abasmanesh_com | Неотсортированное

Telegram-канал abasmanesh_com - abasmanesh.com

40428

آدرس سایت: abasmanesh.com كانال رسمي گروه تحقیقاتی عباس منش خدا را باور کن و دنیا رو تبدیل به جای بهتری برای زندگی کن. ⚠️⚠️ محصولات استاد عباس منش فقط و فقط در سایت به فروش می رسد. آدرس سایت: abasmanesh.com

Подписаться на канал

abasmanesh.com

بخشی از نتایج مهدیه عزیز از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی
🌹🌹🌹🌹
من دوره قانون سلامتی رو از 11 فروردین 1402 رسما شروع کردم و تا امروز 13 اردیبهشت، یک ماه از زندگی من به شیوه آموزش های دوره قانون سلامتی می گذره.
می خوام نتایج یک ماه رو براتون بگم. قبلش بگم که من از نظر وزن و اندام تقریبا متناسب بودم. یعنی با 161 متر قد و 63 کیلو وزن. اما نتایجی که با این دوره اتفاق افتاده:
1. از 63 کیلو به وزن 58 کیلو رسیدم.
2. ذهنم بسیار تیز شده و دریافت آگاهی ها برام راحت تر شده
3. پوست صورتم بسیار شفاف شده
4. زانوی پای راستم که مدت زیادی بود مشکل و درد داشت، کاملا از بین رفته و به راحتی دوزانو مینشینم
5. ریزش موهام بسیار بسیار کم شده
6. درد مفصل آرنج دست راستم که چند ماهی بود خیلی اذیتم میکرد، کامل از بین رفته
7. پیاده روی بیش از یک ساعت به طور مستمر برام راحت شده و خسته نمیشم
8. بوی عرق بدنم که خیلی برام عذاب آور بود، همون روزهای اول از بین رفت
9. غرغر و صدای شکمم به کلی از بین رفته
10. آروغ زیاد که اذیت کننده بود برام، بسیار کم شده
11. نفخ و گاز معده که برام اذیت کننده بود، تمام شده
12. خروپف توی خواب که گاهی داشتم، تمام شده
13. تنفس عمیق و راحت تری نسبت به قبل دارم
14. زگیل های گوشتی دور گردن داشتم که فقط 2 تا مونده که کوچیک هم شدن
15. کمردرد گاه وقتی داشتم که خوب شده
16. یکی از مواردی که داشتم و خیلی اذیتم میکرد، سنگ لوزه بود که باعث بوی بد دهانم میشد، که به طور معجزه واری از بین رفته و کاملا خوب شدم که برام خیلی ارزش داره!
اینها نتایجی بود که توی این یک ماه داشتم. واقعا طبق گفته استاد عزیز، اگر قبل از شروع دوره، شرح حال و وضعیت جسمی و روحی خودم رو ننوشته بودم، باور نمیکردم این نتایج رو توی مدت کم گرفتم!
مطمئنم با متعهدانه ادامه دادن این دوره عالی و بینظیر، نتایج عالی تری هم خواهم گرفت که مهم ترینش برام انرژی بسیار بالا و تمرکز بالاست. خدا رو هزاران بار شکر میکنم که منو به این مسیر الهی هدایت کرد
از استاد عزیزم هم که عاشقانه و خالصانه آگاهی های این دوره رو در اختیار ما گذاشتن صمیمانه سپاسگزارم
👇👇👇👇
https://abasmanesh.com/fa/product/the-law-of-health/

Читать полностью…

abasmanesh.com

بخشی از نتایج فاطیما عزیز از عمل به آموزش های استاد عباس منش در دوره شیوه حل مسائل زندگی
🌹🌹🌹🌹
سلامی از جنس آرامش به استاد عزیزم و مریم جان
من همون اول که دوره شیوه حل مسائل اومد روی سایت، دوره رو خریداری کردم و تا امروز که دارم این کامنت رو مینویسم، باید بگم تو جلسه دوم این دوره متمرکز موندم ؛اونم بخاطر نتیجه ی فوق العاده و البته غیر قابل باوری که یک شبه از این دوره تا این جلسه اش گرفتم، دلم نمیاد از این آگاهی ها رد بشم.
استاد من یک خشم پنهان درونم بود که آرامش ازم گرفته بود و باعث شده بود با دوتا پسر نازنینم بد رفتار کنم .رفتار با خشم و ناراحتی و در مقابل ،اونها هم با من همینطور بودن.
شاید دو سه سال بود که دنبال راه حل بودم که رفتارمو درست کنم آرامش داشته باشم اما هر بار که به خودم قول میدادم بیشتر از 12ساعت به قولم پایبند نبودم و این به یک گردابِ عذاب تبدیل شده بود که روز به روز بیشتر در اون غرق میشدم.
از طرفی هم هیچ موفقیت مالی بدست نمی آوردم.
تا اینکه روز گوش کردن به فایل جلسه دوم دوره شیوه حل مسائل فرا رسید. نگم براتون
بارها و بارها فایل رو گوش کردم و اول متوجه شدم دلیل اینکه از نظر مالی دارم زور میزنم اما پیشرفت نمیکنم چی هست!
من ریشه ی مشکلاتمو پیدا کردم. یعنی فرکانس ارسالی من با خواسته هام همسو نبود و رفتار همراه ناراحتی و خشم من نشتی بزرگی بود که جلوی هر موفقیتی رو تو زندگیم میگرفت،یادمه بارها با چندتا از دوستانم که از شاگردای استاد هستند در مورد زور زدن و بالا نرفتن مدارم از یک سطحی صحبت کرده بودم اما نمیدونستم ایراد کارم کجاست و با تمرکز، شروع کردم به انجام تمرین جلسه دوم دوره شیوه حل مسئله.
آخه مگه میشه
به محض اینکه پاسخ به سوالات خودشناسی تمرین تموم شد، انگار اون فاطیمای قبلی مُرد و یک فاطیمایی متولد شد که خلقیاتش کن فیکون شده بود
قلبم سرشار از آرامش شده بود
من همیشه تو دفتر شکرگزاریم این باور را مینوشتم که “خدایا ممنونم که منو با معجزاتت شگفت زده میکنی” من به معنای واقعی معجزه رو با چشمانم دیدم و حس کردم.مگه میشه یک نفر اینقدر تغییر کنه آخه این همه بهبود در رفتار ؟؟؟؟؟.خداروهزاران مرتبه شکر.
رفتارم با پسرام سرشار از عشق و مهربانی و آرامش شد
و چقدر هر روز بهتر و بهتر میشم
و هر لحظه که به این موضوع فکر میکنم روحم به پرواز در میاد
حس خوب و آرامش تمامی وجودمو گرفته
و جالبه که من هیچوقت کلمه ی “چشم مامان”یا مثلا “ممنون مامان”یا حتی”مامان نظرت چیه اینکارو انجام بدم یا نه” رو از پسرام تا امروز نشنیده بودم که به لطف این دوره و تغییراتی که کردم دارم میشنوم و مطمئنا که نتیجه ی این جور عمل کردن و تعهد داشتن فوق العاده خواهد بود.
🌹🌹🌹🌹
آخرین فرصت خرید دوره «شیوه حل مسائل زندگی» با قیمت قبلی تا ساعت 23 امشب.
اطلاعات کامل درباره محتوای دوره "شیوه حل مسائل زندگی" و نحوه خرید این دوره
👇👇👇👇
https://abasmanesh.com/fa/product/problems-solving-course/

Читать полностью…

abasmanesh.com

آگاهی های جلسات پنجم، ششم و هفتم از دوره "شیوه حل مسائل زندگی"، در یک نگاه
🌹🌹🌹🌹
✅ جلسه پنجم:
آگاهی ها و تمرینات این جلسه تمرکز دارد بر: پرورش احساس لیاقت واقعی بوسیله درمان کمالگرایی و راهنما قرار دادن اصلی به نام "بهبودگرایی های جزئی اما مستمر :
کمالگرایی یک بیماری شخصیتی است که همیشه انجام بهبودهای لازم و ضروری در زندگی را موکول می کند به زمانی که:
شرایط "به اندازه کافی" مناسب بشود، تا بتوانی آن کار را بی عیب و نقص و بدون اشتباه انجام بدهی و نتیجه ای دهن پر کن ایجاد کنی.
یعنی کمالگرایی به این شکل استانداردهای عملکردی ای برای فرد تعیین می کند که الان و در این نقطه، فاصله ی فرکانسی و مهارتیِ او با آن استاندارها زیاد است و آن شکل عمل کردن، عملاً برای فرد قابل اجرا نیست. در نتیجه، هرگز آن شرایط بی نقص، برای او فراهم نخواهد شد.
به این ترتیب، تنها چیزی که به زندگی فرد اضافه می شود، لیستی بلند بالا از «به اندازه ی کافی های» کمالگرایی است و فرد را در باتلاقی به نام «به تعویق انداختن» درگیر می کند و به این شکل فرد را در یک برزخ قرار می دهد:
یعنی از یک طرف فرد نمی تواند بر اساس آن استاندارها عمل کند؛
و از طرف دیگر، به خاطر اینکه هیچ قدمی برای پیشرفت بر نداشته و هیچ نتیجه خاصی ایجاد نکرده، خودش را سرزنش می کند و احساس بی ارزشی و بی لیاقتی می کند. این سناریویی است که برای اکثر افراد آشناست و نمی دانند که چه عاملی در حال از بین بردن احساس لیاقت در وجود آنهاست.
ما در این جلسه، می خواهیم مدیریت کمالگرایی را در این نقطه یاد بگیریم تا بتوانیم احساس لیاقت را در وجودمان ترمیم کنیم و رشد بدهیم.
زیرا به اندازه ای که کمالگرایی ذهن شما را اشغال کرده است، فضا را برای «احساس لیاقت»، تنگ کرده است.
قانون این هست که: یا می توانیم کمالگرا باشیم یا می توانیم در مسیر ساختن احساس لیاقت حرکت کنیم.
در یک کلام، همنشینی کمالگرایی با احساس لیاقت، غیر ممکن است.
جالب اینجاست که افراد زیادی این سوء برداشت را دارند که کمالگرایی را، ارزش حساب می کند.
برای دوستانی که سوالشان این است که: چطور می توانم احساس لیاقتم را بسازم و رشد بدهم، جواب این است:
در دوره شیوه حل مسائل زندگی، روی جلسات و تمرینات مربوط به «مدیریت و درمان کمالگرایی» بسیار تمرکز بگذار.
زیرا یکی از عملی ترین راهکارها برای ساختن و رشد احساس لیاقت این است که:
فضایی از ذهن شما که توسط کمالگرایی اشغال شده را، از کمالگرایی پس بگیری و در خدمت بهبودگرایی قرار بدی.
طبق ایده های بهبودگرایی پیش بروی؛
قدمای بهبودگرایانه ای را برداری که طی جلسات 4 و 5 و 6 در این دوره با جزئیات و تمرینات کافی، توضیح داده شده است.
وقتی این قدم های را به همان شکل که در این جلسات آموزش داده شده است را بر می داری، آنوقت در طی روند حل مسئله و تحقق خواسته هایت، خود به خود هم نتایج شما ساخته می شود و هم احساس لیاقت شما.
"احترام به خود" در وجود شما ساخته می شود و رشد می کند؛
"خودباوری و ارزشمند دانستن خود"، ساخته می شود و رشد می کند؛
تمریناتی که برای این جلسات طراحی شده است، در عمل به این سوال که "چطور احساس لیاقتم را بسازم؟، پاسخ داده است.
✅ جلسه ششم:
در مسیر حل مسئله یا تحقق خواسته ها، این موضوع اجتناب ناپذیر است که ظاهرا اشتباهی از فرد سر بزند یا با چالشی غیر منتظره مواجه شود که در آن نقطه راه حلی برایش راه حلی ندارد.
اما در این نقطه، کمالگرایی تمرکز فرد را از نکات مثبت، نقاط قوت، توانایی ها و ارزشمندی های فرد بر می دارد، پیشرفت های ریز و درشتی که فرد تا آن نقطه از مسیر داشته است را به راحعتی نادیده می گیرد،
حسن ها و نکات مثبت مسیر را نادیده می گیرد و تمرکز فرد را فقط معطوف می کند به همان ناخواسته ای که رخ داده است؛
تمرکز فرد را معطوف می کند بر اینکه «او ناتوان است» یا «آدم مناسبی برای پیشرفت نیست». در یک کلام فرد را در چرخه ی خودتخریبی و خود سرزنشی گیر می اندازد و به این شکل او را وارد یک جنگ درونی تمام عیار با خودش می کند و حتی ممکن است فرد را برای مدت ها در آن نقطه متوقف کند.
این سناریو نیز برای اکثر ما آشناست که چقدر به خاطر اینکه اشتباهاتی که در اصل بخشی از مسیر رشدمان هستند، خودمان را سرزنش کرده ایم...
در این جلسه ما به عنوان ناظرِ کانون توجه خود ، مدیریت و درمان کمالگرایی را در این نقطه تمرین می کنیم و قدم به قدم یاد می گیریم و این بیماری شخصیتی را به وسیله بهبودگرایی های جزئی اما مستمر، مدیریت می کنیم و دوباره به صلح درونی برسیم. سپس از نقطه ی صلح درونی دوباره راهکارهای بهتر را ببینیم.
زیرا اصل بهبودگرایی همیشه به ما می گوید :

Читать полностью…

abasmanesh.com

آگاهی های جلسات سوم و چهارم از دوره "شیوه حل مسائل زندگی"، در یک نگاه
🌹🌹🌹🌹

✅ موضوع جلسه سوم:
در سومین جلسه از مسیر توانا شدن در حل مسائل، به عنوان دانشجوی دوره شیوه مسائل زندگی، عادت جدیدی ایجاد می کنیم برای قدم برداشتن در مسیر ایجاد بهبودهای دائمی و برای ایجاد تغییرات اساسی در زندگی خود، قدم های عملی جدّی بر می داریم.
همه ی ما به خوبی می دانیم که ذهن همیشه در برابر تغییر عادت های قبلی خود، مقاومت می کند. حتی زمانی که می دانیم کار درست چیست و چه مسیری باعث رشد ما می شود، باز هم مقاومتی در ذهن ماست برای تنبلی کردن و به تعویق انداختن.
به همین دلیل است که الگوهای رفتاری ی ما به این راحتی تغییر نمی کند.
این تجربه ی ملموس، این قانون را به ما می فهماند که تغییر رفتار و تغییر عادت های محدودکننده، به عاملی اساسی تر از “اراده داشتن”، نیاز دارد و این عامل "انگیزه و اشتیاق درونی" است که می تواند به صورت خودکار و غیر ارادی، ما را به سمت انجام کارهای سازنده جذب کند و از انجام کارهای غیر ضروری و بیهوده بر حذر دارد؛
ما برای اقدام عملی، به این سوخت یعنی "انگیزه" نیاز داریم که از "درون" ساخته می شود و تعهد ما را تا انتهای مسیر و رساندن کار به نتیجه، زنده نگه می دارد؛
ساختن چنین جنسی از انگیزه برای حرکت، موضوع جلسه سوم و تمرین این جلسه هست.
یعنی در این جلسه، ما در عمل تمرین می کنیم که "چطور" این تعهد و انگیزه ی خودکار را ایجاد کنیم، به گونه ای که موتور حرکت ما در مسیر حل مسئله باشد و به صورت خودکار و دائمی تغذیه بشود.

