شده دلتنگ شوی
غم به جهانت برسد؟
گره ات کور شود،
غم به روانت برسد؟
#علیرضا_آذر
💕 @alireza_azar2 💕
زیادت را که دزدیدند کمت را آرزو کردم ..
#علیرضا_آذر
💕 @alireza_azar2 💕
مثل من چشم به دریای جهانت داری
مومیایی زن تاریخی از آدم دور...
شیشه برداشته اند عاقبتت را بزنند
در دل مقبرهات زنده بمان سنگ صبور...
#علیرضا_آذر
💕 @alireza_azar2 💕
روز و شبم را به هم آمیختم
شعر چه کردی که به هم ریختم...
#علیرضا_آذر
💕 @alireza_azar2 💕
من هرچه کردم
با خودم کردم...
#علیرضا_آذر
💕 @alireza_azar2 💕
اینها همه کم لطفیِ دنیاست عزیز
این شهر مرا با تو نمیخواست عزیز ...
#علیرضا_آذر
💕 @alireza_azar2 💕
دارم جهان را دور میریزم
من قوم و خویش شمس تبریزم ...
#علیرضا_آذر
💕 @alireza_azar2 💕
این مرد را که باز , در تلخی غم است
مهمان به قند کن , چایات اگر دم است
#علیرضا_آذر
💕 @alireza_azar2 💕
سياره اى خاموش و متروكم
در من حضورى گنگ مشهود است
اين سنگ سرد كنج منظومه
قبلا زمين زندگى بوده است ...
#علیرضا_آذر
💕 @alireza_azar2 💕
کسی که چنین غرقِ خون و تب است
کسی چنین ذکر حق بر لب است
کسی که در اندیشه ی فتح عشق
به فکرِ رسیدن به فردا شب است
اَبَر مرده فقرو فنا و دعاست
که فقر از قبایش دمی برنخواست
ترازوی انصاف آیندگان
به لطفش شکوه عدالت بجاست
شب آخرین راه یادش بخیر
شب مرگ دلخواه یادش بخیر
غم بغض دریا و گوش کویر
دل کوچک چاه یادش بخیر
به صاحب صفات سمیع و بصیر
کریم خطا بخش پوزش پذیر
جهان قعرِ خوابِ بدی رفته است
به جای جهان هم تو احیاء بگیر
ببین گوشه ی دنجِ مهراب را
ببین تیغ بر فرق مهتاب را
سر پنجه های پلنگ عجل
ببین ماه افتاده بر آب را
ببین کعبه با تو سیه پوش شد
هر آیینه ای تار و مخدوش شد
دو پیمانه زهر از سبو ریختند
زمین و زمان شوکران نوش شد
شب آخرین راه یادش بخیر
شب مرگ دلخواه یادش بخیر
غم بغض دریا و گوش کویر
دل کوچک چاه یادش بخير
پس از تو جهان ماند و دوش پسر
یکی سر به نی ها یکی خون جگر
همین میشود نسل بعدی ِ عشق
پسر کو ندارد نشان از پدر
#عليرضا_آذر
💕 @alireza_azar2 💕
مثل سیگارترین لحظهءِ بی همنفسی،
مثل دیوارترین خاطره پژواڪم کن"
#علیرضا_آذر
@alireza_azar2
نور قرمز، شب روشن شدن خاطره ها
پرده ها را بکشانید که این پنجره ها
نور لجباز، نتابند به این پرتره ها
گور بابای تمام گره ها بر گره ها
#علیرضا_آذر
@alireza_azar2
مُــرده شورِ شب و روزِ من و...
این حالِ خراب
#علیرضا_آذر
@alireza_azar2
قسم خوردهام بر سر نعش شعرم بمانم
#علیرضا_آذر
@alireza_azar2
آنکه تصمیم گرفت آتَشِ بَلوا باشَد
وَسَطِ مَغلَطه در مَغلَطه تَنها باشد..
