شناسایی منابع و مآخذ مربوط به تاریخ اجتماعی زرتشتیان و ذکر مطالب محققان و پژوهشگران تاریخ کیش زرتشتی. ارتباط با مدیریت کانال: @aDaryosh مسئول تبادلات کانال: @Kardarigan_respendial
آهنگ تتناهو یاهو
قصیده ای بسیار زیبا از حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی شاعر ، صوفی، ادیب و عارف بزرگ ایرانی
◻️خواننده : روزبه نعمت الهی
@atorabanorg
کاغذ بندی یک تومان ده تومان شد! – ۱۳۳۴ ه.ق
#قاجار
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
کاغذ بندی یک تومان ده تومان شد. چند روز است همه مردم کاغذ خریده احتکار میکنند. کاغذ پستی دستهای یک ریال پانزده قران شده است ... وقس علیهذا همهچیز. بعضی اشیاء هم از قبیل آهنآلات، مس، پارچه سفید رنگ و غیره و غیره به کلی ممنوع است و قند روز به روز بالا میرود. چند روز یک من شاه شش تومان رسید. بعضی از کسبه و تجار و دلالها متصل مشغول همین احتکار شدهاند.(ج ۶، ۴۵۴۰)
مأخذ: سالور، قهرمان میرزا. روزنامه خاطرات عینالسلطنه. ۱۰ جلد. به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار. تهران: اساطیر. سال ۱۳۷۴
@atorshiz
کشور در نتیجه سوء اداره رو به ویرانی میرود! – ۱۳۲۵ ه.ق.
#قاجار
#سفرنامه
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
[ناصرالدین] شاه جغرافی را بسیار دوست دارد؛ وی در کاخش یک کرهای از جنس طلا دارد که دریاها و قارههای آن را با سنگهای قیمتی نشان داده شده است. آیا بهتر نبود که این پولی را که اَحمقانه صرف این کار گشته در راه نقشهبرداری کشورش که بخشهای عمده و مهمی اَز آن هرگز نقشهبرداری نشده به مصرف برساند؟ [...] نمیخواهم که مرا مخالف ایران متهم سازند. آنچه را گزارش میدهم چیزی است که خود دیده یا از منبعی موثق اطلاع حاصل کردهام. این شرحها هرچند ممکن است تخیلی به نظر آید، دقیقاٌ از روی حقیقت نوشته شده است. من به این نتیجه رسیدهام که کشور در نتیجه سوء اداره رو به ویرانی میرود. با یک دولت فعّال و درستکار و هوشمند ایران میتواند ملتی بزرگ گردد. (ص ۴۶۴)
مأخذ: بایندر، هانری. سفرنامه هانری بایندر. ترجمهٔ کرامت اله افسر. تهران: انتشارات فرهنگسرا. سال ۱۳۷۰
@atorshiz
کلیه ایرانیان فقیر و بی چیزند. این نیستی هم روز به روز بیشتر و سخت تر می گردد!
#سفرنامه
#قاجار
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
ایران کنونی و ساکنینش بیچاره و در راه تجمل و ثروت رنج فراوان می کشند، افسوس که مجاهدتشان بی فایده و نفعی نمی برند. نه تنها حمله و هجوم خارجیان ایران را تباه ساخته بلکه طمع تجار خارجی یعنی به چنگ آوردن پول ایرانی به دست خود باعث شده روز به روز ایران بیچاره تر و مردمش فقیر تر گردند. پولش کم بازارهایش بی رونق و کساد و معاملاتش کم است، معاملات بدون سند انجام می گیرد و نسیه معنایی ندارد. در واقع همدیگر را معتبر نمی دانند. با کمال جرات می توانم اظهار نمایم جه بسا ایرانیانی را دیدم که بی پول زندگی و معیشت می نمایند.... بیشتر خانها که از طرف شاه به حکومت محلی می رسند به نوکران خود حقوق نمی دهند چون شنیده اند مستخدمینشان به خوبی می توانند هر چه را لازم باشد برای خود مجاناً تهیه نمایند(۱)...باید بگویم ایران کنونی بسیار فقیر و مردمش در مضیقه و بی پولی هستند. به استثنای عده ای معدودی، یعنی شاه که خزینه اش مالیات پر می شود، بزرگان که دهستان های متعدد دارند. حکام که به هر طریقی باشد جیب های خود را پر می سازند و چند نفر تاجر بسیار متمول، کلیه ایرانیان فقیر و بی چیزند. این نیستی هم روز به روز بیشتر و سخت تر می گردد زیرا پیوسته مقدار واردات بر صادرات می چربد...(ص ۴۱۹)
مأخذ: فلاندن، اوژن. سفرنامه اوژن فلاندن به ايران. ترجمه: حسین نور صادقی. انتشارات اشراقی. سال ۱۳۵۶
@atorshiz
حکومتی خراب و نالایق (۱۲۱۹ _ ۱۲۲۱ خورشیدی. حکومت قاجار)
#قاجار
#سفرنامه
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
سرانجام باید گفت: کشور ایران و مردمش سابق بر این بسیار خوشبخت بوده اند. خداوند نیز بدانها احسانهای فراوان مبذول مي داشته که مدتها مباهات می کردند به عکس اکنون که در اثر حکومتی خراب و نالایق ایران رو به نیستی و زوال می رود و مردمش از خود بی خود گشته اند.(ص. ۴۲۰)
مأخذ: فلاندن، اوژن. سفرنامه اوژن فلاندن به ايران. ترجمه:حسین نور صادقی.چاپ سوم. ناشر: انتشارات اشراقی. سال ۱۳۵۶
@atorshiz
بیشتر مردم و بخصوص ملاها نمیخواهند جور دیگر باشد! – ۱۳۰۵ ه.ق.
