معرفی کتاب
"امید در آستانگی"
واکاوی انسان شناختی سه زیارت سانتیاگو، اربعین ، حج
با حضور
محمد نصراوی(مولف کتاب)
دکتر محمدرضا پویا فر
احمد خالصی
دوشنبه 25 اسفند
ساعت 18
دره باغ
@bashgahandishe
گفتنی است تمرکز عمده در مطالعات اتوپیایی تاکنون بر روی ماهیت گروه بوده است؛ همچنین مبحث رهبری بهطور ویژه در مطالعات اجتماعی بررسی شده است که در آن رهبران مذهبی (همانند ان لی برای شیکرها یا جان همفری نویز برای گردهمآیی اونیدا) نقطه کانونی و محل اجتماع اعضای گروه تلقی میشوند.
نصراوی از این در شناخت پدیده زیارت استفاده کرده است؛ بدین سبب سهم بسزایی در توسعهی دانش در این حوزه تحقیقاتی ایفا میکند؛ همچنین به دو مفهوم دیگر نیز توجه کرده است که برای پژوهشگران اتوپیا، رویکردی بدیع محسوب میشود: نخست، آستانگی یا انتظار بروز تغییرات عمده فردی و اجتماعی؛ دیگری، هتروتوپیا یا وضع قوانین تعاملی مشخص در محدوده اجتماعی ویژه، بهمنظور تمایزبخشی به محدوده فوقالذکر در قیاس با سایر بخشهای اجتماع. نصراوی استدلال میکند هریک از دو مفهوم یادشده در شناخت تجربه معنوی زیارت سودمند بوده و میان مطالعات اتوپیایی و تاریخ اندیشه مذهبی پیوند ایجاد میکند.
نتیجه این تحلیل در مفهوم لیمینوتوپیا بروز مییابد که بیانگر نوعی آمیختگی و ارتباط میان انتظار وقوع تغییرات شگرف فردی و اجتماعی با محیطی است که این تغییرات در آن انتظار میرود که باید آن را دستاوردی پرثمر و نقطهای الهامبخش برای تحقیقات آتی دانست. در پایان امیدوارم انتشار وسیع پژوهش نصراوی در قالب کتاب، میان محققان اسلام و مسیحیت زمینهساز مطالعاتی ژرف در مورد ارتباط میان دین و اتوپینیسم شود.
به نقل از خبرگزاری مهر
@bashgahandishe
معرفی کتاب
"امید در آستانگی"
واکاوی انسان شناختی سه زیارت سانتیاگو، اربعین ، حج
با حضور
محمد نصراوی(مولف کتاب)
دکتر محمدرضا پویا فر
احمد خالصی
دوشنبه 25 اسفند
ساعت 18
دره باغ
@bashgahandishe
رویدادهای دره باغ در آخرین هفته سال 1399 :
23اسفند،ساعت18...اسطوره،عصرحیرت و اینترنت
25 اسفند،ساعت17...معرفی کتاب امیددر آستانگی
26 اسفند،ساعت16...زاویه نامتناهی
26 اسفند،ساعت18....عصرانه باسهیل اسعد
27 اسفند،ساعت18...تروربه مثابه کاتالیزوری سیاسی
تمام نشست ها در فضایی باز و گرم و با رعایت پروتکل های بهداشتی برگزار می شود.
@bashgahandishe
یاداشتی از علیرضا محمدی ، عضو هیئت تحریریه باشگاه اندیشه 👇
@bashgahandishe
به بهانهٔ روزی که باز، زن است... (۱)
بسیار کسان از زن گفتهاند و فراوان سخنانی نقل کردهاند دربارهٔ زنان که اغلب، مایهٔ آه و افسوس عاقلان صاحبدل و نازکاندیش است.
مولانا جلال الدین در دفتر نخست مثنوی معنوی، در ضمن روایت ِ سخنی نایافته و نادیده از پیغامبر، به گونهای سروده است که بازنگری در دیدگاههامان را باید ضرورتی انگاشت:
گفت پیغمبر که
«زن
بر عاقلان
چیره آید
-سخت- و
بر صاحبدلان؛
لیک
بر زن،
جاهلان چیره شوند،
زآن که ایشان
تند و
بس خیره
روَند!»
مهر و رِقّت،
وصف انسانی بوَد؛
خشم و شهوت،
ذات حیوانی بود...
پرتو حق است آن؛
معشوق نیست!
