cafe_andishe95 | Неотсортированное

Telegram-канал cafe_andishe95 - لیبراسیون/لیبرالیسم

5344

🕊 گسترش گفتمان لیبرالیسم-محوریت آزادی فردی و اجتماعی-فردگرایی و شهروندی-اندیشۀ انتقادی و خردگرایی-حاکمیت قانون سکولار-دموکراسی-مدرنیتۀ سیاسی-جامعه مدنی-مالکیت خصوصی 🌌 #مشروطه_پادشاهی #ملی_گرایی #لیبرالیسم_محافظه‌کار #ایرانشهری

Подписаться на канал

لیبراسیون/لیبرالیسم

دیکتاتور مدتی است که در میان جمع حضور نیافته و از ترس سقوط و مرگ به پناهگاه رفته است.
صدام نیاز به روحیه‌بخشی به نیروهای کم‌توان و در آستانهٔ تلاشی خود دارد.

او و نیروهای امنیتی‌اش ابتدا عده‌ای از طرفداران و نوچه‌ها را جمع می‌کنند. کسانی از مقامات می‌دانند که صدام در میان جمع حظور خواهد یافت اما تعدادی که قرار است دچار شور و هیجان بشوند از احتمال حضور او کاملا بی‌خبر هستند.
همیشه شرایط بحرانی‌ای وجود دارد که دیکتاتور نیاز به "تئاتر شور" داشته باشد.

صدام حسین برای ایجاد شور، هیجان و وفاداری در جمع‌های مردمی، از مجموعه‌ای پیچیده از ترفندهای روان‌شناختی، تبلیغاتی و امنیتی استفاده می‌کرد.
این روش‌ها کاملاً مهندسی‌شده بودند و با همکاری نهادهای امنیتی (مانند مخابرات و جهاز الأمن الخاص)، رسانه‌های حکومتی و ساختار حزب بعث اجرا می‌شدند.
"سرویس امنیت ویژه" یا همان "جهاز الأمن الخاص"، برجسته‌ترین نهاد امنیتی در عراق در دوران حکومت صدام بود.

صدام برای پوشاندن شکست‌ها و ناتوانی‌هایش چگونه از پروپاگاندا استفاده می‌کرد؟

۱-
ایجاد "تئاتر شور":
افراد حاضر در سالن‌ها یا خیابان‌ها از پیش گزینش می‌شدند—از اعضای حزب بعث، دانشجویان بسیج‌شده، کارکنان امنیتی.
آنها مانند تئاتر، از قبل تمرین می‌کردند که چه موقع شعار بدهند، دست بزنند، فریاد بزنند یا گریه کنند.

۲-
"ورود ناگهانی": عنصر غافل‌گیری برای ایجاد هیجان!

صدام در شرایط بحرانی‌اش بدون اعلام رسمی یا با تأخیر نمایشی وارد مجلس می‌شد؛ تا با ورودش، جمعیت از جا برخیزد و فریاد بزند؛ این تکنیک احساس کاریزماتیک بودن او را تقویت می‌کرد.

برای مثال در ۹ آوریل ۲۰۰۳، همزمان با فروریختن ساختار حکومتی رژیم بعث در عراق، صدام حسین بدون اطلاع‌رسانی قبلی از پناهگاه خود خارج شد و به‌صورت غافلگیرانه در جمعی از شهروندان یکی از محله‌های بغداد ظاهر شد. این اقدام ناگهانی که واپسین حضور عمومی او پیش از ناپدید شدن تلقی می‌شود، در تحلیل بسیاری از ناظران تلاشی برای حفظ وجههٔ رهبری و نمایش پایداری در آستانهٔ سقوط کامل دولت بعثی بود. تصاویر این حضور از سوی رسانه‌های رسمی ضبط و پس از چند روز با هدف تقویت روحیهٔ عمومی و ایجاد تصور تداوم قدرت از تلویزیون عراق پخش شد

۳-
استفاده از موسیقی، شعار و مداحی حزبی
مداحان بعثی و عشیره‌ای با اشعاری حماسی یا قبیله‌ای، نام صدام را تمجید می‌کردند.
شعارها هماهنگ‌شده شده بود مانند "بالروح بالدم نفدیک یا صدام" (با جان و خون، فدای تو می‌شویم ای صدام)


۴-
استفاده از کودکان، زنان و عشایر

زنان با لباس سنتی شعارهای قبیله‌ای می‌دادند که نماد "حمایت مادرانه" از رهبر بود.
شخصیت‌های عشایری صدام را به عنوان "شیخ الشیوخ" تجلیل ووفاداری قبیله‌ای را تقویت می‌کردند.

۵-
بهره‌برداری از رسانه و دوربین

صحنه‌ها بارها از زوایای مختلف فیلم‌برداری می‌شدند و در "تلویزیون ملی" با تدوین هیجانی پخش می‌شد.
آنها با گرفتن نماهای بسته از چهره‌های گریان حالت احساسی خلق می‌کردند. سپس این تصاویر در تلویزیون دولتی بارها بازپخش می‌شدند تا تصویر "صدام محبوب" تثبیت بشود.