#قاجار
#سفرنامه
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
مابین دانشمندان، منجم ازھمه مهمتراست. او ساعت مناسب را برای انجام کارھای مهم و آغاز حوادثی مانند عزیمت به سفر، ورود به محلی و دخول به منزلی را تشخیص میدهد. شماره منجمین هنوز زیاد است. منجمباشیؚ حاکمؚ فعلی (ظل السلطان) در نوع خود مردؚ باهوشی بود. اسطرلاب که ابزاری است با چندین صفحه مدور برنجی و دوائر و منحنیها و جداول متعدد بوسیلهی منجمین آنها طرح و ساخته میشود. بسیاری ار مردم عادی که باهوش هستند به ستارهشناسی اشتغال میورزند.
درشهر ۶۵ حکیم و ۲۴ جراح ھست. بهترین حکیمان جدید چند سالی زیر نظر پزشکان در اروپا (اغلب در پاریس) یا در تهران کار عملی کردہ و تربیت شدهاند. بقیه به آداب کهن سخت وفادار ماندهاند. چون بیشتر مردم و بخصوص ملاها نمیخواهند جور دیگر باشد، آنها ھیچ در فکر پیشرفت نیستند، معهذا برخی از دواهای فرنگی مانند گنهگنه و تریاک را پذیرفتهاند. (ص ۱۲)
مأخذ: هولستر، ارنست. ایران در یکصد و سیزده سال پیش. مترجم محمد عاصمی. تهران: مرکز مردم شناسی ایران. سال ۱۳۵۴
@atorshiz
من به فراموش شدگان می اندیشم. ما آنهایی هستیم که مالمان را گرفتند، کتکمان زدند، مثله مان کردند. هر رنجی را که بتوان کشید، ما کشیده ایم، هر تحقیری را که بتوان فرو داد، ما فرو داده ایم.
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
دیالوگ بی نظیری از استاد اکبر زنجانپور در تله تئاتر "لومومبا" به کارگردانی هوشنگ توکلی (سال ۱۳۶۲)
@atorshiz
در طول دوران قحطی اتفاقات تکاندهنده زیادی در سرتاسر خاک ایران افتاد
#قاجار
#سفرنامه
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
آثار شروع قحطی در سرتاسر کشور ایران درحال خودنمائی بود و آرام آرام چهره کریهش را به صورت جدیتر نشان میداد. دو سال تمام حتی یک قطره باران از آسمان به زمین نبارید. زمین و باغ و صحرا همه جا خشک و تفتیده، نه کِشتی، و نه حاصلی، نه خواربار و نه غلهای، انبارها خالی، حیوانات هم بیشتر بمصرف خوراک گرسنگان بیچیز رسید.
اندک چهارپایان باقیمانده هم جز پوست و استخوانی بیشتر نبودند و از شدت گرسنگی حال و توان حرکت و کار کردن نداشتند. [...]. در گوشه و کنار خیابانها و در میان چاله و رهگذر جادههای بیرون شهر همه جا اجساد چهارپایان از گرسنگی تلف شده و در حال حاضر متعفن گشته و در حال فساد به چشم میخورد. [...] در طول دوران قحطی اتفاقات تکاندهنده زیادی در سرتاسر خاک ایران افتاد که من به تعدادی از آنها که در ناحیه اصفهان و شیراز رخ داده اشاره میکنم.
مردم قحطی زده اغلب مجبور به خوردن علفهای خشک بیابان و برگ درختان شدند.