خالق است آن
-گوییا- ؛
مخلوق نیست! (۲)
پینوشت: ــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱) گاهی "فرد" -با وجود آن که در يک "جامعه" زندگی میكند- آگاهانه و از روی انکار، ارتباط خود را با دیگر افراد اجتماع -کلّاً یا جزئاً- به پایینترین میزان ممکن میرساند.
اين پديده را اَتُميزه شدن یا ذرّهای شدن
(atomization)
مینامند.
فیلسوف سیاسی و تاریخنگار آلمانیتبار، "هانا آرنت"
(Hannah Arendt)
ضمن برشمردن ابزارها و شیوههای حکومتهای توتالیتاریَن و مستبدّ، یکی از مهمترین آنها را، اتميزه كردن جامعه میداند.
وی ادبيات تفرقهافكن میان اقشار و گروههای مختلف اجتماع را نیز، از نمادهای اتميزه شدن و موجب تقویت بنیان تفکر دیکتاتوری برمیشمارد.
زنی یا مردی، رنگ پوست، پیروی از این آیین یا آن دگری، از نژادی بودن یا نبودن، ... ، هر یک "جامه"ای هستند بر قامت نادیده انگاشته شدهٔ انسان.
پس شاید نیکوتر باشد که بگوییم:
«فرخنده باد
هر روزِ انسانیت ِ انسان...!»
(۲) معنای دو بیت نخستین -با محتوای کلام پیغامبر- این است:
زنان، بر عاقلان و صاحبدلان چیرهاند؛ و جاهلان و تیرهدلان، بر زنان.
صد البته، واضح است که مردان عاقل و صاحبدل را، زنانی عاقل و صاحبدل پروردهاند، نه زنانی بددِل و بدگُمان.
این ابیات مولانا را، هرگز در زمرهٔ ادبیات تفرقهافكن برای اتُميزه كردن مردمان نمیبینم؛
زیرا این گونهٔ ادبیات، زبان عاشقان است و به نظر نمیآید که درد آدمی را، دوایی جز عشقِ راستین باشد...!
#علیرضا_محمدی
@bashgahandishe
زن در دنیا بیشتر از مرد، غم می خورد و جنس زن بیشتر از مرد، رنج می برد.مرد،زور دارد و قدرت خود را به کار می برد، دست به عمل می زند،می رود، سرگرم می شود، طرح می ریزد، آینده را در آغوش می گیرد و دلداری ها می یابد... اما زن در جای خود می ماند. در مقابل غمی که دارد، می نشیند، و هیچ چیز برای او، مایه ی انصراف خاطر نمی شود... تا اعماق پرتگاهی که غم و درد باز کرده است، فرو می رود، عمق آن را اندازه می گیرد واغلب این پرتگاه را با آرزوها و اشکهای خود، پر می کند...
اوژنی گرانده، آنوره دو بالزاک، 1799_1850،عبدالله توکل.
@bashgahandishe
درج سخن امیرمؤمنان علی(ع) به مالک اشتر، بر بنر استقبال از پاپ در فرودگاه نجف اشرف
{ مردم دو دسته اند: یا هم کیش تواند یا همنوع تو}
@bashgahandishe
{ صلح است میان کفر و اسلام
با ما تو هنوز در نبردی }
#سعدی
📸 دیدارِ جناب پاپ و آیت الله سیستانی
@bashgahandishe
سرکار خانم دکتر راهیل قوامی
خبر غم انگیز در گذشت مادر گرامیتان موجب اندوه دوستان شما در باشگاه اندیشه گردید.
آرزوی صبر و شکیبایی و روزهایی سرشار از تامل و تحمل برای شما داریم و برای مادر ارجمندتان آرامشی ابدی غرق در رحمت واسعه الهی از درگاه ابدیت خواستاریم.
@bashgahandishe
شب فراق که داند که تا سحر چند است...
غزل #سعدی
موسیقی: Obiymi, Okean Elzy
#محسن_حکیم_معانی
@sarkhaani
زاویه نامتناهی
در گفت و گوی دوم به این سوالات خواهیم پرداخت :
آیا چنین آنارشیسمی به یک بی مسئولیتی سیاسی منجر نمی شود؟
چگونه انسان می تواند مسئولیت مدنی خود را انجام دهد در حالی که از چیزی رضایت ندارد؟
آیا روحیه چنین انسانی به یک لاابالی گری عملی منجر نمی شود؟ در حالی که انسان به طور طبیعی آماده فرار از مسئولیت انسانی خود است و به دنبال بهانه ای برای بی عملی می گردد؟
آیا نیروی روحی لازم برای انسان فراهم می شود که این همه ناملایماتِ مبارزه برای اهداف اجتماعی و سیاسی را تحمل کند؟
چرا تمامی مبارزان و مجاهدان برجسته تاریخی با یک قطعیت فکری به مبارزه برخواستند؟
آیا احاد جامعه با چنین نسبیتی انگیزه ای برای حرکت و پشتیبانی از حرکتهای اصلاحی را خواهند یافت؟
چرا باید برای تغییری اقدام کرد و نیرو گذاشت و قربانی و هزینه داد که چه بسا بهتر از اول نباشد؟!
