@bazaryabimodern118 صفحه دکترسبک روح مدرس،مشاوراجرایی، بازاریابی وبرندینگ تلفن 09213163749 www.hassansabokroh.blogfa.com Www.hassansabokroh.blogsky.com Www.hassansabokroh.blog.ir Email:mmodernmarket1987@gmail.com www.Instagram.com/Bazaryabimodern1987
استخدام بهترین کارمندان مهمتر است یا اخراج کارمندان سمی؟
@bazaryabimodern1987
🔸یکی از سیاستهای اساسی کسبوکارها، کشف کارمندان استثنایی و تلاش برای حفظ و نگهداری آنها است. بهطوریکه برخی شرکتها دست به هر کاری میزنند تا یک کارمند سطح اول خود را حفظ کنند و مزایای بیشتری نسبت به دیگر کارمندان برایشان قائل هستند. اما آیا همیشه باید دنبال کشف و استخدام کارمندان اصطلاحا نامبر وان و با هوش و مهارت فوقالعاده یا سوپراستار بود؟
🔸طبق مطالعهای که در سال ۲۰۱۵ توسط دانشکده بازرگانی هاروارد منتشر شد و در آن اطلاعات بیش از ۶۰ هزار کارمند و کارگر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته بود، استخدام یک کارمند سوپراستار به طور متوسط ۵۳۰۳ دلار برایشان صرفهجویی دارد.
🔸اما جلوگیری از ادامه همکاری با کارمندان سمی (افرادی که رفتارهای مضر برای یک شرکت دارند) چقدر اهمیت دارد؟ در همین تحقیق به طور متوسط اخراج هر کارمند سمی میتواند ۱۲۴۸۹ دلار صرفهجویی برای یک شرکت به همراه داشته باشد. این صرفهجویی شامل هزینههای دادگاه و جریمه بیمه و عواقب مالی احتمالی بعدی میشود.
◀️ پس چرا همه شرکتها روی استخدام کارمندان خوب تمرکز دارند و از کارمندان سمی درون مجموعه خود غافل هستند؟
🔸افراد سمی میتوانند دیگر کارمندان را هم ناامید و منزوی کنند تا در نهایت زمینه خروج آنها از یک شرکت باز شود و دائما انرژیهای منفی درون تیم پمپاژ میکنند. کارمندان خوب و سطح اول را به کارمندانی ضعیف و منفی تبدیل میکنند و زیانهای غیرقابل جبرانی برای هر مجموعه خواهند داشت.
🔸یک دلیل عدم توجه به کارمندان سمی این است که شناسایی این افراد بسیار سخت است و در غالب اوقات خودشان را یک کارمند سطح اول و سوپراستار جا میزنند. حتی گاهی اوقات یک شرکت اقدام به جذب فردی با رزومه بسیار قوی میکند ولی در حقیقت یک کارمند سمی دیگر به مجموعه خود افزوده است.
◀️ تلاش بیشتر برای شناسایی کارمندان سمّی
🔸کارمندان سمی به طور مستقیم مشکلزا نیستند و شاید ماهها و سالها درون یک شرکت و مجموعه باشند ولی هیچگاه عامل اصلی اتفاقات تلخ و شکستهای پی در پی معرفی نشوند.
کارمندان سمی همانند یک سرطان موذی، به آرامی عملکرد، نگرش و روحیه سایر کارمندان را از بین میبرند و به سختی خودشان را نشان میدهند.
🔸اما چگونه میتوان یک کارمند در ظاهر با عملکرد مناسب و رضایتبخش ولی سمی را تشخیص داد؟ سه رویکرد اصلی وجود دارد:
▪️افرادی که به شدت روی خود تمرکز دارند و خودخواه هستند، به شدت مستعد تبدیل شدن به یک کارمند سمی هستند. افرادی که کمتر دیگران را دیده ولی رفتار و اعتقاد خودشان را به دیگران سرایت میدهند و شدیدا روی آنها تاثیر میگذارند.
▪️افرادی که اعتماد به نفس بیش از حدی دارند. اعتماد به نفسی که متکی بر یک استعداد یا تلاش و مهارت درونی خاصی نیست و بیشتر نشات گرفته از یک خودپسندی و غرور است.
▪️افرادی که دائما میگویند باید قوانین همیشه برای همه رعایت شوند. گاهی اوقات انجام دادن یک کاری نیازمند انعطافپذیری و تغییر فرآیندی ثابت است و این افراد مقاومت نشان میدهند.
@bazaryabimodern1987
📌 نکته مدیریت
@bazaryabimodern1987
از مدير موفقي پرسيدند: "راز موفقيت شما چه بود؟" گفت: «دو كلمه» است.
🔺آن چيست؟
🔻«تصميمهاي درست»
🔺و شما چگونه تصميم هاي درست گرفتيد؟
🔻پاسخ «يك كلمه» است!
🔺آن چيست؟
🔻«تجربه»
🔺و شما چگونه تجربه اندوزي كرديد؟
🔻پاسخ «دو كلمه» است!
🔺آن چيست؟
🔻«تصميم هاي اشتباه»
@bazaryabimodern1987
💢 ۷ شغل عجیبی که مردم در آینده خواهند داشت
@bazaryabimodern1987
🔸اگر یک قرن پیش کسی به شما میگفت کسانی پیدا خواهند شد که کارشان مثلا برنامهنویسی یا طراحی صفحات وب باشد، آیا کسی پیدایش این مشاغل را باور میکرد و شناختی نسبت به ماهیت آنها میداشت؟
به همین ترتیب پیشرفت فناوری و تکامل جوامع انسانی، باعث خواهد شد که در آینده شاهد به وجود آمدن شغلها و حرفههای تازه باشیم.
🔹 در اینجا ۷ شغلی را با هم مرور خواهیم کرد که در آینده نسبتا نزدیک مثلا در دو دهه بعد رواج پیدا خواهند کرد:
1️⃣ نوستالوژیست
آدمی است دیگر! همیشه دوست دارد که محل زندگی خود را به سبکهای مختلف آماده کند.
هیچ بعید نیست که آدمها مخصوصا تحت فشار زندگی مدرن و بسیار ماشینی و احتمالا خالی از معنویتِ دههها بعد، هوس کنند که جلوهای از گذشته مثلا دهه ۱۹۸۰ یا اصلا دههای را که ما در آن به سر میبریم، بازسازی کنند و برای این کار به آدمهای متخصصی نیاز خواهند داشت که اتاقها و خانههایشان را به سبک گذشته بیارایند.
2️⃣ جراح از راه دور یا Telesurgeon
با پیشرفت وسایل دقیق جراحی کنترل از راه دور، احتمالا جراحیها چه به صورت جراحیهای اورژانس بیماران دچار تروما یا جراحیهایی مثل جراحیهای زیبایی، از حالت کنونی به درخواهند آمد. در این صورت احتمالا ما شاهد مسائل جدیدی خواهیم بود:
– بیماران ثروتمندی که خودپسندانه ترجیح میدهند در یکی از مراکز نزدیک پزشکی، توسط بهترین جراحان دنیا عمل شوند.
– یا جراحان چینی که با نصف قیمت، جراحی میکنند و کار و کسب جراحان داخلی را کساد میکنند.
– شاید هم بازار سیاه جراحیهای غیرقانونی را شاهد باشیم!
3️⃣ احیاکنندگان طبیعت
هیچ نمیدانیم که در دههها بعد اصولا طبیعتی هم باقی خواهد ماند یا نه. میتوان حدس زد در آن زمان آنقدر مساحت نقاط بکر و دستنخورده طبیعت کم شود که به جای حرفه حفظ محیطزیست، شاهد رونق گرفتن حرفه احیای طبیعت باشیم.
احیاکنندگان طبیعت، احتمالا با داشتن دانش زیستشناسی و ژنتیک پیشرفته و فناوریهای نوین تلاش خواهند کرد به صورت محدود برای آدمهای دلتنگ، جلوههایی از طبیعت را ایجاد کنند.
4️⃣ درمانگرهای سالهای پایانی عمر
با افزایش امید به زندگی، سالهای پایانی عمر انسانها، توأم با شرایط ایستایی خاصی خواهد شد. در این سالها که ما علیرغم داشتن بیماریهای متعدد، همچنان زنده خواهیم بود، کیفیت زندگی کاهش خواهد یافت. پس لازم است که علاوه بر متخصصان کنونی طب سالخوردگی، درمانگرهایی هم به مردم کمک کنند و به آنها در مورد چگونگی گذران مناسب سالهای پایانی مشاوره بدهند.
5️⃣ طراحان بازیوار سازی
در دهههای آینده ما نیاز خواهیم داشت که کارهای پیشرفته و دشوار آن زمان را با روحیه و نشاط بهتری انجام بدهیم و در این راستا، سر و کله متخصصان بازیوارسازی یا Gamification پیدا خواهد شد.
آنها دنیا را به محیط قابل تحملتری تبدیل میکنند و ترتیبی میدهند که روند آموختن مهارتها یا انجام کارها، سادهتر شود، انگیزه انجام کارها را پیدا کنیم و تنشهای روزانه ما کم شود.
6️⃣ مشاوران رباتها
کسانی پیدا خواهند شد که به شما در مورد مدلهای بسیار متنوع رباتها مشاوره بدهند و بتوانند در انتخاب مدل مناسب ربات خانهدار یا مربی توصیههای خوبی کنند.
7️⃣ سرگرمکنندههای چندرسانهای
در آینده سر و کله کسانی پیدا خواهد شد که برای برگزاری بهتر مراسم ازدواج یا کارزارهای تبلیغاتی میتوانند به صورت چندرسانهای به ما کمک کنند.