عدهای هم اقدام به خوردن نه تنها نعش حیوانات، بلکه جنازه انسانها کردند.
از همه بدتر حمله بعضی از قحطیزدگان به سوی بچههای آواره بود.
بدتر از آن فروخته شدن بعضی از اطفال و کودکان توسط پدر و مادر آنان به دیگران بود. به دفعات مختلف موارد آدمخواری دیده شد.
وجود جمعیت خیرخواهان حمایتکننده از قحطیزدگان هم که قدرت آنچنانی جهت پوشش کلیه نیازمندان نداشت، در نتیجه طول چندانی نکشید که بیماری تیفوئید، و دیفتری در میان قحطیزدگان بیچاره شیوع پیدا کرد و شروع به کشتار بی حساب از این محرومین کمتوان نمود. (ص ۲۹۲_۲۸۷)
مأخذ: ویلز، چارلز جیمز. ایران در یک قرن پیش (سفرنامه دکتر ویلز). ترجمۀ غلامحسین قراگوُزلو. تهران: اقبال. سال ۱۳۶۸
@atorshiz
شماره ۱۵
جایگاه و عناوین مهرداد بزرگ در علوم پزشکی
#مهردادیان
#پونتوس
جایگاه مهرداد ششم در تاریخ پزشکی است.نام مهرداد/ میثرادات/ میتریداتس ششم با پزشکی پیوند خورده است و وجهی نمادین در تاریخ پزشکی جهان دارد.در مطالعات اخیر،القاب متعددی برای این شخصیت تاریخی ذکر شده است: «پزشک »،« داروشناس» « اولین ایمنی شناس در تاریخ»«اولین سم شناس معرفی شده در تاریخ »،«پژوهشگر پزشکی »،«اولین سم شناس تجربی» ،«نخستین ایمنی شناس تجربی جهان»
📚سرچشمه:تبارشناسی معجون مثرودیطوس، اصالت و پیشینه تاریخی:میثرودیطوس یونانی یا مهرداد ششم ایرانی،برگ ۲۰۷@atorabanorg Читать полностью…
۱_زهرا علمدار دانشجوی دکتری، گروه تاریخ پزشکی، دانشکده طب ایرانی،دانشگاه علوم پزشکی ایران در تهران،انجمن علمی دانشجویی تاریخ پزشکی،داروسازی و دامپزشکی، مرکز پژوهشهای علمی دانشجویان، دانشگاه علوم پزشکی تهران
۲_فرزانه زارع پژوهشگر مستقل تاریخ علوم پزشکی تهران
۳_محمد مهدی پرویزی دانشیار، مرکز تحقیقات مولکولی پوست،دانشگاه علوم پزشکی شیراز، دانشیار مرکز تحقیقات طب سنتی و تاریخ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز،شبکه جهانی آموزش و پژوهش یوسرن ، دانشگاه علوم پزشکی هوشمند تهران
نام نامبارک دریای خزر
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
در جغرافیای تاریخی نامهای بسیاری برای دریای مازندران به کار رفته است اما دو نام توانسته اند تا امروز در کنار هم حضور داشته باشند (دریای خزر و دریای مازندران) اما چرا ما ایرانیان بايد از بکار بردن نام نامبارک دریای خزر اکراه داشته باشیم. ما در جنوب ایران مبحث خلیج فارس و خلیج عربی را داریم زیرا این مبحث برای ما مبحثی است زنده، ما به روشنی دشمنی ساکنان آنسوی دریای فارس را می بینم عربها چندین سال است که ادعای مالکیت جزایر سه گانه ایرانی تنب بزرگ و تنب کوچک و ابوموسی را می کنند این دشمنان تاریخی ایران زمین در چندین سال پیش بحرین که جزئی از خاک ایران زمین بود را از ما گرفتند و طبق همین موارد پیش آمده نسبت به نام خلیج همیشه فارس و مالکیت جزایر سه گانه بسیار حساس هستیم و طبق شواهد بیشمار تاریخی بر همه واضح و مبرهن است که نام دریای جنوب ایران دریای فارس یا خلیج فارس است.و نامیدن این دریا به نام تازیان نه تنها ظلم به مردم و سرزمین ایران است بلکه تحریف یک نام تاریخی است.ما در شمال میهن عزیزمان خطر پانتورانیسم را فراموش کرده ايم اصرار بر نامیدن دریای مازندران به نام یک قوم تاتاری و مغولی(خزران) گویا در حقیقت یک نوع از یاد بردن خطر پانتورانیسم است که چشم و گوش بر آن بسته ايم که نتیجه اش را امروزه با نامیده شدن دریای مازندران به نام دشمن تاریخی ایرانیان(خزران) شاهد هستیم.