آیا ما با چنین افکار و اندیشه هایی با دست خود تمام نیروهای اصلاحی را از بین نمی بریم؟
قریب به یکساعت گفت وگو و ضیافتی درفضای باز به چاشنی قهوه ایرانی و یا پیشنهاد خوراکی دیگر
هماهنگی حضور :
@labibreza
دوشنبه11 اسفند1399
ساعت شانزده وسی دقیقه
@bashgahandishe
به مناسبت روز پدر ،
پشت صحنه فیلم جدایی نادر از سیمین ( ساخته اصغر فرهادی)
@bashgahandishe
معرفی کتاب
"امید در آستانگی"
در برنامه هفت اقلیم
رادیو فرهنگ
تهیه کننده و سردبیر :
محسن حکیم معانی
@bashgahandishe
این اثر با واکاوی انسان شناختی و جغرافیای فرهنگی پدیده زیارت در سنت مسیحی و اسلام شیعی به مطالعه تجربه زیسته زائران، صاحبنظران و گزارشهای مردمنگاری پرداخته است. مضمون مشترک به کار رفته در این مطالعه مفهوم بینارشتهای اتوپیا و امید در بافت انسانشناختی آئین زیارت است. میتوان گفت این کتاب در بستر زیارت، نگاهی متفاوت به مفهوم کاریزما در قالب اتوپیای تجسم یافته به شکل امام، ارائه کرده است.
محمد نصراوی، پژوهشگر حوزه مطالعات انسانشناسی آئینی، این کتاب را نوشته است. این کتاب برگردان پایان نامه کارشناسی ارشد او در دانشگاه رویال هالووی لندن به راهنمایی گرگری کلیز است. دو مقدمه این اثر را پرفسور گرگری کلیز استاد تاریخ اندیشه سیاسی دانشگاه رویال هالووی لندن و رئیس انجمن مطالعات اتوپیای اروپا و بابک رحیمی استاد ارتباطات، فرهنگ و دین دانشگاه کالیفرنیا- سانتیاگوی آمریکا نوشتهاند.
امید در آستانگی، واکاوی انسان شناختی سه زیارت: سانتیاگو د کامپوستلا، حج و اربعین، کتابی در زمینه مطالعات انسان شناختی زیارت در ادیان مسیحی و اسلام شیعی است. این کتاب با بهره گیری از انگاره اتوپیا و نظریه هتروتوپیا مطرح در جغرافیای فرهنگی به واکاوی تجربه و فضای زیارت پرداخته است.
این کتاب نخستین کتابی است که آئین زیارت را در مسیحیت و اسلام شیعی به طور تطبیقی مورد مطالعه قرار داده است. ویژگی این کتاب این است که با بهره گیری از نظریات مطرح در زمینه فلسفه علوم اجتماعی و انسانشناسی در پی یافتن روشی برای تحلیل پدیده زیارت و مفهوم امام بوده است. کتاب از نظریات گوناگون همچون: هتروتوپیای میشل فوکو، آستانگی ویکتور ترنر، و کاریزمای وبر بهره برده است. نویسنده با ابداع مفهوم لیمینوتوپیا مفهومی نو را در باب هویت زیارت با نظر به مفهوم اتوپیا ابداع کرده است.
کتاب امید در آستانگی متشکل از پنج فصل اصلی است: در ابتدای کتاب خواننده با مفاهیم نظری و تعریفی نو از مفهوم اتوپیا به مثابه نظریهای اجتماعی روبهرو میشود. سه بخش بعدی کتاب نیز به واکاوی سه زیارت مهم در جهان مسیحیت و اسلام شیعی میپردازد. زیارتی که از مسیحیت برگزیده شده زیارت سانتیاگو دکامپوستلا دومین مرکز زیارتی اروپا و نقش سنت جیمز به عنوان چهرهای اتوپیایی در فرایند این زیارت است.
