📘 سوالات کنکور تیر 1402
🔻رشته ریاضی | دفترچه دوم
🔻سوال
〰〰〰〰〰〰〰〰
کانال سراسری دبیران عربی 👇👇
@arabi5plus1 🍃🌺
دفترچه ۱ سوالات کنکور رشته ریاضی
تیرماه ۱۴۰۲
〰〰〰〰〰〰〰〰
کانال سراسری دبیران عربی 👇👇
@arabi5plus1 🍃🌺
🌺 آموزش مکالمه عربی فصیح 🌺
به نام خدا
🌺 کلمات درس21🌺
أين أنت:کجايی
أنا بخيرٍ:خوبم
سمعتُ:شنيدم
والدک:پدرت
الآن:الان
هم مَوجودون، هما موجودان:آنها هستند
مرض:بيمارى
والدي:پدرم
آسف:متاسفم
أين هو؟، أين هي:کـُجاست
اليوم:امروز
صحته جيّدة:حالش خوب است
مستشفی:بيمارستان
هو لوحده:او تنهاست
عند:پيش
عندَه:پيش ِ او
والدتک:مادرت
أختي:خواهرم
هو ليس:او نيست
متی:کـِی
عملية جراحية:عمل جراحی
قادم:آينده
طبيب:دکتر
هو يقول:او می گويد
الاثنين:دوشنبه
الثلاثاء:سه شنبه
القادم:بعد
سريع:زود
تتحسنُ حالـُه:حالش خوب می شود
حاضر:آماده
مساعدة:کـُمَک
نحن:ما
نحن موجودون:هستيم
کثيراً:خيلی
شکراً:متشکرم
@arabi5plus1
نستمع الآن الی الحوار بين محمد وعلي:
محمد: سلام على، حالت چطور است؟ کـُجايی؟
محمد: مرحباً علي، کيف حالک؟ أين أنت؟
على: سلام محمد، خوبم. تو چطورى؟
علي: مرحباً محمد، أنا بخيرٍ، وکيف حالـُک؟
محمد: ممنون. چه خبر؟ شنيدم که پدرت در تهران است.
محمد: شكراً. ما الخبر؟ سمعت أنّ والدک في طهران.
على: بله. پدر ومادر وخواهرم در تهران هستند. پدرم بيمار است.
علي: نعم. والدي ووالدتي وأختي الآن في طهران. والدي مريض.
محمد: بله. شنيدم. متاسفم. الان حالـَش چطور است؟ کجاست؟
محمد: نعم. سمعتُ. أنا آسفٌ. کيف حاله الآن؟ أين هو؟
على: حالش خوب است. او الان در بيمارستان است.
علي: حاله جيّدة. هو الآن في المستشفی.
محمد: تنهاست يا مادرِت پيش اوست؟
محمد: هو وحدَهُ ام والدتک معه؟
على: نه، تنها نيست. مادر وخواهرم هم در بيمارستان هستند.
علي: لا ليس وحيداً. والدتي وأختي أيضاً في المستشفی.
محمد: کی او را عمل جراحى مى کنند؟
محمد: متی يجرون له عملية جراحية؟
على: دکتر مى گويد دوشنبه يا سه شنبه ی آينده.
علي: الطبيب يقول الاثنين او الثلاثاء القادم.
محمد: ان شاء الله حالش زود خوب می شود. من وسعيد آماده کمک به تو هستيم.
محمد: إن شاء الله تتحسّن حالـُه سريعاً. أنا وسعيدٌ مستعدان لمساعدتک.
على: خيلی ممنون.
علي: شکراً جزيلاً.
بهذا نأتي الی ختام حلقة برنامجنا لهذا اليوم. علی أمل أن نلتقيکم في الحلقة القادمة،
نستودعکم الله والسلام عليکم ورحمة الله وبرکاته.
@arabi5plus1
پاورپوینت قواعد مبحث استثنا
همکار گرامی خانم یعقوبی از میانه 🌷🌷
〰〰〰〰〰〰〰〰
کانال سراسری دبیران عربی 👇👇
@arabi5plus1 🍃🌺
پاورپوینت قواعد مبحث حال
همکار گرامی خانم یعقوبی از میانه 🌷🌷
〰〰〰〰〰〰〰〰
کانال سراسری دبیران عربی 👇👇
@arabi5plus1 🍃🌺
آموزش مکالمه عربی فصیح
فایل صوتی درس 20
__________________
کانال سراسری دبیران عربی 👇 👇
@arabi5plus1 🍃 🌺
آموزش مکالمه عربی فصیح
فایل صوتی درس 19
____________
کانال سراسری دبیران عربی 👇 👇
@arabi5plus1 🍃 🌺
#اطلاعیه_شماره_۷
#امتحانات_نهایی__عربی_خرداد_۱۴۰۲
سلامهایمان را از جانب اولین معلم و دادگر هستی از شهر جنتفراز، شیراز سرفراز نثار شما همکاران بزرگوارمان در سراسر میهن سرافرازمان دبیران محترم عربی مینماییم.
