توضیحات مسئول کاروان:
جمعا۲۳ نفرند.
برای هرنفر
کرایه رفت وبرگشت اززابل تامرزمهران هرنفر.۱میلیون و۶۰۰هزار.
هزینه خوردوخوراک هرننفر جمعا
۴روزبرای درراه
۶۰۰هزار تومان.
هزینه کرایه ماشین ازمرزتانجف هرنفر
۹۰۰هزارتومان.
هزینه برگشت ازکربلا تامرز ۹۰۰هزارتومان.
جمعابرای هرزائرباکمترین هزینه
۴میلیون تومان.
حاج اقادورترین مسیررودرایران ماداریم وبه همین دلیل احتمال افزایش هزینه هاهست درایران.اماان شاالله خودآقا بامحبت شماکمکمان میکنند.
👆🏻 در روز جمعه ساعتى است برای استجابت دعا که حضرت زهرا سلام الله علیها مقید بودند در این ساعت دعا کنند.
🔻👈🏻 استخراج این زمان برای #امروز:
به اوقات شرعی شهر خود مراجعه کنید. معمولا دو زمان #غروب و #مغرب به تفکیک مشخص شده است. برای امروز لحظه غروب را پیدا کنید حدودا 7 دقیقه قبل از لحظه غروب تا غروب را می توانید برای هر دعایی که خواستید اختصاص دهید.
================
آموزشکده معارف الهی
@Amuzeshkadeh
سوالات غلط!
چرا همچون محمدباقر صدر در این سن آیت الله نشدی؟
چرا محمد حسین طباطبایی دیگر به دنیا تحویل ندادی ؟
مدتی قبل با آقای حسن فراهانی صحبت دوره های علامه پروری بود نمی دانم آن گروه کودکانی که ادعا داشتند ایزوله و به دور از رسانه ها مشغول علامه شدن هستند الآن چه روزگاری دارند و اصلا ادعا درست بوده ؟
#کودک_باید_کودکی_هم_بکند و بی توجه به استعدادهای ذاتی او الگویی را بخورد نهال کودک بی نوا نکنیم؛ می شکند!
@Amuzeshkadeh
https://www.aparat.com/v/K8oX4
سید مهدی محمودی، نویسندهٔ کتاب زیارت عاشورا؛ از آغاز تا امروز:
یکی از نسخههای بسیار کهن و معتبر که زیارت عاشورا در آن نقل شده، مصباح صغیر، نسخۀ ابن علقمی است. محمد بن علقمی از دانشمندان شیعه و از دوستان خواجه نصیر الدین طوسی قدس سره و همچنین وزیر آخرین خلیفۀ عباسی، المستعصم بالله، بوده است. این نسخه را سید أبو منصور عمید الرؤساء کتابت کرده است. از امتیازات این نسخه، یادداشتها و حاشیههایی به خط شهید اول، شهید ثانی، و علامۀ مجلسی رحمهم الله است که در این نسخه قابل مشاهده است. نیز خط محمد بن علقمی بر این انجامۀ این نسخه نقش بسته است.
در این تصویر، در سطر پایانیِ صفحه، عبارتی محو (تراشیده) شده که به نظر میرسد این عبارت بوده است: «اَللّهُمَّ الْعَنْ أَباسُفْیانَ وَ مُعاویَةَ و یَزیدَ بْنَ مُعاویَةَ…»
این تصویر، نمونهای است از تقیّه در بخشی از فقرهای که در زیارت عاشورا با «اَللّهُمَّ الْعَنْ أَباسُفْیانَ وَ مُعاویَةَ» آغاز میشود؛ بهخصوص این تقیه مربوط به نام «معاویه» که در آینده از آن سخن خواهیم گفت.
در پایین این صفحه، پس از «اَللّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّی» حدود سه سطر از کتاب محو (تراشیده) شده است که به نظر میرسد این عبارت بوده است: «…وَابْدَأْ بِهِ أَوّلاً ثُمَّ الثانیَ و الثّالِثَ وَ الرّابِعَ وَ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً و … وَ آلَ أَبیسُفْیانَ وَ زیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ …»
در جای عبارت محو شده بهصورت کشیده، بهگونهای که سطر را پر کند و آثار محوِ متن را نیز ناپدید کند نوشته شده است: «ثُمَّ تَــقــولُ اَللّهُمَّ» و همچنین جای خالی پر شده است با: «صح صح»؛ یعنی: صحیح است؛ صحیح است!