در فصل بعدی کتاب به بررسی پدیده حج با استفاده از چارچوب نظری پیشنهادی خویش میپردازد. در این بخش مفهوم حج از نگاه متفکران مطرح جهان تشیع، تجربه زیسته زائران و منابع حدیثی مورد مطالعه قرار گرفته است.
در فصل بعد، یکی از مهمترین زیارتهای شیعه یعنی اربعین مورد واکاوی قرار گرفته است. در این فصل کتاب چهرهای نو از مفهوم امام به عنوان فرآیندی اتوپیایی و نامتناهی به خواننده ارائه میکند. در این فصل نیز متن زیارت اربعین به عنوان یکی از عناصر مهم و کارکردی در فرآیند زیارت به مثابه متنیتی فضایی مطالعه شده است.
در پایان نیز کتاب نشان میدهد انگاره اتوپیا میتواند روشی نو و منطقهای مشترک برای گفتگویی میان دینی و میان فرهنگی باشد.
پروفسور گرگری کلیس رئیس جامعة مطالعات اتوپیای اروپیا دانشگاه رویال هالووی لندن در مقدمهای بر کتاب نوشته است: این کتاب، پژوهش سودمندی در دسترس پژوهشگران حوزه «زیارت در اسلام و مسیحیت» و نیز علاقهمندان به مبحث زیارت بهطور عام قرار خواهد داد. نصراوی این موضوع را از دو منظرِ مطالعات اتوپیایی و انسانشناسی تطبیقی ارزیابی کرده است. پژوهش او دارای این خصیصه مهم است که میان دو رویکرد یادشده پیوند برقرار کرده است. بهطورکلی محققان حوزه اتوپیا مفهوم زیارت را بهعنوان یکی از مصادیق جامعهگونگی اتوپیایی در نظر نگرفتهاند؛ هرچند انسانشناسانی همچون ویکتور ترنر، مبدع تأثیرگذار نظریه اجتماعواره، به تأثیرات و دلالات جامعهگونگی بهطور وسیع اذعان کردهاند. تمرکز نظریه ترنر عمدتاً بر نحوه پوششهای مشترک زائران، چگونگی به نمایش درآوردن نمادهای آئینی که مقاصد ایشان را تبیین میکند و بررسی انتظار تغییرات شخصی در مواجهه با اماکن مقدس استوار است. بخش گسترده تحلیل ترنر منحصراً معطوف به رسوم مذهبی در مسیحیت است. پژوهش نصراوی از رهیافت واکاوی همزمان مفهوم زیارت در اسلام ابزارهای نظری موجود را گسترش داده و به آگاهی ما در مورد تجربههای مذهبی مشترک در سراسر جهان عمق میدهد.
نصراوی با طرح سلسله مباحثی ارتباط میان دو مفهوم «زیارت» و «اتوپیا» را ملموس کرده که پیشازاین، دستکم برای محققان حوزه اتوپیا مکشوف نبوده است. در تحلیل او «شخص اتوپیک» بهصورت چهرهای کاریزماتیک نمود مییابد که دارای موقعیتی محوری در تجربه معنوی زیارت است. در این راستا از نظریه کاریزمای وبری و سایر نظریات موجود در مورد کاریزما بهره گرفته و به توضیح این پدیده میپردازد که چگونه دلالت سیمایی مقدس و مذهبی، تجربه آئینی هریک از دینباوران را شکل میدهد.
@bashgahandishe
سرکار خانم مونا نوروزی
در گذشت پدربزرگ گرامیتان، خبر ناگواری در روزهای آخرسال بود و از غم شما دوستانتان در باشگاه اندیشه نیز غمزده شدند.
امید که این ایام به صبر و مسکنت بر شما و به رحمت و مغفرت بر ایشان بگذرد.
تسلیت ما را پذیرا باشید.
باشگاه اندیشه
@bashgahandishe
اسطوره، عصرحیرت و اینترنت
گفت گوی ِ
سعید اسلام زاده
با احمد خالصی
شنبه 23 اسفند 99
ساعت 18
اسطورهها به چیزی یا جایی وابسته نیستند. اسطورهها قائم به ذاتاند. از درون خود روایت میکنند و وظیفه تفسیر جهان انسان و بیرون از آن را به عهده دارند.