آنها صوت و ویدئو و عکس و واقعیت افزوده را با هم ترکیب میکنند و از ترکیب آنها شیوه جدیدی برای سرگرم کردن ما ایجاد خواهند کرد
@bazaryabimodern1987
📌 نکته کارآفرینی
@bazaryabimodern1987
کودکان معمولا هیچ شناختی از کارآفرینی ندارند. آشنایی آنها با این موضوع از سنین کم، میتواند آنها را در آینده تبدیل به کارآفرینان موفقی کند.
@bazaryabimodern1987
1️⃣آنها را به شرکت و جلسات کاری ببرید
2️⃣آنها را با خودتان به مسافرتهای کاری ببرید
3️⃣ آنها را به سخنرانیهای عمومی ببرید
4️⃣در مورد کسبوکار صحبت کنید
5️⃣برای آنها از کارآفرینان بزرگ صحبت کنید
6️⃣به پادکستهای مرتبط با کسبوکار گوش دهید
@bazaryabimodern1987
💢 بازیهای ذهن فریبکار
@bazaryabimodern1987
1. اگر برای انجام کاری، نقشه B داشته باشیم، احتمال عملی شدن نقشه A بسیار کمتر میشود.
2. تا زمانی که واقعا در معرض خطر نباشیم، «ترس» احساس خوبی به ما میدهد.
3. برای بیاثر کردن یک موضوع منفی، به 5 موضوع مثبت نیاز داریم تا اثر آن را خنثی کنیم.
4. همیشه یادآوری ابتدا و انتهای یک موضوع راحتتر از جریان اتفاقات میانی آن است.
5. زمانیکه شخص دیگری غذای مورد علاقه شما را درست میکند، طعم آن خوشمزهتر میشود.
6.ما بیشتر به سرنوشت یک فرد به صورت مجزا اهمیت میدهیم تا این که تراژدیهای عظیم برایمان مهم باشند.
7. ما ترجیح میدهیم بدانیم که اتفاق بدی در راه است تا این که ندانیم قرار است چه اتفاقی بیافتد.
8. ما همیشه سعی میکنیم خوبی دیگران را جبران کنیم و مدیون کسی نباشیم.
9. زمانی که قانونی خیلی سختگیرانه باشد، ما بیشتر علاقه داریم که آن را بشکنیم.
10. موضوع مورد علاقه ما در وهله اول خودمان هستیم.
11. این احساس که ما دوست داریم چیزهای دوست داشتنی و بامزه را فشار دهیم، نوعی خشونت و پرخاشگریست.
12. مغز ما سعی میکند جلسات و سخنرانیهای خسته کننده را جالبتر نماید.
13. برخی از مردم از دیدن عصبانیت دیگران لذت میبرند.
14. وقتی دیگران با ما درباره موضوعی مخالفت میکنند، ما دوباره خود را ارزیابی میکنیم.
15. ما به اندازهای که خودمان تصور میکنیم، در انجام دادن چند کار به صورت همزمان، خوب و موفق نیستیم
16. ما در ناخودآگاه خود متقاعد شدهایم که همیشه آینده روشن و بهتر از امروز است.
17. ما به صورت ناخواسته آن چه را که میخواهیم باور کنیم، باور داریم.
18. مغز ما میخواهد که ما همیشه تنبل باشیم.
19. تنها بودن برای سلامتی ما مضر است.
20. خرد کردن اطلاعات به اندازههای کوچک، در ثبت شدن و یادآوری آنها به ما کمک میکند.
21. شما مواردی را که روی آنها آزمایش انجام داده یا به صورت خاص مورد مطالعه و بررسی قرار داده باشید، بهتر در یاد خواهید داشت.
22. داشتن گزینههای زیاد برای انتخاب کردن، باعث فلج شدن ذهن ما میشود.
23. اگر احساس کمبود چیزی مانند پول را دارید، درباره داشتن آن دچار وسواس هستید.
24. ما در دنیای اطراف خود همواره به دنبال چهرههای انسانی هستیم، حتی در اشیاء بیجان.
25. ما همیشه، همیشه و همیشه یک مشکل پیدا خواهیم کرد.
26. ما ترجیح میدهیم واقعیت ها را تغییر دهیم؛ اما عقاید خود را در مورد مردم تغییر ندهیم.
27. مردم با انتظارات دیگران از آنها ترقی میکنند. اگر کسی از آنها انتظاری نداشته باشد، رشد نخواهند کرد.
28. رسانههای اجتماعی از نظر روانشناختی طوری طراحی شدهاند که اعتیادآور باشند.
29. اگر برای انجام دادن کاری پاداش نگیریم، به صورت ناخودآگاه میتوانیم خودمان را متقاعد کنیم که آن کار برایمان جذاب بوده.
30. قدرت باعث میشود مردم کمتر به دیگران اهمیت دهند.
@bazaryabimodern1987
💢سه جمله کلیدی برای کسب خوشبختی:
@bazaryabimodern1987
1-بیشترازدیگران مطالعه کن
2-بیشترازدیگران کاروتلاش کن
3-انتظاری ازدیگران نداشته باش
@bazaryabimodern1987
✴️۳۰ نکتهی طلایی برای موفقیت در زندگی و کسبوکار
@bazaryabimodern1987
🔸موفقیت در زندگی و کسبوکار چیزی نیست که نیاز به یک اکسیر جادویی داشته باشد و فقط بعضی از آدمهای خاص به آن دسترسی داشته باشند. گاهی اوقات با رعایت کردن برخی نکات اصلی و در واقع طلایی میتوانید به موفقیتهای چشمگیری در زندگی و کار خود برسید. در این نوشتار با ما همراه باشید تا ۳۰ نکتهی طلایی برای موفقیت در زندگی و کسبوکار را بدانید.
۱. به خودتان و تواناییتان باور داشته باشید
۲. بیش از حد کمالگرا نباشید
۳. برای ثبات بکوشید
۴. هرگز ناامید نشوید
۵. اهداف روزانه را مکتوب کنید تا حتما انجام دهید
۶. نخستین گام را با اعتمادبهنفس و بدون ترس بردارید
۷. نفرت را از زندگیتان دور کنید
۸. روابط مناسبی با اطرافیان خود برقرار کنید
۹. عملگرا باشید
۱۰. انرژی مثبت داشته باشید
۱۱. شک و تردید را از خودتان دور کنید
۱۲. برای سلامتتان اهمیت قائل شوید
۱۳. ترس از خطر کردن را به خودتان راه ندهید
۱۴. از تقلب و مکر و حیله دوری کنید
۱۵. مدیتیشن و تفکر عمیق را فراموش نکنید
۱۶. به ارزشهای درونیتان اهمیت دهید
۱۷. ذهن باز و رو به آیندهای داشته باشید
۱۸. با افراد موفق معاشرت کنید
۱۹. اراده و خواست شما مهم است
۲۰. به پیشرفتهای کوچک بها بدهید که به نتایج بزرگ میرسند
۲۱. صبور باشید و زمان کافی را صرف کنید
۲۲. همیشه عصبانیت خود را کنترل کنید
۲۳. سحرخیزی را سرلوحه برنامه زندگیتان بگذارید
۲۴. شما همان چیزی خواهید بود که فکر میکنید
۲۵. سرتان را از مشغولیات مختلف خلوت کنید
۲۶. نگرش صحیح و کنترل بر زندگیتان داشته باشید
۲۷. بدانید که همه حامی شما نخواهند بود
۲۸. به موضوعات پیش پا افتاده توجه نکنید
۲۹. به تغییر اهمیت دهید
۳۰. ارزشهای زندگیتان را بشناسید
@bazaryabimodern1987
💢 دو اصل مهم مدیریتی از نظر یوسا
@bazaryabimodern1987
👈 ماریو بارگاس یوسا، نویسنده و سیاستمدار مشهور اهل کشور پرو و استاد دانشگاه پرینستون آمریکا، میگوید: «بهترین چیز برای آدمی این دو چیز است: اول، اعتقاد داشتن به حرفی که میزند و دوم، دوست داشتن کاری که میکند»
👈 بر اساس همین دو اصل است که بسیاری از شرکتها، شرایطی را فراهم میآورند که:
1️⃣ کارمندانشان بدون هیچ گونه خودسانسوری، نظرات و به خصوص ایدههای جدیدشان را بیان کنند
2️⃣ زمانهای مشخصی از ساعات کاریشان را روی پروژهها و ایدههایی که دوست دارند، کار کنند
👈 تجربه شرکتهای بزرگ نشان میدهد، وجود این دو عامل، تاثیر فراوانی روی وفاداری کارمندان حرفهای و باتجربه دارد و اگر میخواهیم چنین کارمندانی را از دست ندهیم، باید به آنها اجازه بدهیم نظراتشان را راحت بیان کنند و روی پروژههایی که دوست دارند، وقت بگذارند
@bazaryabimodern1987
📌 مذاکره کننده خوب میداند:
@bazaryabimodern1987
✅برای چه چیزی مذاکره می کند.(موضوع مذاکره)
✅توافق حاصله تا چه زمانی دوام خواهد آورد.(مدت اعتبار قرارداد)
✅چه کسانی را در بر می گیرد و شامل چه کسانی نمی شود.(طرفهای ذینفع)
✅چه مقدار پول دست به دست می شود.(مبلغ قرارداد)
💢اینها از ضروریات مذاکره هستند.
