@bazaryabimodern118 صفحه دکترسبک روح مدرس،مشاوراجرایی، بازاریابی وبرندینگ تلفن 09213163749 www.hassansabokroh.blogfa.com Www.hassansabokroh.blogsky.com Www.hassansabokroh.blog.ir Email:mmodernmarket1987@gmail.com www.Instagram.com/Bazaryabimodern1987
💢چهار تصمیم اصلی یک رهبر
@bazaryabimodern1987
1️⃣تصمیمهایی که باید بگیرید
👈تصمیمگیری در برخی موضوعات، مسئولیت اصلی یک رهبر به حساب میآید و رهبر نمیتواند آنها را به فرد دیگری تفویض کند. مثلا تصمیمگیری درباره این که شرکت وارد یک صنعت کاملا متفاوت بشود یا نه، صرفا بر عهده رهبر آن شرکت است نه هیچ فرد دیگری
👈اگر رهبر در این قبیل تصمیمگیریها تعلل کند، تمام واحدهای شرکت دچار تزلزل و افت عملکرد میشوند
2️⃣تصمیمهایی که نباید بگیرید
👈یک رهبر حرفهای به هیچ وجه در تصمیماتی که مسئولیت آن برعهده یک مدیر یا واحد مشخصی است، دخالت نمیکند و صرفا به آنها خطمشیهای کلی برای تصمیمگیری را اعلام میکند
👈در حقیقت، اگر رهبر بخواهد در تصمیماتی که مسئولیت آن به عهده دیگران است، دخالت کند، مهارت، شایستگی و اعتماد به نفس را در افراد تصمیمگیرنده از بین میبرد و به آنها اجازه نمیدهد که با تصمیمگیری هر چند اشتباه، بیاموزند و رشد کنند
3️⃣تصمیمهایی که میتوانید از آنها فرار کنید
👈گاهی اوقات، موضوعی که باید درباره آن تصمیمگیری شود، یک موضوع پیش پا افتاده و ساده است که اگر رهبر در آن دخالت کند، صرفا به جایگاه رهبریاش صدمه میزند
👈به همین دلیل، رهبر حرفهای از تصمیمگیری در این حوزهها دوری میکند و موضع خنثی میگیرد تا به جایگاه رهبریاش لطمهای وارد نشود
4️⃣تصمیمهایی که در نهایت مجبور میشوید بگیرید
👈گاهی اوقات، افراد و واحدهایی که مسئولیت تصمیمگیری را دارند، با یکدیگر دچار اختلاف میشوند و نمیتوانند به یک توافق مشخص برسند و در نتیجه، همه چیز در شرکت قفل میشود
👈اینجاست که رهبر مجبور میشود مداخله کند و شرکت را از حالت بلاتکلیفی خارج کند
@bazaryabimodern1987
💢مدل AIO در بخشبندی بازار
@bazaryabimodern1987
1️⃣فعالیتهای مشتریان (Activity) که در آن مشتریان را بر اساس فعالیتهایی که با محصولمان انجام میدهند، بخشبندی میکنیم. سولومون معتقد است این نوع بخشبندی باعث میشود کاربردهای جدیدی را برای محصولمان پیدا کنیم و با تمرکز تبلیغاتی روی آن کاربردهای جدید یا معرفی محصولات خاص برای آنها، بازارمان را توسعه بدهیم
2️⃣علاقه مشتریان (Interest) که در آن مشتریان را بر اساس میزان علاقهشان به محصولمان به سه بخش «علاقهمند»، «بیتفاوت» و «بیعلاقه» بخشبندی و برای جلب نظر هر کدام از این بخشها، کمپینهای بازاریابی مجزایی را طراحی و اجرا میکنیم
3️⃣نظر مشتریان (Opinion) که در آن مشتریان را بر اساس نظرشان درباره تجربیات قبلیشان از خرید محصول شرکت به چهار بخش «طرفدار»، «راضی»، «بیتفاوت» و «ناراضی» بخشبندی و برای ادامه فروش به هر کدام از این بخشها، برنامه بازاریابی مجزایی را طراحی و اجرا میکنیم
@bazaryabimodern1987
📌بهترین راه برای تبدیل شدن به یک مدیرصاحب نفوذ
@bazaryabimodern1987
1️⃣ ایجاد ارتباطات: کلارک میگوید در یک سطح اساسی یکی از دلایلی که مردم برای شما کاری انجام میدهند یا ایده شما را پشتیبانی میکنند یا با بودجه مورد نظرتان موافقت میکنند این است که شما را دوست دارند. برای رسیدن به این نقطه شما نیاز دارید که یک ارتباط کاری خوب با همکارانتان برقرار کنید.
2️⃣ قبل از تلاش برای متقاعد کردن گوش دهید: بهترین راه برای اینکه همکاران از شما و موضوعات مورد نظرتان پشتیبانی کنند این است که آنها احساس کنند شما شنونده نظرات آنها هستید. پس از همکارانتان درخواست کنید که دیدگاهها و توصیهها خود را با شما در میان بگذارند.
3️⃣ مراقبت از زبان بدن: مورگان میگوید مردم بهطور مداوم در حال ارزیابی این هستند که آیا به شما اعتماد کنند یانه ؟ ما سخت تلاش میکنیم که تا جواب این سوال را پیدا کنیم که افراد دوست ما هستند یا مخالف ما ؟ زبان بدن شما در درستی شکل انتقال پیام مدنظر شما، نقش بسیار مهمی دارد. همان اندازه که درست ایستادن، عقب دادن شانهها و با مخاطب خود با سر بالا گفتوگو کردن نشانه اعتماد به نفس، فرماندهی و احاطه شما بر موضوع مورد گفتوگو است، برعکس با سر پایین وبا چشمهای دوخته شده به پاهای خود صحبت کردن در جلسات کاری پیام متضادی را به مخاطب انتقال میدهد.
4️⃣ توسعه تخصص: کلارک میگوید، راه دیگر برای افزایش نفوذ در محل کار این است که در صنعت یا سازمان خود بهعنوان یک متخصص شناخته شوید. این توانمندی یک شبه اتفاق نخواهد افتاد، اما شما میتوانید برای توسعه تخصص و مهارتهای حیاتی کسبوکار اقداماتی انجام دهید.
5️⃣ نقشه راه استراتژیک: هنگامیکه زمان قدرت نفوذتان برای ترویج ابتکار و ایده خاصی که بهوجود آوردهاید فرا میرسد باید یک فرد استراتژیست باشید. توجه داشته باشید که اینجا جنگ بازی موقعیت است، موقعیت چه کسی ممکن است بهوسیله برنامههای شما تهدید شود و چگونه میتوانید آنها را همسو و در راستای اهداف ویژهای که طراحی کردهاید به حرکت درآورید ؟
6️⃣ به مردم آنچه میخواهند ارائه دهید: شما میتوانید بهوسیله شرح صادقانه مساله بهعنوان یک مزیت برای افرادی که میخواهید در کنار شما باشند، نفوذ خود را روی یک مساله خاص افزایش دهید. نیازها، دیدگاهها و سلیقه هر ذینفع را در نظر بگیرید. مورگان میگوید کشف کنید، افراد نیاز به شنیدن چه چیزی دارند و چه چیزی توجه آنها را جلب میکند.