✅ «تعاونوا علی البر والتقوی»
❇️ کار نکو کردن از پر کردن است.
💹 کی کار کرد؟ آن که تمام کرد
💹 باز با هم دستی برآریم ز مهر
📚 اساتید بزرگوارم، دوستان نازنینم ضمن عرض سلام و خدا قوت به همه شما خوبان روزگار
⚠️ متأسفانه میزان قابل توجهی از اوراق عربی نهایی تصحیح نشده است.
❗️هر چه اوراق دیرتر تصحیح شود و تأخیر بیشتری در اعلام نتایج صورت بگیرد بر نگرانی و اضطراب دانشآموزان، این فرزندان عزیز ما افزوده میشود و ما معلمها خواهان آن نیستیم که پیامدهای سایر امور متوجه دانشآموزانمان گردد.
🌴 یاران جان
امیدوارم همه با هم باز، همت نموده و درسی که یکسال را با همه شرایط سخت و دشوار مهر تا خرداد امسال زحمت کشیدیم و با دانشآموز کار کردیم ولی هنوز اوراق بچههایمان بر زمین مانده است را تصحیح کنیم.
🎊🎊 دستان توانمندتان را صمیمانه میفشاریم و قدردان زحمات و دعاگویتان به خیر و نیکی هستیم.
♻️امیدوارم در محضر پروردگار توانا ما را از دعای خیرتان بیبهره نسازید.
♻️ لطفاً اطلاعیهها و اخبار مهم درس عربی را از کانال رسمی دبیرخانهی راهبری کشوری درس عربی در بستر شاد پیگیری نمایید.
📚 دبیرخانه راهبری کشوری درس عربی مستقر در استان فارس
@arabi_gam2
🌺 آموزش مکالمه عربی فصیح 🌺🌺
@arabi5plus1
به نام خدا
🌺کلمات درس18🌺
أنت تحبّ:تو علاقه داری
شعر:شعر
شعر فارسي:شعر فارسی
أنا أحبّ:من دوست دارم
لماذا؟:چرا؟
أنت لا تقرأ:تو نمی خوانی
أنت تعلم:تو می دانی
الفارسية:فارسی
صعب:سخت
بروين اعتصامي:پروين اعتصامی
أنت تعرف:تو می شناسی
من هو؟:او کيست؟
استاذ:استاد
أدب:ادبيات
شاعر:شاعر
شعره:شعرش
کيف هو؟:چه طور است؟
بسيط:ساده
جميل:زيبا
الناس:مردم
لغة الناس:زبان مردم
قريب:نزديک
برأيکَ:به نظرت
برأيي:به نظرم
أنت تفهم:تو می فهمی
أنا أفهم:من می فهم
ما أروعه:چه خوب!
إذن:پس
أنا أشتري:من می خرم
کتاب شعر:کتاب شعر
أنا أساعد:من کمک می کنم
@arabi5plus1
يلفت انتباه حميد کتاب علی غلافه صورة لسيدة محجبة. يُري الکتابَ لمحمد ويقول:
حميد: محمد! تو به شعر فارسی علاقه داری؟
حميد: محمد! أنت تحبّ الشعر الفارسي؟
محمد: بله. من شعر فارسی را خيلی دوست دارم.
محمد: نعم أنا أحبّ الشعر الفارسي کثيراً.
حميد: پس چرا شعر فارسی نمی خوانی؟
حميد: إذن لماذا لا تقرأ الشعر الفارسي؟
محمد: مى دانى که فارسى من خوب نيست وشعر فارسى خيلى سخت است.
محمد: تعرف ان فارسيّتي ليست جيدة، والشعر الفارسي صعب جداً.
(محمد: تعرف أنا لا أجيد الفارسية جيداً، والشعر الفارسي صعب جداً.)
حميد: تو پروين اعتصامى را مى شناسى؟
حميد: أنت تعرف بروين اعتصامي؟
محمد: نه، او کيست؟ استاد ادبيات است؟ يا...
محمد: لا. من هي؟ استاذة الآداب؟ أم...
حميد: نه. پروين اعتصامی شاعر است.
حميد: لا. بروين اعتصامي شاعرة.
محمد: شعرش چطور است؟
محمد: کيف هو شعرها؟
حميد: شعرهای پروين ساده وزيباست. به زبان عامه ی مردم نزديک است.
حميد: أشعار بروين بسيطة وجميلة. قريبة الی لغة عامة الناس.
محمد: به نظرت، من هم اشعار پروين را می فهمم؟
محمد: برأيک، أنا ايضاً أفهم أشعار بروين؟
حميد: آری، أشعار او ساده است.
حميد: نعم أشعارها بسيطة.
محمد: چه خوب! پس من ديوان اشعار پروين را می خرم.