اسطورهها هرگز نمیمیرند و همواره پابرجا هستند و خویشکاری آنها در جهان هستی جاری و ساری است. اهالی فلسفه در یونان باستان با اسطوره به جنگ برخاستند و بر آن بودند تا جهان منطقی_فلسفی را از جهان روایی_داستانی جدا کنند و خط مرزی بین لوگوس و میتوس بکشند. اما در واقع این اتفاق هرگز نیفتاد و جهان و اندیشه میتوس در لایههای زیرین زندگی به کار خود مشغول بود و هست و حتی شکل آن هم در بسیاری موارد تغییر نکرده است.
جوامع مختلف بشری در شکلهای متنوع، اسطورهها را به کار میگیرند و بازتولید میکنند. مهمترین جلوه بازتولید اسطوره، آیینها، ادبیات، تئاتر، و مجسمه و نقاشی بوده و هستند و امروزه سینما هم بدانها افزوده شده است.
در این گفتوگو میخواهیم نگاهی بیندازیم به این امر پر رمز و راز در
جهان حیرتانگیز اینترنت...
پخش زنده در صفحه اینستاگرام باشگاه اندیشه
@bashgahandishe
دره باغ
فکر کردن به ناممکن:
تاملی آغازین بر مطالعه ی رخداد ِ می ۶۸
گفت و گو با
محمدسادات هندی
۱۱ سال قبل از انقلاب ِ ۵۷ ایران مجموعه رویدادهایی در گوشه و کنار جهان رخ داد که به گفته ی یکی از فعالان ِ آن کمترین نتیجه اش تثبیت یا دست کم به رسمیت شناخته شدن ِ آزادی های فردی و اجتماعی و سیاسی در روزگار ماست...
بازخوانی ِ چرایی آنچه که در ۱۹۶۸ دنیا را تکان داد می تواند کوششی نظری برای تکان دادن ِ سوژگی های خفته یا به انقیاد کشیده ای باشد که که در بدن ِ خود نادرستی ِ نظم ِ موجود را "احساس" می کنند و امیدی باشد برای عاملیت هایی که کماکان چشم به "جور ِ دیگری بودن" دارند و می خواهند توان ِ خود را معطوف به آن "امکان" سازند. اگر بپذیریم تولید ِ میل و آری گویی به زندگی باید هدف هر تحول ِ بنیادین اجتماعی باشد،مطالعه ی رخداد ِ ۶۸ می تواند اشارتی بر ناکامی های تاریخی "ما" ی ایرانی نیز باشد.
قریب به یک ساعت گفت وگو و ضیافتی درفضای باز با رعایت شیوه نامه های بهداشتی با امکان سفارش نوشیدنی و خوراکی های متنوع
هماهنگی حضور :
@labibreza
چهارشنبه 20 اسفند1399
ساعت پنج عصر
@bashgahandishe
تو یک روز نیستی
تمامِ سالی.
تو یک شب
یا یک کتاب و یک قطره نیستی
تو یک نقاشی یا تابلویی بر دیوار نیستی.
اگر دقیقه ای نباشی
ساعت ها از کار می افتند
خانه ها برهوت می شوند
کوچه ها اشک می ریزند
پرندگان، سیَه پوش وُ
شعرها هم نیست می شوند.
.
تو فقط باد و باران هشتمِ ماه مارس نیستی
تو ای دل انگیزِ شب های تابستانی
گیسوان شب های پاییزی
تو ای سوز بوران عشق
تو نباشی
چه کسی باشد؟!
زن، زن، زن، زن
تو زندگی هستی..
«شیرکو بیکس»
برگردان : بابک زمانی
@bashgahandishe
ترجمه متن بنر ابتدای شارع الرسول و بیت آیت الله سیستانی:
«دیدار تاریخی مأذنه و ناقوس»
@bashgahandishe
🔹دو روایت از دیدار تاریخی دو رهبر دینی بزرگ و دو روحانی عالیرتبه 🔹
🔻روایت طرف مسیحی: بیانیهی واتیکان
در این دیدار صمیمی که حدود پنجاه و چهار دقیقه به طول انجامید، پدر اقدس بر اهمیت همکاری و دوستی بین فرقه های دینی تاکید کردند تا از طریق توسعه احترام متبادل و گفتگو بتوانیم در خیر عراق و منطقه و همه بشریت سهیم باشیم.
این دیدار فرصتی برای قدردانی پاپ از آیت الله سیستانی به دلیل مبارزه او به همراه طایفه شیعیان با خشونت، و مشکلات بزرگ سالهای اخیر در دفاع از ضعیف ترینها و مظلوم ترین ها و تاکید بر قداست زندگی انسان و اهمیت وحدت مردم عراق بود.
