atrafpublication | Неотсортированное

Telegram-канал atrafpublication - نشر اطراف

2323

🔹روایت واقعیت|روایت خیال 🔸 سایت: www.atraf.ir 🔸اینستاگرام: www.instagram.com/atrafpublication 🔸 لینکدین: Linkedin.com/company/atrafpublication 🔸یوتیوب: youtube.com/@atrafpublication 🔸ارتباط با ادمین کانال: @Atraf_p 🔸تماس: ۰۹۳۳۵۴۸۱۱۰۵

Подписаться на канал

نشر اطراف

#تجدیدچاپ

بعد از رفتن پدر، رنج اصلی را مادرم کشید. گذشته از غم مرگ پدر، تصمیم گرفت چیزی اساسی را عوض کند و از باب مراقبت از سلامت خودش، اعتیادش را ترک کند. اما هیچ‌جوره راضی نمی‌شد ببریمش کمپ. مادرم گوشه‌ی خانه خوابید تا به‌اصطلاح «یابویی» ترک کند. در تمام لحظه‌هایی که خماری پس می‌داد، من در مقام مراقبت از او سعی می‌کردم رنج و درد ترک وابستگی را برایش کمتر کنم. دیدن مادر که همه‌اش خمیازه می‌کشید و چشم‌هایش خیس بود و دماغش آویزان مانده بود و حتی حوصله‌ی خوردن یک لیوان آب را هم نداشت، دیدن آب شدن گوشت تنش، دلم را می‌رنجاند اما نباید جلوی خانواده‌ام خم به ابرو می‌آوردم.
چهل روز گذشته بود که دیدم مادرم نه‌تنها جان و قوه در تنش نیامده، بی‌حال‌تر و لاغرتر هم شده است. دیگر نتوانستم رنج‌بردن و آب‌شدنش را تاب بیاورم. رفتم آخرین تکه‌ی کوچک تریاکی را که پنهان کرده بودم، آوردم. یکی از اِسپُک‌های چرخ دوچرخه‌ی اسقاطی بابای تازه‌مرحوم‌شده‌ام را با انبردست چیدم و سیخ و لوله درست کردم. بعد مادرم را بلند کردم و آوردم پای پیک‌نیک. خودم برایش سیخ گرفتم تا خودش را بسازد. از همه‌ی آن رنج‌ها آسوده شد اما عملاً دیگر پرونده‌ی ترک کردنش را بستم.
اگر نباید به رنج او بی‌اعتنا می‌ماندم، می‌شد به ادامه‌ی اعتیادش بی‌اعتنا بمانم؟ آیا برای کاهش رنجِ این لحظه‌اش سراغ چیزی نرفته بودم که خودش بعدها می‌توانست درد و رنجی ویرانگر به بار بیاورد؟
در مقام یک پرستار و مراقب سالمند بارها سر این دوراهی مانده‌ام.

🔹بخشی از روایت «مراقبت‌نامه» نوشته‌ی مرتضی سلطانی

🔹از کتاب «ما ایوب نبودیم»، گردآوری فاطمه ستوده، که این روزها به #چاپ_پنجم رسیده است.

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

به چشم کسی که فوتبال را دنبال نمی‌کند، فوتبال در نگاه اول بازی کسل‌کننده‌ای به نظر می‌رسد: در فوتبال، دفاع به‌قدری قوی‌تر از حمله است که اصلاً اجازه‌ی بروز رقابتی جذاب را نمی‌دهد. البته در هر ورزشی تاکتیک‌های دفاعی دست بالا را دارند چون همیشه شکستنِ زنجیره‌ی حرکات راحت‌تر از ساختنِ چنین زنجیره‌ای‌ست.
از آن‌جا که سیستم دفاعی فرصت جوانمردانه‌ای برای گلزنی باقی نمی‌گذارد، بازیکن‌ها به این صرافت می‌افتند که با روش‌های ناجوانمردانه فرصت گلزنی دست‌وپا کنند؛ مثلاً با گرفتن پنالتی از داور.
برای پنالتی گرفتن هم که فقط لازم است توپ را ببرید توی محوطه. آن‌جا کافی‌ست مدافع فقط فوت‌تان کند تا شما، انگار تک‌تیراندازی بهتان شلیک کرده باشد، دست و پایتان را پرت کنید هوا و خودتان را بیندازید زمین و از درد به خودتان بپیچید و التماس کنید بهتان مورفین برسانند و هم‌تیمی‌هایتان هم از غم ازدست‌دادن جوانی رعنا به پیشانی بکوبند. داورها بیشتر از آنچه فکرش را بکنید گول این رفتارها را می‌خورند. بعد از بازی هم بحث‌ «افتاد‌ یا‌ هُلش ‌دادند» می‌تواند ساعت‌ها ادامه پیدا کند.
فوتبال بیش از همه‌ی بازی‌ها به زندگی زمینی و این‌جهانی ما نزدیک است؛ بی‌عدالتی، کسالت‌باری و همه‌ی نتیجه‌های صفر-صفرش بیش از همه‌ی بازی‌ها شبیه زندگی روزمره‌ی ماست و همین است که آن را به بازی جذابی بدل می‌کند.

🔹بریده‌ای از مطلب «افتاد یا هلش دادند؟» نوشته‌ی آدام گاپینگ و ترجمه‌ی کیوان سررشته. این جستار در کتاب «دیدار اتفاقی با دوست خیالی» منتشر شده است.


@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

بیشتر شرکت‌هایی که فرهنگ سازمانی انگلیسی/آمریکایی دارند اصرار می‌کنند تک‌تک جزئیات در نمودارها نشان داده شود؛‌ رویکردی بسیار تحلیلی که بر رابطه‌ای به‌شدت قراردادی بین طراح و ابزارساز مبتنی است. روابط قراردادی در جایی ضرورت پیدا می‌کند که ترس، بی‌اعتمادی و ریسک حاکم باشد. فرهنگ حقوق بشر و تعاملات بازار در غرب به‌شدت قراردادی و مبتنی بر رویکردی محافظه‌کارانه به قوانین است؛ قوانینی ضروری برای کاهش احساس خطر و نگرانی از رفتارهای نامطلوب افراد. این فرهنگ ریشه در ایده‌های ماکیاولی، هیوم و لاک دارد که در زمانه‌ی شیوع جنگ و نزاع میان طبقات اجتماعی و فرقه‌های دینی زندگی می‌کردند. این پیش‌زمینه‌ی فرهنگی باعث تشدید گرایش غربی‌ها به تحلیل‌هایی اطلاعاتی از نوع «یا این یا آن» شده است.
آسیایی‌ها عموماً روی گفته‌های شفاهی افرادی که با آن‌ها سروکار دارند حساب می‌کنند، البته تنها بعد از معاشرتی طولانی که به شکل‌گیری رابطه‌ای مبتنی بر اعتماد بینجامد که امکان شناخت دقیقِ منابع اطلاعات و اطمینان به آن‌ها را فراهم کند. آسیایی‌ها معمولاً با اطلاعات، کل‌گرایانه و ارگانیک‌تر برخورد می‌کنند. با این حساب، به جای تفکر مبتنی بر «یا این یا آن»، نوعی تفکر مبتنی بر «هم این و هم آن» وجود دارد که همواره زمینه و بستر اطلاعات را نیز در نظر می‌گیرد.

🔹بریده‌ای از کتاب «فلسفه و رهبران کسب‌وکار» که به‌زودی در نشر اطراف منتشر می‌شود.

🔹«فلسفه و رهبران کسب‌وکار» از خوانندگان می‌خواهد با الهام از ایده‌های فلسفی، معنای کرامت انسانی را در قاب «کار» جست‌وجو کنند و مسیر توسعه‌ی فردی‌شان را بیابند. این کتاب، نه کاملاً نظری است و نه ابزاری صرفاً عملی. بلکه پلی است میان اندیشه و عمل؛ جایی که مدیریت، نه‌فقط سامان دادن منابع، که تدبیر زندگی انسانی در بستر سازمان تلقی می‌شود.

📚اطلاعات کتاب
▫️فلسفه و رهبران کسب‌وکار
▫️چگونه فلسفه‌ورزی و درک پیچیدگی انسان به مدیران کمک می‌کند؟
▫️نویسنده: لیندزی داوسون
▫️مترجم: حمیدرضا کیانی
▫️۲۸۸ صفحه

🔸شما می‌توانید این کتاب را از سایت اطراف با تخفیف پیش‌خرید کنید.