در عبارت زیر که نیازی به تقیّه نبوده، محو انجام نشده است:
«اِلْعَنْ عُبَیْدَاللهِ بْنَ زیادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَبْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً» و بهجای آن در ادامۀ «وَ شِمْراً» بهجای «وَ آلَ أَبیسُفْیانَ وَ زیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ» که تقیّه در آن لازم بوده، نوشته شده است: «وَ آلَهُ وَ آلَ کُلٍّ».
نکتۀ جالب توجه دیگر این است که در حاشیه سمت چپ این نسخه چنانکه پس از مشاهدۀ اصل نسخه در کتابخانۀ مجلس آشکار شد، آثار تقیّۀ دیگری نیز وجود دارد. در آن حاشیه در زمانی پس از تقیّۀ انجامشده در متنِ کتاب نوشتهاند: «وَابْدَأْ بِهِ أَوّلاً ثُمَّ الثانیَ و الثّالِثَ وَ الرّابِعَ وَ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً»؛ سپس در زمانی پس از آن، همین نوشتۀ در حاشیه نیز برای رعایت تقیّه تراشیده شده است؛ بنا بر این در نسخۀ ابن علقمی، دو تقیّه در دو زمان متفاوت انجام پذیرفته است! (رازداری با محو عبارتهایی از زیارت عاشورا؛ در این لینک نمونهای دیگر از محو عبارت در مخطوطهای از زیارت عاشورا نیز آمده است).
همچنین نگر:
- موسوی بروجردی، نمونهای از تحریف در زیارت عاشورا
- محمودی، شبهۀ وقوع تحریف در زیارت عاشورا
- محمودی، رازداری با حذف زیارت عاشورا از نسخۀ خطی
- محمودی، رازداری با تعیین مصداق در فقرۀ پایانی زیارت عاشورا
- محمودی، اضطراب در کتابت فقرۀ پایانی زیارت عاشورا
گفتنی است محمودی در سایت شفقنا بخشهای دیگری از کتابش را هم بازتاب داده است، اما مناسب است که کلیت بحث او در خود کتاب ملاحظه شود. محمودی در کتابش تحلیلش دربارهٔ مصباحین را به کامل الزیارات نیز تسری داده و کیفیت فراز «اللهم خص...» در آنجا را خواسته مورد مناقشه قرار دهد. به نظر میرسد اگرچه بحث او در خصوص تعلق کیفیت مشهور «اللهم خص...» به شیخ طوسی، بحث خوبی است، تسری آن بحث به نسخ کامل الزیارات دلیل کافی نداشته باشد.
#زیارت_عاشورا
@Al_Meerath
با تشکر از سرورانی که در بخش کامنتها نظر شریف خودشون رو فرمودند دو بزرگوار معتمد مشاهده خونین شدن تربت روز 6 مرداد رو از نزدیک تایید فرمودند
Читать полностью…به لطف و آقایی امام عصر علیه السلام مبلغ 30.236.000 تومان جمع آوری شد.
1 - لطفا اگر واریزی داشته اید که در تصاویر فوق تصویر تراکنش واریز نیامده در همین قسمت کامنت 👇🏻 بفرمایید.
2 - از بانی محترم سیستان اجازه گرفته شد تا این مبلغ به 40 میلیون تومان برسد.
3 - دو خیریه معرفی شده اند که با مبالغ کم اقلامی بیشتر از پول واریزی می دهند. منتهی این اقلام در حدود 20 تومن است. اگر خیریه دیگری برای معرفی ان خانم می شناسید ممنون خواهیم شد معرفی بفرمایید.
4 - بینهایت از حسن اعتماد شما عزیزان سپاسگزارم. إن شاء الله به شادی دل ایشان خدا برکات مادی و معنویش را در زندگی شما جاری کند.
ای که دلم هوايي محبتت يا ايها العزيز...
نذر کرده ام که اگر غبار دلم به عشق تو و مادرتان مصفا شد ، تمام روزهای بود و نبودم سربازی کنم وجودتان را يا صاحب الزمان
بانوی بودایی! تو یاد گرفتی ، فهمیدی ، با معرفت تر شدی ...
عزیز حضرت عزیز شدن برایت میسر شد اما ...
قطار در حال گذر از تونل وحشتی است که آدمک های پنبه ای و مترسک های پوشالی قدمهایت را به تاخیر می اندازد .
بر عهد آسمانی شدنت دل بده و راه بلد راههای آسمانی شو ... اما اما اما ...