محمد: ما أروعه! إذن أنا أشتري ديوان أشعار بروين.
حميد: من هم به تو کمک می کنم.
حميد: أنا أيضاً أساعدک.
يدخل محمد وحميد محل بيع الکتب ويطلبان من البائع ان يعطيهما نسخة من ديوان بروين اعتصامي، يقرأ محمد عدداً من أبياته فيحبّه ويشتريه. يذهب الزميلان مشيا الى "منتزه لاله" القريب من الجامعة ويجلسان علی مصطبه هناک. يقرأ محمد قصيدة من قصائد الديوان ويصحح له حميد أخطاءه.
و الی هنا نأتي الی ختام هذه الحلقة، علی أمل ان نلتقيکم إن شاء الله في الحلقة القادمة. نستودعکم الله والسلام عليکم ورحمة الله وبرکاته.
@arabi5plus1
🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺
آموزش مکالمه عربی فصیح
فایل صوتی درس 17
________________
کانال سراسری دبیران عربی 👇 👇
@arabi5plus1 🍃 🌺
آموزش مکالمه عربی فصیح
فایل صوتی درس 16
_________________
کانال سراسری دبیران عربی 👇 👇
@arabi5plus1 🍃 🌺
🌺 آموزش مکالمه عربی فصیح 🌺
@arabi5plus1
به نام خدا
🌺 کلمات درس 15🌺
عطلة:تعطيلات
متى؟:كِى؟
أنت ماذا تفعل؟:تو چه كار مى كنى؟
الجمعة:جمعه
أنا أبقى:من مى مانم
أنت تأتي:تو مى آيى
أنا لا أبقى:من نمى مانم
تأتي من شيراز الى طهران؟:از شيراز به تهران مى آيى
في طهران:در تهران
أنا أتصور:من فكر مى كنم
من طهران:از تهران
الجمعة القادمة:جمعه ى بعد
الى شيراز:به شيراز
تقريباً:تقريباً
أنا أذهب:من مى روم
أسبوع واحد:يك هفته
أنت تبقى:تو مى مانى
بلادك، بلدك:كشوَرَت
أنت لا تذهب:تو نمى روى
أنا لا أستطيع:من نمى توانم
أنا لي عمل:من كار دارم
من الغد:از فردا
أنا أذهب للعمل:من به سر كار مى روم
حقاً؟، بجد؟:جدى؟
أي عمل؟:چه كارى؟
مكتب صحيفة:دفتر روزنامه
أنا أترجم:من ترجمه مى كنم
أنا أترجم من العربية الى الفارسية:من از عربى به فارسى ترجمه مى كنم
مقال:مقاله
مقابلة:مصاحبه
خبر:خبر
ممتاز، رائع:عالى است
موفق، أتمنى لك التوفيق :موفق باشى
@arabi5plus1
نستمع الآن إلى الحوار بين الزميلين:
محمد: على! تو در تعطيلات چه كار مى كنى؟
محمد: علي! أنت ماذا تفعل في العطلة؟
على: من در تهران نمى مانم. به شيراز مى روم.
علي: انا لا أبقى في طهران. أذهب الى شيراز.
محمد: كى به شيراز مى روى؟
محمد: متى تذهب الى شيراز؟
على: جمعه به شيراز مى روم.
علي: أذهب الى شيراز الجمعة.
محمد: كِى از شيراز به تهران مى آيى؟
محمد: متى تأتي من شيراز الى طهران؟
على: فكر مى كنم جمعة آينده به تهران مى آيم.
علي: أظن اني سآتي الجمعة القادمة الى طهران.
محمد: پس تقريباً يك هفته در شيراز مى مانى.
محمد: إذن تبقى أسبوعاً واحداً تقريباً في شيراز.
على: بله. تو چه كار مى كنى؟ به كشورت نمى روى؟
علي: نعم. أنت ماذا تفعل؟ لا تذهب الى بلدك؟
محمد: نه. نمى توانم. كار پيدا كردم. از فردا به سر كار مى روم.
محمد: لا. لا أستطيع. حصلت على عمل. من الغد أذهب الى العمل.
على: جدى؟ چه كارى؟
علي: حقاً؟ أيُّ عمل ٍ؟
محمد: من از فردا در دفتر روزنامه ترجمه مى كنم.
محمد: من الغد أترجم في مكتب الجريدة.
على: چه ترجمه مى كنى؟
علي: ماذا تترجم؟
محمد: مقاله، مصاحبه، خبر... از عربى به فارسى ترجمه مى كنم.
محمد: مقالة، مقابلة ، خبر... أترجم من العربية الى الفارسية.
على: عالى است. موفق باشى.
علي: ممتاز. موفق.
محمد: متشكرم.
محمد: شكراً.
نستودعكم الله والى اللقاء.
