بارون زده بود اما دریا متشنج بود
ماهی شدن و رفتن از حوصله خارج بود
موندم به دلِ دریا ، بیفعل ولی فاعل
بیخونهتر از طوفان، مخروبهتر از ساحل
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
برای تو خشکیدهام
حالا میتوانی استخوانهایم را آتش بزنی
تا گرم شوی؟
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
در گیر و دار فصل سکوتم
چیزی برای باخت ندارم
تنها به جز تو، آدم برفی
از هیچکس شناخت ندارم
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
–فراموش–
در جعبهای
خوانا خاک میخورم
بیقدمتی که قیمتی داشته باشم
بیمقدمهای که حرمتی
بیکه نامم را بهخاطر بیاورم
–فراموش–
تنها
با صفحاتی که کلماتش را
با اشک نوشتهام
با هیبت کوهی که در برگهای کاهی خلاصه شده
منم تمام آنچه نوشته شده
منم تمام اینچه نخوانده شده
–فراموش–
در آرزوی ورق خوردن
با پایانی که نمیدانم
او که مرا تا نیمه خواند و رها کرد
باز خواهد گشت؟
#آباعابدین
آهنگ: Bang Bang از 2Cellos
نمایی از سریال Maid
@aba_abedin_channel
خیابانهای مست
گیجگاه تهران را فشار میدهند
که ترک سیگار را فراموش کند
سلامتی!
پیکهای موتوری بههم میخورند
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
هیچکس اینرا نمیداند
بوی بهشت
درست از پشت گردنش میآید
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
نوشتم پیکرم را پر کرده بودی
و تازه فهمیدم چرا اینهمه گیج بودم
برای همین است که دریا هرگز در لیوان جا نمیشود
و باران وقتی تمام میشود، تمام نمیشود
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
در صورت یک پرنده آیا
رنج پرواز را دیدهای؟
در شیون مغروق یک ماهی چه؟
آن زمان که پنجره را نمیبیند
آنحال که از دست فرو میریزد
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
در تمامِ نامههایی
که به هرکس میفرستی
به من سلام برسان
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
من صدای نشستن برفم
تا بیام و بهم سلام کنی
تا یه آدم ازم بسازی و بعد
وسط کوچهتون رهام کنی
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
من چیزی را گم کردهام
چیزی که انگار نفسهایم را با خود داشته
چیزی که باید الان
با من روی این شاخه نشسته باشد
من چیزی را گم کردهام
که توانِ برخاستنم نیست
#آباعابدين
@aba_abedin_channel
هربار که میشنومت
فکر میکنم کاش میشد از صدات عکس بگیرم تا بتونم صداتو روی سینهم خالکوبی کنم تا قلبم خندههاتو پمپاژ کنه
دلم برات تنگ شده
دلم برات تنگ شده و هرکاری میکنم
یادم نمیاد شیشهی عطرتو کجا گذاشتم
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
دل از خانه میکندی
که سایهات همینطور کش میآمد
ــ شبیهِ موج که به ساحل چنگ میاندازد ــ
انگار که نمیخواهد برود
سایهات میخواست خیس شود
ــ من باران را حدس زده بودم ــ
در آغوش گرفتمش
او بغض میکرد
من اشک نمیریختم
مرا میفشرد
من آرام نمیگرفتم
خورشید همه چیز را کش میداد
سایهات را که چتر نداشت
ولی زمان
دستهایت را میکشید
انگار که دیرش شده باشد
دل از آوار بریدی
من باران را حدس زده بودم
و تو هیچوقت باور نداشتی
همیشه اولین قطرهی باران
روی من میافتد
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
چرا بايد از خواب تو پر بگیرم
که آب از سر خاطراتم گذشته
چهجوری برم؟ دست خالی از اینجا؟
کسی سالم از شهر تو برنگشته
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
چرا چشمهایمان را به خاطر نسپردند
و لبخند را آنگونه که میگفتند
روی صورتمان نکشیدند
چرا هیچکس مارا نیافرید؟
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
قطرههای من
امروز بر شهری میبارید
که روزی موطن من بود
از این خاکروبه هیچ شهریاری به تخت نرسید
و هیچ خدایی از چهاردیوارش برنخاست
حالا
به کامشان تلخ بنوشانید
که آنچه گساریدند
خون من بود
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
دنیامو دارم مینویسم توی نامه
بارون گرفته بسکه تنهایی نشستم
این پاکت و آروم وا کن! درد داره!
اشکامو دارم واسه شونهت میفرستم
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abrdin_channel
میروم
آنگونه که در مزید نگاشته
سخت، آرام، تلخ
و در ادامهی نور منزل خواهم تابید
در ایمان چراغی
که تنها با چشمهای مسلح
به جنگ بر میبینید
در خیزش صبح میخرامم
و در انتهای خواب
از پلکهایتان فرو میگریم
گلوله، گداخته، آه
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
یهبار هم جوری غرق شدم
که وقتی به هوش اومدم
از چشمام صدای گیتار میاومد
همونموقع رفتم پای درختی که هرگز نکاشتم
از شاخههایی که هرگز ندیده بودم
تاب خوردم
تو میدونی اشکهای صدادار
وقتی میافتن زمین چهجوری پخش میشن؟
#آباعابدین
@aba_abedin_channel