@bazaryabimodern1987
⭕️هفت مانع اصلی خلاقیت
@bazaryabimodern1987
با توجه به تاثیر خلاقیت بر موفقیت یک شرکت، بسیاری از شرکتها روی رواج فرهنگ خلاقیت سرمایهگذاریهای کلانی انجام دادهاند، اما طبق آمار موسسه مشاوره مدیریت مککینزی، 94 درصد مدیران عامل از میزان خلاقیت در شرکتهایشان ناراضیاند.
مجله کسب و کار هاروارد، ضمن ارائه آمار فوق، در مقالهای اعلام کرده که دلیل اصلی عدم رضایت مدیران عامل از عملکرد خلاقانه شرکتها، ناتوانی آنها در غلبه بر موانع خلاقیت است. مهمترین این موانع عبارتند از:
1️⃣ غرق شدن در روزمرگی
آن قدر کارمندان شرکتها غرق در وظایف روتین و روزمره میشوند که فرصتی برای خلاقیت و کار روی ایدههایشان ندارند.
شرکتهای حرفهای، ساعاتی را در روز یا هفته مشخص میکنند و از کارمندانشان میخواهند که فقط روی ایدههای خلاقانهشان کار کنند.
2️⃣ محدودسازی خلاقیت
خلاقیت را میتوان «خلق چیزهای متفاوتی که ارزش خاصی را خلق میکنند» تعریف کرد. طبق این تعریف، خلاقیت صرفا به ارائه محصول جدید محدود نمیشود و میتوان در هر فرایند و خدمتی که شرکت ارائه می کند، خلاقیت به خرج داد.
برای همین، شرکتهای موفق، فنون خلاقیت را نه فقط به مهندسان و بخش تحقیق و توسعه خود، بلکه به همه کارمندانشان آموزش میدهند.
3️⃣ پیچیده کردن خلاقیت
خیلیها خلاقیت را به اشتباه طراحی و عرضه محصولات جدید و پیچیده تعریف میکنند. این تعریف، تنها بخشی از خلاقیت را شامل میشود.
شرکتهای تجاری باید دنبال خلاقیتهایی باشند که «فرایندهای کاریشان را ساده میکند» و «هزینههای شرکت و مشتریان را کاهش میدهد».
4️⃣ شخصی کردن خلاقیت
دلیل اصلی شکست بسیاری از محصولات خلاقانه، این است که بر اساس آرزوها و خواستههای مهندسان شرکت، شکل میگیرند.
شرکتهای موفق، محصولات، خدمات و فرایندهای خلاقانهشان را بر اساس نیازها، خواستهها و مطلوبیتهای مدنظر مشتریان هدفشان، طراحی میکنند.
5️⃣ انحصاری کردن خلاقیت
در بسیاری از شرکتها، خلاقیت صرفا در اختیار واحدهای تحقیق و توسعه، تولید و بعضا بازاریابی است.
در شرکتهای موفق، همه کارمندان و واحدها را درگیر خلاقیت میکنند، حتی اگر موضوع خلاقیت ربطی به آنها نداشته باشد. این شرکتها معمولا ایدههای خلاقانه را از طریق پورتالهای داخلی به تمام کارمندان عرضه میکنند و از آنها میخواهند تا نظراتشان را ارائه بدهند.
6️⃣ ترس از شکست
بسیاری از محصولات خلاقانه، حتی آنهایی که توسط شرکتهای بزرگ ارائه میشوند، شکست میخورند. به طور کلی، قانون خلاقیت این است که از بین چند محصول خلاقانه، تنها یک محصول موفق میشود، ولی این دلیل نمیشود که خلاقیت را کنار بگذاریم.
شرکتهای موفق، به گونهای با کارمندانشان برخورد میکنند که از شکست نترسند و تصور نکنند که اگر شکست بخورند، آینده شغلیشان از بین میرود.
7️⃣ فلسفه نادرست
خیلی از ما تصور میکنیم برای انجام هر کاری، یک «بهترین راه» وجود دارد، در نتیجه، دنبال راههای بهتر، سادهتر، سریعتر و کمهزینهتر نمیرویم.
مهمترین اصل در خلاقیت این است که برای انجام هر کاری، راههای مختلفی وجود دارد و نباید با تصور وجود «بهترین راه»، مانع خلاقیت فردی و سازمانی بشویم.
@bazaryabimodern1987
چگونه - مثبت - فکر - کنیم
@bazaryabimodern1987
۱. هنگام صحبت تنها از واژههای مثبت استفاده کنید
اگر مدام به خودتان بگویید «نمیتوانم»، خودتان را متقاعد میکنید که واقعا ناتوان هستید. به خودتان بگویید به خوبی از عهدهی کارها برمیآیید یا دستکم همهی تلاشتان را میکنید.
۲. افکار منفی را دور کنید
هنگامی که روحیهتان ضعیف است اجازه ندهید افکار و احساسات منفی آزارتان بدهند. حتی تنها برای چند ساعت در روز افکار منفی را از خودتان دور کنید و فقط روی جوانب مثبت زندگیتان تمرکز کنید.
۳. از واژههایی استفاده کنید که احساس قدرت و موفقیت را در شما بیدار میکنند
سعی کنید افکارتان را با واژههایی بیان کنید که باعث میشوند احساس قدرت و شادی داشته باشید و حس کنید زندگیتان تحت کنترل خودتان است. سعی کنید به جای واژههایی که به شما احساس شکست یا بیکفایتی میدهند، روی واژههای مثبت تمرکز کنید.
۴. از جملات الهام بخش و عبارات تأکیدی مثبت استفاده کنید
یکی از محبوبترین تمرینات مثبتاندیشی، تکرار جملات تأکیدی مثبت است. یعنی در فواصل زمانی منظم عبارت مثبتی مانند «من لایق خوشبختی هستم» یا «من ارزش عشق ورزیدن را دارم» را با خودتان تکرار کنید. باور داشتن به صحت این عبارات و یادآوری آنها به خودتان باعث میشود دید مثبتتری نسبت به زندگی داشته باشید.
۵. افکارتان را هدایت کنید
روانشناسان از این روش زیاد استفاده میکنند. هنگامی که احساس ضعف یا اضطراب دارید این کار به شما کمک میکند کنترل افکار خود را به دست بگیرید. به یک رؤیای خوشحالکننده فکر کنید، یک تصویر ذهنی مثبت بسازید یا به عوامل خارجی واکنشهای مثبت نشان بدهید تا احساسات بد را تحت کنترل در بیاورید.
@bazaryabimodern1987
💢 چگونه استرس شغلیمان را کاهش بدهیم؟
@bazaryabimodern1987
👈 شغل بازاریابی و فروشندگی، حتی اگر عاشق آن باشیم، یکی از پراسترسترین مشاغل است
👈 لزوم دستیابی به اهداف فروش، انجام وظایف چالشی مثل مذاکره با مشتریان و جلب رضایت مشتریان ناراضی، حجم کاری بالا و سایر عواملی از این قبیل، عواملی هستند که استرس شغلی مرتبط با بازاریابی و فروشندگی را افزایش میدهد و این شغل را از سایر مشاغل موجود در یک سازمان، متمایز میکند
👈 استرس تا حدودی روی افزایش انگیزه فروشنده و بازاریاب اثر میگذارد، اما افزایش استرس، صدمات روحی، روانی و جسمی جبرانناپذیری را به دنبال دارد. برای همین، مدیریت استرس، به موفقیت بازاریاب و فروشنده کمک میکند
👈 انجمن روانشناسی آمریکا، این پنج راهکار را برای مدیریت استرسهای شغلی پیشنهاد کرده است:
1️⃣ عوامل استرسزا و نحوه واکنشتان به آنها را رصد کنید
🔸 برای دو هفته، این تمرین را انجام بدهید: تمام عوامل استرسزایی که در طول هفته با آنها مواجه شدهاید و نحوه واکنشتان به آنها را بنویسید. مثلا میتوانید بنویسید: قبل از جلسه با مشتری جدید، استرس داشتم و برای رفع استرسم دو فنجان چای نوشیدم. بعد از دو هفته، میتوانید واکنشهای اصلیتان به عوامل استرسزا را شناسایی کنید
2️⃣ واکنشهای ناسالم را کنار بگذارید
🔸 بعد از تمرین فوق، به این سوال پاسخ بدهید: آیا واکنشهایتان به عوامل استرسزا، منطقی، موثر و سالم بوده یا نه؟ اگر نبوده، باید سعی کنید واکنشهایتان به عوامل استرسزا را بهتر کنید. برای مثال، ممکن است متوجه شوید در بیشتر مواقع در زمان استرس، سر اطرافیانتان داد میکشید. پس باید تمرین کنید این واکنش را کنار بگذارید
🔸 رفتارهای سالمی مثل ورزش، مطالعه، گوش دادن به موسیقی، تفریح، پیادهروی و غیره، فعالیتهای سالمی برای کاهش استرس هستند. تحقیقات نشان میدهند مطالعه، موثرترین راه برای کاهش استرس است و استرس شما را تا 68 درصد کاهش میدهد
3️⃣ زندگی کاریتان را مرزبندی کنید
