نرفتم تا تنم از هم بپاشه
کسی از حالِ من چیزی نفهمید
همونجوری که باید...سعی کردم...
زمین جوری که میخواستم نچرخید
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
این زندگی مثل یه آهنگه
پرخاطرهاس هرچند غمگینه
تنها کسی که تورو میفهمه
هرگز پای حرفت نمیشینه
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
لطفا اگه ممکنه با بودنت
خونه رو به بهشت تبدیل کن
هر موقع این نامه به دستت رسید
سالمو با یه بوسه تحویل کن
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
برات زندگی آرزو میکنم
یه دنیا ستاره به رنگِ سپید
حواسم بهت هست! حس میکنی؟
حواست بهم باشه، سالِ جدید
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
قند در چای حل میشود
بیآنکه حجمی به آن اضافه کند
اما شیرینیاش هرگز تمام نمیشود
چگونه فراموشت کنم
حل شدهای در من
حالا هرکس مرا بنوشد
طعم تو را چشیده
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
درختی که سرش گرم زمینه
نمیتونه واسه ما لونه باشه
کسی که فکر بارون نیست هرشب
محاله مثل ما دیوونه باشه
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
هرچند میدانند
هیچ جنازهای جوانه نخواهد زد
گل نخواهد داد
قد نخواهد کشید...
#خودمونی
|آبا عابدین عزیزِ عزیزم|
مُردهها زیاد عاشقِ پاییزند
زیادتر
عاشقِ بهار
هرچند میدانند
هیچ جنازهای جوانه نخواهد زد
گل نخواهد داد
قد نخواهد کشید
تو اما!
هر وقت آمدی
بهار را با خودت بیاور
قول میدهم
بِرویَم
جوانه بزنم
گل بدهم
و آنقدر قد بکشم
تا شبیه همیشه سرت را به سینه بگیرم
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
من در زمان تو جاماندهام
با زبان زخمهای تو در شبهای بلند گریستهام
و چهل روز پس از زایش خورشید
با چشمهای سنگی دشت اشک ریختهام
من بر گلهی اسبهای سیاه باریدهام
و در هیبت کلاغ هفت سال خاموش ماندهام
من نگهبان باغهای نیلوفر بودهام
که بر تنهی درختان کهنسال به یادگار خونآلودهام
حالا برای سینهایی که از خون من روییدهاند
بهاری تازه بیاور
برای پرندگان پیامبری دوباره بفرست
تیرهروزی تقویم را به لبخندت آغشته کن
و رسیدن نامهرسان را به روزهای آمیخته وعده بده
من تورا در نامهای غمگین مخفی کردهام
و تا به دستت نرسم سر به مهر خواهم ماند
#آباعابدین
.
آهنگ: Bird از Kwoon
نما از فیلم نیست
@aba_abedin_channel
گفت: در دل دوستان آتشی پدید کرده است از شوق، که اگر ذرهای بیرون آید، از عرش تا ثری بسوزد و در دلِ دوستان آبی پدید کرده است از محبت، که اگر قطرهای بیرون آید همه عالم پر شود، همچون سبویی.
از کتاب تذکرةالاولیا
ذکر ابولحسن خرقانی
عطار
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
از تمام نداشتهها
میتوانی به من فکر کنی
چگونه دستم را میگیری؟
چگونه آغوشت را برویم میگشایی؟
چگونه سرت را به سینهام میفشاری؟
مرا دوستتر بدار
انگارکه
همین حالا از دستت خواهم رفت
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
موندم به دلِ دریا
بیفعل ولی فاعل
بیخونهتر از طوفان
مخروبهتر از ساحل
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
غلام نرگس مستِ تو تاجدارانند
خراب بادهی لعل تو هوشیارانند
تو را صبا و مرا آبِ دیده شد غَمّاز
و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند
ز زیر زلف دوتا چون گذر کُنی بنگر
که از یمین و یسارت چه سوگوارانند
گذار کن چو صبا بر بنفشه زار و ببین
که از تطاول زلفت چه بیقرارانند
نصیبِ ماست بهشت ای خداشناس برو
که مستحق کرامت گناهکارانند
نه من بر آن گُل عارض غزل سُرایم و بس
که عندلیب تو از هر طرف هزارانند
تو دستگیر شو ای خضرِ پی خجسته که من
پیاده میروم و همرهان سوارانند
بیا به میکده و چهره ارغوانی کن
مرو به صومعه کانجا سیاه کارانند
خلاصِ حافظ از آن زلفِ تابدار مباد
که بستگانِ کمندِ تو رستگارانند
حافظ
@aba_abedin_channel
از خودت برایم بگو
از نتهایی که در حنجرهات مخفی کردهای
از خراشی که در صدایت گنجاندهای
من برای سینهایی که لای دندانت گیر کردهاند
سفره انداختهام
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
باد نمیاد و هوا شرجیه
پر شده از ابر سیاه آسمون
شهر پر از وحشت و تاریکیه
سیل رسیده به خیابونمون
خونه بههم ریخته و برق نیست
بیرمقم قاطی این بلبشو
کاری ازت برنمیاد و فقط
دورتر از اینی که هستی نشو
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
مرا در خیابان رها کن
و تا تاریک نشده
به خانه برگرد
خیابان وقتی تاریکخانه شود
همهچیز را جور دیگری ظاهر میکند
به فکر بهار باش
به فکر باران
و آخرین نامهات را
به آدرس عکسی بفرست
که در روزنامه برای پیدا کردنش
مژدگانی نمیگذارند
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
هرگز قرار نمیشد
اینسان غریبانه بر شاخهها بنشینم
شهر چیزی کم داشت
و مردم هنوز میخندیدند
یک نفر تمام پنجرهها را بسته بود
و از هیچ کتابخانهای صدای شعر نمیآمد
شهر در امن و امان بود
که خواب در خانهها جریان داشت
برگها اما
به رسم گذشته
آرام میروییدند
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
انگار مرده باشی
و آنسوی شیشهی غسالخانه
هیچکس منتظر جنازهات نباشد
اینگونه شرح میپذیرم
#آبا_عابدین
@aba_abedin_channel