من مدینهی خود را، با تو ساختم آری ای به یُمنت #آلونک،خانهی فلاطونی! حسین منزوی بهترین اشعار #ایران و #ترجمه_های_شعر_جهان رو با ما بخونید💐 ارتباط با ادمین: 🆔️ @faridfarrokhzad 🆔 @farrokhzad_farid
#آلونک_شعر
...تو را به گریه وا میدارم
تا خودت فرو بنشانی
آتشکدهای را که در دلم برپا کردهای.
این که بر گونهات فرو میغلتد
اشک نمکسودهی تو نیست،
آرزوهای دلمردهی من است
که سیاهمست
از پستوی میکده دویده است به بازار
تا به طبل عداوت بکوبد
#شارل_بودلر
برگردان: #علیرضا_بدیع
@aloonaksher
در نمیآید به ذهن و بر نمیآید ز جان
آه از این دوری که در نزدیکی او میکشم
#ناظم_هروی @aloonaksher
#آلونک_شعر
Neler yapmadık şu vatan için!
Kimimiz öldük;
Kimimiz nutuk söyledik.
#Orhan_Veli_Kanık
در راه این وطن چهها که نکردیم!
یکیمان مردیم
یکیمان نطق کردیم.
#اورهان_ولی_کانیک
برگردان: #شهرام_شیدایی
@aloonaksher
بسپاریم
بر سنگ مزارمان تاریخ نزنند
تا آیندگان ندانند
بیعرضگانِ این برهه از تاریخ ما بودهایم!
#خسرو_گلسرخی @aloonaksher
#آلونک_شعر
#عشق_پونزه_سالگی
ترانهسرا: #مهدی_ایوبی
خواننده: #رضا_یزدانی
آهنگساز: #علیرضا_افکاری
تنظیم: #سعید_زمانی
@aloonaksher
خاطرات تو که باشه
با گذشته بیحسابم
تو کدوم صندوق پسته
نامههای بیجوابم
جونمو برات میدادم
هرچی میگفتی همون بود
غم و غصه که نداشتیم
دنیا قد کوچهمون بود
دنیا رو بههم میریختم
اگه تو لب تر میکردی
وقتی آینده عجیبه
به گذشته برمیگردی
من یه قاب عکس کهنه
تو هجوم خاطراتم
به چشات خلاصه میشه
آخرین راه نجاتم
دورهی دیوونگیمو
هیجان زندگیمو
عشق پونزده سالگیمو
چشمای تو یادم انداخت
لحظههای انتظارو
دل دلِ عقربههارو
حال اولین قرارو
چشمای تو یادم انداخت
خاطرات من یه دشت از
سوسنای چلچراغه
خندههای تو هنوزم
همهجای این اتاقه
من یه قاب عکس کهنه
تو هجوم خاطراتم
به چشات خلاصه میشه
آخرین راه نجاتم...
#مهدی_ایوبی @aloonaksher
👇👇👇
نسیمت آمد و رؤیای دفترم آشفت
نه شعر،خواب پریشان که گفتهاند این است
#حسین_منزوی @aloonaksher
روم در کنج تنهایی زمانی واکشم بیدل
که از دل های پر در بزم صحبت نیست جا اینجا
#بیدل_دهلوی @aloonaksher
#آلونک_شعر
در این بنبست کجوپیچ سرما
آتش را
به سوختبار سرود و شعر
فروزان میدارند.
به اندیشیدن خطر مکن.
روزگار غریبی است، نازنین
آن که بر در میکوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است.
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد...
آنک قصابانند
بر گذرگاهها مستقر
با کنده و ساطوری خونآلود
روزگار غریبی است، نازنین
و تبسم را بر لبها جراحی میکنند
و ترانه را بر دهان.
شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد...
#احمد_شاملو @aloonaksher
#آلونک_شعر
#امام_علی(ع):
مردم، به حاکمان خود شبيهترند تا به پدرانشان!
#تحف_العقول، ص۲۰۸
خان و خلیفه میخورد! میر و مراد میبرد!
ساده رها نمیکند،هرکه به آب و نان رسد
بند ادب بریدهای! پردهی ما دریدهای!
#شحنه بترس از آنکه این، کارد به استخوان رسد!