سخنران: دکتر مهرداد ملکزاده
این سخنرانی در تاریخ ۵ اسفندماه سال ۱۳۸۶ در «همایش علمی و فرهنگی دریای مازندران» به همت انجمن اسلامی دانشجویان دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و دیدهبان یادگارهای فرهنگی طبیعی ایران در تالار فردوسى دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانى دانشگاه تهران برگزار گردیده است.
بدو گفت رستم،که مازندران
سپارم ترا از کران تا کران
ترا زین سپس بینیازی دهم
به مازندران سرفرازی دهم
فردوسی پاکزاد
@atorshiz
خلیج فارس در المسالک و الممالک_نوشته اصطخری
#اسنادمصور
#خلیج_فارس
#ایرانشناسی
#کتاب_مرجع
#تاریخ_ایران
نسخه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران. سده ۸ قمری. نسخه حاضر دارای ۱۳ نقشه جغرافیایی می باشد.
@atorshiz
حوزه های دفاعی ارتش ایران بر اساس تحقیقات بریتانیایی ها در خلیج جاویدان فارس در اوایل قرن بیستم
#اسنادمصور
#کتاب_مرجع
#خلیج_فارس
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
منبع:
IOR/MIL/14/15/37
(اسناد کتابخانه ملی قطر)
@atorshiz
نظر آیت الله خمینی در مورد موسیقی:
#انقلاب_۵۷
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
از جمله چیزهایی که مغزهای جوانان را مخدر است و تهدید می کند موسیقی است. موسیقی اسباب این می شود که مغز انسان وقتی چند وقت به موسیقی گوش بدهد تبدیل می شود به کسی که جدی نیست!!!
@atorshiz
پول در مملکت مثل خون است در بدن که زندگی مملکت با حرارت و دوران آن است. این ترتیب که میبینم در اندک زمان این مشت نقد ایران شکسته و سوخته و فنا میشود
#سفرنامه
#قاجار
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
پس شاه مشغول شد به دیدن سکهها و با کمال دقت تماشا میکرد و از هر یك میپرسید: «اسم آن چیست و مال کدام دولت است و چه قیمت دارد و با پول ایران چقدر میشود؟»
یکان یکان بیان کردم.
بعد پرسید: «چند سال است از ایران رفته بودی؟»
گفتم: «هجده سال»
گفت: «حال آن وقت ایران با الان تفاوت پیدا کرده است؟»
با تمام توصیههائی که به من شده بود نتوانستم تقیه نموده و حق را پوشیده بدارم لذا با خود گفتم به گذار تا در مقابل تمام تملقگوئیهای دیگران یک نفر هم برای یکبار حقیقتی را بگوش شاه برساند. شاید بیاثر نباشد.
گفتم: «بلی بسیار، یکی از تغییرات مهم در این چند سال که خوب به چشم میخورد تنزل ارزش پول است. پول در مملکت مثل خون است در بدن که زندگی مملکت با حرارت و دوران آن است. این ترتیب که میبینم در اندك زمان این مشت نقد ایران شکسته و سوخته و فنا میشود و این کار عاقبت خوشی ندارد».
روی به سپهسالار کرده فرمود: «خوب جوان است و قابل نگاهداری است، نگاهش میدارم»
عرض کردم: «قابل هیچگونه نوکری نیستم»
فرمود: «بهتر از گدائی است»
عرض کردم: «ما آبروی فقر و قناعت نمیبریم / با پادشه بگوی که روزی مقرر است»
فرمود: «کسیکه این قدر انگشت به کون دنیا کرده درویش نمیشود!»
پس مرخص فرمودند به منزل بازگشتم. (ص ۷۲_۷۳)
مأخذ: سیاح، حمید. خاطرات حاجسیاح یا دورهٔ خوف و وحشت (چاپ دوم). به تصحیح سیفالله گلکار. تهران: انتشارات امیرکبیر. سال ۱۳۵۶
@atorshiz
«نامه سلطان بایزید دوم عثمانی به الوند شاه بایندری»
-حاکم عثمانی در نامهای که به زبان فارسی هست به الوند شاه بایندری( پسر دایی شاه اسماعیل صفوی) هشتمین پادشاه سلسلهی آققویونلوها ، از الوند شاه با عنوان شهنشاه ایران یاد میکند.