✅ موضوع جلسه چهارم:
هموار کردن مسیر حل مسئله و لذت بردن از مسیر رشد بوسیله "مدیریت بیماری شخصیتی ای به نام کمالگرایی" است.
ما در این جلسه یاد می گیریم که این بیماری شخصیتی را به کمک ویژگی ای به نام «بهبودگرایی های کوچک اما مستمر» تحت کنترل و درمان قرار بدهیم که در واقع همان رفتار کردن بر طبق قانون تکامل است.
اینکه مسیر پیشرفت شما در زندگی چقدر می تواند هموار بشود، بستگی به این دارد که می خواهی با کدام یک از این دو ویژگیِ شخصیتی همکاری کنی؟!
کمالگرایی؟!
یا بهبود گرایی؟!
اولین دامی که کمالگرایی برای ما پهن می کند، تعریف اشتباه از موفقیت و پیشرفت هست.
کمالگرایی، موفقیت را مساوی می داند با: برداشتن قدم های بزرگ تر از حد توان در شروع مسیر و دور زدن قانون تکامل
یعنی کمالگرایی، تمرکز شما را درگیر این توهم می کند که:
باید بوسیله یک حرکت خاص و عجیب و غریب، مسئله ی بزرگ، فرسایشی و بارها به تعویق افتاده را به یکباره حل کنی و یک نتیجه ی دهن پر کن و چشم در بیار ایجاد کنی.
و همانطور که اکثر ما تجربه کرده ایم، نتیجه ی این تفکر در یک کلام، به تعویق انداختن و هیچ قدمی برنداشتن است.
در طی جلسات 4 تا 6 این دوره، ما مدیریت و کنترل کمالگرایی را یاد می گیریم .
در طی تمرینات این جلسات، ما در عمل یاد می گیریم به وسیله جایگزین کردن ویژگی ای به نام بهبودگرایی، کمالگرایی را مدیریت کنیم تا نه تنها نتایج دلخواه مان را خلق کنیم، نه تنها شرایط مد نظرمان را ایجاد کنیم، بلکه از مسیر این پیشرفت، لذت ببریم و به رضایت درونی برسیم.
آگاهی ها و تمرینات جلسه 4، کلیدی است برای نشان دادن ایمان در عمل و خاتمه دادن به "منتظر بودن ها و به تعویق انداختن ها"
این جلسه، حجت را بر شما تمام می کند که مهم نیست الان در چه شرایطی هستی و با چه مسائلی روبرو هستی، چون همین حال تمامی توانایی و ابزار لازم برای بهبود شرایط کنونی ات را به اندازه کافی داری. پس هیچ بهانه ای برای "به تعویق انداختن" نیست.
این جلسه، در نقطه اول به شما یادآوری می کند که با ارزش ترین سرمایه شما، تمرکز شماست.
و سپس بهینه ترین حالتی را به شما آموزش می دهد که می توان از این سرمایه یعنی "قدرت تمرکز"، بیشترین بهره را برداشت کرد و آگاهانه قدرت تمرکز خود را در مسیر خلق خواسته ها، بکار گرفت.
منطق های قوی این جلسه ما را آگاه می کند که: بیماری ای به نام کمالگرایی، این سرمایه ارزشمند ما را به بیهوده ترین شیوه ی ممکن هدر می دهد در حالیکه "بهبودگرایی" استادِ بهره برداری از این سرمایه ی ارزشمند درونی ماست.
به قول دوره 12 قدم، کار ما نظارت بر افکاری هست که در ذهن ما می چرخد و جهت دهی آگاهانه ی این افکار به سمت خواسته هاست.
در این جلسه از مسیر حل مسئله، ما به عنوان ناظر کانون توجه مان، از این موضوع آگاه می شویم که تمرکز ما به چه شکل و چه مقدار و در چه جهتی در حال خرج شدن است.
در جهت راهکار و پیشرفت؟
یا در جهت موانع و مشکلات؟
از این موضوع آگاه می شویم که کجاها بوسیله کمال گرایی، جلوی پای خود سنگ می اندازیم و چطور باید بوسیله بهبودگرایی این سنگ ها را برداریم، تمرکز خود را هم جهت با خواسته های خود کنیم و به این وسیله، مسیر پیشرفت را هموار کنیم.

Читать полностью…

abasmanesh.com

آگاهی های 2 جلسه اول از دوره "شیوه حل مسائل زندگی"، در یک نگاه
🌹🌹🌹🌹
✅ مأموریت جلسه اول این دوره: شناسایی قدرتمندکننده ترین باورها درباره حل مسئله و چگونگی ایجاد این باورهاست.
یکی از مهم ترین دلایلی که ما از مسائل خود فرار می کنیم، این است که دربرابر حل آن مسائل، احساس ناتوانی داریم. خیلی ها با این برچسب از مسائل خود فرار می کند که:
*نمی خواهیم به ناخواسته ها توجه کنیم؛
*یا دربرابر آن مسئله، احساس مسئولیت نمی کنند. بنابراین، به جای حل مسئله دنبال پیدا کردن مقصر هستند؛
*خیلی ها خود را قربانی آن مسئله می دانند. یعنی تمرکز آنها به جای حل مسئله، روی این است که: این مسئله اصلا تحت کنترل و اختیار آنها نبوده و نیست؛
همه ی این رفتارها و واکنش ها با هر دلیل و منطقی، چیزی نیست جز: فرار از مسائل. چرا از مسئله فرار می کنیم؟
جواب این است که:
فکر می کنیم این مسئله راهکار ندارد؛
یا حتی اگر هم راهکار داشته باشد، ما از عهده ی آن بر نمی آییم یا امکاناتش را نداریم؛
بنابراین، در جلسه اول، تمرکز ما بر درک این مفاهیم است:
1. تفاوت "اعراض از ناخواسته" را با "فرار از حل مسئله" بفهمیم تا از این بهانه، برای فرار از مسئله استفاده نکنیم؛
2. می خواهیم بوسیله ی ساختن “احساس توانایی حل مسئله” در وجودمان، شخصیت خود را به گونه ای تغییر دهیم که به جای فرار از مسائل، با آنها مواجه شود و حل آنها را با همان توانایی ها و امکاناتی که در آن لحظه دارد، شروع کند و با حل آنها رشد کند؛
برای رسیدن به این منظور، آگاهی ها و تمرینات جلسه اول به شما کمک می کند تا این باور را بسازی که:
همه مسائل نه تنها راهکار دارند، بلکه راهکارهای ساده و قابل اجرا با توانایی ها و امکانات کنونی من دارند.
ما می خواهیم به کمک تمرینات جلسه اول، این باور قدرتمندکننده را در ذهن بسازیم که ذات مسائل این است که:
اگر مسئله ای می آید، قطعا راهکارش هم درونش و با خودش می آید و مهم تر از همه، بخشی از توانایی های ما را در وجودمان بیدار می کند که قادر به حل آن مسئله است.
✅ مأموریت جلسه دوم این دوره:
رسیدن به خودشناسی، تشخیص اصلی ترین مسئله ای که حل آن، بیشترین تأثیر مثبت را بر کیفیت زندگی فرد می گذارد و صرف انرژی خود در این نقطه است.
تنها راه برای ایجاد تغییرات اساسی در زندگی، "حل مسائل اساسی زندگی به صورت ریشه ای" است. زیرا نتایج متفاوتی که منتظرش هستیم، فقط با حل ریشه ای مسائل اساسی ما، پدیدار می شود.
دلیل اینکه افراد زیادی بطور مداوم درگیر مسائلی با الگوهای معمولا تکراری هستند این است که: مسئله اساسی زندگی خود را از ریشه حل نکرده اند. زیرا ریشه ی آن مسئله را تشخیص نداده اند.
در حالیکه اگر فرد در همان ابتدای روند برخورد با مسئله، مصمم شود تا ریشه مساله را بشناسد و آنرا از ریشه حل کند، نه تنها از بسیاری از مسائل ریز و درشت در آینده پیشگیری می کند بلکه رشد می کند.
با تمرکز بر آگاهی ها و تمرینات جلسه دوم یاد می گیریم که:
به جای اتلاف انرژی و تمرکز خود در "از بین بردن یک سری علائم ناخوشایند در زندگی"، همین تمرکز و انرژی را برای این خرج کنیم که ریشه ی آن علائم را بشناسیم و برطرف کنیم.
در تمرین جلسه دوم، تمرکز دانشجویان این دوره بر این دو موضوع است:
1. چه مسائل اساسی ای در حال حاضر در زندگی ام است که باید حل شود؟
2. مسئولیت حل این مسئله را می پذیرم و برای حل ریشه ای این مسئله، دست به عمل می شوم.
تمرین این جلسه شامل "سوالات خودشناسی" است که به صورت هوشمندانه ای طراحی شده تا بتوانید با فکر کردن و پاسخ دادن به این سوالات ، مسئله ی اساسیِ حال حاضر زندگی خود را تشخیص دهید. یعنی مسئله ای که:
اولاً: در حال حاضر حل آن بالاترین اولویت را دارد؛
ثانیاً: حل آن مسئله، بیشترین تأثیر مثبت را بر کیفیت زندگی ات می گذارد؛
هدف ما از طراحی سوالات هوشمند این جلسه، رسیدن به خودشناسی عمیق است. فکر کردن و جواب دادن به سوالات خودشناسی در این جلسه باعث می شود:
درباره وضعیت حال حاضر زندگی ات، به شناخت دقیق تری از خودت برسی. به گونه ای که بتوانی اصل را از فرع تشخیص دهی و بفهمی در حال حاضر، بیشترین تمرکز فیزیکی و ذهنی شما در چه مسیری صرف می شود و آیا این مسیر، هماهنگ با خواسته های شماست یا در خلاف جهت با خواسته های شماست؟!
آیا این صرف انرژی، مثمر ثمر است یا فقط هدر دادن انرژی و عمر شماست؟!
نتیجه ی فکر کردن و پاسخ به سوالات این است که:
فرد به شناخت عمیق تری از خودش؛ از باورهایش؛ از مقاومت های ذهنش؛ از مسائلی که آنها را مثل آشغال زیر مبل پنهان کرده است، می رسد.
این شناخت، تکلیف فرد را با مسیری که باید برود، روشن می کند و به او کمک می کند تا بهتر بفهمد که ریشه مسائل او کجاست و چطور باید این ریشه حل شود؛
بفهمد نشتی های انرژی او کجاست و چطور باید بسته شوند؛

Читать полностью…

abasmanesh.com

تجربیات محسن عزیز از دوره شیوه حل مسائل زندگی
🌹🌹🌹🌹
سلام به استاد عشق ️و خانم شایشه مهربان وعزیز و هم فرکانسی های دوست داشتی
خداروشکر که به دوره شیوه حل مسائل زندگی که واقعا میلیاردها دلار ارزش داره هدایت شدم
خدارو شکر، اصلا با آگاهی ها و تمرینات این دوره شخصیتم زیر و رو شده.
یکسالی است که با استاد عزیز دست خداوند اشناشدم کاملا هدایتی. قبلا نابود بودم. اعتماد به نفس منفی ١٠٠٠
اصلا چیزی به عنوان محسن وجود نداشت. فقط دیگران. فقط ترس. فقط شرک دعا و توسل
که نتیجه ای جز ناامیدی ودل سردی نداشت
پیشرفت نمیکردم. بدهکار بودم. رابطه ام با دیگران همراه باتنش بود. با خودم درگیر بودم و راضی نبودم و همش با خودم کلنجار میرفتم یه جای کار ایراد داره و اصلا هیچی سرجاش نیست اما نمی دونستم کجا؟!
چرا بعضی ها ثروت دارن و من ندارم؟
هدایت شدم به دوره های مختلف از دیگر استادان
هر چند روز دوره جدید با استاد جدید. پولم راخرج دوره ها مختلف میکردم ولی باز راضی ام نمیکرد ولی داشت تکاملم طی میشد
اخه من همه چی را با هم میخواستم مثل استاد هم خدا هم خرما
اونها بوی خدا نمیداد به نوعی ظاهری وپوچ بودن و بعد هدایت شدم به فایل های استاد عباس منش.
گفتم این استاد حرفهاش ناب است از قران میگه از خدا میگه. با اینکه با فکرم در تضاد بود ولی دلم راضی بود میگفت حرف حق همین است ولی درگیربین ذهن و دل زیاد بود الان کمتر داره میشه
فایل های زیادی از استاد دانلود کردم و گوش میکرم. هیچی از قانون نمی‌دونستم الان هم خیلی کم میدونم و فقط حالم خوب میشد.
اصلا نمیدونستم وقتی استاد از تکامل طی کردن میگه، منظورش چیه
وقتی از هدایت می گه، منظورش چیه
وقتی از الهامات میگه منظورش چیه
بعد هدایت شد به دوره عزت نفس و خوشحال شدم که منم تونستم دوره را راه درست بگیرم بهایش به صاحب اصلی بپردازم.
جلسات دوره رو دانلود کردم و گوش کردم حالم بهتر شد ولی عملکردم نه. چون نه تمرینی انجام می دادم، نه کامنتی می زاشتم و نه پاسخ به کامنتی
همزمان تمرین تولید محتوا برا کارشناسی پسته را شروع کردم با کمک دوره فن بیان از یه استاد دیگه.
استاد عباس منش توی دوره عزت نفس میگفت شروع کن. قدم اول رو بردار. ولی استاد فن بیان میگفتند نه هنوز برای قدم برداشتن زوده باید هنوز...
اینقدر فن بیانم طول کشید که کم کم تمرینهایم کم شد تا به ماهی دو ماهی یکبار واخر هم هیچ کل تمرین با بهانه کارهای دیگه ووو(کمالگرایی) و کلا رفت کنار
عزت نفسم واعتماد به نفسم باز نابودشد. ته دلم میگفت تو باید کارشناسی آنلاین انجام بدی. این شغل فقط وقت تلف کردنه. بدتر بهم استرس وارد میکرد که:
بقیه ازتو کمتر بلدن الان زودتر شروع کردن کجاین (مقایسه و مسابقه بادیگران)تو کجایی یکساله امروز فردامیکنی باز بهم استرس وارد میکرد
اصلا نمی دونستم لذت بردن از مسیر چیه و سوالم مرتب این بود که: چرا من پولدار نمیشم
باینکه داخل فایلها استاد هر روز جواب سوالات من رو می دادن اما من درمدار درکش نبودم.
ولی باز فایلها را گوش میکردم چون این رو میدنستم که باور با تکرار بدست میاد.
بعد یهویی چشمم را باز کردم دیدم بخاطر حرف مردم، یه خونه پنجاه متری جدید را با قرض وبدهکاری شروع کردم برای دفتر کارم(کمالگرایی)
بیدارشدم گفتم کجا میری؟ فقط فایلای استاد رو به عنوان یه آهنگ قشنگ گوش می دی اما عمل نمی کنی!
فقط چون اعتبار داری چون بهت قرض میدن، تو هم خوشحالی و توهم داری که داری پیشرفت می کنی؟!.
همه چی رو قرض کرده بودم. سیمان لوله کاشی گچ ووو
وااای من داشتم کجا میرفتم. تازه میخواستم فرش و کابینت ووسایل حمام و بخاری ووو هم قرض کنم
عید دلار رفت بالا همه کسانی بهم قرض داده بودن با اینکه رفیقم بودن اعتبارم بودن دم عید گذاشتنم فشار و جهان چنان سیلی محکی زد بهم که نگو و جهان اینجوری درس های فایلهای استاد رو بهم یاد داد.
این فشار باعث شد که ترمز قرض را کشیدم و خداروشکر هر پولی می امد می دادم برای بدهی ها ولی بدهی چندین برابر بود.
بخاطربدهی ها تمرکز روی کارم هم کم شد درامدم هم کم شد ولی کم کم فقط بدهی میدادم وداشت قانون برایم واضح تر میشد.
داخل همین بدهی دادن ها وکلنجاررفتن با نجواهای ذهنم و خانومم، دوره شیوه حل مسائل را خریدم خداوند رو میلیارد ها بارشکر
چون داشتم داخل کانال استاد هر روزی که کامنت جدید می امد رو میخوندم ومرتب پیگیر بودم.
دوره رو خریدم و شروع کردم به گوش دادن بدون اینکه تمرینی انجام بدم. ذهنم میگفت فقط گوش کن همه چیز همین طور درست میشه و فقط به جلسات گوش کنی کافیه.
تا اینکه رسیدم به جلسه 4 دوره که خداوند بوسیله خانم شایسته عزیز کاملا مچم را گرفت. اصلا همه چیز روی سرم خراب شد وقتی فهمیدم ریشه ی همه ی مشکلاتم داره از یه جا آب می خوره:
بیماری کمالگرایی
در واقع بیماری به اسم محسن
واقعا استاد عالی هستی. شیر مادرت حلالت