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

#تجدیدچاپ

🔹گی دولیل، کارتونیست شناخته‌شده‌ی کانادایی‌فرانسوی، در سال ۲۰۰۱ اجازه پیدا کرد برای مدتی به پیونگ‌یانگ برود تا برای یک شرکت انیمیشن‌سازی فرانسوی کار کند.
حاصل این سفر دو ماهه، کتاب مصور «پیونگ‌یانگ؛ سفری به کره‌ی شمالی» است؛ کمیکی طنز و سرخوش که دولیل آن را بر اساس مشاهداتش از این شهر و معدود کره‌ای‌هایی که اجازه داشته آن‌ها را ببنید، نوشته.

🔹«پیونگ‌یانگ» از معروف‌ترین و تحسین‌شده‌ترین سفرنامه‌های مصور دنیاست که در سال‌های اخیر همیشه در فهرست برترین رمان‌های کمیک قرار گرفته است.

📚اطلاعات کتاب
▫️پیونگ‌یانگ؛ سفری به کره‌ی شمالی
▫️نویسنده و تصویرگر: گی دولیل
▫️مترجم: عاطفه احمدی
▫️۱۸۲ صفحه
▫️چاپ هشتم

🔸خرید از سایت اطراف و کتابفروشی‌های سراسر کشور

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

«تعزیه، نمایشی درخشان از نبوغ دراماتیک نژاد ایرانی است.»
در اواخر دهه‌ی ۱۹۶۰ پیتر بروک و یرژی گروتفسکی، دو کارگردان پیشرو و مهم دنیا، تعزیه را کشف کردند. بروک مخصوصاً به‌شدت تحت تأثیر امکانات دراماتیک این فرم نمایشی ایرانی قرار گرفته بود:
«من در روستایی دورافتاده در ایران یکی از قدرتمندترین نمایش‌های عمرم را دیدم. جمع ۴۰۰ نفره‌ی روستایی، یعنی تمام اهالی محل، زیر درختی می‌نشینند و – اگرچه پایان قصه را کاملاً می‌دانند – وقتی که می‌بینند حسین در خطر کشته‌شدن است، دشمنانش را گول می‌زند و بعد شهید می‌شود از قهقهه‌ی خنده به هق‌هق گریه می‌افتند. و وقتی شهید شد، فرم تئاتری متجلی شد.»
گروتفسکی هم ایده‌ی ترکیب‌کردن کنش دراماتیک با مناسک دینی را از تعزیه وام گرفت. اما بر خلاف آثار او، تعزیه محدودیتی درباره‌ی اندازه‌ی فضای بازی و تعداد تماشاچی قائل نبود و دینامیک بین بازیگر و مخاطب را حفظ می‌کرد. و این مصداق «تئاتر کامل» است.

🔹بریده‌ای از مطلب «فراسوی حافظه و زمان» نوشته‌ی پیتر چلکوفسکی و ترجمه‌ی مهرداد عزتی

(بهرام بیضائی در مستند «تعزیه، به روایت دیگر»، ساخته‌ی پرویز جاهد، ۱۳۸۵)

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

مادرم هیچ انتظار نداشته جنگ راه بیفتد. اما جنگ مثل شهاب‌سنگ صاف خورد میان زندگی‌ا‌ش، جوری که هنوز هم ضربه‌اش را یادش هست: گلوله‌باران، حکومت‌نظامی، ازهم‌پاشیدن برنامه‌های روزمره، و ناتوانی‌ا‌ش در جا دادن حقیقت جنگ در واقعیت زندگی‌اش. به من که در نیویورک بودم، می‌گفت «خیلی طول نمی‌کشه. امروز کمتر از دیروز صدای شلیک می‌اومد.» یادش هست چطور هر چیزی که برایش زحمت کشیده بودند یک‌شبه محو شده بود و نه‌تنها بی‌معنا جلوه می‌کرد، که انگار دیگر خود امکان دوام در ساختار زندگی پیش‌ رویشان هم عملاً بی‌ثبات شده بود.
مادرم بعد از تجربه‌ی جنگ دیگر نتوانست باورش را به سکون واقعیت حفظ کند؛ باور به نیرویی که باعث می‌شود چیزها همین‌طور که هستند بمانند. ادعا می‌کند ذهنش احتمال وقوع جنگی دیگر را رد می‌کند، اما آن گسیختگی نابهنجار در واقعیت، بر هر شکلی از ثبات، سایه‌ای از تردید می‌کشد. چون چیزی که یک بار پیش آمده ناگزیر تصورشدنی است، و آن حجاب دیگر برای همیشه از میان برخاسته.
و همه‌ی این‌ها یعنی زندگی عادی به‌ کمک فاجعه معنا می‌یابد: زندگی به دست کاتاستروفا [فاجعه] هم دیدنی شده هم دور از دسترس. فاجعه درست همان‌طور که در تراژدی، برای روشن‌ شدنِ نتیجه‌ی نهایی لازم است، برای روایت «زندگی عادی» هم لازم است؛ چیزی که فقط می‌توان آن را از میان پرده‌ی فاجعه‌واری دید که زندگی را به پیش و پس از خود تقسیم می‌کند.

🔹بریده‌ای از جستار «کاتاستروفا» نوشته‌ی الکساندر همن و ترجمه‌ی امیر کلوتی

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

گفتم «حسین، تا عاشورا، تا اربعین، حتی تا بیست‌وهشت صفر، هر چی پاتیل به خاطر تو بار نهادن لَت می‌زنم.» لت زدن، هم زدن است. با آن گوشت‌کوبِ اسکِیلِ صد برابر. رفتم توی خونه‌ی آشی و تا وقتِ تقسیم آش و شستن پاتیل‌ها بیرون نیامدم. سه‌ونیم نصف‌شب، پُکیده و پیاده برگشتم خانه. فرداش از بعد مغرب شروع کردم. آشِ ظلماباد که تمام شد، رفتم سرِ قیمه‌ی شکری، از آن‌جا رفتم پُلِ پور درویش سر دیگ حلیمی، بعدش انداختم رفتم خونه‌ی پلوییِ مسجد دهدشتی، و فردا شبش یک مسیر دیگر، پس‌فردا شبش جاهای دیگر.
شب عاشورا، دیگر کت و کول نمانده بود برام. بالاتنه‌ام از داخل فقط اسید لاکتیک بود. کف دستم تاول. مثل والیبالیست‌ها یا تیمپوزن‌ها نشستم انگشت‌های له‌شده‌م را چسب زخم زدم، لباس پوشیدم، شالم را برداشتم و از خانه پیاده زدم بیرون. درِ هر خانه‌ای باز بود و از توش دود در می‌آمد من هل می‌خوردم داخل. هیچ‌کس از یک غریبه‌ای که بیاید بایستد پای پاتیل نذری و انگار که دیگ را کنترات گرفته، مثل وحشی‌ها لت بزند براش، بدش نمی‌آید. نه اون‌موقع، نه الان، نه در آینده. و من همین‌طور روی رد بو یا دود می‌رفتم.

🔹بریده‌ای از روایت «پاتیل‌ها را لت می‌زنم» نوشته‌ی احسان عبدی‌پور که در کتاب «رست‌خیز» از مجموعه‌ی «کآشوب» منتشر شده است.

🔹به مناسبت ماه محرم، تمام کتاب‌های مجموعه‌ی «کآشوب» (شامل «کآشوب»، «رهیده»، «رست‌خیز»، «زان‌تشنگان» و «مهمان‌گاه») و کتاب «این کندو مال او» با ۱۵ درصد تخفیف به فروش می‌رسند و بدون هزینه‌ی پستی و به‌صورت رایگان برای خریداران ارسال می‌شوند.

🔸این کتاب‌ها را با تخفیف و ارسال رایگان از سایت اطراف سفارش دهید.