پاپ در حضور حضرت آیت الله سیستانی دعاهای خود را برای آینده ای با حاکمیت صلح و برادری برای سرزمین محبوب عراق، خاورمیانه و سراسر جهان تکرار کرد."
🔻روایت طرف شیعی: بیانیهی دفتر آقای سیستانی
«در این دیدار درباره چالش های بزرگی که بشریت در این دوران با آن روبروست و نقش ایمان به خداوند سبحانه و تعالی و پایبندی به ارزش های والای اخلاقی برای غلبه بر آنها گفتگو و تبادل نظر شد.
حضرت آیت الله سیستانی در این دیدار در مورد بی عدالتی، ستم، فقر، آزار و اذیت های مذهبی و فکری، سرکوب آزادهای اساسی و فقدان عدالت اجتماعی که کشورهای مختلف از آن رنج می برند، به ویژه جنگ ها و اقدامات خشونت بار، محاصره اقتصادی، آوارگی و دیگر مواردی که ملت های منطقه ما به ویژه ملت فلسطین در اراضی اشغالی از آن رنج می برند، صحبت کردند.
معظم له در ادامه به نقشی اشاره کردند که رهبران بزرگ مذهبی و معنوی باید برای جلوگیری از آن فجایع ایفای نقش کنند و یادآور شدند که از آنها امید می رود که طرف های مربوطه- بویژه قدرت های بزرگ- را نسبت به غلبه دادن جانب عقل و حکمت و کنار گذاشتن زبان جنگ، و پرهیز از گسترش منافع شخصی به ضرر حقوق ملت ها در زمینه زندگی کریمانه و آزادانه ترغیب کنند و همچنین بر اهمیت دو چندان کردن تلاش ها برای تقویت ارزش های همبستگی، همزیستی مسالمت آمیز و همبستگی انسانی در همه جوامع برپایه رعایت حقوق و احترام متبادل بین پیروان ادیان و گرایش های فکری مختلف تاکید کردند.
ایشان همچنین به جایگاه عراق و تاریخ باشکوه آن و خصائل نیکوی طیف های مختلف آن اشاره کردند و ابراز امیدواری کردند که در مدتی نه چندان دور مصیبت کنونی را پشت سر بگذارند و بر اهتمام خودمبنی بر اینکه شهروندان مسیحی مانند سایر عراقی ها در امنیت و صلح زندگی کنند و از حقوق کامل خود براساس قانون اساسی برخوردار باشند، تاکید کردند و به نقشی که مرجعیت دینی در حمایت از آنها و سایر کسانی اشاره کردند که در حوادث سال های گذشته مورد ظلم و آزار و اذیت واقع شدند بویژه در مدتی که تروریست ها مناطق وسیعی از چند استان عراق را اشغال کردند و در آنها اقدامات جنایت کارانه شرم آوری را مرتکب شدند.
معظم له در پایان برای پاپ و پیروان کلیسای کاتولیک و همه بشریت دعای خیر و سعادت کردند و از پاپ به خاطر تحمل رنج سفر به نجف اشرف برای انجام این سفر قدردانی کردند.»
منبع: شفقنا
https://uupload.ir/files/60u3_photo_2021-03-06_11-47-01.jpg
1399/12/16
«سلام ، من دهباشی هستم»
(مستندی درباره علی دهباشی، سردبیر مجله بخارا )
اين روزها از بخارا اخبار خوبی شنیده نمی شود، چرا که امیر بخارا در بیماری و کسالت به سر می برد و آنقدر خیر و برکت در سعی و قلمش بوده که از هر کجای کره خاکی برای شفای این سپه دار اندیشه پارسی دعا و سلام در کار می شود.
ما هم در باشگاه اندیشه همه امید داریم که در همین صفحه به زودی زود، خبر دیدار با علی دهباشی را منتشر کنیم...
ایدون باد
🆔️ @bashgahandishe
نقشه مسائل اجتماعی-فرهنگی شیعیان ایران
بنابر دیدگاه 60 نفر از پژوهشگران دانشگاهی و فعالان اجتماعی-فرهنگی منتشر شد.