امیدوارم در این مسیر دل به آنهایی که لباسشان را لباس پیغمبر صلی الله علیه و آله نامیدند ... بر بالای منبر تئاتر بازی میکنند و اداو اطوار .... پایین منبر شرار خلق هستند مبندی.خوش به سعادتت که آسمانی شدنت را از حسین علیه السلام گرفتی
@Amuzeshkadeh
او با رفیقش صحبت میكرد و میگفت: ایشان آقای دكتر شیخ میباشند و حقّ حیات بر گردن من دارد،
وظیفة او این است كه پس از رفتن به پاسگاه و انجام كار جراحی، شبانه به شهر مراجعت كند.
چون همین امشب قشون (رضاخان براى سركوب كلنل محمدتقي خان بسيان) از تهران میرسد و پاسگاه را به توپ میبندد
و باید از كار جان محمّد خان (كلنل محمدتقي خان بسيان) بركنار شود چون او مغلوب و منكوب خواهد شد.
رفیقش گفت: پس به او بگو.
گفت: او سخنان ما را میشنود.
پس از این مذاكره وضع عوض شد و دیدم كسی در بیابان نیست و جز باد و باران و سرما و صدای شلاّق كه درشكهچی به اسبها میزند، چیزی مشهود و مسموع نیست.
به درشكهچی گفتم كسی را ندیدی؟ او گفت: كدام دیوانه در این حال در بیابان میآید؟!
غرض، به گفتة آن مرد عظیم كرد عمل كردم (يعني بهقراركاه كلنل نرقته و ازحملات محفوظ مانده) و همانطور شد كه خبر داده بود.
✍🏻 توضيحات( بنیاد حیات اعلی):
1- نقل مرحوم حائرى چون از همان اول استماع؛ مكتوب شده چه بسا دقيقتر و ارجح باشد
2- نقل ديگر از آيت الله وحيد از آيت الله نوغاني است كه نسخه كاملش را نديده ام و آقاى وحيد هم يك قطعه مختصرا نقل مي كنند
3- در نقل مرحوم حائرى كه مفصلتر و دقيقتر است جبهه جنگ با روس غرب كشور نقل شده كه درست است در نقل آقاى وحيد شرق كشور و شيروان كه البته اينحوالي هم روسها پيدايشان بود مدتي
4- در نقل مرحوم حائرى تكمله تتميم وعده نجات دكتر حسنخان را دارد كه در آن نقلهاى ديگر نيست
5- در نقل وحيد از نوغاني حسين ساوجبلاغي ذكر شده ولى در نقل حائرى شخص كردي از اهالي مهاباد ذكر شده است
6- در نقل وحيد خراساني شخص از مرتبطين با ابدال سبعه ذكر شده نه ارتباط مستقيم با حضرت اما در نقل مرحوم حائري شخص از اوتاد اربعه و مرتبطين مستقيم با حضرت ذكر شده است
7- در نقل مرحوم حائرى جزئيات جراحت و وسعت آن ذكر شده كه در نقل وحيد خراساني زخم مختصري است
8- در نقل وحيد خراساني اظهار عدم رضايت حضرت از مردم ايران ذكر شده است (ظاهرا بخاطر غلببه جو غربگرايي مشروطيت) است و اينكه فقط بخاطر مقدارى التزام ايرانيها در عاشورا براى مجالس حسيني امدادهايي به ايرانيها مي شود در شرايط خطير نه اينكه راضي باشند
9- و البته جزئياتي ديگر مثل ان شخص شاهنامه مي خوانده است ووو دارد
10- دکتر شیخ حسن خان عاملی، که از نسل مرحوم شیخ عبدالصمد عاملی، برادر مرحوم شیخ بهاءالدین عاملی، بود که پس از سالها طبابت در مطبی در شهر مقدّس مشهد، سرانجام در سن ۹۳ سالگی فوت نمود
تصوير دكتر شيخ حسنخان در موزه استان قدس در مجموعه تصاوير قديمي مشهد هست
ازكساني كه شيخ حسنخان را ديده اند ايت الله وحيد ظاهرا فقط زنده هستتد كه 105 سالشان است
@Amuzeshkadeh
نسخه دقيقتر این واقعه از دستخط مرحوم حاج شیخ مرتضی حائری (فرزند مؤسّس محترم حوزه علمیه قم)
مرحوم آیتالله حاج شیخ مرتضی حائری (فرزند مؤسّس محترم حوزه علمیه قم) در یادداشتهایی كه به مناسبت منبر خویش در ایام فاطمیه (قسمت شب پنجشنبه دوم جمادی الثانی1392ق) مرقوم داشتهاند، به مناسبت بحث از آیات 30ـ33 بقره: «إذ قال ربّك للملائكـة إنّی جاعلٌ فی الأرض خلیفـةً» و استدلال بر ولایت و سلطنت الهی ائمة اهل البیت(ع) بر جامعه بشریت با استناد به آیات مزبور، نوشتهاند:
...قدر متیقّن از دلالت آیة شریفه، به حسب ظاهر، این است كه این خلیفه و جانشین، همان قدرت و توانایی الهی را باذنه و اعطائه و قیمومیّته تا حدی كه دخالت در تكمیل نفوس مستعده دارد، دارا میباشد و در هر عصری به مصالح بندگان خدا قیام میكند؛ چه ظاهر باشد و حكومت ظاهری داشته باشد، یا ظاهر باشد بدون حكومت، یا آنكه از انظار نوع مردم غایب باشد.