(عکس: مهدی فتحی)

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

آیا آدمی می‌تواند مانع تکرار تاریخ شود؟ می‌تواند لحظه‌ای را که می‌زیَد از دل همان لحظه درک کند؟

در زمانه‌ای که رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی حکمرانی می‌کنند؛‌ واقعیت‌ را به شکل‌های مختلف و گاه کاملاً متضاد تعریف می‌کنند؛ عشق، نفرت، باور و اندوه می‌‌آفرینند؛ و گاه در بزنگاه‌های تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بی‌‌رحمانه، پنهانی و بی‌اعتنا قربانی می‌گیرند، آیا انسان می‌تواند روش‌هایی نو برای بودن در دنیای جدید و کنار آمدن با آن بیابد؟
آیا می‌تواند در بحبوحه‌ی فاجعه‌های عظیم و کمابیش فهم‌ناپذیر به وظیفه‌ی شناختی، اخلاقی و عملی خود پی ببرد و به آن‌ عمل کند؟

به خاطره اعتمادی نیست/ الیزاگبرت/ ترجمه کیوان سررشته

Читать полностью…

نشر اطراف

به باور من، سیاست‌ورزی فقط کارهایی نیست که می‌کنی بلکه همچنین کارهایی است که نمی‌کنی. من در کارخانه‌ی ماشین‌سازی مترجم بودم. روزی مردی وارد دفتر کارم شد و خودش را مأمور پلیس‌مخفی معرفی کرد. می‌خواست به عنوان خبرچین استخدامم کند. زیر بار نرفتم. صدایش را بالا برد، گلدان را به سمت دیوار پرتاب کرد و فریاد زد «پشیمان می‌شوی. سرت را زیر آب می‌کنیم.»
از آن پس، هر روز صبح احضارم می‌کردند دفتر مدیر و هر چه از دهان‌شان درمی‌آمد به من می‌گفتند. حتی دیگر اجازه نداشتم وارد دفتر کارم شوم. برای آن‌که به بهانه‌ی غیبت اخراجم نکنند، هر روز صبح رأس ساعت ۷ روی راه‌پله می‌نشستم و مشغول کار می‌شدم. پلیس‌مخفی برای تلافی در کارخانه چو انداخته بود که خبرچینم. کاملاً منزوی شده بودم. همکارها جوری از کنارم رد می‌شدند که انگار سایه‌ی نرده‌های راه‌پله‌ام.
بعد از چندین هفته آزار و اذیت اخراجم کردند. بعد، دوره‌ی بازجویی‌های پلیس‌مخفی شروع شد. هر بار که برای بازجویی می‌رفتم، مسواکم را در کیف دستی‌ام می‌گذاشتم چون نمی‌دانستم به خانه برمی‌گردم یا دستگیر می‌شوم. وقتی بازجوها اجازه می‌دادند برگردم، پیش خودم می‌گفتم شانس آوردم که زندان را فقط با کف کفش‌هایم تجربه کرده‌ام.
هیچ راه فراری نبود. چیزهایی که هستی‌ام را می‌بلعیدند، مدام بیشتر می‌شدند. پس رفتم سراغ نوشتن. واژه‌ها یاری‌ام می‌دادند. چیزهایی فراتر از واقعیت را برایم مجاز و حتی مطالبه می‌کردند. چیزی را در بیرون تغییر نمی‌دادند بلکه گریزگاهی درونی بودند. نوشتم:
«وقتی از بازجویی برگشتم
دیگر فرزند کسی نبودم
و خویشاوند خویش نیز.
اثاثیه‌ی درختان کنار جاده بود
پس باد از کدام سو می‌وزید؟»
حالا دشمن حکومت بودم، ولی خبرچین نه.

🔹بریده‌ای از کتاب «فلاکت روزمره» که این روزها به #چاپ_دوم رسیده است.

🔹 «فلاکت روزمره» جستارها و سخنرانی‌هایی از هرتا مولر است که بر مضامینی مانند کرامت انسانی و آزادی، تجربه‌ی تبعید، فرار و قدرت شوخی و خنده متمرکزند.

🔸خرید از سایت اطراف و کتابفروشی‌های سراسر کشور

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

▪️کتاب‌هایی با موضوع پرسه‌زنی در شهر

«جمعیت برای فلانور (پرسه‌زنِ حرفه‌ای) حکم هوا برای پرندگان و آب برای ماهی‌ها را دارد. عشق او و شغلش یکی‌شدن با جمعیت است. برای فلانور سکونت در قلب ازدحام جمعیت لذتی سرشار است. دور بودن از خانه و درعین‌حال همه‌جا را خانه‌ی خود حس‌کردن؛ بودن در مرکز جهان و درعین‌حال پنهان ماندن از چشم جهان.»
بودلر احتمالاً اولین نفری بود که به مفهوم پرسه‌زنی هویت و جایگاه داد. اما از دید بنیامینِ منتقد، فلانور شاهدی بود بر تأثیرات مخرب مدرنیته و کاپیتالیسم؛ نمونه‌ی اعلای تماشاگر شهرهای مدرن؛ کارآگاه و محققی که شهر موضوع تحقیق اوست.
ویژگی مشترک پرسه‌زن‌ها این است که مدام در حرکت‌اند. مدام در حال تماشای بیرون از خود هستند و درعین‌حال هیچ وقت بی‌خود نیستند. جهانی درونی و منزوی دارند که درعین‌حال همیشه ارتباطش را با جهان بیرون حفظ می‌کند.
در ادامه چند مجموعه‌جستار و اثر پژوهشی که به پرسه‌زنی می‌پردازند را معرفی می‌کنیم:

📚جنون هشیاری
داریوش شایگان در این کتاب شارل بودلر، یکی از بزرگ‌ترین شاعران اروپا و از چهره‌های پیشرو قرن نوزدهم را معرفی می‌کند و می‌کوشد با تشریح زندگی این هنرمند، به دلایل تأثیر و نفوذ او در ادبیات و فرهنگ پی ببرد. شایگان در این میان به روحیه‌ی فلانور بودلر هم اشاره می‌کند و اعتقادات، رفتارها و آداب پرسه‌زنی او را توضیح می‌دهد.
▫️داریوش شایگان | نشر نظر

📚پروژه‌ی پاساژها
این کتاب ناتمام، مجموعه‌ای از یادداشت‌های انتقادی والتر بنیامین در مورد زندگی شهری پاریس در قرن نوزدهم و تکامل پاساژهای سرپوشیده‌ی آن‌جاست؛ پاساژهایی با سقف‌های شیشه‌ای که به‌زعم او اولین مراکز مصرف‌گرایی بودند. بنیامین در این یادداشت‌ها به موضوعاتی مثل «فشن»، «تبلیغات»، «بودلر و پرسه‌زنی» و «خستگی» پرداخته است.
بخش‌هایی از این کتاب، به فارسی ترجمه شده و در کتابی با عنوان «خرده‌شیشه‌های اندیشه» به انتشار رسیده است.
▫️والتر بنیامین | محمد حیاتی | نشر نیلوفر

📚اگر به خودم برگردم
والریا لوئیزلی در این ده روایت کوتاه به جای‌جای شهرها قدم می‌گذارد و به خواننده این امکان را می‌دهد تا با چشمان آدمی دیگر به خیابان‌ها، کوچه‌پس‌کوچه‌ها و فضاهای متروک دنیا بنگرد و طعم زندگی‌هایی که در آن‌ها جریان دارد را بچشد. این کتاب ما را در شهرها گم می‌کند تا دوباره خودمان را پیدا کنیم.
▫️والریا لوئیزلی | کیوان سررشته | نشر اطراف | چاپ نوزدهم

📚پرسه‌زنی و زندگی روزمره‌ی ایرانی
«پرسه‌زن را ناظر مناظر شهر، خواننده‌ی متون شهری و عاشق جماعت می‌دانند. مُد لباس‌ها، وسایل تزئینی، عمارت‌ها و ساختمان‌ها، فروشگاه‌ها کتاب‌ها و هر چیز جدیدی که در شهر پدید می‌آید، از نگاه کنجکاو او دور نمی‌ماند. او نوعی شهوت نگاه کنجکاوانه برای دیدن مناظر شهری دارد. کسی است که از پاساژ، مصرف خاص خود را دارد. پرسه‌زنی ضد استراتژی است، و پرسه‌زن، هنر همزیستی و به‌اصطلاح دوسرتو "هنر بودن در بین" خریداران و فروشندگان است.»
▫️عباس کاظمی | انتشارات فرهنگ جاوید

📚نقشه‌هایی برای گم‌شدن
ربکا سولنیت در این مجموعه جستار به مفاهیمی مثل سفر، پرسه زنی و گشت‌وگذار در سکوت و افکار می‌پردازد و به خواننده نشان می‌دهد که چطور می‌توان با گم شدن، در این دنیای پرآشوب دوام آورد. او که خود مسافری همیشگی است و در پرسه زدن مهارت دارد، موضوعات مختلف و متفاوتی را دست‌مایه قرار می‌دهد تا به ما یاد بدهد چطور می‌توان در هر چیزی خود را گم کرد و از نو ساخت.
▫️ربکا سولنیت | نیما م. اشرفی | نشر اطراف | چاپ سی‌ام

📚گذرهای جستاری موجود پیاده‌رونده
«پیاده‌روی می‌کنم چون پیاده‌روی را دوست دارم. پیاده‌روی در طبیعت را هم دوست دارم. اصلاً شاید قدم‌زدنم در شهر به پیاده‌روی در طبیعت نزدیک‌تر باشد تا این پرسه‌زنی کذایی در شهر. می‌روم بیرون راه بروم یعنی می‌روم برای سلامت جسمم فعالیتی بکنم. بدین‌ترتیب آسوده‌ام که کارم اخلاقی است. عجیب آن‌که در راه این فریضه‌ی اخلاقی تنهایم. این‌قدر تنها که حتی زبان مادری‌ام هم به دشواری نامی بر کارم می‌گذارد. پرسه‌زن و یا ولگرد که نباشم پس چه هستم؟ تنها چیزی که راحت روی زبان می‌چرخد "اهل پیاده‌روی" است.»
▫️کامران سپهران | نشر گیلگمش

