سلطان العارفين بايزيد بسطامي از عرفاي بنام قرون دوم و سوم هجري... حکایات و جملات و اندیشه های بایزید و عرفای بزرگ در این کانال قرار داده خواهد شد. ارتباط با ادمین: @Bayazidadmin
پیج ایسنتا ما را هم دنبال بفرمائید 👌🌷
👇👇👇
https://instagram.com/Bayazid_bastami
https://instagram.com/Bayazid_bastami
https://instagram.com/Bayazid_bastami
کتاب فوق العاده و کامل ابوالحسن خرقانی عارف شیدا
۳۹۲ صفحه
شامل حکایات روایات جملات و اندیشه های شیخ ابولحسن خرقانی
برای تهیه کتاب به مدیر کانال سفارش بدهید 👇👇👇
@bayazidadmin 🌷😍
شناخت واقعی در شناخت خود است
@bayazidbastami
هو
(حدیث قدسی)
مَن طَلَبَنِی وَجَدَنِی وَ مَن وَجَدَنِی عَرَفَنِی وَ مَن عَرَفَنِی عَشَقَنِی وَ مَن عَشَقَنِی عَشَقـــتُهُ وَمَن عَشَقـــتُهُ قَتَلــتُهُ وَ مَن قَتَلـــتُهُ فَعَلیه دِیــتُهُ وَ مَن عَلَیَّه دِیـــتُهُ وَ أَنَا دِیـــتُهُ...
هر کس که مرا طلب کند مرا می یابد و هر کس که مرا یافت مرا می شناسد وکسی که مرا شناخت عاشقشم می شود و کسی که عاشقم شود عاشقش میشوم و کسی که عاشقش شوم او را می کشم(شهیدش می کنم) و کسی که او را بکشم دیه او بر من است و کسی که دیه او بر من است ،
خودم خون بهای او می شوم...
اهنگ با هوش مصنوعی درباره بسطام 😊
@bayazidbastami
زندگی جیره مختصریت و کنارش عشق است و ...
@bayazidbastami
هو
اگر هفتاد سال در مدرسه بوده ای،
يک لحظه بی خود نشده ای،
يک ماه در خرابات شو
تا ببينی که خرابات و خراباتيان
با تو چه می کنند...
عین القضات همدانی
@sheykhekharghan
هو
آن که محبت نمیکند
خدا را نشناخته است
زیرا خدا محبت است
#حضرتعیسیمسیح
📙▪︎اول یوحنا
▪︎آیه ۴:۸
@bayazidbastami
🔻ديوژن را ديدند كه در ميان روز با فانوس روشن مى گرديد، سبب پرسيدند گفت:
انسان مى جويم...
عارف رومى در اين بيت نظر به وى دارد كه فرمود:
دى شيخ باچراغ همى گشت گرد شهر
كز ديو و دد ملولم و انسانم آرزوست
و نيز وقتى مردم شهرش او را تبعيد كردند، كسى به طعن گفت:
همشهريان تو را از شهر راندند.
گفت :
نه چنين است، من آنها را در شهر گذاشتم...
📚 دروس معرفت نفس، ج۱ ص۲۹
👤 #علامه_حسن_زاده_آملی
╰๛---๛---๛-------------------
@bayazidbastami
هو
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :
في الذِّكرِ حياةُ القُلوبِ .
امام على عليه السلام :حيات دلها در ياد خداست .
غرر الحكم : ۶۴۴۵
@bayazidbastami
هو
و شیخ گفت: دوازده سال آهنگر نفس خود بودم، در کوره ریاضت می نهادم و با آتش مجاهده می تافتم و بر سندان مذمت می نهادم و پتک ملامت بر او میزدم، تا از نفس خویش آینه ای کردم: پنج سال آینه خود بودم به انواع عبادت و طاعت. آن آینه میزدودم. پس یک سال نظر اعتبار کردم بر میان خویش -از غرور و عشوه- و به خود نگرستن. زناری دیدم و از اعتماد کردن بر طاعت و عمل خویش پسندیدن. پنج سال دیگرجهد کردم تا آن زنار بریده گشت، و اسلام تازه بیاوردم. بنگرستم همه خلایق مرده دیدم. چهار تکبیر در کار ایشان کردم و از جنازه همه بازگشتم و بی زحمت خلق به مدد خدای، به خدای رسیدم.
«عطار»ذکر بایزید بسطامی
@bayazidbastami
گفت :
خویش را بر جای نِه و و نزد من آی
@bayazidbastami
هو
و [شیخ ابوالحسن خرقانی] گفت:
در هیبت بِایست و میگوی الله تا دیوانه گردی،
در محبّت بِایست و میگوی الله تا مست گردی،
در مشاهده بِایست و میگوی الله تا در فنا شوی.
طبقات الصوفیه
خواجه عبدالله انصاری
@bayazidbastami
هو
ای درویش! به یقین بدان که فراغت و جمعیت در تَرک است؛ هر کجا ترک بیشتر، فراغت و جمعیت بیشتر.
ای درویش! آن کس که میگوید "جامهی نو میخواهم و کهنه نمیخواهم"، در بند است و آن کس که گوید "جامهی کهنه میخواهم و نو نمیخواهم"، هم در بند است. و بندی از آن رو که بند است، تفاوتی نکند. اگر زرّین بوَد یا آهنین، هر دو بند باشد. آزاد آن است که او را به هیچگونه و هیچ نوع بند نبوَد، که بند بُت باشد، جمله بتان را شکسته بوَد، از همه گذشته باشد و دل را که خانهی خدای است از بتان پاک کرده باشد.