#محمد_علی_جوشایی @aloonaksher
ما پیرو خیالیم، بر آستانهی دوست
بوس نهانیِ ما، محتاج لب نباشد
#طالب_آملی @aloonaksher
#آلونک_شعر
وقتی در شب راه میرفتم
و در جستوجوی پناهگاه گرمی بودم
از کنارم گذشت،
گفتم:
هی نگاه کن! روی مژههايت دانههای برف ريخته است
و او گفت:
اين برف نيست
پرهای بالشی است که خدا در آسمان تکانده است
و سپس لبهای خندانش را گشود
تا برفی را فوت کند
و ما هر دو خنديديم...
بعد به چشمانش نگاه کردم
و ديدم که چشمانش،گرمترين پناهگاه جهان است...
#شل_سیلور_استاین
برگردان: #علیرضا_برادران
@aloonaksher
سنگین نمیشد اینهمه خواب ستمگران
گر میشد از شکستن دلها صدا بلند
#صائب_تبریزی @aloonaksher
#آلونک_شعر
#امام_علی(ع):
دلهای مردم گنجینههای حاکمان است، پس آنچه از عدالت یا ظلم در آنها بنهند همان را بیابند!
#مستدرک_نهج_البلاغه / ص۱۶۳
ز انقلاب زمانه عجب مدار که چرخ
از این فسانه هزاران هزار دارد یاد!
#حافظ @aloonaksher
#آلونک_شعر
با کشورم چه رفته است
که زندانها
از شبنم و شقایق
سرشاراند
و بازماندگان شهیدان
انبوه ابرهای پریشان و سوگوار
درسوگ لالههای سوخته
میبارند
با کشورم چه رفته است
که گلها هنوز
سوگوارند.
چشم صبور مردان
دیریست
در پردههای اشک نشسته است
دیری ست
قلب عشق در گوشههای بند
شکسته است.
چندان ز تنگنای قفس
خواندیم
که از پاره های زخم،
گلو بسته است
ای دست انقلاب
مشت درشت مردم،
گل مشت آفتاب،
با کشورم چه رفته است...
#سعید_سلطان_پور @aloonaksher
هشتم دی ماه، زادروز #فروغ_فرخ_زاد گرامی🌹💐
@aloonaksher
من از نهایت شب حرف میزنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف میزنم،
اگر به خانه ی من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیار
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم...
شعر و صدا:
#فروغ_فرخ_زاد @aloonaksher
بی گناهی گر به زندان مُرد با حال تباه
دولت مظلوم کش هم تا ابد جاوید نیست!
#فرخی_یزدی @aloonaksher
درآیی به مجلس، برآید دل از غم
الهی درآیی، الهی برآید
#ناظم_هروی @aloonaksher
#آلونک_شعر
19دی، زادروز #ایرج_جنتی_عطایی
@aloonaksher
ضیافت های عاشق را
خوشا بخشش خوشا ایثار
خوشا پیدا شدن در عشق
برای گم شدن در یار
چه دریایی میان ماست
خوشا دیدار ما در خواب
چه امیدی به این ساحل
خوشا فریاد زیر آب
خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن، خوشا از عاشقی مردن..
اگر خوابم اگر بیدار
اگر مستم اگر هشیار
مرا یارای بودن نیست
تو یاری کن مرا ای یار
تو ای خاتون خواب من
من تن خسته را دریاب
مرا همخانه کن تا صبح
نوازش کن مرا تا خواب
همیشه خواب تو دیدن
دلیل بودن من بود
چراغ راه بیداری
اگر بود از تو روشن بود
نه از دور و نه از نزدیک
تو از خواب آمدی ای عشق
خوشا خودسوزی عاشق
مرا آتش زدی ای عشق...
خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن، خوشا از عاشقی مردن...
#ایرج_جنتی_عطایی
دفتر: #زمزمه_های_یک_شب_سی_ساله
خواننده: #داریوش_اقبالی
@aloonaksher
👇👇👇👇
بکن معاملهای وین دل شکسته بخر
که با شکستگی ارزد به صد هزار درست
#حافظ @aloonaksher
چشم تو لانهی ماران،
دست تو شاخهی خورشید
باید ز چشم تو نیشی خورد
باید ز دست تو صبحی چید.