Читать полностью…

abasmanesh.com

بخشی از تجربیات مرجان عزیز از عمل به آگاهی های دوره شیوه حل مسائل زندگی
🌹🌹🌹🌹
رد پای من از روز یازدهم شرکت در دوره و جلسه ی دوم دوره ی جادویی حل مسائل
سلام به خوبترین حادثه ی زندگی یِ من
استاد عباس منش عزیز و مریم بانوی شجاع و مهربانم و به دوستانِ جان
از دیشب حدودای ساعت هشت، شروع به نوشتننه تمرین جلسه ی دوم کردم، و الان تازه بخش اولِ تمرین تموم شد. البته چند ساعتی هم خوابیدم و وسط تمریناتم در حاله استراحت، فکر میکردم و فکر میکردم و این جمله دائم برام تداعی میشد که:
“” ای انسان، دَردِ تو از توست
و دَرمانِ آن نیز، دَرونِ تو قرار دارد
ولی تو از آن بی خبری””
و دیدم چقدر با این سوالاتِ خودشناسی جلسه دوم این دوره، جوابهایی که در درونه خودم هستن دارن بیرون میان،
و چه جالب که نه نیازی به مشاور هست و نه کوچ.
و فقط خودم با سوالاتِ درستی که از خودم میپرسم، میتونم به بهترین جوابها برسم.
وقتی یادم میاد که در طول عمرم چقدددر پول مشاوره دادم، خندم میگیره!!
و چقدر الان خوشحالم که دارم با این دوره ی فوق العاده که برامون آماده کردین، به نتایج عالی میرسم و کلی ذوق میکنم
دیشب شب قدر بود. یادمه هر سال شبهای قدر من فقط در حال نوشتنه آرزوهام بودم و بقیه میگفتن چه کار میکنی باید توی این شبا نماز و دعا خوند ولی من نوشتنه آرزوهام رو بیشتر دوست داشتم
و حالا که نگاه میکنم میبینم چقدر هم کار خوبی کردم.
و دیشب هم شب قدری متفاوت از تمامه سالهای عمرم شد چون ایندفعه در مسیری قدم برمیدارم که صراط مستقیمه و سوالاتی رو جواب میدم که منو بیشتر و بهتر به خودم میشناسونه،
که میگن اولین قدم برای خداشناسی، خود شناسی هست.
من توی زندگیم اشتباه زیاد کردم و تصمیمات اشتباه زیادی هم گرفتم و اکتر اوقات خودم رو به خاطرشون سرزنش میکردم
ولی این دوره و تمریناتش به من نشون داد که من یه عالمه تصمیمات خوب و ارزشمند هم گرفتم و کلی مسائل فوق العاده رو هم در طول زندگیم حل کردم
و چقدر خوشحالم از دیدارِ خوده جدیدم و از پیدا کردنِ دوباره ی خودم و شاید بتونم اسمِ این اتفاق رو یه
،،،،،،،،، تولدِ دوباره،،،،،،، بزارم
واقعا احساس میکنم دوباره به دنیا اومدم. تک تکِ روزهای گذشته، مرجانی رو به من نشون داد که با شجاعت در زندگیش حرکت کرده، در حالیکه قبل از انجام تمرینات دوره، فکر میکردم من یه ترسوی شکست خورده ام که فقط تنها هنرش اینه که از این شاخه به اون شاخه بپره،
یه روز یه مشاور داشتم که در یکی از مکالمات تلفنیمون با تندی و صراحت وحشتناکی به من گفت:((تو هیچی نیستی!!!تو هیچی نیستی!!))
یادم نمیره که چقدر اونروز حالم بد شد و فرو ریختم چرا که حرفاش برام مهم بود. بعدها فهمیدم خودش یه دنیا توی زندگیش مسئله داره و در هیچ زمینه ای توی زندگیش موفقیت خاصی کسب نکرده و کلی مشکل و مسئله داره!!! و با خودم میگفتم
اینی که توی حل مسائل خودش مونده، من چه انتظاری دارم ازش که بتونه به من یاد بده که چه جوری مسائلم رو حل کنم!!
و حالا توی خونه با لباس راحتی(خخخ) پشت میز خودم و در خلوتِ دلپذیرِ خونه، دارم با کمک آگاهی ها و تمرینات این دوره، دونه دونه راهکارهای حل مسائلم رو پیدا میکنم، واقعا مگه از این شگفت انگیز تر هم میشه،
نمیدونم چه سپاسگزاری میتونه اینهمه حس و اتفاق رو نشون بده، ولی من که بی نهایت از شما سپاسگزارم استادخوبم و مریم جان که اینقده با صدای گرم و دلنشینتون و با دستای مهربانتون که ده انگشتی کلمات رو تایپ میکنید برای ما با عشق.
من که هر روز از این یازده روز گذشته رو خوشحال و هیجان زده بودم
برای تک تک آگاهی هایی که بهم دادین و داره یه مرجانه جدید رو از من بیرون میکشه، انگار مثله داستانه بودا که توی کتابِ نیمه ی تاریک وجود مثالش رو میزنه، که یه روز داشتن مجسمه ی بودا رو جا به جا میکردن که به دلیلی میبینن که تَرَک خورده، خیلی نگران میشنولی با کمال تعجب میبینن که زیر اون لایه ی سفالی یه مجسه ی طلا هست که
با لایه ی گِل پوشیده شده، گویی در گذشته برای محافظت از مجسمه در برابر حمله ی دشمن، یه لایه گِل رو روی مجسمه کشیده بودن و در اون زمان ِ جا به جایی لایه ی رویی ترک خورد و اونها مجسمه ای طلایی رو در زیر اون لایه های گل پیدا کردن،
و منم همچین احساسی رو دترم این روزها،
انگار اون لایه ی گِلی من داره ترک میخوره، و طلای زیرین داره بیرون میاد.
از زمانی که کتاب سوالاتِ کوانتونمی رابنز رو خوندم میدونستم که سوالاتِ مناسب ما رو به جوابهای مناسب میرسونن ولی نمیدونستم چه سوالاتی از خودم باید بپرسم و اون کتاب هم اونقدر گویا نبود برام .
ولی شما توی تمرینات جلسه دوم، چقدر ساده، واضح و با مثال های عینی، منو به جوابهای درست و اثرگذار میرسونید
که کلی ذوق میکنم و با تمااامه وجودم شکر گزار خداوندم که منو به این دوره ی فوق العاده هدایت کرد.

Читать полностью…

abasmanesh.com

بخشی از تجربیات سعیده عزیز از عمل به آگاهی های دوره شیوه حل مسائل زندگی
🌹🌹🌹🌹
به نام پروردگار جهانیان
سلام به استاد عزیزم ، به خانم شایسته جان و دوستان عزیز هم دوره …
من ! سعیده ! بیمارِ کمال گرا : یک روز که پاکم !
خدارو بی نهایت شاکرم که یکبار دیگه هدایتم کرد به مسیر درست …
رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إِذ هَدَیتَنا وَهَب لَنا مِن لَدُنکَ رَحمَهً ۚ إِنَّکَ أَنتَ الوَهّابُ
یکم برمی‌گردم به عقبتر ، به اسفند ماه، وقتی دوره شیوه حل مسائل روی سایت اومد.
اون زمان من در شرایط روحی روانی عالی بودم اونهم به چند دلیل:
از قبل تمرکز عالی روی آموزش های استاد داشتم و این اولین بار بود که دوره ای رو از روز اول پرزنتش در سایت، میخریدم.
همچنین توی مرخصی بودم و کلی وقت آزاد داشتم برای کار کردن روی آموزش های دوره.
خلااااصه به خودم گفتم من دیگه میتررررکوووونم. رفتم یک دفتر ٢٠٠برگ خوووشگل با طرح نقشه ی آمریکا با کلی خودکار رنگی خریدم و گفتم الهی به امید تو... می‌خوام اینبار دیگه بهترین حالت ممکن، به آموزش های دوره عمل کنم!
یکی دو جلسه پیش رفتم ،واقعا هم عالی کار کردم. بعد درگیر چندتا کار و مهمون و اینا شدم و دیدم اصلا نمیتونم مثل قبل برای آموزش ها وقت بزارم.
عصبی شدم، نگران شدم، خودسرزنشی ها شروع شد، توی ذهنم همش داشتم خودمو تخریب میکردم که چرا اینجوری شد ،باز من یک کارو نصفه ول کردم ، من اراده ندارم و …. هزاران نجوای ذهنی دیگه ….
یعنی می خوام بگم اینجوری شد که کمال گرایی دوباره وارد ماجرا شد و ضربه ی کاری بهم وارد کرد و طبق راهنمایی های کمالگرایی، من به خودم گفتم تا نتونم مثل قبل دقیق درباره آگاهی ها و تمرینات بنویسم، دیگه جلساتو گوش نمی‌دم !
اما خدایی که همیشه هدایت می‌کنه، حتی وقتی ما تو درودیواریم … از روی کامنت یکی از دانشجوهای این دوره من رو هدایت کرد به جلسه 4 دوره شیوه حل مسئله که درمان بیماری کمالگرایی هست.
این درحالی بود که ذهنم با این دلیل مانع می شد که می‌گفت: تو حق نداری چیزی بخونی چون باید قبلش جلسه رو کامل مینوشتی !
اما باز خودمو راضی کردم حداقل متن توضیحات جلسه رو بخونم و چقدرررر حالم خوب شد …
اوجا بود که فهمیدم این بیماری کمال گرایی بود که داشت جلوی پیشرفت منو می‌گرفت …چقدر اصل بهبود گرایی توی این جلسه قشششنگ و دلنشینه….
دیروزطبق آنچه از اصل بهبودگرایی جلسه 4 یاد گرفتم، به خودم گفتم:
باشه تو الان وقت نداری بنویسی، فقط بشین گوش کن ببین استاد چی میگه و بعد از گوش دادن وقت نوشتن هم پیدا می‌کنی ،نمیدونید چه تحولی توی وجود من ایجاد شد مخصصصووصا با صحبت های خانم شایسته که حق استادی به گردن من داره. چقدر من آروم شدم. چقدر خود تخریبیم کمتر شد و به لطف الله، اصل بهبودگرایی دوباره من رو تو مدار آموزش های این دوره قرار داد.
چقدر کیف کردم خانم شایسته گفتند این دوره درکنار دوره راهنمای عملی خیلی کمک کننده ست، درحالیکه من طبق هدایت الله ، اول سال دوره راهنمای عملی رو خریدم و روش تمرکز گذاشنم. واقعا بارها و بارها احساسم نسبت به عملکردم بهتر شد.
از همین دیروز تا الان دوتا کار عقب مونده رو با عمل به راهنمایی های اصل بهبود گرایی انجام دادم که لذت انجامش فوووق العاده بود.
ما یک همسایه بهشتی داریم ،همیشه برامون غذاهای خوشمزه میاره ،نه یک بشقاب و پیش دستی …با قابلمه های بزززرگ ،منم که همش مشغول کار بیرون یا تمرکزم روی دوره هاست اصلا وقت آشپزی به این صورت نداشتم ،بجاش تو ظرفشون چیزای خوردنی دیگه مثل میوه خشک اینا میزاشتم اما خیلی دوست داشتم حتما یک روز براشون غذا ببرم ،مثل خودشون
دیروز گفتم برای افطار کشک بادمجون درست میکنم براشون میبرم، اما محاسباتم اشتباه درومد و مقدارش کم شد
ذهن کمالگرای من می‌گفت این که خیلی زشته تو یک بشقاب کشک بادمجون ببری درحالیکه اونا با دیگ براتون غذا میارن،نه اصلا ،بیخیال شو
اما قسمت بهبود گرایی ذهنم سریع وارد عمل شد و گفت میخوای ی دیگ غذا ببری که مثلا خودی نشون بدی؟! که بگی منم آره ؟! که جلب توجه کنی ؟! همین یک بشقاب عالی با کشک و گردو تزئین کن،ی ظرف هم ازین سبزی خوردن های تازه بزار کنارش و ببر بهشون بده …
و من این کارو کردم ،و چقدددر خوووشحالم شدم تونستم بالاخره یک قدم مثبت بردارم فارغ ازینکه درگیر نظر بقیه درمورد کارم باشم و احساسم بسیار عالی شد …
ی کار دیگه هم خالی کردن حافظه گوشی توی لپ تاپ بود ،چون گوشی آیفون به ویندوز سخت وصل میشه،لپ تاپم حافظه ش پر بود،من همیشه پشت گوش مینداختمش که حالا باشه بعدا! یا ذهنم می‌گفت فرضا راه خالی کردن پیدا کردی ،حافظه ی لپ تاپت پره ،یا فرضا حافظه ی لپ تاپ رو خالی کردی تو هارد،چه جوری میخوای آیفون رو بهش وصل کنی ؟

Читать полностью…

abasmanesh.com

بخشی از تجربیات رحمان عزیز از آگاهی های جلسه 5 | دوره شیوه حل مسائل زندگی
🌹🌹🌹🌹
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیز ،مریم بانوی دوستداشتنی و تمامی دوستان هم مسیرم و هم قدمم تو این دوره بینظیری که مریم دوستداشتنی و استاد دارن خیلی حرفه ای دستمونو میگیرن میبرن جلو و هرجایی که داریم اشتباه میریم گوشمونو میپیچونن که مسیرو اشتباه نریم.
مریم دوستداشتنی خواستم ازت بینهایت تشکر کنم که منو از افتادن از یه پرتگاه نجات دادین!!!
لبه سکوی پرتاب ایستاده بودم،چشمامو بسته بودمو با دستانی باز میخواستم بپرم که پرواز کنم!! ولی نمیدونستم که این
سکوی پرتاب،،،یه (پرتگاه) است چون اگه میپریدم با سر میرفتم ته دره!!!
بال پرواز داشتم،شوق پروازم تو وجودم موج میزد
عین جوجه عقابی که بالها و پرهاش جون گرفتن و مادرش چم و خم پرواز رو بهش یاد داده بود آماده پریدن بودم
ولی از اون (وزنه) سنگینی که به پام بسته شده بود بی خبر بودم!!!!
اگه میپریدم سنگینی (وزنه) منو تا ته پرتگاه میبرد..
جوری که شاید مدتها طول میکشید جای جراهات و زخمهایی که دیده بودم ترمیم میشد!
اون وزنه سنگین بسته شده به پام (کمالگرایی) بود !!!
نمیدونم با چه زبونی ازت تشکر کنم مریم عزیز که اینقدر ناب و خالص دام های کمالگرایی رو بهمون شناسوندی.
وقتی تو این جلسه گفتین حتی توی تمرین کردنم کمالگرایی داریم اشک زد تو چشمام که چقد هممون این اشتباهو تو
تمامی دوره ها داریم!!
چقدر دوره هارو خریدیم و به خاطر همین کمالگرایی دو جلسشو گوش دادیمو گزاشتیمش کنار!
چقدر تمرینهارو شروع کردیمو بخاطر همین کمالگرایی دیگه ادامه ندادیم!
چقدر بیزینسهارو شروع کردیمو بخاطر همین کمالگرایی نصفه و نیمه جایی که میخواست رشدشو شروع کنه و محسوس بشه، کنار گذاشتیمو رفتیم سراغ یه کار دیگه و این عمل چقدر عزت نفسمونو هدف گرفتو احساس بی لیاقتی رو در وجودمون شعله ور کرد!
الان میفهمم ذهن و شیطان، ساز و کارشون چجوریه،،چجوری میان مارو منحرف میکنن و انرژیمونو صرف حواشی میکنن!!
ذهن خیلی کم پیش میاد که یه عمل زیبارو زشت جلوه بده معمولا روشش اینجویه که یک عمل زشت رو زیبا نشون میده
که بهترین سلاحش همین کمالگرایه که هممون دست کم گرفتیمش و فک میکنیم کمالگرا نیستیم!
وقتی دوره روانشناسی ثروت 3 رو شروع کردم به خودم تعهد دادم یکسال روی این دوره کار کنم وخداوند این لطف رو در حقم داشت که همزمان شد با دوره بینظیر شیوه حل مسائل.
در جلسه اول ثروت 3 استاد گفتن در این دوره بهتون یاد میدم که چجوری مسائل رو حل کنیم..
همینکه اینو گفتن یه زنگ تو گوشم به صدا در اومد که مگه نمیخوای ریشه ای دوره ثروت 3 رو کار کنی خب از همین جلسه اول یاد بگیر مسائل رو چجوری ریشه ای حل کنی و اینجوری شد که دوره حل مسائل رو هم خریدم و و من وارد دنیای جدیدی از آگاهی شدم.
جلسه اول این دوره بهت میگه چجوری از نگرانی در بیای چجوری عملی یاد بگیری که خودتو در هر مسئله ای که برات پیش میاد آرام کنی
یه باوریو تو ذهنت میسازه که هر مسئله ای در هر زمینه ای چه از لحاظ روابط باشه چه از لحاظ ثروت یا هرچیز دیگه ای به هر اندازه ای که باشه آرامشتو بهم نمیزنه و با اعتماد بنفس میتونی دستاتو بزاری رو کمرت بهش نگاه کنیو بگی:
خب من میدونم این مسئله یه راه حل داره و راه حلشم خیلی ساده است و جالب تر از همه اینه که تو دل خود مسئله است!!!
و آرااام میشی
لبخند میزنی
و فقط به راه حل مشکل تو دل خودش توجه میکنی و نمیری خارج از اون به دنبال حل مسئله بگردی
و این تمام تعریف عزت نفس و توحیده
وقتی جلسه دوم اومد رو سایت و تمرینشو انجام دادم به خودم گفتم: فروید هم نمیتونست مثل مریم بانو ریشه اصلی مسائل زندگیم و بیزینسمو اینجوری در بیاره!!!
و در این جلسه فهمیدم ریشه پاشنه آشیلم چیه
چون بیشتر ما میدونیم تو چه زمینه هایی پاشنه آشیل داریم ولی نمیدونیم ریشه اش از کجا آب میخوره، چون یه چیز مبهمه و ذهن چیزهای پیچیده و سخت و مبهم رو ازش فراریه
بخاطر همین حل مسئله رو ادامه نمیدیم.
قبل از اینکه کمالگرایی رو بشناسم، میخواستم به خاطر کمالگرایی بخشی از بیزینسمو تغییر بدم با اینکه هنوز تکاملمو طی نکرده بودم.
خواستم مهاجرت کنم قبل از اینکه تکاملمو طی کنم
و خیلی کارهای دیگه که اگه انجام میدادم تمرکزمو سالها بهم میزدو درگیر مسائلی میشدم که حل کردنشون انرژی زیادی
میخواست .
ولی الان به لطف خداوند،استاد عزیزم و مریم بانوی بینظیر که تو این دوره در حق من در حکم استاد خصوصی بودند، در
آرامش کامل و اعتماد بنفس بالا و سرشار از توکل هستم، و با تمرکز صد در صدی دارم روی پاشنه آشیلم کار میکنم…
👇👇👇👇
https://abasmanesh.com/fa/buyers-experiences-of-the-problem-solving-skill-course/