-در میان نامه چند بیت شعر با این مضمون نوشته شده است:
شهنشاه ایران خدیو عجم/خداوند مُلک و سپاه و عَلَم
سرافراز آفاق الوند شاه/ ولایتستان و مَمالکپناه
جهانگیر سلطانِ با عدل و داد/ تَهَمتَن شکوه و غضنفر نهاد
فروزندهی گوهر داوری/فرازندهی تخت بایندری
برآرندهی تیغ خونین به چنگ/شکافندهی قلب دشمن به جنگ
📚 سرچشمه: کتاب منشآت السلاطین اثر فریدون بیگ احمد ، نسخه خطی دانشگاه استانبول به شمارهNEKTY05946
@atorabanorg
عیش و خوشبختی مردم سبب درد درون و خراش جان وى بود
#قاجار
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
مسیو اولیویه فرستاده فرانسه به ایران در دوره آغامحمدخان مینویسد:
《"[به فرمان آغامحمدخان ]هر مسلمانی شراب بخورد او را نیز شکم پاره کنند در ایام سلطنت صفویه، و زمان سلطنت نادر شاه و كریم خان، ایرانیان در خوردن شراب، بیم و پروایى نداشتند به خصوص در زمان سلطنت صفویه كه گاهى عموما صلاى عیش داده، و همگى باده نوشى مى كردند.
اما آغامحمدخان مخنثی که لذتی غیر از لجاجت و ضدیت نداشت در سن کمال جز القای وحشت و هراس در قلوب خدام و تابعان خویش از چیزی لذت نبرد و عیش و عشرت دیگران و خوشبختی آنان سبب درد درون و خراش جان وى بود، چون به رتبه سلطنت رسید، باعث اختلاس خوش بختى از رعایاى[مردم] خود شد و به عیش و عشرت دیگران حسد برد. او به اسم شریعت منع كرد و قتل را پاداش نهاد بر كسى كه جرأت كرده و قطره اى نوشد...."》
📚:سفرنامه اولیویه، ترجمه محمدطاهرمیرزا، برگ ۹۲ و ۹۳
@atorabanorg
طبقات مردم در دورۀ قاجار – ۱۳۳۶ ه.ق.
#قاجار
#سفرنامه
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
در هیچ جای دیگر، من چنین فاصله شدیدی میان فقیر و غنی ندیدهام. در حالیکه ایران نه کارخانهای دارد و نه کارگاهی، شمار بیکاران و فقرا بسیار زیاد است. طبقه ثروتمند تمام سعی خود را برای محدود کردن پیشرفت اجتماعی معطوف میدارد. طبقه عامه ترسو و بیاراده است. (ص ۶۰_۶۱)
مأخذ: مارچنکو، میترافان کانستانتینوویچ. سفری به ایران همزمان با انقلاب روسیه. ترجمهٔ م.ر. زینالدّینی. قم: مؤسسه چاپ الهادی قم. سال ۱۳۷۱
@atorshiz
طبقات مردم در دورۀ قاجار – ۱۳۲۸ ه.ق.
#سفرنامه
#قاجار
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
تا آنجا که من تجربه کردم، در ایران طبقۀ متوسط وجود ندارد، مردم یا فقیرند یا غنی. (ص ۹۱)
مأخذ: ویشارد، جان. بیست سال در ایران. مترجم علی پیرنیا. تهران: فرهنگ نوين. سال ۱۳۶۳
@atorshiz
نگارهی《ماه و ستاره》بر روی سکه های شاهانِ مستقلِ پارس(فرترکهها)، اشکانیان و ساسانیان (همچنین پادشاهی مهردادیان تصویر سکه از مهرداد ششم از این سلسله ایرانی)
#باستانشناسی
#سلوکیان
#اشکانی
#ساسانی
مأخذ:
The World of Achaemenid Persia: History, Art and Society in Iran And The Ancient Near East, Edited by John Curtis and St John Simpson, Published by I. B. Tauris & Co Ltd, London-New York, 2010, p. 392.
@atorabanorg
ضعف عدالت در ایران! – ۱۱۸۸ ه.ق.
