخ جهان را میدهند.
جمهوری اسلامی بانی این بحران ملی است و ما زیر پرچم این رژیم غاصب گرد نخواهیم آمد. بلکه همه ما ایرانیان، فارغ از گرایش، باور یا دیدگاه سیاسی، میبایست یک بار و برای همیشه زیر پرچم شیروخورشید متحد شویم تا بار دیگر این پرچم را بر فراز ایران و خلیج همیشه فارس برافراشته سازیم.
خلیج فارس میراث ملی ماست و دفاع از شرافت و نام آن مسئولیتی ملی است که هر یک از ما باید به هر شکل ممکن آن را به دوش بکشیم.
پاینده باد ایران. جاوید باد خلیج فارس.
@OfficialRezaPahlavi
توضیح دربارۀ کتاب «فاشیسم»
در این فایل قدری مفصلتر دربارۀ کتاب «فاشیسم» توضیح دادهام.
فایل تصویری همین گفتار رو در پست پیشین میتونید بشنوید: «فایل تصویری توضیح دربارۀ کتاب فاشیسم»
▪️پیدیاف ۸۰ صفحۀ ابتدایی کتاب
این کتاب سیزدهمین مجلد از مجموعۀ «ایدئولوژیپژوهی» است که در نشر پارسه منتشر میکنم. عناوین دوازده مجلد پیشین مجموعۀ ایدئولوژیپژوهی:
▪️عناصر و خاستگاههای حاکمیت توتالیتر (هانا آرنت) در سه جلد:
ـــ یهودیستیزی
ـــ امپریالیسم
ـــ توتالیتاریسم
▪️اسلامگرایی: سومین جنبش مقاومت رادیکال (ارنست نولته)
▪️لیبرالیسم (لودویگ فون میزس)
▪️بوروکراسی (لودویگ فون میزس)
▪️بازار آزاد و دشمنان آن (لودویگ فون میزس)
▪️تاریخنگار زوال (لودویگ فون میزس)
▪️گفتگو با موسولینی (امیل لودویگ)
▪️بولشویسم از موسی تا لنین: گفتگویی میان من و آدولف هیتلر (دیتریش اکارت)
▪️جنگ جهانی اول (زونکه نایتسل)
▪️دموکراسی بدون دموکراتها؟ سیاست داخلی جمهوری وایمار (هندریک تُس)
#معرفی_کتاب
@tarikhandishi | تاریخاندیشی
🏬کنزو تانگه، 1913-2005 معمار برجستهٔ مدرن ژاپنی بود.
Kenzo Tange
او طراح «هتل تهران» است،که قرار بود در تقاطع بلوار کشاورز و خیابان حجاب کنونی ساخته گردد، که ساخت آن با انقلاب ۱۳۵۷ نیمه کاره ماند. برنده جایزه پریتزکر، درباره معماری ایرانی گفته است:
📍«باید سنت را با خلق روش زندگی نو برای جامعه معاصر گسترش دهیم. شما ایرانیها در گذشته فرهنگ عظیمی داشتهاید؛ در ۲۵۰۰سال پیش. اکنون دوره جدیدی دارید. شاید بتوانید شیوه زندگی کامل معاصری برای جامعه و تمدن فعلی بیافرینید، سپس میتوانید سنتی خلق کنید.
سنت به مفهوم تقلید تاریخ نیست، ما باید سنت بیافرینیم. مثلا ایران باستان را در نظر بگیرید. این تمدن بزرگ را بدون سنتی برپا کردند. اکنون هم این احتمال هست که نوع کاملا جدیدی خلق کنید. این سنت واقعی است. مطمئنم که در ژاپن نوعی سنت داشتهایم، ولی فکر میکنم که راه ما تکرار سنتمان نیست. ژاپنیها با گذشت تاریخ فرهنگ خود را میآفرینند. این است راه توالی سنت ما. سنت را باید همواره زنده داشت.»
وی سبکهای سنتی ژاپنی را با مدرنیسم ترکیب کرد و نوعی معماری مدرن را بهوجود آورد.