جهت دریافت گزارش می توانید به سایت و کانال تلگرام گروه بررسی های راهبردی میراث مراجعه بفرمایید:
https://mssinst.com/
@mssinst
نقد اعظم پویا بر «چالش اسلام و قدرت»؛ نقد نقد کدیور بر سروش
نقدی بر «چالش اسلام و قدرت»
نقد نقد کدیور بر سروش
اعظم پویا
عبدالکریم سروش در دو سخنرانی با عنوان «دین و قدرت» (سخنرانی اول و دوم) سویه های تاریخی و جامعه شناختی اسلام را مورد بررسی قرار داده و، چنان که خود می گوید، ایده اش در مقاله « عقیده و آزمون »[۱] را ،که حدود سه دهه پیش، منتشر کرده بود بسط داده و ضلع دیگری از اضلاع مطالعاتی «روشنفکری دینی» را برجسته کرده است؛ مطالعات تاریخی و جامعه شناختی. این دو سخنرانی با عنوان «نظریه دین و قدرت» مورد توجه موافقان و مخالفان قرار گرفت و نقدها و نظرهای فراوان برانگیخت. محسن کدیور هم در دو جلسه به نقد آن نظریه پرداخت. نوشته حاضر،صرف نظر از درستی یا نادرستی مدعیات سروش، به نقد روش و دلایل کدیور می پردازد. اما پیش از آن، به برداشت اولیه خود از این نظریه اشاره می کنم. وقتی سخنرانی «دین و قدرت» را شنیدم، احساس کردم بار سنگینی از روی دوش احیاگران مسلمان برداشته شد؛ بار بزک کردن دین، کاری که اصلاح گران مسلمان دردمندانه در یک قرن اخیر مشغول به آن بوده اند، اما اشتغالی بدون راحتی خیال. به یادآوردم گفتگوی نوه داروین- به عنوان یک خداناباور- را با یک کشیش و محقق مسیحی نواندیش. او در دفاع از نظریه داروین و رّد باور به وجود خدا، آن نواندیش مسیحی را به چالش می کشید و می گفت شما اصلاح گران دینی با متون دینی هم گزینشی مواجه می شوید و آن ها را از معنای خود تهی می کنید. آیاتی از کتاب مقدس را برمیگیرید و آیاتی دیگر را فرو می نهید. و سال ها بعد هم همین نقد را از زبان مصطفی ملکیان در برابر روشنفکران دینی در ایران شنیدم. با شنیدن نظریه «دین و قدرت» احساس کردم گویی قرار است با این نظریه دوران این نقد رو به پایان برود.
و اما آن چه در پی خواهد آمد، نقدی است بر مطالب محسن کدیور در نقد نظریه «دین و قدرت»، در دو نوشته او با عنوان « پاسخ به نقد کتبی دکتر سروش؛ایضاح چالش اسلام و قدرت» و «چالش اسلام و قدرت؛نقد سروش».
ادامه در
https://3danet.ir/islam-power-azam-pouya/
📻 گذر از مدرسه امروز و تأملی بر فردای آن
«باید خانه ای برپا کنیم!»
ارایه دکتر بیژن عبدالکریمی
در شانزدهمین نشست کانون خرد و توسعه ایران (کافه خرد)
اینستاگرام:
https://instagram.com/cafekherad
🔸کافه خرد؛ گفتوگو با طعم همدلی
@CafeKheradIranian
📍آیا مدرسه می تواند رضایت بیافریند؟ + نقدِ محافظهکاری علوم تربیتیها
✍ مرتضي نظري*
ايران در آستانه ورود به قرن جديد هجري خورشيدي است و همين كافيست تا مدرسه را مسؤلانه با چند پرسش مواجه و یکدیگر را به گفتوگويي فراگير براي بهبود وضعيت آموزش و پرورش دعوت كنيم.
▫️انگاره و داوريِ غالب در خانواده فرهنگیان و آموزش و پرورشيها، عبارت نسبتاً آشناست: «آموزش و پرورش اولويتِ دولتها نبوده و به آن مانند طفل سرراهي نگاه می شود.»
من دو نكته به اين انگاره ميافزايم:
يكم: متاع و محصول آموزش و پرورش چه بوده كه نه جامعه و نه دولتها اولويت بالايي براي آن قائل نيستند؟
دوم: سهم دانشگاهيان و مجامع علوم تربيتي در انزواي آموزش و پرورش و از اولويت افتادن آن چيست؟
▫️بی تردید، همگی واقفیم كه نهادهاي بسياري در پديداري وضعيت فعلی آموزش و پرورش سهيم هستند اما دقيقاً پرسش مبنايي من معطوف به سكوت و محافظهكاري فراموش نشدني آن دسته از دانشگاهيان و چهرههاي برجسته علوم تربيتي در بزنگاههايي است كه اتفاقا بايد مسؤلانه روشنگري ميكردند و نكردند مانند سكوت ايشان در ماجراي دست بردنهاي عجيب در كتابهاي درسي مدارس و موضع تماشاگری اين چهره های صاحبنام در مواقعي كه آموزش و پرورش به كمك نياز داشته است.