@arabi5plus1
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🌺 آموزش مکالمه عربی فصیح 🌺
@arabi5plus1
به نام خدا
🌺 درس14🌺
هذا، هذه:اين
رخيص:ارزان
ساعة، الساعة:ساعت
أنا عندي:من دارم
كم...؟:چند است؟
تفضّلوا:بفرمائيد
أي؟ :كدام
هنا:اينجا
ذهبي، ذهبية:طلايى
كثير:خيلى
أربعون ألفاً:٤۰ هزار
جميل، جميلة:قشنگ
تومان:تومان
جميل، جميلة:زيبا
غالي:گران
كم ثمنها؟:قيمتش چند است؟
عشرون ألفاً..:۲۰ هزار
لوحة:تابلو
طبيعي، طبيعية:طبيعى
الطبيعة:طبيعت
الربيع:بهار
ايران:ايران
لماذا؟:چرا؟
شيء:چيزى
أنت لا تشتري؟:تو نمى خرى؟
فرصت:مجال، وقت
آخر، أخرى:ديگر
طبعاً:البته
@arabi5plus1
والآن نستمع الى الحوار بين محمد والبائع.
محمد: ببخشيد آقا، اين ساعت چند است؟
محمد: عذراً سيدي، هذه الساعة كم؟
فروشنده: كدام ساعت؟
البائع: أية ساعة؟
محمد: اين ساعت طلايى.
محمد: هذه الساعة الذهبية.
فروشنده: قيمت اين ساعت ٤۰ هزار تومان است.
البائع: قيمة هذه الساعة أربعون ألفَ تومان.
محمد: اوه.. گران است.
محمد: اوه... غالية.
فروشنده: البته ساعت ارزان هم داريم. بفرماييد اينجا. اين ساعت هم جنس خوبى دارد و هم
قيمت آن مناسب است.
البائع: طبعاً عندنا ساعة رخيصة ايضاً. تفضّلوا هنا. هذه الساعة نوعيتها جيدة وسعرها مناسب ايضاً.
محمد: قيمتش چند است؟
محمد: سعرها كم؟
فروشنده: ۲۰ هزار تومان.
البائع: عشرون ألفَ تومان.
محمد: نه. متشكرم.
محمد: لا. شكراً.
يـُشاهدُ حميدٌ لوحة رسم في أحد المتاجر ويعجب بها كثيراً. ويشتريها ويتحدث مع محمد بشأنها. نستمع الى الحوار بينهما:
حميد: محمد! اين تابلو قشنگ است؟
حميد: محمد! هذه اللوحة جميلة؟
محمد: بله. خيلى زيباست. خيلى طبيعى است.
محمد: نعم. جميله جداً! طبيعية جداً!
حميد: اين طبيعت بهار در ايران است. محمد! تو چيزى نمى خرى؟
حميد: هذه طبيعة الربيع في ايران. محمد! أنت لا تشتري شيئاً؟
محمد: الآن نه، در يك فرصت ديگر من هم يك تابلوى نقاشى مى خرم.
محمد: الآن لا، في فرصة اخرى انا ايضاً أشتري لوحة رسم.
نستمع الى الحوار مرة اخرى باللغة الفارسية فقط.
حميد: محمد! اين تابلو قشنگ است؟
محمد: بله. خيلى زيباست. خيلى طبيعى است.
حميد: اين طبيعت بهار در ايران است. محمد! تو چيزى نمى خرى؟
محمد: الآن نه، در يك فرصت ديگر من هم يك تابلوى نقاشى مى خرم.
يتجّول محمد وحميد لبضع ساعات في سوق طهران. بعض اقسام السوق قديمة وذات فن معماري
رائع، وأبواب بعض المتاجر مصنوعة من الخشب وعليها نقوش ورسوم جميلة. يعود الزميلان الى القسم الداخلي بواسطة قطارات الأنفاق.
ويروي محمد بشوق ولهفة مشاهداته لأصدقائه الآخرين. وبهذا نختم حلقة برنامجنا لهذا اليوم... الى اللقاء، والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته.
@arabi5plus1
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
🌺 آموزش مکالمه عربی فصیح 🌺
@arabi5plus1
🌹به نام خدا🌹
کلمات درس13:
🌾
سوق:بازار
🌾
سوق طهران:بازار تهران
🌾
هذا، هذه:اين
🌾
ما أروع!:چه جالب!