@cafe_andishe95
قسمتی از کتاب
تیسفون در روزگار باستان ، کلان ترین و ثروتمند ترین شهر آسیای غربی به شمار می رفت پایتخت زمستانی پادشاهان اشکانی و پس از آن ، چهارصدسال پایتخت شاهان ساسانی بود هنگامی که سپاهیان عرب به فرماندهی سعد وقاص بر آن چیره شدند از بزرگی و شکوهش مات ماندند و سزاوار ندیدند که مدینه اش بخوانند و نام مداین بر آن نهادند که جمع مدینه (شهرها) است
این شهر شاهکار معماری روزگار خود بود و در توفان جنگ های عرب و ایران اندک اندک ویران شد و سنگ هایش را به بغداد کشیدند و در ساختن کاخ ها به کارشان گرفتند
/channel/book_archives
اگر قصه ها آماده و مرتب بودند و می خواستم منظومشان کنم کار چندان مشکلی نبود، اما چنین نیست . باید از روایت های گوناگون هر داستان ، بهترین را برگزینم و سپس اضافی های این گزیده ها را از آن بزدایم و کاستی هایشان را بر آن ها بیفزایم
فشرده بگویم ، ماده خامی بیش نیستند بنده داستان های پخته و کاملی از آن ها فراهم می آرم که با روایت های خدای نامک و شاهنامه ی منثور و سرچشمه های پراکنده تفاوت کلی دارند ؛ انگار مصالحی باشند که باید با کاخی زیبا و استوار با آن ها چنان برافرازم که از گزند روزگاران در امان بماند
/channel/book_archives
در واقع آن چه در این کتاب آمده، بخشی از رخدادهای واقعی است که در زندگی استاد فرزانه توس رخ نموده است .در این داستان، با فرهنگ و تمدن ایرانی و سیمای بیش از هزار سال تاریخ و سرگذشت مردم ایران آشنا می شویم .گفتنی است این اثر از زبان تاجیکی به (نویسندگی ساتم اُلُغ زاده) به فارسی برگردانده شده است.
/channel/book_archives
حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی (زاده ۳۱۹ خورشیدی، ۳۲۹ هجری قمری - درگذشته پیش از ۳۹۷ خورشیدی، ۴۱۱ هجری قمری در توس خراسان)، سخنسرای نامی ایران و سراینده شاهنامه حماسه ملی ایران است. فردوسی را بزرگترین سراینده پارسیگو دانستهاند
/channel/book_archives
🚩☭جذبه حزب کمونیست نه به سببِ سیاستهای ملموسِ آن یا هر برنامه باورکردنیاش برای اقدام در چارچوبِ نظمِ موجود، که از توسّلِ آن به بینظمی درونی طبقه روشنفکر برمیخاست، در دنیایی که هیچ چیزِ واقعیای برای باور کردن وجود نداشت.
📚📖 متفکران چپ نو، راجر اسکروتن ترجمه بابک واحدی
@cafe_andishe95
📝مللی که تحت انتظامات زندگی میکنند خوشبختتر از آن ملتهایی هستند که بیقانون و بدون رئیس در جنگلها سر گردانند. همانطور هم پادشاهانی که تحت قوانین اساسی کشور خود زندگی میکنند خوشبختتر از پادشاهانی هستند که عاملی برای منظم کردن احساسات ملت خود در دست ندارند.
📚📖روح القوانین، شارل دو منتسکیو ترجمه علیاکبر مهتدی
@cafe_andishe95
🌏جزیرهای بسیار کوچک، مخوف، غرق در فقر، فحشا و فساد، در مدتی کوتاه از یک کشور جهان سوم به جهان اول ارتقاء یافت و به نیویورک آسیا و معجزهی قرن شهره شد.
📒کتاب حاضر به تجربهی لی کوان یو و سنگاپور میپردازد. وی با اتخاذ استراتژی متمایز «بلندمدتنگر Long termism»، کشوری را که وجود نداشت، طی ۳ دهه ساخت و به مردمش از قومیتهای مختلف، هویت ملی یگانهای بخشید.
لی کوان یو میگوید:
«در سنگاپور فکر است که کار میکند. برای بقا، نباید به چیزی کمتر از عالی قانع باشیم. یک رهبر باید خوشبختی خود را در خوشبختی مردم کشورش بداند. برای رهایی از فقر و فساد، باید اعتماد مردم را جلب و در بهبود وضعیت معلمان و توسعهی آموزش، بهویژه آموزش کاربردی، سرمایهگذاری کرد. بهعلاوه باید به استراتژیهای: تعامل با جهان، اقتصاد باز، جذب سرمایهگذاری خارجی، تربیت مدیران جهانتراز، شایستهگزینی، نوآوری، استقرار نظم، مشارکت مردم و فسادستیزی پایبند بود.»
