bayazidbastami | Неотсортированное

Telegram-канал bayazidbastami - سلطان العارفین بايزيد بسطامى

2134

سلطان العارفين بايزيد بسطامي از عرفاي بنام قرون دوم و سوم هجري... حکایات و جملات و اندیشه های بایزید و عرفای بزرگ در این کانال قرار داده خواهد شد. ارتباط با ادمین: @Bayazidadmin

Подписаться на канал

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

🔹نقل است که چون #مادرش به دبیرستان فرستاد، چون به سوره لقمان رسید و به این آیت رسید:
"ان اشکرلی و لوالدیک"
"خدای می‌گوید مرا خدمت کن و شکر گوی، و مادر و پدر را خدمت کن و شکر گوی."

🔸استاد معنی این آیت می‌گفت.
#بایزید که آن بشنید بر دل او کار کرد.
لوح بنهاد و گفت:
مرا دستوری ده تا به خانه روم و سخنی با مادر گویم.
استاد دستوری داد و بایزید به خانه آمد.
مادر گفت:
یا طیفور! به چه آمدی؟ مگر هدیه‌ای آورده‌اند، یا عذری افتاده است؟
گفت:
نه، که به آیتی رسیده‌ام که حق می‌فرماید، ما را به خدمت خویش و خدمت تو.
من در دو خانه کدخدایی نتوانم کرد.
این آیت بر جان من آمده است، یا از خدایم درخواه تا همه آن تو باشم، و یا در کار خدایم کن تا همه با وی باشم.

✨مادر گفت:
ای پسر تو را در کار خدای کردم و حق خویشتن به تو، خدا را باش.


📩به یاد عارفان👇
@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

پس سحرگاه به درِ خانه‌ی مادر رفت، و گوش داد.
آوازِ مادر شنید که طهارت می‌ساخت و می‌گفت:
«الهی آن غریبِ مرا نیکو دار...»

بایزید چون این بشنید، بگریست، پس در بزد‌.
مادر گفت: «کیست؟»
‏گفت: «غریبِ تو»



#تذکره_الاولیاء
#ذکر_بایزید_بسطامی

@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

تخفیف ویژه تا ۳۰ درصد برای این سه کتاب
برای دریافت کتاب به ادمین مراجعه بفرمائید🙏

سه کتاب با تخفیف ۳۰ درصد
۳۴۵ تومان با تخفیف ۲۴۰ تومان🌷

@bayazidadmin

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

_نقل است که یکروز می رفت.سگی با او_همراه او_ افتاد. شیخ دامن از او در فراهم گرفت. سگ گفت: اگر خشکم هیچ خللی نیست و اگر ترم هفت آب و خاک میان من و تو صلحی اندازد.

اما اگر دامن به خود باز زنی، اگر به هفت دریا غسل کنی پاک نشوی.

بایزید گفت:« تو پلیدِ ظاهر و من پلیدِ باطن. بیا تا هر دو بر هم کنیم تا به سبب جمعیت بود که از میان ما پاکی سر برکند»

/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

بایزید گفت:
تصوف افکندن نفس است در عبودیت و آویختن دل است به ربوبیت
و کار بستن هر خوی نیک است
و نظر در خدای به یکبارگی

/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

۳۰ سال در حال مجاهده بودم و چیزی سخت‌تر از علم و متابعت کردن آن نیافتم.

سلطان العارفین بایزید بسطامی

@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

《 هو 》


بدان که هر که به حق نرسید از آن بود که راه

نرفت ؛ و هر که راه نرفت از آن بود که طلب

نکرد؛ و هر که طلب نکرد از آن بود که ندانست و

ایمان وی تمام نبود.