اين سكوت و محافظهكاري چهرهها و مجامع علوم تربیتی، خسارت فراواني براي نهاد مدرسه در بر داشته كه واكاوي انگيزه و علل آن مجال ديگري ميطلبد. بديهي است كه انتظار از نهاد دانشگاه براي كمك به بهبود و ارتقاي كارآمدي و اثربخشي مدرسه از جنس كمك اجرايي و مديريتي ایشان نبايد باشد يا حداقل انتظار قبول مسووليت اجرايي در آموزش و پرورش توسط دانشگاهيان انتظاري اولويتدار نيست. آنچه اولويت مغفول و مورد پرسش است، كمك به انباشت مفهومي و علمي براي بازخواني نسبت خود با جهان پيرامون و نقادي و بازخواني اكنون خودمان و كمك به پيدا كردن جايگاهي مناسب در ميان جهان پيچيده است. به عبارتي؛ كمك به مواجهسازي مدرسه و اركانش با پرسشهاي اساسي براي بالا بردن توان بازآفريني تمدني.
اين مسووليت خطير كه متأسفانه به جز تعداد اندكي از چهرههاي مؤثر و مسووليتشناس دانشگاهي، از سوي عموم ايشان بر زمين مانده و اغلب دچار چرخه تقلا براي ارتقاي درجه دانشگاهي و انتشار مقاله در مجلات علمي پژوهشي شدهاند.
▫️سالهاست ناي و نوايي از دانشكدههاي علوم تربيتي شنیده نمیشود و حيرتآور اينكه وقتي يك اقتصاددان، جامعهشناس يا عصبشناس درباره وضعيت آموزش و پرورش از منظر تخصصي خود خود اظهارنظر ميكند با واكنش برخی از ایشان مواجه ميشويم كه چرا در حوزهاي حرف ميزنيد كه رشته شما نيست؟! در حالي كه در ميدان عمل، موضع اكثر مجامع علوم تربيتي نسبت به آموزش و پرورش از دو حال خارج نبوده: يا پرداختن به مسائل آموزش و پرورش را نوعي ورود به ساحت اجرا و دون شأن خود ميپندارند و يا دچار تصوري بالا به پايين نسبت به موقعيت و ماهيت مدرسه و دوگانه دانشگاه – مدرسه هستند و ناخواسته مرتبت مدرسه را كه ميدان اصلي رشد و تكامل نظريات و مكاتب و رويكردهاي روانشناسي و تربيتي بوده، نازل ميدانند.
▫️به راستي چقدر از مقالات ISI و سمينارهاي ديروز و وبينارهاي امروز اهالي علوم تربيتي تحول كه نه! حتی تلنگري برخاسته؟ چرا مدرسه را از فاصلهاي نزديكتر نميبينند؟ تكليف مدارس سنتي و رويكردهاي قديمي و غيرپاسخگوي حاكم بر مدارس چه ميشود؟ براي كيفيت افزايي مدارس چه ايدهاي دارند؟ این دانشکده های علوم تربیتی و روان شناسی، با تغييرات زيربنايي و دگرگون کننده اينترنت در شكل و محتواي مدرسه چه تدبيري پیشنهاد می کنند؟ آمادگي جامعه، نهاد خانواده به ويژه بضاعت نهاد آموزش براي شرايط جديد مدرسه چگونه است؟ ارزشيابي متمركز و كتاب درسي متمركز و سبك مدرسهداري سنتي ما چگونه خواهد شد؟ آيا با تصوري كه از مدرسه به عنوان موقعيتي فيزيكي و جدول زمانی ثابت در روز و برنامه درسي غیرمنعطف، و امتحانات هماهنگ و… وجود دارد، ميتوان وارد قرن جديد شد؟
▫️کمک چهره های آکادمیسین، دانشکده ها و انجمنهای علوم تربیتی برای خودترمیمی و نوزاییِ نهاد مدرسه و رضایت آفرینی در جامعه چیست؟
🔺پانوشت: روزنامه اعتماد، ۲۷ بهمن ۹۹، همزمان با برگزاری شانزدهمین نشست گفتوگوی کافه خرد
🌏 تربیت و توسعه | رضایتآفرینی مدرسه
@IranHumanDevelopment2