@bazaryabimodern1987
💢نسبت به قضاوت مشتریانتان حساس باشید
@bazaryabimodern1987
👈در بازاریابی، به خصوص در بازاریابی خدمات، مشتریان به راحتی محصولات و خدمات ما را قضاوت میکنند و راجع به آن نظر میدهند و با این کارشان روی سایر مشتریان نیز تاثیر میگذارند
👈برای همین، همیشه باید نظرات و قضاوتهای مشتریان راجع به خودمان را به دقت رصد و بررسی کنیم و نسبت به آنها بیتفاوت نباشیم
👈برای مثال، آرت فول داینر، یکی از منتقدین مطرح صنعت رستوران، قبل از بررسی غذاهای یک رستوران، سرویس بهداشتی رستورانها را امتحان میکند زیرا معتقد است اگر سرویس بهداشتی یک رستوران کثیف باشد، خیلی بعید است که آشپرخانه آن تمیز باشد، چون سرویس بهداشتی بخشی از رستوران است که شما اجازه دیدن آن را دارید، پس تصور کنید بخشی از رستوران که اجازه دیدن آن را ندارید، چقدر میتواند بدتر باشد؟
👈بسیاری از رستورانهای زرنگ و حرفهای، بعد از انتشار این نظریه آرت فول داینر، به سرعت به وضعیت سرویسهای بهداشتیشان رسیدگی کردند تا بتوانند از این طریق روی قضاوت و ارزیابی مشتریانشان تاثیر مثبت بگذارند
👈این مثال به ما تاکید میکند برای موفقیت در کارمان میتوانیم این سه کار را در اولویت قرار بدهیم:
1️⃣مجلات، روزنامهها، وبسایتها و فضای مجازی مرتبط با صنعتمان را به صورت مستمر رصد کنیم تا از توصیههای آنها به مشتریان آگاه شویم و از آنها برای بهبود کسب و کارمان ایده بگیریم
2️⃣از مشتریانمان بپرسیم که کدام ویژگی محصول یا خدمتمان برایشان از همه مهمتر است؟ سپس تلاش کنیم عملکردمان در آن ویژگی را بهبود بدهیم
3️⃣اگر امکانش هست، از مشتریان رقبایمان بپرسیم که کدام ویژگی آنها را بیشتر میپسندند؟ بعد از آن تلاش کنیم آن ویژگی را در کسب و کار خودمان هم ایجاد کنیم
@bazaryabimodern1987
🔴عاشق کسب و کار و مشتریانمان باشیم
@bazaryabimodern1987
هر چه مشتریانمان را بهتر درک کنیم، بهتر میتوانیم به آنها خدمت کنیم و در نتیجه، احتمال بازگشت و خرید مجدد آنها را افزایش میدهیم
با این حال، اشتباهی که خیلی از شرکتها انجام میدهند این است که فکر میکنند «مشتریان»، خیلی متفاوت از «کارمندانشان» هستند
در حقیقت، در بسیاری از موارد، افرادی که در یک شرکت یا فروشگاه کار میکنند، علاقهمندیهای مشترک زیادی با مشتریانی دارند که به آن شرکت یا فروشگاه مراجعه میکنند
این واقعیت، به خصوص در کسب و کارهای خردهفروشی بیشتر حاکم است؛ مثلا افرادی که در صنعت پوشاک هستند، مثل مشتریانشان عاشق مُد هستند؛ یا افرادی که در فروشگاههای فیلم و موسیقی کار میکنند، معمولا موسیقیشناسهای خوبی هستند؛ و سرآشپزهای ماهر شخصا به غذای خوب علاقهمندند
پس سوال اساسی که باید پاسخ بدهیم این است که چگونه میتوانیم علائقمان به کاری که انجام میدهیم را به علاقه به مشتریانمان تبدیل کنیم؟
برای مثال، واتِر اِستون، اولین کتابفروشیاش را در 1982 افتتاح کرد. او در حقیقت به جای کتابفروشی سراغ به اشتراک گذاشتن علاقهاش به کتاب با سایرین رفت
او مشتریانش را تشویق میکرد تا کتابهای مورد نظرشان را خوب بررسی کنند و بعد آنها را بخرند. برای همین منظور، صندلیهایی را در کتابفروشیاش گذاشته بود تا مشتریان روی آن صندلیها بنشینند و کتاب مورد نظرشان را به خوبی و با آرامش بررسی کنند. این رسم هنوز هم در کتابفروشیهای واتِر اِستون وجود دارد
هیچ مانعی وجود ندارد اگر فردی از صبح بیاید و روی یکی از صندلیها بنشیند و تا شب کتاب بخواند، اما در واقعیت، تعداد بسیار کمی از مشتریان، این کار را میکنند
اکثر مشتریان، صفحات محدود یا نهایتا یک فصل از کتاب را میخوانند و از آنجایی که بیشتر آنها واقعا عاشق کتاب هستند، کتاب را میخرند تا بقیه آن را در خانه بخوانند
از طرف دیگر در واتِر اِستون کارمندان شرکت بر اساس علاقهشان به کتابخوانی و دانششان نسبت به موضوعات خاص انتخاب میشوند و از آنها انتظار میرود علاقه و دانششان را با مشتریان به اشتراک بگذارند
به همین دلیل است که کارمندان واتِر اِستون واقعا کمک حال مشتریان هستند و اطلاعاتشان از کتابها همیشه بهروز است
مثال واتِر اِستون به ما این واقعیت مهم را یادآوری میکند که برای موفقیت در بازاریابی باید به طور همزمان هم عاشق کسب و کار و محصولاتمان و هم عاشق مشتریانمان باشیم و تلاش کنیم عشقمان به کسب و کارمان را به مشتریانمان منتقل کنیم
@bazaryabimodern1987
💢آیا به مشتریانتان گوش میکنید؟
@bazaryabimodern1987
👈ما در جهانی زندگی میکنیم که خداوند به تعداد کمی از ما مهارت گوش دادن را هدیه داده است. به همین دلیل است که بسیاری از فروشندگان زمانی که با مشتری مواجه میشوند، یادشان میرود که گوششان را در حالت «آماده برای شنیدن» قرار بدهند
👈در حقیقت، عده زیادی از فروشندگان در زمان گفتگو با مشتری، به جای آن که به حرفهای او گوش کنند، صرفا به یک موضوع فکر میکنند: چگونه میتوانم معامله با این مشتری را نهایی کنم؟
👈این در حالی است که گوش دادن به مشتری، سادهترین ابزار یک فروشنده برای احترام گذاشتن به مشتری است و بدون شک، وقتی مشتری احساس کند به او احترام میگذارید، برای معامله کردن با شما تشویق میشود
👈علاوه بر این، گوش دادن درست به مشتریان، بهترین راه برای یافتن ایدههایی جهت شگفتزده کردن آنها نیز به حساب میآید
👈ضمن آن که با گوش دادن فعال به مشتریانمان، مانع بروز سوتفاهم و در نهایت، نارضایتی آنها میشویم
👈منظور من از گوش دادن فعال، این است که هم به خوبی به حرفهای مشتری گوش کنیم و هم به او بفهمانیم که به حرفهای او گوش میدهیم
👈برای این منظور، هنگام گفتگو با مشتری، هر از گاهی از او سوالاتی درباره موضوعی که میگوید بپرسید یا حرفهایش را جمعبندی و برای او بازگو کنید تا متوجه شود به حرفهایش گوش و اهمیت میدهید
👈ضمن آن که میتوانید با زبان بدنتان هم به مشتری القا کنید به حرفهایش گوش میدهید. مثلا وقتی موضوع تاسفباری را گفت، حتما سرتان را به نشانه تاسف تکان بدهید
👈برای آن که مهارتتان در گوش دادن فعال را افزایش بدهید، از این پنج تکنیک هم میتوانید استفاده کنید:
1️⃣به نامها و تاریخهایی که مشتری میگوید، دقت کنید و در صحبتهایتان از آنها استفاده کنید
2️⃣به آمار و ارقامی که مشتری میگوید، دقت کنید و در استدلالهایتان از آنها استفاده کنید
3️⃣بسیاری از مشتریان در لابهلای صحبتهایشان، انتظاراتشان را بازگو میکنند. این انتظارات را شناسایی کنید و به مشتری اطمینان بدهید که آنها را برآورده میکنید
4️⃣با احساسات مشتری همراهی کنید. مثلا اگر احساس میکنید مشتری برای جلسه بعدیاش استرس دارد، به او بگویید میتوانید جلسه دیگری داشته باشید تا او با آرامش بیشتری به کار بعدیاش برسد
5️⃣اگر احساس میکنید مشتری سرحال نیست، قبل از آن که مذاکره فروش را به صورت جدی شروع کنید، تلاش کنید او را با گفتن یک جوک یا شوخی بامزه ولی مودبانه، سرحال بیاورید