#علیرضا_آذر
💕 @alireza_azar2 💕
کسی که چنین غرقِ خون و تب است
کسی چنین ذکر حق بر لب است
کسی که در اندیشه ی فتح عشق
به فکرِ رسیدن به فردا شب است
اَبَر مرده فقرو فنا و دعاست
که فقر از قبایش دمی برنخواست
ترازوی انصاف آیندگان
به لطفش شکوه عدالت بجاست
شب آخرین راه یادش بخیر
شب مرگ دلخواه یادش بخیر
غم بغض دریا و گوش کویر
دل کوچک چاه یادش بخیر
به صاحب صفات سمیع و بصیر
کریم خطا بخش پوزش پذیر
جهان قعرِ خوابِ بدی رفته است
به جای جهان هم تو احیاء بگیر
ببین گوشه ی دنجِ مهراب را
ببین تیغ بر فرق مهتاب را
سر پنجه های پلنگ عجل
ببین ماه افتاده بر آب را
ببین کعبه با تو سیه پوش شد
هر آیینه ای تار و مخدوش شد
دو پیمانه زهر از سبو ریختند
زمین و زمان شوکران نوش شد
شب آخرین راه یادش بخیر
شب مرگ دلخواه یادش بخیر
غم بغض دریا و گوش کویر
دل کوچک چاه یادش بخير
پس از تو جهان ماند و دوش پسر
یکی سر به نی ها یکی خون جگر
همین میشود نسل بعدی ِ عشق
پسر کو ندارد نشان از پدر
#عليرضا_آذر
💕 @alireza_azar2 💕
اندازهی اندوهم
اندازهی دفتر نیست
شرح دو جهان خواهش
در شعر میسر نیست...
#علیرضا_آذر
💕 @alireza_azar2 💕
توی تنهاییِ خودم بودم ...
یک نفر آمد و سلامی کرد
توی این شهرِ خالی از مردم ...
یک نفر داشت کودتا می کرد
یک نفر داشت زیر خاکستر
آتشی تازه دست و پا می کرد
من به تنهاییِ خودم مومن ...
یک نفر داشت کودتا می کرد
یک نفر مثل من پُر از خود شد
یک نفر مثل زن پُر از زن شد
از همان جاده ای که آمد رفت
رفت و اندوه برنگشتن شد ...
#علیرضا_آذر
💕 @alireza_azar2 💕
✨
در قفس مانده ها خبر دارند
لحظه در لحظه بسته بالی را
روزگار درشت مردن هاست
روزگار شکست خوردن هاست
موعد نا برابر افتادن
دوره ضرب شست خوردن هاست
دوره داد قرن بی داد است
وقت از قال وقیل ترسیدن
#عصر ناجور جان به در بردن
ساعت بی دلیل ترسیدن
هر کس که درست می فهمد
نیش زنبور بر زبان دارد
استخوان هاش نرم خواهد شد
هر شعوری که استخوان دارد
#علیرضا_آذر
💕 @alireza_azar2 💕
خطرناک است وا ماندن
در این اقلیم طوفانی
بکوچ از من که رم کردم
هیولای زمستانی ...
#علیرضا_آذر
💕 @alireza_azar2 💕
دست از شب و روز گریه بردار گلم
با پای خودم می روم این بار گلم...
#علیرضا_آذر
💕 @alireza_azar2 💕
پای اگر بود پای رفتن بود
دست اگر هست دست یاری نیست ...
#علیرضا_آذر
💕 @alireza_azar2 💕
عشق اما نهایتی مجهول
بیحضورش اگرچه شب عالیست
در تن فکرهای هر شبهام
باز هم جای خالیاش خالیست...
#علیرضا_آذر
💕 @alireza_azar2 💕
توی چشمت دوباره ماهی ها ...
توی چشمت عمیق اقیانوس؛
توی چشمت همیشه دعوا بود ...
بین هر هشت دست اختاپوس"
#علیرضا_آذر
@alireza_azar2
من ماندم و تقویمِ تاریڪم ...
آینده منحوس و تڪراری،
جسمی گرفتارِ خود آزاری ..
در پوششی از دیگر آزاری"
#علیرضا_آذر
@alireza_azar2
غربت سیزدهم یاد من و یاد تو هست
اشک دریاچه شد اما قدش از سر نگذشت
هر کسی رفت و به ناحق به قضاوت برگشت
بگذارید بفهمند که اینگونه گذش
#علیرضا_آذر
#تاریک_خانه
@alireza_azar2
خانِ والای خانه آبادم
زندگی کن مرا،خیابان را
این چنین مردِ داستان باشی
می کُشی خوش نویسِ تهران را
#عليرضا_آذر
@alireza_azar2
مثل جغرافیای نامحدود ... هر زبانی شکنجه ای بلد است
مجمع الدردهای در نوسان ... مثل نبضی که خط ممتد بست
کوچه راهم قدم قدم باشم ... هیکلت توی چشم های من است
در من ابری به جوش می آید ... از بهاری که پشت پیرهن است
#علیرضا_آذر
@alireza_azar2