✅@behzadmehrani77

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

❌🚩بیان سفاهت کمونیسم مارکس در سریال تاسیان در کنار نظر مرحوم هویدا
@cafe_andishe95

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

💡 ایده‌ها، اقتصاد جهان با چه تئوری‌هایی اداره می‌شود.
راز ثروتمندی را از زبان پدر سرمایه داری بخوانیم
💰به نظر آدام اسمیت، منفعت طلبی در شرایط رقابتی عامل اصلی ثروتمندی یک ملت است
@cafe_andishe95

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

🔺هزار یک آه و ناله‌های ایرانیان که در عرضِ یک سال در عزاداریِ امامان به آسمان می‌رود، اگر برای بدبختی و سیاه‌روزیِ خویش کشیده و کرده بودند حالا دیگر به کلی اساسِ ظلم را از مرز و بوم ایران برانداخته و خود را صاحب ثروت و تمدن و شرافت و افتخار ساخته بودند. آن مصارف و مخارجی که تا حال ایرانیان برای قبور هزار ساله خرج کرده‌اند اگر صرف مکاتب و بیمارخانه‌ها و دارالعَجَزه شیعیان ایران نموده بودند البته روح حسین را از خود خرسند و ملتِ خویش را ارجمند و سعادت‌مند و خاطرِ عقلای غیرت‌پرور عالم دل شاد و منِ مستمند را از غم آزاد می‌کردند. (از خطابه‌ی سی و یکم)

📚📖صد خطابه، میرزا آقاخان کرمانی
@cafe_andishe95

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

عظمت به چه دردم میخورد؟ دلم میخواهد در کشور کوچکی مثل دانمارک زندگی کنم . نه سلاح هسته ای داشته باشد نه نفت نه گاز آن وقت دیگر هیچ کس با تفنگ تو سرم نمیزند

/channel/book_archives

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

میانمان قهرمان وجود نداشت هیچ کداممان آن قدر شجاع نبودیم که به خاطر عقایدمان به مخالفی واقعی تبدیل شویم و خطر زندانی شدن یا بستری در بخش روانی را قبول کنیم

/channel/book_archives

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

ما هرگز دموکراسی نداشته ایم . من و شما می توانیم چه جور دموکرات هایی شویم؟!


/channel/book_archives

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

در پاراگراف زیر، نمونه‌ای از درون‌مایۀ کاملا انتقادی و اعتراضی کتاب را می‌خوانید که زبانی ریشخندگونه دارد: «ما اولین ملت جهان بودیم که به فضا رفتیم... بهترین تانک‌های روی زمین رو تولید می‌کردیم، اما پودر رخت‌شویی و کاغذتوالت نداشتیم. این کاسه‌توالت‌های لعنتی، همه‌ش ازشون آب می‌چکید! نایلون‌های پلی‌اتیلن رو می‌شستیم و توی بالکن پهن می‌کردیم خشک شه. اگه کسی تو خونه‌ش دستگاه ویدیو داشت، انگار هلی‌کوپتر شخصی داشت. شلوار جین یه چیز دکوری بود... یه چیز خارق‌العاده و کم‌نظیر! این هزینه بود! همون هزینه‌ای که ما باید در قبال موشک‌ها و سفینه‌های فضایی می‌پرداختیم. در ازای تاریخ کبیرمون

/channel/book_archives

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

《روزگار رفته آخرین سرخ ها》

اثری تأمل‌برانگیز متشکل از تجربۀ زیستۀ مردمانی است که زیر سایۀ منحوس کمونیسم و شوروری روزگار سپری کرده‌اند. نویسنده فقط به تاریخ شوروی بسنده نمی‌کند و مرز گزارش‌های تحقیقاتیِ خود را به روسیۀ تحت فرمان پوتین هم گسترش می‌دهد. در خلال این گزارش‌های مردمی، الکسیویچ از جنگ‌های خونبار روسیه، کودتاها و دست آخر، از زوال و سقوط شوروی و چیزی که از خاکستر آن متولد می‌شود را روایت می‌کند. سوتلانا الکسیویچ صدای مردمانی را به گوش شما می‌رساند که داستان زندگی‌های فلاکت‌بار و تأثربرانگیزشان در هیاهوی تاریخ پرتلاطم کشور روسیه گم شده است.

/channel/book_archives

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

مهدی عبایی و علیرضا کرباسی، دو جوان طبیعت‌گرد اهل همدان، چند شب پیش، بی‌گناه، به دست اوباش بسیجیِ رژیم به قتل رسیدند. این دو جوان، نه نخستین قربانیان این رژیمند و نه آخرین‌شان خواهند بود. تا زمانی که این رژیم پابرجاست، قتل جوانان و مردم بی‌گناه ادامه خواهد داشت.

دیروز در مراسم خاکسپاری آن‌ها، مردمِ خشمگین همدان با صدای بلند فریاد زدند: «دشمن ما همین‌جاست، دروغ می‌گن آمریکاست» و «ایرانی می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد». این شعارها که به‌ویژه از دی‌ماه ۹۶ به طور متداوم در گوشه‌‌وکنار ایران سر داده شده، واقعیتی‌ است که امروز باید بلندتر و گسترده‌تر از همیشه تکرار شود.