📚دیدار اتفاقی با دوست خیالی
این کتاب دربردارنده‌ی نه جستار است که موضوع محوری همه‌ی آن‌ها زندگی روزمره و کشمکش‌ها و تناقضات درون است. گاپنیک در یکی از جستارهای کتاب، «چرا راه می‌رویم؟»، به پرسه‌زنی و پیاده‌روی می‌پردازد و با لحنی صمیمانه و شوخ در مورد آن حرف می‌‌زند.
▫️آدام گاپنیک | کیوان سررشته | نشر اطراف | چاپ دوازدهم

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

می‌گفت «خب. چطوری؟»
می‌گفتم «افتضاح!»
می‌گفت «توقع دیگه‌ای هم نداشتم.»
بعد تته‌پته‌کنان شروع می‌کردم به تعریف مشکلات و نگرانی‌ها و شایعات و رسوایی‌های سه چهار روز گذشته. روانکاوم گلویش را صاف می‌کرد و خطابه‌اش شروع می‌شد؛ شرح مطولی درباره‌ی یکی از شخصیت‌های مهم قرن بیستم و ماجراهایی از زندگی خودش تعریف می‌کرد و در نهایت خودش را می‌رساند به یک «پس همون‌طور که می‌بینیِ...» ناگهانی و یک نکته‌ی حکمت‌آمیز روشن‌تر از روز که به مشکلات من ربطش می‌داد.
«پس همون‌طور که می‌بینی... این مجدداً همون چیزی رو نشون می‌ده که همیشه سعی دارم بهت بگم.»
«و اون چیه دکتر؟»
«که هیچ‌کس براش مهم نیست. آدما مشکلات خودشون رو دارن. خب دیگه باید جلسه‌مون رو تموم کنیم.» و جلسه تمام می‌شد.
من با سرخوردگی مبهم و مشوشی از اتاق بیرون می‌آمدم. هیچ‌کس برایش مهم نیست؟ بعد هم آدم‌ها مشکلات خودشان را دارند؟ عمه‌بزرگم هم می‌توانست این‌ها را بهم بگوید. نتیجه‌ی نیم‌قرن نظاره‌ی روانِ بخش مهمی از تاریخ فرهنگی جهان شده بود این؟ بعد، پانزده دقیقه که می‌گذشت، وقتی در تاکسی نشسته بودم و به مرکز شهر می‌رفتم، قلبم سبک می‌شد و به پرواز درمی‌آمد.
همین است: هیچ‌کس برایش مهم نیست! آدم‌ها مشکلات خودشان را دارند! اشکالی ندارد. معنی‌اش این نیست که تو نباید کارت را انجام دهی؛ معنی‌اش این است که باید آن را، یک‌جورهایی، محض خودش و بدون هیچ خیال باطلی انجام دهی. صرفاً بنویس، صرفاً زندگی کن و خیلی به خودت اهمیت نده. هیچ‌کس برایش مهم نیست. همه‌اش سربه‌سر گذاشتن است.

🔹بریده ای از کتاب «دیدار اتفاقی با دوست خیالی» نوشتۀ آدام گاپنیک و ترجمۀ کیوان سررشته که این روزها به چاپ دوازدهم رسیده است.

🔸خرید از سایت اطراف و کتابفروشی‌های سراسر کشور

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

🎉 انقلاب کوهستانی تازه‌ترین رمان نوجوان ادامه، واحد کودک‌ونوجوان اطراف، منتشر شد! 🎉

انقلاب کوهستانی ماجرای بچه‌های خانوادۀ سانتاندر است. سَل، جو، فرانسی و هامف کم‌کم دارند بزرگ می‌شوند و دیگر خوش‌شان نمی‌آید کسی بهشان بگوید موهایت را شانه کن یا صاف بنشین. آن‌ها نقشه‌ای دارند، نه فقط نقشه‌‌ای جغرافیایی، بلکه نقشه‌ای برای نجات یک شهر!

⚖️ انقلاب کوهستانی رمانی پر از ماجراجویی، خطر و البته کمی بی‌عدالتی است.

🖊 درباره‌ی نویسنده:
ایرلیس هانتر عاشق نقشه‌هاست. او فکر می‌کند نقشه‌ها راهنماهای هیجان‌انگیزی‌ هستند که پای ما را به دنیاهای جدید باز می‌کنند، برای همین هم رمان‌هایی دربارهٔ دنیای نقشه‌ها می‌نویسد تا با کمک این تصاویر تو در تو، درباره‌ی اتفاق‌های مهم بزرگسالی حرف بزند.

📕 پیش از این «رقابت کوهستانی، ماجرای مرگ و زندگی بچه‌های خانواده‌ی سانتادرها» از همین نویسنده در نشر ادامه منتشر شده است.

📚 درباره‌ی مجموعه‌ی جوان و جهان:
مجموعهٔ جوان و جهان در بخش رمان‌های نوجوانِ ادامه، ما را با ادبیات نوجوانی در گوشه و کنار دنیا آشنا می‌کند تا شیوه‌های مختلف نوشتن، فکر کردن و زندگی در کنار یکدیگر را بهتر بشناسیم. از این مجموعه تا الان سفر به سرزمین‌های غریب، قطاری که ایستگاه نداشت، و رقابت کوهستانی منتشر شده است.

🔖 دربارهٔ نشر ادامه:
ما در نشر ادامه کتاب‌هایی منتشر می‌کنیم که دنیای تازه‌ای را به بچه‌ها نشان می‌دهند، سفر به دنیای بزرگسالی را هیجان‌انگیزتر می‌کنند و یادمان می‌اندازند جهان محدود و کوچک نیست و از هر طرف ادامه دارد.

📱 برای آشنایی بیشتر با این نشر می‌توانید صفحه‌ی اینستاگرام آن را دنبال کنید.


📗 اطلاعات کتاب:
▫️ انقلاب کوهستانی
▫️ نویسنده: ایرلیس هانتر
▫️ مترجم: ملیکا خوش‌نژاد
▫️ ۲۴۸ صفحه
▫️مناسب نوجوان‌های ۱۰-۱۵ ساله
▫️خرید از کتابفروشی‌ها و سایت نشر ادامه

Читать полностью…

نشر اطراف

هانا آرنت زمانی پرسشی طرح کرد که به چند شیوه می‌شود به آن پاسخ داد: «وقتی فکر می‌کنیم، کجا هستیم؟»
آرنت، با این پرسش، مخاطبانش را از رویارویی با مکان‌هایی که «در آن‌ها فکر می‌کنند» فراتر می‌برد. به‌رغم تجربه‌ی شخصی آرنت از مهاجرت و بی‌وطنی، مراد او از چنین پرسشی این نیست که ما در چه مکانی فکر می‌کنیم، حرف آرنت درباره‌ی فکری است که پیش‌تر شکل گرفته و حالا می‌خواهد بداند آن را کجا می‌توان جای داد. گویی می‌پرسد تفکر چه فضایی را به روی ما می‌گشاید.
تفکر، در فهم آرنت، نه به معنای معرفتِ موثق است، نه به معنای دانش اثبات‌پذیر و نه به معنای کنشی ابزاری. او تعریفی همدلانه از تفکر ارائه می‌دهد که نکته‌ی اصلی‌اش دقیقاً این است که متفکران، مرزهای امور شناخت‌پذیر را گسترش می‌دهند. چیزهایی وجود دارند که ما قادر به فهم‌شان نیستیم. مرزهای شناخت ما به قلمروی مشاهده‌پذیرها و درک‌شدنی‌ها محدود است. ورای این مرزها نه می‌توان چیزی را شناخت و نه می‌توان چیزی را اثبات کرد. به باور آرنت ما باید فضای ورای این مرزها را بکاویم و آن‌جا درنگ کنیم؛ در جایی که ناکجاست. هر کس این‌گونه بیندیشد در بی‌وطنی سکنا می‌گزیند؛ در دیگرجایی که مکان مشخصی ندارد.

