amirshekofteh | Неотсортированное

Telegram-канал amirshekofteh - امیرشکفته (نوشته‌ها)

335

خسته‌ام کرده خستگی‌هایم... . . . در اینستاگرام: instagram.com/amir.shekofteh

Подписаться на канал

امیرشکفته (نوشته‌ها)

.
.
.
ای بغض فروخورده مرا مرد نگه‌دار!
تا دست خداحافظی‌اش را بفشارم...
.
.
.
شعر کامل در صفحه‌ی اینستاگرام من!
هایلایت #شعر_خوب
👇

instagram.com/amir.shekofteh

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

شاید اگه یه فصل دیگه‌ای بود
شاید اگه برگا صدا نمی‌داد
صدای قلبمو نمی‌شنیدی
عشق به ما اینجوری پا نمی‌داد

من که می‌گم درختا عاشق شدن
گردش فصلا و خزون بهانه‌س
فرقی نداره تو بهار یا پاییز
چتر یه اختراع احمقانه‌س!

پاییز امسالو قدم می‌زنم
تموم شهر و کوچه‌هاش و با تو
خیابونا بلنده خسته میشی
از کمدت درار کتونیاتو

قراره باز بخندی كورم كنه 
برق سفيدِ خنده‌ی مرمريت 
قراره باز دوباره بعد بارون
عينكمو پاک كنی با روسريت

یکی باید باشه، شبا نذاره
غصه و تنهایی مزاحمت شه
یکی باید باشه برات بیاره
مُسکّناتو، اگه لازمت شه 

یکی باید باشه که قبل خوابت
موهای نسکافه‌ایتو بو کنه
بلد باشه دس بکشه رو پلکات
بلد باشه چشماتو جادو کنه

گفتنیا رو گفتم و شنیدی
حالا خودت بشین حساب‌کتاب کن
اگه یه روزی غم اومد سراغت
رو قلب ساده‌ی منم حساب کن

این اولین پاییزه که دارَمِت
خیابونا قراره زیبا بشه
باید یه پالتو بخرم تو جیباش
دستای کوچیکِ تو هم جا بشه...

#حامد_عسکری

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

+ باز که بُغ کردی! پاشو خودتو جمع کن!
- با کی؟ با تو؟
+ چی با من؟
- هرچیزی با تو!
+ یعنی چی دیوونه؟
- خودمو با تو جمع کنم؟!
+ من عددم یا تو؟
- تو که هزاری! من عددی نیستم؟
+ هستی؟
- این که اسم توئه!
+ اسم من چیه؟
- هستی!
+ تو این زبونو نداشتی چیکار میکردی؟
- واست لال میمُردم!

#امیر_شکفته
#هذیان_مکرر ۴

instagram.com/amir.shekofteh

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

چنان مشتاقم ای دلبر! به دیدارت که از دوری
برآید از دلم آهی، بسوزد هفت دریا را

بیا تا یک زمان امروز خوش باشیم در خلوت
که در عالم نمی‌داند؛ کسی احوال فردا را


#سعدی

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

با خودم چیپس میخورم هرشب
هی قدم میزنم خیابان را....
هدفونی مثل حلقه در گوشم!
چاوشی گفته حرف هامان را...
(به خودم ربط دارد این قصه!)

کوچه ها را قدم قدم رفتم!
دست من مانده در ته جیبی...
دست یار و کنار، بازی بود!
باورم خورده گندم و سیبی
(گول شیطان نخورده ام اما...)

اقتدا میکنم به شخص خودم
پس کجا رفته مذهب و دینم؟!
بر لباسم نشسته خون خودم...
بی تفاوت به رخت چرکینم!
(این منم‌ها حنای بی‌رنگ است!) ×

خسته ام! خسته از شلوغی شهر
مثل سیگار، در خودم دودم!
پیرم و حوصله ندارم! حیف...
روزگاری کمی جوان بودم
(زیر صدها نقاب جان دادم!) *

با خودم حرف میزنم هرشب!
رو به آیینه درد دل کردم
حرف من را کسی نمی فهمد!
بیخیال خودم و هر دردم...
( تازگی ها کسی درون من است!) ×

تیر و مرداد و ماه بعدش هیچ!
کل سالم شده فقط قندیل
با خودم چیپس میخورم هرشب!
خودم و فکرم و دلم تعطیل!
(ای که درخواب خوب و شیرینی...) *

خسته‌ام! هیچکس نمیفهمد
خودکشی را و طعم خوبش نیز...
فکر بی‌ریشه‌ام هرس شده است!
به تلافی! به لطف قیچی تیز... ×
(نقش اول منم در این بازی!) *

به خودم زنگ میزنم هرشب
بی کسی قسمتی از این خانه ست!
پشت سر می شنیدم و گفتند:
این امیر شکفته دیوانه ست!
(این امیر شکفته دیوانه‌ است!!)