🌾
قديم، عتيق:قديمى
🌾
ما اسم هذا المكان؟:اسم اينجا چيست؟
🌾
ثلاثمائة:۳۰۰
🌾
الناس:مردم
🌾
سنة:سال
🌾
يقولون:مى گويند
🌾
قبل:قبل
🌾
السوق الكبرى:بازار بزرگ
🌾
هنا:اينجا
🌾
كثير:خيلى
🌾
موجود:هست
🌾
سوق قديمة:بازار قديمى
🌾
متجر:فروشگاه
🌾
هم لديهم:آنها دارند
🌾
كل شيء:همه چيز
🌾
الكل:همه
🌾
جيد:خوب
🌾
كل المدن:همه شهرها
🌾
رخيص:ارزان
🌾
ممرّ:راهرو
🌾
ضيق:باريك
🌾
سقف: سقف
🌾
عالٍ، مرتفع:بلند
🌾
لي:برايم
🌾
رائعٌ:جالب است
🌾
أنا أتصور:من فكر مى كنم
🌾
دائماً:هميشه
🌾
مزدحم:شلوغ
🌾
المدن:شهرها
🌾
مدينة:شهر
🌾
آخر:ديگر
🌾
@arabi5plus1
نستمع الآن إلى الحوار بين محمد وزميله حميد:
🌾
محمد: حميد! فكر مى كنم اين بازار خيلي قديمى است.
🌾
محمد: حميد! أتصور هذه السوق قديمة ٌ جداً.
🌾
حميد: بله. اين محل قديمى است. از سيصد سال قبل، اينجا بازار تهران است.
🌾
حميد: نعم. هذا المكان قديم. منذ ثلاثمائة سنة، هذا المكان سوق طهران.
🌾
محمد: چه جالب! اسم اينجا چيست؟
🌾
محمد: ما أروعه! ما اسم هذا المكان؟
🌾
حميد: مردم به اينجا بازار بزرگ مى گويند.
🌾
حميد: الناس يسمُّون هذا المكان السوقَ الكبرى.
🌾
محمد: خيلى فروشگاه در اين بازار هست.
🌾
محمد: توجد متاجر كثيرة ٌ في هذه السوق.
🌾
حميد: بله. اينجا همه چيز هست. خوب و ارزان.
🌾
حميد: نعم. كل شيء موجودٌ في هذا المكان. جيدٌ ورخيص.
🌾
محمد: اما راهروى بازار باريك است.
🌾
محمد: لكن ممرّ السوق ضيقٌ.
🌾
حميد: بله. راهرو باريك و سقف خيلى بلند است.
🌾
حميد: نعم. الممرّ ضيق والسقف عالٍ جداً.
🌾
محمد: آرى. اينجا همه چيز برايم جالب است.
🌾
محمد: نعم. هنا كل شيء رائع لي.
🌾
🌾
ينظر محمد الى حراك الناس وأنشطتهم في السوق. السوق مكتظة بالمارّة والمتسوِّقين. متاجر الألبسة في ممرٍّ، ومتاجر المجوهرات في ممرٍّ آخـَر، ثم متاجر السجاد في الممرِّ الذي يليه وهكذا... فكل ما تبغون موجود في هذه السوق... نستمع الى تتمة الحوار بين محمد وحميد:
محمد: اينجا هميشه شلوغ است؟
محمد: هل هذا المكان مزدحم دوماً؟
🌾
حميد: بله، اينجا هميشه شلوغ است.
🌾
حميد: نعم. هذا المكان مزدحم دوماً.
🌾
محمد: شهرهاى ديگر هم بازار قديمى دارند؟
🌾
محمد: المدن الاخرى ايضاً لها اسواق قديمة؟
🌾
حميد: بله، همه شهرهاى ايران بازار قديمى دارند.
🌾
حميد: نعم. جميع المدن الايرانية لها اسواق قديمة.
🌾
دمة، نستودعكم الله والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته.
@arabi5plus1
دفترچه ۱ سوالات کنکور رشته انسانی
تیرماه ۱۴۰۲
〰〰〰〰〰〰〰〰
کانال سراسری دبیران عربی 👇👇
@arabi5plus1 🍃🌺
آموزش مکالمه عربی فصیح
فایل صوتی درس ۲۱
__________________
کانال سراسری دبیران عربی 👇 👇
@Arabi5plus1 🍃 🌺
پاورپوینت قواعد مبحث مفعول مطلق
همکار گرامی خانم یعقوبی از میانه 🌷🌷
〰〰〰〰〰〰〰〰
کانال سراسری دبیران عربی 👇👇
@arabi5plus1 🍃🌺
پاورپوینت قواعد مبحث منادی
همکار گرامی خانم یعقوبی از میانه 🌷🌷
〰〰〰〰〰〰〰〰
کانال سراسری دبیران عربی 👇👇
@arabi5plus1 🍃🌺
🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺
@arabi5plus1
به نام خداوند
کلمات درس20
أنت تعلم:تو می دانی
والد:پدر
والدة:مادر
اليوم:امروز
هم جاءوا:آنها آمدند
هو عنده:او دارد
مريض:مريض
علمية جراحية:عمل جراحی
لـ:برای
ذهب:رفت
وعکة قلبية:بيماری قلبی
أيّ:کـُدام
مستشفی:بيمارستان
هناک:آنجا
متی:کـِى
أنا لا أعلم:من نمی دانم
أنا أظن:من فکر می کنم
أسبوع:هفته
الاسبوع القادم:هفته بعد
بالتأکيد:حتماً
إذن:پس
زيارة مريض:عيادت
أنا أذهب لزيارة مريض:من به عيادت می روم
والده:پدرش
@arabi5plus1
نستمع الی الحوار بين سعيد ومحمد:
محمد: سعيد! علی کجاست؟ تو می دانی؟
محمد: سعيد! أين علي؟ أنت تعلم؟
سعيد: علی به هتل آزادی رفت. پدر ومادر او به تهران آمدند.