🔹بریده ای از کتاب «نزدیک ایده»؛ کتابی متشکل از نُه گفتگو، یادداشت‌ و جستار که می‌کوشند به دو پرسش اساسی درباره‌ی مکان‌ها و نامکان‌هایی که در آن‌ها فکر می‌کنیم پاسخ دهند: «مکان ‌‏چگونه بر فکرها و ایده‌های ما تأثیر می‌گذارد؟» و «ایده‌ها کجا سراغ ما می‌آیند؟»

📚 اطلاعات کتاب
▫️نزدیک ایده
▫️درباره‌ی مکان‌ها و نامکان‌هایی که در آن‌ها فکر می‌کنیم
▫️گردآوری:زیمونه یونگ و یانا مارلنه مادِر
▫️مترجم: ستاره نوتاج
▫️۱۷۶ صفحه
▫️چاپ چهارم

🔸خرید از سایت اطراف و کتابفروشی‌های سراسر کشور

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

اگر جهان، بیش از آنچه در چنته داریم، همدلی طلب کند، چه؟ وقتی همدلی‌مان ته بکشد چه اتفاقی می‌افتد؟

مسئولیت منِ انسان چیست؟ تا چه حد باید از رنج جهانی خبردار باشم و با این آگاهی واقعاً چه می‌توانم بکنم؟ شبکه‌های اجتماعی، اخبار بیست‌وچهارساعته، هشدارهای روی گوشی؛ بار روی دوش شفقت ما خیلی بیشتر از چیزی است که انسان‌های غارنشین یا کانت باید با آن کنار می‌آمدند. تحمل‌ناپذیر و حتی فلج‌کننده است.
وقتی اخبار بد از همه‌جا هجوم می‌آورند و بمباران‌مان می‌کنند و ما را زیر فشار خود تحلیل می‌برند، گسترده‌تر کردن مرزهای همدلی خیلی سخت است. در این شرایط احساس می‌کنی که دیگر اخبار از پا درت نمی‌آورند. دیگر به این راحتی همدلی‌ات برانگیخته نمی‌شود و بی‌حسی وجودت را فرامی‌گیرد. این احساس نام خاصی دارد: «خستگی از شفقت». اگرچه کاربرد این اصطلاح از سال ۲۰۰۱ به بعد به اوج خود رسیده ولی این مفهوم از قرن‌ها قبل وجود داشته. چنان که ساموئل موین گفته، خستگی از شفقت عمری به قدمت خود شفقت دارد.
اما آیا برای این‌که کارهای خوب انجام دهیم، حتماً لازم است احساس بدی داشته باشیم؟ پل بلومِ‌ روان‌شناس در کتاب‌ «علیه همدلی» ‌این بحث را پیش می‌کشد، یا شاید این امید را دارد، که ما می‌توانیم بدون اتکا به همدلی - که سوگیرانه و نامطمئن است‌ - اخلاق‌گرا باشیم. بلوم معتقد است نباید بر اساس میزان همدلی‌مان با آدم‌ها به آن‌ها کمک کنیم، بلکه باید به آن‌هایی کمک کنیم که واقعاً بیشتر از همه به کمک نیاز دارند. رمز موفقیت در این کار نظام‌مند کردن درست و غلط است. اما به هر حال بیشتر ما آن‌قدرها نظام‌مند نیستیم.

🔹بریده‌ای از جستار «خستگی از همدلی؛ وقتی به فاجعه بی‌اعتنا می‌شویم» نوشته‌ی الیزا گبرت و ترجمه‌ی کیوان سررشته
🔹این جستار، یکی از جستارهای کتاب «به خاطره اعتمادی نیست» است که نشر اطراف منتشر کرده است.

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

▪️درباره‌ی پسری که دور دنیا را رکاب زد
الستر هامفریز، نویسنده و جهانگرد معروف انگلیسی، اولین ماجراجویی خود را زمانی که فقط نُه سال داشت، شروع کرد؛ سفری به ارتفاعات سه قله‌ی مشهور یورک‌شایر در انگلستان. الستر در سن ۲۵ سالگی سفر به دور دنیا را با دوچرخه آغاز کرد که چهار سال طول کشید و در مجموع ۷۴ هزار کیلومتر رکاب زد. او سه‌گانه‌ی پرطرفدار «پسری که دور دنیا را رکاب زد» را با الهام از همین ماجراجویی خود نوشت.

شخصیت اصلی این مجموعه‌داستان تام است؛ پسری ماجراجو که احساس می‏‌کند دنیای واقعی باید بزرگ‌‏تر از دنیای اطراف خودش باشد و تصمیم می‌‏گیرد با دوچرخه سفر باورنکردنی‏‌اش را برای کشف این دنیای بزرگ آغاز کند.

سه کتاب این مجموعه عبارت‌اند از:
📚 جلد اول: سفر به اروپا و آفریقا
📚 جلد دوم: سفر به آمریکا
📚 جلد سوم: سفر به آسیا

🔹این کتاب از پرفروش‌ترین کتاب‌های نشر اطراف بوده و همیشه در لیست پرفروش‌ها قرار داشته است.

🔸شما می‌توانید تا ۲۷ اردیبهشت ماه این کتاب‌ها را از غرفه‌ی اطراف در نمایشگاه کتاب تهران تهیه کنید:
- مصلا، سالن ناشران عمومی، راهروی ۲۸، غرفه‌ی ۱۲۵

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

🔶مدرسه روایت

🔸چیستی،چرایی و تفسیر روایت های اول شخص

🔷مدرس:دکتر رویا پورآذر

▪️آنلاین_آفلاین_حضوری

♦️دوستان و همراهان گرامی و فرهیخته؛

لطفاً جهت کسب اطلاعات تکمیلی و ثبت نام به سایت آکادمی شمسه مراجعه و یا با مؤسسه تماس حاصل فرمایید

☎️ 021- 66489221
☎️ 021- 66489223

🌐 www.academyshamseh.com

و یا می توانید به شماره های تلگرام و واتساپ مؤسسه پیام دهید تا برنامه برای شما ارسال گردد.

📞 +98 904 413 0243

📌لینک مستقیم برنامه و ثبت نام

https://B2n.ir/drpourazar


#آکادمی_شمسه
#مؤسسه_پژوهشی_آموزشی_مطالعاتی_آکادمی_شمسه
#مدرسه_روایت
#رویا_پورآذر

Читать полностью…

نشر اطراف

#تجدیدچاپ

نویسنده‌های حرفه‌ای می‌دانند چیزی که متن را عالی می‌کند نه گفته‌ها، که ناگفته‌ها است. هر قدر چیزهای بیشتری حذف کنیم، فیلمنامه یا کتاب‌مان بهتر از کار در می‌آید. بلیز پاسکال، ریاضیدان و فیلسوف، می‌گفت همیشه نامه‌های بلند می‌نویسد چون وقت نوشتن نامه‌ی کوتاه را ندارد.
از نظر آلفرد هیچکاک قصه‌ی خوب این‌طور است: «زندگی‌ای که بخش‌های بی‌خاصیتش حذف شده باشد.» برندسازی خوب هم همین است. شرکت‌مان پیچیده است، درست، اما یک فیلتر خوب با حذف چیزهای کسل‌کننده، وجوهی از برند را بارزتر می‌کند که باعث حفظ و رشد مشتریان می‌شود.

🔹بریده‌ای از کتاب «هر برند یک قصه است» نوشته‌ی دانلد میلر و ترجمه‌ی رسول بابایی که این روزها به #چاپ_پانزدهم رسیده است.

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

مارتین هایدگر زمانی به این نکته اشاره کرد که میان کلماتِ «ساختن»، «سکونت گزیدن» و «اندیشیدن» قرابتی ریشه‌شناختی وجود دارد. پس ساختن صرفاً عملی فنی یا به معنای پناه‌دادن نیست، که فراتر و به‌ناگزیر بستری است برای تأمل بر زندگی و گسترش آن. از بسیاری جهات، ساختن شکلی از «اندیشیدن» محسوب می‌شود.
یقیناً زمانی که ما ساختمانی را می‌سازیم در حال تعریف کردن داستان‌هایی درباره‌ی جهان هستیم. اما اگر ساختمان‌ها داستان‌هایی در آستین دارند، از آن‌طرف داستان‌ها هم ساختمان‌ها را می‌سازند. پس زمانی که ادارات، فروشگاه‌ها و خانه‌ها به‌ناگهان و ناغافل نابود می‌شوند، فقط برپا کردن سازه‌های فیزیکی جدید کافی نیست؛ باید به فکر تعمیر بافت‌های فرهنگی ازهم‌گسیخته و روان‌های آسیب‌دیده هم باشیم.

🔹بریده‌ای از کتاب «شهر از نو»؛ مجموعه‌مقالاتی دربارۀ اهمیت و نقش روایت‌ها برای گذر از فاجعه‌های شهری و افزایش تاب‌آوری ساکنین.

🔹گردآوریِ لارنس جی. وِیل و توماس جی. کامپانلا و ترجمه‌ی نوید پورمحمدرضا

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

هست روشن ز فیض لم یزلی
آفتاب جهان حسین علی

عاشورای حسینی را تسلیت می‌گوییم.

