bayazidbastami | Неотсортированное

Telegram-канал bayazidbastami - سلطان العارفین بايزيد بسطامى

2134

سلطان العارفين بايزيد بسطامي از عرفاي بنام قرون دوم و سوم هجري... حکایات و جملات و اندیشه های بایزید و عرفای بزرگ در این کانال قرار داده خواهد شد. ارتباط با ادمین: @Bayazidadmin

Подписаться на канал

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

آبادی میخانه ز ویرانی ماست

جمعیت کفر از پریشانی ماست

اسلام به ذات خود ندارد عیبی

هر عیب که هست از مسلمانی ماست

@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

گر هیچ نشانه نیست اندر وادی
بسیار امیدهاست در نومیدی

ای دل مبر امید که در روضهٔ جان
خرما دهی، ار نیز درخت بیدی

#مولانای_جان
@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

/channel/kharideketab1
شماره پیگیری های ارسالی ها کتاب در این کانال قرار میگیرید

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

بسم الله الرحمن الرحيم
و او که خدایش خیر دهد به نزد شیخ میرفت به زیارت و مرا نیز که مهمان وی بودم با خود به شیخ برد. روشن نمی دانستم که به کجا و به چه کسی وارد می شوم.
مرا خیالات بـر ایــن بود که این شیخ سخن سرایی باشد یا فقیهی یا محدثی و یا پیری از معمول پیران روزگار اما نیک به خاطر دارم که تا چشمم به مسجد شیخ افتاد بند بند وجودم از هم بگسست و ضعفی شدید مرا در ربود و در پاهایم کرختی و سستی پدید آمد مثل کسی که رگ گردنش زده باشند و خون زیادی از وی رفته باشد سرم چرخید و چشمانم سیاهی رفت. رفیق راه در من نگریست و با نگرانی پرسید:
تو را چه می شود؟ رنگت پریده است!!
و مرانای جواب گفتن نبود.
باغ شیخ بر فراز تپه ای و مسجد محقر وی در میانه ی آن باغ و تا مسجد حدود چهل پله راه بود. بر پله ی اول نشستم بی اختیار خویش و از آن خاک که در راه بود، بر می گرفتم و می – بوییدم و برمژگان میکشیدم و آن خاک با اشک چشم گل می شد و بر صورتم گل می کرد و آن دوست که خود عمری بر سرای شیخ آمد و شد داشت حیران در من می نگریست از آن پریشانی که مرا افتاده است لحظاتی گذشت و حال من باز جای خود آمد و در حالیکه آن دوست بازوی مرا گرفته بود، به شیخ وارد شدیم السّلام علیک گفتم و آن زندگی که مرا بود در بهم خوردن پلکی در سراب شد. چهل سال شب و روز درس و مشق چهل سال آوارگی در کسب علم از شهری به شهری و از ملکی به مملکتی همه در یک لحظه معلق و معطل شد و بسان دودی غلیظ و بخاری متعفن از مغزم بدر رفت. خود را کودکی دیدم خُرد به اول روز که پدر وی را به مکتب خانـه برده باشد

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

《 هو 》

راه‌ سلوک و  عرفان ، سفر از مکانی به مکانی نیست، نه از جانب سالک و نه از جانب مقصود، زیرا که حق جلَّ و علا از رگ گردن به بنده نزدیک تر است.

بلکه  مقصود از سیر و سلوک، رفع حجاب از بینایی قلب است و تجلی صفات پروردگار در قلب سالک و این همان سفری است که انسان به خاطر آن خلق شده است.

حضرت #شیخ نجم الدین کبری

@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

کتاب فوق العاده(و شیخ مرا گفت)
تجدید چاپ شد
برای تهیه کتاب به ادمین پیج مراجعه بفرمائید

@bayazidadmin

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

او را گفتند:"بزرگترین نشانه های عارف چیست؟
گفت:"این است که ببینی او را که با تو می خورد و می نوشد و می آمیزد و دادوستد می کند و دلش در ملکوت قدس است. این است بزرگترین نشانها."
@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

استاد دینانی

@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

《 هو 》

گفت: شبی دل خویش می‌طلبیدم و نیافتم.

سحرگاه ندایی شنیدم که:
ای بایزید!
به جز از ما چیزی دیگری می‌طلبی!
تو را با دل چه کار است...