سعيد: علي ذهب الی فندق آزادي جاء والده ووالدته الی طهران.
محمد: إ ... آنها کِـی آمدند؟
محمد: إ ... هما متی جاءا؟
سعيد: امروز آمدند. چون پدر علی مريض است.
سعيد: جاءآ اليوم. لانّ والد علي مريض.
محمد: پس برای معالجه به تهران آمدند؟
محمد: إذن جاءا الی طهران للمعالجة؟
سعيد: بله. پدر على مبتلا به بيمارى قلبى است.
سعيد: نعم والد علي مصاب بمرض القلب.
محمد: متاسفم. می دانی کدام بيمارستان می رود؟
محمد: آسف. تعلم الی أيّ مستشفى يذهب؟
سعيد: او به بيمارستان دى مى رود وآنجا او را عمل جراحى مى کنند.
سعيد: هو يذهب الی مستشفی دي وهناک يجرون له عملية ً جراحية.
محمد: کِـی عـَمَلـَش می کنند؟
محمد: متی يجرون له العملية؟
سعيد: نمی دانم. فکر می کنم هفته بعد.
سعيد: لا أعلم. أظن الاسبوع القادم.
محمد: من حتماً به عيادت پدر على مى روم.
محمد: أنا أذهب لزيارة والد علي بالتأكيد.
سعيد: من هم به بيمارستان مى آيم.
سعيد: أنا أيضاً آتي الی المستشفی.
إذن يعتزم محمد زيارة والد علي في المستشفی. زيارة المرضی في المستشفيات هي من التقاليد القديمة في ايران. حيث يهدي الاهل والاقرباء والاصدقاء عادة ً باقات من الورود وانواع الحلويات للمرضی. هل هذه العادة سائدة في بلدکم أيضاً؟ تتمة الحوار نستمع اليها في الحلقة القادمة ان شاء الله. الی اللقاء والسلام عليکم ورحمة الله وبرکاته.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🌺🌺 آموزش مکالمه عربی فصیح 🌺
@arabi5plus1
به نام خدا
کلمات درس19
الو:الو
عزيزي:جان
عزيزي علي:علی جان
نحن بخير:ما خوب هستيم
کيف أنت:تو چطوری
قرب:نزديکِ
متی؟:کِـى؟
أنتم تـَصِـلون:شما می رسيد
نحن نـَصـِل:ما می رسيم
نصف:نيم
ساعة:ساعتْ
بعد:ديگر
نصف ساعة:نيم ساعت
لـِ:بـَرای
أنتم:شما
فندق:هتل
أنا:مـَن
حجزتُ مکاناً:جا رزرو کردم
فندق آزادي:هتل آزادی
عنوان:آدرس
أنتم تعلمون:شما می دانيد
نحن نعلم:ما می دانيم
نحن نأتي:ما می آييم
مباشرة:مستقيم
أنا أذهب:من می روم
أنا أری:من می بينم
بالتأکيد:حتماً
وَلَدي:پسرم
في أمان الله:خداحافظ
@arabi5plus1
والآن نستمع الی الحديث بين علي ووالدته.
علی: الو؟
علي: الو؟
مادر علی: الو، سلام علی جان.
والدة علي: الو، مرحباً عزيزي علي.
علی: سلام مادر. حالتان چطور است؟
علي: مرحباً أمي. کيف حالکم؟
مادر علی: ما خوب هستيم، تو چطوری؟
والدة علي: نحن بخير. وأنت کيف حالک؟
علی: بد نيستم. الآن شما کجا هستيد؟
علي: لا بأس. أين أنتم الآن؟
مادر علی: ما نزديک تهران هستيم.
والدة علي: نحن قربَ طهران.
علی: کـِی به تهران می رسيد؟
علي: متی تـَصـِلون طهران؟
مادر علی: فکر می کنم نيم ساعت ديگر به تهران می رسيم.
والدة علي: أظنّ بعد نصف ساعة نصل طهران.
علی: من برای شما در هتل جا رزرو کردم. هتل آزادی. آدرس هتل را می دانيد؟
علي: أنا حجزت لکم مکاناً في الفندق. "فندق آزادي". تعرفون عنوان الفندق؟
مادر علی: بله. می دانيم. ما مستقيم به هتل آزادی می آييم.
والدة علي: نعم. نعرفُ. نحن نأتي مباشرة الی فندق آزادي.
علی: خوب است. من هم به هتل می آيم. شما را آنجا می بينم.