@amirshekofteh


#امیر_شکفته
مصرع‌های * 👈 #نجمه_شکفته
مصرع‌های × 👈 #عفت_کاظمی

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

- چرا هیچی نمیخوری؟ مریض میشیا!

+ مریض نیستم؟
نه ذوق اول مِهری مونده برام!
نه چهرازی گوش میدم و یاد جمشید میفتم...
وَ از همه بدتر
نمی‌نویسم!

- ولی آخه...

+ ولش کن!
دیگه جواب هیچ سوالی رو نمیدونم!
تو هم نپرس!
سر این سُفره‌ی بی‌هیچیِ احساس؛
فقط قرص برنج جواب میده...

@amirshekofteh

#هذیان_مکرر ۳
| امیر شکفته | ۲ مهر ۴۰۰ |

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

باورت می‌شود نمی‌دانم؟
که از این زندگی چه می‌خواهم؟
که چرا زشت و بی‌برادر، من
خسته در انتهای این چاهم؟!
(نخ اول برای باورهام...)

باورت می‌شود، نمی‌دانم؟
از چه روزی به بعد، غمگینم!
با چه قرصی حدود سی‌سال است
غرق در خواب بد وَ سنگینم!
(تخت من لانه‌ی کلاغ شده...)

باورت می‌شود نمی‌فهمم؟!
حال من تا کجا چنین گند است؟!
"مثل دیوانه زل زدم به خودم!
گریه‌هایم شبیه لبخند است!"
(زوزه‌ها تووی چاه و من؛ مبهوت!)

باورت می‌شود، نمی‌فهمم؟
نخ چندم نشسته بر دودم
پاکت نامه یا همین بهمن...
تووی سطل زباله من بودم!
(من کلاغم ته همان قصه!)

کاروان رد نشد وَ در چاهم!
یک وجب هم نمی‌رود آهم...
خسته از مصر و بوی پیراهن
به خدا هیچی نمی‌خواهم!
(پدرم منتظر نبوده و نیست!)

از همان ابتدا که غمگینم...
مانده در چاهِ لب‌به‌لب مینم!
منفجرتر نمی‌شوم از این...
مُردنم را چرا نمی‌بینم؟!
(آسمان پُر نمی‌شود از پَر؟!)

من که گند است حالِ بی‌حالم!
من که قیچی شده همه بالم!
شب تقویم من بدون ماه...
خسته از روز و هفته و سالم!
(مُرده‌ام من! حدود سی‌سال است!)

مثل یک پیک... پاکت آوردم!
نخ اول کشیدم و مُردم...
گرگ‌ها تووی چاهِ من بودند!
نخ آخر ... عجب گُهی خوردم!
(باورت می‌شود؟! نمی‌دانم...)

| #امیر_شکفته | ۱۵/مرداد/۱۴۰۰ |

instagram.com/amir.shekofteh

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

حرف دارم ولی نمی‌آید
شعر دارم ولی نمی‌زاید!
درد روحم فراتر از جسم است!
روی دندان جگر نمی‌ساید!
(مثل زائوی دخترآورده‌‌‌....)
.
من کنیزم! کنیز یک شاهم!
خنده و گریه‌های گه‌گاهم...
قله و چاه زندگی‌، مرگ است!
مثل یک نطفه، سقط این چاهم!
(شعر... من را به بسترش آورد!)
.
خسته‌ام! خسته! خسته‌ی بدجور...
می‌چپم زنده در کف هر گور!
بغض کردم به تیز توودهنی!
دهنم را که بسته‌ام با زور...
(دادهایم به بادها رفتند!)
.
خیره ماندم به سقف سلولم!
می‌دوم سینه‌خیز و معلولم!
به خودم زنگ میزنم هرشب
می‌خورم بوق‌بوق و ... مشغولم!
(حرف دارم... اگر که بگذارند!)
.
من امیرم! ولی نه... یک بَرده!
جبر بودن چه با دلم کرده!
روی دندان جگر نمی‌ساید
مثل زائوی دخترآورده...
(درد روحم فراتر از جسم است!)
.
نفسم حبس و خانه دم دارد؛
مطبخ کاخ شاه، سم دارد!
از خودم هی سوال می‌پرسم:
این امیرشکفته کم دارد؟!
نه... امیرشکفته غم دارد!