حضرت سلطان #بایزید بسطامی

@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

رتبه ای هرگز ندیدم بهتر از افتادگی
هرکه خود را کم ز ما میداند از ما بهتر است


((جناب صائب تبریزی))
🔻🔻🔻🔻

بایزید بسطامی

گفتند: نشان متکبر چیست؟

گفت: آنکه در هژده هزار عالم نفسی بیند خبیث تر از نفس خویش
🔻🔻🔻🔻🔻
/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

حضرت بایزید بسطامی رحمه الله علیه وقتی به حج رفت و شتری داشت که زاد و توشه راه را بر آن می نهاد و خودش نیز روی آن می نشست و در رکاب وی مردی بود از بسطام.
هر شب که بار شتر را می نهاد می گفت: بیچاره شتر که بارش گران و سنگین است،چگونه این همه بار را حمل می کند؟
بایزید بر این شتر جور و ستم می کند. این سخنان را چندین بار گفت.
تا شبی سلطان بایزید بشنید و گفت: ای جوان! چه می گویی که بار شتر گران و سنگین است؟ فرو نگر تا از این بار بر پشت شتر چیزی می بینی؟
مرد گفت: فرو نگریستم، دیدم که بار یک گز از روی شتر بالاتر بود و به مقدار یک درم سنگ بر پشت شتر نبود. بانگ برآورد و گفت: ای سبحان الله، این عجایب نگر .
بایزید گفت: ای جوانمرد! بانگ مدار؛ اگر خود کرامتم را به شما نشان دهم، بانگ برمی دارید و دست به شفاعت می کنید و اگر از شما پنهان کنم زبان ملامت بر من دراز کنید.


تذکره الاولیا
ذکر بایزید بسطامی

@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

《 هو 》

سلطان العارفین بایزید بسطامی گفت:"

هیچ کس بر من چنان غلبه نکرد که جوانی از بلخ." مرا گفت: یا بایزید! حد زهد شما چیست؟"
من گفتم: "چون بیابیم بخوریم و چون نیابیم صبر کنیم"

گفت: "سگان بلخ همین صفت دارند."

پس من گفتم:" حد زهد شما چیست؟"

گفت: "ما چون نیابیم صبر کنیم و چون بیابیم ایثار..."

/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ
/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ
/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

تا نقش خیال دوست با ماست دلا
ما را همه عمر خود تماشاست دلا
وانجا که مراد دل برآید ای دل
یک خار به از هزار خرماست دلا


#مولانای_جان
@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

امروز ۲۹ آبان
🔻🔻🔻
بایزید بسطامی:

گفت: الهی!ریاضت همه عمر نمی‌فروشم و نماز همه شب عرضه نمی‌کنم، و روزه همه عمر نمی‌گویم، و ختمهای قرآن نمی‌شمرم.
و اوقات و مناجات و قربت بازنمی گویم. تو می‌دانی که به هیچ بازنمی نگرم، و این که به زبان شرح می‌دهم نه از تفاخر و اعتماد است بل که شرح می‌دهم که از هرچه کرده ام ننگ دارم و این خلعتم تو داده ای که خود را چنین می‌بینم.
آن همه هیچ ننگ می‌دارم.

@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

معروف است كه خداوند به موسی گفت: قحطی خواهد آمد، به قومت بگو آماده شوند !

موسی به قومش گفت و قومش از دیوار خانه ها سوراخ ایجاد کردند که در هنگام سختی به داد هم برسند که این قحطی بگذرد !
مدتی گذشت اما قحطی نیامد ، موسی علت را از خدا پرسید خدا به او گفت من دیدم که قوم تو به هم رحم کردند !
من چگونه به این قوم رحم نکنم ؟

«به همدیگه رحم کنیم که خدا هم بهمون رحم کنه»
🕊💫
@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

۳۰ سال برای خدا طلبیدم
چون بنگریستم او طالب بود
و من مطلوب
سلطان العارفین بایزید بسطامی

/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ


____
کتاب شیخ مرا گفت شیخ ابوالحسن خرقانی
برای همه کسانی که از ایشان کتاب دارند و یا ندارند پیشنهاد می‌شود
برای تهیه کتاب به ادمین پیج مراجعه کنید
@bayazidadmin

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

بایزید بسطامی
گفتند: صحبت با که داریم؟
گفت آنکه چون بیمار شوی تو را باز پرسد
و چون گناهی کنی توبه پذیرد
و هر چه حق از تو دهند از او پوشیده نبود
@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

ادامه
پریشان و ،مشوّش ترسان و مضطرب لرزان و اشک ریزان از آن هیبت و حشمت که
در استاد یافته بودم شیخ مرا پرسید
کیستی؟
و عجیب
آنکه مرا هیچ در خاطر نمی آمد که کیستم و از کجایم ، بی اختیار گفتم:
هیچ کس!
شیخ را لبخندی بر لبان نشست و گفت
هیچ کس که جواب نبود قبا و ردایت ها گود که استاد مکتبی باشی یا طبیبی یا حکیمی
یا بازرگانی جهان گشته گم شده در زمان و مکان بیخود و بی خویش، دوباره گفتم:
- خير! هیچ کس و هیچ کدام!
شیخ مرا پرسید :
شاید تو را گفته باشند که شیخ حاجت همی دهد . حاجتی باشد؟
گفتم:
- فراوان حاجت بود تا بدرب این مسجد، اینک هرچه می نگرم از آن حاجات هیچ در
خاطر نمی آید.
شیخ گفت
- پس
گفتم؟
آمدنت را چه سری تواند بود؟
خود نیز حیرانم ، شاید سعد حادثه ای که خدای در رسانده است.
شیخ گفت:
قوم و خویش و کسان تو را هست؟
هر چند در خود نگریستم خویشی و آشنایی مرا در یاد نیامد. جواب گفتم
خیر! غریبم و در این دیار بی کسم