@bazaryabimodern1987
💢سه محرک اصلی خلاقیت
@bazaryabimodern1987
👈اگر میخواهید خلاقیت را در شرکتتان ترویج کنید، باید این سه انگیزه را در بین کارمندان و مدیرانتان، فارغ از جایگاهی که در شرکتتان دارند، ترویج کنید:
1️⃣تعیین اهداف مشخص برای خلاقیت
👈یک هدف خوب و به صورت دقیق طراحی و بیان شده، مهمترین محرک انسانها در هر کاری، از جمله در خلاقیت است
👈بنابراین، در ابتدای هر سال، یک سری هدف مشخص برای شرکتتان در زمینه خلاقیت مشخص کنید. مثلا بگویید امسال میخواهیم بستهبندی فلان محصولات شرکت را به صورت خلاقانهای بازطراحی کنیم و هر مدیر و کارمندی میتواند ایدههایش را تا فلان تاریخ ارایه کند
2️⃣شناسایی مشکلات اصلی شرکت
👈تجربه نشان میدهد کارمندان شرکتی که احساس میکنند کسب و کار شرکت و در نتیجه درآمد و شغلشان در خطر است، بیشتر از هر موقع دیگری خلاق و نوآور میشوند
👈بنابراین، میتوانید مشکلات اصلی شرکتتان در حوزههای مختلف را مشخص کنید و از کارمندان و مدیرانتان بخواهید راهکارهای خلاقانهای برای حل آن مشکلات ارایه کنند
3️⃣سوالات هدفمند
👈مشهور است که میگویند: «سوال درست، نیمی از پاسخ را مشخص میکند». به همین دلیل، اگر میخواهید کارمندان و مدیرانی خلاق داشته باشید، باید سوالات هدفمند و دقیقی از آنها بپرسید
👈بر این اساس، بهتر است در ابتدای هر بازه زمانی، مثلا در ابتدای هر ماه یا هر فصل، تعدادی سوال کلیدی که شرکتتان با آن مواجه است را مشخص کنید و با کارمندان و مدیرانتان در میان بگذارید. مثلا از آنها بپرسید: «به نظرتان چگونه میتوانیم فروش محصول الف در بازار 1 را تا 20 درصد افزایش بدهیم؟»
@bazaryabimodern1987
💢تحلیل فرصتهای بازار
@bazaryabimodern1987
👈بازاریابهای حرفهای در کنار شناسایی سریع فرصتهای بازار، یک توانایی منحصر به فرد دیگر هم دارند: میتوانند فرصتهای بازار را به خوبی تحلیل و بهترین فرصتها را انتخاب کنند، چون به خوبی میدانند نمیتوانند از همه فرصتهای موجود در بازار استفاده کنند
👈به همین دلیل است که توانایی تحلیل فرصتهای بازار، یکی از مهمترین مهارتهای یک مدیر بازاریابی حرفهای است. برای تحلیل فرصتهای موجود در بازار، باید به دو عامل زیر دقت کنید:
1️⃣شانس موفقیت شرکت در استفاده از فرصت مدنظر
2️⃣جذابیت فرصت مدنظر
👈با ترکیب این دو عامل، میتوانید ماتریسی دو در دو بسازید که شامل چهار خانه زیر است:
1️⃣فرصتهایی که نه جذاب هستند و نه شرکت توانایی استفاده از آنها را دارد
این نوع فرصتها بدترین فرصتهای موجود در بازار هستند
2️⃣فرصتهایی که جذاب نیستند ولی شرکت توانایی استفاده از آنها را دارد
این دسته از فرصتها خطرناکترین فرصتهای موجود در بازار هستند و مدیر بازاریابی باید به شدت از آنها دوری کند زیرا منابع شرکت را به هدر میدهند
3️⃣فرصتهایی که جذابند ولی شرکت توانایی از استفاده از آنها را ندارد
یک مدیر بازاریابی حرفهای تلاش میکند منابع، مهارتها، تواناییها و غیره لازم برای استفاده از این فرصتها را به دست بیاورد
4️⃣فرصتهایی که هم جذابند و هم شرکت توانایی استفاده از آنها را دارد
این دسته از فرصتها بهترین فرصتهای موجود در بازار هستند که مدیر بازاریابی باید تمام تمرکزش را روی آنها بگذارد
@bazaryabimodern1987
🔴▪️تماس چشمی برقرار کنید.
@bazaryabimodern1987
⭕️تماس چشمی قبل از هر چیز نشان از ادب ما و احترام به دیگران است.
✳️ همچنین تماس چشمی باعث میشود که دیگران با دقت بیشتری به حرفهای شما گوش دهند. اگر در یک جمع صحبت میکنید از میان جمعیت چند چهره دوستانه پیدا کرده و روی آنها تمرکز کنید.
❇️به این ترتیب اعتماد به نفس شما افزایش یافته و حرفهای خود را واضحتر بیان میکنید. اگر به پایین نگاه کنید با اعتماد به نفس به نظر نمیرسید. و اگر موقع صحبت کردن به اطراف نگاه کنید، ممکن است بقیه به این فکر کنند که حواستان پرت شده و دنبال انجام یک کار بهتر هستید.
پس:
🔺تا میتوانید به چشم افرادی نگاه کنید که برای آنها صحبت میکنید.
🔻اگر از میان جمع کسی را دیدید که حواسش پرت شده یا گیج به نظر میرسد، ممکن است فکر کنید که حرفهای خود را به روشنی بیان نمیکنید. با این حال نباید بگذارید گیجی یک نفر حواس شما را از بقیه پرت کند.
🔺وقتی برای جمعیت خیلی زیادی صحبت میکنید، برقرار کردن ارتباط چشمی مشکل است. در این مواقع روی تعداد کمی از افراد تمرکز کنید.
@bazaryabimodern1987
📌 ۱۰ مهارت اساسی در مذاکره
@bazaryabimodern1987
مذاکره یکی از حیاتیترین مهارتهایی است که در زندگی شخصی و حرفهای به آن نیاز داریم. از خرید خانه تا مذاکره در محیط کار، همه ما به نحوی با مذاکره سر و کار داریم. در اینجا به بررسی شش مهارت اساسی که برای موفقیت در مذاکره لازم است، میپردازیم.
🔺ایجاد رابطه
اولین قدم در هر مذاکرهای، ایجاد یک رابطه انسانی با طرف مقابل است. وقتی بتوانید ارتباطی دوستانه و صمیمانه برقرار کنید، طرف مقابل کمتر شما را به عنوان دشمن میبیند و تمایل بیشتری به همکاری خواهد داشت.
🔺شنیدن فعال
یکی از مهمترین اصول در مذاکره، شنیدن فعال است. یعنی به جای تسلط بر گفتگو، به دقت به حرفهای طرف مقابل گوش دهید و نشان دهید که به نظرات او اهمیت میدهید. این کار باعث میشود طرف مقابل احساس کند که شما به او احترام میگذارید و این باعث افزایش احتمال رسیدن به توافق میشود.
🔺آینه کردن
یکی دیگر از روشهای موثر در مذاکره، آینهکردن رفتارها و گفتارهای طرف مقابل است. این کار باعث میشود طرف مقابل احساس راحتی و اعتماد بیشتری نسبت به شما پیدا کند. به عنوان مثال، اگر او از یک اصطلاح خاص استفاده میکند، شما هم همان اصطلاح را به کار ببرید یا از زبان بدنی مشابه استفاده کنید.
🔺کنترل احساسات
در هنگام مذاکره، کنترل احساسات بسیار مهم است. اگر احساسات خود را نشان دهید، ممکن است نقاط ضعف شما برملا شود و این میتواند به ضرر شما تمام شود.
🔺توانایی ترک مذاکره
همیشه این نکته را در ذهن داشته باشید که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. باید به خوبی بدانید که حداقل پذیرش شما چیست و اگر طرف مقابل نتواند آن را تامین کند، آماده باشید که مذاکره را ترک کنید.
🔺خلاقیت
برای دستیابی به توافقی که برای هر دو طرف سودمند باشد، نیاز به خلاقیت دارید. سعی کنید خارج از چارچوب فکر کنید و راهحلهای جدید و غیرمعمول ارائه دهید.
🔺تعیین هدفهای واضح
داشتن هدفهای مشخص در مذاکره بسیار مهم است. باید بدانید که چه میخواهید و چرا آن را میخواهید. این کار به شما کمک میکند تا در طول مذاکره تمرکز خود را حفظ کنید و از مسیر اصلی منحرف نشوید. همچنین اهداف خود را به صورت اولویتبندی شده در نظر بگیرید تا در صورت لزوم بتوانید از برخی اهداف کمتر مهم صرف نظر کنید.