حضرت #امام محمد غزالی

@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

جوانمردی چیست؟

/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

آبادی میخانه ز ویرانی ماست

جمعیت کفر از پریشانی ماست

اسلام به ذات خود ندارد عیبی

هر عیب که هست از مسلمانی ماست

@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

گر هیچ نشانه نیست اندر وادی
بسیار امیدهاست در نومیدی

ای دل مبر امید که در روضهٔ جان
خرما دهی، ار نیز درخت بیدی

#مولانای_جان
@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

/channel/kharideketab1
شماره پیگیری های ارسالی ها کتاب در این کانال قرار میگیرید

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

بسم الله الرحمن الرحيم
و او که خدایش خیر دهد به نزد شیخ میرفت به زیارت و مرا نیز که مهمان وی بودم با خود به شیخ برد. روشن نمی دانستم که به کجا و به چه کسی وارد می شوم.
مرا خیالات بـر ایــن بود که این شیخ سخن سرایی باشد یا فقیهی یا محدثی و یا پیری از معمول پیران روزگار اما نیک به خاطر دارم که تا چشمم به مسجد شیخ افتاد بند بند وجودم از هم بگسست و ضعفی شدید مرا در ربود و در پاهایم کرختی و سستی پدید آمد مثل کسی که رگ گردنش زده باشند و خون زیادی از وی رفته باشد سرم چرخید و چشمانم سیاهی رفت. رفیق راه در من نگریست و با نگرانی پرسید:
تو را چه می شود؟ رنگت پریده است!!
و مرانای جواب گفتن نبود.
باغ شیخ بر فراز تپه ای و مسجد محقر وی در میانه ی آن باغ و تا مسجد حدود چهل پله راه بود. بر پله ی اول نشستم بی اختیار خویش و از آن خاک که در راه بود، بر می گرفتم و می – بوییدم و برمژگان میکشیدم و آن خاک با اشک چشم گل می شد و بر صورتم گل می کرد و آن دوست که خود عمری بر سرای شیخ آمد و شد داشت حیران در من می نگریست از آن پریشانی که مرا افتاده است لحظاتی گذشت و حال من باز جای خود آمد و در حالیکه آن دوست بازوی مرا گرفته بود، به شیخ وارد شدیم السّلام علیک گفتم و آن زندگی که مرا بود در بهم خوردن پلکی در سراب شد. چهل سال شب و روز درس و مشق چهل سال آوارگی در کسب علم از شهری به شهری و از ملکی به مملکتی همه در یک لحظه معلق و معطل شد و بسان دودی غلیظ و بخاری متعفن از مغزم بدر رفت. خود را کودکی دیدم خُرد به اول روز که پدر وی را به مکتب خانـه برده باشد

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

《 هو 》

راه‌ سلوک و  عرفان ، سفر از مکانی به مکانی نیست، نه از جانب سالک و نه از جانب مقصود، زیرا که حق جلَّ و علا از رگ گردن به بنده نزدیک تر است.

بلکه  مقصود از سیر و سلوک، رفع حجاب از بینایی قلب است و تجلی صفات پروردگار در قلب سالک و این همان سفری است که انسان به خاطر آن خلق شده است.

حضرت #شیخ نجم الدین کبری

@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

کتاب فوق العاده(و شیخ مرا گفت)
تجدید چاپ شد
برای تهیه کتاب به ادمین پیج مراجعه بفرمائید

@bayazidadmin

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

او را گفتند:"بزرگترین نشانه های عارف چیست؟
گفت:"این است که ببینی او را که با تو می خورد و می نوشد و می آمیزد و دادوستد می کند و دلش در ملکوت قدس است. این است بزرگترین نشانها."
@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

ابوالخیر رحمةالله علیه می‌گوید: هژده هزار عالم از بایزید پر می‌بینم و بایزید در میانه نبینم. یعنی آنچه بایزید است در حق محو است. جد وی گبر بود، و از بزرگان بسطام یکی پدر وی بود. واقعه با او همراه بوده است از شکم مادر. چنانکه مادرش نقل کند: هرگاه که لقمه به شبهت در دهان نهادمی، تو در شکم من در طپیدن آمدی، و قرار نگرفتی تا بارانداختمی.
و مصداق این سخن آن است که از شیخ پرسیدند که مرد را در این طریق چه بهتر؟
گفت: دولت مادر زاد.
گفتند: اگر نبود؟
گفت: تنی توانا.
گفتند: اگر نبود؟ گفت گوشی شنوا، گفتند اگر نبود؟
گفت: دلی دانا.
گفتند: اگر نبود؟
گفت: چشمی بینا.
گفتند: اگر نبود؟
گفت: مرگ مفاجا.

#تذکرة_اولیاء
#بایزید_بسطامی

@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

او را به خود شناختم و فانی شدم
سپس او را به او شناختم و زندگی یافتم

بایزید بسطامی
@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

حکایت بایزید بسطامی و سگ

کانال بایزید بسطامی
@bayazidbastami

/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

آنچه در جمله مجاهدات و ریاضات و غربت می‌جستم
در رضایت خاطر مادر یافتم.
بایزیدبسطامی

/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

《 هو 》

اگر مسیح هزار بار در بیت اللحم زاده شود،
تو را چه سود،
که یک بار در تو زاده نشد
و همچنان دلمرده و بی‌نوا ماندی.
این صلیب بزرگ کلیسای اعظم نیست
که روح تو را نجات خواهد بخشید،
بلکه صلیب درون توست
که می‌تواند روح بیمارت را شفا بخشد
و نقصانت را به کمال آورد.

آنجلوس سیلسیوس

حضرت #مولانا نقل میکند:

اگر محمد هزار بار به معراج رود ما را چه سود که همچنان پای در گل فرو مانده باشیم؟

و اگر محمد را رحمتی بر همه‌ی عالمیان فرستاده‌اند و به خلق عظیم ممتاز کرده‌اند ما را چه سود باشد اگر در جهان همه رنج افزاییم و به ترش رویی و کج خلقی مردمان را دلتنگ گردانیم؟

پس دعوت عارفان و شاعران پارسی‌گو این است که:

به معراج برآیید چو از آل رسولید

رخ ماه ببوسید چو بر بام بلندید

/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

‌‌ 📢🚨 به فکر غذاتون باشید🤔

☫بِسْـــــمِ‌الـلَّـهِ‌الرَّحْـمَنِ‌الرَّحِیـــــمِ☫

نفس انسانی به پذیرفتن علم و عمل توسع و اشتداد وجودی می یابد و گوهری نورانی می گردد ،

هر نیکبختی که بهره او از آنها بیشتر است به حسب وجود انسان تر است و وزان انسانی او فزون تر است.