#رضا_براهنی @aloonaksher
#آلونک_شعر
با شما آیندگانم
ای جهانسازان خشنود
ای برابرهای فردا
قرن ما قرنی چنین بود:
قرن زندان قرن میله
قرن اعدام حقیقت
قرن تن دادن به دار و
قرن کشتار شهامت
قرن استعمار خاک و
قرن استثمار انسان
قرن تن دادن به دار و
دل بریدن از دیاران
قرن دلالان خون و
قرن همخانه فروشان
قرن ضحاکان پیر و
سلطهی افعی به دوشان
#ایرج_جنتی_عطایی @aloonaksher
#آلونک_شعر
کوچهها باریکن
دُکّونا
بستهس،
خونهها تاریکن
تاقا
شیکستهس،
از صدا
افتاده
تار و کمونچه
مُرده میبرن
کوچه به
کوچه.
نگا کن!
مُردهها
به مُرده
نمیرن،
حتا به
شمعِ جونسپرده
نمیرن،
شکلِ
فانوسیین
که اگه خاموشه
واسه نَفنیس
هَنو
یه عالم نف توشه.
جماعت!
من دیگه
حوصله
ندارم!
به «خوب»
امید و
از «بد» گله
ندارم.
گرچه از
دیگرون
فاصله
ندارم،
کاری با
کارِ این
قافله
ندارم!
کوچهها باریکن
دُکّونا
بستهس،
خونهها تاریکن
تاقا
شیکستهس،
از صدا
افتاده
تار و کمونچه
مُرده میبرن
کوچه به
کوچه...
#احمد_شاملو @aloonaksher
به قصهی تو هم امشب،درون بستر سینه
هوای خواب ندارد،دلی که کرده هوایت...
#حسین_منزوی @aloonaksher
آسمان وطنم
از زخمی خونین است
که میتوانی با ذرههای آن
گونههایت را دوست بداری.
#بهرام_اردبیلی @aloonaksher
#آلونک_شعر
یک روز ما هم در میان بودیم و از این حرفها
یعنی که جزئی از جهان بودیم و از این حرفها
عشق و شباب و رندی و پایان فیلم هندی و...
گریان و خندان توأمان بودیم و از این حرفها
از نسل فال حافظ و نسل تز و آنتیتز و...
نسل مفاتیحالجنان بودیم و از این حرفها
بابا و باباهای ما دنبال نان بودند و ما
دنبال چیزی لای نان بودیم و از این حرفها
یک چند در بیم و امید، هر سمت بادی میوزید
در اختیار بادبان بودیم و از این حرفها
یک چند مثل عنکبوت، در دست مشتی لات و لوت
نقش درفش کاویان بودیم و از این حرفها
پشت نقاب قصهها، لای کتاب قصهها
در جستجوی قهرمان بودیم و از این حرفها
تردید بیحد داشتیم، آمد نیامد داشتیم
یک چند در ترس و تکان بودیم و از این حرفها
گفتند میآید کسی، تا قفلها را بشکند
ما هم که دنبال همان بودیم و از این حرفها
بر شانهی ما پا گذاشت، در خانهی ما پا گذاشت
دزدی که او را نردبان بودیم و از این حرفها
از ما فقط شکر خدا، برده کلید خانه را
ما بیش از حد بد گمان بودیم و از این حرفها
ماه همه در چاه بود، خورشید ما در ماه بود
مجذوب این رنگینکمان بودیم و از این حرفها
از شوق مفرط بارها، رقصان به روی دارها
بین زمین و آسمان بودیم و از این حرفها
گفتیم با تنبان پر، جایی نمیخوابد شتر
یعنی که ما هم ساربان بودیم و از این حرفها
یکدفعه زد اعجاز شد، بحث فضای باز شد
ما هم که اهل گفتمان بودیم و از این حرفها
گفتیم از کی تاکنون، در طول اعصار و قرون
ما در پی حق بیان بودیم و از این حرفها
گفتند چیزی شد عیان، دیگر چه حاجت... بعد از آن
دنبال آن چیز عیان بودیم و از این حرفها
دیروز بعد از سالها، در کوچه دیدم شیخ را
سرگرم احوال و فلان بودیم و از این حرفها
مشغول بحث و گفتوگو، از روزهای پیشرو
البته با زخم زبان بودیم و از این حرفها
گفتم که دنیا را ببین، هان «ای بهار دلنشین»
کی ما به فکر «شد خزان» بودیم و از این حرفها
طعنه به مستان میزدید، لیوان به لیوان میزدید
ما در کف ته استکان بودیم و از این حرفها
هی در میان بگذاشتید، هی از میان برداشتید
ما هم که بیخ ریشتان بودیم و از این حرفها
آهسته زد بر دوش من، آورد سر در گوش من
فرمود اگر بار گران بودیم و از این حرفها
#رحیم_رسولی @aloonaksher
روز وداع من کسی، تنگ دلی نمیکند
بس که به دوستیِ او با همه شهر دشمنم
#فروغی_بسطامی @aloonaksher
#معرفی_کتاب
#کوچه_باغ_خاطرهها،بیست و ششمین اثر داستانی #اعظم_فرخ_زاد( #آخوندزاده) که به مردم #قارا_داغ( #ارسباران ) تقدیم شده است،از #انتشارات_شمیسا/اهر منتشر شد.
