@bazaryabimodern118 صفحه دکترسبک روح مدرس،مشاوراجرایی، بازاریابی وبرندینگ تلفن 09213163749 www.hassansabokroh.blogfa.com Www.hassansabokroh.blogsky.com Www.hassansabokroh.blog.ir Email:mmodernmarket1987@gmail.com www.Instagram.com/Bazaryabimodern1987
💢تشویق و تنبیه با دستورالعمل کامل میشود
@bazaryabimodern1987
👈شاید فکر کنید اگر دیگران را تشویق کنید تا کارهای مدنظرتان را انجام بدهند، آنها هم مطابق میل شما رفتار خواهند کرد
👈اما واقعیت این است که تشویق یا تنبیه برای برانگیختن فرد لازم است، اما کافی نیست. در حقیقت، اگر تنها به تشویق یا تنبیه اکتفا کنید، دیگران مطابق میل شما رفتار نخواهند کرد
👈در کنار استفاده درست از تشویق و تنبیه، باید به این موضوع هم دقت کنید که باید به فرد مدنظرتان یک دستورالعمل مشخص بدهید تا بداند دقیقا چه کاری را باید انجام بدهد
👈در حقیقت، وقتی تنها به گفتن این که «اگر فلان کار را بکنی، فلان قدر پاداش میگیری» یا «اگر فلان کار را نکنی، فلان قدر جریمه میشوی»، اکتفا میکنید، روش اشتباهی در پیش گرفتهاید چون این عبارتها، دستورالعمل مشخص و گام به گامی را به فرد مدنظرتان ارائه نمیکند و در نتیجه او متوجه نمیشود که دقیقا چه کاری از او خواستهاید
👈برای مثال، مادری را در نظر بگیرید که به فرزندش میگوید: «اگر یک بار دیگر این کار را بکنی، خودت میدانی». به احتمال زیاد، آن بچه میرود و دقیقا همان کار را تکرار میکند
👈این مادر، مانند بسیاری از مردم دیگر، یک عامل کلیدی را رعایت نکرده است: ارائه دستورالعمل مشخص به فرد مدنظر
👈بر این اساس، این مادر باید دقیقا بگوید فرزندش دقیقا کدام کار را نباید انجام بدهد و در این صورت، دقیقا چه تنبیهی در انتظار او خواهد بود
👈مثلا اگر مادر مذکور از درس نخواندن فرزندش عصبانی شده، باید به او بگوید: اگر در سه ماه آینده، دو برابر این ماه درس بخوانی، فلان نوع گوشی موبایل را برایت میخرم و اگر این کار را نکنی، پول تو جیبیات را نصف میکنم
👈این مادر به احتمال زیاد این بار میتواند فرزندش را متقاعد کند چون هم از تشویق و تنبیه در کنار هم استفاده کرده و هم یک دستورالعمل مشخص به فرزندش داده است
@bazaryabimodern1987
💢نزدیک شدن به مشتری
@bazaryabimodern1987
👈 نزدیک شدن به مشتری (Approach)، مرحلهای در فرایند فروش است که فروشنده برای نخستین بار با مشتری بالقوه ملاقات میکند
👈 اگر به خوبی به مشتری نزدیک بشویم، احتمال فروش به او را به شدت افزایش میدهیم. برای همین، متخصصان فروش این شش روش را برای نزدیکی بهتر به مشتری پیشنهاد میکنند
1️⃣ نزدیک شدن ممتاز (Premium approach)
در این روش، قبل از شروع جلسه با مشتری، هدیهای به او میدهیم تا او را از نظر روانی تحت تاثیر قرار بدهیم
2️⃣ نزدیک شدن با سوال (Question approach)
در این روش، جلسه با مشتری را با طرح سوالی چالشی آغاز میکنیم تا ذهن او را به موضوع بحثمان علاقهمند کنیم
3️⃣ نزدیک شدن با محصول (Product approach)
در این روش، قبل از شروع جلسه با مشتری، نمونهای از محصول را به او میدهیم تا بتواند آن را تست و ارزیابی کند. مبنای این روش آن است که وقتی مشتری محصولی را تست میکند، تا حدودی از نظر عاطفی به آن وابسته میشود
4️⃣ نزدیک شدن شبکهای (Network approach)
در این روش، در ابتدای جلسه با مشتری، نام تعدادی از مشتریان فعلیمان را که او میشناسد، میآوریم تا این برداشت ذهنی در مشتری شکل بگیرد که بیشتر کسانی که مثل من هستند، این محصول را خریدهاند
5️⃣ نزدیک شدن تجویزی (Prescriptive approach)
در این روش، جلسه با مشتری را با بیان بزرگترین مشکل او که به محصولمان مربوط است، آغاز میکنیم تا مشتری متوجه بشود که ما از مشکلاتش آگاه هستیم و راهکار حل آنها را میدانیم
6️⃣ نزدیک شدن دوستی فوری (Instant buddy approach)
در این روش، جلسه با مشتری را با یک شوخی راجع به خودمان یا محصولمان آغاز میکنیم. البته این روش برای زمانی مناسب است که قبل از جلسه حضوری، چند بار با مشتری مذاکره تلفنی انجام داده باشیم
@bazaryabimodern1987
💢راز موفقیت در فریلنسری
@bazaryabimodern1987
👈علاوه بر این، برای موفقیت بیشتر در فریلنسری باید به این موضوعات دقت کنیم:
1️⃣ابتدا باید به این سوال پاسخ بدهیم که چرا یک شرکت یا یک فرد باید به جای فریلنسرهای دیگر، ما را استخدام کند؟ اگر نتوانیم به این سوال به خوبی پاسخ بدهیم، احتمالا مشتریانمان هم نمیتوانند و در نتیجه، ما را استخدام نمیکنند یا اگر استخدام کنند، حاضر نمیشوند پول زیادی به ما بدهند
2️⃣چیزی که میتواند یک فریلنسر را از بقیه متمایز کند، کیفیت کار او، دلیل اهمیت کار او یا شیوه انجام کار توسط او است. پس هنگام معرفی خودتان همیشه روی این سه عامل تمرکز کنید: کیفیت کارتان، اهمیت کارتان برای مشتری و شیوه متفاوتی که در کارتان دارید
3️⃣پس از تعیین عاملی که شما را از بقیه فریلنسرها متمایز میکند، باید دنبال مشتری ایدهآلتان بگردید. برای موفقیت در این کار، باید دامنه جستجویتان را محدود کنید. اگر این کار را نکنید، آن گاه مجبور میشوید هر کاری برای هر مشتری انجام بدهید و به مرور ارزشتان کم و کمتر میشود
4️⃣از زبان، ابزارهای معرفی و شیوههای تبلیغاتی استفاده کنید که مشتریان هدفتان آنها را میفهمند و از آنها خوششان میآید
5️⃣تلاش کنید در مکانهای واقعی و مجازی باشید که مشتریان هدفتان در آنجا حضور دارند. برای مثال، اگر یک فیلمساز هستید و میخواهید شرکتهای بزرگ فعال در صنعت آب را جذب کنید، میتوانید ویدیویی کوتاه درباره شیوههای جبران کمآبی توسط مردم عادی بسازید و در شبکههای اجتماعی پخش کنید
6️⃣یادتان باشد قرار نیست فقط به ازای زمانی که برای انجام پروژه میگذارید، پول بگیرید. پس هنگام تعیین دستمزدتان به این فکر کنید که کارتان چقدر برای مشتریتان میارزد. مثلا یک طراح محصول فریلنسر برای تعیین دستمزدش باید به این موضوع فکر کند که کارش چه تاثیری روی سود مشتری میگذارد؟
7️⃣به گونهای قیمت کارتان را مشخص کنید که هزینههای انجام کار، هزینههای گذران زندگی و سودتان را شامل بشود
@bazaryabimodern1987
💢فروش راهکار
@bazaryabimodern1987
1️⃣ارائه راهكار براي افزايش منافع مشتري
به عنوان مثال، يكي از شركتهاي توليدكننده غذاي دام و طيور، از كارشناسان دامپروري براي كمك به دامداران براي افزايش 5 تا 10 درصدي وزن حيوانات شرکتهای مشتری استفاده ميكند