#قاجار
#سفرنامه
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
آیا وضع کنونی امور، علت اصلی ضعف عدالت در ایران است یا بیعدالتی کلی است؟ (ص ۱۲۵)
مأخذ: گملین، ساموئل گتلیب. سفر به شمال ایران. ترجمه غلامحسین صدری افشار. رشت: فرهنگ ایلیا. سال ۱۳۹۲
@atorshiz
بايد ابتدائاً در عقول و افكار و احساسات عامه تغيير و انقلاب پيدا شود (انقلاب مشروطه)
#قاجار
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
سببِ عدمِ استفاده ملت از اين انقلابْ و عدم حصول از نتيجه كليه انقلابات سياسى اين بوده است كه اين انقلاب سياسى در ايران قبل از اصلاح امور اجتماعى و قبل از ظهور تغيير اخلاقى و ادبى به وقوع پيوست. و مسلم است براى اينكه انقلاب داراى نتايج مهمه و فوايد عظيمه باشد، بايد ابتدائاً در عقول و افكار و احساسات عامه تغيير و انقلاب پيدا شود. و از اين انقلاب معنوى، انقلاب صورى يا انقلاب سياسى توليد گردد؛ تا آنكه از تعاقب اين دو انقلاب، تعالى هيأت اجتماع و سعادت حقيقى مملكت به دست آيد. (ص ۱۶۴)
مأخذ: سعادت، محمدحسين. تاريخ بوشهر. بهتصحيح و تحقيق عبدالرسول خيرانديش و عمادالدّين شيخالحكمايى. تهران: ميراث مكتوب. سال ۱۳۹۰
@atorshiz
در آن مملکت مردمان معطل و محروم بیش از آن باشند که مردم با عمل!
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
#کتاب_مرجع
و هرگاه که مجهولان و بیاصلان و بیفضلان را عمل فرمایند و معروفان و فاضلان و اصیلان را معطل و ضایع بگذارند و یکی را پنج شغل فرمایند و یکی را یک عمل نفرمایند، دلیل بر نادانی و بیکفایتی وزیر باشد. پس اگر وزیر کافی و دانا نباشد علامت آن بود که زوال ملک و دولت و فساد کار پادشاه میطلبد. و بدترین دشمنان است از جهت آن که چون ده عمل یکی مرد را فرمایند و نه مرد را یک عمل نفرمایند در آن مملکت مردمان معطل و محروم بیش از آن باشند که مردم با عمل، چون چنین باشد این بیکاران همکاری کنند و باشد که این کار در توان یافت و باشد که در نتوان یافت. (ص ۲۲۳)
مأخذ: نظام الملک. سیرالملوک. به اهتمام هیوبرت دارک. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب. سال ۱۳۴۷
@atorshiz
نمونهای از افکار و عقاید باطل و فاسد در ایران!
#پهلوی
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
جمعی هستند که خود را حکیم و فیلسوف میپندارند و در ایران و یا در گوشه و کنار مهمانخانههای فرنگ چند کتاب فرنگی خواندهاند و خود را از ایران و ایرانی جدا تصوّر میکنند و با غمزه و نازی که حاصل این تصورات بیجاست نرم نرم حرف میزنند و بتناسب مجلس گاه صریح و گاه باشاره میگویند که ایران، چه پیش از اسلام و چه بعد از آن، هرگز مهّم نبوده و غیر از قالی و شعر و عوامِ ستمکش و خواصّ ستمگر چیزی و کسی نداشته است.
گروهی در دهنها انداختهاند که خون ایرانی بعد از سلطهٔ اعراب باخون بیگانه آمیخته شد و از آن روز باز ایران روی سعادت ندید و دیگر برای این کشور هیچ امیدی بجا نمانده است.
مشتی سست عنصر ظاهربین معتقدند که باید از ممالک متمدن فرنگی مهاجر بخواهیم و ایران را از بیگانه پر کنیم.
دستهای خوشنیّت و پاکعقیده امّا ساده لوح و بیتجربه برآنند که برای بهبود اوضاع از ما کاری برنمیآید و باید از دیگران مدد بطلبیم.
جماعتی نادان و بدگمان عقیدهٔ ثابت و راسخ دارند که امور جزئی و کلی این مملکت همه بدست بیگانگانست و جدّوجهد و نیت خیر و حقخواهی و پایداری و چارهجوئی را فایده هیچ نیست و صادقانه چنان میپندارند که ملل بزرگ فرنگ و علیالخصوص بزرگان علم و ادب و سیاست ایشان شب و روز کاری و تفریحی ندارند غیر از تشویق متولّی و خادم بخراب نگاه داشتن مسجد و مدرسه و شایع کردن مالاریا و سیفلیس در گیلان و مازندران و چشم درد در خوزستان و منع مراجع تقلید از واجب شناختن سواد بر هر ایرانی مسلمان و گماشتن وزرای ایران بساختن عمارات بیفایده در پایتخت مملکتی که در ولایت فردوسی و سعدیش یک مدرسهٔ عالی هم نیست.
جماعتی دیگر ساده و زودباور گمان میبرند که بیگانه فرشتهٔ صلحست و سعادت و حرص و آز و شهوت هیچ ندارد و غیر از خوشی و خرّمی و سلامت و توانگری ما چیزی نمیخواهد. و تمام قدرت و ثروت خود را وقف آن کرده است که ما را از گرداب ذلّت و پریشانی بیرون بیاورد ولی تا آن روزی که بتواند ما را نجات بدهد و بعد مثل گل بپرورد و بواسطهٔ بشردوستی و از سر لطف و محبّت وسائل آسایش ما را فراهم آورد بر فقر و بدبختی فعلی ما اشگ خونین میریزد.
