aloonaksher | Неотсортированное

Telegram-канал aloonaksher - آلونک

1197

من مدینه‌ی خود را، با تو ساختم آری ای به یُمنت #آلونک،خانه‌ی فلاطونی! حسین منزوی بهترین اشعار #ایران و #ترجمه_های_شعر_جهان رو با ما بخونید💐 ارتباط با ادمین: 🆔️ @faridfarrokhzad 🆔 @farrokhzad_farid

Подписаться на канал

آلونک

یار با غیر، مست می‌گذرد
نیک و بد هرچه هست می‌گذرد

#خواجه‌زاده‌ی‌کابلی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

«النَحِیط»:

گریه‌ای که ظاهر نمی‌شود، اما در سینه جریان دارد...

Читать полностью…

آلونک

عزتی داریم در شهر جنون کز راه دور
سنگ می‌آید به استقبال ما از هرطرف

#غنی_کشمیری @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

#آلونک_شعر

زمانه‌وار اگر می‌پسندی‌ام کر و لال
به سنگ‌فرش تو این خون تازه باد حلال

مجال شکوه ندارم ولی ملالی نیست
که دوست جانِ کلام من است در همه‌حال

قسم به تو که دگر پاسخی نخواهم گفت
به واژه‌ها که مرا برده‌اند زیر سؤال

تو فصل پنجم عمر منی و تقویمم
به شوق توست که تکرار می‌شود هر سال

تو را ز دفتر حافظ گرفته‌ام یعنی
که تا همیشه ز چشمت نمی‌نهم ای فال

مرا ز دست تو این جانِ برلب‌آمده نیز
نهایتی‌ست که آسان نمی‌دهم به زوال

خوشا هرآن‌چه که تو باغ باغ می‌خواهی
بگو رسیده بیفتم به دامنت، یا کال؟

اگرچه نیستم آری بلور، با رفتن
مرا ولی مشکن گاه قیمتی‌ست سفال

بیا عبور کن از این پل تماشایی
ببین چگونه گذر کرده‌ام ز هرچه محال

ببین به جز تو که پامال دره‌ات شده‌ام
کدام قله‌نشین را نکرده‌ام پامال!

تو کیستی؟ که سفرکردن از هوایت را
نمی‌توانم حتی به بال‌های خیال...


#محمدعلی_بهمنی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

از ضعف زدم تکیه به دیوار و نگفتی
کاین صورت بی‌جان که به دیوار کشیده؟

#کوثر_علی‌شاه @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

عشقی که از خاکسترِ ققنوس من سر زد
این‌بار پروازِ زنی با نام آتش بود...

#حسین_منزوی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

برای من به جز او هیچ زن کمال نداشت
نسیمِ وسوسه از آن تمام‌زن چه‌خبر؟

#حسین_منزوی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

بشارتی به من از کاروان بیار ای عشق
همیشه رفتن و رفتن... ز آمدن چه‌خبر؟

#حسین_منزوی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

از بس که انتظار تو دارم، خوابم ز سر پریده و رفته
پهلو به بستر از چه گذارم؟ وقتی که میل خواب ندارم...

#محمد_قهرمان @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

مرنج اگر نشدم مضطرب ز آمدنت
چراغ دیده  نَمی داشت، دیر روشن شد

#نظیری_نیشابوری @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

ترسیده‌ای؟
از که؟
از جهان؟ من جهانت!
از گرسنگی؟ من گندمت
از بیابان؟ من بارانت
از زمان؟ من کودکی‌ا‌ت
از سرنوشت؟
من هم از سرنوشت می‌ترسم...

#محمد_ماغوط
ترجمه‌ی #نجمه_حسینیان

@aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

می‌زد به شمشیرِ جفا، می‌رفت و می‌گفت از قفا:
سعدی بنالیدی ز ما؟ مردان ننالند از اَلم!

#سعدی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

محل و قیمت خویش آن‌زمان بدانستم
که برگذشتی و ما را به هیچ نخْریدی...

#سعدی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

عالم تمام خون شد و از چشم ما چکید
خوبان هنوز منکرِ دل‌های خسته‌اند...