تصویر: مهر تاریخی مربوط به دوره‌ی قاجار

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

تو نه خانه‌ای از آنِ خود داری و نه در واقعیتی زندگی می‌کنی که بتوانی خانه‌ا‌ی را که حق توست، پس بگیری. پس به تو می‌گویند از نو بساز، درست مثل پدر و مادرت که از نو ساختند؛ زنده بمان، درست مثل اجدادت که زنده ماندند. و البته این هم شکلی از فراموشی است: خانه‌ات را آن‌قدر بساز و دوباره بساز که بالاخره سرکوبگرت را در دیوارهایش و دست آخر در رگ‌هایت ببینی، یا بگریز. در هر صورت، سرکوبگرت ماهرانه واقعیتی ساخته که در آن نشانی از وجود و هستی خودت نمی‌ببینی.
پس به تناقض می‌رسی: تو هستی، بنابراین زنده مانده‌ای، اما زبانی نداری که قصه‌ی جان به در بردنت را بگویی. تلاشت برای بازگویی این قصه به زبان‌های موجود یعنی سپردنِ عاملیت قصه‌ات به سرکوبگرت و در نتیجه، یعنی حذف خودت از قصه.
وقتی دو تپانچه روی شقیقه‌ات گرفته شده _ تپانچه‌‌ای در دست سرکوبگر و تپانچه‌ای دیگر در دست خودت _ همیشه دست‌ توست که به خون آلوده است. همیشه خون توست که ریخته می‌شود.

🔹بریده‌ای از کتاب «لهجه‌ها اهلی نمی‌شوند»؛ مجموعه‌جستارهایی از نویسندگان عرب‌آمریکایی با ترجمه‌ی بتول فیروزان

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

هنگام وقوع رخدادهای خیلی مهم، موقعی که چیزهای زیادی، یعنی تقریباً همه‌چیز در معرض خطر باشد، فرصت نمی‌شود آدم به واژگانی که نیاز دارد، فکر کند. واژه‌ها هر طور خودشان می‌خواهند بر زبان می‌آیند. تصادف هدایت‌شان می‌کند. و آدم هیچ‌وقت خبر ندارد که این تصادف، حتی درون شخص خودش، چه به بار خواهد آورد.
من باور داشتم که در رومانی یک واژه‌ فقط در آن لحظه‌ای که مورد استفاده قرار می‌گیرد، خودِ همان واژه است. چرا که هر واژه مدام می‌چرخید و جبهه عوض می‌کرد.
در این تغییر جبهه‌ی واژه‌ها من در خانه بودم. اما این زبان، وطن نبود. برای نجات به دنبال گفت‌وگوی واژه‌ها با کاغذ بودم. کاغذ آن‌ها را محکم سر جایشان نگه می‌داشت تا دیگر نتوانند جبهه‌ عوض کنند. نوشتن برای من به اطمینان خاطر بدل می‌شد. من با واژه‌ها حرف می‌زدم و واژه‌ها با من. هر روز به خود می‌گفتم «حالْ همیشه وقتی است که آدم حرف می‌زند، نه هیچ‌وقت دیگری.»و با این حرف یاد جمله‌ی خورخه سِمپرون می‌افتادم:
«زبان وطن نیست،‌ بلکه وطن آن‌ چیزی‌ است که بر زبان می‌آید.»

🔹بریده‌ای از مطلب «وطن آن چیزی‌ است که بر زبان می‌آید» نوشته‌ی هرتا مولر و ترجمه‌ی ستاره نوتاج که در بی‌کاغذ اطراف منتشر شده است.

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

من از کدام دیار آمدم که هر باغش
هزار چلچله را گور گشت
                              و بی‌گُل ماند
من از کدام دیار آمدم که در دشتش
نه باغ بود و نه گل؛
                   تیر بود و
                               مُردن بود
و در تَبِ تَفِ مرداد
                   جان سپردن بود

گذشت تابستان
دگر بهار نیامد
و شهر
        شهر پریشیده
                            بی‌بهاران ماند
و دشت سوخته در انتظار باران ماند

...

اگرچه بر لب من از سیاهی مُظلَم
و پایداری شب
              ناله هست و شیون هست
امید رستن از این تیرگی جانفرسا
هنوز، با من هست

امید،
      آه امید
کدام ساعت سَعدی
سپیده‌ی سحری
             آن صعود صبح سَخی را
به چشمِ غوطه‌ورم در سرشک
                                     خواهم دید؟

- حمید مصدق

(«باشو، غریبه‌ی کوچک»، بهرام بیضائی،۱۳۶۴)

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

نگهدار ایران نیران تویی

به هر جای پشت دلیران تویی

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

پس از این‌همه به‌به و چه‌چهی که برای موفقیت راه انداخته‌ایم، اعتبار و آبرویی برای شکست نمانده. ظاهراً چیزی بدتر از شکست در دنیای ما وجود ندارد. بیماری، بدشانسی، حتی حماقت ذاتی در قیاس با شکست هیچ‌اند. اما شکست سزاوار بیش از این‌هاست. در واقع خیلی از جنبه‌های شکست درخور ستایش‌اند.
شکست برای انسان‌بودن ما ضروری است. نحوه‌ی برخورد ما با شکست است که تعریف‌مان می‌کند.
وقتی شکست می‌خوریم، بین ما و دنیا، و بین ما و دیگران فاصله‌ای می‌افتد. همان فاصله در ما این احساس را ایجاد می‌‌کند که با بقیه جور نیستیم، که با دنیا و دیگران هماهنگی نداریم، که یک جای کار می‌لنگد. همه‌ی این‌ها موجب می‌شوند که درباره‌ی جایگاه‌مان روی این کره‌ی خاکی جداً تردید کنیم.
و همین شاید بهترین اتفاق ممکن برایمان باشد: «بیداری وجودی» دقیقاً همان چیزی است که برای فهم کسی که هستیم نیاز داریم. تا این بیداری وجودی رخ ندهد، خبری از شفا نیست.

🔹بریده‌ای از مجموعه‌ی «در ستایش شکست» که به‌زودی در نشر اطراف منتشر خواهد شد.

🔹مجموعه‌ی چهار جلدی «در ستایش شکست» اهمیت شکست در زندگی و چالش‌های مواجهه با فرهنگ موفقیت‌محور جهانی را بررسی می‌کند. به زعم کاستیکا براداتان، نویسنده‌ی این مجموعه‌کتاب‌ها، شکست انسان را از خودفریبی و نخوت بی‌ثمر نجات می‌دهد و نوعی تواضع و فروتنی در او ایجاد می‌کند که لازمه‌ی تلقی و انتظار واقع‌بینانه‌ی انسان از جایگاهش در هستی است.
هر جلد از این مجموعه بر قصه‌ی واقعی یک شخصیت سرشناس و تاریخی تمرکز دارد (سیمون وِی، گاندی، چوران و یوکیو میشیما) و هر بار از یک زاویه (فیزیکی، سیاسی، اجتماعی و زیست‌شناختی) مفهوم شکست را تحلیل می‌کند.
این کتاب‌ها نشان می‌دهند که موفقیت ممکن است ما را به انسان‌هایی سطحی تبدیل کند درحالی‌که شکست‌هایمان می‌توانند از ما آدم‌هایی بهتر بسازند.

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

«نه چیزی هست که بگویی، نه چیزی که با آن بگویی، نه چیزی که از آن بگویی، نه توانی برای گفتن، نه میلی به گفتن، اما باید گفت.»

🔹از کتاب «فقط روزهایی که می‌نویسم» نوشته‌ی آرتور کریستال و ترجمه‌ی احسان لطفی

🔸خرید از سایت اطراف و کتابفروشی‌های سراسر کشور

(Samuel Beckett - "Mute" Interview for Swedish Television - 1969)

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

ما یک تیم فیلم‌برداری عروسی بودیم؛ من و پدر و مادرم.
پدرم تو فیلم‌برداری شگردهای خودش را داشت. ترفند بابا این بود که دوربین را ۹۰ درجه و ۱۸۰ درجه توی مجلس می‌چرخاند و نزدیک صورت آدم‌ها می‌کرد و جلو و عقب می‌برد. یا مثلاً یاد گرفته بود فیش واکمن را بزند به ورودی صدای دوربین و همزمان که دارد از شام‌ خوردن مهمان‌ها فیلم می‌گیرد موسیقی هم رویش پخش شود. این‌ کارش آن اوایل خیلی طرفدار پیدا کرده بود، هرچند انتخاب‌هایش خیلی به صحنه‌هایی که می‌گرفت نمی‌آمد. مثلاً روی شام عروسی، «نی و نای چوپون» علیرضا افتخاری را می‌گذاشت.
مادرم هم سوادی نداشت اما برای فیلم‌برداری توی قسمت زنانه همراهم بود. او حتی دکمه‌ها را هم یادش نمی‌ماند. اصلاً حواسش نبود دوربین کی رِکورد می‌کند کی نمی‌کند. اغلب هم برعکس بود؛ یعنی جاهایی که نباید فیلم می‌گرفت، فیلم می‌گرفت و جایی‌که باید، به مشکل می‌خورد. حالا این مشکل در مجلس برادرِ یکی از خوف‌انگیزترین آدم‌های محله اتفاق افتاد. یکی از عجیب‌ترین دعواهایِ عروسیِ عمرم را آن‌جا دیدم. مثل جنگ بود. داداش بزرگه‌ی داماد نه با لباس مجلسی و کراوات و این‌ها، با تی‌شرت و دَمپایی ایستاده بود دَم‌ در برای فرماندهی دعوا.
بعد از فیلم‌برداری که رفتیم خانه، از ترسم فیلم را گذاشتم ببینم مادرم چه کرده. دیدم اِی ‌وای، کلاً چهار دقیقه فیلم گرفته و باقی فیلم هم لوستر و پنکه و چایی و رد شدن پاها و کفش‌ پوشیدن و این‌هاست؛ هیچ خبری هم از عروس‌وداماد نبود. مشت می‌زدم توی سرم. با خودم گفتم این خانواده ما را پاره‌پاره می‌کنند.