ظاهر آیة شریفه این است كه همواره یك جانشین باید در روی زمین باشد، برای اینكه كلمة خلیفه مفرد است و ظاهر این است كه تای آن علامت وحدت میباشد. مانند حق متعال، كه یكی است، خلیفة او نیز یكی است. و اگر احتیاج به اعوان وانصار داشته باشد برای آن مقصدی كه باید به جهت ارادة حق متعال دنبال كند خود به حسب مصلحت كه آن خود نیز متخذ از سرچشمة علم الهی است انتخاب میكند.
چنانچه مسلّم است كه در این عصر، حضرت خلیفـ[ الله الأعظم، اعوان و انصاری دارند كه در مواقع مقتضی، به مصالح عباد و بندگان شایستة حق، كه صلاحیت تكمیل دارند، قیام میفرمایند. داستان آقای دكتر شیخ حسن عاملی، كه خودم در مشهد مقدس ملاقاتشان نموده بودم، یكی از داستانهای محكم و قابل استناد است:
جناب ثقة معتمد، آقای حاج سید عیسی جزائری كه فعلاً در خرّم آباد میباشند و از تلامیذ مرحوم والد استاد بودند، برای حقیر در مدرسة خان در قم نقل نمودند و جناب عالم جلیل نبیل صالح، جناب آقای حاج شیخ محمّد صدوقی [شهید محراب و امام جمعة معروف یزد] نیز سال گذشته، علی الظاهر به همین نحوی كه مینگارم ذكر نمودند از آقا حاج اكبر آقا كه ایشان اهل مشهد مقدس میباشند و سید ظاهر الصلاح و كثیرالعبادهای هستند وعلیالظاهر در حین كتابت در حال حیات میباشند.اولی، از جناب حاج عباس خان آصف، كه حقیر، خود او را در مشهد مقدس ملاقات كردم و قصه را با او در میان گذاشتم، ایشان اصل قصه را تصدیق كردند ولی به واسطة كبر سنّ، بعضی از خصوصیات از یادشان رفته بود. و دومی، علیالظاهر از خود دكتر شیخ.
غرض، سند اوّل: آقای جزائری از آصف از دكتر شیخ؛
سند دوم صدوقی از حاج اكبر آقا از دكتر شیخ، كه تمام سلسلة سندین را حقیر دیدهام و میشناسم و همه مردمان مورد اعتمادی بودند و میباشند،
كه دكتر شیخ گفت:
در جنگ بین الملل اوّل، كه علیالظاهر از 1914 الی 1918 م. طول كشیده است،
دولت ایران بیطرف بود و داخل جنگ نبود ولی قشونی در اختیار مجلس شورای ملی بود كه نام آن ژاندارمری بود. این قشون ـ علیالظاهر ـ به تیپهای مختلف تقسیم گردیده و در مرزهای ایران مشغول محافظت بودند. از جمله قشونی در حدود 2 هزار نفر در كوههای رضائیه، از تجاوز روسها به ایران جلوگیری میكردند كه رئیس آن تیپ، ماژور فضل الله خان بود و طبیب جرّاح قشون جناب آقای دكتر شیخ حسن خان عاملی بوده است.
ایشان شبی در همان كوهها[ی] اطراف رضائیه، كه در آن وقت ـ علیالظاهر ـ ارومیه نامیده میشده است،
مشغول رسیدگی به مجروحین بودهاند و اینكه شب را اختیار كرده بودند برای این [بود] كه روزها بیم زد و خورد و جنگ بود ولی در شب هر دو طرف به واسطة تاریكی، از جنگ احتراز داشتند.