#بيدل_دهلوی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک


یک موی بر تنِ تو کدورت‌پذیر نیست
صبحِ دمیده‌ای، همه‌جایِ تو روشن است

#ناظم_هروی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

من اندوهگین نیستم
خود اندوهِ عالمم،
و سرزمینی در سینه‌ام گریه می‌کند...

#غادة_السمان
ترجمه‌ی #اسماء_خواجه‌‌زاده

@aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

تو با خنجری از میان استخوان‌هایم می‌گذری،
و فکر می‌کنی که تسکینم می‌دهی...

#شهرام_شیدایی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

روزی که آهِ من به هواخواهیِ تو خاست
در خواب ناز بود نسیم سحر، هنوز!

#صائب_تبریزی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

اشکت کلیم نگذاشت در نامه‌ها سیاهی
بهرِِ که می‌فرستی مکتوب‌های شسته؟

#کلیم_کاشانی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

نبضِ دل تا می‌تپید آوازِ پای یار داشت...

#بیدل

Читать полностью…

آلونک

مرا ز قيد زمان و مكان رها می‌کرد
اگرچه خود به زمان و مكان مقيد بود

زنی که آمدنش مثلِ «آ»ی آمدنش
رهاییِ نفس از حبس‌های ممتد بود

به خنده گفت: «ولی هیچ خوب، مطلق نیست»
زنی که آمدنش خوب و رفتنش بد بود...

#حسین_منزوی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

جدا از آن بر و آن دوش، سردی ای آغوش
از آن بلورِ گدازان به نام تن چه‌خبر...

Читать полностью…

آلونک

ای دل، نگفتمت که به چشمش نظر مکن
کز غم، چنان شوی که نبینی به خواب، خواب؟

#خواجوی_کرمانی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

تا صبح انتظار کشیدیم و شب نشد...

Читать полностью…

آلونک

#آلونک_شعر

به های‌وهوی تو دل بستم، به آرزوی تو تن دادم، که در سراسرِ من باشی
تو شوقِ هر نفسم بودی، شدی خودم که خودت باشم، که قلبِ دیگرِ من باشی

شکسته پای سگانت باد! که استخوان مرا خوردند، که روح و جان مرا خوردند،
نشد شکارچی‌ات باشم، که جای وق‌وقِ غم‌هایت، تو شامِ آخرِ من باشی

دلم به دلبری‌ات خوش نیست؛ در این نمایش تکراری به نقشِ تازه‌تری رو کن!
فرار؟ نه! که خودم با میل، به چاه می‌پرم از دستت، اگر برادرِ من باشی!

به‌لطفِ خنده‌ی اندوهت، هوای گریه‌شدن دارم، که ابر می‌وزد از چشمم
بخند بردنِ پی‌درپی! که در کشاکش هر بازی، خودت برابرِ من باشی

از اختیار بگو با من! دوباره‌ فلسفه‌بافی کن؛ اگرچه در شبِ تصمیمت_
به لطفِ "جبر" که "قسمت" بود، نشد که هم‌سفرت باشم،نشد که همسرِ من باشی...

قسم به عطرِ گلِ نامت، که بوی روشنِ مرداب است، که مثلِ عطرِ تو کم‌یاب است
محال نیست که فرداها، اگر ثمر بدهم خود را، تو نامِ دخترِ من باشی!


#محمدرضا_طباطبایی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

ناصح زبان گشود که تسکین دهد مرا
نامِ تو برد و باعثِ صد اضطراب شد

#هلالی_جغتایی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

پیام دادم و گفتم بیا خوشم می‌دار
جواب دادی و گفتی که من خوشم بی تو...

#سعدی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

چه غم نداشته باشم تو را که در نظر من
سعادتی به جهان مثل دوست‌داشتنت نیست...

#حسین_منزوی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

من شما را بی‌این‌که امیدی داشته باشم، دوست می‌دارم...

#فئودور_داستایوفسکی / قمار باز

@aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

نریزم خونِ دل را، پاسِ چشم توست منظورم
که این یک شیشه‌شربت، حقّ بیمار است، می‌دانم

#واقف_لاهوری @aloonaksher

Читать полностью…
Подписаться на канал