✏️نویسنده میگوید: «همهچیز آموختنی است؛ حتی درماندگی نیز آموخته شدنی است. ما نباید یاد بگیریم که درمانده زندگی کنیم. سالها پیش مردم ایران، کشورشان را با سوئیس مقایسه میکردند، ۲ دهه بعد، از این ناراحت بودند که چرا کشورشان از کرهجنوبی عقب افتاده است! و یک دهه بعد هم از این ناراضی بودند که چرا کشورهایی مانند امارات، ترکیه و مالزی از ایران جلو زدهاند! و امروز با شگفتی میبینیم که بسیاری از مردم از وضعیت کنونی بسیار خشنود و خدا را شاکرند که مانند عراق و سوریه درگیر جنگ، درگیری، ناآرامی و آوارگی نشدهاند یا به سرنوشت افغانستانِ مظلوم دچار نشدهاند. قطعاً این شیوهی نگرش درست نیست، ما قادریم بیاموزیم که به همان استاندارد، مثلاً سوئیس، از نظر رفاه و زندگی برسیم و نباید به کمتر از آن رضایت دهیم. بدون تردید نقش حکمرانی در این تغییر نگرش و ایجاد جنبشی همسو و همگانی، برای دستیابی به این خواستهی طبیعی، کلیدی است.»
📍«نخستین گام در تلاش برای دانایی، غلبه بر «توهم دانایی» است! زیرا نادانی در ندانستن نیست، در «مقاومت در برابر دانستن» است. تاریکی با کشیدن شمشیر، ابراز خشم و کشیدن فریاد از بین نمیرود؛ باید نور تابانید و چراغ را روشن کرد! تاریکاندیشی؛ قفلی است که تنها با کلید آگاهی باز میشود. راهکار، در گشودن پنجرهی دانایی است.»
🔚
📌حواسمان باشد که «توسعه اتفاقی نیست»
@cafe_andishe95
📎چند سال بعد در یک سخنرانی، تعداد نخبگان و رهبران استثنائی در سنگاپور را به دو برابر افزایش و تعداد را ۳۰۰ نفر اعلام می کند و می گوید: «اگر این ۳۰۰ نفر در پی سقوط یک هواپیمای جمبوجت در یک سانحه هوایی کشته شوند، سنگاپور متلاشی خواهد شد. این امر نشان می دهد که چگونه پایه رهبری سیاسی، اقتصادی و امنیتی ما اندک و کوچک است. ما باید این پایه رهبری کوچک را گسترده و وسیع کنیم و تعداد آنان را به صورتی تصاعدی افزایش دهیم». در نگرش آقای لی کوان یو اگر چه جامعه دارای انرژی تنوع گرایی است. اما در راس هرم قدرت، این گروه اندک رهبران استثنایی هستند که پیشگامان جامعه هستند. از نظر وی هر چه به تعداد رهبران استثنایی افزوده شود بر ثبات و امنیت جامعه افزوده می گردد. این دیدگاه آقای «لی» بسیار مهم ارزیابی شده و در واقع یکی از عوامل اساسی دستیابی به توسعه و پیشرفت در سنگاپور محسوب می گردد. در واقع همین تلاش حکومت سنگاپور برای افزایش نخبگان و گسترده نمودن دایره کوچک حکومت گران و مدیران عالی رتبه در این کشور، زمینه ساز ارتقاء این جامعه از یک جامعه توسعه نیافته به یک جامعه در حال توسعه و نهایتا توسعه یافته شده است.»
@cafe_andishe95
🔑رضاشاه برخلاف دروغهای رایج هم سواد داشت هم صاحب فکر بود و روزی ۱۷ ساعت کار میکرد.
کارهای مثبت او برای کشور بویژه زنان بدون زور و سرکوب واپسگراها ممکن نبود.
دکتر عباس میلانی استاد تاریخ
@cafe_andishe95
شاهزاده رضا پهلوی در گفتگویی تلویزیونی با شبکه آمریکایی فاکس به تصمیم احتمالی دونالد ترامپ برای تغییر نام خلیج فارس واکنش نشان داد و گفت «شما نمیتوانید فقط با یک امضای سیاسی، نام یک منطقه را تغییر دهید.» شاهزاده گفت رئیس جمهور آمریکا مانند بسیاری دیگر از مردم دنیا در مدرسه نام این پهنه آبی را با نام هزاران سالهاش، یعنی خلیج فارس آموخته است.