@aazamfarokhzad
#معرفی_رمان:
کوچه باغ خاطره ها داستانی آمیخته با واقعیت و تخیل است بسیار احساسی و عاطفی که ممکن است در قسمت هایی هوای چشمانتان را ابری کرده و به باران بنشاند ولی فکر نکنم شخصیت منفور که مرامی کمونیستی وائیدولوژیکی خائنانه دارد نبودش زیاد بر روی مخاطب تاثیر گذار باشد هرچند همان فرد سازنده تمامی صحنه های احساسی و عاشقانه قسمت هایی از کتاب باشد. وقتی شخصیت های دیگر پروازهای عاشقانه اشان را به سوی معبود یکتا آغاز می کنند شور و آشوبی دیگر میان قلب های جوان و تپنده دختران حاضر جایگزین می شود...
کاراکتر ما فرد عهدشکنی ست که پا بر روی تمامی احساس های دختری گذاشت که جرمش فقط عاشق بودنش شد!!-حین نوشتن بارها با خودم کلنجار رفتم او را بکشم یا نکشم؟...عاقبت تسلیم آنچه که حقیقت و جذابیت کتاب طلب می کرد شدم باید اصول واقعی درعالم عشق ورزی را رعایت می کردم.
طولی نمی کشد که عشق مرموز و چندین ساله شخصیت دیگر آشکار می شود و راز پنهانی و هشت ساله یک( شاخه گل رز) برای دختر حماسه ساز داستان عیان شده و او به اسرار عاشق واقعی اش پی می برد! و بعد آن تازه احساس های عاطفی و عاشقانه و حقیقی پر رنگ تر جلوه می یابد..مطالعه این کتاب را که سراسر هیجان و عشق و ماجرا ست, به شما مخاطبان گرامی ام پیشنهاد می کنم و حتم دارم با مطالعه هر صفحه اش احساسات شما به غلیان درآمده و دگرگون خواهد شد. کتابی که داستانش گذشته های شیرین عشق را زنده کرده و شما را به رویاهای دور و درازتان فرو خواهد برد.!
#کوچه_باغ_خاطرهها
#اعظم_فرخ_زاد
🔹دوستانی که تمایل داشته باشند میتوانند از طریق تماس با انتشارات و همچنین کتابفروشیهای سرتاسر کشور،اقدام به تهیهی کتاب کنند.
💠کانال شخصی اعظم
فرخ زاد(آخوندزاده)💠
💢نویسنده و فعال در حوزه ادبیات داستانی
https://telegram.me/joinchat/BqrjmD2WBfU3hoYSrCVjzw
چه کنم دل چو هوای تو کند شب همه شب
سر اگر بی تو به دیوار غریبی نزنم؟
#حسین_منزوی @aloonaksher
دوزخ عاشقان فراق بوَد
هر گناهی جهنمی دارد
#مشتاق_علی_کرمانی @aloonaksher
زایل نشد ملال به افراط می دریغ
صد شیشه گشت خالی و دل همچنان پر است
#طالب_آملی @aloonaksher