تنی چند بددل و بدخواه منفعتپرست و بیعلاقهٔ بایران نه آن مردانگی و جرأت دارند که با دشمن امروز ایران مبارزه کنند و نه آن متانت که لااقلّ خاموش بنشینند. برای حفظ منافع مادّی خویش وتقرّب بخصم ایران از هیچ کار ناشایسته رو گردان نیستند با اینهمه چون میخواهند خودرا وطن دوست و واقف بتاریخ و زبان قدیم ایران نیز جلوه دهند بعرب مردهٔ پوسیده استخوان، بدشمن از میان رفته بد میگویند و تمدن درخشندهٔ دورهٔ اسلامی ایران، این میراث بزرگ شعر و حکمت را پست میگیرند و باین نکته پی نبردهاند که ایران یعنی تمام ایران هم درزمان و هم در مکان و تمدن ایرانی. یعنی جمیع آثار علم و ادب و هنر ایران چه در دورهٔ تمدن اسلامی ایران و چه پیش از آن.
مردمانی دیگر نیز هستند خوب و پاک عقیده و غمخوار ایران که از بس دزدی و سسستعنصری و پستی و جهل و فساد و ظلم دیدهاند بجان آمدهاند و دائم در جستجوی علّت بلیّات دامنگیر ایرانند و مثل بیماری که بمرضی کهنه گرفتارست و هر دوائی را امتحان میکند بهر قولی گوش میدهد و مانند مادری که نمیتواند رنجوری و ناتوانی و درد کشیدن فرزند خویش را مشاهده کند و مرگ او را از خدا میخواهد. این مردمان بیچارهٔ دلسوز هم از گشایش کار ایران امید برمیگیرند و از عقل میگریزند و اسیر احساس میشوند، باغراق سخن میگویند و بیخبر از حیلهگری دیگران گفتههای ایشان را گاهی تکرار میکنند و غافل از عدوی امروز بدشمن قدیم معدوم نفرین میفرستند و در دام شیّادان میافتند و در این میان شیخوهب رو فعی همچنان در کنج مدرسه شرح لمعه و شرح شمسیّه میخواند و یا مدّعیست که بخواندن این قبیل کتب مشغولست و علم و معرفت و صنایع امروز عالم را نادیده میگیرد و حتی نمیداند که مسلمان جاوه و چین و تونس و فلسطین در چه حالست و کتب اعراب عیسوی و یهودی در چه باب.
آنچه مذکور شد نمونهایست از افکار و عقاید باطل و فاسد که جز نادانی و غرض و کاهلی و لذت بردن از تحقیر بزرگان علم و ادب ایران موجبی ندارد و از بدبختی هر روز بر آنها نیز چیزی افزوده میشود. (ص ۹۴_۹۶)
مأخذ: شادمان، فخرالدین. تسخیر تمدن فرنگی. تهران: چاپخانۀ مجلس. سال ۱۳۲۶
@atorshiz
اقتدارِ نظامِ پولیِ ساسانیان حتی در زمانِ بحرانهای سیاسی
#ساسانی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
نظامِ پولیِ ساسانیان در زمانِ خود یک نشانِ تجاریِ بینالمللی و نیز یک معرفهی هویتیِ مهم بود. با وجودِ تمامِ بحرانهای سیاسی، سکهزنیِ ساسانی برپایهی درهمِ نقره بسیار پایدار ماند؛ امری که نشاندهندهی سیستمِ اداریِ بسیار سازمانیافته و سیاستِ اقتصادیِ هوشمندانهی ایشان است.
ضرابخانهها در نقاطِ مختلفِ شاهنشاهی برپا شده بودند و به این ترتیب منابعِ سکهی موردِ نیازِ محلی تأمین میشد. سکههای ساسانی در سرتاسرِ مسیرهای تجاریِ بینالمللی، در دریا و خشکی، تا آسیای مرکزی، شبهجزیرهی عربستان، هندوستان، سیلان و چین نفوذ کرده بودند.