Читать полностью…🖌تو شغالی هیچ طاووسی مکن!
در تاریخ بلندِ چند هزاره، سه حملهٔ بزرگ علیه ایران صورت گرفت. سه حملهٔ موفق، که ضمن آن، حکومتهایی بلند و شاهنشاهانی بزرگ در این کشور ساقط شد و حملهکنندگان برای مدتی طولانی بر سرنوشت ایرانشهر مسلط گردیدند. از این میان، حملهٔ اسکندر تنها موردی بود که از طرف یک جماعت فاجعه و فقیر و فلکزده نبود. دوتای دیگر بود؛ از سعد وقاص تا تموچین چنگیر. باری، از این دو هم اولی بدتر بود. چنگیز و جانشینانش نیمی از دنیای زمانهٔ خود را گرفتند و البته فقط کارهای بد نکردند. یکی از کارهای خوبشان نمدکوب کردن خلیفهٔ عباسی و پایان دادن به امپراتوری عرب بود. مغولها به تدریج قدری شکل آدم پیدا کردند و در فرهنگ کشورهای فتح شده محو و مفقود شدند و امروز هم از کشورشان یک شندره بیش باقی نمانده است.
عربها ولی با غارت ایران، از غارت کاخها و گنجینهها تا غارت فرهنگ و نظام اداری و سیاسی، و به کمک اخذ «مالیات بر تمدن» (همان جزیه) کوشیدند از موقعیت یک قوم نیمهوحشی بیابانگرد به یک امپراتوری تغییر کنند. آنها هم مثل مغولها شعارشان این بود که شمشیر و شرزگی و صبعیت از ما، تمدن و فرهنگ از دیگران؛ و ما با آن این را میرباییم و به خود میچسبانیم. باری، چون بادآورده را گاه باد میبرد، بهویژه برای بیلیاقتها، عرب دوباره به قومی فلکزده تبدیل شد.
در طول قرنها زائدهای بود بر دم عثمانی. جنگهای جهانی بهناگزیر و گاهی ناخواسته و حسابنشده جغرافیای جهان را تغییر داد. در این میان، از آن مردهریگ روی ریگِ روان، کشورکها و شیخنشین یا شیخبخوابهایی درست شد که تا همین اواخر پشت پاکت سیگار برای بانک دستور واریز پول مینوشتند؛ و همهجا نشان میدادند ما همان بازماندگان شیر شتر و سوسماریم. (چیزی که نه فقط فردوسی بزرگ در شاهِ نامهها بل حتی کسی چون ناصرخسروی بهشدت آیینمدار هم در سفرنامهٔ حج خود به آن اشاره کرده است.)
از جنایتهای حیرتانگیزی چون بستن پیکر حاکم خلع شده به سپر ماشین و کشیدن آن در خیابانها (عراق) تا حمله به یک دیر و سربریدن چند پیرِ از دنیا و سیاست گسسته (الجزایر) تا رفتن به قعر جدول فقر و افلاس با وجود داشتن بزرگترین رود جهان و مهمترین آبراه و همسایگی مدیترانه و سابقهٔ پنجهزارسالهٔ تمدنی؛ البته دزدیده شده از قبطیهای غیرعرب (مصر) همه نشانهٔ این بیت صائب اصفهانی بود که:
من از روئیدن خار سر دیوار دانستم
کهناکس کس نمیگردد بدین بالانشینیها.
این بود تا کشف نفت در منطقهٔ خلیج فارس و در مناطق عربخوابِ جنوب آن. نفت مثل بارانی بود بر کویر تشنگان، و قدری از آن افلاس را روپوش کرد. باری، کاری شگرف از آن برنیامد. عرب با وجود نفت هم باید به کرنش پیش پای پادشاه پارس میآمد به تکدی لقمهای امکان و آبرو.
تا اینکه، تا اینکه چهارمین و اخیرترین حملهٔ بزرگ بر ايرانزمین وارد آمد؛ از همهٔ آن قبلیها کوبندهتر و بیش نابودگر: قهرمان دو سرعت را گرفتند، خواباندند، دست و پایش را شکسته و بستند، تا هر چه لاکپشت و قورباغه و تمساح و روباه شل و گرگ گر که هست او از پیش بیفتند.