خشم مردم همدان از قتل این دو جوان، خشمی است ملی و باید در سراسر ایران فریاد زده شود. تا کی و کجا اکثریت ملت باید به دست اقلیتی فاسد، متوهم، و جنایتکار تحقیر شود؟! ضمن همدردی با خانواده‌ها و دوستان مهدی و علیرضا، به همه شما هم‌میهنانم می‌گویم که امروز دیگر، نشستن و سکوت جایز نیست. زمان برخاستن و اعتراض است. زمان فریاد خشم است.

@OfficialRezaPahlavi

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

🌐آیا جهان مستقل از ذهن ماست؟


تا قبل از کانت، ایده استقلال جهان از ذهن، به عنوان امری بدیهی پذیرفته شده بود. انسان های معمولی هم در وجود این استقلال شکی نمی کنند و حتی بدان نمی اندیشند. اما فلاسفه که انسان های معمولی نیستند.

کانت بین ساحت وجودشناسی و معرفت شناسی قائل به تفکیک شد. بدین معنا که ما یک عالم فی نفسه یا ذوات(نومن) داریم که ذهن ما بدان راه ندارد و یک عالم لنفسه یا پدیدار(فنومن) که از آن شناخت داریم. در عالم نومن، خبری از علیت و زمان و مکان و مقولات دهگانه نیست و این مقولات را ذهن ما به واقعیت می افزاید. ایده ای که در مورد زمان توسط نظریه نسبیت انشتین تایید گردید.

در ساحتی وسیع تر ایده جهان مستقل از ذهن، با این نکته ظریف زیر سوال می رود که اگر ذهن بشر نباشد، شناخت چه معنایی دارد؟ اصلاً اگر بشر نباشد، موضوع شناخت جهان مطرح نیست و موضوعیت پیدا نمی کند. این که ما می گوییم جهان میلیاردها سال پیش از پدیدار شدن بشر بر کره خاکی وجود داشته، از وقتی موضوعیت یافته که ما و ذهن ما به وجود آمده ایم.
همچنین اگر بنا به نظریه کوانتوم، ماده صلب و ذره ای حاصل ادراک و نگریستن ما به موجودات است، پس ماده به معنای که تا کنون می شناختیم پدیده ای وابسته به ذهن است.

ویتگنشتاین مبدع و بنیانگذار دو نحله فلسفی بود ولی نهایتاً به ایده اصالت دادن به "زبان عادی" بازگشت. یعنی مبنای فهم معنای کلمات را بر اجماع زبانی مردم عادی نهاد. در مورد وجود عالم خارج هم، عملاً ما مانند مردمان عادی و عقل سلیم وجود آن را مسلم فرض می کنیم و با این پیش فرض زندگی و عمل می کنیم. پیش فرضی که به نظر می رسد اثباتش راه حل فلسفی و نظری ندارد.

فراتر از آن طرح ایده های جدید در باره ماهیت معرفت بشری است. بعضی از زیست شناسان و نوروفیزیولوژیست ها، شناخت را نوعی تطابق داروینی ذهن بشر با جهان تلقی می کنند. یعنی اصل بر بقا و تطابق است نه کشف واقعیت. حقیقت همان چیزی است که برای ما ارزش تکاملی دارد.

این نکته ای است که پراگماتیست ها و پاره ای از فلاسفه علم نیز با زبان و استدلال خود بدان معترفند. بدین معنا که شناخت، ارزش نظری ندارد بلکه ارزش عملی دارد. حقیقت همان است که در عمل، مفیدتر و کارگشاتر است و تطابق ذهن با عین، مفهوم و ایده ای منسوخ است.

📚منبع:
پرسش های مهم زندگی، راجر اسکروتن، علی اوجبی، نشر خزه
محمدامین مروتی
@cafe_andishe95

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

.

🛑 شالوم شهروز ؛ خوب می‌گفتی « یکی از آرزوهات برای خاورمیانه جدید » چی بود ؟ کردستان مستقل ؟


شیطان جنگ‌ها « برنارد هنری لوی » هم در کنار شهروز شالیکار، سخنگوی فارسی زبان ارتش اسرائیل دیده می‌شود

#اردشیر

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

نوید محمدزاده حتی برای اخراج افغانستانی‌ها که این روزها در جریان است هم اعتراض نکرد. او تنها زمانی لب به اعتراض و انتقاد گشود که نوبت اخراج و بازداشت به پدر همسرش که افغانستانی است رسید.
این نوشته فقط اعتراض به نوید محمدزاده نیست. بسیاری از شهروندان در سایهٔ یک رژیم توتالیتر، همین‌گونه رفتار می‌کنند. اساسا یکی از زشت‌ترین و پلشت‌ترین دستاوردهای توتالیتاریسم همین است که از شهروندان، موجوداتی فرصت‌طلب، غیر اخلاقی و شامورتی‌باز می‌سازد.