📕 ایران در بستر عهد باستان متأخر، مجموعه سخنرانیهای دانشگاه آکسفورد، به کوشش تورج دریایی، ترجمهی مهناز بابایی، تهران، نشر سینا، چاپ اول ۱۴۰۰، ص ۲۴، مقالهی میشائیل آلرام(سکهشناسِ بزرگ): میراث سکهزنی ساسانیان در شرق
@atorabanorg
نام خلیج فارس در نسخه ی خطی نزهه المشتاقِ ادریسی(سده ۶ هـ.ق)
#اسناد_مصور
#خلیج_فارس
#کتاب_مرجع
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
مأخذ: نزهه المشتاق فی اختراق الآفاق. ادریسی. نسخه خطی
@atorshiz
از خلیج فارس می آید نسیم پارسی
#خلیج_فارس
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
شاعر تاجیک جاوید نام استاد مؤمن قناعت
@atorshiz
#اسنادمصور
#کتاب_مرجع
#خلیج_فارس
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
نام درست خلیج فارس در یک کتاب مرجع معتبر عربی، پیش از توطئه هماهنگی شده ضد ایرانی برای تغییر نام آن
@atorshiz
خمینی: افراد ملی به درد ما نمیخورند.
آنهایی که می گویند ما ملیت را میخواهیم احیا بکنیم مقابل اسلام ایستاده اند.
معنی ملیت این است که ما ملت را میخواهیم، ملیت را میخواهیم و اسلام را نمیخواهیم!
#خمینی
#انقلاب_۵۷
#ایرانشناسی
#فیلم_نایاب
#تاریخ_ایران
@atorshiz
کمال مطلوب برای تضمین اسارت یک کشور و احساس حقارت.
#پهلوی
#انقلاب_سفید
#محمدرضا_شاه_پهلوی
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
عناصر یک استراتژی کلی با هدف تثبیت عقب ماندگی ملت ایران. نیروهای ارتجاعی که همیشه و همه جا با هر تحول مثبتی در وضع اجتماع مخالفت دارند امکان عمل نامحدود داشتند. مجموع این عوامل بدبختی و ضعف و پریشانی، تکرار پیاپی تحقیرها و شکست های ملی، رواج روز افزون بیدادگری ها و تبعیض و دروغ، فساد و پستی دستگاه حاکمه، قدرت بی چون و چرای بیگانگان و سرسپردگان آنان، سرانجام آن نتیجه ای را به بار آورده بود که از دیدگاه استعماری کمال مطلوب برای تضمین اسارت یک کشور است، و «احساس حقارت» نام دارد. با تعمیم چنین احساسی، هر ملتی به آسانی غرور ملّی و عزت نفس و شرافت انسانی خود را از دست می دهد. و در نتیجه هر ظلمی را که بدو وارد شود به صورت خواست سرنوشت، بدون ابراز واکنشی می پذیرد. وقتی که یک اجتماع بدین مرحله روانی پا گذارد، زوال آن قطعی و اجتناب ناپذیر است، درست مانند قطعی بودن مرگ. بیماری که اصولاً اراده زنده ماندن را از دست داده باشد. (بخش ۲: ایران در عصر انقلاب _ ص ۷۷ _ ۷۸)
مأخذ: پهلوی، محمدرضا. بسوی تمدن بزرگ. مرکز پژوهش و نشر فرهنگ سیاسی دوران پهلوی با همکاری کتابخانه پهلوی. نوروز سال ۱۳۵۵ خورشیدی.
@atorshiz
تأثیرِ دورادورِ مکتبِ نگارگریِ ساسانیان بر مینیاتورهایِ مغولی و مینیاتورِ اسلامی
#مانی
#ساسانی
#ایرانشناسی
#تاریخ_ایران
سهمِ ایران در فرهنگِ مانویِ واحهی تورفان نه تنها از اینجا پیداست که بسیاری از اسنادِ مکشوف به فارسی[میانه]و پارتی نوشته شده، بلکه از نقشِ چهرههای ایرانی، بهویژه روحانیانِ مصور در نگارههای مینیاتوری میتوان بدان پی برد.
آ. فون لو کُک حدس میزد که نگارههای مانوی احتمالاً به "یک مکتبِ نگارگریِ ساسانی مربوطاند و وجودِ آن را میتوان فرض کرد".
نگارههای مانویِ آسیای مرکزی به نوبهی خود، بر مینیاتورهای مغولی که اویغورها را در نظامِ اداری و آموزشیِ خود به کار میگرفتهاند، تأثیر گذاشتهاند. میتوان فرض کرد که این نگارهها تأثیری دورادور بر مینیاتورِ اسلامی در آسیای مرکزی و ایران نیز گذارده است.
📕 کلیم کایت. هانس یواخیم، هنر مانوی، ترجمه ابوالقاسم اسماعیلپور، ویراست دوم، تهران، انتشارات اسطوره، چاپ اول ۱۳۸۴، ص ۲۲۱ و ۲۲۲
@atorshiz