🔸 ابزارهای دیجیتالی مثل موبایل، شبکههای اجتماعی و غیره، عامل اصلی استرس 24 ساعته فروشندگان و بازاریابها هستند. برای کاهش استرس، زمان مشخصی را برای استفاده کاری از این ابزارها مشخص کنید. برای مثال، با خودتان قرار بگذارید هیچ وقت در خانه ایمیل کاریتان را چک نکنید یا در زمان نهار، به هیچ تلفنی پاسخ ندهید
4️⃣ زمانی را برای شارژ روحیتان اختصاص بدهید
🔸 در طول هفته یا ماه، حتما زمان مشخصی را برای استراحت مطلق و شارژ روحیتان در نظر بگیرید و در آن مدت، جز استراحت و تفریح، هیچ فعالیت دیگری نکنید و حتی به کارتان فکر هم نکنید
5️⃣ از تکنیکهای موقتی برای کاهش استرستان استفاده کنید
🔸 برخی روشها مثل نفس عمیق کشیدن، ایستادن کنار پنجره برای چند دقیقه، نوشیدن چای و قهوه، آب دادن به گلها، نگاه کردن به آسمان، شوخی با همکاران و غیره، روشهای خوبی برای کاهش موقتی استرسهای شغلی هستند
@bazaryabimodern1987
هفت سین نوروز به زبان مدیریت 1️⃣ سرمایه گذاری
2️⃣ سیمپلکس
3️⃣ سطوح مدیریت
4️⃣ سازمان بورس کشور
5️⃣ سلسله مراتبسازمانی
6️⃣ سوبسید
7️⃣ سیستم مدیریت
@bazaryabimodern1987
سال نو همه دوستان پیشاپیش مبارک
💢 5 ویژگی افراد تابآور
@bazaryabimodern1987
👈 بدون شک، فروشندگی، یکی از سختترین مشاغل دنیاست که تاب آوردن در آن، کار هر کسی نیست. برای همین، همه ما افراد بسیاری را میشناسیم که وارد شغل فروشندگی میشوند، ولی نمیتوانند سختیهای این شغل را تحمل کنند و بعد از مدتی، آن را رها میکنند
👈 تحقیقات مختلف، از جمله تحقیقات انجمن روانشناسی آمریکا، ثابت کرده افرادی که تابآوری بالاتری دارند، بیشتر در مشاغل سخت مانند فروشندگی دوام میآورند
👈 انجمن روانشناسی آمریکا، تابآوری را این گونه تعریف کرده است: مقاومت در برابر مشکلات، آسیبها، اتفاقات ناگوار، تهدیدها و استرسهای شدید
👈 تابآوری، دو مزیت مهم را به دنبال دارد:
1️⃣ به فرد کمک میکند تا شرایط سخت را راحتتر پشتسر بگذارد
2️⃣ به فرد کمک میکند تا از شرایط سخت، تجربه بیاموزد و قدرت تابآوریاش را افزایش دهد
👈 افراد تابآور، پنج ویژگی مشترک دارند:
1️⃣ احساس ارزشمندی
🔸 احساس ارزشمندی به معنای احترام قائل شدن برای خود و تواناییهای فردیمان است
🔸 افرادی که احساس ارزشمندی میکنند، نقاط قوتشان را خوب میشناسند و تقویت میکنند و نقاط ضعفشان را منکر نمیشوند و سعی میکنند آنها را کاهش بدهند
2️⃣ مهارت حل مسأله
🔸 افراد تابآور، سختیها و مشکلاتی که پیشرویشان قرار دارد را به دقت ارزیابی و تجزیه و تحلیل میکنند
🔸 افراد تابآور، به خوبی میدانند اکثر مشکلات و سختیها، یا بعد از مدتی فراموش میشوند یا راهحلی برایشان وجود دارد. بنابراین، با مشکلاتی که راهحلی ندارند، کنار میآیند و برای بقیه مشکلات، راهحلهای گوناگونی را مییابند
3️⃣ روابط اجتماعی قوی
🔸 افراد تابآور، ارتباطات خوب و گستردهای با دیگران دارند
🔸 برای همین، افراد تابآور به خوبی از کمکهای دیگران برای خروج از مشکلات استفاده میکنند و میدانند که در شرایط سخت، تنها نیستند
4️⃣ خوشبینی
🔸 افراد تابآور، اعتقاد راسخی دارند که آینده بهتر از الان خواهد بود، اگر به حد کافی تلاش کنیم و در مقابل سختیها، ناامید نشویم و هدفمان را گم نکنیم
🔸 به همین دلیل، افراد تابآور، حتی در سختترین شرایط هم از اهداف اصلی و مهمشان دست نمیکشند
5️⃣ همدلی
🔸 افراد تابآور، سنگ صبور خوبی در شرایط سخت و دشوار برای دیگران هستند
🔸 این ویژگی، ذهن افراد تابآور را آن قدر قوی میکند که سختیها را راحتتر تحمل میکنند
@bazaryabimodern1987
👈 برترین تکنیک های بازاریابی برای حفظ مشتری
@bazaryabimodern1987
✍ در دنیای امروز که مصرفکنندگان بسیار باهوش و ماهر در فناوری هستند، مشتریان انتظار توجه ویژه دارند، نه چیزی که به انبوه مشتریان عرضه شود.
🔹 به همین دلیل روشهای بازاریابی گذشته، حتی آنها که عمرشان کمتر از ۵ سال است، دیگر پاسخگو نیستند.
🔹 کلید بازاریابی موفق، درگیر کردن مشتری با کسبوکار، محصول یا خدمات است و این با فروختن محصول به آنها متفاوت است.
🔹 در ادامه با برترین تکنیک های بازاریابی آشنا میشوید که به حفظ وفاداری مشتری در کسبوکار شما کمک میکنند.
۱ - پیامتان را شخصی کنید.
در دنیای بازاریابی امروز اعتقاد به نمونهای که برای همه مناسب باشد، محکوم به شکست است.
▫️حتی بازاریابی متفاوت برای گروههای هدفِ متفاوت، لزوما راهگشا نیست.
▫️مشتری به ایمیلها، پیشنهادها، پستهای اینترنتی و به طور کلی پیامهایی که از نظر زمان و محتوا مناسب با ویژگیها و نیازهای شخصی او باشد، بهتر پاسخ میدهد.
▫️یکی از بهترین تکنیک های بازاریابی این است که هر مشتری را به طور شخصی مخاطب قرار دهید.
۲ - خریدارِ خواستههای مشتری باشید.
برخی از صاحبان کسبوکار چنان به شَمشان اطمینان دارند که به گمانشان آنچه عرضه میکنند بی برو برگرد همهی خواستههای مشتری را برآورده میکند.
▫️هیچ فکر کردهاید شاید پرسیدن از مشتری دربارهی خواستههایش راه بهتری باشد؟!
▫️این روزها مصرفکنندگان حاضرند در ازای دریافت محتوای مناسب و هدفمند، اطلاعات شخصی سودمندی را در اختیارتان بگذارند.
▫️یکی از تکنیک های بازاریابی این است که پرسشهای زیر را بپرسید:
▪️کدام ویژگی محصول یا خدمت ما برایتان جذابتر است؟
▪️کدامیک کمترین جذابیت را برایتان دارد؟
▪️چه چیز باعث میشود از مصرف محصول ما لذت ببرید؟
▪️کدام مزیتها برای شما مهمتر هستند؟ کدام ویژگیها کاربردیتر هستند؟
▪️مایلید چگونه از اخبار و اطلاعات مربوط به بهبود و ارتقاء محصول، اخبار صنعت و… آگاه شوید؟
▫️از پرسشنامهی آنلاین، ایمیل، رسانههای اجتماعی یا هر ابزار دیگری که استفاده میکنید، سعی کنید اطلاعات دقیقی گردآوری کنید؛ این اطلاعات نقش مهمی در تهیهی پیام مناسب برای مشتریانتان دارد.
۳ - خرید بستههای پیشنهادی ویژه را آسان کنید.
کوین لیندسی (Kevin Lindsay)، کارشناس بازاریابی، معتقد است «آسایش، راحتی و احساس تعلق خواستهی هر مصرفکنندهای است.
▫️اینها همان مواردی هستند که برای مشتری بیشترین اهمیت را دارند.».
▫️یکی از بهترین تکنیک های بازاریابی اینست که بر مبنای اطلاعاتی که کسب کردهاید، بستهای ارزشمند از پیشنهاداتی به مشتری ارائه دهید که که متناسب با نیازهای او شخصیسازی شده است و با این کار او را خوشحال و حس راحتی و تعلق را به او پیشکش کنید.
▫️اما همانطور که لیندسی میگوید، کار هنوز تمام نشده است.
▫️باید اطلاعات کاملی دربارهی صورت حساب، تحویل و پرداخت به مشتری بدهید، اما آنقدر فشرده که در حین تسویه حساب قابل ارائه باشد؛ اینجاست که شما به عنوان «شمارهی یک» در ذهن مشتری نقش میبندید.
▫️در اینجا هدف رسیدن به فرآیندی شبیه به فرایند خرید آسان و سریع آمازون موسوم به «خرید با یک کلیک» ( Click Ordering ) است.
۴ - راهبرد بازاریابیتان را بر مبنای تجربیات مشتریان تعیین کنید.
امروزه مشتریان بر مبنای طیف گستردهای از الگوها و خط مشیها رفتار میکنند.
▫️برای حفظ رقابتپذیری، راهبرد بازاریابی شما باید این قابلیت را تشخیص دهد و خود را با آن همگام بسازد.
▫️بنا بر نظر کارشناس بازاریابی، پیتر اشمیت (Peter Schmitt)، بهترین روش، خدمت به مشتری بر مبنای راهبردی یکپارچه است که روشهای سنتیِ بازاریابیِ مستقیم و دادههای مراکز ارتباط با مشتریان را با هم ترکیب کند.