2️⃣ارائه راهكار براي كاهش ريسكهاي مشتري
به عنوان مثال، شركت آي.سي.آي، توليدكننده مواد منفجره معدني، روش حمل و نقل ايمن مواد منفجره را به مشتريانش آموزش ميدهد
3️⃣ارائه راهكار براي كاهش هزينههاي مشتري
به عنوان مثال، يكي از شركتهاي توليدكننده تجهيزات صنعتي، روشهاي بهينة خريد و انبارداري را به مشتريانش آموزش ميدهد
@bazaryabimodern1987
💢کشف رزومههای مشکوک
@bazaryabimodern1987
👈به نظرتان آیا تمام اطلاعاتی که در یک رزومه درج شدهاند، صحیح و واقعی هستند؟ احتمالا پاسخ شما هم مثل پاسخ من است: خیر
👈در حقیقت، متقاضیان باهوش و زرنگ میدانند که رزومهشان بهترین ابزار برای تبلیغ و بازاریابی آنهاست و سعی میکنند از آن به نحو مطلوبی استفاده کنند. درست مثل شرکتها که بعضی وقتها در تبلیغاتشان دروغ میگویند، متقاضیان یک شغل هم ممکن است این کار را در رزومهشان انجام بدهند
👈خیلی وقتها، داوطلبان استخدام در رزومهشان دروغ نمیگویند، بلکه اطلاعات شخصی و سوابق شغلیشان را طوری بازگو میکنند که بهتر از آن چه که هستند، به نظر برسند
👈به همین دلیل، ما به عنوان فردی که میخواهیم با داوطلبان مصاحبه و آنها را ارزیابی کنیم، باید گیرندههای قوی داشته باشیم و هر گونه اغراق و چربزبانی در رزومه و فرمهای استخدامی را تشخیص بدهیم
👈برای این منظور میتوانیم از این روشها کمک بگیریم:
⭕️وقتی داوطلب در فرم استخدامی مینویسد «حضورا توضیح میدهم» یعنی در پاسخ سوال ما میخواهد داستان پیچیدهای را سرهم کند که احتمالا بخش مهمی از آن غیرواقعی است
⭕️اگر عبارت «حقوق درخواستی» یا «آخرین حقوق دریافتی» سفید باقی مانده، یعنی احتمالا داوطلب انتظار بسیار بالاتری از حقوق قبلیاش دارد ولی نمیخواهد آن را بیان کند تا ببیند میتواند ما را حضورا متقاعد کند یا نه
⭕️بیپاسخ گذاشتن برخی سوالات فرم استخدامی، احتمالا بدین معناست که داوطلب میداند اگر به آنها پاسخ بدهد، شغل مدنظر را از دست میدهد
⭕️مشخص نکردن دقیق تاریخها در فرمهای استخدامی و رزومه، احتمالا به معنی تاریخ گذشته و به درد نخور بودن موضوع مدنظر است
⭕️وقتی بخشهایی از پاسخهای داوطلب یا رزومه او گنگ و نامفهوم به نظر میرسند، احتمالا مشکلی در آن قسمتها وجود دارد
⭕️وقتی داوطلب در فرم استخدامی و در پاسخ به سوالی مثل «هدف شما از کار در این شرکت چیست؟»، بیش از حد از شرکتمان تعریف میکند، یعنی میخواهد ما را فریب بدهد
⭕️اگر در قسمت «موفقیتهای قبلی»، فهرستی از وظایفش در شرکتهای قبلی را نوشته، یعنی موفقیت قابل توجه و در نتیجه، توانایی مهمی ندارد
@bazaryabimodern1987
💢چالشهای پیشروی بازاریابی
@bazaryabimodern1987
👈تحقیق ما از 220 مدیر بازاریابی شرکتهای بزرگ چندملیتی نشان میدهد بازاریابی با چالشهای اساسی زیر روبهرو است:
⚡️افزایش روزافزون رقابت به خصوص بین شرکتهای فیزیکی و شرکتهای مجازی؛ مثلا بین نمایندگیهای یک شرکت بیمه و وبسایتهای فروش بیمه
⚡️افزایش روزافزون جنگهای قیمتی به خصوص بین شرکتهای داخلی و شرکتهای چینی
⚡️افزایش روزافزون درخواست مشتریان برای گرفتن خدمات بیشتر و بهتر از شرکتها
⚡️افزایش روزافزون درخواست مشتریان برای ارتقاء کیفیت محصولات شرکتها
⚡️افزایش روزافزون ورود و معرفی محصولات جدید و خلاقانه توسط شرکتها و در نتیجه، افزایش سریع از مُد افتادن محصولات شرکتها
⚡️تغییر سریع نیازها و خواستههای مشتریان و در نتیجه سختتر شدن پیشبینی این موارد
⚡️افزایش روزافزون تفاوت بین بخشهای مختلف بازار و در نتیجه سختتر شدن انتخاب بازارهای هدف برای شرکت
⚡️ظهور مستمر بازارهای جدید و در نتیجه سختتر شدن کار شرکتها در پوشش همه بازارها
⚡️افزایش روزافزون قدرت شبکههای توزیع و در نتیجه افزایش قدرت چانهزنی آنها در مقابل شرکتها
⚡️افزایش روزافزون نگرانی مشتریان از تاثیرات شرکتها بر محیط زیست و در نتیجه افزایش فشار به آنها برای رعایت اصول بازاریابی سبز
⚡️افزایش قوانین و مقررات دولتی و سختتر شدن نظارت دولتها بر فعالیت شرکتها
⚡️ادغام کشورها در قالب اتحادیههای تجاری مثل اتحادیه اروپایی و سختتر شدن ورود به بازار این قبیل اتحادیهها
⚡️افزایش هزینههای تبلیغات و پروموشن با توجه به گسترده شدن شبکههای اجتماعی و در نتیجه، لزوم حضور شرکتها در شبکههای سنتی مثل تلویزیون و مجازی به صورت همزمان
@bazaryabimodern1987
💢متقاعدسازی به وسیله تمایز
@bazaryabimodern1987
👈ما در عصری زندگی میکنیم که همه به دنبال چیزهای بهتر، ارزانتر، سریعتر و آسانتر هستند. در حقیقت، مردم دوست دارند کارها و درخواستهایشان سریعتر، آسانتر و بهتر انجام شود
👈از اینرو شرکتهای پست تلاش میکنند بستههای پستیمان را سریعتر به مقصد برسانند؛ فستفودها تلاش میکنند سفارشمان را سریعتر تحویل بدهند؛ مشاوران کسب و کار تلاش میکنند ما را سریعتر ثروتمند کنند؛ و شبکههای اجتماعی تلاش میکنند حجم زیادی از اطلاعات را ظرف مدت کوتاهی در اختیارمان قرار بدهند
👈به همین دلیل است که میتوانیم به کمک ارائه راهحلهایی سریعتر، آسانتر و بهتر، نظر موافق دیگران، به خصوص مشتریانمان را جلب کنیم
👈چرا سریعتر؟ چون مردم دوست دارند همین حالا به نتیجه دلخواهشان برسند. چرا آسانتر؟ چون مردم تنبل هستند و حوصله انرژی صرف کردن و زحمت کشیدن را ندارند. چرا بهتر؟ چون مردم همیشه خودشان را مستحق چیزهای بهتر میدانند و تصور میکنند میشود هر کاری را بهتر از قبل انجام داد
👈در حقیقت، اگر این سه عامل، یعنی سریعتر، آسانتر و بهتر را با هم ترکیب کنیم، یکی از تاثیرگذارترین روشهای متقاعدسازی را شکل میدهیم و میتوانیم با آن هر مشتریای را متقاعد کنیم به جای رقبا از ما بخرد
👈برای مثال، این فروشنده فرضی را در نظر بگیرید که با مشتریاش تماس میگیرد و میگوید: به جای هفته بعد، سفارشتان را امروز عصر به شما تحویل میدهیم. ضمن این که سفارشتان را درب منزلتان تحویل میدهیم و دیگر لازم نیست به فروشگاه بیایید. در ضمن، مدت گارانتی این سفارشتان به جای 12 ماه، 18 ماه خواهد بود
👈این مثال، یک اصل مهم در متقاعدسازی را به ما یادآوری میکند: اصل حیرتآفرینی. این اصل به ما میگوید: اگر میخواهید مشتریانتان را متقاعد کنید، همیشه ادعاهای بزرگتری را مطرح و آن را اثبات کنید
@bazaryabimodern1987
🔴▪️5 روش که بازاریابی کسب و کار کوچک شما را بهتر میکند.