🔹بریده‌ای از مطلب «گِرایوِ دی، گوشه‌ی عکس‌های عروسی | خاطرات یک عکاس و فیلم‌بردار» نوشته‌ی قاسم فتحی که در بی‌کاغذ اطراف منتشر شده است.

🔹این روایت بخشی از مجموعه‌روایتی است که نشر اطراف در آینده منتشر خواهد کرد.

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

▪️ دانلود رایگان کتاب «مکاتبات جده»

«سفرنامه‌ها محصول پیش‌زمینه‌های فردی و اجتماعی و جهان فرهنگی عصر نویسنده‌اند. هر چه فاصله‌ی مشاهده‌گر با آنچه در سفر تجربه و مشاهده می‌کند بیشتر باشد، تصویری که ترسیم می‌کند جالب‌تر می‌شود. بسیاری از پیش‌داوری‌ها و ارزش‌هایش به چالش کشیده می‌شوند. گاهی هم جامعه‌ی مورد مشاهده در مواجهه با مشاهده‌گرِ غریبه رفتاری متفاوت بروز می‌دهد. سفرنامه‌هایی که زائران می‌نویسند وجه دیگری نیز دارند. این سفرنامه‌ها هم روایت تجربه‌ی سفرند و هم روایت تجربه‌ی روحانی زیارت که شاید اوج تقابل دنیای درون و بیرون باشد.»

🔹«مکاتبات جده» ترجمه‌ی فهرست تشریحی مجموعه‌ی ده جلدی اسناد حج است که انتشارات دانشگاه کمبریج آن را در سال ۱۹۹۳ میلادی منتشر کرد و تعداد زیادی از مستندات حج از قرن هفتم تا اواخر قرن بیستم میلادی را دربرمی‌گیرد.

🔹این کتاب راهنمایی برای پژوهشگران مطالعات تاریخی و علاقه‌مندان به حج است که بتول فیروزان در پژوهشی دو ساله آن را گردآوری کرد.
نشر اطراف این اثر را به مناسبت ایام حج به پژوهشگران تقدیم می‌کند.

📚اطلاعات کتاب
▫️مکاتبات جده
▫️پژوهش: بتول فیروزان
▫️۱۷۸ صفحه

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

▪️معرفی برندگان پولیتزر سال ۲۰۲۵
روز پنجم مِی، کمیته‌ی برگزاری پولیتزر اسامی برندگان جوایز سال ۲۰۲۵ را اعلام کرد و بهترین آثار ژورنالیستی، هنری و ادبی آمریکایی سال معرفی شدند. این جایزه به دو شاخه‌ی کلی «روزنامه‌نگاری» و «کتاب، درام و موسیقی» و ۲۳ زیرشاخه‌ی مختلف تقسیم شده بود که از مهم‌ترین بخش‌های آن می‌توان به نمایشنامه، شعر، داستان، ناداستان، مموار، تاریخ، موسیقی، عکس خبری، گزارش تحقیقی، و نقد اشاره کرد.
در ادامه برندگان و نامزدهای سه بخش غیرداستانی پولیتزر ۲۰۲۵ معرفی می‌شوند:

🔹ناداستان عمومی
🏅کتاب «To the Success of Our Hopeless Cause: The Many Lives of the Soviet Dissident Movement» نوشته‌ی بنجامین ناتنز برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر این بخش شد. این کتاب پژوهشی جامع درباره‌ی جنبش مخالفان شوروی است که از دهه‌ی ۱۹۶۰ آغاز شد. ناتنز در این کتاب زندگی و سرنوشت افرادی را روایت می‌کند که با شجاعت در برابر سرکوب‌های شوروی ایستادند و برای آزادی و حقوق بشر مبارزه کردند.

نامزدها:
▫️کتاب «Until I Find You: Disappeared Children and Coercive Adoptions in Guatemala» نوشته‌ی ریچل نولان که تحقیقی درباره‌ی روند فرزندخواندگی بین‌المللی در گواتمالا بین سال‌های ۱۹۷۷ تا ۲۰۰۷ است و توضیح می‌دهد که چطور هزاران بچه‌ی بومی، با اجبار یا فریب به خانواده‌های خارجی سپرده شدند. به این شکل این فرایند به صنعتی سودآور برای مقامات گواتمالا تبدیل شد.

▫️کتاب «I Am on the Hit List: A Journalist’s Murder and the Rise of Autocracy in India» اثر رولو رومیک هم به بررسی قتل گوری لانکش، روزنامه‌نگار هندی، در سال ۲۰۱۷ می‌پردازد. رومیک، با تحلیل زمینه‌های سیاسی و ایدئولوژیک، نشان می‌دهد که چطور رشد شوونیسم و وطن‌پرستی افراطی و سرکوب آزادی بیان در هند منجر به چنین جنایتی شده.

🔹مموار یا خودزندگی‌نگاری
🏅کتاب «Feeding Ghosts: A Graphic Memoir» نوشته‌ی تسا هالز جایزه‌ی امسال را بُرد. این رمان مصور داستان سه نسل از زنان چینی را روایت می‌کند: نویسنده، مادر و مادربزرگش. هالز با ترکیب متن و تصویر، به بررسی ترومای بین‌نسلی، تبعید و هویت می‌پردازد. یکی از بخش‌های برجسته‌ی کتاب، فرار مادربزرگ او از چین کمونیستی و پناه‌بردن به هنگ‌کنگ است.

نامزدها:
▫️کتاب «Fi: A Memoir of My Son» خاطرات الکساندرا فولر از مرگ پسر ۲۱ ساله‌اش است و مسیر پرفرازونشیبی را توصیف می‌کند که این مادر از دل اندوهی عمیق به سوی پذیرش و التیام طی کرده.

▫️کتاب «I Heard Her Call My Name: A Memoir of Transition» خاطرات، روایت شخصی و تجربیات گذار جنسیتی لوسی سانت در سن ۶۶ سالگی است. این نویسنده با بازگویی زندگی‌اش از دوران کودکی در بلژیک تا فعالیت‌های فرهنگی در نیویورک، به بررسی هویت جنسیتی و تأثیر آن بر زندگی شخصی و حرفه‌ای‌اش می‌پردازد و از پذیرش خود و مواجهه با چالش‌های اجتماعی و فردی این اتفاق می‌گوید.

🔹زندگی‌نامه
🏅کتاب «Every Living Thing: The Great and Deadly Race to Know All Life» نوشته‌ی جیسون رابرتز برنده‌ی این بخش بود. این کتاب زندگی‌نامه‌ی دو دانشمند برجسته‌ی قرن هجدهم، کارل لینه و ژرژ-لوئی لکلرک دو بوفون است. رابرتز در این کتاب رقابت این دو برای دسته‌بندی و درک جهان طبیعی را بررسی می‌کند و نشان می‌دهد چگونه کارهای آن‌ها پایه‌گذار زیست‌شناسی مدرن شد.

نامزدها:
▫️کتاب «John Lewis: A Life» در مورد زندگی جان لوئیس، فعال حقوق مدنی و نماینده‌ی کنگره‌ی آمریکا، است. دیوید گرینبرگ با استفاده از مصاحبه‌های لوئیس و دیگر منابع، پرتره‌ی این فعال و سیاستمدار را از دوران کودکی تا فعالیت‌هایش در کنگره ترسیم می‌کند.

▫️کتاب «The World She Edited: Katharine S. White at The New Yorker» به زندگی و تأثیر کاترین اس. وایت، ویراستار مهم اما گمنام مجله‌ی نیویورکر، اختصاص دارد. ایمی ریدینگ، نویسنده‌ی این کتاب، ضمن بررسی نقش وایت در شکل‌گیری سبک و محتوای نیویورکر، تأثیر او بر ادبیات و روزنامه‌نگاری قرن بیستم را تشریح می‌کند.