شما در یک نظام دموکراتیک و آزاد کمتر نیاز می‌بینید که این همه فرصت‌طلب باشید؛ چرا که بدون این نان‌به‌نرخ‌روزخوری ‌ها هم اموراتتان می‌گذرد و می‌توانید به موفقیت‌ برسید.

در رژیمی که قریب به اتفاق سرمایه‌های سینما را سپاه پاسداران تامین می‌کند و هنرش با پول رژیم سلطه‌گر می‌گذرد، معلوم است که هنرمندش همین اندازه چند چهره و شارلاتان می‌شود.
اساسا این موجودات در همین نوع سیستم‌ها می‌توانند ببالند و رشد کنند و از این‌جا است که این دو موجود یعنی هنرمند و رژیم توتالیتر با هم زد و بند می‌کنند که او سرمایه‌اش را بگذارد و “سلبریتی” بسازد و سلبریتی هم حافظ سرمایه و هست و نیست سرمایه‌گذار - بخوانید سپاه- باشد.
بازی دو سر برد!
میلان کوندرا در همدستی هنرمند با نظام سرکوبگر می‌گوید که مهم نیست چه کسی حقیقت را می‌گوید، مهم این است که هنرمند وقتی سکوت می‌کند که باید فریاد بزند، شریکِ دروغ شده است.اما هنرمند رژیم اسلامی کاش سکوت بلد بود. او به محض اینکه به آرمان فلسطین آسیب برسد سریع موضع می‌گیرد و در صف اهدا خون می‌ایستد. همین که رژیم با بحرانی مواجه بشود فوری صلح‌طلب و وطن‌دوست می‌شود؛ هم او‌ که در‌همهٔ سال ضد سرود “ای ایران” است و وطن یرایش شوخی است.می‌دانید چرا سکوت نمی‌کند! چون پول او با سکوت هم فراهم نمی‌شود. در اینجا اگر سکوت کند، سپاه پولش را نمی‌دهد و زندگی لاکچری‌اش که با پول کثیف تامین می‌شود بر زمین می‌ماند.

در چنین رژیم‌هایی سکوت، هم گناهی است نابخشودنی و ممکن است چون ایساک بابل، نویسنده روسی که به دلیل سکوتش مغضوب استالین شد، به خاطر سکوت جانت رو بگیرند چرا که سکوت، گناهی است نابخشودنی، اگر از سوی کسی سر بزند که صدایش قدرت دارد و شنیده می‌شود.
بنابراین سر و کلهٔ چنین افرادی سر بزنگاه‌های رژیم پیدا می‌شود تا از سرمایه‌گذارانش حمایت معنوی کند.
“قشر خاکستری” و قشر “من سیاسی نیستم” عمومشان همین ویژگی‌ها را دارند.
تا فشاری به خودشان نیاید درکی از موقعیت ندارند.

اخلاق یعنی اینکه بتوانی خود را جای دیگری بگذاری و درد و رنج او را احساس کنی و رژیم توتالیتر، اخلاق را پیش از این کشته است.

کامو در‌ جایی می‌گوید که انسان آزاد کسی است که در برابر ستم نه تنها وقتی خودش زیان می‌بیند، بلکه وقتی دیگران تحت ستم‌اند نیز، ایستادگی می‌کند.

سلبریتی ما آزاد نیست؛ در بند پول سپاه پاسداران است.
قشر “من سیاسی نیستم” هم همینطور.

✅@behzadmehrani77

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

◻️◼️دولت هایی که آزادی مردم شان را سلب می کنند باید نفرت آنان را به طرف آدم ها و گروه های خارج سوق بدهند وگرنه مردم یا طغیان می کنند یا دچار روان پریشی جسمی می شوند و یا از دیدگاه روان شناسی خواهند مرد و به هر حال مردمی نخواهند بود که کشورشان را از آن خود بدانند و برایش به جنگ بروند.


📗انسان در جستجوی خویشتن-رولو می
ترجمه دکتر سید مهدی ثریا
@cafe_andishe95

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

👁‍🗨✖️دشمن‌تراشی یا توسعه‌گرایی؟
پیامدهای ایدئولوژیِ ستیزه جویانه


امید اطهری نژاد
عصر روشنگری
@cafe_andishe95

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

💠 حقایق بسیار سرسخت و مقاومند و آرزوها، گرایش‌‍‌ها و دلبستگی‌های ما، هر چه باشند، نمی‌توانند جای حقایق و مستندات را بگیرند.
▫️جان آدامز


📚📖حقایق و مغالطه‌ها در اقتصاد، توماس ساول ترجمه سجاد امیری و جواد قربانی
@cafe_andishe95

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

💡 ایده‌ها، اقتصاد جهان با چه تئوری‌هایی اداره می‌شود.

🗽علیه دیکتاتوری اکثریت
جان استوارت میل هم اعمالی از دولت و هم از مردم را مضر می‌دانست.
@cafe_andishe95

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

🌞ژنرال شارل دوگل در جنگ جهانی دوم، رهبر آزادی بخش فرانسه بود. او بعد از جنگ به ریاست جمهوری رسید و غیر از تلاش‌هایی که برای آزادسازی فرانسه از اشغال آلمانِ نازی کرد، از اقدامات ارزشمند او آزاد سازی ۱۲ مستعمره آفریقایی فرانسه بود. او در سال ۱۹۶۹، رفراندومی برای اصلاحات قانونی و اجتماعی برگزار کرد.