▫️این روش، از تحلیل دادهها، راهبردهای بازاریابی شخصیسازی شده و تجارت الکترونیک بهره میگیرد و هدفش ایجاد تعاملات بهنگام و شخصیشده با مشتری با استفاده از همهی مجراهای موجود است.
▫️پیرو گفتهی اشمیت، با این کار در هر نقطهی تماس و در هر ارتباط با مشتری، به شکلی رودررو و به شیوه ای درست و اصولی از تجربیات مشتریان آگاه میشوید.
۵ - از ابزارهای چَت برای ترغیب مشتریان به گفتوگو بهره بگیرید.
یکی از بهترین تکنیک های بازاریابی استفاده از اپلیکیشنهای چت و گفتوگو است.
▫️کسبوکارها با استفاده از اپلیکیشنهای چت و گفتوگو که روز به روز بر محبوبیتشان افزوده میشود، رابطهی خود را با مشتریانشان محکمتر میکنند.
▫️مطالعات مؤسسهی تحقیقات بازار فارستر (Forrester Research) نشان میدهد مشتریان ترجیح میدهند در هنگام خرید، یک شخص واقعی به پرسشهایشان پاسخ دهد، نه یک ماشین یا برنامهی پاسخگوی خودکار.
▫️مشتریان به ابزارها و امکاناتی مانند اَپلیکیشنهای پیامرسان علاقه دارند، زیرا نه تنها کار با آنها
💢 هدف اصلی شغل فروشندگی چیست؟
@bazaryabimodern1987
👈 بسیاری از شرکتها تصور میکنند هدف اصلی شغل فروشندگی، افزایش میزان فروش شرکت است. بر همین اساس، فشار زیادی را به فروشندگان وارد میآورند تا میزان فروششان را افزایش دهند. این فشارها، معمولا دو نتیجه قطعی زیر را به دنبال دارد:
1️⃣ فشارهای زیاد به فروشندگان برای افزایش میزان فروش، در نهایت آنها را خسته و از شغلشان دلزده میکند. برای همین، مدت زمان همکاری فروشندگان با شرکتها بسیار محدود و بین یک تا دو سال است
2️⃣ فشارهای زیاد به فروشندگان برای افزایش میزان فروش، آنها را به سمت استفاده از روشها و تکنیکهای غیراخلاقی هدایت میکند و در نهایت، شاید فروش شرکت افزایش یابد، ولی در بلندمدت، میزان رضایت مشتریان قطعا کاهش مییابد
👈 با توجه به این دو مشکل اساسی، برایان تریسی، پیشنهاد میکند که شرکتها نباید هدف اصلی شغل فروشندگی و سایر شغلهای داخل شرکت را صرفا بر اساس اهداف کمّی تعیین کنند، بلکه باید هدف اصلی را «کسب شادی» معرفی کنند
👈 تریسی در توجیه این نظریه خود میگوید:
🔹 هر کاری که انجام میدهید، موفقیتآمیز باشد یا نه، در واقع، به نحوی تلاش برای رسیدن به شادی است
🔹 در حقیقت، شما میتوانید سطح موفقیتتان را با این معیار اندازهگیری کنید که چند درصد اوقات، واقعا فرد خوشحالی هستید
🔹 این معیار، خیلی مهمتر از میزان درآمد و سایر دستاوردهای مادی است
🔹 پس همیشه باید به این سوال پاسخ بدهید که «شادی چطور به دست میآید؟»
🔹 در سادهترین حالت، شادی، تحقق پیدا کردن تدریجی یک هدف ارزشمند یا ایدهآل است
🔹 این اتفاق وقتی میافتد که احساس کنید قدم به قدم در حال حرکت به سمت انجام کاری هستید که برایتان مهم است و از انجام دادن آن، احساس شادی و به کمال رسیدن میکنید
🔹 پس به جای فشار به فروشندگان و بازاریابها برای رسیدن به هدفهایی مثل افزایش فروش، باید به آنها کمک کنیم قدم به قدم در مسیر فروشندگی رشد کنند و از انجام کاری که میکنند، لذت ببرند. تنها در این صورت است که هم فروشندگانی شاد و پرانرژی خواهید داشت و هم میزان فروشتان، بدون استفاده از حقه و کلک، افزایش مییابد
@bazaryabimodern1987
💢 چهار ویژگی اصلی یک فروشنده معتبر
@bazaryabimodern1987
👈 برایان تریسی معتقد است یک فروشنده معتبر که میتوان روی او حساب کرد، این چهار ویژگی را دارد:
1️⃣ با وظایف اصلی شغل فروشندگی آشناست و میداند موفقیت در فروش منوط به شروع و تکمیل به موقع این وظایف است
2️⃣ وظایف اصلی شغل فروشندگی، به خصوص جلب رضایت و وفاداری مشتریان را به صورت مسئولانه و خودجوش، پیگیری میکند و نیازی نیست این وظایف را مرتب به او گوشزد کرد
3️⃣ وظایف اصلی شغل فروشندگی مثل جذب مشتری، معرفی محصول، مذاکره با مشتری، پیگیری سفارشات مشتری، پیگیری مشکلات مشتری و غیره را خیلی سریعتر، دقیقتر و خلاقانهتر از وظایف فرعی این شغل انجام میدهد
4️⃣ وظایف اصلی شغل فروشندگی را با اطمینان کامل و کمترین خطای ممکن انجام میدهد
@bazaryabimodern1987
💢20 عادت بد مدیران موفق از دیدگاه گلد اسمیت:
@bazaryabimodern1987
1- برنده شدن بیش از حد: یعنی نیاز به برنده شدن در هر شرایط و به هر قیمت ممکن
2- اتکای بیش از حد به ارزش ها: یعنی برای اخذ هر تصمیمی بیش از به ارزش هایمان متکی باشیم.
3- قضاوت کردن: نیاز به ارزیابی دیگران و تحمیل ارزش ها و معیارهایمان بر آنان
4- حرف های مخرب و نادرست: استفاده از جملات طعنه آمیز و ریشخند کردن دیگران که سبب می شود آنان رفتار ما را زننده و نامطلوب بخوانند.
5- شروع جمله با نه ، اما و هرچند: استفاده بیش از حد از صفات منفی که شکل دیگری از جمله حق با من است. تو اشتباه می کنی.
6- به همه نشان دهیم که چقدر باهوش هستیم: وقتی نیاز داریم به دیگران اثبات کنیم باهوش تر از آن هستیم که فکر می کنند.
7- حرف زدن هنگام عصبانیت: استفاده از خشم و عصبانیت به عنوان ابزار مدیریت
8- منفی بافی" بزار توضیح بدم چرا این کار غیرممکن است" :نیاز به در میان گذاشتن افکار منفی مان با دیگران حتی وقتی چنین درخواستی از ما نداشته اند.
9- امتناع از بیان اطلاعات: امتناع از تسهیم اطلاعات برای حفظ برتریمان بردیگران
10- نادیده گرفتن دیگران در موفقیت های گروهی: عدم توانایی در تصدیق عملکرد دیگران.
11- ادعا به داشتن اعتبار و شهرتی که شایسته اش نیستیم: در اغلب موارد خود را بیش از حد در موفقیت ها سهیم میدانیم.
12- بهانه آوردن: نیاز به توجیه رفتار آزار دهنده مان تا دیگران به خاطر آن از ما عذرخواهی کنند.
13- اتکا به اتفاقات گذشته : نیاز به اتکا به اتفاقات گذشته برای سرزنش کردن کسانی که در آنها سهیم بوده اند. یعنی سرزنش هر کس جز خودمان
14- ایفای نقش فردی محبوب: نپذیرفتن این واقعیت که گاهی رفتار ما نیز مانند دیگران نادرست است.
15- عذر خواهی نکردن: امتناع از قبول مسئولیت کارها و رفتارمان، امتناع از پذیرفتن اشتباهاتمان و این واقعیت که اعمال و رفتارمان بر دیگران اثر می گذارد.
16- گوش ندادن: یکی از بدترین عادات رفتاری بد، بی احترامی و بی اعتنایی به همکاران در موقع حرف زدنشان است.
17- .قدردانی نکردن از تلاش ها
18- تنبیه فردی که حامل خبری است: نیاز به پرخاشگری و حمله به فرد بی گناهی که فقط قصد کمک به ما را دارد.
19- مسئولیت کار خود را به گردن دیگری انداختن: نیاز به سرزنش کردن هر کسی جز خودمان
20- نیاز مبرم به منیت: یعنی از اشتباهات و معایبمان به عنوان فضایل اخلاقی یاد می کنیم. صرفا به این دلیل که متعلق به ما هستند.
😊خبر خوب این است که به ندرت همه این عادات بد رفتاری در یک نفر جمع می شوند.
@bazaryabimodern1987
💢 مجموعه نکات و الزامات اصلاح شخصیت و حصول شخصیت سالم در سازمان
@bazaryabimodern1987
1⃣شخصیت سالم در سازمان وقتی حاصل می شود که فرد خودش را از افراط و تفریط حفظ کرده و در مسیر تعادل جسمی و روحی حرکت کند.
این تعادل جزء به وسیله سکوت، مدارا، نظم، سنجیده رفتار کردن، خیرخواهی، وظیفه شناسی و در یک کلام عقلانیت و پرهیزگاری ایجاد نمی شود.
2⃣ شخصیت کارکنان سازمان همانند سازه هندسی شاکله ای است که ابعاد و زوایای گوناگونی دارد.
اگر این سازه به طور صحیح و منظم شکل بگیرد، فرد شخصیتی سالم و صادق خواهد داشت و رفتارهای مثبت و سازنده از خود بروز می دهد.