Читать полностью…

abasmanesh.com

بخشی از تجربیات حامد عزیز از اجرای آگاهی های دوره شیوه حل مسائل زندگی
🌹🌹🌹🌹
دارم نتایج فوق العاده‌ای از این دوره و اجرای آگاهی‌های آن در عمل برای خودم رقم میزنم. این دوره در زمان مناسب در مکان مناسب برای من آپدیت شد. چون من به شدت تمرکزم روی دوره راهنمای عملی بود.
زمانی که دوره حل مسائل آپدیت شد مسیر برای من هموارتر و لذت‌ بخش‌تر شد. بیس و پایه دوره راهنمای عملی رسیدن به اهداف است. اما تو جلسات راهنمای عملی شما اصل و اساس و پایه قوانین رو یاد می‌گیری.
بیس و پایه دوره حل مسائل هم چگونگی به شناخت رسیدن خودمان در مورد شناسایی مسائل و سپس حل آن‌ها در یک مسیر تکاملی است.
یعنی شما توی دوره راهنمای عملی شما هر هدفی و یا هر خواسته‌ای رو برای رسیدن انتخاب کنی از همون قدم اول خیالت راحته که هر مسئله‌ای هم پیش بیاد من حلش می‌کنم چون من قانون حل مسئله در هر ابعادی که باشه رو میدونم. اصل بهبودگرایی که شالوده ی تمرینات جلسه 4 هست رو، به عنوان یک کلید در دستم دارم و باهاش می‌تونم مسیر رو پیش ببرم.
چون اصل بهبودگرایی، مسیر حل مسئله رو برات هموار می کنه.
از طرف دیگه، در دوره شیوه حل مسائل، به شناخت خیلی بهتری هم از هدایت‌های خداوند رسیدم. چرا که من در جلسه دوم مسائل زیادی را بیرون کشیدم که باید حل کنم و این مسائل در جنبه‌های مختلف بودند.
اما من قبل از دوره من چطور میتونستم اینها رو مدیریت کنم؟
ایده من قبل دوره این بود که سنگ بزرگ را اول بردارم و همه را با هم و یکجا بهبود بدم. این ایده من بود که از طمع ورزیدن نشأت می‌گرفت. اما این ایده جواب نمی‌داد و مسائل من نه تنها حل نمیشد بلکه درگیر ناخواسته‌های بیشتری هم میشدم.
اما ایده‌های من بعد از شنیدن این دوره 180 درجه تغییر کرد.
به لطف و برکت تمرینات این دوره، من در ابتدای کار فشار ذهنی که داشتم را از روی خودم برداشتم و سپس سعی کردم مطابق اصل بهبودگرایی که شیوه ی اجرای اون در عمل رو در جلسه 4 یادگرفتم، به هدایت بیشتر توجه کنم و گوش بدم. همانطور که در کامنت قبلی گفتم، به کار گرفتن اصل بهبودگرایی یعنی به کار گرفتن همان هدایت خداوند. اما ایده‌های هدایت خیلی ساده‌تر و سرراست‌تر از آن چیزی بود که من تصور می‌کردم.
البته که ایمان دارم من طبق باوری که در جلسه اول این دوره به من گفته شد و برای خودم ساختم هدایت میشدم به ایده‌های ساده، راحت، قابل اجرا و در دسترس.
1- مسائل من نه تنها راه حل دارند بلکه راهکارهای بسیار ساده و قابل اجرا دارند. 2- با حل هر مسئله عزت نفس و اعتماد بنفس من صدها برابر بهتر می‌شود.
انصافا جلسه 4 و اصل بهبودگرایی، مدیریت کردن حل مسائل را برای من خیلی راحت کرد. اگر میخواستم مثل قبل کمالگرا باشم و طمع بورزم دوباره شکست میخوردم و دوباره به همان باورهای محدودکننده قبلی برمی‌گشتم.
اما هدایت خداوند در این دوره فراتر از حد تصوراتم بود و هدایت قدم به قدم راه را به من نشان داره میده. به من میگه تو فعلا برای قدم اول اینکارو بکن. و اون لحظه شاید در نگاه من اون قدم کوچک باشه و کاری رو از نظر من کمالگرا پیش نمیبره ولی وقتی اعتماد می‌کنم و انجامش میدم می‌بینم خدای من چقدر از کار پیش رفت و اون مسئله من تا حد خیلی زیادی حل شد و بعد با شور و شوق و ایمان باز هم منتظر هدایت‌های بعدی میمونم و آماده میشم که قدم بعدی رو هم برای بهبود بردارم. بعد دوباره هدایت بهم میگه توی جلسه دوم که چند تا مسئله نوشته بودی و باید حل کنی بیا اینکارو هم برای فلان مسئله انجام بده.
وقتی انجام میدم می‌بینم که باز هم چقدر مسیر داره هموارتر میشه. در برخی موارد هم راه حل مسئله من تغییر یک نوع نگرش و یک باور خاص بوده که وقتی روش کار کردم دیدم که چه درهای پربرکتی باز شده اند.
و در نهایت میخوام یه خبر خوب به شما بدم:
با اینکه مسائلی که در طول این دوره تا به اینجای کار حل کردم و در حال بهبود هستم، نتیجه مالی هم برای من داشته، این در حالیه که اون مسائل و حل کردنشون ربطی مشخصا به پول نداشتند.
اما خیلی واضحه که من کانون توجهم رو تحت مدیریت خودم درآوردم و مسیر تمرکز و انرژی ذهنی خودم رو در مسیر درست و صحیح و در مسیر خواسته‌هام قرار دادم.
در نهایت نگاه کردم دیدم که نتایج مالی مد نظرم هم در حال بهبود هست و درآمد مالی در حال افزایشه. این طبیعی هست و باید هم همین اتفاق بیفته چون همه چیز طبق قانون هست و هیچ چیز شانسی نیست. چون با حل هر مسئله درهای دیگری از برکت و نعمت به روی من باز می‌شوند.
👇👇👇👇
https://abasmanesh.com/fa/buyers-experiences-of-the-problem-solving-skill-course/

Читать полностью…

abasmanesh.com

بخشی از تجربیات و بهبودهای حامد عزیز به کمک عمل به آگاهی های جلسه 4 | دوره شیوه حل مسائل زندگی
🌹🌹🌹🌹
خدایا سپاسگزارم که امروز هم فرصتی دارم تا دیدگاه خودم را به اشتراک بگذارم و یک بروزرسانی در خودم ایجاد کنم.

این کامنت را میخوام هدایتی بنویسم و اجازه بدم که خداوند من را برای نوشتن کامنت هدایت کند.

این چند روز که مسافرت بودم همه اش داشتم به اصل بهبودگرایی می اندیشیدم و به دنبال اجرای ایمان در عمل بودم. جای شما خالی مسافرتی دلپذیر و باصفا را پشت سر گذاشتم. در این ایام که شکوفه ها خود را در دامان طبیعت نمایان کرده اند و رخ نمایی می کنند و من بار دیگر با تعهد تمرکز بر زیبایی ها و نعمت های اطرافم را شروع کرده ام. اما در طی سفر به این جلسه فکر میکردم: توی هواپیما، موقع خرید، در جمع و… همه جا. یکی از کارهایی که من برای درک بهتر جلسات انجام میدم فکر کردن و اندیشیدن و به دنبال الگوها گشتن در مورد موضوع جلسه است. این به من کمک میکنه که بتوانم راحت تر آگاهی ها در عمل اجرا کنم و در مدار دریافت آگاهی های و تمرینات خالص تری که مناسب من است قرار بگیرم.

به لطف خدای مهربان و با کمک دوره شیوه حل مسائل و به کمک خانم شایسته که هنرمند به تمام معنا در طراحی و آپدیت دوره هستن، تونستم مسائلی رو در زندگیم حل کنم و البته که الان ایده های من برای بهبود راه حل ها هستش و در حال بهتر شدن به شخصیتی توانا و با اعتماد بنفس بالاتر نسبت به قبل. همانطور که در اول دوره یاد گرفتیم ما از یه جایی به بعد در مسیری قرار می گیریم که به دنبال بهبود گرایی های مستمر و مداوم خواهیم بود. از این بابت خدا را سپاسگزارم که به این درک رسیده ام که باید هر روز به دنبال بهبودهای کوچک اما مستمر و ادامه دار باشم.
یک مروری بکنم بر جلسات دوره شیوه حل مسائل تا به اینجا:
آگاهی ها و تمرینات جلسه اول، تمرکز ما رو گذاشت برای ساختن دو باور خیلی مهم: 1- مسائل نه تنها راه حل دارند بلکه راهکارهای بسیار ساده و قابل اجرا دارند 2- با هر بار حل مسئله اعتماد به نفس من صدها برابر بالاتر می رود.
در جلسه دوم بوسیله تامل کردن و پاسخ دادن به سوالات هوشمندانه‌ای که طرح ریزی شده بود، ما مسائل خود را شناختیم، ترمزهای ذهنی خود را شناختیم، کویرهای خود را شناسایی کردیم، نشتی های انرژی خود را پیدا کرده و سپس با کمک و هدایت خداوند راه حل ها را روی میز کارمان گذاشتیم و به دنبال اجرای آن رفتیم.
در جلسه سوم اما یک تمرین بسیار کارا و ساده جهت اینکه چگونه انگیزه و اشتیاق درونی و خودکار خود را روشن نگه داریم به طوریکه به صورت اتوماتیک، در طول مسیر حل مسئله، انگیزه و اشتیاق ما حفظ بشود.
سپس در جلسه چهارم یک هشدار از طرف راهنمای دوره خانم شایسته به ما داده شد که شما باید از اصل بهبود گرایی در جهت حل مسائلتان استفاده کنید و با راهنما قرار دادن این اصل، از کمال گرایی دوری کنید و این نقص را مدیریت کنید و مراقب باشید که سنگ بزرگ را اول برندارید.
اینجا بود که من معنای آرامش واقعی داشتن در طول مسیر حل مسئله را یافتم و اینکه چطور به مسیر هموار حل مسئله هدایت شویم. در این جلسه من به معنای واقعی کلمه یاد گرفتم که ایمان بدون عمل مرگ است و زندگی بدون هدایت خداوند تماما گمراهی و سردرگمی است.
من امروز باور کرده که مسائل من نه تنها راهکار دارند بلکه راهکارهای ساده، قابل اجرا و در دسترس دارند. امروز به به لطف خداوند و برکت این دوره من مسائلی را در زندگی حل کرده ام که مدت ها درگیر حل آن بودم اما راهکاری نمی یافتم. اما حالا راهکارهای مسائلم را یافته ام. امروز برای یکی از مسائلی که سال ها درگیر آن بودم دارم به صورت روزانه یک کار ساده را عملی انجام می دهم، به همین راحتی. موفقیت و ثروت نتیجه انجام یکسری کارهای درست به صورت روزانه و هر روز هست. موفقیت و ثروت و برکت نتیجه اجرای اصل «بهبودگرایی» در عمل است که از مسیر هموار، مسئله را حل می کنید.
من که روزگاری کمال گرایی را به عنوان یک ویژگی باکلاس و لاکچری می دیدم، اما امروز به جرات میتونم بگم که حالا آن را به عنوان یک نقص اخلاقی می بینم. به عنوان یک بیماری شخصیتی. که توی این جلسه یاد گرفتم چرا باید اون رو تحت درمان قرار بدم. امروز بهبودگرایی را به عنوان یک اصل الهی می بینم که به کار بردن آن زندگی من را در باکیفیت ترین حالت ممکن قرار میده. به نظرم این اصل با قوانین خداوند کاملا در هماهنگی قرار داره و من با به کار بردن آن اصلی دیگر به نام «تسلیم» در برابر هدایت خداوند را هم به کار می گیرم. نتیجه این فرآیند احساس خوب و رضایت درونی از حل مسئله و سپس رفتن به مرحله بعدی برای بهبود است. در نتیجه احساس خوب = اتفاقات خوب.