🔺مدیریت زمان
مدیریت صحیح زمان میتواند به شما کمک کند تا به بهترین نتایج برسید. به عنوان مثال، قبل از شروع مذاکره، زمان محدودی برای هر بخش تعیین کنید یا اگر بحثی به نتیجه نمیرسد، بهتر است به موضوع دیگری بپردازید و بعداً به آن بازگردید.
🔺شناخت فرهنگها
شناخت و احترام به تفاوتهای فرهنگی در مذاکرهها بسیار مهم است. هر فرهنگ دارای نکات و روشهای خاص خود در مذاکره است که باید به آنها توجه شود.
🔺تحلیل قدرت
شناخت قدرتهای موجود در مذاکره و استفاده صحیح از آنها میتواند به شما کمک کند تا به نتایج بهتری برسید. مثلا منابع قدرت خود را بشناسید و به تعادل قدرت توجه کنید. در صورت نیاز، سعی کنید از منابع قدرت خود به نفع خود استفاده کنید.
@bazaryabimodern1987
💢نتایج احتمالی در یک مذاکره
@bazaryabimodern1987
👈هر مذاکرهای یکی از این چهار نتیجۀ احتمالی را به دنبال دارد:
1️⃣برد-باخت
در این مذاکره، یک طرف میبرد و طرف دیگر میبازد. این نتیجه معمولاً زمانی رخ میدهد که یک طرف خیلی قویتر از طرف دیگر است یا یک طرف بدون آمادگی قبلی وارد مذاکره شده است یا یک طرف با عدم صداقت، سر طرف دیگر را کلاه گذاشته است
2️⃣باخت-باخت
در این مذاکره، هر دو طرف میبازند. این نتیجه معمولاً زمانی رخ میدهد که یکی از طرفین احساس میکند دارد مذاکره را میبازد و در نتیجه اجازه نمیدهد طرف دیگر برنده شود و مذاکره را بهم میزند
3️⃣برد نسبی-باخت نسبی
در این مذاکره، هیچ کدام از طرفین به تمام خواستههایشان از مذاکره نمیرسند و منافع هیچ کدام به طور کامل تامین نمیشود. در حقیقت، هر یک از طرفین، به بخشی از خواستههایش میرسد و مجبور میشود از بخشی از خواستههایش عقبنشینی کند. برد نسبی-باخت نسبی رایجترین نتیجه در مذاکرات است
4️⃣برد-برد
در این مذاکره، هر دو طرف به تمام خواستهها و منافعشان از مذاکره میرسند
👈مذاکره برد-برد بهترین نتیجهای است که میتوان از یک مذاکره انتظار داشت. با این حال، به ندرت چنین نتیجهای حاصل میشود چون ذهنیت بیشتر افراد از مذاکره این است که «باید به گونهای مذاکره کنیم که ما ببریم و طرف مقابل ببازد». به همین دلیل، هر طرف مذاکره تمام تلاشش را میکند تا خودش برنده شود
👈به همین دلیل است که اکثر مذاکرات به نتایجی غیر از برد-برد ختم میشوند، حتی اگر در ظاهر، مذاکرهکنندگان بگویند که دنبال یک نتیجه برد-برد هستند
@bazaryabimodern1987
🔴▪️5 روش که بازاریابی کسب و کار کوچک شما را بهتر میکند.
@bazaryabimodern1987
1⃣از رقبا یاد بگیرید.
وقتی که راههای جدیدی برای پیشرفت بازاریابی خود جست و جو میکنید، به رقبای خود نگاه کنید.
2⃣گواهی نامه بگیرید.
قبل از اینکه افراد چیزهایی را بخرند، اغلب بررسیهایی میکنند که اعتبار خرید آنها را تضمین کند.
3⃣رسانههای اجتماعی خود را به روز کنید.
بازاریابی رسانههای اجتماعی برای کسب و کار کوچک اهمیت دارد.
4⃣از فروشگاه خارج شوید.
برای مشتریان بالقوه مهم است که شما و کسب و کار شما را بشناسند، آنها باید شما را ببینند.
5⃣به یک متخصص تبدیل شوید.
میتوانید بازاریابی کسب و کار خود را به عنوان کارشناس محلی، ارتقا دهید.
@bazaryabimodern1987
💢تئوری تضاد-جذب
@bazaryabimodern1987
👈تئوری تضاد-جذب (Assimilation-contrast theory) دلیل پذیرش یا رد اطلاعات توسط یک فرد را توضیح میدهد
👈طبق این تئوری، اطلاعاتی که با آرمانها و اهداف فرد در تضاد نباشند، توسط او پذیرش میشوند و به اطلاعات قبلی او در همان زمینه اضافه میشوند
👈اما اطلاعاتی که با آرمانها و اهداف فرد در تضادند، یا توسط او نادیده گرفته میشوند و تغییر بسیار اندکی در رفتارش به وجود میآورند یا به طور کلی رد میشوند
👈تئوری تضاد-جذب همچنین میزان توجه ضمیر ناخودآگاه فرد به اطلاعات جدید را هم توضیح میدهد که طبق آن، اگر اطلاعات جدید خیلی شبیه به اطلاعات قبلی فرد باشد یا تضاد کمی با آن داشته باشد، کمتر مورد توجه فرد قرار میگیرد. ولی اگر اطلاعات جدید، کاملا بر خلاف اطلاعات قبلی فرد باشد و تضاد زیادی با آن داشته باشد، بیشتر مورد توجه فرد قرار میگیرد
👈برای مثال، فرض کنید این خبر را برای یک فرد سیگاری بخوانید: «سیگار عمر شما را کم میکند». طبق پدیده خاکستر، فرد سیگاری این اطلاعات را میپذیرد ولی چون با اطلاعات قبلیاش تضادی ندارد، به آن توجه نمیکند و در نتیجه، این خبر تغییری در رفتار او ایجاد نمیکند (در حالی که هدف از انتشار خبر، تغییر رفتار در افراد سیگاری است)
👈با توجه به مثال فوق، میتوانیم بگوییم بیشترین کاربرد تئوری تضاد-جذب در تبلیغات است. طبق این تئوری، اگر میخواهیم پیام تبلیغاتیمان روی مخاطبان هدفمان اثر بگذارد، باید این دو ویژگی را داشته باشد:
1️⃣ پیام تبلیغاتی باید با آرمانها، آرزوها، اهداف و تجربیات شخصی مخاطبان هدف همخوانی داشته باشد
2️⃣ پیام تبلیغاتی باید برخلاف تجربهها و اطلاعات قبلی مخاطبان هدفمان باشد
@bazaryabimodern1987
💢روی منافع مشتری تمرکز کنید
@bazaryabimodern1987
👈ویژگیهای فنی بیانگر چیزهایی هستند که محصول دارد. در مقابل، منافع بیانگر چیزهایی هستند که محصول برای مشتری دارد
👈تجربه نشان میدهد، ویژگیهای فنی، مواردی هستند که یا برای مشتری اهمیت ندارند یا اصولاً مشتری چیزی از آنها سر در نمیآورد. پس باید این موارد را به چیزهایی تبدیل و ترجمه کنیم که برای مشتری اهمیت دارند و قابل درکاند
👈با این حال، اکثر فروشندگان هنگام مذاکره با مشتری روی ویژگیهای فنی تمرکز میکنند و در نتیجه از مشتری «نه» میشنوند چون نمیتوانند ویژگیهای فنی را به «منفعت» تبدیل کنند
👈در مقابل، فروشندگان حرفهای برای جلب توجه مشتری روی «منافع محصول» یا «منافع مشتری» تمرکز میکنند نه روی «ویژگیهای فنی» محصول. پس برای موفقیت در فروش باید فرق بین این سه مفهوم را خوب درک و روی منافع مشتری تمرکز کنیم نه ویژگیها و منافع محصولمان
👈برای درک تفاوت بین «ویژگیهای محصول»، «منافع محصول» و «منافع مشتری» به این مکالمه فرضی بین یک فروشنده و یک مشتری بالقوه توجه کنید:
1️⃣فروشنده: این دستگاه از فولاد ساخته شده است