در همان پیچ و خم درّهها میبیند كه یك نعشی، كه علیالظاهر در آن حدود آن وقت از تركه میساختهاند مانند سبد، بر دوش 2 نفر هست و مرد زندهای در آن دراز كشیده است، نعش را جلوی دكتر به زمین میگذارند. خود آن مرد مستلقی [خوابیده] به آقای دكتر میگوید كه:
تیری از طرف پشت، قسمت راست، وارد بدن شده است. حاجت من این است كه این تیر را درآ[و]ری. گفتم: این كار مشكلی است كه در این شب نمیشود و وسایل بیشتر و مجهّزتری میخواهد.
گفت: مگر چاقو و سوزن و نخ نداری؟ گفتم: چرا. گفت: با چاقو پاره كن و پارگی را بخیه بزن. گفتم: طاقت تحمّل درد نداری. گفت: دارم.
دكتر میگوید: گفتم میتوانی روی سنگی كه در آنجا بود و حكم صندلی را داشت بنشینی؟ گفت: آری. او را روی سنگ نشانیدند و پشت او طرف من بود، روی او خم بود به جانب زمین.
#شماره_کارت
6037997394242086
بانک ملی - هاشم سرابندی
به جهت واریزهای خیریه متعدد در صورت واریز لطفا به آی.دی @Religion_Lecturer اعلام بفرمایید.
23 زائر سیستان که سفرشان قطعی شده تمکن مالی ندارند
از این 23 نفر 8 نفر از سادات هستند
👆🏻خدا به بانیان عزیر خیر دنیا و آخرت بدهد.
الحمدلله به لطف امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و کمک سرورانی که مشارکت داشتند جهیزیه نسبتا آبرومندی برای ایشان تهیه شد.
با تشکر از سرور عزیزم جناب اسلامیان عزیز که همه زحمت بر دوش ایشان بود.
توضیحی که ایشان دادند رسا بود. قرار بر این شد ماشین لباس شویی و یخچال برای ایشان خریداری شود. اگر مختصری بماند آن را هم از بانیان اجازه خواهیم گرفت برای جهیزیه دیگری که در نظر داریم.
عریضه نوشتن یکی از راههای ارتباط با امام زمان عجل الله تعالی فرجهم و برآورده شدن حاجات است.
پیش از این ۱۳ روش عریضه نویسی را در 👈🏻 اینجا به اشتراک گذاشته بودیم.
رقعه استغاثه
@Amuzeshkadeh
پیش از این عرض شد که دلیلی نداریم که بحثهای پیرامون نسخ مصباحین در خصوص فراز «اللهم خص...» را به نقل زیارت عاشورا در کامل الزیارات تسری بدهیم. جناب آقای سید مهدی محمودی، نویسندهٔ محترم کتاب زیارت عاشورا؛ از آغاز تا امروز در پاسخ فرمودند:
«هدف حقیر در کتاب، اثبات وقوع تقیه در منابع زیارت عاشورا به شکل یقینی نبوده است تا اشکال شود دلایل برای اثبات آن، کافی به نظر نمیرسد. هدف، تنها ایجاد احتمال عقلایی وقوع تقیه و ابطال استدلال مدعیان تحریف بوده است.
گرچه قرائن و شواهد یادشده در کتاب برای تقیۀ عالمان، به خصوص شواهد تقیۀ شیخ طوسی (قدسسره)، اطمینانآور است؛ اما خوب است توجه کنیم: برای اینکه نقلهای غیر مشهور زیارت عاشورا مانند نقل مصباحالمتجد (نسخۀ نقاش رازی) و نقل کاملالزیارات از اعتبار ساقط شود، نیازی نیست، تقیۀ عالمان بزرگ امامی را به شکل یقینی اثبات کنیم. همین مقدار که احتمال وقوع تقیه به شکل عقلایی راه پیدا کند، آن نقلها بیاعتبار میشوند.
با وجود احتمال عقلاییِ وقوع تقیه در نقلهای غیرمشهورِ زیارت عاشورا، مدعیان تحریف دیگر نمیتوانند آن نقلها را مستندی برای وقوع تحریف در زیارت عاشورای مشهور قرار دهند؛ زیرا روشن است که «اذا جاء الإحتمال، بطل الإستدلال». اگر آنان بخواهند مدعایشان را اثبات کنند، لازم است نخست با دلایل متقن، احتمال عقلایی وقوع تقیه را نفی کنند».