@bazaryabimodern1987
1⃣از رقبا یاد بگیرید.
وقتی که راههای جدیدی برای پیشرفت بازاریابی خود جست و جو میکنید، به رقبای خود نگاه کنید.
2⃣گواهی نامه بگیرید.
قبل از اینکه افراد چیزهایی را بخرند، اغلب بررسیهایی میکنند که اعتبار خرید آنها را تضمین کند.
3⃣رسانههای اجتماعی خود را به روز کنید.
بازاریابی رسانههای اجتماعی برای کسب و کار کوچک اهمیت دارد.
4⃣از فروشگاه خارج شوید.
برای مشتریان بالقوه مهم است که شما و کسب و کار شما را بشناسند، آنها باید شما را ببینند.
5⃣به یک متخصص تبدیل شوید.
میتوانید بازاریابی کسب و کار خود را به عنوان کارشناس محلی، ارتقا دهید.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️تکنیک بازاریابی و فروش
@bazaryabimodern1987
🔅تکنیک بومرنگ:
ترجمه یا تبدیل اعتراض مشتری به دلیلی برای خرید و انتخاب محصول است. مثلا مشتری به دلیل راکد بودن بازار از خرید محصول ما امتناع میکند در این شرایط ما میگویم که دقیقا به این خاطر که بازار راکد است این محصول را به شما معرفی میکنم چون تنها چیزی که الان فروش دارد محصول ما است.
@bazaryabimodern1987
💢مدل 3M در طراحی شعار برند
@bazaryabimodern1987
1️⃣معنادار (Meaningful) است
👈یک شعار خوب، رسانندۀ معنایی خاص به مشتریان هدف برند است. پس هنگام طراحی شعار برند باید به این قبیل سوالها پاسخ بدهیم: معنای برندمان برای مشتریان هدف آن چیست؟ چرا مشتریان هدف باید به این معنا توجه کند؟ یادمان باشد، اگر برند سازنده معنای مشخصی نیست، چرا باید مشتری آن را بخرد؟
👈یکی از بهترین نمونههای شعاربرند قوی متعلق به «سگا» ست. سگا از شعار «به مرحلۀ بعد خوش آمدید»، برای شعار برند بازیهای کامپیوتریاش استفاده میکند. این معنا بر اساس هدف همۀ علاقهمندان به بازیهای ویدئویی که رسیدن به مرحلۀ بعدی است، انتخاب شده و در نتیجه، کاملا برای همۀ طرفداران بازیهای ویدئویی ملموس است
2️⃣ترغیبگر (Motivating) است
👈شعار برند باید مشتری را ترغیب کند به جای برندهای رقیب، برند ما را بخرد. به بیان دیگر، شعار برند باید انگیزانندگی معطوف به عمل داشته باشد؛ یعنی شعار برند باید مشتریان هدف را به انجام یک کار مشخص ترغیب کند
👈اَپل نمونۀ موفقی از تمایز از رقبا به وسیله شعار برند است. شعار برند اَپل که «متفاوت بیاندیش» است، به طرز موفقی هم بیانگر فلسفۀ این شرکت برای تمایز از رقبایش است و هم البته جذبکنندۀ میلیونها اَپلبازی که همواره دوست داشتهاند خود را متفاوت بپندارند و نشان بدهند
3️⃣بهیادماندنی (Memorable) است
👈اگر شعار برندمان معنادار و ترغیبگر باشد، اما بهیادماندنی نه، آیا به فروش کمک میکند؟ اغلب خیر. به همین دلیل، شعار برند باید در خاطر مشتری بماند و درست هنگامی که مشتری ارادهای برای خرید کردن پیدا میکند، در ذهن او بدرخشد
👈برای مثال، شعار بیامو که «نهایت لذت رانندگی» است را در نظر بگیرید. این شعار هم معنادار است چون تمام ماشینبازها به دنبال لذت بردن از رانندگی هستند، هم ترغیبگر است چون افراد را تشویق میکند برای لذت بردن از رانندگی سراغ بیامو بروند و هم بهیادماندنی است، چون بسیار کوتاه طراحی شده و به راحتی در ذهنها حک میشود
@bazaryabimodern1987
💢همین الان هم خیلی عقب هستید
@bazaryabimodern1987
👈این شرایط را در نظر بگیرید: یکی از کارمندان بسیار موثر و حرفهایتان استعفاء داده و برای همین باید به صورت فوری دست به کار شوید تا برایش جانشین پیدا کنید
👈اگر شما هم مثل بسیاری از مدیران و شرکتهای دیگر، صبر کردید تا تقاضای استعفای کارمند کلیدیتان را دریافت کنید و بعد به فکر جانشین او بیافتید، قطعا گرفتار خواهید شد
👈برای این که گرفتار نشوید، یادتان باشد کارکنان شما، حتی وفادارترین آنها، همواره در جستجوی شغل بهتر هستند و به محض این که آن را پیدا کنند، استعفا میدهند و میروند
👈از این رو، همیشه باید آماده استعفای این دسته از کارمندانتان باشید و به تربیت یا پیدا کردن فرد جانشین برای آنها فکر کنید
👈در حقیقت، این یک اصل مهم در مدیریت است که همواره آماده باشید جای خالی کارکنانتان را پر کنید، چون قطعا نمیتوانید پس از استعفای یک کارمند کلیدی، جای خالی او را ظرف مدت کوتاهی با یک کارمند حرفهای دیگر پر کنید
👈برای این که از قافله جانشین کردن کارمندان حرفهایتان عقب نمانید، توصیههای زیر را جدی بگیرید:
1️⃣حتی زمانی که مشغول استخدام نیستید هم رزومه جمع کنید تا پروندهای از متقاضیان خوب و آماده به خدمت داشته باشید
2️⃣حتی وقتی فرصت شغلی خاصی ندارید هم به مصاحبه با داوطلبان ادامه بدهید. حتی اگر یک داوطلب بااستعداد پیدا کردید، او را به کار بگیرید و او را برای روز مبادا آماده کنید. حتی میتوانید با این افراد به صورت پارهوقت، خرید خدمت و پروژهای کار کنید
3️⃣در بین کارمندان تان به دنبال استعدادهای درخشانی باشید که میتوانند در آینده جایگزین مدیران فعلی تان بشوند. از الان روی تربیت و آموزش این استعدادها تمرکز کنید
4️⃣از مدیران تان بخواهید برای کارمندان کلیدیشان حداقل سه جانشین از داخل شرکتتان معرفی کنند و اصطلاحا در آب نمک قرار بدهند
5️⃣از شکار استعدادهای رقبا غافل نشوید. به عبارت دیگر، کارمندان کلیدی رقبایتان را بشناسید و با آنها ارتباط برقرار کنید
@bazaryabimodern1987
👈تعارض در مذاکره در سه شرایط زیر به وجود میآید:
@bazaryabimodern1987
1️⃣زمانی که انسانها احساس میکنند در مورد برخی از منابع کمیاب، با دیگران رقابت دارند. مثلا زمانی را در نظر بگیرید که با همسرتان بر سر این موضوع که امروز صبح، چه کسی با خودرو به محل کارش برود و چه کسی با مترو، بحث میکنید
2️⃣زمانی که اهداف انسانها با یکدیگر متضاد است. مثلا همسرتان میگوید برای تعطیلات سال جدید به شمال بروید و شما میگویید به جنوب بروید
3️⃣زمانی که فرایندهای مدنظر انسانها با یکدیگر متفاوت است. مثلا بحث و جدلتان با همسرتان در مورد شیوه تربیت فرزندتان را به خاطر بیاورید
👈بر این اساس، مذاکره با کسانی که دوستشان داریم، بسیار متفاوت از یک مذاکره تجاری است، چون اصولا در مذاکره تجاری، یک نوع منفعت به دست میآوریم ولی در مذاکره با افرادی که دوستشان داریم، باید تعارض ناشی از کمبود منابع، اهداف متضاد یا فرایندهای متفاوت را حل و فصل کنیم