Читать полностью…

abasmanesh.com

من برای مساله اول ساختن باور توحیدی رو شروع کردم، از جلسه دوم فهمیدم ترمزم همینه ولی ذهنم هی شروع میکرد که ساختن این باوز آسون نیست موضوعات گسترده ای داره
تا با جلسه چهارم راه برام مشخص شد
از عجله و زود رسیدن، قدمای بزرگ برداشتن دست کشیدم و قلم و دفتر برداشتم و به خدا گفتم بگو وخدا هدایت کرد که به سه مرحله تقسیم کردم
اینکه میخواستم تقسیم کنم به مراحل اصن ایده ای نداشتم
مرحله اول رو نوشتم و نوشتم چه فایل هایی مقاله هایی الگوهایی باید پیدا کنم، قدم عملیش چیه
و انقدر ذهنم آآرام شده و با تعهد و لذت و بدون عجله دارم کار میکنم
بینهایت سپاسگزارم برای این دوره بینظیر که اصن نمیشه توصیف کرد این حد از خودشناسی و واضح شدن مسیر رو. حس میکنم که استاد و مریم جون دست بچه ها رو گرفتن و قدم به قدم دارن راه رو نشون میدن.
👇👇👇👇
https://abasmanesh.com/fa/product/problems-solving-course/

Читать полностью…

abasmanesh.com

موضوع بعدی این بود که من تو کامنتم نوشتم که تو کارم عزت نفس ندارم و برای خودم ارزش قائل نیستم احساس میکنم دیگران از من بهترن و دارم رو این مسئله کار میکنم و باورهای قدرت مند کننده میسازم
و میخوام بگم وقتی تو قدم برمیداری خدا هم هدایتت میکنه خدا بهت نشانه میده و درستی مسیر تورو تایید میکنه
روز آخر سال 29 اسفند که همه درگیر کارهای عید هستن خدا یه مشتری برامون فرستاد
اون مشتری به همسرم گفت که خانوم شما چند وقت پیش برای مراسم نامزدی ما ازمون عکس گرفته بود و ما وقتی عکسهای خودمون و با عکسهای دوستمون که رفته بودن جای دیگه مقایسه کردیم دیدیم عکسهای ما بسیار زیباتر و با کیفیت تر هست و اصلا قابل مقایسه با عکسهای دوستمون نبود و به خاطر همین برای عروسی مون هم شما رو انتخاب کردیم
من اون موقع عکسهایی که ازشون گرفته بودم کلا شده بود 500 هزار تومن ولی اونا برای عروسی شون با ما یه قرارداد بستن به مبلغ 30 میلیون تومن
یعنی خدا میخواست به من بگه تو هم تو کارت فوق العاده هستی ولی خودت هستی که خودت و باور نداری این خودت هستی که فکر میکنی دیگران از تو بهتر هستن اگه کارت خوب نبود هیچ وقت این مشتری دوباره نمیومد که بخواد کارش و بسپاره به شما
و موضوع دیگه اینکه من واقعا به خودم تعهد دادم که عید امسال متفاوت باشم و متفاوت رفتار کنم از سال‌های قبل
چون هرسال عید من به مهمونی رفتن و مهمونی دادن میگذشت و اصلا این تو فامیل ما جا افتاده که عید حتما باید رفت و آمد باشه
ولی الان من و همسرم بدون توجه به حرف دیگران اومدیم تو روستا و داریم لذت می‌بریم از طبیعت و داریم رو خودمون کار می‌کنیم و به سبک روستایی زندگی می‌کنیم و اصلا اینجا خود خدا رو احساس میکنی انقدر که فضا فوق العاده ست و چقدر من پا رو ترس هام و محدودیت هام گذاشتم از وقتی فایل های سفر به دور امریکا رو دیدم و دیدم که خانوم شایسته چطور از نقطه امنشون اومدن بیرون و از محدودیت هاشون فراتر رفتن
و استاد مسافرت به سبک قانون سلامتی چقدر بی‌نظیره چقدر باعث شده بیشتر لذت ببریم از طبیعت
چقدر کارها راحت تر شده چقدر هزینه ها اومده پایین
چقدر زمان بیشتری داریم چون درگیر غذا نیستیم
واقعا ازتون سپاسگزارم
امروز هم اون فضای تنهایی رو برای خودم فراهم کردم و رفتم تو کوه و دشت فقط من بودم و خدا خیلی حس لذت بخشی بود قشنگ خدا رو احساس کردم
کلی با خدا حرف زدم
استاد همه متعجب میشن وقتی میبینن من و همسرم دوتایی میایم تو روستا میمونیم و بهمون میگن تنهایی حوصله تون سر نمیره ؟ چطوری بهتون خوش میگذره؟
ولی ما وقعا انقدر دوتایی پر هستیم انقدر لذت میبریم که اصلا دلمون نمیخواد کسی کنارمون باشه
استاد میگن اگه اون زمانی برسه که بتونی تنها باشی و از تنهایی لذت ببری اون موقع به خدا وصل شدی
استاد جون من قبلا یه آدمی بودم پر از خلا هرگز تنهایی جایی نمیرفتم اگه مسافرت بود که حتما باید خانواده ام بودن یا دوستانم بودن من حتی تنهایی پیاده روی نمیرفتم همیشه باید یکی بود با من بیاد یا همراه من بیاد خرید
ولی الان واقعا از تنهایی با خودم لذت میبرم
و اینم بگم دوره عشق و مودت خیلی به من کمک کرده که با خودم در صلح باشم و باورهای توحیدی بسازم
استاد و خانوم شایسته عزیزم ازتون بینهایت سپاسگزارم.
👇👇👇👇
https://abasmanesh.com/fa/product/problems-solving-course/

Читать полностью…

abasmanesh.com

ازون خونه به خونه بعدی و همش بهتر و بهتر و الان در جایی زندگی میکنم که حتی قدر تک تک اسباب و اثاثیه و هرچیزی که در حال خدمت به من فراهم شده رو سپاسگزاری میکنم و لذت میبرم
بعد ازون با فایل سه برابر کردن درآمد در یکسال آشنا شدم و تونستم بهش برسم
و امسال هم دو روز مونده به پایان سال 1401 ، خودم رو متعهد کردم و نوشتم برای سه برابر شدن درآمدم در سال جدید و یقین دارم بهش میرسم چون قبلاً نوشتم شد و خداوند راه چگونگی اون رو ایجاد و خلق کرد
بچه ها شما با نوشتن بخدا سفارش میدین و فقط کافیست در مسیرش حرکت کنید. همین….
1 ,در سال 1401 پسرم رو که بیماری آسم داشت درمان کردم و خودمون رو بیمه کردیم
2 , درآمدم سه برابر شد
3 ,آدم های منفی زندگیم رو بطور کامل حذف کردم
4 ,کلاس آواز رفتم و دارم آماده میشم که به یاری خدا 4تا تراک بخونم و هدف گزاشتم که اولین اثرش رو تقدیم به خانواده بزرگ عباس منش کنم
اتفاقا شعر و ملودی اون رو هم ساختم
4 ,چهارمین خریدن تمام اسباب و اثاثیه
5 ,فرستادن پسرم به بهترین مدرسه و کلاس های تقویتی
6 ,پیدا کردن یه کار عالی تر از قبل
6 ,تهیه یک خونه عالی با پول پیش خوب
7 , الان مدیر فروش کارخانه هستم که آرزویش رو داشتم
8 ,استاد بجون مادرم آنقدر موفقیت حاصل کردم که باید بصورت بیان بهتون بگم
و تمام این ها رو بخاطر هدایت های خداوند و راهنمایی های شما و نوشته های بچه ها در پرسش و پاسخ عقل کل دارم
استاد خدارو بی نهایت بخاطر بودن در مسیر آگاهی و آشنایی با شما سپاسگزارم
استاد به خدا قسم، اگر بدونی که بالاتر از تمام دارایی های توی فلوریدا و آمریکا و ….ساختی
خداوند برای شما به خاطر راهنمایی و دعوت ما به سمت خداشناسی و شناختن خدای واقعی، چه اجر و پاداشی به شما داده
هزاران برابر از این داشته هاتون رو توی جهان آخرت و در بهشت برین نزد پیامبر دوست داشتنی تون حضرت ابراهیم خلیل الله ساخته.
👇👇👇👇
https://abasmanesh.com/fa/aghlekol/

Читать полностью…

abasmanesh.com

بخشی از تجربیات حامد عزیز از دوره شیوه حل مسائل زندگی | جلسه 3
🌹🌹🌹🌹
این دومین کامنت من از جلسه سوم دوره حل مسائل هست.
بعد از اینکه توی جلسات اول و دوم فهمیدم که خودشناسی به چه شکل انجام میشه، حالا آگاهی های جلسه سوم داره بهم می گه که چطور به شناسایی ذهنم و منطق ها و استدلال هایی که در ذهنم هست بپردازم.
این دوره چقدر هوشمندانه و با دقت بالایی طراحی و آپدیت شده. هوش و ذکاوت بالای خانم شایسته رو من تحسین میکنم که اینقدر دقیق میتونه جزئیات قانون رو کنار هم بذاره تا به یک کلیت واحد برسیم.
من خودم چقدر دوره های حرفه ای بیزینس و مدیریت و فروش رو گذروندم که کل اون هزینه ها و وقت هایی گذاشتم هنوز نتونستن به پای این دوره و وقتی که دارم روی این دوره میذارم و نتیجه ای که دارم می گیرم، برسن.
توی جلسه سوم و در مرحله اول تمرین این جلسه من متوجه شدم که اهرم فعلی رنج و لذت ذهن من داره به چه شکل کار می کنه و فهمیدم چرا همچنان دارم یکسری کارهای غیرضروری و غیرمهم رو انجام میدم.
من متوجه شدم که دارم یکسری لذت های موقتی و زودگذر رو به لذت های دائمی و پایدار ترجیح میدم.
یعنی همین که به خاطر انجام بخش اول تمرین این جلسه، شروع کردم به شناسایی اهرم فعلی ذهنم در مورد حل مسئله کنونیم، انگار قدرت این اهرم ضعیف شد و خیلی زود اون لذت های زودگذر بی مصرف، پوچ، بی فایده و بچگانه شد. مرحله اول این تمرین بهت یاد می ده که چطوراون لذت های زودگذر و موقتی رو حذف کنی.
توی کامنت قبلی گفته بودم که برای حل یکی از مسائل به چالش جدی برخورده بودم و تصورم این بود که حل این مسئله چقدر باید سخت باشه. و ته ذهنم این بود که اشکال نداره سخته ولی جلو میرم و طعم شیرین حل آن را می چشم. باور نداشتم که نه بابا میتونه از مسیر خیلی راحت و لذت بخش هم طی بشه. چرا باید بپذیرم که باید سخت حل بشه؟ بنابراین انتشار به موقع این جلسه به من کمک کرد که هر چه سریعتر مسیر درست رو پیدا کنم. با اینکه شاید همه ما از تمرین اهرم رنج و لذت آگاه هستیم و حتی قبلا هم انجامش دادیم و نتیجه گرفتیم ازش ولی فکرش رو نمیکردیم که این تمرین عین یک پازل میتونه دقیقا جایی قرار بگیره که باید باشه. بنابراین ما به یک راهنمای کاربلد مثل خانم شایسته نیاز داشتیم که مسیر رو به ما نشون بده و بگه ببین حالا تو باید طبق این تابلوی راهنما که بهت نشون میدم از این سمت بری.
با تمرکز کردن و تعمق کردن روی مرحله اول این تمرین، من الان لذت های پایداری رو شناختم که دیگه حاضر نیستم حتی یک لحظه به شیوه قبلی برگردم. چه لذت پایدارتری از ارتباط دائمی با انرژی که اسمش رو خدا گذاشتیم می تونیم پیدا کنیم؟ همه اتفاقات خوب و همه برکت ها نتیجه بهبود این ارتباط است.
فهمیدم من یکسری اعمال انجام میدم که بهم احساس خوبی میده، ولی زودگذر موقتی و بچگانه!
اما حالا با عمل به آگاهی های این جلسه، این اهرم رو توی ذهنم طوری دارم میسازم که احساس خوب پایدار رو ترجیح بده که با تمرکز بر زیبایی ها، تحسین کردن زیبایی ها، عزت نفس و اعتماد بنفس واقعی، شکرگزاری عمیق به وجود میاد.
انقدر که احساس خوبی دارم که حتی هیچ عجله ای برای حل مسئله بعدی ندارم.
یعنی دقیقا طبق لیستی که در سوال دوم تمرین جلسه دوم نوشتم میدونم که مسئله بعدی چیه. اما اصلا عجله ای ندارم و دارم خیلی ریشه ای و پایدار مسئله فعلی رو حل میکنم تا هم برای ذهنم باور پذیر بشه که من توانایی حل هر مسئله ای رو در مسیر پیشرفتم دارم و هم اینکه آگاهانه شاهد بزرگ شدن ظرف وجودم به واسطه حل آن باشم. آگاهانه ببینم که ساختن عزت نفس و ساختن باور احساس لیاقت به چه شکل انجام می شود.
حالا میخوام برم سراغ مرحله دوم تمرین این جلسه. یعنی آگاهانه اهرم های قدرتمندی بسازم که شخصیت من را رشد بدهد. اینجا قدرت واقعی ذهن و باورها در خلق اتفاقات دلخواه زندگی مشخص میشه. الان دیگه مسیر حل مسئله توی زندگی من داره از مرحله «تلاش برای حل و رفع ناخواسته ها » چرخش کرده به سمت مرحله: «اشتیاق برای بهتر شدن»
چقدر دقیق و آگاهانه این مراحل رو طی کردم و چقدر دقیق یک فرمولی رو دارم که باهاش میتونم برای ابد بهتر و بهتر بشم. این دوره در کنار دیگر دوره های استاد زندگی رو رویایی و فرارویایی میکنه. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت به خاطر این آگاهی ها و این برکت ها و این نعمت ها.
👇👇👇👇
https://abasmanesh.com/fa/product/problems-solving-course/

Читать полностью…

abasmanesh.com

عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد
https://abasmanesh.com/fa/the-habit-that-change-your-life-forever/

Читать полностью…

abasmanesh.com

برخورد با این چالش های غیر منتظره نیز، بخشی از مسیر رشد و پیشرفت شماست. چون چیزی به نام “اشتباه” وجود ندارد. بلکه فقط تجربه کردن و یادگرفتن شیوه های عملکردی بهتر است. بلکه تشخیص راهکارهای بهتر است. به همین دلیل شما باید با وجود آن مانع و چالش، نه تنها متوقف نشوی بلکه آن چالش یا موضوع به ظاهر اشتباه را تبدیل کنی به فرصتی برای بهبود، رشد و یادگیری.
موضوع جلسه هفتم: استفاده از قدرت ذهن، برای هدایت به هموارترین مسیر حل مسئله
ما در این دوره، اصول و اساس حل مسئله را یاد گرفتیم تا به این نقطه ی قطعی برسیم که:
1. همه ی مسائل نه تنها راهکار دارند
2. بلکه راهکارهای بسیار ساده و قابل اجرا با توانایی ها و امکانات کنونی من را دارند
برای انسجام بخشیدن به این اساس از حل مسئله در ذهن خود، لازم است این فاکتور خیلی اساسی را مدام به خودت یادآوری کنی که:
از آنجا که طبق قانون، هر فکری، فکر شبیه به خودش را جذب می کند، من به عنوان ناظر درباره حل این مسئله، باید و باید فقط افکاری را در ذهنم بچرخانم که مرا به احساس بهتر می رساند.
این جنس از تمرکز و این جنس از فرکانس ها، به طرزی جادویی ایده ها، افراد، موقعیت ها و الهاماتی را به سمت شما جذب می کند که به راحتی و در یک فرایند هموار و لذت بخش، قدم به قدم شما را پیش می برد و شما را به نتیجه دلخواهت می رساند.
خصوصا در لحظه هایی که هیچ ایده ای برای حل مسئله ات نداری.
در این جلسه، ما می خواهیم اول از همه، آگاهانه قدرت ذهن خود را در ارسال این جنس از فرکانس های سازنده را درک کنیم و سپس آگاهانه از این قدرت ذهن کمک بگیریم برای هدایت به هموارترین مسیر حل مسئله و ماندن در این مسیر هموار.
🌹🌹🌹🌹
آخرین فرصت خرید دوره «شیوه حل مسائل زندگی» با قیمت قبلی تا ساعت 23 امشب.
اطلاعات کامل درباره محتوای دوره "شیوه حل مسائل زندگی" و نحوه خرید این دوره
👇👇👇👇
https://abasmanesh.com/fa/product/problems-solving-course/

Читать полностью…

abasmanesh.com

زیرا بر عکس کمالگرایی که همیشه ما را به دنبال "چگونگی" می فرستد و کمبودها و موانعی را به ما گوشزد می کند که مانع قدم برداشتن می شود، "بهبود گرایی" که ریشه دارد در توکل و حساب کردن روی هدایت های خداوند، به ما چرایی هایی ی سازنده را گوشزد می کند:
چرا باید همین الان این قدم را برداری؛
چرا برداشتن این قدم با امکانات همین الان، امکان پذیر است؛
چرا نیازی نداریم که مسیر را تمام و کمال بدانیم؛
چرا "اشتباه کردن در مسیر"، نه تنها پذیرفتنی است بلکه جزئی از پیشرفت در مسیرمان است؛
چرا نیاز نداری که نگران چالش های پیش رو باشیم؛
و...
🌹🌹🌹🌹
آخرین فرصت خرید دوره «شیوه حل مسائل زندگی» با قیمت قبلی تا فردا پنحشنبه 7 اردیبهشت ماه.
اطلاعات کامل درباره محتوای کامل دوره "شیوه حل مسائل زندگی" و نحوه خرید این دوره
👇👇👇👇
https://abasmanesh.com/fa/product/problems-solving-course/