پاسخ بنده به سخن ایشان، چنین بود:
«در این خصوص بنده متوجه نشدم که چرا احتمال تقیه در کامل الزیارات به صورت عقلایی راه پیدا کرد؛ چه کامل الزیارات و مصباحین دو نقل متفاوت از زیارت عاشورا را شکل میدهند که در فرازهایی غیر اللهم خص هم با هم تفاوتهایی دارند. حال شواهدی که در کتاب حضرت عالی دربارهٔ حذف و ویرایشها آمده مربوط به وصباحین و کتب متأثر از آنها است. لذا تا اینجای کار دلیلی بر تسری بحث از مصباحین به کامل الزیارات نداریم. به عبارت دیگر ما دو نقل نزدیک اما با تفاوتهایی در عبارات داریم: یکی از ابن قولویه و دیگری از شیخ طوسی. تفاوت این دو نقل هم میتواند مربوط به این باشد که مصدرش متفاوت بوده یا مربوط به این باشد که مصدر مشترکی داشتهاند اما نسخههای متفاوتی داشته است. لذا نمیتوان دربارهٔ متن یکی با استناد به نسخ دیگری سخن گفتم».
ایشان مجدداً فرمودند:
«در بیانی که در قسمت مربوط به کاملالزیارات به تفصیل آمده، چند نکته قابل توجه است:
۱. دو زیارت عاشورای نقلشده در در دو کتاب کاملالزیارات و مصباحالمتهجد، صدور واحدی دارند و اختلاف میان این دو به تقیه یا اختلاف نسخه یا ورود حواشی به متن و مانند آنها بازمیگردد.
۲. براساس شواهد، کاملالزیارات در سالهای پایانی عمر ابن قولویه قدسسره در بغداد تألیف شده است. این زمان مقارن با بروز درگیریها میان اهلتسنن و شیعیان بهخصوص در روز عاشورا و به دلیل اظهار شعائر شیعی است. این زمان اقتضا داشته است که آن عالم بزرگ شیعه، بهویژه در نقل فقرهٔ پایانی زیارت عاشورا تقیه کند.
این احتمال نیز وجود دارد که پس از ابن قولویه برخی عالمان مانند بوشنجی، راوی کاملالزیارات به دلیل شدت یافتن درگیریها در بغداد، از روی تقیه فقرهٔ پایانی را تغییر داده باشند.
۳. کهنترین نسخهٔ خطی شناختهشده از کاملالزیارات متعلق به قرن نهم قمری است؛ با حدود پانصد سال فاصله میان این نسخه تا زمان مؤلف، وقوع تقیه در این فاصله زمانی، در فقرهٔ پایانی زیارت عاشورا - که در قرون متمادی در معرض تقیه بوده است - احتمالی قابلپذیرش است.
به بیان دیگر نمیتوانیم یقین کنیم این عبارت فقرهٔ پایانی - که در نسخههای کاملالزیارات موجود است - همانی است که ابنقولویه نگاشته است.
۴. در فقرهٔ پایانی زیارت عاشورا در کاملالزیارات یک اشکال بلاغی و یک اشکال مفهومی وجود دارد که باعث میشود صدور آن از ناحیهٔ قدس ربوبی و نیز بیان آن از زبان امامان هدایت علیهمالسلام - که امیران کلام بودهاند - از ذهن دور و وقوع تقیه در آن تقویت شود. این دو اشکال در کتاب به تفصیل بیان شده است».
#زیارت_عاشورا
@Al_Meerath
این اختلاف، همینطور تفاوت روش منقول از مرحوم نجفی اصفهانی در نسخه بعدی نرمافزار ان شاء الله لحاظ خواهد شد.
Читать полностью…اختلاف نسخه زیارت عاشوراء در «علی علی بن الحسین» در کهنترین نسخه مصباح صغیر مرحوم شیخ طوسی نورالله مرقده
@Amuzeshkadeh
❓#سوال
سلام
دلیل تغییر عبارت "هذا یوم" در این نسخ چیست؟
دلیل منصوص دارد؟
آیا در عبارات مشابه در زیارات دیگر هم ملتزم به این تغییر هستند؟
✍️#پاسخ
سلام علیکم و رحمة الله
در نسخ مختلف، اختلاف در مکان (دور یا نزدیک) و اختلاف در زمان (روز عاشوراء یا غیر آن) الفاظ به تناسب مختلف نقل شده
به یک مورد آن اشاره می شود:
در زیارت از راه دور ائمه معصومین علیهم السلام روایت داریم:
«إِذَا بَعُدَتْ بِأَحَدِکمُ اَلشُّقَّةُ وَ نَأَتْ بِهِ اَلدَّارُ فَلْیعْلُ عَلَی مَنْزِلِهِ وَ لْیصَلِّ رَکعَتَینِ وَ لْیومِ بِالسَّلاَمِ إِلَی قُبُورِنَا فَإِنَّ ذَلِک یصِلُ وَ تُسَلِّمُ عَلَی اَلْأَئِمَّةِ(علیهم السلام) مِنْ بَعِیدٍ کمَا تُسَلِّمُ عَلَیهِمْ مِنْ قَرِیبٍ غَیرَ أَنَّک لاَ تَقُولُ أَتَیتُک بَلْ تَقُولُ مَوْضِعَهُ»
زمانی که دوری راه و مشکلی بر شما عارض شد (و نتوانستید به سوی حرم ما مشرف شوید) به قسمت مرتفع و بالای منزل بروید و دو رکعت نماز گزارده و با سلام به قبر ما اشاره کنید.