👈بدیهی است که در چنین شرایطی، یا خودمان باید از مواضعمان کوتاه بیاییم یا طرف مقابلمان را راضی کنیم از منافعش کوتاه بیاید. در هر دو صورت، یکی از طرفین احساس میکند مذاکره را باخته است
@bazaryabimodern1987
💢اصل بیطرفی در متقاعدسازی
@bazaryabimodern1987
👈فرض کنید دارید با فرد دیگری راجع به یک موضوع مهم بحث میکنید و هر کدام از شما سعی میکند دیگری را قانع کند
👈اگر هر دوی شما به مساله به صورت جانبدارانه نگاه کند و فقط منافع و خواستههای خودش را در نظر بگیرد، چه اتفاقی میافتد؟
👈واضح است که شما دو نفر، با این که درباره یک مساله واحد گفتگو میکنید، ولی چون فقط منافع و دیدگاه خودتان را در نظر میگیرید، انگار در مورد دو مساله متفاوت بحث میکنید
👈در حقیقت، تا زمانی که هنگام بحث و گفتگو با طرف مقابلتان، هر کدام از شما تنها به منافع و خواستههای خودش توجه کند و مساله را از زاویه دید خودش ببیند، بسیار بعید است بتوانید یکدیگر را متقاعد کنید و به توافق برسید
👈به همین دلیل است که برای متقاعد کردن دیگران و رسیدن به توافق با آنها، باید نگاه بیطرفانه را جایگزین نگاه جانبدارانه کنید و حتی از طرف مقابلتان هم بخواهید این کار را انجام بدهد
👈اما حتما میپرسید چگونه میتوانید این کار را انجام بدهید و به یک نگاه بیطرفانه برسید؟ برای این منظور میتوانید از این روشها کمک بگیرید
1️⃣با مساله مدنظرتان احساسی برخورد نکنید بلکه تلاش کنید منطق و استدلال را جایگزین احساسات کنید
2️⃣وقایع مختلف را آن گونه که هستند، ببینید، نه آن طور که به نفع شماست
3️⃣حقایق را بدون تعصب و با چشمان باز بپذیرید و در مقابل آنها مقاومت نکنید
4️⃣بیطرف باشید و صرفا به منافع خودتان اهمیت ندهید
5️⃣خودتان را جای طرف مقابل بگذارید و سعی کنید او و خواستههایش را درک کنید
6️⃣با صبر و حوصله، زوایای مختلف مساله مدنظرتان را بررسی کنید
7️⃣هیچ وقت طرف مقابلتان را به بیمنطقی یا صفتهای نامطلوب دیگر متهم و محکوم نکنید بلکه صرفا از او بخواهید منطقی رفتار کند
8️⃣هیچ وقت نگاه هلیکوپتری نداشته باشید، به این معنا که به طرف مقابلتان از بالا به پایین نگاه کنید و نظرات او را کم اهمیت و بیمنطق بدانید
@bazaryabimodern1987
🔴▪️یکی از اصول سخنرانی عالی، درک مخاطب است. برای این کار باید ویژگیهای زیر را در مخاطب خود در نظر بگیرید:
@bazaryabimodern1987
1⃣مشخصات: مخاطبان چه کسانی هستند؟ چه عامل مشترکی آنها را دور هم جمع کرده است؟
2⃣نیازها: چرا در این ارائه شرکت کردهاند؟ پس از ارائهی شما، آنها باید چه چیزی بدانند؟
3⃣خواستهها: از ارائه چه میخواهند؟ آیا هدفشان افزایش دانش، یادگیری موضوعی خاص یا سرگرمی است؟ چطور میتوانید پیام خود را با علایق آنها مرتبط سازید؟
4⃣انتظارات: در مورد محتوا و مدت ارائه چه انتظاری دارند؟
5⃣دانش کنونی: تا چه حد توضیحات باید فراهم کنید؟ چه پیشفرضهایی میتوانید داشته باشید؟
🔹تنها زمانی میتوانید محتوای مطلوبی آماده کنید که مخاطبتان را بهخوبی بشناسید. اگر از این مرحله سرسری بگذرید، ممکن است ارائهای با محتوای غنی اما بیارتباط داشته باشید.
@bazaryabimodern1987
💢شش نوع ریسک در تصمیمگیری خرید
@bazaryabimodern1987
1️⃣ریسک عملیاتی
مشتری همیشه نگران این موضوع است که آیا محصولی که میخرم، طبق وعده فروشنده عمل خواهد کرد؟ آیا همان کیفیتی را دارد که فروشنده وعده داده است؟
2️⃣ریسک فیزیکی
مشتری معمولا نگران شرایط فیزیکی است که باید برای مراقبت از محصول فراهم کند. مثلا خریدار یک تلویزیون را در نظر بگیرید که نگران است نکند تلویزیون را در معرض حرارت قرار بدهم و خراب بشود و در نتیجه، نتوانم از گارانتی آن استفاده کنم
3️⃣ریسک مالی
همه مشتریان نگران این هستند که آیا محصولی که میخواهند بخرند، ارزش پولی که بابت آن میپردازند را دارد؟
4️⃣ریسک اجتماعی
برخی از مشتریان، به ویژه اگر بخواهند محصولی بخرند که بقیه هم متوجه آن میشوند، نگران این موضوع هستند که آیا خرید این محصول بعدا باعث خجالت و سرافکندگیشان جلوی بقیه نمیشود؟ مثلا آیا رییس شرکت به او نمیگوید که این چه محصولی است که خریدهای؟
5️⃣ریسک روانی
بسیاری از مشتریان مرتب نگران این موضوع هستند که آیا محصول واقعا به دردشان میخورد؟ یا فروشنده میخواهد از عدم اطلاع و ناآگاهی آنها سوءاستفاده کند و محصولی را به آنها بفروشد که به دردشان نمیخورد؟
6️⃣ریسک زمانی
بیشتر مشتریان نگران بدقولی و بدعهدی فروشندگان و شرکتها هستند و همیشه به این موضوع فکر میکنند که اگر فروشنده یا شرکت مربوطه، سفارش را سر زمان مقرر تحویل ندهد، چه کاری میتوانند انجام بدهند؟
@bazaryabimodern1987
💢از مشتریتان بخواهید شما را به بقیه معرفی کند
@bazaryabimodern1987
👈فروشندگان مبتدی تصور میکنند بهتر است خودشان دنبال مشتری جدید بگردند تا این که از مشتریان فعلیشان بخواهند آنها را به دوستانشان معرفی کنند
👈اما در مقابل، فروشندگان حرفهای به خوبی میدانند که معرفی مشتری جدید توسط مشتری فعلی، سادهترین، کم استرسترین، کم هزینهترین و سریعترین روش برای مشترییابی است. برای همین، هیچ وقت از این که از مشتری فعلیشان بخواهند تا به آنها مشتری جدید معرفی کند، خجالت نمیکشند
👈از طرف دیگر، فروشندگان حرفهای به این نکتۀ مهم هم دقت میکنند که صرفاً نباید از مشتری فعلیشان بخواهند تا آنها را به بقیه معرفی کنند، بلکه میتوانند از فروشندگان شرکتهای غیررقیب، شرکتهای تامینکنندۀ مواد اولیۀ شرکت و حتی دوستان، اقوام و همسایهها هم بخواهند تا آنها را به دیگران معرفی کنند
👈اشتباه دیگری که فروشندگان مبتدی مرتکب میشوند این است که زمان مناسبی را برای درخواست از مشتری فعلی برای معرفیشان به دیگران انتخاب نمیکنند. مثلاً وقتی سفارش مشتری هنوز به او تحویل نشده، از او میخواهند شرکت را به بقیه معرفی کنند
👈در صورتی که بهترین زمان برای درخواست از مشتری فعلی برای معرفی ما به دیگران، وقتی است که مطمئن میشویم مشتری فعلی از ما کاملاً راضی است و حاضر است بابت زحماتی که برای او کشیدهایم، ما را به دیگران معرفی کند
@bazaryabimodern1987
💢محصولتان را متناسبسازی کنید
@bazaryabimodern1987
👈یکی از اصول بازاریابی این است که باید محصولاتمان را مطابق با نیازهای مشتریانمان، تغییر بدهیم. به همین دلیل است که بخشبندی بازار و سپس متناسبسازی محصول با هر بخش از بازار، مهمترین اصل در بازاریابی پیشرفته به حساب میآید