در این حالت، فروشنده یک ویژگی محصول را توضیح میدهد و احتمال موفقیت او بسیار کم است
2️⃣فروشنده: استحکام این دستگاه بسیار بالاست چون از فولاد ساخته شده است
در این حالت، فروشنده یک منفعت محصول را توضیح میدهد و احتمال دارد بتواند مشتری را قانع کند
3️⃣فروشنده: این دستگاه سالهای سال برای شما کار میکند، چون از فولاد ساخته شده و استحکام آن خیلی بالاست
در این حالت، فروشنده یک منفعت مشتری را توضیح میدهد و به احتمال زیاد میتواند مشتری را قانع کند
@bazaryabimodern1987
💢به تحقیقات بازار اعتماد نکنید
@bazaryabimodern1987
👈برخلاف تصور اکثرتان، میخواهم از شما بخواهم به دلایل زیر زیاد به تحقیقات بازار اعتماد نکنید:
1️⃣خیلی وقتها موفقیت ما در برندینگ، به خلاقیت و شمّ شخصیمان بستگی دارد. تحقیقات بازار در موارد بسیاری مانع خلاقیت میشود و شما را از طراحی و اجرای کمپینهای خلاقانه میترساند
2️⃣بسیاری از کسانی که از آنها تحقیقات بازار میشود، حرفشان با عملشان فرق دارد. مثلا در تحقیقات میگویند فلان محصول جدید را میخرند ولی در عمل هرگز این کار را انجام نمیدهند
3️⃣گاهی اوقات، محققان بازاریابی برای خوش رقصی نزد شرکتی که برای آن کار میکنند، تحقیقات بازار را به گونهای تحریف میکنند که مدیران شرکت از نتایج آن خوششان بیاید
4️⃣خیلی وقتها در زمان انجام تحقیقات بازار که معمولا چند ماه طول میکشد، بازار به طور کلی تغییر میکند و نتایج تحقیقات بازار دیگر به دردمان نمیخورد
👈برای مثال، همین چند سال پیش بود که مدیران جنرال موتورز متوجه یک تناقض عجیب شدند: طرح خودروهای جدید شرکت در تحقیقات بازار مورد تایید قرار میگرفتند، ولی وقتی شرکت نمونههای اولیه آن خودروها را میساخت و به بازار عرضه میکرد، مشتریان از آنها استقبال نمیکردند
👈برای همین، مدیر برند جنرال موتورز تصمیم گرفت انجام تحقیقات بازار برای طراحیهای جدید را منحل کند و خودروهای جدید را صرفا بر اساس خلاقیت طراحان شرکت و یک گروه کانون کوچک از نمایندگیهای فروش شرکت طراحی کند
👈بعد از این تصمیم بود که جنرال موتورز توانست خودروهای بسیار موفقی را به بازار عرضه کند و فروشش را افزایش بدهد
@bazaryabimodern1987
💢تخصصگرایی در بازاریابی
@bazaryabimodern1987
1-متخصصِ مصرفكننده نهايي: در اين روش، شركت گروهي از مصرفكنندگان نهايي را هدف ميگيرد و در برآورده کردن نيازهاي آنها متخصص ميشود. به عنوان مثال، شركت وي.اِي.آر در زمينة طراحي نرمافزارهاي بسيار خاص براي اشخاص و شركتهاي كوچك فعاليت ميكند
2-متخصصِ سطوح عمودي: در اين روش، شركت در برآورده کردن نيازهاي بخشي از زنجيره تامين شركتها متخصص ميشود. به عنوان مثال، برخي از كارخانههاي ذوب مس در زمينة توليد «مس خام»، برخي ديگر در توليد «تركيبهاي مسي» و بعضی ديگر نيز در توليد «محصولات مسي» متخصص هستند
3-متخصصِ اندازه-مشتري: در اين روش، شركت در برآورده کردن نيازهاي مشترياني كه اندازه مشخصي دارند (مثل مشتريان بزرگ، كوچك و متوسط) متخصص ميشود. برای مثال، برخی شرکتها، شركتهاي كوچكي كه ديگران به آنها اهميت نميدهند را به عنوان بازار هدف خود انتخاب ميكنند
4-متخصصِ مشتريان خاص: در اين روش، شركت تعداد بسيار محدودي از مشتريان را به عنوان بازار هدف انتخاب ميكند. به عنوان مثال، بسياري از شركتها، محصولات نهايي خود را تنها به جنرال موتورز يا سيِرز ميفروشند
5-متخصصِ جغرافيايي: در اين روش، شركت تنها در يك منطقه جغرافيايي خاص فعاليت و روی برقراری رابطهای عمیق با مشتریان آن منطقه تمرکز میکند
6-متخصصِ محصول يا خط محصول: در اين روش، شركت تنها يك محصول يا يك خط محصول ويژه را توليد و عرضه ميكند. به عنوان مثال، شركتي تنها لنز ميكروسكوپهاي آزمايشگاهي را توليد و عرضه ميكند
7-متخصصِ ويژگي-محصول: در اين روش، شركت تنها در توليد و عرضه محصول يا خدمت بسيار خاصي فعاليت ميكند. به عنوان مثال، شركت زيپكار، تنها در چند شهر بزرگ خودرو کرایه میدهد. اين شركت افرادي را هدف گرفته است كه: «در بيشتر موارد از وسايل نقلية عمومي استفاده ميكنند ولي در طول ماه چند بار به خودرو احتياج دارند»
8-متخصصِ شغل-فروشگاه: در اين روش، شركت محصولات سفارشي و بسيار خاصي را برای یک سری فروشگاهها توليد و عرضه ميكند
9-متخصصِ كيفيت-قيمت: در اين روش، شركت يا محصولات باكيفيت و گرانقيمت يا محصولات بيكيفيت و ارزانقيمتي را توليد و عرضه ميكند. به عنوان مثال، هِولت-پاكارد در زمينة عرضة ماشينحسابهاي بسيار با كيفيت و گرانقيمت متخصص شده است
10-متخصصِ خدمت: در اين روش، شركت خدمات منحصر به فردي را عرضه ميكند كه هيچ شركت ديگري آنها را عرضه نميكند. به عنوان مثال، يكي از بانكهاي آمريكايي درخواست وام را از طريق تلفن دريافت و پول را در محل مشتري به وي تحويل ميدهد
11-متخصصِ شبكة توزيع: در اين روش، شركت در همكاري با يك شبكة توزيع خاص متخصص ميشود. به عنوان مثال، يكي از شركتهاي نوشابهسازي محصولاتش را تنها در پمپبنزينها عرضه ميكند
@bazaryabimodern1987
🔴▪️چگونه "جلسات موثر" برگزار کنیم؟
@bazaryabimodern1987
1⃣جلسه موثر نباید بیش از یک و نیم ساعت طول داشته باشد.
2⃣دستور جلسه باید روشن و شفاف باشد و ابهام ایجاد نکند.
3⃣افراد مرتبط با موضوع جلسه دعوت شوند. افرادی که دانش کافی در رابطه موضوع جلسه را دارند.
4⃣نباید در جلسه از صندلیهای بلند که جلوی دید را میگیرد استفاده کرد.
5⃣اندازه اتاق جلسه باید متناسب تعداد اعضا پیش بینی شود.
6⃣اتاق جلسه از نور کافی و تهویه مناسب برخوردار باشد.
7⃣اطلاعات لازم برای تصمیم گیری از قبل و به همراه دستور جلسه به اعضا ارسال شود تا زمان کافی برای مطالعه وحضور در جلسه داشته باشند.
8⃣برای جلسات غیر رسمی که زیر 3 نفر است؛نیازی به دستور جلسه نیست.
9⃣جلسه برای قدرت نمایی از سوی مدیریت برگزار نشود.
🔟جلسه به منظور احاله تبعات منفی تصمیم تشکیل نشده باشد؛ بدین شکل که مدیر به تنهایی امکان تصمیم گیری را داشته است، ولی به جهت تبعات منفی آن بدنبال درگیر کردن گروه است.
1⃣1⃣برای هر موضوعی جلسه تشکیل ندهید. در آن صورت، اثربخشی جلسات از بین خواهد رفت.