دوگل مدعی بود برای رفع مشکلاتی که اعتراضات وسیع سال ۱۹۶۸ یکی از نشانه‌هایش بود، رئیس جمهور به قدرت و اختیارات بیشتری نیاز دارد.

مردم فرانسه علی‌رغم احترامی که برای شارل دوگل قائل بودند، به آن رفراندوم رأی منفی دادند و دوگل که نتوانسته بود اعتماد و موافقت مردم را جلب کند، از قدرت کناره‌گیری کرد. درس بزرگ مردمِ فرانسه برای مردم دنیا این بود که: سوابقِ جانفشانی و خدمت یک قهرمان, دلیل و توجیه کافی برای سپردن مقدرات زندگی یک ملت و کشور به دست آن قهرمان نیست؛ چون به سادگی امکان هیولا شدن را به قهرمان می‌دهد.

دموکراسی، متضمن برابری افراد جامعه و تبعیت حاکم از ملت است، هیچ حاکم فرهمندی نباید اختیار بیابد اراده‌اش را بر ملت تحمیل کند. دموکراسی فقط آن نیست که بتوان با رأی مردم کسی را به مقامی منصوب کرد، بلکه دموکراسی آنست که بشود آنکس را که در مسند قدرت است، با رأی مردم از قدرت عزل کرد.
@cafe_andishe95

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

حکومت شوروی ، درست زمانی که هیچکس انتظار نداشت ناگهان تمام شد

/channel/book_archives

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

اما شوروی سرزمین مادری ام بود و عاشقش بودم. ما در کشوری جهان سومی زندگی میکردیم که موشک هم داشت اما برای من عالی بود غرب همیشه به روسیه به چشم دشمن ، نگاه میکرد ، به چشم تهدیدی قریب الوقوع نگاه کرده است . روسیه خاری در چشم غرب است . هیچ کس خواهان روسیه ای قوی اعم از کمونیست و غیر کمونیست نیست. دنیا به روسیه به چشم انباری نگاه میکند که می تواند به خاطر نفت و گاز طبیعی ، درخت های جنگلی و فلزات پایه اش به آن حمله کند. حالا نفتمان را با شورت تاخت میزنیم


/channel/book_archives

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

آنها حاضر بودند تمام کمونیست ها را حلق آویز کنند و از تیرهای چراغ برق آویزان کنند. حاضر بودند همه مان را به زندان های اجباری اعزام کنند ..
کتاب های گورکی و مایاکوفسکی در زباله دانی تلنبار شد...
مردم آثار لنین را در مراکز بازیافت کاغذ می انداختند.


/channel/book_archives

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

کمونیست کسی است که آثار مارکس را خوانده، ضد کمونیست کسی است که آثار مارکس را درک کرده!

/channel/book_archives

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

یکی از زیباترین بخش‌های کتاب، بخشی است که به تفاوت تعریف آزادی میان نسل‌ها می‌پردازد: «هر کس را که دیدم، پرسیدم: «آزادی یعنی چه؟» پاسخ پدرها و فرزندان بسیار متفاوت بود. آن‌هایی که در اتحاد شوروی به دنیا آمده بودند و آن‌هایی که بعد از فروپاشی‌اش به دنیا آمدند، تجربۀ مشترکی ندارند ــ انگار از سیاره‌های متفاوتی آمده‌اند. در نظر پدران: آزادی یعنی نبودِ ترس؛ یعنی همان سه روزِ ماهِ اوت که طی آن توطئۀ کودتا را شکست دادیم. به نظرِ پدرها، کسی که میان صد نوع سالامی حق انتخاب دارد، آزادتر از کسی است که میان ده نوع سالامی حق انتخاب دارد. آزادی هرگز شلاق نخورده است، اما روس‌ها نسل در نسل زیر شلاق بوده‌اند. روس‌ها آزادی سرشان نمی‌شود، باید قزاق و شلاق بالا سرشان باشد. در نظر فرزندان: آزادی یعنی عشق؛ آزادی درونی ارزشی مطلق و بی‌چون و چراست. آزادی هنگامی تحقق می‌یابد که آدم از امیال خودش نترسد، یک عالم پول داشته باشد تا بتواند همه‌چیز داشته باشد و جوری زندگی کند که مجبور نباشد به آزادی فکر کند. آزادی امری طبیعی است

/channel/book_archives

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

▪️آیین عزاداری و ماتم‌گری روح شادی و کامرانی را از میان برانداخته روزشان را چون شب تار ساخته است. ایرانیان که با حبیب بن مظاهر هیچ قرابت و خویشی ندارند روز سوگواری هزارسال پیش را بر پا می‌کنند و بر مظلومات آن زمان می‌گریند. حال آنکه خود معاون ظالم و بدخواه مظلوم هستند.

📚📖 هفتاد و دو ملت، میرزا آقاخان کرمانی
@cafe_andishe95

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

اول ای جان دفع شرّ موش کن!