@amirshekofteh

#امیر_شکفته
۱۵/فروردین/۹۷

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

امیدوارم اگر خدایی هم آن بالاست
به جز آماربرداری از خـوردن ویسکی یا گوشت خوک خوردن من، حواسش به چیزهای مهم‌تری نیز باشد!

@amirshekofteh

#خالد_حسینی
#بادبادک_باز

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

.
.
.
ما به #قربان تو رفتیم و همان‌جا ماندیم.....
.
.
.
instagram.com/amir.shekofteh

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

+ بزن بغل! یکم بخواب! چشات سنگینه...
- بغل تو؟
+ نه خُل و چِل! بغل جاده...
- آخه من تهِ هر جاده‌ای به تو می‌رسم!
+ داری هذیون میگی! خطرناکه!
- دلم از چشام سنگین‌تره! لب‌به‌لب! پُرِ پُر! خطرناک نیست؟
+ لب به لب؟!
- لب به لب....
+ پس‌ بزن بغل!

@amirshekofteh

#هذیان_مکرر ۲
| ۲۵ تیر ۱۴۰۰ |

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

.
.
.
روزهای زیادی رو سپری میکنم که بالغ بر ۱۴ ساعت سرکارم...
وَ حس میکنم سرِ کارم!!

شاید... باید برگردم به خونه‌ای که اول دبستان اونجا بودیم؛ ظهر بعد مدرسه کفش‌های فوتبالی رو دربیارم و پاهامو بذارم کف حوض...
بعد مثل وقتی که کولر قدیمی و زنگ‌زده رو خاموش میکنی و یه صدای هُم‌هُم گوش‌خراش که تا چند دقیقه قبل برات عادی بوده، خفه میشه...
صدای همه‌ی شهر رو ببندم!
هیچ صدای بوقی پشت چراغ قرمز حیات (!) نشنوم...
هیچکس صدام نزنه! هیچ ویبره‌ای روی گوشیم نباشه و حتی چه بهتر که مثل همون موقع‌ها گوشی‌ای نباشه...
من مشترک گرامی هیچ تبلیغاتی نباشم!
و فقط خیره به درخت انجیر کنج حیاط، فکر کنم که کجام؟ چرا اینجام؟ کِی اینقدر بی‌تفاوت شدم؟ کِی این کولر انقدر زنگ زد و من نفهمیدم!

چرا هیچ‌کس گوشیو برنمیداره...؟
.
.
.
#امیر_شکفته
۱۰ / تیر / ۴۰۰
#هذیان

@amirshekofteh

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

حس دونده‌ای رو دارم که پاش شکسته! برای همیشه!
تا یه جایی هم میشه سینه‌خیز رفت...

نمیتونم بنویسم!
لابلای این زندگی مکانیکی و صُلب یه خط شعر هم به زور پیدا میشه!
این لاک‌پشتی که داره پوست میندازه، لاک‌پشت سابق زیر پوستش نیست... جای تعجب هم نداره!
سرش زیادی توو لاک خودشه!
آخرش از یه جایی میزنه بیرون...

خیلی وقته میخوام برای ذوقم عصای سفید بخرم...
شاید حوصله‌ی همینم نداشتم!

#هذیان
@amirshekofteh

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

کدام قله؟
کدام اوج؟
منی که این همه کوهم!
از این جهان به ستوهم!

@amirshekofteh

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

+ اگه قراره توضیح بدم که ولش‌ کن!
اگه قراره خودت بفهمی که خیلی خسته‌م!

#هذیان_مکرر ۱
@amirshekofteh

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

من خستگی های تنت را دوست دارم!
عطر خوش پیراهنت را دوست دارم!

هرشب بیا موهای خود را وا کن! ای جان!
کنج بغل... خوابیدنت را دوست دارم!

دستان خود را حلقه کردم بر تن تو...
هر ثانیه بوسیدنت را دوست دارم!