@bazaryabimodern1987
💢با سهلانگاری برندتان را نابود نکنید
@bazaryabimodern1987
👈برندسازی مثل ساختمانسازی است. همانطور که اگر در یک بخش به ظاهر کوچک ساختمان، مثلا در بتنریزی، سهلانگاری کنیم، کل ساختمان با یک زلزله خفیف فرو میریزد، اگر به تمام اجزای برندمان دقت نکنیم هم برندمان بعد از مدتی و با کوچکترین اتفاقی که برای آن بیافتد، نابود میشود
👈یکی از مهمترین سهلانگاریها در برندسازی، مسیری است که باعث رشد و توسعه برند شده است. به عبارت دیگر، برندهای زیادی وجود دارند که وعده، جایگاه، مزیت رقابتی و فرهنگ اصلیشان را فراموش کردند و در نتیجه، خیلی زود نابود شدند
👈برای مثال، بوستن چیکن را در نظر بگیرید. آن را به یاد میآورید؟ این برند یک رستوران زنجیرهای کنتاکی و غذاهای خانگی بود که خیلی سریع رشد کرد، اما بنیانگذاران آن خیلی زود فراموش کردند که چه چیزی برندشان را به آن سطح از موفقیت رسانده بود
👈در حقیقت، بنیانگذاران بوستن چیکن در برابر برندشان سهلانگاری کردند: اسمشان را به بوستن مارکت تغییر دادند، سبد محصولاتشان را گسترده کردند و سطح کیفیت و خدماتشان را کاهش دادند. نتیجه: فرسودهگی برند، افت فروش، کاهش درآمد و ارزش سهام شرکت و نهایتا ورشکستگی
👈یادتان باشد بسیاری از برندها از روی اجبار و شرایط بازار، سهلانگار میشوند و پا در مسیر نابودی میگذارند
👈مثلا برندی را در نظر بگیرید که با یک نوع محصول خاص وارد بازار شده و اتفاقا خیلی هم موفق از آب درآمده است، ولی بعد از مدتی فروش آن محصول به اندازه کافی رشد نمیکند
👈در نتیجه، مدیران برند تصمیم میگیرند سبد محصولاتشان را توسعه بدهند و محصولات معمولی موجود در بازار را به آن اضافه کنند. این تصمیم، در اکثر موارد، یک تصمیم به ظاهر از روی اجبار، ولی به شدت خطرناک است، چون آغاز مسیر سهلانگاری و در نهایت، نابودی برند است
👈ولی یادتان باشد شاید بتوانید با منحرف شدن از مسیر اصلی برندتان، به اهداف مدنظرتان دست پیدا کنید، اما این انحرافهای به ظاهر کوچک تا عمق برندتان نفوذ میکند و در نهایت به فروپاشی و از دست دادن برندتان منجر میشود
👈پس هیچ وقت به دلیل رسیدن به یک سری اهداف کوتاهمدت، مثل فروش و سود بیشتر، بقای برندتان در بلندمدت را به خطر نیاندازید
@bazaryabimodern1987
🔴▪️ اشتباهات فاحش در مصاحبه استخدامی
@bazaryabimodern1987
میانگین زمان یک مصاحبه استخدامی حدود 40 دقیقه است، اما 33 درصد از 2000 مدیر شرکتکننده در یک نظرسنجی اظهار کردند که آنان در 90 ثانیه اول مصاحبه خواهند فهمید که آیا داوطلب را استخدام میکنند یا خیر.
در همان نظرسنجی، مدیران اشتباهات زیر را به عنوان دلایل اصلی رد داوطلب برشمردند:
70 درصد اعتقاد داشتند داوطلبان استخدام از نظر ظاهر و پوشش بیش از حد غیررسمی در جلسه مصاحبه ظاهر شدند.
67 درصد گفتند متقاضیان استخدام قادر نبودند تماس چشمی برقرار کنند.
55 درصد به خاطر نحوه از در وارد شدن مصاحبهشونده به اتاق مصاحبه.
47 درصد مدیران ابراز میکردند که داوطلبان استخدام هیچ اطلاعاتی درباره شرکتی که برای مصاحبه آمدهاند نداشتند.
38 درصد مدیران به خاطر کیفیت صدا و میزان اعتماد به نفس و همچنین نداشتن لبخند متقاضی را رد کردند.
33 درصد دلیل رد کردن را نوع نشستن متقاضی هنگام مصاحبه بیان کردند.
26 درصد بد دست دادن متقاضی را دلیل رد شدن میدانند.
21 درصد یکی از دلایل رد شدن متقاضی را دست به سینه نشستن او هنگام مصاحبه عنوان کردند.
@bazaryabimodern1987
📌 اشتباهاتی که باعث شکست کسب و کار شما می شوند
@bazaryabimodern1987
1- نادیده گرفتن شکایت و نظر مشتری:
به حرف مشتری های تان گوش دهید و از آنها درس بگیرید. تا زمانی که از رضایتمندی مشتری مطمئن نشدید به فکر توسعه ی کار نباشید.
2-منفعت-محوری
قطعا هدف هر کسب و کاری سودآوری است. اما قرار دادن سود به عنوان تنها اولویت، اشتباه بزرگیست. معمولا این صاحبان کار محصول بی کیفیت خود را در یک بسته بندی مجلل عرضه می کنند، اما با این وجود نیز نمی توانند موفق شوند.
3- انتظار برای شروع خوب
اکثر کارآفرینان مشتاق متاسفانه برای شروع کار منتظر بهترین فرصت و امکانات می مانند، اما با مطالعه ی زندگی کارآفرینان بزرگ می بینیم که نه تنها هیچ کدام از ابتدا همه ی منابع را نداشته اند، بلکه از کارهای ابتدایی مانند روزنامه فروشی شروع کردند.
4- نادیده گرفتن علم
گاهی کارآفرینان فکر می کنند که دانش لازم برای تمام مسیر کارشان را دارند، در حالی که با گذر زمان، روش های متفاوت و جدیدتری از تبلیغات گرفته تا فروش محصول و ... ابداع می شود که اگر یک کارآفرین آنها را در نظر نگیرد، از قافله ی دیگر کارآفرینان جا می ماند. برای رشد فروش و گسترش کار، باید مهارت های جدید یاد بگیرید و کتاب های نوشته شده توسط افراد موفقی را بخوانید که این مسیر را تجربه کرده اند. به روز باشید و در صورت نیاز دانش های جدید را فرا گیرید.
5-تک روی کردن
برای یک کارآفرین مهم است که از مخارج اضافی چشم پوشی کند و تا می تواند با کارمندان کم، کار خود را شروع کند. اما نباید این گونه باشد که خود به تنهایی کار کند، زیرا در این حالت نیز موفق نخواهد شد.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️برای فروش بیشتر از مشتری بپرسید.
@bazaryabimodern1987
🔸به دیدن نحوه استفاده از محصول خود بروید.
🔸پرسش هایی درباره معایب و مزایای آن بپرسید.
🔸بپرسید چه چیزی را بیشتر دوست دارند.
🔸بپرسید چه چیزی را کمتر دوست دارند.
🔸بپرسید چه چیز را باید تغییر دهند و چگونه باید تغییر دهند.
🔸درباره خدمات پس از فروشی که دریافت کرده اید، بپرسید.
🔸اقدامات انجام شده به وسیله هر فرد مرتبط را مشاهده کنید.
🔸بپرسید که آیا دوباره همان را می خرند؟
🔸بپرسید که آیا آن را به واحد تجرای دیگری پیشنهاد میدهند؟
🔸تمام چیزهایی را که می گویند ثبت و ضبط کنید.
🔸دیدن محصول در عمل و پرسش درباره ان دیدگاه جدیدی از نحوه فروش آن ارائه می دهد.
✅ اگر این مرحله را انجام دهید، نه تنها فرصتی برای یادگیری، بلکه فرصتی برای فروش نیز مهیا می شود.