👈با این حال، در بسیاری از مواقع میتوان از این هم فراتر رفت و محصول را بر اساس نیازها و خواستههای دقیق یک مشتری، شخصیسازی کرد
👈برای مثال، دو شرکت مختلف را در نظر بگیرید که یکی از آنها کت و شلوارهایی برای افراد بسیار چاق تولید میکند و دیگری، یک دست کت و شلوار کاملا سفارشی را با قیمتی بسیار مناسب برای مشتریانش آماده میکند
👈هر دوی این شرکتها تلاش میکنند با متناسبسازی محصولشان، یکی برای یک بخش از بازار و دیگری برای هر مشتری، خودشان را از رقبایشان متمایز کنند
👈این اصل به ظاهر ساده ولی به شدت مهم، اصلی بود که مایکل دِل، بنیانگذار شرکت کامپیوتری دِل آن را در نظر گرفت و توانست شرکتش را به یکی از بزرگترین شرکتهای دنیا تبدیل کند و رقبایی مثل آیبیاِم را پشتسر بگذارد
👈در حقیقت، مایکل دِل که در آن زمان یک دانشجوی 19 ساله بود، متوجه شد میتواند کامپیوترهای شخصیسازی شده را به صورت مستقیم و از طریق فروش تلفنی عرضه کند
👈روش کار دِل به این صورت بود که مشتریان با شرکت تماس میگرفتند، نیازشان را بازگو میکردند، شرکت به آنها برای انتخاب بهترین کامپیوتر مشاوره میداد و سپس کامپیوتر مدنظر مشتری را تولید میکرد و به او تحویل میداد
👈جالب است بدانید دِل تا امروز هم همین شیوه کار را ادامه داده و در کنار فروش انبوه، هنوز هم فروش کامپیوترهای شخصیسازی شده را دارد با این تفاوت که مشتریان میتوانند کامپیوتر مدنظرشان را به صورت تلفنی، اینترنتی و پستی سفارش بدهند
@bazaryabimodern1987
💢نقش خدمات در برندینگ
@bazaryabimodern1987
👈خدمات مشتریان به نحوی حیاتی روی برند ما اثر میگذارد زیرا برند در یک ارتباط تنگاتنگ با هر مشتری حیات مییابد
👈در حقیقت، تعاملاتی مثل مرجوع کردن کالا با جر و بحث، تاخیرهای طولانی در پاسخگویی به مشتری، دست به سر کردن مشتری، کارمندان بیدقت و بد خلق همه عواملی هستند که میتوانند نسبت به برندمان احساس بدی بهوجود بیاورند و آن را نابود کنند
👈گاهی این تعاملات درست وقتی پیش میآیند که مشتری مشغول بررسی و انتخاب برندمان یا مشغول حل یک مشکل مثل مرجوع کردن کالاست. در نتیجه، انجام درست این قبیل تعاملات در بسیاری موارد آخرین تماس مشتری با ما پیش از خرید دوباره است و نقش مهمی در وفاداری مشتری به برندمان دارد
👈اما مشکل بزرگتر اینجاست که بسیاری از شرکتها به این قبیل تعاملات خدماتمحور توجه نمیکنند چون به اشتباه تصور میکنند این قبیل خدمات ربطی به برندسازی ندارد، بلکه یک برند با کمک تبلیغات و کمپینهای جذاب ساخته میشود
👈اما در مقابل، شرکتهای حرفهای به خوبی میدانند که این قبیل تعاملات خدماتی است که برند را میسازد و اگر این تعاملات را به خوبی مدیریت نکنند، تمام تلاش و هزینهشان در تبلیغات و کمپینها به باد میرود
👈برای مثال، آویس که از قویترین برندهای کرایه خودرو است را در نظر بگیرید. وقتی به این شرکت سر میزنید، در آنجا با مردان و زنان بسیار خوشپوش و مودبی مواجه میشوید. تقاضا و درخواست شما با دقت و ادب بسیاری بررسی و پاسخ داده میشود. در نتیجه، شما با احساسی خوب از انتخابتان و احساسی خوب نسبت به برند آویس، شعبه آن را ترک میکنید
👈آویس برای ایجاد این فرهنگ خدماتی در شرکتش، به این صورت کار میکند که همه کارمندان تازه استخدام شده، کارشان را از شستن خودرو و تحویل آن به مشتری آغاز میکنند تا از همان ابتدا متوجه شوند که تحویل یک خودروی تمیز به مشتری و رعایت ادب در این کار است که برند آویس را میسازد، نه هیچ چیز دیگری
@bazaryabimodern1987
💢دلایل اصلی شکست در خاتمه فروش
@bazaryabimodern1987
👈یک لحظه کاملا پر رمز و راز در فروش وجود دارد و آن زمانی است که فروشنده بالاخره از مشتری میخواهد که محصول پیشنهادی را بخرد تا فروش اتفاق بیافتد. ما به این لحظه اصطلاحا خاتمه فروش میگوییم
👈در حقیقت، بدون خاتمه فروش، هیچ فروشی وجود نخواهد داشت و به همین دلیل، توانایی فروشنده برای خاتمه فروش، مهمترین قسمت کار او را تشکیل میدهد
👈برای افزایش مهارتمان در خاتمه فروش، ابتدا باید به این سوال مهم پاسخ بدهیم: اصلیترین دلیل از دست دادن فروش چیست؟ در پاسخ باید بگویم، درخواست نکردن از مشتری برای خرید، دلیل اصلی شکست ما در خاتمه فروش است
👈در حقیقت، ممکن است محصولی عالی داشته باشیم که مشتری هم به آن نیاز دارد و ما هم آن را به خوبی معرفی کردهایم، اما هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، مگر این که از خریدار بخواهیم تا از ما بخرد
👈با در نظر گرفتن این واقعیت، حالا باید به این سوال پاسخ بدهیم که چرا فروشندگان غالبا از مشتری نمیخواهند که بخرد تا فروش خاتمه پیدا کند؟ چون:
⭕️بیشتر فروشندگان اعتماد به نفس کافی ندارند
⭕️بسیاری از فروشندگان به اندازه کافی به محصولشان مطمئن نیستند
⭕️اکثر فروشندگان از «نه» شنیدن از مشتری و شکست خوردن میترسند
⭕️بیشتر فروشندگان تمایلی به شنیدن مخالفتهای مشتری و پاسخگویی به آنها ندارند
⭕️عمده فروشندگان به اشتباه تصور میکنند درخواست از مشتری برای خریدن، یک رفتار تهاجمی و نامطلوب است که به رابطهشان با مشتری صدمه میزند
⭕️بسیاری از فروشندگان نمیدانند چه زمانی باید از مشتری بخواهند خرید کند و فروش را خاتمه بدهند
⭕️بسیاری از فروشندگان با شیوهها و تکنیکهای خاتمه فروش آشنا نیستند
@bazaryabimodern1987
💢4 روش حل تعارض در مذاکره
@bazaryabimodern1987
👈بروز تعارض در هر مذاکرهای یک امر کاملا رایج و طبیعی است. به همین دلیل، مذاکرهکنندگان حرفهای مهارت بالایی در این دو مورد دارند:
1️⃣انواع تعارضات را به راحتی میشناسند
2️⃣مهارت کافی برای حل تعارض دارند
👈به طور کلی، ممکن است در یک مذاکره چهار نوع تعارض به وجود آید:
1️⃣تعارض واقعی
زمانی است که بین طرفین مذاکره تعارض وجود دارد و طرفین نیز از وجود آن باخبرند
2️⃣تعارض اشتباه
زمانی است که در واقعیت تضاد منافعی بین طرفین مذاکره وجود ندارد، اما آنها احساس میکنند چنین تضادی وجود دارد
3️⃣تعارض پنهان
زمانی شکل میگیرد که تضادی میان منافع طرفین وجود دارد، اما از وجود چنین تعارضی آگاه نیستند یا آن را دست کم میگیرند
4️⃣تعارض هماهنگی