الانسان الکامل
عزیزالدین نسفی
@bayazidbastami
✨﷽✨
درویش نه در بهشت است و نه در دوزخ، نه در دنیاست و نه در عقبی،
قربْ کجاست؟ درویش آنجاست...
خواجه عبدالله انصاری
@bayazidbastami
.
کلام سلطان العارفین اندر عشق و عشق به خدا بسیار صریح و مشهور است
چنان که گفت : "به صحرا شدم عشق باریده بود و زمین تر شده، چنان که پای به برف فرو شود به عشق فرو می شد".
و نیز از اوست که گفت : "محال باشد که کسی حق را شناسد و دوستش ندارد و معرفت بی محبّت قدری ندارد".
@bayazidbastami
#سلطان_العارفین_بایزید_بسطامی
.
بایزید گفت : مرید من آن است که بر کناره دوزخ بایستد و هرکه را به دوزخ برند دست او بگیرد و به بهشت فرستد و خود به جای او به دوزخ رود .
تذکرة الأولیاء
ذکر بایزید بسطامی
@bayazidbastami
هو
چون عارفی رامشاهده کردی که خودراعارف می داندوبراهل دنیاعزت وبزرگی می فروشد ــ یعنی خویش رادرمیانشان صاحب عزت وجبروت می بیندـــ بدان که اونه عارف است ونه صاحب ذوق وکشف.
فتوحات مکیه ،جلدششم،ص ۱۱۴
هو
و گفت: خدای از آن کریمتر است که عارفان را دعوت کند به طعام بهشت که ایشان را همّتی است که جز به دیدارِ خدای تعالی سر فرو نیارند.
تذکرة الأولیاء
ذکر یحیی معاذ رازی
ذوالنون مصری سجاده ای نزد بایزید فرستاد بایزید آن سجاده را باپس فرستاد و گفت میخواهم چه کنم مرا متکایی فرست که بر آن تکیه زنم
┄─┅═✧❁❀❁✧═┅─┄
یاد این شعر افتادم
وقتم کم و راهم دراز با این گدا قدری بساز
هر جا روم سد میکند راه مرا دیوارها
سودی نمی بخشد اگر شب زنده داری های من
پس خوش به حال لذت خوابیدن هشیارها
@bayazidbastami
خدایا هم روز را تو میسازی هم روزگار را
امروز و فردا را هم برای همه زیبا بساز
@bayazidbastami
هو
ای درویش!
جمله آدمیان درین عالم در زنداناند.
▪︎انسانکامل
▪︎شیخ عزیزالدین نسفی
@Bayazidbastami
هو
خوشا بندهای که
به واسطه او خدا یادآوری شود
و وای بر بندهای که
به واسطه او خدا فراموش گردد...!
عیسی مسیح (ع)
هو
پس سحرگاه به درِ خانهی (مادر)رفت، و گوش داد.
آوازِ مادر شنید که طهارت میساخت و میگفت: «الهی آن غریبِ مرا نیکو دار...».
بایزید چون این بشنید، بگریست. پس در بزد.
مادر گفت: «کیست؟».
گفت: «غریبِ تو».
تذکرهالاولیاء عطار نیشابوری
ذکر بایزید بسطامی
@bayazidbastami
هو
ذکر کثیر نه به عدد است
لیکن به حضور بی غفلت است.
ذکر بایزید بسطامی "رحمة الله علیه"
#تذکرة_الاولیاء
#بایزید_بسطامی
@bayazidbastami
الهی
می بینی و می دانی
وبرآوردن می توانی.
خواجه عبدالله انصاری
@bayazidbastami
مزار بایزید بسطامی
@bayazidbastami
هو
یکی میگوید: ای خدا، این کن! ای خدا، آن مکن!
این بدان میماند که بگوید: شاها این را بردار و آنجا بگذار!
او شاه را خادم خود کرده است. بدو امر کرده؛ این کن، آن مکن!
شمس تبریزی
@bayazidbastami
هو
ای درویش! یکی سالک آن است که هر روز چیزی از آنچه ندانسته است بداند و یاد گیرد، و یکی سالک آن است که هر روز چیزی از آنچه دانسته است فراموش کند. در یک طریق وظیفه آن است که هر روز چیزی از کاغذ سفید، سیاه کند. و در یک طریق وِرد آن است که هر روز چیزی از دلِ سیاه، سپید گرداند.
عزیزالدین نسفی
@bayazidbastami
هو
ابویزید بسطامی رحمه الله علیه به درِ مرگ (در آستانه مرگ) زار بگریست. مریدان گفتند: ای شیخ چون تو مَردی در این حال از صعوبت مرگ بِگرید؟
گفت: مرگ حق است، نه از بهر مرگ میگریم، اما در میان سه خطر ندانم که عاقبت آن سه چیست: یکی که گناهان بسیار دارم ندانم که بیامرزد یا نی، دیگر طاعت با تقصیر دارم ندانم که پذیرفته آید یا نی، دیگر پیش پادشاهی میروم، ندانم که راه دهد یا نی. و صفت او فعّالِ مایُرید است، ندانم که مرا بخواند و قبول کند یا بِراند و مهجور کند.
هزار حکایت صوفیان
@bayazidbastami