در غیر این صورت، شخصیتی کاذب و ناسالم خواهد داشت و رفتارهای منفی و مخرب را انجام می دهد.
3⃣ برای بهبود رفتارها و ویژگی های خودمان در سازمان باید از سازه هندسی شخصیتی فعلی به سمت سازه هندسی شخصیتی مطلوب حرکت کنیم.
به عبارت دیگر از سازه شخصیتی موجود که ممکن است در برخی ابعاد نازل و سطحی باشد به سمت سازه شخصیتی عالی، صحیح و بهتر برویم.
یعنی همانند یک معمار، اضلاع و ابعاد سازه شخصیتی منفی، مخرب، منجمد و ناخالص را به ابعاد مثبت، سازنده، سیال، منعطف و خالص تبدیل کنیم.
4⃣ انجام رفتارها خوب و مثبت، ویژگی مهمی است امّا ثبات قدم و استقامت در انجام این رفتارها موجب ایجاد شخصیت سالم می شود.
اشتباه خیلی از افراد این است که با چند روز انجام رفتارهای نیک و خوب انتظار معجزه دارند در حالی که برکات و اثرات کارهای خوب در بلندمدت خودش را نشان می دهد و با چند صباح خوب بودن، توقع زیادی نباید داشت.
5⃣اولین قدم برای ایجاد شخصیت سالم، خروج از جهل مرکب و آگاهی عمیق و دقیق از سازه شخصیتی خویش است. این آگاهی سبب می شود ویژگی های مثبت و منفی خودمان را شناخته و به خودشناسی برسیم و درصدد شکوفا کردن و تقویت ویژگی های مثبت خودمان باشیم و به جای انکار و رد ویژگی های منفی خویش، این خصوصیات را بپذیریم و درصدد اصلاح آنها باشیم.
مولوی در این زمینه می گوید:
آن کس که نداند و نداند که نداند؛
در جهل مرکب، ابد دهر بماند.
6⃣ کارکنانی که تنها به نقاط منفی دیگران اشاره می کنند به احتمال زیاد خودشان همان نقطه ضعف ها را دارند و کارکنانی که نقاط مثبت بقیه همکاران را ذکر می کنند ازلحاظ عاطفی متعادل و رابطه اثربخشی با سایر همکاران دارند.
7⃣برای حصول شخصیت سالم در سازمان لازم است که فرد خودش را از جبر وراثت، جبر تربیت، جبر دوستان، جبر غریزه و جبر جامعه آزاد کرده و مبتنی بر اختیار خودش، رفتاری مشروع، سنجیده و معقول داشته باشد.
8⃣از ویژگی های شخصیت سالم در سازمان این است که به دانسته های خود عمل می کند.
اینکه صرفاً به دنبال افزایش دانسته ها و معلومات خودمان باشیم ولی از آن دانسته ها برای رشد اخلاقی، شغلی، معنوی و مالی استفاده نکنیم، صرفاً ما را به عالمان بی عمل تبدیل خواهد کرد و سعادت و موفقیت دنیوی و اخروی را در پی نخواهد داشت.
سعدی در این زمینه می گوید:
علم چندان که بیشتر خوانی
چون عمل در تو نیست، نادانی
9⃣از ویژگی های شخصیت سالم سوء استفاده نکردن از مقام و پست سازمانی در طول مدت خدمت است.
بعضی افراد در حالی که در جایگاه شغلی پایینی هستند اما در همان جایگاه هم از موقعیت شغلی شان سوء استفاده کرده و رفتارهای کاری مخرب یا انحرافی را انجام می دهند. این دسته از کارکنان اگر روزی به جایگاه شغلی بالاتر همبرسند همین گونه اقدامات را انجام خواهند داد.
بنابراین لازم است خودسازی و اصلاح شخصیت از همان آغاز فعالیت در سازمان شروع شود.
علی صفایی حائری در این زمینه می گوید: همه ما فرعونیم فقط مصر هامون با هم فرق می کند.
🔟بهبود ویترین (تیپ و ظاهر) آسان تر از بهبود رفتار و بهبود رفتار آسان تر از بهبود شخصیت است.
مشکل خیلی از افراد این است برای اینکه فرد بهتری شوند از اصلاح تیپ و ظاهرشان شروع می کنند درحالی که اصلاح شخصیت، سخت تر و طولانی مدت تر از اصلاح ظاهر و حتی اصلاح رفتار است.
@bazaryabimodern1987
💢پارادیگما؛ پدیده ای که باعث کوری و تحلیل و تصمیم اشتباه می شود
@bazaryabimodern1987
🔸گروهی از محققان پنج میمون را در قفسی گذاشتند و در وسط قفس یک نردبان که بالای آن مقداری موز گذاشته شده بود قرار دادند. هربار که میمونی از نردبان بالا رفت، دانشمندان میمونهای دیگر را با دوش آب سرد خیس کردند. پس از مدتی، هر میمون که از نردبان بالا رفت میمون های دیگر میمونی را که از نردبان بالا رفته بود را کتک زدند. پس از مدتی، هیچ میمونی دیگر جرات اینکه از نردبان بالا رود را نداشت، گرچه وسوسه او بسیار عمیق بود.
🔸محققان تصمیم گرفتند یکی از میمون ها را با میمون جدیدی عوض کنند. میمون تازه اولین کاری که میکند به سمت موز از نردبان بالا میرود. ولی ناگهان بقیه میمون ها روی او میریزند و او را محکم کتک میزنند.
پس از چند بار کتک خوردن، میمون تازه وارد فرامی گیرد که نبایستی از نردبان بالا برود، اما هرگز نمیداند چرا؟
🔸میمون دوم جایگزین میشود و همان وضع ادامه می.یابد. میمون اول هم در کتک زدن میمون دوم همکاری میکند. میمون سوم جایگزین میشود و همان وضع کتک زدن ادامه مییابد. میمون چهارم جایگزین می شود و همچنان کتک زدن هر میمونی که از نردبان بالا می رود ادامه دارد.
🔸حالا آنچه مانده میمون های جدیدی هستند که حتی هیچکدامشان دوش آب سرد را هرگز تجربه نکرده اند، ولی همچنان هر میمونی که از نردبان بالا می رود را کتک میزنند. اگر ممکن بود از میمون ها پرسش شود چرا آنانی را که از نردبان بالا میروند را کتک میزنند، جواب میتوانست این باشد: من نمیدانم، همه همین کار را میکنند. جمله ای که متاسفانه برای همه ما آشناست!
◀️ تحلیل راهبردی:
🔺مفهوم پارادیگما (واژه ای یونانی که در انگلیسی پارادایم خوانده می شود) میتواند داستان بالا را توضیح دهد: هر فرد یا جامعهای «واقعیات» پیرامون خود را در چارچوب مفروضات، پیش دانستهها و پیش فرضهای خود درک و تحلیل میکند.
🔺پارادایم یک مجموعه از باورها و پیشفرضها و ارزشها است که ممکن است زمانی به یک دلیل منطقی بوجود آمده باشند اما به دلایل غیرمنطقی ته نشین شده باشند و سپس از طریق آموزشهای رسمی و غیررسمی آنقدر تکرار میشوند که برای ما به صورت چارچوبهایی «بدیهی» در میآیند.
🔺به احتمال خیلی زیاد پارادایم ها در زمان شکلگیری به خاطر این که موفق بوده اند و یک مساله را به خوبی حل کرده اند (جلوگیری از آب سرد) در ذهن ما پایدار می شوند، اما زمانی که یک پارادایم شکل گرفت همچنان در ذهن ما باقی میماند ولو اینکه دیگر کارآمد نباشد. چرا؟ چون تبدیل به پیشفرضهای بدیهی شده است.
🔺پارادایم ها باعث میشوند که ما کور شویم! بگذارید مثالی بزنم: زمانی که شرکت معروف آمازون (که آن موقع یک کسب وکار نوپا و ناشناخته بود) ادعا کرد که می خواهد بزرگترین کتاب فروشی آنلاین دنیا شود رقبای سنتی او خندیدند و برخی نیز رسما در روزنامه ها گفتند که آرزو بر جوانان عیب نیست. اما بعدها به شدت تنبیه شدند! چرا؟ چون پارادایم قبلی کاملا چشم های آنان را بسته بود.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️پاسخی برای از دست دادن مشتری
@bazaryabimodern1987
⭕️برای از دست دادن مشتری به سوالاتش با بله و خیر جواب بدهید.
⁉️«آیا شما این مدل را دارید؟» بله
⁉️«آیا می توانید تا سه شنبه تحویل دهید؟» بله
⁉️«آیا اینها در انبار موجود است؟» بله
❇️وقتی پاسخ یک مشتری را با بله و خیر می دهید، ممکن است بدون اینکه کاری کرده باشید، فروش را از دست بدهید.
بعد از دیدن علائم خرید مشتری، طوری به مشتری پاسخ گویید که هم راهی باشد برای ادامه مکالمه و هم تاییدی بر اینکه «مشتری خواهان جنس شماست.»
↙️به این مثال ها دقت کنید:
«آیا شما این مدل را دارید؟» آیا این مدل را می خواهید؟ اگر مشتری بگوید بله یعنی کار تمام است و شما جنس خود را فروخته اید.