@bazaryabimodern1987
💢17 توصیه برای برنامهریزی استراتژیک بهتر
@bazaryabimodern1987
1-در برنامهریزی استراتژیکتان بیشتر از آن که روی کاغذبازی متمرکز شوید، روی افزایش مشارکت مدیران و کارمندانتان در فرایند برنامهریزی تمرکز کنید
2-شیوه مشارکت در برنامهریزی استراتژیک و مفاهیم مرتبط با آن را حتما به مدیران و کارمندانتان بیاموزید
3-تمام ادعاهایتان در برنامه استراتژیک را با آمار و ارقام حمایت و ثابت کنید
4-برنامه استراتژیکتان باید ساده، قابل فهم و قابل اجرا باشد نه یک برنامه پیچیده و غیرقابل اجرا
5-در برنامه استراتژیکتان حتما وظایف واحدهای مختلف شرکتتان برای تحقق برنامه را مشخص کنید
6-فرضیات بنادینی که بر اساس آن برنامهریزی کردهاید را حتما به خوبی توضیح بدهید
7-در برنامه استراتژیکتان فقط اخبار خوب و فرصتهای بازار را بازگو نکنید بلکه اخبار بد و تهدیدهای موجود در بازار را هم تشریح کنید
8-از مدیران و کارمندانتان بخواهید تا با ذهنی باز در فرایند برنامهریزی استراتژیک مشارکت کنند و روالها و قوانین جاری در شرکت را به چالش بکشند
9-هیچ وقت فرایند برنامهریزی استراتژیکتان را به یک وظیفه اداری سخت و پیچیده تبدیل نکنید. کاری کنید مدیران و کارمندانتان با علاقه شخصی در این فرایند مشارکت کنند
10-هیچ وقت مدیران و کارمندانی که خلاف بقیه حرف میزنند و فرهنگ حاکم بر شرکت را به چالش میکشند، از فرایند برنامهریزی استراتژیک کنار نگذارید
11-لزوما نمیتوانید همه چیز را در برنامه استراتژیکتان پیشبینی کنید. پس وقتتان را برای این کار هدر ندهید و روی مسایلی تمرکز کنید که قابل پیشبینی هستند
12-در فرایند برنامهریزی استراتژیک از ادبیات پیچیده و فنی استفاده نکنید، بلکه برنامهتان را به گونهای بنویسید که حتی کمسوادترین کارمندانتان هم متوجه برنامه استراتژیک شرکت بشوند
13-حتما یک فرایند دقیق را برای کنترل اجرای برنامه استراتژیک توسط واحدهای مختلف شرکتتان طراحی کنید
14-در برنامهریزی استراتژیکتان صرفا روی اطلاعات کمّی تمرکز نکنید. یادتان باشد خیلی وقتها اطلاعات کیفی بسیار مهمترند
15-کنار گذاشتن کارمندان عادی شرکت و تمرکز روی کارمندان حرفهای، بزرگترین خطا در فرایند برنامهریزی استراتژیک است
16-هیچ وقت بیش از 5 تا 7 استراتژی را در برنامه استراتژیکتان نگنجانید چون قطعا نمیتوانید تعداد زیادی استراتژی را پیادهسازی کنید
17-در برنامهریزی استراتژیکتان حتما روی ترویج این روحیه و فرهنگ در شرکتتان تمرکز کنید: رعایت اخلاق، مهمترین استراتژی در هر کسب و کاری است
@bazaryabimodern1987
💢سه محرک اصلی خلاقیت
@bazaryabimodern1987
1️⃣تعیین اهداف مشخص برای خلاقیت
👈یک هدف خوب و به صورت دقیق طراحی و بیان شده، مهمترین محرک انسانها در هر کاری، از جمله در خلاقیت است
👈بنابراین، در ابتدای هر سال، یک سری هدف مشخص برای شرکتتان در زمینه خلاقیت مشخص کنید. مثلا بگویید امسال میخواهیم بستهبندی فلان محصولات شرکت را به صورت خلاقانهای بازطراحی کنیم و هر مدیر و کارمندی میتواند ایدههایش را تا فلان تاریخ ارایه کند
2️⃣شناسایی مشکلات اصلی شرکت
👈تجربه نشان میدهد کارمندان شرکتی که احساس میکنند کسب و کار شرکت و در نتیجه درآمد و شغلشان در خطر است، بیشتر از هر موقع دیگری خلاق و نوآور میشوند
👈بنابراین، میتوانید مشکلات اصلی شرکتتان در حوزههای مختلف را مشخص کنید و از کارمندان و مدیرانتان بخواهید راهکارهای خلاقانهای برای حل آن مشکلات ارایه کنند
3️⃣سوالات هدفمند
👈مشهور است که میگویند: «سوال درست، نیمی از پاسخ را مشخص میکند». به همین دلیل، اگر میخواهید کارمندان و مدیرانی خلاق داشته باشید، باید سوالات هدفمند و دقیقی از آنها بپرسید
👈بر این اساس، بهتر است در ابتدای هر بازه زمانی، مثلا در ابتدای هر ماه یا هر فصل، تعدادی سوال کلیدی که شرکتتان با آن مواجه است را مشخص کنید و با کارمندان و مدیرانتان در میان بگذارید. مثلا از آنها بپرسید: «به نظرتان چگونه میتوانیم فروش محصول الف در بازار 1 را تا 20 درصد افزایش بدهیم؟»
@bazaryabimodern1987
🔴▪️هنر "شنیدن"
@bazaryabimodern1987
🔅در دو روز آینده تا حد امکان به گفتوگوهایی که بین افراد صورت میگیرد گوش کنید.
دو چیز را در نظر داشته باشید:
کدام یک بیشتر حرف میزند و کدام یک موفقتر است؟
از صدها تجربه کوچک و بزرگ آموختهام که افراد پرحرف به ندرت آدمهای موفقی هستند. همه افراد موفق تقریبا بدون استثنا، هنر "شنیدن" را بیشتر دانسته و به کار میبندند. به عبارت دیگر ، طرف مقابل را ترغیب میکنند به اینکه درباره خودش، دیدگاههایش، موفقیتهایش، شغلش و مشکلاتش حرف بزند.
هنر شنیدن به دو طریق راه را برای موفقیتهای بزرگتر هموار میکند:
1⃣ هنر شنیدن جلب دوستی میکند.
2⃣ هنر شنیدن به شناخت بهتر افراد کمک میکند.
@bazaryabimodern1987
ضرورتِ داشتن روابط خوب در محیط کاری
@bazaryabimodern1987
ابتدا اجازه دهید
سؤالی را مطرح کنم: افراد، بیشترین مدتزمانِ روزشان را در کجا سپری میکنند؟ بدیهی
است که در شرکت و یا در محل کسبوکار یا جایی که برای کسب درآمد در آنجا به کار
مشغول هستند.
آیا میتوانید
با دشمنتان در مکانی که هرروز هشت یا 9 ساعت در آنجا هستید به سر ببرید؟! جواب این
سؤال بهطورقطع، منفی است بهعبارتدیگر، لازم است که در محل کار با بهرهوری بالا
و تولید هرچه بیشتر از کارتان نیز لذت ببرید.
میخواهم به
این سخن من اطمینان کنید که اگر در محیط کاری قادر به مذاکرات کاری، هماندیشی و
بحث و استفاده از شیوههای مشارکتی مانند «توفان فکری» (Brainstorming) با همکارانتان
نباشید؛ وظیفهی کاری برایتان بهصورت باری سنگین در خواهد آمد. البته میدانم که کسی
نخواهد گفت که در محل کارش اقدام به مذاکرات کاری نمیکند یا دوستِ همکار ندارد
ولی واقعیت ماجرا چیز دیگری میتواند باشد.
ایجاد یک
ارتباط کاریِ مناسب، فقط محدود و وابسته به داشتن یک محیط کاری مناسب نیست و درعینحال،
شامل دریافت کمک یا کارایی بهتر افراد نیز میشود پس بهجای شکایت و ایجاد شکاف، بهتر
و سودمندتر است که همیشه به نقاط مثبتِ جریان امور و زندگی نظر کنید.