Читать полностью…

abasmanesh.com

می فهمد که، آن نتیجه چشمگیری که به دنبالش هست را چطور و با حل چه مسئله ای باید بوجود بیاورد.
این شناخت، چشمان فرد را برای دیدن ایده ها و راهکارهای بهتر، باز می کند و فرد را وارد مسیری می کند که نه تنها با حل مسائل رشد می کند و به خواسته هایش می رسد، بلکه از مسیر این رشد لذت هم می برد.
چون ممکن است گاهی ما آنقدر از حل مسئله اساسی زندگی مان فرار کرده ایم و آنقدر آشغالها را زیر مبل مخفی کرده ایم که ده ها مسئله دیگه درست شده و آن مسائل، آنقدر ما را درگیر کرده که قادر به تشخیص اصل مسئله و ریشه ی این مشکلات نیستیم. یعنی فراموش کرده ایم که این مسائل اصلا از کجا و چطور شروع شد و چگونه باید ریشه ها را درست کرد.
اما وقتی به سوالات هوشمندانه ی این جلسه جواب می دهی، ترمزهای ذهنت را می شناسی و مسئله ی اصلی ای را شناسایی می کنی که مادرِ بقیه ی مسائل شماست.
سپس در بخش دوم تمرین این جلسه، شروع می کنی به راهکار پیدا کردن و قدم به قدم حل ریشه های آن مسئله و لذت بردن از این بهبودهای دائمی.
بخش دوم تمرین را فرد زمانی انجام می دهد که به خاطر انجام تمرین بخش اول، درباره ی مسئله ی که حل آن در حال حاظر از همه چیز واجب تر است، به شناخت رسیده است.
بخش دوم تمرین به ما کمک می کند تا راهکارهای بهتری برای آن مسئله یا مسائل پیدا کنیم. راهکارهایی که ساده تر و سرراست تر بتواند مسئله را حل کند. چون بخش دوم به ما یاد می دهد که:
چطور با ذهن باز به مسئله نگاه کنیم
چگونه با ترس های کمتر به مسئله نگاه کنیم
چگونه بتوانیم مسئله را از زوایه های متفاوت تر ببینیم.
چطور درباره تغییر هر مولفه ای درباره آن مسئله رها باشیم. یعنی نخواهیم بگوییم که مسئله من باید فقط از این راه یا از آن راه حل بشود
بلکه می خواهیم در عمل این اصل را اجرا کنیم که:
آگاهانه اجازه دهیم خداوند ما را به بهترین راهکار حل ریشه ی مسئله هدایت کند.
در ادامه، فرد متوجه می شود که هرچه ریشه ی مسائل اصلی را حل می کند، نه تنها خیلی از مسائلی که مدتها درگیر آنها بوده، خود به خود حل می شوند، بلکه از خیلی از مسائل در آینده نیز پیشگیری شده است.
🌹🌹🌹🌹
آخرین فرصت خرید دوره «شیوه حل مسائل زندگی» با قیمت قبلی تا روز پنحشنبه 7 اردیبهشت ماه.
اطلاعات کامل درباره محتوای کامل دوره "شیوه حل مسائل زندگی" و نحوه خرید این دوره
👇👇👇👇
https://abasmanesh.com/fa/product/problems-solving-course/

Читать полностью…

abasmanesh.com

فهمیدم بیماری کمالگرایی با ظاهری باظاهری زیبا بدبختم کرده بوده و خودم بی خبرم. اما بقول خانم شایسته جلوی ضرر رو از هرجا بگیری، منفعته!
برگشتم به جلسه اول و شروع کردم به انجام تمرین.
جلسه ٢که واقعا عالی بود. درجلسه ٢ این دوره واقعا فهمیدم که چطور میشه از هیچ به همه چیز رسید. آموزش های جلسه 2 داشت قفل‌های ذهنم رو باز می کردم و داشتم درباره سوالاتم به جواب میرسیدم
این جلسه یخ ذهنم رو باز کرد
فهمیدم تاحالا بخاطر دیگران وحرف مردم زندگی میکردم. فهمیدم چرا کارم را نصف نیمه ول کردم( کمالگرایی)
دلیل رفتارها و ایده های اشتباهم رو فهمیدم. دلیل چسبیدن به فرعیات رو فهمیدم که:
چرا به جای تمرکز روی کار اول باید اول با قرض و قسط لبتاپ و میکروفن و پایه میگرفتم بعد شروع میکردم ( کمالگرایی)
چرا باید گوشی آیفون میگرفتم ( کمالگرایی)
چرا خودم را بادیگران مقایسه میکرم ( کمالگرایی)
چرا قدم اول بر نمیداشتم یا اگر برمیداشتم وسط راه به بهانه ای ول میکردم ( کمالگرایی)
چرا فکر میکردم باید اول تمام مسیر برام مشخص باشه تا بعد من قدم بردارم ( کمالگرایی)
چرا چیزهای زیبای زندگی ام را نمیدیم مخصوصا همسرزیبا وفرزندانم ولذت کمی میبردم کمالگرایی
چرا هر نتیجه ای که گرفته بودم توی ذهنم کوچک بود؟! از ماشین خانه زمین ووووهزاران چیز دیگر ( کمالگرایی)
استاد ای کاش زودتر میفهمیدم که دچار بیماری کمالگرایی هستم و اینجوری نامرئی داره بهم ضربه می زنه.
اما همین حالا هم که فهمیدم خدا رو شکر می کنم.
الان لذت بردن از مسیر را فهمیدم خداروشکر
تمرین‌های دوره هارا دارم انجام میدم خداروشکر
کامنت های دوستان را میخونم وجوابمیدم خداروشکر
دوستان گلی مثل همدوره ای هام توی دوره شیوه حل مسئله.
الان حرفهای استاد رابهتر میفهم ، رابطه ام با همسرم فرزندانم بهترشده و دوره عزت نفس را دوباره با خوندن کامتت ها شروع کردم.
کامنت دوستان واقعا خودش دوره های عالی است.
و می خوام طبق آموزش های دوره شیوه حل مسئله، بهبود گرایی را جایگزین کمالگرایی کنم. به خاطر درک بهبودگرایی از اینده نمی‌ترسم چون در مسیر همه چیز با تکامل بهم گفته میشه. دارم از مسیر وزندگی ام لذت میبرم.
خداروشکر که فهمیدم بیماری مثل کماگرایی دارم و الان برای درمان این بیماری دارم کامنت می‌نویسم فقط به خاطر خودم و نظر مردم داره کم کم برام کوچک میشه ضمن اینکه برای همه احترام قائلم
برا خودم زندگی میکنم (سعی میکنم).
و دارم این رو حس می کنم که میتوانم به ارزوها وهدفتم ثروتمند شدن برسم یعنی می بینم که با بهبودگرایی رسیدن به هر خواسته ای امکان پذیره.
اینها روفقط باچند روز کار عملگرایی فهمیدم و هرچه که کمال گرایی را بهتر درمان می کنم، نتایج عالی وعالی عالی تر میشه.
ردپایی است از خودم اول برای خودم
بعد برای اشتراک این تجربه با دوستای عزیزم.
درپناه الله یکتاه شاد سالم ثروتمند وسعادتمند در دنیا واخرت باشید
👇👇👇👇
https://abasmanesh.com/fa/buyers-experiences-of-the-problem-solving-skill-course/

Читать полностью…

abasmanesh.com

همچنان فکر میکنم و می‌نویسم و لایه ی گِلی رو از روی طلای وجودم میتراشم و پایین میریزم،
میگید آشغالها
یه مثال دیگه از خاطراتم که حل مسئله بود همین الان یادم اومد، همونطور که قبلا گفتم همیشه شاگرد اول بودم و دانشگاه هم به صورت هدایتی با رتبه ی کُل ششصد و خورده ای و زیر گروهِ سیصد و خورده ای قبول شدم رشته ی نقاشی،
کارم جز سه نفر اول دانشگاه بود ولی ترم های فکر میکنم چهار بودم که یادم میست چرا ولی تمامه عزت نفسم رو از دست دادم توی نقاشی و دیگه حتی نمیتونستم یه کوزه ی ساده رو بکشم! حالم اصلا خوب نبود، منی مه همیشه کارم عالی و جز نفرات اول بودَم، حالا دیگه نمیتونستم نقاشی کنم، حتی تکالیف اسنادها رو هم نمیتونستم تحویل بدم، تا اینکه با یکی از استادهای پروازیمون صحبت کردم که تازه اون ترم به دانشگاه ما اومده بود، و فقط دو هفته ای یه بار باهاش کلاس داشتیم، و استاد گفتن شروع کن به تمرین کردن،
گفتم استاد اصلا نمیتونم چیزی بکشم!
گفت اشکال نداره فقط بکش و بکش
اصلا مهم نیست که خوب نشه، فقط بِکِش.
دوهفته ی اول که گذشت و استاد که اومدن گفتم استاد حالم خیلی بد میشه وقتی که نمیتونم هیچ چیز رو نقاشی کنم! و بازها در طول اون دوهفته اَشکم در اومد ولی گفتم باید ادامه بدم،
و استادگفتن که ببین. فرض کن یه ظرف خییلی بزرگ که انتهایی نداره در وجوده تو هست
و از یه قسمتی تا پایین طلا در اون ظرف هست و به دلایلی یه سری آت و آشغال روی این طلاها رو گرفته، ولی بعد از این آشغالها، تا بی نهایت طلا توی این ظرفت هست،
و هر چقدر بیشتر این آشغالها رو بریزی دگر، زودتر به طلا میرسی، و این طرح های اشتباهی که میکشی، همون آشغالها هستن و با کشیدنه هر کدومشون، بِدون که کمی از اون آشغالها کمتر شدن، و تو به طلا نزدیک تر شدی، پس ادامه بده نه با اشک و ناراحتی، بلکه با شور و شوق و اشتیاق.
وااای این مثال دکتر حسنوند عزیز، اونروز نگاه منو به اون مسئله عوض کرد، دیگه شبانه روز میکشیدم و میکشیدم
و هر دوهفته ای یه بار به استادگزارش میدادم و کارهامو نشون ایشون میدادم، و میگفتن عالیه فقط ادامه بده، منم ادامه میدادم
تا اینکه بعددو یا سه ماه، یه شب که توی اتاقم جلوی آینه ی قدی بزرگ نشسته بودم و داشتم خودم رو توی آینه میکشیدم که البته اصلا هم متناسب و خوب نمیشد، ولی برام مهم نبود و غصه نمیخوردم، یهویی یه اتفق عجیییب و باور نکردنی افتاد،
در یه لحطه وقتی توی آیینه نگاه کردم یه جور دیگه میتونستم ببینم، خطها، حجمها، فرمها، همه چیز شکل و حالتشون برام تغییر کرد و شروع به کشیدن کردم و نتیجه محشر شد!!
واای خدای من چه اتفاقی افتاده بود،
همه چیز به یکباره عوض شد و اونشب رو تا صبح از ذوق طرح زدم وطرح زدم روی کاغذهای صد در هفتاد، در حالتهای مختلف خودم رو که درآینه بودم، کشیدم
و فرداش که پنج شنبه بودو استاد میمود، تمامه کارهام رو با ذگق بردم و استاد وقتی کارهامو دیدن
شگفت زده شده بودن و میگفتن که یا تو در گذشته همینقددر عالی بودی و الان دوباره اون تواناییت برگشته!
یا اینقدددر تمرین کردی که به این توانایی رسیدی!!
و بی نهایت ابراز تعجب کردن از دیدنه اونهمه طراحی های فوق العاده عالی
و بهم آفرین گفتن.
ولی من خودم میدونستم که قبلا به اون خوبی نمیتونستم نقاشی کنم ولی واقعا هم نمی‌دونستم چی شد!
که بعد از دو سه ماه تمرین، یهویی توی یه لحظه، گوپس*، ترکید!!!!!
به قوله استاد توی این دوره که میگن وقتی همه ی مولفه ها بیان کنار هم، توی یه لحظه اتفاق میوفته، اینم یه تجربه ی دیگه ی مرجان از حل مسئله بود
مرجانی که تا ده روز پیش فکر میکرد که توانایی حل مسئله رو نداره!!!
و با سوالات جلسه ی اول کلی نمونه هایی یادش اومد که درطول زندگیش حل مسئله کرده!
وای خدای من چقدر این مرجان جدید رو دوس دارم و با قدرت میرم واسه ی حل مسائلم چون اول که میدونم راه حل های ساده و قابل اجرا دارن.
دوم میدونم که من توانایی حل مسائلم رو دارم
سوم میدونم که با حل هر مسئله بارها و بارها بزرگ تر و قدرتمند تر میشم و عزت نفسم بیشتر میشه
بارها سپاسگزارم از شما خوبترینِ حادثه ی زندگیم
👇👇👇👇
https://abasmanesh.com/fa/buyers-experiences-of-the-problem-solving-skill-course/

Читать полностью…

abasmanesh.com

و من قدم به قدم از تمرین های خانم شایسته استفاده کردم و با رعایت اصل بهبود گرایی ،تونستم دیشب بعد این همه مدت، مشکل پر بودن حافظه گوشیم رو با خالی کردنش حل کنم و یک نفسسس راحت بکشم …
واقعا اینو از ته قلبم میگم ،آموزش راهنما قرار دادنِ اصل بهبود گرایی برای درمان بیماری کمال گرایی، یک جان تازه توی این مسیر به من بخشید. یک انرژی عظیمی در وجود من آزاد کرد که واقعا احساس میکنم کارها برام خیلی خیلی راحت تر شده …
استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته ی دوست داشتنی من. بارها و بارها ازتون سپاسگزارم و براتون بهترین ها رو میخوام
👇👇👇👇
https://abasmanesh.com/fa/buyers-experiences-of-the-problem-solving-skill-course/

Читать полностью…

abasmanesh.com

بخشی از تجربیات امین عزیز از دوره شیوه حل مسائل زندگی
🌹🌹🌹🌹
دوره شیوه حل مسائل زندگی واقعا یه مکمل فوق العاده هست برای تمام دوره ها
این دوره مخصوصا جلسات مربوط به مدیریت و درمان کمال گرایی، یه درهایی روباز می کنه یه نشتی هایی رو می بنده که مثل موشک پیشرفت می کنیم البته اگرموضوع رو درست درک کنیم و بهشون عمل کنیم#
درمورد بهتر عمل کردن به تمرینات و جلسات این دوره بگم دوستان اگر همراه با جلسه سوم، فایل های دانلودی موجود در دسته بندی "انگیزه ساختن برای هدف" که در بخش کلیدها در سایت هست رو گوش بدید خیلی تو مسیر ایجاد انگیزه کمک می کنه
و برای بهتر متوجه شدن جلسه چهارم می تونید از((جلسه هشتم دوره عزت نفس)) که درمورد کمال گرایی توضیح مفصل داده کمک بگیرید.
همون طور که دانشجوهای این دوره هم تجربه کردن و گفتن، دوره شیوه حل مسئله خیلی به موقع اومد روی سابت وخیلی از باگ های ذهنی ما رو حذف کرد
خیلی از کارهایی که ما انجام میدیم از کمال گرایی نشات می گیره و ما نمی فهمیم و این باعث میشه ما خودمون رو عقل کل حساب کنیم و گمراه بشیم
مثلا درمورد کمال گرایی من همیشه سوالم این بود که چرا توانجام کارها و وظایف شغلیم اینقدر حساسم و عجله می کنم؟و حالا فهمیدم دلیلش کمال گراییه چون از همون اول سعی داشتم کار رو به نحواحسن انجام بدم واگرمشکلی توکار پیش می یومد عصبی می شدم یه تصمیم نادرست می گرفتم واصلا ناامید می شدم بنابراین دلیل اینکه تو مباحث دینی گفتن عجله کار شیطانه ازاینجا نشات می گیره
یا اینکه برای ایجاد یه کسب وکارچقدر ایده هابه ذهنم می یومد وهمش به خاطر اینکه طرفی رو می دیدم که سالها تواین کار بوده والان چه اعتماد به نفسی داره ،خودم رو مقایسه می کردم بااون طرف کلی محدودیت و ترس برم می داشت و اصلا اون کار رو شروع نمی کردم و خودم خودم رو توذهنم شکست می دادم و به این ترتیب کارهای زیادی رو تو ذهنم راه اندازی می کردم ولی عملیشون نمی کردم
یه اشتباهی که ما تو تربیت فرزندامون می کنیم و من متوجهش شدم اینه که وقتی یه رفتاری روانجام میده فوری بااین ذهنیت بهش واکنش نشون میدیم که اون باید مثل من 36 ساله رفتار کنه فارغ از اینکه اون بچه هست وباید بچگی کنه اشتباه کنه تا بزرگ بشه و ما بانگاه کمال گرایانه به این قضیه نگاه می کنیم
ممکنه بچه رو ناراحت کنیم وبا رفتار درست و اخلاق خوب بهش یاد ندیم نگذاریم خودش تکاملش رو طی کنه و خودش بفهمه اون رفتار اشتباهه
و هزاران مثال ریز و درشت دیگه که ما اصلا فکر نمی کنیم کمال گرایی باشه
این تشبیهی هست که من برای دوره شیوه حل مسئله ساختم: این دوره مثل یه فرمول می مونه که هر مشکلاتی رو بگذاری توش، شکلات بهت تحویل میده.
ما هنوز برای پیشرفت کار داریم وبه قول استاد تو دوره عزت نفس، ما انسان ها موجوداتی هستیم روبه کمال و بهبود همیشگی با پتانسیل همیشگی برای بهتر شدن
و چیزی با عنوان کامل بودن بی نقص بودن و100 درصد بودن هرگز در موردش معنا نداره.
پیروز و موفق باشید
👇👇👇👇
https://abasmanesh.com/fa/buyers-experiences-of-the-problem-solving-skill-course/