حتماً سلام شما به ما می رسد و همان گونه که از راه نزدیک به ائمه(علیهم السلام) سلام می کنید، همان گونه از راه دور به آنها سلام کنید.(زیارت از دور ثواب زیارت از نزدیک برای شما دارد.)
بدون اینکه بگویید به سوی شما آمدم برای زیارت، بلکه در همان محلی که هستید بگویید:
《قَصَدْتُک بِقَلْبِی زَائِراً إِذْ عَجَزْتُ عَنْ حُضُورِ مَشْهَدِک وَ وَجَّهْتُ إِلَیک بِسَلاَمِی لِعِلْمِی بِأَنَّهُ یبْلُغُک صَلَّی اَللَّهُ عَلَیک فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّک 》
من با قلبم قصد زیارت شما را کردم، زیرا اکنون ناتوان از زیارت شما از نزدیک هستم، و سلامم را تقدیم حضورتان می کنم؛ زیرا مطمئنم که سلامم به شما خواهد رسید.
حال از شما می خواهم که در نزد خدا از من شفاعت کنید.
《ثُمَّ تَدْعُو بِمَا أَحْبَبْتَ》
سپس به هر چه که می خواهی و دوست می داری دعا می کنی
📚(کتاب المزار شیخ مفید، ص۲۱۵)
@Amuzeshkadeh
دختری نجیب، اهل توسل، متدین؛ پدر و مادرشان در قید حیات نیستند و تنها برادرشان را هم در تصادفی (که مقصر برادرشان بوده و دیه ای تعلق نگرفته) سه ماه پیش از دست داده اند
تحقیقات در مورد ایشان انجام شده و اطمینان حاصل شده
اگر پدری نیست که دستش را در دست داماد به امانت بگذارد. اگر مادری ندارد که محرم درددل های زنانه اش باشد و یا برادری که تکیه گاهش در ناملایمتی ها باشد لااقل به هر قدری که در توانمان هست آبرویش را بخریم و قدری از جهیزه اش را کمک کنیم.
بانک ملی - هاشم سرابندی
6037997394242086
به جهت واریزهای خیریه متعدد در صورت واریز لطفا به آی.دی @Religion_Lecturer اعلام بفرمایید.
@Religion_lecturer
من چاقو را كشیدم و قسمتی از پشت او را پاره كردم و تیر را درآوردم. دیدم ابداً نالهای از او بلند نشد. من تصور كردم كه قلب او ایستاده و مرده است. به طرف صورتش خم شدم، دیدم در حال حیات است و اشتغال به ذكر الهی دارد و زمین جلو روی او دارای تلألؤ و درخشندگی میباشد. خیلی به نظرم عجیب آمد. مشغول بقیة كار شدم و پشت او را بخیه زدم و او را در چادر مخصوص خوابانیدم.
روزها برای رسیدگی و پانسمان به چادرش میرفتم. فردای آن روز كه رفتم، گفتم: تعجب كردم از اینكه هیچ نالهای نكردی.
گفت: این طبیعی است، مگر نشنیدهای كه مولی امیرالمؤمنین(ع) تیر را در حال نماز، از بدن مباركش بیرون میآوردند و ابداً اظهار تألّم نمیفرمود؟ سرّش این بود كه توجّه او به طور كامل متوجّه حق بود و متوجّه بدن خود نبود تا حسّ تألّم نماید، وحسّ تألّم (درد) متوقف بر توجّه [به بدن و محل درد] است و بحمدلله این قدرت در من نیز میباشد.
دكتر گفت: این مرد كرد در نظرم جلوه[ای] بزرگ نمود.