@bazaryabimodern1987
💢ظرفیت خالی کارخانه را بیخیال شوید
@bazaryabimodern1987
👈یک اشتباه متداول در جایگاهیابی، پُر کردن فضا و ظرفیت خالی موجود در کارخانه، به جای فضای خالی موجود در ذهن مشتریان است
👈برای مثال، برند اِدسِل، متعلق به شرکت خودروسازی فورد، نمونه بسیار قابل تأملی در جایگاهسازی برای پُر کردن خط تولید شرکت است
👈مدیران فورد بعد از بررسی خط تولیدشان متوجه شدند که فاصلهای بین دو مدل مرکوری، به عنوان خودروی ارزان شرکت، و مدل لینکلن، به عنوان خودروی گران شرکت وجود دارد. برای همین تصمیم گرفتند با طراحی و معرفی مدل اِدسِل که قرار بود یک مدل متوسط باشد، این فضا را پُر کنند
👈اِدسِل بعد از ورود به بازار با شکست سنگینی مواجه شد و فورد در نهایت تصمیم گرفت با تحمل زیان چند میلیارد دلاری، این خودرو را از بازار جمعآوری کند
👈دلیل اصلی شکست اِدسِل این بود که بخش خودروهای باکیفیت و قیمت متوسط، قبلا توسط شرکتهای ژاپنی پُر شده بود و هیچ جایی برای اِدسِل باقی نمانده بود
👈مثال اِدسِل به ما یادآوری میکند نباید بر اساس ظرفیت خالی کارخانهمان تصمیم بگیریم که چه محصولی را به بازار عرضه کنیم، بلکه باید بر اساس ظرفیت و فضای خالی موجود در بازار تصمیم بگیریم که جای چه محصولی در بازار خالی است و میتوانیم سراغ آن برویم
@bazaryabimodern1987
🔴▪️دنیای فروش
@bazaryabimodern1987
🔅امروزه هر کسی که توانایی نشستن پشت فرمان را دارد میگوید من راننده هستم اما چند نفر توانایی رانندگی با سرعت بالا در پیست را دارند؟ دنیای فروش هم مانند رانندگی است همه میگویند فروشندگی بلدند اما چند نفر فروشنده خوب هستند و در کار خود الگو هستند؟
🔅شغل فروشندگی به قدری اهمیت دارد که آن را به تمام کننده تیم(فوروارد) تشبیه کردهاند. فروش به زبان ساده، مبادله اطلاعات بین فروشنده و خریدار است. یک فروشنده خلاق و ماهر کسی است که به بهترین نحو بتواند اطلاعات مربوط به نیاز مشتری را کسب کرده و سپس اطلاعات مربوط به محصول خود را در اختیار وی قرار دهد. به بیان دیگر فروشنده نخست نیازهای خریدار را شناسایی و تجزیه و تحلیل میکند، سپس خصوصیات و مزایای استفاده از محصول را به خریدار اعلام کرده، به سوالها و انتقادهای وی پاسخ میدهد و در نهایت قرارداد فروش را منعقد میکند.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️پنچ واژه قدرتمند در فروش
@bazaryabimodern1987
1⃣ رایگان: معمولا همه افراد از خدمات اضافی و رایگان خوششان میآید.
2⃣ به مدت محدود: این عبارت باعث ایجاد حس فوریت و نیاز در افراد میشود.
3⃣ بدون ریسک: باعث ایجاد حس اعتماد و امنیت بیشتر در خریدار میشود.
4⃣ فوری: باعث میشود که مشتری احساس کند در ازای چولی که داده است، سریعتر به نتیجه میرسد.
5⃣ شما: استفاده از این کلمه باعث میشود که مشتری بفهمد شما به او و خواستههایش بسشتر اهمیت میدهید.
@bazaryabimodern1987
💢مشتریان را زود قاپ بزنید
@bazaryabimodern1987
👈دسترسی به مشتریان احتمالی پیش از آن که رقبا سراغ آنها بروند، عامل مهمی در موفقیت یک شرکت در بازار به شمار میرود
👈تجربه هم نشان میدهد اولین شرکتی که به مشتریان بالقوه دسترسی پیدا میکند، اغلب اوقات میتواند بخش عمدهای از آنها را جذب کند
👈یکی از بازارهای جذاب در این ارتباط، بازار مادر و نوزاد است که در آن، دسترسی برندها به نوزادان، به عنوان مشتریان آینده، یک اصل بسیار مهم محسوب میشود
👈به همین دلیل است که شرکتهای مختلف تلاش میکنند با ارسال هدیه برای مادرانی که نوزادشان را تازه به دنیا آوردهاند، روی آنها اثر بگذارند
👈یکی از شرکتهایی که این کار را خیلی خوب انجام میدهد، شرکت بانتی بَگ، تولیدکننده کیف و کولهپشتی است که بستهای حاوی محصولات مرتبط با نوزادان را از طریق زایشگاهها به مادرانی که تازه زایمان کردهاند، هدیه میدهد
👈تحقیقات بانتی بَگ نشان میدهد تقریبا همه مادران از گرفتن این بسته هدیه خوشحال میشوند و کاتالوگ شرکت را میخوانند و با محصولات مختلف آن آشنا میشوند چون در شرایطی که روی تخت بیمارستان هستند، کاری ندارند و این کار سرگرمشان میکند
👈به همین دلیل، زمانی که مادر میخواهد برای فرزندش کیف و کولهپشتی بخرد، ناخودآگاه یاد بانتی بَگ میافتد
@bazaryabimodern1987
💢ترمیم اعتماد از دست رفته
@bazaryabimodern1987
1️⃣اجازه بدهید طرف مقابل خودش را خالی کند
👈انسانها دوست دارند که حرفشان شنیده شود. پس بگذارید دیگران حرفشان را بزنند و خودشان را خالی کنند
👈پس از آن که طرف مقابل خودش را خالی کرد، سعی کنید با خلاصه کردن گفتههای او، مطمئن شوید که حرفهایش را به درستی متوجه شدهاید
2️⃣معذرتخواهی کنید
👈اگر کاری انجام دادهاید که از آن پشیمان هستید، این پشیمانی را خیلی رک و راست به طرف مقابلتان هم بگویید و از او معذرت بخواهید
👈یکی از بهترین راههای معذرتخواهی، انجام دادن کارهای نمادین است. برای مثال، فرستادن یک نامه با دست خط مدیرعامل شرکت همراه با یک شکلات کوچک، میتواند رابطهتان با یک مشتری عصبانی را ترمیم کند
👈اگر کاری نکردهاید که به خاطر آن معذرتخواهی کنید، میتوانید از طرف مقابلتان بابت سوءتفاهمی که پیش آمده، معذرتخواهی کنید، نه بابت کاری که انجام دادهاید. در این شرایط میتوانید به طرف مقابلتان بگویید: «متاسفم که شرایط موجود، برای شما تنشهای زیادی به وجود آورد»
3️⃣بر آینده تمرکز کنید
👈برای ترمیم رابطهتان با طرف مقابل، همیشه در مقابل این وسوسه که به جزییات گذشته برگردید و توجیهی برای اشتباهاتتان پیدا کنید، مقاومت کنید
👈به جای بازگشت به گذشته، به آینده فکر کنید و به طرف مقابلتان بگویید: «بیایید با هم مشکل پیش آمده را حل کنیم و راهی پیدا کنیم که این قبیل مشکلات و سوءتفاهمما دوباره به وجود نیاید»
4️⃣هر چند وقت یک بار، رابطه خود با دیگران را بررسی کنید
👈همیشه منتظر نمانید تا یک سوءتفاهم به وجود بیاید و سپس در پی راهحل رفع آن بگردید، بلکه هر چند وقت یک بار، رابطه خود را با طرف مقابلتان کنترل کنید
👈گاهی اوقات، همین کافی است که مثلا برای مشتری نامه بنویسید و از او بپرسید: «آیا همه چیز رو به راه است و مشکلی ندارید؟»
5️⃣فراتر از وظیفه خود عمل کنید
👈شاید خندهدار به نظر بیاید، اما وقتی که اتفاق بدی رخ داده و این خطر وجود دارد که طرف مقابل، اعتمادش را نسبت به شما از دست بدهد، فرصتی بسیار عالی برای شما فراهم شده است
👈در حقیقت، در این شرایط میتوانید کاری برای طرف مقابل انجام بدهید که هیچ گاه آن را فراموش نکند
👈مثلا فرض کنید کالایی که باید ارسال میکردید، به موقع به دست مشتری نرسیده است. این که سریعا سفارش مشتری را برای او بفرستید، وظیفه شماست و باعث ترمیم رابطه شما با مشتری نمیشود
👈اما اگر همراه با سفارش مشتری، کادوی کوچکی برای او بفرستید یا مثلا بخشی از پول مشتری را به او برگردانید، فراتر از وظیفهتان رفتار کردهاید و قطعا باعث ترمیم رابطه شما با مشتری میشود
@bazaryabimodern1987