2134
سلطان العارفين بايزيد بسطامي از عرفاي بنام قرون دوم و سوم هجري... حکایات و جملات و اندیشه های بایزید و عرفای بزرگ در این کانال قرار داده خواهد شد. ارتباط با ادمین: @Bayazidadmin
《 هو 》
🌳 به مناسبت روز #درخت‌کاری 🌳
(حکایتی از کتاب مرزبان‌نامه)
آزادچهر گفت: شنیدم که روزی خسرو به تماشای صحرا بیرون شد. باغبانی را دید. مردی پیرِ سال‌خورده... [که] در اُخرَیاتِ مراتب پیری درخت انجیر می‌نشاند. خسرو گفت: ای پیر!.... درختی که تو امروز نشانی، میوهٔ آن کجا توانی خورد؟!
پیر گفت: «دیگران نشاندند و ما خوردیم، ما بنشانیم تا دیگران خورند». چنانکه روشن‌دلان گفته‌اند:
بكاشتند و بخوردیم و کاشتیم و خورند
چو بنگری، همه برزیگران يک‌دگریم!...
📚#مرزبان‌نامه
حضرت #سعدالدّین وراوینی
تصحیح #محمد روشن
@bayazidbastami
هو
پیرِ فتیان شیخِ خرقان گفت که:
اگر از تُرکستان تا به در شام، کسی را خاری در انگشت شود، آن از آنِ من است. همچنین اگر از تُرک تا شام، کسی را قدم در سنگ آید، زیان آن مراست و اگر اندوهی در دلی است، آن دل از آنِ من است...
"تذکره الاولیا"
انسان را به ماهو انسان آنچنان ارج و ارزش به پیش شیخِ جوانمرد بوده که در آن اوان که کسان را به جرم عقاید و انگهای سیاسی از دم تیغ میگذراندند شجاعانه بر در خانقاه نبشته بود:
هر که در این سرای در آید نانش دهید و از ایمانش مپرسید، چه آنکه در درگاه باری‌تعالی به جانی ارزد البته بر خوان بوالحسن به نانی ارزد...
"نورالعلوم"
همچنین در بیان و عمل اولیا و عارفانِ بحق و اصیل سخنان بلندی در ستیز ظلم و حمایت مظلوم، و ارزش ذاتی انسان است که فعلا از آنکه دلمان خون است و هر روز خون تر میشود مجال پرداختن آنها را نداریم، الحمدلله که دل داریم و قسی القلب و ختم قلب نیستیم تا توجیه کنیم و بی اعتنا باشیم.
#شیخ_ابوالحسن_خرقانی
@bayazidbastami
✍شیخ ابوالحسن خرقانی
می فرمایند :
« در روز به روزه
و به شب در نماز بودم
به امید آنکه به منزل رسم،
و منزل خود من بودم.»
👤حضرت شیخ ابوالحسن خرقانی❤🙏
#شیخ_ابوالحسن_خرقانی
@bayazidbastami
هو ۷۸۶
وَمٰا أَرْسَلْنٰاکَ إِلّٰا رَحْمَةً لِلْعٰالَمیٖن
@bayazidbastami
مناقب سلطان العارفین
بایزید بسطامی
خطی
/channel/bayazidbastami
هیچ چیز عارف را آن مایه شادی نمی‌بخشد که معرفت او،
آنگاه که بداند که او بر همه چیز تواناست
@bayazidbastami
.
و گفت: به صحرا شدم عشق باریده بود. و زمین تر شده بود. چنانکه پای مرد به گلزار فرو شود، پای من به عشق فرو می‌شد.
@bayazidbastami
اگر حقیقت حال خود را از شما پنهان دارم
زبان ملامت دراز کنید و
اگر به شما مکشوف گردانم حوصله شما طاقت ندارد با شما چه باید کرد؟
بایزید بسطامی
@bayazidbastami
و گفت:
خدای را بندگانند که اگر بهشت با همه زینتها بر ایشان عرضه کنند
ایشان از بهشت همان فریاد کنند که دوزخیان از دوزخ
@bayazidbastami
محوطه آرامگاه بازگشایی شد
هر روز از ساعت ۸ صبح
@sheykhekharghan
غم نخوری و نومید نشوی از دراز شدن ظلمت که چون تاریکی دراز آید پس از آن روشنی دراز آید
( شمس تبریزی)
@bayazidbastami
هیچ معصیت عظیم تر از جهل نیست
تذکره الاولیا
/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ
هر که ترک هوا گفت به حق رسید
بایزیدبسطامی
/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ
《 هو 》
یکی محجوب به زهدِ خویش است،
و دیگری محجوب به عبادتِ خویش و دیگری،
به علمِ خویش.
و بهشت،حجابِ اکبر است.
زیرا که اهل بهشت به بهشت آرام یافته اند،
و هر که جز به حقّ به چیزی آرام گیرد،
در حجاب است.
حضرت #بایزید بسطامی
@bayazidbastami
حق تعالی به بایزید گفت:
که یا بایزید چه خواهی?
گفت: خواهم که نخواهم
@bayazidbastami
با ارسال این پست برای دوستانتون در معرفی عرفا به ما کمک کنید
🌷🌷
آن کار که بازپسین کارها می‌دانستم پیشین همه بود و آن رضای والده بود
بایزید بسطامی
@bayazidbastami
روشن تر از خاموشی چراغی ندیدم
بایزیدبسطامی
/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ
طبقات الصوفیه
خوانش قاسم هاشمی نژاد
@bayazidbastami
مناقب سلطان العارفین
بایزید بسطامی
خطی
/channel/bayazidbastami
دوازده سال به آهنگری نفس خود بودم و...
@bayazidbastami
《 هو 》
هرچند که می‌کوشم که از عشق درگذرم،
عشق مرا شیفته و سرگردان می‌دارد؛ و
با این همه او غالب میشود و من مغلوب.
با عشق کی توانم کوشید؟!
تمهیدات
حضرت #عین‌القضات همدانی
@bayazidbastami
شیخ ابوسعید ابوالخیر به زیارت شیخ آمد. ساعتی بایستاد، چون بازمی گشت
گفت: این جایی است که هرکه چیزی گم کرده باشد در عالم اینجا بازیابد
@bayazidbastami
بایزید بسطامی:
جهد کن تا یک دم به دست آری که آن دم در زمین و آسمان جز حق را نبینی
@bayazidbastami
اسدالله در وجود آمد
در پس پرده هر چه بود آمد
میلاد شاه مردان مولا علی برهمگان مبارکباد
🕊💫
@bayazidbastami
شما میتوانید به باشگاه بروید...
اما
@bayazidbastami
مولانا شمس را گفت
چه شد به آرامش رسیدی
شمس پاسخ داد وعده بر این شد که خودم را آرام کنم...
/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ
نقل است که شیخ در پس امام جماعتی نماز خواند پس از نماز امام جماعت پرسید یا شیخ تو کسبی نمی‌کنی و چیزی از کسی نمی‌خواهی از کجا می‌خوری بایزید گفت: صبر کن تا این نماز را دوباره به قضا بخوانم...
گفت:
نماز از پس کسی که روزی دهنده را نداند روا نبود
/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ
.
و گفت: به صحرا شدم عشق باریده بود.
و زمین تر شده بود.
چنانکه پای مرد به گلزار فرو شود،
پای من به عشق فرو می‌شد
#به_صحرا_شدم_عشق_باریده_بود #سلطان_العارفین_بایزید_بسطامی
#bayazid
@bayazidbastami
کمال عارف در آن است که در حب پروردگار خویش بسوزد
@bayazidbastami