زمانی است که در حال حاضر تضادی بین منافع طرفین وجود ندارد ولی به مرور زمان و به دلیل کاهش تعامل و هماهنگی بین طرفین، این تضاد به وجود میآید
👈کارول راسبولت (Carol Rusbult) معتقد است برای حل تعارضاتی که در طول مذاکره به وجود میآید، میتوانیم از این چهار رویکرد استفاده کنیم:
1️⃣رویکرد ترک رابطه
در این رویکرد، از رابطهمان با طرف مقابل صرفنظر میکنیم و در پی فرصتهای تازه میرویم یا شیوهای غیر از مذاکره در پیش میگیریم. برای مثال، فرض کنید نمیتوانیم سر زمان تحویل با مشتری به توافق برسیم. در نتیجه، تصمیم میگیریم مذاکره با او را متوقف کنیم و با یک مشتری دیگر مذاکره کنیم یا او را تهدید کنیم اگر با زمان پیشنهادی ما موافقت نکند، تمام تخفیفهایی که به او دادهایم را کنسل میکنیم
2️⃣رویکرد وفاداری
در این رویکرد، تلاش میکنیم رابطهمان با طرف مقابل را حفظ کنیم و در نتیجه، برای حل تعارض به وجود آمده، با تساهل برخورد میکنیم. به عبارت دیگر، خواستههای طرف مقابل را میپذیریم و در مقابل او کوتاه میآییم یا از خواسته خودمان صرفنظر میکنیم. برای مثال، به مشتری فوقالذکر میگوییم اگر با تاریخ پیشنهادی ما موافقت کند، ما هم در تاریخ چکهایی که باید بدهد، کوتاه میآییم
3️⃣رویکرد صرفنظر کردن
در این رویکرد، مذاکره با طرف مقابل را متوقف میکنیم ولی سراغ گزینههای دیگر یا شیوههای تهدیدآمیز نمیرویم. برای مثال، مذاکره با مشتری درباره تاریخ تحویل را متوقف میکنیم ولی سراغ مشتری دیگری نمیرویم و آن مشتری را هم تهدید نمیکنیم. این رویکرد زمانی موثر واقع میشود که تصور کنیم گذشت زمان، روی طرف مقابل فشار میآورد و در نهایت او را مجبور به پذیرش خواستههای ما میکند
4️⃣رویکرد به زبان آوردن
در این رویکرد، تلاش میکنیم با طرف مقابل درباره تعارض به وجود آمده گفتگو و چانهزنی کنیم. در حقیقت، تلاش میکنیم با تشریح وضعیتی که وجود دارد، طرف مقابل را قانع کنیم پیشنهادمان را بپذیرد. برای مثال، شرایط کارخانهمان را برای مشتری توضیح میدهیم و تلاش میکنیم او را متقاعد کنیم نمیتوانیم در تاریخ مدنظرش، سفارش او را تحویل بدهیم چون با این کار، کیفیت محصول کاهش مییابد
@bazaryabimodern1987
🔴▪️چطور سؤالهای بهتری بپرسیم؟
@bazaryabimodern1987
⭕️ با طرح سؤال درست در موقعیت مناسب میتوانید مهارت های ارتباطی خود را بهبود بخشید.
✳️سؤالات بسته و باز: سؤال بسته معمولا با جواب کوتاه و یا تک کلمهای پاسخ داده میشوند و سؤالات باز که معمولا با چه، چرا و چگونه آغاز میشوند، جوابهای طولانیتری دارند.
✳️سؤالات مخروطی: این تکنیک با سؤالات کلی شروع شده و به سمت مشخصی هدایت میشود و در هر مرحله جزئیات بیشتر و بیشتری پرسیده میشود.
✳️سؤالات کاوشی: روشی دیگر برای رسیدن به جزئیات بیشتر استفاده از سؤالات کاوشی است. گاهی اوقات این کار به سادگیِ درخواست یک مثال برای شفافسازی مطلبی است که برایتان تعریف کردهاند.
✳️سؤالات هدایتکننده: سؤالات هدایتکننده سعی دارند تا پاسخدهنده را به سمت چیزی که در ذهن شما میگذرد هدایت کنند.
✳️سؤالات بدیهی: سؤالات بدیهی در حقیقت اصلا سؤال به حساب نمیآیند، زیرا نیاز به پاسخ ندارند. آنها جملات تأییدی هستند که با آهنگ پرسشی ادا میشوند.
@bazaryabimodern1987
🔴برند شخصی
@bazaryabimodern1987
🔴▪️اگر میخواهید برند شخصیتان را بزرگ کنید، ابتدا روی محتوا و سوادتان کار کنید، سپس روی توان ارتباطات بین فردی کار کنید.
🔅مواردی چون توان مذاکره، مهارت کلامی، مهارت گوش دادن، مدیریت نگاه، مهارتهای غیر کلامی، ظاهر مناسب، بهره گیری از رسانهها خصوصا فضای مجازی و... از این موارد هستند.
🔺حالا باید فلسفه حضور را جدی بگیرید و در مجامع، انجمنها، اتحادیهها، مطبوعات و... حضور فعال داشته باشید.
🔻گرانترین الماس جهان هم تا در ویترین مناسب قرار نگیرد دیده نمیشود.
@bazaryabimodern1987
💢هزینههای استرس کاری
@bazaryabimodern1987
👈همه ما میدانیم استرس یک عامل مخرب است که باعث میشود شبها خوابمان نبرد. ولی هزینههای استرس صرفا به خود فرد محدود نمیشود بلکه روی همه چیز اثر میگذارد، حتی روی اقتصاد جهانی
👈طبق برخی آمارها، فقط در آمریکا، هزینه اشتباهات کاری ناشی از استرس شغلی سالانه بیش از 300 میلیارد دلار هزینه روی دست شرکتها میگذارد
👈از طرف دیگر، استرس شغلی روی بهرهوری، سلامت فردی و انگیزه شغلی کارمندان و حتی آسیبها و بیمارهای ناشی از کار هم اثر میگذارد. و بدتر از آن، استرس باعث میشود فرد نتواند از تمام تواناییها و هوش خودش استفاده کند. به همین دلیل است که استرس شغلی، بدترین نوع استرس به حساب میآید
👈زمانی که هزینه این قبیل موارد را به هزینه اشتباهات کاری اضافه میکنیم، متوجه میشویم که در آمریکا، استرس شغلی سالانه بیش از 2 هزار و 200 میلیارد دلار هزینه میتراشد که معادل 12 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است
👈نکته بدتر این که هزینههای ناشی از استرس شغلی سالانه نزدیک به هفت درصد افزایش مییابد که بیش از سه برابر رشد اقتصادی آمریکاست. این یعنی استرس شغلی یکی از عوامل اصلی کاهش رشد اقتصادی هم به حساب میآید
👈از طرف دیگر، استرس شغلی یک چرخه فزاینده است یعنی استرس باعث ایجاد استرس میشود و این چرخه مرتب تکرار میشود
👈برای مثال، یک خانم پرستار را در نظر بگیرید که در یک محیط پراسترس کار میکند و زمان کافی برای پخت غذا ندارد. در نتیجه مجبور است مرتب از غذاهای آماده استفاده کند و در نتیجه، فرزند این خانم بعد از مدتی دچار بیماریهایی مانند چاقی و حتی دیابت میشود
👈این خانم برای درمان بیماری فرزندش، دچار استرس میشود و این استرس به استرس کاریاش افزوده میشود. در حقیقت، این خانم بعد از مدتی دچار سه نوع استرس میشود: استرس شغلی، استرس ناشی از بیماری فرزندش و استرس ناشی از تامین هزینههای درمان او
👈وقتی این سه نوع استرس با هم ترکیب میشوند، قطعا قدرت بیشتری پیدا میکنند و روی زندگی فردی و کاری این فرد اثر میگذارند و مثلا باعث میشوند او در محل کارش خطاهای بیشتری را مرتکب بشود
👈به همین دلیل است که شرکتهای حرفهای معتقدند همان طور که باید روی توسعه فناوری و محصول جدید سرمایهگذاری کنند، باید روی کاهش استرس کارمندانشان هم سرمایهگذاری کنند
@Bazaryabimodern1987
💢پیگیری کنید تا برنده شوید
@bazaryabimodern1987