Читать полностью…

abasmanesh.com

بخشی از نتایج علیرضا عزیز از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی
🌹🌹🌹🌹
درود بی انتها بر استاد بزرگ استاد عباسمنش راستین و مریم شایسته که با دوره ی سلامتی لذت زندگی را به همه ما هدیه دادند.
استاد عزیز امروز که آزمایش خون و چکاب کامل جسمی خودم را به مراقب سلامت مرکز بهداشت نشان دادم خیلی برام لذت بخش بود.
وقتی مسئول مربوطه نتایج آزمایش جدید را با ارقام آزمایش قبلی مقایسه میکرد، نتایج اصلا براش قابل فهم نبود. به همین دلیل ازم درمورد میزان مصرف قرص قند و فشار پرسید و من جواب دادم که یکی یا دوسال هست که قرص قند و قرص فشار مصرف نمیکنم
تفاوت نتایج آزمایش الان نسبت به آزمایش یک سال پیش به این شرح است:
آزمایش سال پیش:
قندخون، 124
کلسترول 220
فشار خون 15/9
و اما آزمایش امروز که حاصل زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی هست:
قند خون100
کلسترول 180
فشار خون 13/8
وبقیه تست هم متعادل
وزن قبلی 93کیلو گرم
وزن امروز 67 کیلوگرم
بعد از دیدن این نتایج، مراقب سلامتی مرکز بهداشت فورا من را به پزشک مرکز ارجاع داد تا دیابت را از فرم سلامت من حذف کند.
وقتی به اتاق پزشک مراجعه کردم ودکتر آزمایش را بررسی کرد، متعجب شده بود و به من گفت واقعا تو استثنا هستی و مرا تشویق کرد و بعد از روش عملکرد من پرسید.
که من توضیحات مختصری از زندگی به شیوه قانون سلامتی به پزشک دادم که مرا تحسین کرد و از اراده ام گفت که وتوانستم به سبک قانون سلامتی نتیجه بگیرم.
حتی به من پیشنهاد داد که سری بعدی که مراجعه کردم این روش عمل به دوره را برایش آماده کنم.
خداوند را سپاسگزارم که توانستم به مطالب دوره عمل کنم.
امروزه انرژی ام بسیار افزایش یافته است
میزان وعده غذایی به یک وعده و در ماه مبارک رمضان به دو وعده رسیده است.
در کنترل ورودی جسمی که موفق شدم خداوند کمک کرد تا ورودی ذهنی خودم را کنترل کنم و حرف های دیگران تاثیری بر من نداشته باشد.
یک هفته ای هست که جلسات عضله سازی را شروع کردم و عضلاتم در حال شکل گیری است
پیاده روی روزانه را انجام میدهم.
تعرق شبانه ام از بین رفته است.
سنگینی وخواب بعد غذا ندارم.
خستگی و بی حوصلگی ام کاملا رفع شده و از صبح تا شب فعالیت دارم.
در کارهای خانه به همسرم کمک می کنم و همین موضوع سبب نزدیکی ورابطه بیشتر و دوستی و صمیمیت گردیده است و بازهم پرانرژی هستم.
خدا را سپاسگزارم که سلامت هستم و می توانم روزانه به فعالیت بیشتری بپردازم.
از شما استاد عزیز سپاسگزارم و امیدوارم در پناه خداوند همیشه سلامت تندرست و عمر طولانی داشته باشید که با عمل به قانون سلامتی حتما عمر طولانی در انتظارشماست.
👇👇👇👇
https://abasmanesh.com/fa/product/the-law-of-health/

Читать полностью…

abasmanesh.com

در حالی دارم این کامنت را می نویسم که مسائل دیگری هم دارم که باید حل کنم و بهبودهایی هستند که باید انجام بشن. اما هیچ عجله ای در کار نیست و طبق اولویت ها دارم کارها را پیش میبرم و با خداوند تقسیم کار کردم. خداوند را به عنوان تنها شریک بیزینس، شریک زندگی، شریک حل مسائل قرار داده ام و تعهد دادم با تمرکز و با بالاترین کیفیت ممکن سمت خودم را انجام بدم و روی آگاهی های این دوره تمرکز کامل و جدی و تمام و کمال داشته باشم. سپس این شریک بی همتا نیز سمت خودش را طبق وعده ای که داده بدون نقص و طبق قانون انجام میده و علی کل شی قدیر است.
👇👇👇👇
https://abasmanesh.com/fa/buyers-experiences-of-the-problem-solving-skill-course/

Читать полностью…

abasmanesh.com

بخشی از تجربیات جواد عزیز از عمل به آگاهی های دوره شیوه حل مسائل زندگی
🌹🌹🌹🌹
استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان
الان که دارم این کامنت را می‌نویسم از شوق اشک به چشمانم آمده و نمی‌دونم چطور از خدای عزیزم از خدای مهربانم از خدای غفورم سپاسگزاری کنم بابت اینکه به قلبم آورد که دوره ی گران بهای شیوه حل مسائل رو بخرم
داشتم کامنت های دوستان عزیزم رو میخوندم که در صفحه نتایج خریداران این دوره هست، نمیدونین چه شوقی بهم دست داده
همون روز اولی که استاد عزیزم این دوره رو گذاشتن، قلبم گفت بخرش. با خودم گفتم فعلا برنامه ای برای خریدن دوره ای ندارم شاید اونور سال عشق و مودت با 12 قدم رو بخرم
اما قلبم گفت بخرش که از نون شب هم برات واجب تر هست
گفتم آخه چرا بخرم؟!، گفت به همون دلیلی که بهت گفتم دوره عزت نفس رو بخری.
استاد بخدا من از وقتی که عضو سایت شدم خیلی دوست داشتم عزت نفس رو داشته باشم. هر کاری هم میکردم نمیشد اما زمان بندی خدا خیلی دقیق و درست هست
بعد از اینکه به یک تضادی خوردم پولش رو برام جور کرد و من این دوره رو خریدم اینقدر این دوره برام آگاهی و برکت داشت و داره که، هر روز سعی میکنم حداقل یک جلسه از این دوره رو گوش کنم.
شاید بگم حداقل 100 بار هر جلسه رو گوش کردم اما باز هم آگاهی ها تازه تر میشه برام هر بار.
خلاصه وقتی که گفت این دوره رو بخر و من هم با عشق خریدم. اما هیچوقت فکر نمی‌کردم دوره شیوه حل مسائل زندگی اینقدر خالص و دقیق باشه
جلسه دوم که دیوانه کننده بود. مثل اینکه یک گوشه رینگ بوکس ایستادم و دارم مشکلات رو چک و لگدیش میکنم و چقدر خودم رو بهتر دارم میشناسم
خیلی برام طول کشید تا بتونم جلسه دوم رو تموم کنم و تمریناتش رو انجام بدم. البته مسیر تازه برام شروع شده. ولی سوالات خودشناسی جلسه دوم اینقدر دقیق هست.
چقدر توی جلسه دوم نشتی های ذهنم رو فهمیدم و چقدر از ترمز های ذهنم رو پیدا کردم. اصلا فکر هم نمی‌کردم که اینقدر ترمز ساده باشه که جلوی دریافت نعمت بیشتر به زندگیم رو گرفته
و امروز که جلسه سوم رو داشتم گوش میدادم اصلا استاد داشت قلبم از جا کنده میشد از این آگاهی های خالص
بخدا نفهمیدم چند بار گوش کردم و با اینکه نمی نوشتم سوالات رو برای خودم جواب میدادم
که قلبم بهم گفت جواد اگر همین دوره رو خوب و عالی کار کنی، به هیچ عنوان نیازی به خریدن روانشناسی ثروت نداری.
یعنی اینقدر این دوره ریشه ها رو شناسایی می‌کنه
و راه حل ها رو بهم میده
و بهت یاد می ده با حل مسائلت، به ثروت بیشتر عزت نفس بیشتر و از همه مهمتر ایمان بیشتر به خدا میرسم
خدااااااااایا شکرت عشقم
امیدوارم شاگرد خوبی باشم در این دوره و عمل کنم تا حرف بزنم
در ضمن وقتی کامنت های دوستان رو میخونم چقدر ایده میگیرم و چقدر باور م بهتر میشه که: تمام مسائل راه کارهای ساده و قابل حلی دارند
که: حل این مسئله ها ن تنها به عزت نفس و اعتماد به نفس من کمک می‌کنه بلکه باعث میشه ثروت و نعمت و ارتباط بهتری هم با خدا داشته باشم و برسم
مریم بانو استادی کردی واقعا
خدارو شکر میکنم که در این سایت هستم و در این جمع موفق و شاد و ثروتمند
👇👇👇👇
https://abasmanesh.com/fa/buyers-experiences-of-the-problem-solving-skill-course/

Читать полностью…

abasmanesh.com

تجربیات هاجر عزیز از آموزه های دوره شیوه حل مسائل زندگی
🌹🌹🌹🌹
سلام به استاد عزیزم ، بهترین استاد دنیا
استاد واقعا نمیدونین چقدر عاشقتونم
مریم زیبا و قوی عاشقتون بودم، ولی تو این دوره حل مسائل زندگی، اصلا دیوونتون شدم، الگوم شدین واقعا
استاد من اوایل که با شما آشنا شدم، شما میگفتین که برای تولید و قیمت گذاری روی یه دوره از خودتون، آموزش های اون دوره باید دهها برابر بیشتر از بهای دوره، توی زندگی فرد ارزش ایجاد کنه، تا من اون دوره رو منتشر کنم.
الان که توی دوره های شما هستم، میبینم اصن نمیشه روی آموزش های شما قیمت گذاشت . واقعا نمیشه قیمت گذاشت اینو با تمام وجودم میگم، این آگاهی ها در تمام جهان تاپه ، اصن نظیرش نیست
اوایل میگفتین این سایت از نظر کیفیت محتوا و کیفیت مخاطب، بالاترین توی جهان هست. اون زمان چون مدارم پایین بود و با آموزش های شما آشنا نبودم، فکر میکردم اغراق هست
ولی الان دارم می بینم که این حقیقته.
فقط کسانی که در مسیرن و دارن روی آموزشای شما کار میکنن، این حقیقت رو درک می کنن و میفهمن که این سایت این آموزه ها چقدر ارزشمند و نابه.
تا حالا ندیدم کسی انقدر اصل رو بگه.
خواهرم دوره شیوه حل مسایل رو خرید
من و خواهرم در مسیر رسیدن به یک هدفی هستیم، رو باور هامون کار میکردیم ولی اتفاق نمیفتاد ، نشانه زیاد میومد ولی نتیجه نهایی نه.
با دوره راهنمای عملی پیش میرفتیم(عجب دوره ی بینظریه، مخصوصا جلسات 9و 10، تا حالا ندیده بودم این جنس صحبت کنید درباره جهان، اصن تکلیف آدم با جهان خودش خدا مشخص میشه)
دوره شیوه ی حل مسایل، هر جلسه ش که روی سایت میاد، به خودم میگم این جلسه عالیه. و دوباره یه جلسه عالی تر میاد.
وای خدا پس داستان این بوده، هی هر چی رفتیم جلوتر ، مسیر بهبود خودم داره با این دوره برام جذابتر می شه و داستان راحتتر.
تو جلسه اول دوره شیوه حل مسائل، من یک الگوی مخرب درباره ی بیماری و مسایل اینا پیدا کردم، از والدینم این الگو رو گرفته بودم که همه چی باید سخت باشع، کار باید پیچیده و طولانی باشه.
البته این الگو خیلی مخفی بود، همیشه فکر میکردم اونا این مشکل و دارن. اما آگاهی های جلسه اول به من شناختن خودم، دیدن زندگی و مسایلم رو یاد داد و فهمیدم این الگوی منم هست.
مثلا برای یک پرکاری ساده دندون من چند ماه میرفتم ، بعد با الگو گرفتن از مطالب این جلسه و تغییر نگاه، توی ده ثانیه دکتر تشخیص داد مساله چیه و حل شد.
و مهم تر از همه تازه میفهمم چرا مسائل قبلیم اینقدر سخت انجام میشده
جلسه دوم دوره که دیوانه کننده بود،
این حد از خودشناسی اصلا ترسناک بود برام.
اولش میخاستم از زیرش در برم ولی تو دو روز نشستم پای سوالات خودشناسی جلسه و فکر کردم و جواب دادم به سوالات و نتیجه این شد که: یافتم اون ترمزم رو که مانع رسیدن به هدفم شده بود. به قول شما: کویرم پیدا شد
اصن به مفهوم درست هدایت رسیدم.
من از خدا میخاستم که منو هدایت کنه به این مسیری که ذهنم میشناخت فقط. دست خدا رو آزاد نذاشته بودم،از اونجایی که اون مسیری که ذهنم میشناخت من شرایطش رو نداشتم .راه به جایی نمیرفت.
نکته دوم جلسه دوم این بود اصن فهمیدم این ذهنم کجا هست و تمرکز من کجا و چطور داره خرج میشه؟!
چون تا قبل از نشستن پای سوالات این جلسه، به ظاهر فکر میکردم تمرکز من رو اهدافم هست. ولی نگو کل تمرکز من فقط روی مسایل چرت پرت حاشیه خرج می شده.
اصن فهمیدم اون زخم کاری که همه جا دارم اذیت میشم از جنبه های مختلف باعث نرسیدن بهاهدافم هست، توحید وعزت نفس هست. دلیل این حاشیه رفتنمم همینا بوده نه .قبلا خودمو سرزنش میکردم برای بی اراده بودن
سوالات این جلسه، خیلی خیلی هوشمندانه طراحی شده و همچنان مراحلی که توی این سوالات و شیوه پیدا کردن راهکار پیش می بره.
مرحله سوم از تحول، جلسه سوم بود برام و بهم فهموند که:
چرا دارم سمت حاشیه و مسایل بی ارزش میرم؟!
و بهم فهموند که مشکل از اراده من نیست، بلکه مشکل از اهرم اشتباهی هست که توی ذهنمه.
چون وقتی اهرم اشتباه باشه، ذهن قدرتمند تر از اراده است و جای این رنج و لذت برعکس بوده توی ذهن من.
راستش مدلی که توی این جلسه درباره نحوه طراحی اهرم رنج و لذت یاد گرفتم وه بهم اهرم فعلی رو شناسوند و یاد داد توی دو مرحله این کار رو انجام بدم، برام جدید بود .. این نکته درباره وارونه کردن اهرم فعلی، بینظیر بود
و به این ترتیب با کمک جلسه سوم، خیلی راحتتر دارم مسیر ذهنمو کنترل میکنم.
و اما جلسه چهارم زدن به هدف.
این جلسه انقدر جواب سولات منو داد، من فهمیدم به شدت دچار این بیماری کمالگرایی هستم، انگار درون قلب و ذهنم کشیده شد بیرون، یه نقطه ای که باعث رنجم میشد فهمیده شد، علت جنگ های درونی م با خودم،علت بی انگیزه شدنم، علت ادامه ندادنم
تازه فهمیدم هدفگذاری یعتی چی و چقدر هم آسونه