حالا هم که گویا قرار است یک لوطی بیاید و با عنترش جای دوست و دشمن نشان دهد.
اُف بر این زمانهٔ غدار و روزگار قدار که با بزرگترین تمدن تاریخ اینگونه نامردی میکند. باوجوداین، ما از میدان بیرون نمیرویم.
قصهٔ ما و ایران، ما و پارس، از آتشکده آذر تا خلیج فارس، این است:
مزن ای عدو به تیرم که بدین قدر نمیرم
خبرش بده که جانم بدهم به مژدگانی
و خطابمان به گشنهگداهای مصداق این زبانزد که «کی مرد که تو عزیز شدی؟» اینکه
های ای فرعون ناموسی مکن
تو شغالی هیچ طاووسی مکن
و اگر شرح بیشتر ماجرا را میخواهید خود بخوانید.
@mardihamorteza
(ادامه👇🏻)
📍ذهن در مواجهه با هر رویدادی، اولویت را بر انتخاب و بازیابی اطلاعات مفید و نادیدهگرفتن سایر اطلاعات میگذارد و به خاطر آوردن همه جزئیات وقایع، مانعی در راه تمرکز مغز برای بازیابی اطلاعات مفید و بهدردبخور و اتخاذ بهترین اقدام ممکن است.
⚜️بعضی دیگر ذهن را به مثابه ابزاری تکاملیافته برای پشتیبانی از قابلیت استفاده از زبان دانستهاند و بعضی دیگر آن را وسیلهای برای تعامل اجتماعی، شکار، تغذیه، کاوشگری یا سازگاری با محیطهای متفاوت میدانند. ما با هیچیک از این ایدهها مخالف نیستیم. به عبارتی، همه آنها احتمالاً درست هستند. زیرا ذهن عملاً تکامل یافته است تا وظیفهای فراتر از هر کدام از وظایف فوق را انجام دهد، وظیفهای که همه موارد فوق را شامل میشود. به عبارتی ذهن ما تکامل یافته است تا توانایی ما برای اتخاذ بهترین تصمیم و موثرترین اقدام را در مواجهه با محیط پیرامونی بهبود بخشد. در واقع سیر تکامل، موجودات زندهای که از موهبت اندیشیدن برخوردارند، شانس بیشتری برای بقا دارند و با احتمال بیشتری میتوانند اقداماتی را که منافع کوتاهمدت و درازمدت آنها را تامین میکند، انتخاب کنند. توجه به این نکته، در درک چگونگی اندیشیدن نقش به سزایی دارد.
📚📖 توهم دانش، استیو اسلومن و فیلیپ فرنباخ ترجمه مصطفی خدادادی و علیرضا محمدی سپهوند
@cafe_andishe95
«کتاب فاشیسم»
در این فایل، ۸۰ صفحۀ ابتدایی کتاب فاشیسم را میتوانید مطالعه بفرمایید که شامل فهرست، یادداشت مترجم، یادداشت نویسنده بر ترجمۀ فارسی و یادداشت نویسنده بر کتاب ۳۵ سال پس از انتشار کتاب میشود.
▪️لینک تهیۀ کتاب: سایت بنوبوک
▪️پست مختصر دربارۀ کتاب
▪️پست توضیح تصویری دربارۀ کتاب
▪️پست توضیح صوتی دربارۀ کتاب
@tarikhandishi | تاریخاندیشی
کتاب «فاشیسم» منتشر شد
کتابی که سالهاست قول آن را داده بودم، سرانجام منتشر شد؛ اثر ارنست نولته، متفکر و تاریخنگار آلمانی. هیچ متفکری اندازۀ نولته از جانب چپ مورد حمله نبود، اما در طول نیم قرن کار علمی، هیچکس هیچگاه کیفیت بالای این کتاب را زیر سؤال نبرد. از نظر من، این بهترین کتابی است که دربارۀ فاشیسم نوشته شده است و به ویژه ارزش آن به این است که مفهوم فاشیسم را از دیدگاهی غیرمارکسیستی توضیح داده و به عبارتی فاشیسم را از دست چپ درآورده است ــ و حتماً میدانید که فاشیسم، همیشه دستافزار نظری چپ بوده است.