دور تو می گردم! طواف گل گناهست؟!
من کافرم!! بوییدنت را دوست دارم...

ای ماه من! زیباترین بانوی هستی...
در کهکشان تابیدنت را دوست دارم!

#امیر_شکفته

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

+ امروز چندمه؟
- نمیدونم! ولی چیزی نمونده!
+ به چی؟
- به مِهر!
+ حواست کجاست دیوانه؟ آبانه!
- اگه به حواس منه که اردی‌بهشته...

#امیر_شکفته
۳/آبان
#هذیان_مکرر ۵

instagram.com/amir.shekofteh

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

گفتم ز بارِ دردِ تو عمری به سر برم
پشتم ز غم دوتا شد و حرفم دوتا نشد...

#مخلص_کاشانی

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

.
.
.
کاش میتونستم ۵۰ ریال بدم و به خودم زنگ بزنم!
و کاش حوصله داشتم اونور گوشیو بردارم...
چیو کجا جاگذاشتیم که به اندازه‌ی هزارتا فلسطین اشغالیم؟
.
.
.
@amirshekofteh

#امیر_شکفته
#هذیان

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

.
.
.
تویی که با مایی....

@amirshekofteh

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

کاش یکی پیدا شه
مشت بزنه توو سینه‌ی این دنیا!
پرتش کنه عقب و با داد ازش بپرسه: چته؟!
دِ آخه چته؟
.
.
.
#هذیان

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

.
.

بدترین جا مگر جهنم نیست؟!
.
.
.
instagram.com/amir.shekofteh

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

.
.
.
اگر عشق پادشاه دنیا شد...
.
.
.
instagram.com/amir.shekofteh

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

چطور می‌شود که من اینقدر می‌گویم و شما این همه نمی‌شنوید؟! از دهن کف‌کرده بگیر تا حوصله‌ی سر رفته!
انگار کسی باید باشد تا زیر همه‌چیز را کم کند...
انگار این غُل‌غُل، آخرش ته کشیدن و سوختن است!
حالا تو هی کتری حرف را بگذار روی اجاق و هی دغدغه دم کن!
عزیز من! خریدار ندارد...
کسی تشنه‌ی حرف‌های تو نیست! قبول کن!
از سکوتت، دم‌نوش بهتری پیدا نمیکنی...
چراغ‌ را خاموش کن! دلتنگی‌ها را بگذار لب کوزه و روی اجاق داغ سینه‌ات، آب چشم بریز...
آخرش... پتو را بکش روی سرت و آنقدر بگو "هیس" تا خوابت ببرد!
این روزها باید لال مُرد...
همین!

امیرشکفته | شنبه ۲۰ دی ۹۹ | ساعت ۸:۳۰ شب


@amirshekofteh

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

دست تا بر ساز زد مطرب،
دل ما خون گریست
از زمینِ ما به ناخن...
آب می‌آید بُرون!!

#صائب_تبریزی

instagram.com/amir.shekofteh

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

.
.
.
تا این سطح...
.
.
.
#کاظم_بهمنی

instagram.com/amir.shekofteh

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)


شیشۀ عطریم و در افسوس، بوی رفته را
عشق، برگردان به ما این آب جوی رفته را

یوسفم را گرگ برد و حسرت پیراهنش
پس نخواهد داد نور چشم و سوی رفته را

منّت رسوایی‌ات را بر سرم نگذار عشق
تا به سر خاکی بریزم، آبروی رفته را

بی حساب امروز دل بازیچه کن اما بدان
میکشد روزی خدا از ماست موی رفته را

هرچه در دنیا دلم پوسید دیگر کافی است
تا نپوسیدم صدا کن مرده شوی رفته را

#حسین_زحمتکش
@amirshekofteh

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

لعنت به ساده‌لوحی‌ات و آن دلِ خرت!
بهتت زده! شکسته در این شهر باورت...
به دست دوست! یا که به آغوش امن عشق
این بار اعتماد کنی... خاک بر سرت!

#سید_مهدی_موسوی

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

.
.
.
حالم شبیه اول مهر است و هفتِ صبح!
.
.
.
#فاضل_ترکمن

instagram.com/amir.shekofteh

Читать полностью…

امیرشکفته (نوشته‌ها)

.
.
.
کسی عین خیالش نیست...
.
.
.
instagram.com/amir.shekofteh

Читать полностью…
Подписаться на канал