رژیم خامنه‌ای برجا مانده بود چرا که به جهانی جبون و زبون فهمانده بود که هر کاری جز مماشات با رژیمش، منطقه را به آتش می‌کشد و “محور مقاومت” روزگارشان را سیاه خواهد کرد.

پس از جنایت #هفتم_اکتبر اما اراده‌ای در‌ اسرائیل برآمد که هست و نیست نیروهای مقاومت و حماس و حزب‌الله و یکی دو‌ جین تروریست دیگر را بر خاک داد.
امروز وقتی نگاه می‌کنیم نه از محور مقامت نشانی می‌بینیم و نه از نیابتی؛ تازه ولی‌امرشان هم ده‌ها متر زیر زمین مدفون است.
همانطور که بارها نوشتم ما ملت ایران نه در‌ آغاز جنگ نقشی داشتیم و نه در‌ پایان موقتش؛ بعد از این هم همین است.
ما اما به این کار می‌آییم که در برابر پروپاگاندای رژیم اسلامی و دروغ‌ها و‌ روایت‌های باژگونه‌اش بایستیم یا با آن همراه شویم.
این کار از ما برمی‌آید و کار سترگی است.

آنها که نافشان با “آرمان فلسطین”، “مباززه با استعمار و امپریالیسم”، “اسرائیل‌ستیزی” و مانند اینها بریده شده است و در‌ گوش‌هاشان از بدو‌ تولد آیات غرب‌ستیزی خوانده‌اند، معلوم است که پشت رژیمی می‌ایستند که در همهٔ این چندین دهه، برپا نگه‌دارندهٔ این آمال و آرمان‌ها بوده‌ است؛ یعنی رژیم اسلامی.
بگذریم از این که از آنجا که شعارهای پنجاه‌و‌هفتی دیگر بین ملت خریداری ندارد این جماعت امروز رو به شعارهای ایرانگرایانه و ملی‌ آورده‌اند و در محرم‌شان نام “ایران” بیش از حسین و زین‌العابدین و زینب به گوش‌ها می‌رسد.

امروز، و پس از این جنگ ۱۲روزه جمهوری‌اسلامی‌ای مانده است که “پشم‌هایش ریخته است” و شیری شده است “بی یال و دم و اشکم”. شیری که از ابتدا هم موش بوده است؛ موشی که به انبار ملت زد و امروز هم چون موش در فاضلاب فرو رفته است.
همان موشی که به قول مولانا به انبار ما زده و زندگی ما را نابود کرده است:

ما درین انبار گندم می‌کنیم
گندم جمع آمده گم می‌کنیم

می‌نیندیشیم آخر ما به هوش
کین خلل در گندم است از مکر موش

موش تا انبار ما حفره زده است
وز فنش انبار ما ویران شده است

اول ای جان دفع شر موش کن
وانگهان در جمع گندم کوش کن
امروز اما وقت دفع شر موش است. موشی که در لانه خزیده و رژیمش امروز بیش از هر زمانی در تنگنا و منگنه است.
یقین دارم ملت ایران قدر این موقعیت را با همهٔ دشواری‌هایش خواهند دانست و تکلیف رژیم را یکسره خواهند کرد.

#همکاری_ملی

✅@behzadmehrani77

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

.

❌ سخنگوی فارسی زبان ارتش اسرائیل در شبکه‌های فارسی « آرزوی ایرانی واحد و آباد » را دارد ؛ از آن‌طرف وقتی نگاهی به نظراتش می‌کنیم، خواهان کشور مستقل و آزاد برای کردها، یعنی تجزیه ایران است !


برای کردها آرزوی داشتن کشوری مستقل دارم. برای طالبان نه! دیدن اینکه افراد شرور و نه افراد نیک قرار است کشوری مستقل داشته باشند، دردناک است
.

من شباهت‌هایی بین یهودیان و کردها می‌بینم. یهودیان موفق شدند کشوری آزاد و مستقل 🇮🇱 تأسیس کنند و از آن دفاع کنند. من برای کردها نیز آرزوی کشوری آزاد و مستقل دارم.هه‌ر بیژی کوردستان!
.

کردها باید از خود دفاع کنند، همان‌طور که یهودیان کردند. هیچ‌کس به کسی لطف نمی‌کند. مردم کرد تنها با تکیه بر خود و مبارزه هدفمند می‌توانند به یک کشور مستقل و امنیت دست یابند. هه‌ر بیژی کوردستان!
.

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

🚧در باب اخراج مهاجران افغانستانی🚨

🇦🇫
مردم ایران نه در ورود مهاجران افغانستانی نقشی داشته‌اند، و نه در اخراج آنها. مانند سایر مسائل، در این مورد نیز نظر، سیاست یا میزان همّت حکومت منشأ اثر بوده است. اینکه امروز می‌بینیم چند صد هزار نفر در عرض چند روز و هفته اخراج می‌شوند، یعنی امروز «همّت» بلندی برای اخراج مهاجران غیرقانونی پیدا شده است. دلیل آن هم کاملاً روشن است: نگاه به مهاجران افغانستانی امنیتی شده است ــ البته این فقره را معترضان چند سالی بود که می‌گفتند و گوش شنوایی وجود نداشت.