این کتاب سیزدهمین مجلد از مجموعۀ «ایدئولوژیپژوهی» است که در نشر پارسه منتشر میکنم. در این پست، گفته بودم که سیزده سال درگیر این کتاب بودم. هر چه تاکنون کردهام، مقدمۀ این کتاب بوده و هر چه از این پس کنم مکمل این کتاب است.
کتاب سادهای نیست و برای خواندن آن باید بسیار علاقهمند به این مباحث بود. درگیری طولانی با کتاب باعث شد بیش از همۀ کارهای قبلی روی متن آن کار کنم ــ و امیدوارم خطاهای کمتری داشته باشم. حجم کتاب ۱۱۵۰ صفحه است.
در پست بعدی در گفتاری تصویری دربارۀ کتاب توضیح میدهم (فایل صوتیِ آن در پس بعدیاش). فایل پیدیاف ۸۰ صفحۀ اول کتاب را هم در اداه تقدیم میکنم.
▪️لینک تهیۀ کتاب: سایت بنو بوک
▪️فایل تصویری توضیح دربارۀ کتاب فاشیسم
▪️فایل صوتی توضیح دربارۀ کتاب فاشیسم
▪️فایل پیدیاف ۸۰ صفحۀ ابتدایی کتاب
@tarikhandishi | تاریخاندیشی
قسمتی از کتاب
تیسفون ویران شده فردوسی را سخت آزرده کرد و از سویی ، کارنامه ی پهلوانان شاهنامه ، فریدون و کاوه ی آهنگر ، را در یاد شاعر جان داد ؛ آن گاه که فریدون ، رهاننده ی میهن از چنگ فاتحان بیگانه ، با فراخواندن کاوه یاری وی در برابر ضحاک استیلاگر به پا خاست، لشکرش را از همین نزدیکی ها، از دجله که ایرانیان اروند رودش می خوانند گذراند
سپاه ایران با سرداری رستمِ هرمز و فرخ زاد با اردوی سعد وقاص در همین دور و بر ، در کرانه ی همین رود تا آخرین سرباز تا واپسین نفس جنگید
/channel/book_archives
شاهنامه ی من از کیومرث آغاز می شود، که به رسم پادشاهی را نخستین بار در جهان آورد و با یزدگرد واپسین شاهنشاه ساسانی پایان می یابد
/channel/book_archives
قسمتی از کتاب
فردوسی آن گاه حکایت کرد که ابن عبدالرزاق اخبار و آثار ایران باستان را دوست می داشت هنگامی که والی هرات و سپس سپهسالار خراسان شد . پاره ای پراکنده ((خدای نامک)) را که پیش از یورش عرب به این سرزمین ، کتابی فراهم امده از شاهان و پهلوانان باستانی بود، از این سو و آن سو و از هرگوشه و کناری گرد آورد و از پهلوی به فارسی دری برگرداند و نام شاهنامه را برآن گذاشت که به نثر نوشته شده بود و کتاب بسیار نامور شده بود
سپس شاعر گفت که چگونه با شاهنامه آشنا شده:
من از همان زمان شیفته این کتاب شدم
داستان های شاهنامه را به نظم درآوردم و از خداوند مهربان خواستم چندان زنده ام نگه دارد تا این سند ملی را کامل کنم و برای هم میهنانم به ارث بگذارم
/channel/book_archives
این رمان تاریخی با زبان و لحنی خاص، به روایت ماجراهای کمتر شنیده شده زندگی حکیم فردوسی پرداخته و ما را از زاویه ای بسیار نزدیک، با چالش های او در مواجهه با حاکمان و سلاطین آشنا می کند. در رمان حاضر، نویسنده گزارشی از حیات اجتماعی و فرهنگی((فردوسی)) شاعر بزرگ ایران به دست می دهد .
/channel/book_archives
آنچه در این کتاب آمده است بخشی رخدادهای واقعی است که در زندگی استاد فرزانه توس رخ نموده است و بخشی پرواز خیال نویسنده در فضای فرهنگی و اجتماعی هزار سال پیش ایران زمین، و در این پرواز خیال چه بسا نکته ها باشد که با آرا و اندیشه و سنت های فرهنگی امروز ما همخوان و همراه نیست؛ اما این موارد یکسره با سنت فرهنگی ما بیگانه هم نیست و مشابه آن را در جای جای تاریخ می توان مشاهده کرد.
Читать полностью…