تا آنكه در همین ایام، دیدهبانها خبردادند كه قشونی از طرف روسیه رهسپار (در راه ايران) است و به طرف مرز ایران در حركت میباشد، تعداد آنها در حدود 30 هزار است. این خبر را فقط ماژور دریافت كرد و به من نیز گفت و گفت كسی از افراد مطلع نشود؛ زیرا (سربازهاي ايارنى اكر مطلع شوند) به طور غیرمنظم فرار خواهند كرد
و ما به طور منظم عقبنشینی میكنیم بدون اینكه افراد نظامیها مطلّع از واقع جریان شوند. من هم به كسی نگفتم جز به همین مجروح كه برای اصلاح جراحت و پانسمان نزد او میرفتم و چون او مرد جلیلی بود و صاحب سرّ، به او گفتم.
پس از شنیدن، توجّهی كرد یا گفت، توجّه كردم و آنان مراجعت میكنند یا السّاعه مشغول مراجعت میباشند (تردید از نویسنده این سطور است).
من جریان را به ماژور گفتم، او گفت كه این كردها مردمانی دروغگو میباشند و حرفشان بیاساس است.
ولی پس از چند ساعت، دیدهبانها كه با دوربین مراقب طرف دشمن بودند خبر دادند كه آنان مراجعت میكنند و به طرف مملكت خود رهسپار شدند یا اشتغال به این كار دارند (تردید از این جانب است).
علیالظاهر، دكتر میگوید پس از مشاهدة این دو نیروی عجیب در این مرد ـ به حسب ظاهر ـ عادی،
به او گفتم: شما كه میباشید؟ گفت: ما چهار نفر هستیم كه از اعوان حضرت خلیفـة الله، امام زمان(ع) هستیم
و یك نفر ما فعلاً در پاریس است (مسلّماً آقای صدوقی نقل كرد، و احتمالاً آقای جزائری نیز نقل كرد، و علیالظاهر آقای جزائری نقل كرد كه یكی دیگر در مراكش است)
و من مأمور این حدود میباشم. گفتم: شما كه چنین قدرتی داری، پس تصرفی كن كه دولت روس به كلّی مضمحل شود.
گفت: ما تا حدودی كه نگذاریم كشور شیعه پامال اجنبیان شود دستور داریم كه اعمال نفوذ بكنیم و بیش از این حق نداریم.
گفتم: شما میمیرید و آلات قتل در بدن شما كارگر است؟ گفت: بله، از این لحاظ كاملاً ما یك موجود عادی هستیم.
منتها، به محض اینكه ما مردیم، جانشین شخص متوفّی از طرف ولیّ اعظم معیّن میشود و كارها معطّل نمیماند.
گفتم: پس من، اگر گلوله را از بدن شما بیرون نمیآوردم میمردید، بنابراین من حق حیات بر شما دارم،
شما باید در مقابل حقّ مذكور پاداشی به من بدهید. فرمود كه، شما به مشهد مقدس رضوی(ع) میروید و من در آنجا شما را خواهم دید و حقّ شما را ادا میكنم، انشاءالله.
دكتر میگوید: پس از مدتی چند در مشهد بودم و در دستگاه جان محمّد خان (كلنل محمدتقي خان بسيان رئيس زاندرمري در خراسان) و او با قشون تهران، كه اوایل رضا شاه پهلوی یا هنگام سردار سپهی او بود، در جنگ بود
و من نیز جرّاح او بودم. شبی دنبال من فرستاد و گفت باید به فلان پاسگاه، كه در چند كیلومتری شهر است، بروی و مجروحین را پانسمان كنی.
شبی بارانی و سرد، درشكهای هم برای من گرفتند و من تنها با اساس [كذا = اثاث] جرّاحی كه در كیف بود روانه شدیم.
در بیابان هم كسی نبود و هوا هم تاریك و هم سرد و هم بارانی بود، و ظاهراً میگفت كه باد سرد هم میآمد. در این بین كه درشكه در حال حركت بود
یك مرتبه مشاهده كردم كه هوای لطیفی است و دو نفر نزدیك درشكه هستند كه یكی از آنها همان فرد سابقالذكر است.
نقل ماجرای عجیب شیخ دکتر حسن خان
آیت الله وحید خراسانی
احوالات رجال الغیب و کارگزاران حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء
@Amuzeshkadeh
🎬 #کلیپ_تصویری|#امام_زمان
🌟 همه اسرار در #سامراء
🌟 چگونه از کریم گدایی کنیم و حاجت بخواهیم؟!
👤 استاد معاونیان
⏱۶:۲۶ دقیقه
✴️ حتما ببینید و نشر دهید
================
آموزشکده معارف الهی
@Amuzeshkadeh
با اهل سنت #نزاع نداریم اما در همه چیز جز قبله #اختلاف داریم
آیت الله سید رسول موسوی تهرانی
@Amuzeshkadeh