▪️اینکه در این میان گروهی نشسته‌اند و طبق معمول دربارۀ مسائلی که مردم نقشی در آن ندارند، دائم به مردم حمله می‌کنند، نشانۀ نوعی آفت روشنفکری و خودبرتربینی است که می‌خواهد برای نشان دادن متمایز بودن خود از دیگران جامعه را به خاطر مسائلی که نقشی در آن نداشته، شماتت کند. تظاهر به انسان‌دوستیِ فراملی همیشه خودپردازی برای خرید اعتبار روشنفکری بوده. اما بخواهیم یا نخواهیم مشکلات شهروندان همیشه در چارچوبی «ملی» شکل می‌گیرد. در مسائل شهروندی، گریختن به انسان‌دوستی جهان‌وطنانه چیزی جز پاک کردن صورت مسئله و آرمانشهرگرایی توخالی در بر ندارد. ضمن اینکه در این مورد جفا در حق بخشی از خود مهاجران هم هست. مهاجران جماعتی یکدست نیستند و با هم تضاد منافع دارند.

اما چند مسئله‌ی روشن :

در ایران سنتی تحت عنوان «افغان‌ستیزی» هیچ‌گاه ظهور و بروز فاحشی نداشته. مهاجران افغانستانی که عموماً هم قشر کارگر و زحمتکش بودند، در ایران کار و زندگی می‌کردند. بخشی از این افغان‌های مهاجر به مرور زمان در ایران ازدواج کردند، بچه‌دار شدند و فرزندانشان در ایران بزرگ شدند.

🔻اگر درباره‌ی این افغانستانی‌تبارهای عزیز و محترم، در فرایند اعطای تابعیت سختگیری و جفایی وجود داشته، بسیار باعث تأسف است. کسی که در ایران به دنیا آمده و بزرگ شده، حق تابعیت دارد. اما اگر این قوانین مشکلی دارد، باز نشانۀ «افغان‌ستیزی اجتماعی» نیست؛ مگر سایر قوانین جمهوری اسلامی مورد تأیید همۀ مردم ایران است؟ این مردم بابت داشتن ویدئو، گیرندۀ ماهواره مجازات شده‌اند! بابت یک قانون چند دهه جنگیده‌اند و به جایی نرسیده‌اند! حالا چطور کسی می‌خواهد این قوانین را پای مردم بنویسد؟

مسئلۀ اعتراضات به مهاجران افغانستانی از تابستان ۱۴۰۰ شروع شد که سیل مهاجرت آغاز شد. آمار مهاجرت در این چند سال را با ارقام جهانی مقایسه کنید. رقم مهاجرت ده تا بیست برابر کشورهای مهاجرپذیر است! این مهاجرت نیست، «هجوم» است و حتی اگر بین دو استان رخ دهد، اعتراضاتی برمی‌انگیزد و ربطی به «افغان‌ستیزی» یا «نژادپرستی» ندارد.

یک مهاجر به هر کشور اروپایی برود، باید چند سال رنج کمپ و پذیرش را پشت سر بگذارد؛ ابتدا با او مانند مجرم و اسیر رفتار می‌شود، اما کسی متهم به نژادپرستی نمی‌شود. جدای از «سیل» مهاجرت، مهاجر «غیرقانونی» یعنی ورود سپاهی از سایه‌ها که هیچ نام و نشانی ندارند! این یک خطر و ایراد مضاعف است.

متأسفانه گروهی با استفادۀ نابخردانه از تعبیر «نژادپرستی» اجازۀ طرح این مسائل اجتماعی را گرفتند. تا پیش از ۱۴۰۰ توازنی اجتماعی میان مهاجران افغانستانی و جامعۀ ایران وجود داشت. همزیستی مسالمت‌آمیزی وجود داشت و دلیلی برای ستیز وجود نداشت. اما وقتی توازن بر هم خورد، زمینه برای پیدایش ستیزهای اجتماعی ایجاد شد. چیزی که برچسب‌زنندگان نمی‌فهمیدند این بود که اتفاقاً برای «جلوگیری از پیدایش افغان‌ستیزی» و همچنین برای محافظت از مهاجران قدیمی باید جلوی ورود سیل‌آسا را گرفت.