((مقدمه کتاب شیخ مرا گفت))🌷⬇️⬇️⬇️

جهت تهیه این کتاب منحصر به فرد و بی نظیر به ادمین کانال مراجعه بفرمائید
@bayazidadmin

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

هر که در این راه حق قدم نهد
سه چیز وی را آفت بود
یکی مریدان
دیگری جمع مال
و دیگر نام ثنا جستن
@sheykhekharghan

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

از خوشی این کلام بی نظیر
از سر مستی فشاند سنگ شیر

حدیث پیش روی که در حكم قطره از دریا و کتابت از دریا بر دریاست، حاصل احوالات مکاشفه آمیز است که طی سالیانی دراز بیتوته و تلمذ
در بارگاهی نورانی، به غير حساب و بر سبيل عنایت،
بر لوح دل این عامي أمي بی هنر فرود آمد.
یعنی بارگاه آن عالم بلا معلم على لدنی، آن اعجوبه ی بی بدیل ربانی، آن نفس گرم و دلاویز رحمانی، آن مقتدای اهل زهد و شریعت اسلامی، آن منتهی در سیر و سلوک عرفانی، آن صور اسرافیل، آن افضل من انبیاء بنی اسرائیل، آن وارسته از بند عبا و ردا و خرقه و دلق،
آن یگانه مقامات سیر من الله الى الخلق یعنی شیخ المشايخ المتقدمين و المتاخرين، الشيخ الملت والدین و امام اهل التقوى و اليقين على بن جعفر خرقانی.
و آنچه گفتنش بر این فقیر حقیر سراپای نقص و تقصير فرض است، آن باشد که، اگر چه به مصداق «ما زاغ البصر و ما کذب الفواد»، دلم در آنچه دید و شنید هیچ شبهه نکرد، مع ذالک، صحت و سقم، نیک و بد و صلاح و فساد این مقال بر عهده ی این راوی است و
فاصله ی مقام و کلام لاهوتی بوالحسن با آنچه در قالب این سخن آمده است، فاصله از صورت تا معنی، از ثری تا ثریا و از خاک تا فلک الافلاک باشد!!!
العبد الضعيف المحتاج إلى رحمه الله
ع توکلیان
@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

هر که ترک هوا گفت, به حق رسید
بایزید بسطامی
♦️♦️♦️♦️♦️
با ما همراه باشید
@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

ارسالی از شفیع طبیبی از هرات

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

الهی
تا با تو ام بیشتر از همه ام
و تا با خودم کمتر از همه ام
بایزیدبسطامی
@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

ای آنکه تو جان بنده را جان شده‌ای
در ظلمت کفر شمع ایمان شده‌ای

اندر دل من ترانه‌گویان شده‌ای
واندر سر من چو باده رقصان شده‌ای


#مولانای_جان
@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

از نماز جز ایستادگی تن ندیدم،
از روزه جز گرسنگی
آنچه مراست از فضل اوست نه از فعل من


/channel/+Q8aToiC9PS0cNag8

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

https://instagram.com/bayazid_bastami?igshid=OGQ5ZDc2ODk2ZA==


🔻🔻🔻
پیج عرفانی سلطان العارفین در اینستاگرام
لطفا دنبال بفرمائید

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

الله را به خواب دیدم
گفتم: راه، به تو چون است؟
از خود فروتر آی
رسیدی
بایزید بسطامی

/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ
/channel/+PCiDNjyB3MUERaOQ

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

《 هو 》

اگر او نبود ،
من در وادی سرگردانی خانه به دوش بودم

و اگر من نبودم ،
چه کسی بود که او را بشناسد ؟


حضرت #منصورحلاج

@bayazidbastami

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

از بایزید بسطامی پرسیدند؟

Читать полностью…

سلطان العارفین بايزيد بسطامى

《 هو 》

تمامی موجودات عاشق خدا هستند و مشتاق وصال او؛

اما درجه عشق و شوق هر موجود
بستگی دارد به درجه برخورداری اش از نور وجود.

حکیم ملاصدرا

@bayazidbastami

Читать полностью…
Подписаться на канал