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

▪️پرفروش‌ترین کتاب‌های نمایشگاه
روزهای پایانی نمایشگاه کتاب تهران شلوغ‌تر از همیشه پیش می‌رود و هر روز میزبان صدها دوست و مخاطب اطراف هستیم.
با هم پرفروش‌ترین کتاب‌های این چند روز را مرور می‌کنیم:

🔹پرفروش‌های نمایشگاه حضوری:
۱- فلاکت روزمره
۲- ما ایوب نبودیم
۳- بازشناختن غریبه
۴- به زبان مادری گریه می‌کنیم
۵- خلاف زمان
۶- لنگرگاهی در شن روان
۷- نزدیک ایده
۸- بهترین قصه‌گو برنده است
۹- نقشه‌هایی برای گم‌شدن
۱۰- خاک کارخانه

🔹پرفروش‌های نمایشگاه مجازی:
۱- ما ایوب نبودیم
۲- و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد
۳- لنگرگاهی در شن روان
۴- سواد روایت
۵- نزدیک ایده
۶- هر برند یک قصه است
۷- بازشناختن غریبه
۸- پژوهش روایی در علوم تربیتی
۹-- رها و ناهشیار می‌نویسم
۱۰- چادر کردیم رفتیم تماشا

🔹پرفروش‌های ادامه:
۱- جهان به سفر می‌رود
۲- وقتی موهای بابا فرار کردند
۳- این کندو مال او
۴- مجموعه‌ی پسری که دور دنیا را رکاب زد
۵- مجموعه‌ی داستان مصور فوتبال و فوتبالیست‌ها

🔸در روزهای باقی‌مانده در غرفه‌ی اطراف منتظرتان هستیم:
سالن ناشران عمومی، راهروی ۲۸، غرفه‌ی ۱۹

@atrafpublication

Читать полностью…

نشر اطراف

▪️ایده‌پردازان نواندیش کشورهای مختلف
انتشار آثار ایده‌پردازان شاخص کشورهای مختلف از اهداف همیشگی نشر اطراف بوده است. در این مسیر، در پی ارائه‌ی آثار متفکرانی هستیم که می‌کوشند بستری برای اندیشیدن خلاقانه‌ و جست‌وجوگرانه به پرسش‌های امروز فراهم آورند تا شاید نظم ذهنی تازه‌ای بیافرینند که فهم آشفتگی‌ جهان جدید را آسان‌تر کند.
در ادامه چند متفکر شاخص معاصر و آثاری که در نشر اطراف دارند را معرفی می‌کنیم:

🔹هرتا مولر
نویسنده، داستان‌نویس و شاعر آلمانی‌رومانیایی برنده‌ی نوبل ادبیات است. مولر در روستایی آلمانی‌زبان در رومانی به دنیا آمد و بزرگ شد. او بعد از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه به عنوان مترجم در یک کارخانه مشغول به کار شد و از اوایل دهه‌ی ۱۹۸۰ نویسندگی را شروع کرد اما به خاطر مخالفتش با حکومت کمونیستی رومانی و انتقاداتش به سیستم، همیشه تحت فشار بود. مولر پس از پناهنده شدن به آلمان به شهرت رسید و در سرتاسر دنیا شناخته شد. او در طول بیش از چهار دهه فعالیتش بیش از بیست اثر داستانی، شعر و مجموعه جستار منتشر کرده و جوایز زیادی برده است.
📚 فلاکت روزمره | ترجمه‌ی ستاره نوتاج | ۱۲۸ صفحه

🔹دیه‌گو گاروچو
نویسنده، استاد دانشگاه و فیلسوف اسپانیایی است. او در دانشگاه‌های مادرید و سوربن تحصیل کرده و مدتی برای پژوهش در دانشگاه‌های ام‌آی‌تی، بوستون و جانز هاپیکنز آمریکا حضور داشته. گاروچو در زمینه‌ی فلسفه‌ی اخلاق و فلسفه‌ی سیاسی تخصص دارد و در دانشکده‌ها و مؤسسات مختلفی آن‌ها را تدریس می‌کند. از او تا به حال مقالات متعددی در ژورنال‌های علمی و فلسفی به انتشار رسیده است.
📚 خلاف زمان | ترجمه‌ی الهام شوشتری‌زاده | ۱۸۴ صفحه | چاپ سوم

🔹ایزابلا حماد
نویسنده و داستان‌نویس فلسطینی‌بریتانیایی است. حماد که در دانشگاه‌های آکسفورد و نیویورک تحصیل کرده، کارش را با نوشتن داستان کوتاه آغاز کرد و توانست جایزه‌ی اُ. هنری را برای یکی از داستان‌هایش ببرد. «پاریسی» و «روح وارد می‌شود» رمان‌های بلند این نویسنده هستند که هر دو مورد تحسین قرار گرفته‌اند و برای او جوایز متعددی به همراه داشته‌اند.
📚بازشناختن غریبه | ترجمه‌ی الهام شوشتری‌زاده | ۸۸ صفحه

🔹زیمونه یونگ
جامعه‌شناس و استاد رشته‌ی مطالعات فرهنگی دانشگاه لوفانای آلمان است. بیشتر تحقیقات او بر روی جامعه‌شناسی فرهنگی و رسانه متمرکز است.

🔹یانا مارلنه مادِر
نویسنده، مترجم و نقاش آلمانی است. او دکترایش را از دانشگاه نورث کالفرنیا گرفت و در چند سال گذشته مدیر مرکز هانا آرنت کالج بَرد بوده. مادِر تاکنون چند کتاب داستانی و غیرداستانی تألیف کرده و بیش از ده سال است که مترجم زبان آلمانی فعالیت دارد.

🔹برنت بوزل
فیلسوف و پژوهشگر رسانه است و در دانشگاه پوتسدام تدریس می‌کند. پژوهش‌های او بر فرهنگ و رسانه، مخصوصاً احساسات انسانی در میدان تنش فناوری‌های آنالوگ و دیجیتال، متمرکزند.

🔹هانا انگلمایر
در رشته‌ی مطالعات فرهنگی و فلسفه تحصیل کرده و حالا پژوهشگر مؤسسه‌ی علوم فرهنگی اسن است.

🔹کاترین پسیگ
از بنیانگذاران سازمان اطلاعات مرکزی برلین است و تا کنون چندین کتاب منتشر کرده است. او در سال ۲۰۱۶ برنده‌ی جایزه‌ی جستار و نقد ادبی یوهان هاینریش مرک شد.

🔹نورا اشترنفلد
معلم هنر و مجموعه‌گردان است. او در دانشگاه هنر کاسل و چند دانشگاه بین‌المللی درس می‌دهد.

🔹رباب حیدر
در سوریه به دنیا آمد، در دانشگاه دمشق ادبیات انگلیسی خواند. رباب نخستین رمانش را در سال ۲۰۱۲ منتشر کرد. او در سال ۲۰۱۸ بورس هاینریش بُل را دریافت کرد.

🔹مشاله تولو
روزنامه‌نگار آلمانی کردتبار، در شهر اولم آلمان بزرگ شد و در دانشگاه، زبان اسپانیایی و فلسفه خواند تا آموزگار شود.

🔹بیرته مولهف
در هامبورگ و پاریس، فلسفه و تاریخ هنر خوانده است. نوشته‌های او در مطبوعات و در قالب کتاب منتشر شده‌اند و جستارهایی را هم از فرانسوی و انگلیسی به آلمانی ترجمه کرده است.

🔹اسون هانوشک
آلمان‌شناس و روزنامه‌نگار و استاد ادبیات نوین آلمانی است.

🔹کارولین امکه
در دانشگاه‌های لندن، فرانکفورت و هاروارد فلسفه خوانده و روزنامه‌نگار است.

🔹آن کاتنن
داستان‌نویس، جستارنویس و شاعر آمریکایی، در وین زبان آلمانی خوانده و تا به حال چندین کتاب به زبان‌های آلمانی و انگلیسی نوشته است که عمدتاً با مضامینی مثل فلسفه‌ی زبان و هوش مصنوعی سروکار دارند.
📚 نزدیک ایده | ترجمه‌ی ستاره نوتاج | ۱۷۶ صفحه | چاپ چهارم

🔸تا ۲۷ اردیبهشت ماه می‌توانید این کتاب‌ها را از غرفه‌ی اطراف در نمایشگاه کتاب تهران با ۲۰ درصد تخفیف تهیه کنید. غرفه‌ی اطراف:
مصلا، سالن ناشران عمومی، راهروی ۲۸، غرفه‌ی ۱۲۵

@atrafpublication

Читать полностью…
Подписаться на канал