در نهایت بابت همۀ این مسائل حکومت مقصر است. مگر شهروند ایرانی راحت به دیگر کشورها مهاجرت می‌کند که دیگران راحت بیایند؟ اگر هم مهاجران افغانستانی گرامی ادعا می‌کنند در ایران به صلابه کشیده می‌شوند، پس دلیل این مهاجرت سیل‌آسا چیست؟ چه کسی را دیده‌اید که برای رفتن به جهنم شبانه به کوه بزند یا در صندوق عقب پنهان شود؟

در نهایت به برادران و خواهران افغانستانی پیشنهاد می‌کنم در کشورشان بمانند و به حد توان برای اصلاح امورشان تلاش کنند؛ شما نکنید، بچه‌‎هایتان باید بکنند، بچه‌هایتان نکنند، نوه‌هایتان باید بکنند. از این رنج گریزی نیست، چنان‌که ما گریزی نداشتیم. دوم اینکه از آنها می‌خواهم انصاف پیشه کنند و بگویند اگر ناگهان دو میلیون ایرانی بریزند در کابل چه خواهند کرد؟ بیست سال گفتید آمریکا ثروت افغانستان را می‌دزدد و در شعار ضد غرب با طالبان همصدا شدید! حالا شما ماندید و کسانی که نمایش تصویر جنبده را حرام می‌دانند.
📍آرزوی قلبی من این است که افغانستان از دست بنیادگرایی رها شود. مهاجران قانونی افغان هم قدمشان بر چشم ما ــ ما ایرانیانی که چند دهه است از زمین و زمان سیلی می‌خوریم، اما افغان‌ستیز نشدیم.

✍️مهدی تدینی
@cafe_andishe95

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

باعث خرسندی بود که بار دیگر به مجلس عوام بریتانیا بازگشتم و در میزگردی با نمایندگان از احزاب مختلف شرکت کردم.

من برای آن مبارزه می‌کنم که ملت ایران نیز به آن دموکراسی پارلمانی‌ که شایسته‌اش هستند، دست یابند.

از این گروه از نمایندگان مجلس به خاطر حمایت‌شان از هم‌میهنانم و ایران آزاد صمیمانه سپاسگزارم.

It was a pleasure to return to the House of Commons for a cross-party roundtable.

I’m fighting so that the people of Iran, too, can have the parliamentary democracy they deserve.

I’m thankful to these MPs for their support of my compatriots and a free Iran.

@OfficialRezaPahlavi

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

🌐ویژگی عصر مدرن نسبت به قرون وسطا✝️

نفی حاکمیتِ کلیسا که جنبۀ تخریبی عصرِ جدید است از جنبه ترمیمی آن یعنی قبول حاکمیت علم زودتر آغاز شد؛ در رنسانس ایتالیا علم سهم بسیار ناچیزی برعهده داشت، مخالفت با کلیسا در اذهان مردم به زمان قدیم مربوط بود و هنوز توجه به گذشته داشت، منتها به گذشته ای دورتر از کلیسای قدیم و قرون وسطی؛ نخستین حمله جدی علم انتشار نظریهٔ کوپرنیک بود در ۱۵۴۳، اما این نظریه نفوذی به دست نیاورد مگر پس از آن که کپلر و گالیله در قرن هفدهم آن را اتخاذ و اصلاح کردند. سپس "نبرد بین علم و احکام جزمی" آغاز شد و در این نبرد پیروان سنتهای قدیم بر ضد دانش نو جنگیدند و عاقبت شکست خوردند.

🔭حاکمیت علم که مورد قبول اکثر فلاسفه عصر جدید قرار دارد با حاکمیت کلیسا بسیار متفاوت است؛ زیرا که حاکمیت علم "عقلی" است نه دولتی. نه اگر کسی آن را رد کرد مستوجب ""عقوبتی"" میشود و نه اگر آن را پذیرفت دلیل بر آن است که به حکم حزم و احتیاط چنین کرده است بقا و رواج آن صرفاً به واسطهٔ تکیه ای است که ذاتاً بـه عقل دارد. به علاوه این حاکمیت تجزیه پذیر است و جامع و مانع نیست مانند مجموعه احکام کلیسای کاتولیک نیست که دستگاه کاملی شامل اخلاق و آمال بشری و تاریخ گذشته و آینده جهان را در برابر انسان بگذارد و تخطی از آن را اجازه ندهد،حاکمیت عقل فقط دربارۀ چیزهایی حکم می کند که به نظر میرسد در حال حاضر به طور علمی به تحقیق رسیده است؛ و این هم در اقیانوس مجهولات جزیره کوچکی بیش نیست تفاوت دیگری نیز با حاکمیت دینی که احکام خود را مطلقاً محقق و الی الابد تغییر ناپذیر اعلام میکند وجود دارد، و آن اینکه احکام علم از باب "تجربه" و بر اساس "احتمال" اعلام میشوند و قابل جرح و تعدیلند؛ و این موضوع مشربی ایجاد می کند که با مشرب جزمیان قرون وسطی تفاوت بسیار دارد.

📚تاریخ فلسفه غرب - برتراند راسل ،
@cafe_andishe95

Читать полностью…

لیبراسیون/لیبرالیسم

Boris and I agree.

The barbaric Islamic Republic must end and the international community must support the Iranian people to break free from their oppression.

One day soon I hope to welcome you to Tehran, Boris Johnson.

من و بوریس جانسون در این موضوع هم‌نظر هستیم: رژیم وحشی جمهوری اسلامی باید به پایان برسد، و جامعه جهانی وظیفه دارد از مردم ایران پشتیبانی کند تا از بند سرکوبگران خود رها شوند.

امیدوارم به‌زودی در تهران، در ایرانِ آزاد، به شما خوشامد بگویم.

@OfficialRezaPahlavi

Читать полностью…
Подписаться на канал