🔺«آیا می توانید تا سه شنبه تحویل دهید؟» آیا سه شنبه روزی است که باید تحویل فوری داشته باشید؟
🔻در این پاسخ شما نیاز اصلی پشت این جمله را فهمیده اید و به آن پاسخ داده اید. «آیا اینها در انبار موجود است؟» تحویل فوری! مشتری نیاز دارد سریع به جنس دسترسی پیدا کند. در اینجا هم باید نیاز را درک کنید و بپرسید که آیا به تحویل فوری نیاز دارید؟
@bazaryabimodern1987
👈آینده متفاوت
@bazaryabimodern1987
✍ استراتژی تغيير داشته باشيد و موضوعاتی را برای بررسی دقیق و تفکر انتخاب کنید که تغییرات چشمگیری را در روند زندگی شما ایجاد کنند.
💧اگر هدفگذاری تاکتیکی متمرکز شدهاید، يعنی هدفگذاریهایی که میتوان آنها را بهآسانی پذیرفت یا بررسی کرد، انتظار تغييرات بزرگ و ملموس نداشته باشيد.
💧اما اگر به دنبال تغييرات عمده و چشمگير هستید و بر آیندهنگاری راهبردی متمرکز هستید، آن دسته موضوعاتی را انتخاب کنید که نشان دهندۀ تغییرات چشمگیر بوده و قطعیت ندارند.
💧بهسراغ مسایلی نروید که میتوان آنها را بهآسانی پذیرفت یا بررسی کرد.
💧از ريسك نهراسيد و بدانید که تفاوت انسان های بزرگ با بقيه مردم در قبول ريسک، استراتژی تغيير و استراتژی تمايز است.
💧اگر به دنبال آينده ای موفق و روشن هستید قدمهای بزرگ بردارید و هراسی از آينده نداشته باشید.
💧ريسك پذير باشید و خطر را بپذيرید تا طعم شيرين موفقیت را بچشید.
💧آن دسته از موضوعاتی را دنبال کنید که در مشتریان، همکاران و جامعه شما، تغییرات ملموس پدید میآورد؛ زیرا این موضوعات نشان دهنده فرصتها یا ریسکهای بزرگ آینده هستند.
@bazaryabimodern1987
📝مدیران ، چه نامههایی را ردّ میکنند؟
@bazaryabimodern1987
🔹وقتی نوبت به نوشتن نامههای اداری میرسد، به یاد «قانون بازده نزولی» میافتم، که هرچه نامه طولانیتر باشد به همان نسبت کمتر مورد توجه واقع میشود. من کاربرد این قانون را به خوبی با همه نامههای دور و درازی که رد میکنم، لمس میکنم.
🔹مردم فکر میکنند هرچه نامه طولانیتر باشد تأثیرش بیشتر است، در حالی که ابداً چنین نیست، یا تصور میکنند که جا انداختن یک نظریه خوب، به پنج صفحه توضیح نیاز دارد در حالیکه اگر واقعاً خوب باشد ده کلمه برای توضیح آن کافی است، یا خیال می کنند که متن طولانی نامه، خواننده را متقاعد میکند که نویسندگان نامه، اِشرافِ کاملی بر مسایل دارند که معمولاً خلاف آن صادق است.
👈علاوه بر طولانی بودن متن نامه، سه دلیل دیگر هم هست که نامه کنار گذاشته میشود:
1- اینکه از خواننده درخواستهای زیادی داشته باشند.
2- اینکه در سربرگ نامه، آدرس فرستنده درج نشده باشد.
3- اینکه نامهها بسیار مستدل و حقوقی نوشته شده باشند.
@bazaryabimodern1987
پرحرفی در فروش=از دست دادن فروش
@bazaryabimodern1987
✅ یکی از مهمترین پارامترهایی که یک فروشنده حرفهای در مذاکره با مشتری باید رعایت کند عدم پرحرفی در مکالمات خود با مشتری است.
❎ اکثر مشتریان امروزی برای خرید یک کالا یا خدمت، قبل از مراجعه به فروشنده اطلاعات قابل ملاحظهای را بدست آوردهاند ، بنابراین از پرحرفیها و غلوهای احتمالی فروشنده بیزارند.
✅ یک فروشنده باید سعی کند در هنگام مکالمه با مشتری با براندازکردن مشتری در دقایق ابتدایی روش خود را جهت مکالمات بیشتر با مشتری مشخص کند و متناسب با مشتری اطلاعات درباره محصول را به او ارائه دهد.
✅ مشتریان امروزی همواره جذب فروشندگانی میشوند که سعی در خوب درک کردن نیاز و خواستهشان و رفع نیازشان در کمترین زمان ممکن هست
@bazaryabimodern1987
⭕️ شوخطبعی در محیط کار، بهرهوری را افزایش میدهد
@bazaryabimodern1987
تحقیقات نشان میدهد مدیرانی که تا حدی حس شوخطبعی در محیط کار دارند، ۲۷ درصد بیشتر از بقیه مدیران انگیزهبخش و مورد تحسین هستند. کارمندان چنین مدیرانی ۱۵ درصد تعهد بیشتری دارند و تیمهای آنها احتمالا بیش از دو برابر بقیه در حل یک چالش خلاقانه توانایی بیشتری دارند که همه اینها به ارتقای عملکرد منجر میشود.
مطالعات حتی نشان میدهند که اضافه کردن یک جمله طنز ساده در پایان یک فعالیت فروش، میتواند تمایل مشتری به خرید آن محصول را تا ۱۸ درصد بالا ببرد.
◀️ دلیل این موضوع چیست؟
بخشی از آن به این دلیل است که شوخطبعی، حس نزدیک شدن افراد و اعتماد بین آنها را سرعت میبخشد. به عنوان مثال وقتی دو غریبه، آشنایی خود را با خنده شروع میکنند، تعاملات آنها ۳۰ درصد بیشتر با صمیمیت پیش میرود تا دو نفری که مکالمه خود را بدون خنده و شوخی آغاز کردهاند. حتی یادآوری لحظات شادی و شوخی، باعث میشود دو نفر ۲۳ درصد بیشتر از روابط خود راضی باشند.
تحقیقات موسسه گالوپ هم نشان میدهد یکی از بزرگترین محرکهای عملکرد کارکنان این است که یک دوست نزدیک که با او راحت باشند و شوخی کنند، در محیط کار داشته باشند.
بخش عمده قدرت طنز و شوخی، شیمیایی است. وقتی میخندیم، مغز ما کورتیزول (عامل آرامش و کاهش استرس) کمتر و اندورفین (که به ما حس یک دونده در اوج دویدن را میدهد) و اوکسیتوسین (که به آن «هورمون عشق» میگویند) بیشتری ترشح میکند؛ یعنی اوج هیجان یک انسان.
◀️ چگونه از این اتفاق در محیط کار بیشترین بهره را ببریم؟
اول اینکه بدانید هر کس به شیوه خودش حس طنز دارد. همه انسانها کمدین نیستند و این نباید باعث شود هیچ تلاشی برای شوخی کردن و خنداندن همکارانمان نکنیم. قدم بعدی این است که سبک شوخطبعی خودتان و دیگران را بشناسید. آیا بیمحابا شوخی میکنید یا بجا و با توجه به موقعیت؟
قدم بعدی این است که موقعیتشناسی شوخی را با مشتریان، شرکای کسبوکار و طرفهای مذاکره خود به کار ببرید.
شوخطبعی یک ویژگی قابل یادگیری است و به همه ما - بهویژه مدیران- بستگی دارد که با استفاده از آن در محیط کار، رفاه، عملکرد تیمی و حتی سود سازمان را ارتقا دهند. حالا بیش از هر زمان دیگری شوخطبع بودن لازم است.
@bazaryabimodern1987
ابعاد مارکتینگ:
@bazaryabimodern1987
1- بازارگرایی: تمام واحدهای یک شرکت باید براساس اصول «رضایت مشتری» و «خلق مزیت رقابتی برای شرکت» عمل کنند و هر برنامه ای باید از این 2 منظر ارزیابی شود که آیا باعث افزایش رضایت مشتری می شود یا خیر؟ و آیا باعث افزایش تمایز شرکت از رقبایش می شود یا خیر؟
2- بازارشناسی: پیروی از اصل بازارگرایی مستلزم شناخت دقیق بازار و رصد تغییرات آن به صورت مستمر است. در مارکتینگ شرکتی موفق تر است که بتواند مشتریان و نیازهای آنان را بهتر از رقبا بشناسد و ارضاء کند. ضرب المثلی در مارکتینگ می گوید: «مارکتینگ بدون داشتن اطلاعات، مثل رانندگی با چشمان بسته است»!
3- بازاریابی: پس از شناخت دقیق بازار، شرکت باید تصمیم بگیرد که در کدام بازار می تواند بهتر رقابت کند. انتخاب بازار هدف مناسب یکی از اصول مهم در مارکتینگ است
4- بازارسازی: پس از انتخاب بازار هدف مناسب، باید برنامه هایی برای نفوذ در آن طراحی و اجرا کرد و با معرفی درست محصول و مزایا و منافع آن، قیمت گذاری درست و توزیع هدفمند، بازار را برای پذیرش محصول آماده کرد.
5- بازارگردی: حضور مستمر و مستقیم در بازار در زمان اجرای برنامه های مارکتینگ و سنجش بازخوردهای اجزای مختلف بازار مانند مشتریان، رقبا، شبکه های واسطه ای و غیره لازمه اجرای موفق و اصلاح به موقع برنامه های مارکتینگ است.
6- بازارسنجی: سنجش میزان موفقیت یک برنامه بازاریابی از حیث دستیابی به اهداف تعیین شده و هزینه مصرف شده و نیز سنجش مستمر موقعیت شرکت در بازار و به ویژه در مقایسه با رقبا یکی از وظایف مهم هر مدیر مارکتینگ است.