Читать полностью…

abasmanesh.com

بخشی از تجربیات مونا عزیز از عمل به آگاهی ها و تمرینات دوره شیوه حل مسائل زندگی
🌹🌹🌹🌹
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز و سلام به همه دوستان ارزشمندم
چند تا تجربه خوب از عمل کردن به آگاهی های دو جلسه از دوره حل مسائل داشتم که دوست دارم به اشتراک بزارم
من یک هفته قبل سوالات جلسه دوم رو جواب داده بودم و وقتی بعد از یک هفته برگشتم و خواستم دوباره به سوالات جلسه 2 جواب بدم، دیدم در حین جواب دادن به سوالات به دو تا مسئله ریز برخورده بودم که تمرکزم رو گرفته بود ولی یادم نبود که اونا رو نوشتم
چون در حال حاضر دو تا مسئله اساسی دیگه فعلا تو زندگیم هست که باید حل بشه ولی نیازمند یه مدت زمان هست برای حل شدن یعنی من براش قدم برداشتم و داره انجام میشهک
این دو تا مسئله چون اساسی بودن و من همش دارم براش قدم برمیدارم یادم بود که نوشتم ولی وقتی برگشتم و نوشته هام رو مرور کردم دیدم دو تا مسئله ریز هست که من نوشتم داره تمرکز من و میگیره و من بابتش نگرانم
ولی اصلا یادم نبود که نوشتم یعنی تمرکزم رو حل اون دو تا مسئله اساسی بود یعنی انقدر سوالات باعث میشد ریز بین بشی
و دیدم من خیلی چیزا نوشته بودم ولی نمیدونستم که نوشتم یعنی اون لحظات تو تنهایی خودم یادم میومد و من مینوشتم
وقتی دوباره خواستم به سوالات جواب بدم و پاسخ هام رو مرور کردم دیدم اون دو تا مسئله جزئی حل شده بدون اینکه من اصلا حواسم باشه که من هفته پیش برای این موضوع نگران بودم
و مرور کردم که چطور اون مسائل حل شد
دیدم که چون من رسیدم به اینکه مشکل اصلی من عزت نفس هست و تو این مدت سعی کردم رو عزت نفسم کار کنم و اتفاقا این موضوعات هم برمیگشت به عزت نفس من
بنابراین با کار کردن رو خودم این دو تا مسئله خود به خود حل شده بودن.
من تو کامنت قبلیم نوشتم که مشکل من تو زندگیم نداشتن عزت نفس و در صلح نبودن با خودم هست. به خاطر همین همش دارم سعی میکنم رو خودم و رو عزت نفسم کار کنم و با خودم به صلح برسم.
تو این مدت چند تا اتفاق خوب افتاد یعنی خدا بهم نشانه داد که مسیرم درسته. روزهای آخر سال بود که ما باید آخرین واریزی مون رو برای یه مجموعه ای که باهاشون کار میکنیم انجام میدادیم. وقتی همسرم خواست واریزی رو انجام بده مدیر اون مجموعه که خیلی انسان شریف و ثروتمند و موفقی هست و ما همیشه ازش الگو میگیریم، به همسرم گفت 5 درصد از مبلغی که میخوای برای من واریز کنی به حساب خانومت بریز از طرف من و این عیدی من به خانومت هست
این چیزیه که تو این همه سال کاری ما اصلا سابقه نداشته
یعنی میشده طرف بگه تخفیف میدم ولی اینکه بخواد شخصا به من عیدی بده این اصلا اتفاق نیفتاده بود
من هم تماس گرفتم و ازشون کلی تشکر کردم و براشون آرزوی خیر و برکت کردم. اصلا همینکه من با ایشون صحبت کنم و ازشون تشکر کنم برمیگرده به تقویت عزت نفس من
چون استاد تو دوره عزت نفس میگن که بعضی آدم ها اعتماد به نفس اینو ندارن که با یه آدم ثروتمند و بالاتر از خودشون صحبت کنند یا وقتی در برابر چنین افرادی قرار میگیرن در برابر اون آدم احساس ضعف میکنن. من هم قبلا از همون دسته آدم ها بودم ولی با دوره عزت نفس یاد گرفتم که چطور خودم رو تغییر بدم و این بار با عزت نفس کامل باهاشون صحبت کردم و کلی تشکر کردم
این هم رزق بی حساب ازطرف خداوند بود که به حساب من واریز شد و نکته بعدی اینکه زمانی این پول به حساب من واریز شد که من تو کامنت قبلیم نوشتم ترمزم رو پیدا کردم و فهمیدم من با پول دوست نیستم و دارم رو این مسئله کار میکنم
اتفاق مشابه بعدی این بود که من و همسرم برای تمدید جواز کسب مون رفتیم اتحادیه و باید 600 هزار تومن پرداخت میکردیم وقتی منشی میخواست کارت بکشه رئیس اتحادیه اومد گفت 300 تومن کارت بکش و به همسرم گفت 300 هزار تومن بهتون تخفیف میدم به خاطر خانومت که همیشه همراهت هست و گفت من حتی به دختر خودم تخفیف نمیدم ولی دوست داشتم به شما تخفیف بدم و کلی ما رو به عنوان یه زوج موفق تحسین کرد
این اتفاقات چیزایی هست که قبلا نبوده و همش با آموزشهای استاد به وجود اومده
و من هم برای این اتفاقات کاری نکردم من فقط رو خودم کار کردم و خداوند بقیه کارها رو داره انجام میده
خداوند دلها رو برام نرم میکنه
استاد من قبلا فکر میکردم که دارم رو عزت نفسم کار میکنم ولی از وقتی دوره حل مسائل اومده و من دارم مسائلم رو به طور ریشه ای حل میکنم تازه فهمیدم کار کردن رو خودم و رو عزت نفسم و به صلح رسیدن با خودم یعنی چی!
از وقتی به مجموعه سوالات خودشناسی جلسه 2 جواب دادم و با خودم رو به رو شدم و ریشه مشکلاتم رو فهمیدم اصلا قضیه فرق کرده!
اصلا یه شور و اشتیاق دیگه پیدا کردم که برم تو دل ترس هام و مسائلم رو حل کنم. چون تازه ریشه مسائلم رو پیدا کردم
تازه فهمیدم ایراد از کجاست

Читать полностью…

abasmanesh.com

بخشی از تغییرات جدی زندگی محسن عزیز به خاطر عمل به آموزه های استاد عباس منش و استفاده از بخش عقل کل در سایت
🌹🌹🌹🌹
با سلام و سپاس از استادعباسمنش گرامی و خانواده محترمتان
و همچنین عرض ارادت خدمت همه دوستان فعال در بخش عقل کل
«از خدا عالیترین ها رو براتون آرزو دارم»
سالهای قبل با چنین صحبت‌هایی آشنایی پیدا کردم. تا حدی به روی احوال و طرز تفکرات من تاثیر گذار بود.
خیلی مهم هست شخصی که این آموزه ها رو یاد میده خودش عامل به عمل باشه. اما خب من اون جمع رو ترک کردم چون دیگه نمیتونست برای من اثربخشی قبل رو داشته باشه
تا وقتی که بااستاد عباس منش آشنا شدم. قبلاً اسم شما رو توسط یک خانوم در مترو شنیده بودم اما خب چون در مدار آمادگی و حضور بین شما رو نداشتم توفیق نداشتم با شما ارتباط برقرار کنم
تا اینکه داستان من از جایی شروع میشه که بخاطر مهاجرت به کانادا توسط یک وکیل تمام زندگی من به حراج رفت و سرمایه ام تلف شد. بعد ازون اتفاق فقط یه ماشین برام مونده بود. طوریکه اون ماشین شده بود کلبه زندگی من و خانواده ام(ما سه نفریم)
به بدترین وضعیت رسیده بودیم. شما هرچیزی که توی این وضعیت به ذهنتون برسه من درگیرش شده بودم:
خوابیدن در پارک.حمام …
تا اینکه دیدم اینجوری نمیشه و باید کاشانه ای پیدا کنم. مجبور شدم رفتم کاری که ازش متنفر بودم رو انجام دادم رفتم سرایداری یک باغ ویلا.
صاحبش خیلی از لحاظ رفتاری داغون بود و قشنگ معلوم بود که تازه به دوران رسیده بودن. ولی خب ناچار بودم اما بعدش تحمل نکردیم ازونجا بلند شدیم.
من حتی تا قبل از اون از بچگی کاسب و مستقل بودم و اینجور شرایط و رفتارها مثل خوردن سم بود برام. رفتم خونه ی داغون و اگر خرابه بگم بهتره. حالتون بهم میخورد اگر بگم چه وضعیتی داشت!!!
خلاصه با ماشینم خرج مون رو از طریق مسافرکشی درمی‌آورم تا اینکه ماشینم به خرج افتاد. دیگه نمی‌دونستم ماشینمو درست کنم یا خودمون رو سیر کنم.
در همین اثنا خانواده من و همسرم دائم قفلی زده بودن که باید بیاییم خونتون و ما هم نمی خواستیم و غرورمون اجازه نمیداد که بزاریم بدونند چه بلایی سرمون اومده
یه روز یکی از دوستان اومد گفت من طاقت ندارم ببینم بعد اون زندگی لاکچری چه بلایی سرتون اومده و اینجوری زندگی میکنید من یه پیشنهاد دارم ماشین تون رو بفروشید من با پولش ارز دیجیتال براتون میخرم چون سود خوبی می‌کنه بلافاصله ازین شرایط خلاص می‌شید
هیچی دیگه اونم تنها دارایی ما را به باد فنا داد رفت
واییییییییی دیگه پولی نبود غذا تهیه کنیم. استاد وقتی خاطراتت رو از بندرعباس توی خونه سیمانی بعداً شنیدم کلی گریه کردم چون میگفتم مگه میشه توی این دنیا کسی اینجوری مثل من شده باشه؟؟؟؟
استاد میخواستم فرار کنم و از غرغر های خانومم طلاق بگیرم چون شرایط اصلا قابل تحمل نبود
خلاصه توی اون مدت با یکسری از آموزه ها آشنا شدم فیلم انگیزشی می دیدم و براستی تک تک اونا زوایای مختلف وجودم رو روشن کرد مجبور شدم به سرکار رفتم طوریکه پول رفتن به سرکار نداشتم و کلی پیاده میرفتم
تا اینکه توی شرکتی رفتم که با مدیرش توسط کانال واتس اپ مشتریانی که داشتم باهاش آشنا شدم و یه روز اتفاقی بهم از استاد عباس منش و آموزه هاش گفت. برام جالب اومد و چون تشنه این بودم که از چه طریقی میشه ازین شرایط خلاص بشم
بعد از طریق سرچ گوگل با بخش عقل کل سایت گروه تحقیقاتی عباس منش آشنا شدم.
فایل های دانلودی توی سایت رو شروع کردم به گوش دادن اینجا ابتدای آشنایی من با شما بود سال 1401
شروع کردم روی باورهام کار کردن
هرچه که از شما می شنیدم تمام علت اون اتفاقات رو برام روشن میکرد و باعث شد اونا رو براحتی بپذیرم و تلاش کنم تا جبران شون کنم
و بالاخره با یه معامله پرسود. بلافاصله شروع کردم یه منبع درآمدی دیگه ای به غیراون کار برای خودم دست و پا کنم
بعدش معامله های دیگه تا اینکه با افراد و موقعیت و شرایط دیگری آشنا شدم
تونستم باهاش خونه اجاره کنم و اثاث منزل بخرم
استاد هرروز می‌نوشتم و هرروز سپاسگزاری میکردم
صبح موقع بلند شدن دفترم بغل بالشتم بود و شب موقع خواب فقط سپاسگزاری میکردم و خواسته هام رو می‌نوشتم
«بچه ها سپاسگزاری بزرگترین درسی بود که آموختم»
زندگی مو از دست داده بودم چون یکی از دلایل ناسپاسی و کفران های من بود. اما خب خداروشکر درسهام رو یاد گرفتم و تونستم دوباره نتیجه بگیرم.
بچه ها من تا قبل این دائم توی این شرایط به امامان و زیارت و ….ادعیه متوسل بودم تا خلاص بشم. بعداً با شنیدن فایل های توحید عملی تازه فهمیدم اوه اوه اوه من چه اشتباهی مرتکب شده بودم و مشرک شده بودم
توبه کردم و رابطه مو با خدا اصلاح کردم
هر دفعه که یک چیز یاد می‌گرفتم دریچه های آگاهی به رویم باز میشد و اتفاقات جالبی رو تجربه میکردم
اتفاق هایی که باعث میشد قدم به قدم زندگیم تغییر کنه

Читать полностью…

abasmanesh.com

بخشی از تجربیات افسانه عزیز از عمل به آگاهی های دوره شیوه حل مسائل زندگی
🌹🌹🌹🌹
سلام به آگاه ترین استاد دنیا که هر روز ما رو هم آگاه تر میکنه
و سلام برترین بانوی شایسته دنیا که در کنار استاد عزیزمون یه نعمت بزرگ هستن برای ما، اینقدر که توضیحات خانم شایسته در بخش تمرینات این دوره عالیه که یه ترکیب بی نظیر در کنار آموزه های استاد ایجاد شده و این دوره رو بی نظیر کرده
امان از این جلسه دوم این دوره که هرچقدر از بی نظیر بودنش بگم بخدا کمه
تا حالا تو زندگیم به مسائلم اینجوری ریز نگاه نکرده بودم. اینقدر بخش سوالات خودشناسی جلسه دوم دقیق و ریز هست که مو رو از ماست میکشه و به نظرم بهترین دوره ها برای خودشناسی هست.
مخصوصا جلسه دوم که ما رو کلا به شناخت اساسی درباره خودمون می رسه و باعث میشه همچین ریز بشیم درون خودمون که هر چی مانع مخفی توی ذهنمون این سال ها انباشته شده، شناسایی بشه.
من تا حالا برای 4 تا از مسائلم، تمرین جلسه دوم رو انجام دادم. وای بخدا بعداز اینکه طبق فرمول این جلسه پیش رفتم، اون مساله اینقدر راحت برام حل شده که باور نکردنی
یعنی تمرین جلسه دوم تبدیل شده به شیرین ترین تمرین برای من.
به محض اینکه مساله ای ذهنم رو درگیر میکنه میرم دفترم رو میارم و شروع میکنم سوالات رو جواب دادن.
در شروع کار اون مسئله خیلی تو ذهنم بزرگه و ذهنم رو درگیر کرده. اما همینطور که به سوالات آخر نزدیک میشم خیلی خیلی ذهنم آروم تر میشه و با راهکارهای جایگزینی که مینویسم برای اون مساله به یه آرامشی میرسم که فقط میگم استاد خدا خیرت بده
واقعا نمیدونم با چه زبونی باید تشکر کنم ازتون
شما معجزه زندگی مون هستین
الهی که خدا تو زندگیتون معجزات بیشتری کنه
خدایا ممنونم که من رو در این مسیر زیبا قرار دادی
و به تمامی دوستان پیشنهاد میکنم این دوره رو داشته باشن این دوره عجیب شما رو به خودتون نزدیک میکنه و خیلی خیلی آرومتون میکنه بخدا این دوره بی نظیره
👇👇👇👇
https://abasmanesh.com/fa/product/problems-solving-course/

Читать полностью…
Подписаться на канал