👈فروشندگان مبتدی معمولاً وقتی از مشتری «نه» میشنوند، دیگر با آن مشتری تماس نمیگیرند و موضوع فروش محصول به او را پیگیری نمیکنند
👈اما فروشندگان حرفهای به خوبی میدانند که تقریباً هیچ مشتریای برای بار اول به ما «بله» نمیگوید. به همین دلیل، موفقیت در فروش منوط به پیگیری اصولی از مشتریانی است که در اولین مذاکره به ما «نه» گفتهاند یا حداقل «بله» نگفتهاند
👈تجربۀ طولانی من در فروش نشان میدهد که اگر به این دو سوال مهم به درستی پاسخ بدهیم، احتمال موفقیتمان در فروش به شدت افزایش مییابد
1️⃣با توجه به مذاکرهای که با مشتریان مختلف کردهایم، کدام مشتریان به احتمال زیاد بعد از تماس و مذاکره مجدد از ما میخرند؟
2️⃣در تماس مجدد و پیگیری از مشتری، چه چیزی باید به او بگوییم تا بدون این که تصور کند به فروش به او نیاز داریم، متقاعد بشود از ما بخرد؟
👈برای پیگیری مجدد از مشتری میتوانیم از این روشها کمک بگیریم:
1️⃣هیچ وقت از مشتری سوال بسته نپرسیم. مثلاً از مشتری نپرسیم: «آیا تصمیمتان را گرفتهاید؟». به جای این سوال بهتر است از مشتری بپرسیم: «کجای فرایند تصمیمگیری هستید و فکر میکنید چه زمانی تصمیم نهاییتان را بگیرید؟»
2️⃣هیچ از مشتری نپرسیم که آیا اطلاعات یا پیشنهاد ارسالیمان را دریافت کرده است یا نه. به جای این کار از او بپرسیم: «نظرتان راجع به پیشنهادی که برایتان ارسال کردم چیست؟»
3️⃣هیچ وقت از مشتری نپرسیم «چه زمانی میتوانیم مجدداً یکدیگر را ملاقات کنیم؟»، بلکه از او بپرسیم «پیشنهاد میکنم دوشنبۀ آینده یکدیگر را ملاقات کنیم و دربارۀ جزئیات قرارداد گفتگو کنیم»
@bazaryabimodern1987
📌 کارکنان را با اعداد و ارقام مقایسه نکنید
@bazaryabimodern1987
🔸امروزه بسیاری از سیستمهای متداول سنجش عملکرد و همچنین سیستمهای پاداش بهگونهای طراحی شدهاند که بدترین اثر را بر کارکنان میگذارند و به جای اینکه آنها را تشویق کنند تا موضوعات مثبت را در شغل خود کشف کنند و رویههای مطلوب را ادامه دهند، آنها را به تمرکز روی دستاوردهای کوتاهمدت و رضایتمندی سطحی وادار میکنند.
🔸متاسفانه بسیاری از سازمانها و شرکتها، مشوقها و محرکهای خود را حول محور اهداف عددی مانند آمار فروش و سود شکل میدهند.
بهعنوان مثال، ملاک اصلی سنجش عملکرد فروشندگان و نمایندگیهای شرکتها صرفا کمیت فروش است و ملاک سنجش کارگزاران بخش اجرا، تعداد پروژههای خاتمه با کمترین هزینه است.
🔸اگرچه، معیارهای کمی و اعداد و ارقام به نوبه خود دارای اهمیت بوده و در ارزیابیها باید به آنها توجه داشت، اما از این واقعیت هم نباید غافل بود که توجه انحصاری به آمار و ارقام و ملاک قراردادن آنها برای سنجش عملکرد کارکنان موجب میشود تعادل فکری و کاری کارکنان برهم خورده و آنها را به سمت کارکردن برای کسب آمار مطلوب سوق خواهد داد و آنچه در این میان قربانی خواهد شد چیزی نیست مگر اهداف بلندمدت، آرمانها و روحیه کاری تیمی.
🔸یکی از علل بیتوجهی سازمانها به آرمانها و ارزشهای سازمانی و تیمی این است که این شاخصها به سختی قابل سنجش و اندازهگیری بوده و به همین دلیل هم هست که ارزیابیکنندگان معمولا بهدنبال ارزیابی شاخصهای کمی و کوتاهمدت میروند و در نتیجه عموم کارمندان را به سمت عملکرد و رفتار دیتامحور و تکبعدی سوق میدهند.
🔸تداوم یافتن این وضعیت بیتعادل و تکبعدی از بسیاری جهات برای سازمان مثل سم مهلکی است که هم به کارکنان و هم به کلیت سازمان ضربه میزند، آن هم به دلایل متعددی که سه مورد از مهمترین آنها به شرح زیر هستند:
▪️از بین بردن کارتیمی
همه تیمهای کاری باید تشویق شوند تا اهداف سازمانی و خواستههای مشتریان را به منافع فردی ترجیح دهند و این همان چیزی است که بهواسطه سنجش کمیت محور دچار آسیب جدی و موجب میشود تا هر کدام از اعضای تیمهای کاری به فکر کسب نتایج فردی کوتاهمدت و کمیت محور باشند.
▪️از دست دادن استعدادهای برتر
اغلب کارکنان بااستعداد سازمانها کسانی هستند که برای کار معنادار ارزش زیادی قائل هستند و چنین آرمانهایی با فاکتورهای کوتاهمدت و نتایج کمّی همخوانی چندانی ندارد. در نتیجهی تداوم چنین وضعیتی است که برای ترک سازمان و انتقال به جایی که امکان کار معنادار در آن فراهم باشد، مصمم خواهند شد.
▪️آسیبدیدن اعتبار و آبروی شرکت
وجود عدم توازن در سازمانها و توجه بیش از حد آنها بر اهداف کوتاهمدت و کسب آمار مطلوب بدون توجه به معنا و روابط انسانی کار میتواند موجب بر بادرفتن اعتبار آن سازمانها شود چرا که در عصر دیجیتال هیچ چیز پنهان نمیماند.
🔸در حالت ایدهآل، شرکتها و سازمانها باید از همان مرحله استخدام و گزینش نیروهای خود نسبت به ایجاد تعادل دیتا و معنا اقدام و کسانی را جذب کنند که فقط به فکر اهداف کوتاهمدت یا منفعتهای زودگذر نباشند و همیشه گوشه چشمی به معنویات و کار معنادار داشته باشند.
بهتر است در جریان مصاحبه برای جذب نیروهای جدید دو سوال اساسی مطرح شود:
▪️فکر میکنید چند درصد از همکارانتان معتقدند که شما به آنها کمک خواهید کرد تا رشد کرده و به موفقیتهای بزرگ برسند؟
▪️فکر میکنید آیا روسا یا همکاران سابق شما دوست دارند دوباره با شما کار کنند؟
🔸به هر حال، پاسخهایی که به این سوالات داده میشود، مشخص می کند شرکتها درحال جذب چه افرادی با چه اولویتها و نگرشهایی هستند و اگر قرار است افرادی با روحیه کار تیمی و معناگرا در شرکت جذب شوند، باید به جای تاکید بر دستاوردهای کمی و کوتاهمدت، بر عملکرد بلندمدت و تاثیرگذاری این افراد بر تحقق آرمانهای شرکت تمرکز کرد و آنها را ملاک ارزیابی قرار داد.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️قانون 70/30 در مذاکره و فروش
@bazaryabimodern1987
⭕️عمولاً فروشندهها خیلی حرف میزنند. اما فروشندهی خوب، سؤالهای خوب و گزیده میپرسد.
❇️شما باید به عنوان یک فروشنده، ۷۰ درصد (70%) گوش کنید و ۳۰ درصد (30%) سوال کنید. کار شما فقط کمک به مشتری است. تنها فروشندههای ضعیف هستند که زود قیمت میدهند. در یک گفتوگوی خوب، مشتری خودش قیمت را میپرسد.
❇️در قانون 70/30 شما ابتدا باید محصولات خود را بطور کامل به مشتری معرفی نمایید و وقتی مشتری با رفتارش به شما « نه » میگوید، فروش را متوقف نکنید و جبهه گیری نکنید. در واقع مشتری شما را دعوت می کند به اینکه اطلاعات بیشتری درباره محصولات در اختیارش بگذارید.