7- بازارداری: مشتریان، شبکه های توزیع و شرکای بازاریابی وفادار یکی از مهم ترین دارایی های هر شرکتی است. این هدف به وسیلۀ حفظ و گسترش روابط با آنها به دست می آید.
8- بازارگرمی: مارکتینگ را به جریان آب تشبیه می کنند که نباید راکد بماند زیرا عدم اجرای مستمر برنامه های مارکتینگ باعث تنزل جایگاه شرکت در بازار می شود. طراحی و اجرای برنامه های مختلف تبلیغاتی و پروموشن باعث گرم ماندن بازار شرکت می شود.
9- بازارگردانی: انجام 8 وظیفه بالا نیازمند برنامه ریزی، اجرا، کنترل و اصلاح مستمر استراتژی ها و برنامه های مختلف برای شرکت است که اصطلاحا به آن بازارگردانی یا مدیریت مارکتینگ می گویند.
@bazaryabimodern1987
💢مثالی از انواع پنج گانه مشتریان در بازاریابی و فروش مدرن
@bazaryabimodern1987
🔸فرض کنید میخواهید یک ماشین بستهبندی مدرن را به یک شرکت تولیدکننده مواد غذایی بفروشید؛ در این مثال، انواع پنج گانه مشتریان به صورت زیر میباشند:
👈آغاز کننده: واحد بازاریابی میتواند با ارائه گزارشی مبنی بر قدیمی بودن نوع بستهبندی محصولات شرکت، آغازکننده باشد و نیاز به دستگاه جدید بستهبندی را تشخیص بدهد
👌پس شما برای فروش این محصول ابتدا باید به سراغ واحد بازاریابی شرکت مورد نظرتان بروید و راجع به اهمیت بستهبندیهای مدرن و تاثیر آن بر افزایش فروش شرکت مذاکره کنید
👈تاثیرگذار: واحد تولید میتواند با ارزیابی دستگاه جدید و مقایسه آن با دستگاه موجود، تاثیرگذار باشد
👌در نتیجه پس از واحد بازاریابی باید به سراغ واحد تولید بروید و راجع به مزایای فنی دستگاهتان مذاکره کنید
👈تصمیم گیر: کمیته خرید یا مدیرعامل شرکت میتواند با اتخاذ تصمیم نهایی برای خرید یا عدم خرید دستگاه پیشنهادی شما، به عنوان تصمیمگیر نقش بازی کند
👌بنابراین باید با تصمیمگیر هم صحبت و نتایج صحبتهایتان با واحدهای بازاریابی و تولید را با او در میان بگذارید و درباره خواستههای او برای قیمت، نحوه پرداخت و غیره مذاکره کنید
👈خریدار: واحد تدارکات میتواند به عنوان خریدار مطرح شود
👌پس باید با این واحد درباره زمان تحویل، چگونگی تحویل، هزینههای تحویل و غیره مذاکره کنید
👈مصرفکننده: سرپرست تولید و کارگران بخش بستهبندی به عنوان مصرفکنندگان اصلی دستگاه شما هستند
👌پس باید با آنها درباره نحوه استفاده صحیح از دستگاه، خدمات پس از فروش، رفع مشکل و غیره مذاکره کنید
🔹خاطرتان باشد، بسیاری از مذاکرات فروش حرفهای به دلیل عدم رعایت این سلسله مراتب با مشکل مواجه میشوند
🔆 دانش بازاریابیتان را بهروز کنید.
@bazaryabimodern1987
💢 مدیر به مثابه مربی
@bazaryabimodern1987
👈 مدیران فروش و بازاریابی، تنها مدیرانی در هر شرکتی هستند که درآمدزایی میکنند، برای همین، موفقیت آنها یعنی موفقیت کل شرکت
👈 به همین دلیل، هر چقدر قدرت رهبری مدیران فروش و بازاریابی بیشتر باشد، احتمال موفقیت شرکت نیز بیشتر میشود
👈 مجله کسب و کار هاروارد در مقالهای با عنوان «مدیر به مثابه مربی»، به ما میآموزد که چگونه یک رهبر و مربی فروش و بازاریابی باشیم، نه صرفا یک مدیر فروش و بازاریابی. در این مقاله میخوانیم:
🔹 مدیر، فردی است که هم به خوبی میداند چه وظایفی را باید به کارمندانش محول کند و هم میداند آنها را چگونه کنترل کند تا وظایفشان را به خوبی انجام بدهند. ما به این نوع مدیریت اصطلاحا «بازی فرمان بده، کنترل کن» میگوییم
🔹 اما دنیای امروزی، به دلیل تغییرات گسترده و سریع و افزایش سطح دانش و مهارت کارمندان، دنیایی نیست که بتوانیم با بازی «فرمان و کنترل» در آن موفق بشویم
🔹 شرکتها از این مدل قدیمی فاصله گرفته و به سمت یک مدل جدید حرکت کردهاند. در مدل جدید، مدیران، کارمندانشان را فقط راهنمایی و حمایت میکنند نه این که به آنها دستور بدهند و رفتارشان را کنترل کنند. از این نظر، مدیران مثل مربیان ورزشی رفتار میکنند
🔹 مدیران فروش و بازاریابی که میخواهند مربی باشند نه صرفا یک مدیر، باید از این هفت الگو تبعیت کنند:
1️⃣ مربی فروش به جای پاسخ به سوالات فروشندگان، از آنها سوال میپرسد و ایشان را در فرایند تجزیه و تحلیل بازار و طراحی برنامهها و استراتژیهای فروش سهیم میکند
2️⃣ مربی فروش به جای کنترل مستمر فروشندگان، آن قدر آنها را خوب تمرین میدهد که بتوانند وظایفشان را بدون هرگونه نظارتی، به خوبی انجام بدهند
3️⃣ مربی فروش به جای امر و نهی به فروشندگان، به آنها کمک میکند تا تواناییهایشان را افزایش بدهند
4️⃣ مربی فروش به جای پنهان کردن اطلاعات مختلف، اطلاعاتی که از رقبا و مشتریان دارد را مثل یک مربی حرفهای در اختیار فروشندگان قرار میدهد تا بتوانند وظایفشان را بهتر انجام بدهند
5️⃣ مربی فروش به جای تحت فشار قرار دادن فروشندگان برای رسیدن به هدفهای فروش، انگیزه فروشندگانش را آن قدر افزایش میدهد که خودشان با اشتیاق کامل برای رسیدن به اهداف فروش تلاش کنند
6️⃣ مربی فروش به جای تمسخر و تحقیر شغل فروشندگی، مدام به فروشندگان یادآوری میکند که مهمترین نقش را در موفقیت شرکت دارند
7️⃣ مربی فروش به جای انجام وظایف فروشندگی مثل مذاکره با مشتریان، فروشندگان را به گونهای تربیت میکند که بتوانند وظایف گوناگون فروشندگی را به خوبی انجام بدهند
@bazaryabimodern1987
ن است بلکه امکان ایجاد ارتباطی دوسویه مانند مکالمات تلفنی را فراهم میکنند.
▫️همچنین این ابزارها به دلیل امکان پاسخگویی سریع به پرسشهای مشتریان، امکان گفتوگو با مشتریان بیشتری را فراهم میکنند.
۶ - کارکنان باید به درگیر کردن مشتری با کسبوکار اعتقاد داشته باشند.
بدون تعهدِ همهی کارکنان به ترغیب مشتریان به درگیری و تعامل پویا با کسبوکار، تضمینی برای ارتقاء کیفیت خدمات وجود ندارد.
▫️سالی لی (Sally Lee) یکی از همکاران آباکو (Aabaco)، از زیر مجموعههای یاهو، در این باره به رفتار کارکنان اَپل در فروشگاههایش اشاره میکند.
▫️پس از ورود به یکی ار فروشگاههای اَپل، با کارکنانی روبهرو میشوید که جدای از نگاه و حس سرشار از اطمینانشان، با انرژی و نگاهشان، تجلیبخش بزرگی و ارزش برند اَپل هستند و بیدرنگ باب گفتوگو را با شما باز میکنند و تجربهای خوشایند را برایتان به ارمغان میآورند.
▫️مشتریان از اینکه کسبوکارها با آنها ارتباط برقرار و آنها را به درگیری و مشارکت بیشتر دعوت کنند، حس خوبی پیدا میکنند.
▫️بنابراین یکی از برترین تکنیک های بازاریابی این است که شما تجربیاتی خلق کنید که درگیری و تعامل مشتریان را افزایش بدهند و منجر به وفاداری همیشگی آنها شوند.
@bazaryabimodern1987
🌹انواع ارتباط با مشتري از ديد كاتلر
@bazaryabimodern1987
1️⃣ ارتباط پایه:
تنها شامل خرید و فروش است.
2️⃣ ارتباط پاسخگو:
شامل خرید و فروش است اما فروشنده یعد از فروش ارتباطش باخریدار را از بین نمیبرد زیرا میخواهد از رضایت مشتری اگاه باشد.
3️⃣ ارتباط کنشگر:
ارتباط بامشتری فعلی برای دادن اطلاعات به انها درابره ی توسعه محصولات است.
4️⃣ ارتباط مشارکتی:
شامل تماس دایمی بامشتریان درراستای حفظ انان است.
🔑 به اعتقاد وي در نهایت بازاریابی هنر جذب وحفظ مشتریان سودمند است و ارتباط مشاركتي بهترين نوع ارتباط با مشتري است.
@bazaryabimodern1987