علي: جيد. أنا ايضاً آتي الی الفندق. أراکم هناک.
علی: من برای شما در هتل جا رزرو کردم. هتل آزادی. آدرس هتل را می دانيد؟
مادر علی: حتماً پسرم. خداحافظ.
والدة علي: بالتأکيد ولدي. في أمان الله.
علی: خداحافظ.
علي: في امان الله.
يبدل علي ملابسه وبعد انجاز أعماله يذهب الی الفندق. نتابع الحوار في الحلقة القادمة. الی اللقاء ودمتم بخير.
@arabi5plus1
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
آموزش مکالمه عربی فصیح
فایل صوتی درس 18
_______________
کانال سراسری دبیران عربی 👇 👇
@arabi5plus1 🍃 🌺
🔐کلید غیر قطعی آزمون ڪشوری نمونه دولتی ۱۴۰۲
〰〰〰〰〰〰〰〰
کانال سراسری دبیران عربی 👇👇
@arabi5plus1 🍃🌺
🌺 🌺 آموزش مکالمه عربی فصیح 🌺 🌺
@arabi5plus1
❤️به نام خدا❤️
کلمات درس17
ما اروع:چه جالب
هنا:اينجا
موسيقی:موسيقى
مباشر:زنده
موسيقی على الهواء:موسيقی زنده
عنده:دارد
هو، هي:او
السيد:آقا
صديقي:دوست من
أغنية:آواز
أغاني:آوازها
أغاني ايرانية:آوازهاى ايرانى
هو يغنـّي:او آواز مى خواند
آلة:ساز
اسم:اسم
ماذا:چيست
البزغ:سه تار
ذلک، تلک:آن
آلة ايرانية:ساز ايرانى
صوت:صدا
کثيراً:خيلى
جذاب:دلنشين
قِرفـَة:دارچين
شاي:چاى
شاي بالقِرفـَة:چاى دارچين
أنت تأکل:تو مى خورى
أنت تشرب:تو مى نوشى
أنا لا أعرف:من نمى دانم
أنا أظنّ:من فکر مى کنم
لذيذ:خوشمزه
إبريق شاي:قورى
أنا آخذ، أنا أشتري:من مى گيرم
اثنان:دوتا
ديزي:ديزى
رز:پلو
نحن نأکل:ما مى خوريم
نحن لا نأکل:ما نمى خوريم
خضار:سبزى
بصل:پياز
مُخـَلـَّل:ترشى
خبز:نان
رائع:جالب
رائع:جالب است
@arabi5plus1
والآن نستمع الی الحديث بين محمد وحميد.
محمد: چه جالب! اينجا موسيقى اجرا مى شود.
محمد: ما أروعه! هنا تـُعزف موسيقی حية.
حميد: بله. آن آقا دوست من است. آوازهاى ايرانى مى خواند.
حميد: نعم. ذلک السيد صديقي. يغنّي أغاني ايرانية.
محمد: اسم آن ساز چيست؟
محمد: ما اسم تلک الالة؟
حميد: اسم آن سه تار است. سه تار، يک ساز قديمى ايرانى است.
حميد: اسمها البزغ. البزغ آلة ايرانية قديمة.
محمد: صداى اين ساز خيلى دلنشين است.
محمد: صوت هذه الآلة جذاب جداً.
نستمع الی الحوار مرة اخری ولکن بدون ترجمة.
محمد: چه جالب. اينجا موسيقى اجرا مى شود.
حميد: بله. آن آقا دوست من است. آوازهاى ايرانى مى خواند.
محمد: اسم آن ساز چيست؟
حميد: اسم آن سه تار است. سه تار، يک ساز قديمى ايرانى است.
محمد: صداى اين ساز خيلى دلنشين است.
يستمع محمد وحميد الی موسيقی وأغنية ايرانية لبضع دقائق. بعد ذلک يتحدث حميد مع محمد... نستمع الی الحديث بينهما:
حميد: چاى دارچين مى نوشى؟
حميد: تشرب شاياً بالقرفة؟
محمد: نمى دانم. خوشمزه است؟
محمد: لا أعرف. هو لذيذ؟
حميد: بله. من يک قورى چاى دارچين مى گيرم با دو تا ديزى.
حميد: نعم. أنا آخذ ابریق شاي واحد شاي بالقرفة مع ديزيين اثنين.
محمد: ديزى را با پلو مى خوريم؟
محمد: نأکل الديزي مع الرز؟
حميد: نه ديزى را با پلو نمى خوريم. ما ديزى را با سبزى وپياز وترشى ونان مى خوريم.
حميد: لا. لا نأکل الديزي مع الرز. نحن نأکل الديزي مع الخضروات والبصل والمخلّل والخبز.
محمد: جالب است.
محمد: رائع.
يأکل محمد الديزی ويشرب شاياً بالقرفة لأول مرة ويحبهما. نأمل أن تزوروا أنتم أيضاً ايران وتتذوقوا وتأکلوا الاطعمة الايرانية. حتی الحلقة القادمة نستودعکم الله ودمتم بألف خير.