@bazaryabimodern1987
⭕️▪️۵ ترفند کلیدی برای افزایش نرخ کلیک در تبلیغات کلیکی (PPC)
@bazaryabimodern1987
نرخ کلیک (CTR) یکی از مهمترین معیارهای موفقیت تبلیغات کلیکی است. شاخص CTR بیانگر آن است که چند درصد از افرادی که تبلیغ شما را میبینند، روی آن کلیک میکنند. بنابراین هرچه CTR بالاتر باشد، به معنای آن خواهد بود که تبلیغ شما جذابتر و مرتبطتر بوده است.
در اینجا ۵ روش برای افزایش نرخ کلیک در تبلیغات کلیکی آورده شده است:
۱. انتخاب کلمات کلیدی مناسب
کلمات کلیدی مناسب، کلماتی هستند که کاربران هدف شما برای جستجوی محصولات یا خدمات شما استفاده میکنند. برای اینکار مناسبترین راه این است که خودتان را به جای آنها بگذارید یا از چند نفر از آنها سوال کنید که برای جستجوی خدمات شما چه کلمات کلیدی را ترجیح میدهند.
۲. عنوان و توضیحات جذاب
عنوان و توضیحات تبلیغ شما، اولین چیزی است که کاربران میبینند و اگر خودمانی بگوییم کار طعمه سر قلاب برای ماهیگیری را دارند. بنابراین، باید جذاب و گیرا باشند تا توجه کاربران را به خود جلب کنند. ضمنا از استفاده از کلمات کلیدی در عنوان و توضیحات نیز غافل نشوید.
۳. استفاده از تصاویر و ویدیو
تصاویر و ویدیو میتوانند به جذابتر شدن تبلیغ شما کمک کنند. بسیاری از شبکههای تبلیغات کلیکی حتی آنها که در ایران رایجتر هستند (مثل مدیا.اد یا یکتانت)، از گزینه تصویر، انیمیشن یا ویدیو پشتیبانی میکنند.
۴. هدفگذاری مخاطبان
طبیعی است که از بین تمام گروههای مخاطبان، خدمت یا محصول شما برای برخی گرکهها جذابتر و مناسبتر باشد. این گروهها با ید مخاطب هدف شما باشند. هدفگذاری مخاطبان، به شما کمک میکند تا تبلیغ خود را در معرض دید افرادی قرار دهید که به احتمال زیاد به آن علاقهمند هستند و از آن خرید میکنند. با استفاده از ابزارهای هدفگذاری که شبکههای انتشار تبلیغات کلیکی فراهم میکنند، میتوانید تبلیغ خود را بر اساس عواملی مانند سن، جنسیت، موقعیت مکانی و علایق کاربران هدفگذاری کنید.
۵. تست A/B
تست A/B راهی است برای آنکه نسخههای مختلف تبلیغ خود را آزمایش کنید و ببینید که کدام نسخه عملکرد بهتری دارد. با استفاده از تست A/B، میتوانید عنوان، توضیحات، تصاویر و سایر عناصر تبلیغ خود را آزمایش کنید. برخی شبکههای انتشار تبلیغات کلیکی این امکان را به شما میدهند که تست A/B را به صورت اتوماتیک بر روی یک گروه اولیه مخاطبان انجام داده و سپس بهترین گزینه را به سایرین نشان دهید.
گذشته از تمام نکات بالا، ابزارهای ردیابی و تجزیه و تحلیل، به شما کمک میکنند تا عملکرد تبلیغات خود را ردیابی کنید. با استفاده از این ابزارها، میتوانید ببینید که کدام تبلیغات عملکرد بهتری دارند و در صورت لزوم، تغییراتی در تبلیغات خود ایجاد کنید.
یادتان باشد مهمترین مزیت بازاریابی دیجیتال امکان اندازهگیری و بهینهسازی مداوم است تا تجربیات شخصی خودتان را بسازید و به نکات عمومی بالا اضافه کنید.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️ندانستنتان را فریاد بزنید.
@bazaryabimodern1987
🔅وقتی با صدای بلند بگوییم که نمیدانیم، این احتمال افزایش مییابد فردی که میداند به ما کمک کند. مهمترین درسی که تا الان در زندگی خود آموختهام این است که مجبور نیستم جواب تمام سوالات را بدانم و وقتی هم که نمیدانم مجبور نیستم تظاهر کنم که میدانم. هیچکس تمام جوابها را نمیداند و هیچکس دارای نظم و ترتیب کامل نیست. این درس را بهسختی آموختم.
🔺بهمحض اینکه این شهامت یافتم آنچه که نمیدانم یا درک نمیکنم را بیان کنم یا از دیگران درخواست کمک کرده و یا پیشنهاد کمک دیگران را بپذیرم، کارم به طور کامل تغییر کرد. همیشه افرادی بودند که میخواستند کمک کنند، فقط نمیدانستند که من به آنها نیاز دارم.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️ اعتبارسنجی ایده(Idea Validation)
@bazaryabimodern1987
فرآیند آزمودن و تأیید اعتبار ایدهی شما قبل از تعیین نام، شعار، محصول، خدمات یا وبسایت کسب و کار شماست.
🔅اعتبارسنجی ایده میتواند هر چیزی را شامل شود، از مصاحبههای گردآوری اطلاعات گرفته تا صفحات ورود ویژه در اینترنت.
🔺هدف کلی، ارائهی ایده به مخاطب هدف، قبل از تولید و عرضهی محصول نهاییاست.
🔻این کار در وقت و پول شما بسیار صرفهجویی نموده و در شما نسبت به ایدهتان ایجاد علاقه خواهد کرد به طوری که در حین آزمودن ایدهی خود، آن را در معرض بازار قرار خواهید داد.
@bazaryabimodern1987
💢آیا برندتان متفاوت است؟
@bazaryabimodern1987
👈مهمترین هنر ما در برندسازی، متمایز و منحصر به فرد کردن برندمان است، چون زمانی که یک برند منحصر به فرد و از سایر برندها متمایز میشود، بیشتر از آنها در ذهن مشتریان هدفش حک میشود و در نتیجه، وقتی مشتری به محصولی مثل محصول ما نیاز پیدا میکند، ناخودآگاه یاد برندمان میافتد
👈از طرف دیگر، اگر برندمان نقطه تمایز معنادار و ارزشمندی از برندهای رقیب نداشته باشد، برای راضی کردن مشتریان به این که برند رقبا را کنار بگذارند و برند ما را بخرند، مجبور میشویم روی قیمت مانور بدهیم و به این ترتیب، به برندمان ضربه میزنیم
👈به همین دلیل است که متخصصان برندینگ معتقدند عمر برند شما به اندازه زمانی است که میتوانید آن را از رقبایش متمایز نگه دارید. به بیان دیگر، وقتی نتوانید نقاط تمایز جدیدی به برندتان اضافه کنید، مرگ برندتان آغاز میشود
👈برای مثال، فروشگاه زنجیرهای سییِرز، زمانی رهبر بلامنازعه صنعت فروشگاههای زنجیرهای بود، اما با ظهور فروشگاههای زنجیرهای دیگر و افزایش شدت رقابت در این صنعت، به مشکل خورد چون نتوانست در مقایسه با رقبای تازهوارد، نقاط تمایز معنادار و ارزشمندی را برای مشتریانش خلق کند
👈به بیان دیگر، زمانی که رقبای تازهنفس وارد صنعت خردهفروشی شدند، سییِرز به اشتباه تصور کرد همچنان میتواند با اتکا به عواملی مثل کامل بودن سبد محصولات، ارائه تخفیفهای مداوم و رفتار مودبانه کارمندان فروشگاهها با مشتریان، خودش را از رقبا متمایز نگه دارد
👈اما چون فروشگاههای رقیب هم روی این موارد دست گذاشته بودند، پس سییِرز دیگر نمیتوانست به امید این عوامل بنشیند و برندش را با کمک آنها از رقبا متمایز کند
👈به همین دلیل است که دنیا به قبرستان برندهایی تبدیل شده که زمانی رهبر بیهمتای یک بازار بودهاند ولی چون نتوانستهاند نقاط تمایز جدیدی به برندشان اضافه کنند، به مرور دچار افول و در نهایت مرگ شدهاند
👈این قانون، قانونی است که حتی یقه برندهای بزرگی مثل آیبیاِم را هم گرفته و این برند را که روزگاری رهبر قاطع بازار کامپیوترهای شخصی بود، به طور کلی از این صنعت حذف کرده است
@bazaryabimodern1987