علم سازنده و مشخص روح انسانی ، و
عمل سازنده و مشخص بدن انسانی در نشئات اخروی است و انسان از آن حیث که انسان است خوراک او علم نافع و عمل صالح است.

📔_رساله_ی_أنّه_الحق

#علامه_حسن_زاده

/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

دیدگاه استاد دینانی درباره شب چله 《 یلدا 》

/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

خدایا شکرت
هزاران بار شکرت

/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

۳۰ سال برای خدا طلبیدم
چون بنگریستم او طالب بود
و من مطلوب
سلطان العارفین بایزید بسطامی

/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ


____
کتاب شیخ مرا گفت شیخ ابوالحسن خرقانی
برای همه کسانی که از ایشان کتاب دارند و یا ندارند پیشنهاد می‌شود
برای تهیه کتاب به ادمین پیج مراجعه کنید
@bayazidadmin

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

بایزید بسطامی
گفتند: صحبت با که داریم؟
گفت آنکه چون بیمار شوی تو را باز پرسد
و چون گناهی کنی توبه پذیرد
و هر چه حق از تو دهند از او پوشیده نبود
@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

ادامه
پریشان و ،مشوّش ترسان و مضطرب لرزان و اشک ریزان از آن هیبت و حشمت که
در استاد یافته بودم شیخ مرا پرسید
کیستی؟
و عجیب
آنکه مرا هیچ در خاطر نمی آمد که کیستم و از کجایم ، بی اختیار گفتم:
هیچ کس!
شیخ را لبخندی بر لبان نشست و گفت
هیچ کس که جواب نبود قبا و ردایت ها گود که استاد مکتبی باشی یا طبیبی یا حکیمی
یا بازرگانی جهان گشته گم شده در زمان و مکان بیخود و بی خویش، دوباره گفتم:
- خير! هیچ کس و هیچ کدام!
شیخ مرا پرسید :
شاید تو را گفته باشند که شیخ حاجت همی دهد . حاجتی باشد؟
گفتم:
- فراوان حاجت بود تا بدرب این مسجد، اینک هرچه می نگرم از آن حاجات هیچ در
خاطر نمی آید.
شیخ گفت
- پس
گفتم؟
آمدنت را چه سری تواند بود؟
خود نیز حیرانم ، شاید سعد حادثه ای که خدای در رسانده است.
شیخ گفت:
قوم و خویش و کسان تو را هست؟
هر چند در خود نگریستم خویشی و آشنایی مرا در یاد نیامد. جواب گفتم
خیر! غریبم و در این دیار بی کسم

((مقدمه کتاب شیخ مرا گفت))🌷⬇️⬇️⬇️

جهت تهیه این کتاب منحصر به فرد و بی نظیر به ادمین کانال مراجعه بفرمائید
@bayazidadmin

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

هر که در این راه حق قدم نهد
سه چیز وی را آفت بود
یکی مریدان
دیگری جمع مال
و دیگر نام ثنا جستن
@sheykhekharghan

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

از خوشی این کلام بی نظیر
از سر مستی فشاند سنگ شیر

حدیث پیش روی که در حكم قطره از دریا و کتابت از دریا بر دریاست، حاصل احوالات مکاشفه آمیز است که طی سالیانی دراز بیتوته و تلمذ
در بارگاهی نورانی، به غير حساب و بر سبيل عنایت،
بر لوح دل این عامي أمي بی هنر فرود آمد.
یعنی بارگاه آن عالم بلا معلم على لدنی، آن اعجوبه ی بی بدیل ربانی، آن نفس گرم و دلاویز رحمانی، آن مقتدای اهل زهد و شریعت اسلامی، آن منتهی در سیر و سلوک عرفانی، آن صور اسرافیل، آن افضل من انبیاء بنی اسرائیل، آن وارسته از بند عبا و ردا و خرقه و دلق،
آن یگانه مقامات سیر من الله الى الخلق یعنی شیخ المشايخ المتقدمين و المتاخرين، الشيخ الملت والدین و امام اهل التقوى و اليقين على بن جعفر خرقانی.
و آنچه گفتنش بر این فقیر حقیر سراپای نقص و تقصير فرض است، آن باشد که، اگر چه به مصداق «ما زاغ البصر و ما کذب الفواد»، دلم در آنچه دید و شنید هیچ شبهه نکرد، مع ذالک، صحت و سقم، نیک و بد و صلاح و فساد این مقال بر عهده ی این راوی است و
فاصله ی مقام و کلام لاهوتی بوالحسن با آنچه در قالب این سخن آمده است، فاصله از صورت تا معنی، از ثری تا ثریا و از خاک تا فلک الافلاک باشد!!!
العبد الضعيف المحتاج إلى رحمه الله
ع توکلیان
@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

هر که ترک هوا گفت, به حق رسید
بایزید بسطامی
♦️♦️♦️♦️♦️
با ما همراه باشید
@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

ارسالی از شفیع طبیبی از هرات

Читать полностью…
Подписаться на канал