جا برای معاشقه کم بود ما فقط مشاعره کردیم آبا عابدین
روبهروی دریا ایستاده
در یک قدمی غرق
درانتظار کلمهای ژرف
جملهای بیپایان
که از مد آب نترسیم
تا انباشت آفتاب بر پیشانی ابر را
برای کوچ لکلکها سرخ کنیم
باد از موهایت عطری را برآورده باشد
که به خاطر بیاورم بوی برگهای نارنج را
در مهآلودگی چشمهایت
در سراشیب جنگلی تودار
هردو به آن جای دور خیره
من یک قدم از تو فاصله دارم
به اندازهی یک دست
از هرطرف که بیایم
غرق خواهم شد
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
تلفن را بردار
شمارهی خودت را بگیر
اشغالی!
تنهایی یعنی همین
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
گفت: در دل دوستان آتشی پدید کرده است از شوق، که اگر ذرهای بیرون آید، از عرش تا ثری بسوزد و در دلِ دوستان آبی پدید کرده است از محبت، که اگر قطرهای بیرون آید همه عالم پر شود، همچون سبویی.
از کتاب تذکرةالاولیا
ذکر ابولحسن خرقانی
عطار
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
وقتی سرانگشتای من روی تنت سُر میخوره
حس میکنم باید الان رو ماه خطاطی کنم
حس میکنم باید الان با حوصله با سادگی
بارونو توی لیقهی موهای تو قاطی کنم
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
برات زندگی آرزو میکنم
یه دنیا ستاره به رنگِ سپید
حواسم بهت هست! حس میکنی؟
حواست بهم باشه، سالِ جدید
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
لحظهی دیدار و تحویل سال نو
حافظ میگشاییم
آن هنگام نیت کنید
@digargoone
از خودت برایم بگو
از نتهایی که در حنجرهات مخفی کردهای
از خراشی که در صدایت گنجاندهای
من برای سینهایی که لای دندانت گیر کردهاند
سفره انداختهام
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
تو
بارانی
که از بهار تا زمستان
آمدنت عاشقانه است
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
در تمامِ نامههایی
که به هرکس میفرستی
به من سلام برسان
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
از کتاب آدمها روی پل
ویسواوا شیمبورسکا
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
مُردهها زیاد عاشقِ پاییزند
زیادتر
عاشقِ بهار
هرچند میدانند
هیچ جنازهای جوانه نخواهد زد
گل نخواهد داد
قد نخواهد کشید
تو اما!
هر وقت آمدی
بهار را با خودت بیاور
قول میدهم
بِرویَم
جوانه بزنم
گل بدهم
و آنقدر قد بکشم
تا شبیه همیشه سرت را به سینه بگیرم
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
بارون زده بود اما
دریا متشنج بود
ماهی شدن و رفتن
از حوصله خارج بود
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
غمگینترین آهنگ را برایم بنواز
که بتوانم بنشینم
با احترام
سیگاری بیاسوزم
عمیق تنفسی برآورم
و با لبخند به نتهایت سلام کنم
بعداز آن میتوانی از میانم بروی
که باید سکوتم را
برای عقربهها تشریح کنم
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
موهاتو هر جوری بخوابونی
رویا همونجوری شرو میشه
کافیه از خونه بری بیرون
تا آسمونِ شهر ابری شه
موهات طوفانیتر از دریاست
آبیترین لباستو تن کن
چیزی نمونده تا لبِ ساحل
تکلیفِ این ماهی رو روشن کن
دیوونهتم دیوونگی خوبه
وقتی تو چشمت ماه میتابه
دیوونگی با تو شرو میشه
دیوونه بودن با تو جذابه
#آباعابدین
#آدم_ابری
.
نما: Blow
آهنگ: My Least Favourite Life از Lera Lynn
@aba_abedin_channel
شعر: مارگارت اتوود
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
بهاری که پر از رگبار باشه
زمستون بدی تو راه داره
باید کشتی بسازن توی تهران
چون اندوهی که دارم مرگباره
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
تازگیا خیلی غریبم ولی
میدونم از دور نگام میکنی
هرجا که باشم به تو رو میکنم
حس میکنم داری صدام میکنی
با نفسام بغضمو سر میکشم
تا تو نفهمی چه غمی با منه
میدونم از وقتی که رفتی سفر
خیلی دلت شورِ منو میزنه
#آبا_عابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
از کتاب مردی به نام اوه
فردریک بکمن
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
ای نور چشم من سخنی هست گوش کن
چون ساغرت پر است بنوشان و نوش کن
در راه عشق وسوسه اهرمن بسیست
پیش آی و گوش دل به پیام سروش کن
برگ نوا تبه شد و ساز طرب نماند
ای چنگ ناله برکش و ای دف خروش کن
تسبیح و خرقه لذت مستی نبخشدت
همت در این عمل طلب از میفروش کن
پیران سخن ز تجربه گویند گفتمت
هان ای پسر که پیر شوی پند گوش کن
بر هوشمند سلسله ننهاد دست عشق
خواهی که زلف یار کشی ترک هوش کن
با دوستان مضایقه در عمر و مال نیست
صد جان فدای یار نصیحت نیوش کن
ساقی که جامت از می صافی تهی مباد
چشم عنایتی به من دردنوش کن
سرمست در قبای زرافشان چو بگذری
یک بوسه نذر حافظ پشمینه پوش کن
حافظ
@aba_abedin_channel
لطفا اگه ممکنه با بودنت
خونه رو به بهشت تبدیل کن
هر موقع این نامه به دستت رسید
سالَمو با یه بوسه تحویل کن
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
رفتن میتواند
جانِ انسانهای زیادی را بگیرد
و شعر از جایی جالب میشود
که تمام خوانندگانش
به قاتلانِ خود فکر میکنند
نه مقتولانِ خود
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
از کتاب زنده بگور
صادق هدایت
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
بیخیال اگر خیابان ها تا تو امتداد ندارند
بیخیال اگر آسمان تو را قاب نمیگیرد
من که میدانم!
تو همین اطراف
با بهار دست رشته بازی میکنی
و من
که از این خیابان به آن خیابان
به دنبال چشمهای تو
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
درختی که سرش گرم زمینه
نمیتونه واسه ما لونه باشه
کسی که فکر بارون نیست هرشب
محاله مثل ما دیوونه باشه
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
از کتاب آینههای دردار
هوشنگ گلشیری
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
هرگز قرار نمیشد
اینسان غریبانه بر شاخهها بنشینم
شهر چیزی کم داشت
و مردم هنوز میخندیدند
یک نفر تمام پنجرهها را بسته بود
و از هیچ کتابخانهای صدای شعر نمیآمد
شهر در امن و امان بود
که خواب در خانهها جریان داشت
برگها اما
به رسم گذشته
آرام میروییدند
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
برای اینکه شب را درک کنی
باید در خیابان قدم بزنی
ستارگان را در تاریکی بشناسی
و آنگاه که به خانه میرسی
شب تمام میشود
حالا تو از شب به خانه آمدی
#آباعابدين
@aba_abedin_channel
شعر: مارگوت بیگل
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
سیمهایش را به سرم وصل کرده بود
باید بهترین آهنگ را برایش پخش میکردم
تا عمق نتها را
برای معالجه درک کند
اما وخامت نوار
روی زمین پخش میشد
و پزشک
مبهوت از آهنگی که هرگز نشنیده بود
اشک میریخت
#آباعابدین
@aba_abedin_channel