@arabi5plus1
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🌺 🌺 آموزش مکالمه عربی فصیح 🌺 🌺
@arabi5plus1
به نام خدا
🌹کلمات درس16🌹
غداً:فردا
معي:با من
مقهی:چايخانه
الی المقهی:به چايخانه
أنت تأتي:تو می آيی
أنا أعرفُ:من می شناسم
أين هو؟ أين هي؟:کجاست
قربَ الشارع: نزديک خيابان
شارع بهار:خيابان بهار
فقط:فقط
شاي:چای
نحن نأکل: ما می خوريم
نحن نشرب:ما می نوشيم
طعام:غذا
ما هو الديزي:ديزی چيست
طعام ايراني:غذای ايرانی
لحم :گوشت
خروف:گوسفند
حمص:نخود
لوبيا:لوبيا
بصل:پياز
هم يطبخون:آنها می پزند
ماء لحم:آبگوشت
لذيذ:خوشمزه
فی أيّ ساعة:ساعت چند
نحن نذهب:ما می رويم
الساعة الثانية عشرة:ساعت ۱۲
ساحة:ميدان
ساحة الثورة:ميدان انقلاب
بانتظار:منتظر
بإنتظارک:منتظرت
أنا بإنتظارک:من منتظرت هستم
جيد، هذا جيد:خوب است
أنا آتي:من می آيم
@arabi5plus1
والآن نستمع الی الحديث بين محمد وحميد:
حميد: محمد! فردا با من به چايخانه می آيی؟
حميد: محمد! غداً تأتي معي الی المقهی؟
محمد: چايخانه؟
محمد: المقهی؟
حميد: بله من يک چايخانه خوب می شناسم.
حميد: نعم. أنا أعرف مقهی جيدة.
محمد: کجاست؟
محمد: أين هو؟
حميد: نزديک است. در خيابان بهار است.
حميد: هو قريب. في شارع بهار.
محمد: آنجا فقط چای می نوشيم؟
محمد: هناک نشرب الشاي فقط؟
حميد: نه غذا هم دارد. "ديزی".
حميد: لا هناک طعام أيضاً. "الديزي".
محمد: "ديزی" چيست؟
محمد: ما هو "الديزي"؟
حميد: "ديزی" يک غذای ايرانی است. گوشت گوسفند را با لوبيا ونخود وپياز می پزند. به آن
آبگوشت هم می گويند.
حميد: "الديزي" هو طعام ايراني. يطبخون لحم الخروف مع اللوبيا والحمص والبصل. يسمونه "ماء لحم" أيضاً.
محمد: غذاهای ايرانی خوشمزه است.
محمد: الاطعمة الايرانية لذيذة.
حميد: بله. ديزی هم خوشمزه است.
حميد: نعم الديزي أيضاً لذيذ.
نستمع الآن الی تتمة الحوار بين محمد وحميد:
محمد: ساعت چند به چايخانه می رويم؟
محمد: في أيّ ساعة نذهب الی المقهی؟
حميد: من ساعت ۱۲ در ميدان انقلاب منتظرت هستم.
حميد: أنا في الساعة الثانية عشرة بإنتظارک في ساحة الثورة.
محمد: خوب است، من هم ساعت ۱۲ به ميدان انقلاب می آيم.
محمد: طيِّب، أنا أيضاً في الساعة الثانية عشرة آتي الی ساحة الثورة.
نستمع الی الحوار مرة أخری باللغة الفارسية فقط.
محمد: ساعت چند به چايخانه می رويم؟
حميد: من ساعت ۱۲ در ميدان انقلاب منتظرت هستم.
محمد: خوب است، من هم ساعت ۱۲ به ميدان انقلاب می آيم.
بهذا نأتي الی ختام هذه الحلقة، وندعوکم الی متابعة الحوار في الحلقة القادمة بإذن الله.
نستودعکم الله والی اللقاء.
@arabi5plus1
🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺
آموزش مکالمه عربی فصیح
فایل صوتی درس 15
__________________
کانال سراسری دبیران عربی 👇 👇
@arabi5plus1 🍃 🌺
آموزش مکالمه عربی فصیح
فایل صوتی درس 14
________________
کانال سراسری دبیران عربی 👇 👇
@arabi5plus1 🍃 🌺
آموزش مکالمه عربی فصیح
فایل صوتی درس 13
_______________
کانال سراسری دبیران عربی 👇 👇
@arabi5plus1 🍃 🌺
تغییرات کتاب عربی دهم و یازدهم تجربی ریاضی و دهم انسانی ۱۴۰۲
همکار گرامی خانم آقایی از تهران🌷🌷
〰〰〰〰〰〰〰〰
کانال سراسری دبیران عربی 👇👇
@arabi5plus1 🍃🌺