دنیامو دارم مینویسم توی نامه
بارون گرفته بسکه تنهایی نشستم
این پاکت و آروم وا کن! درد داره!
اشکامو دارم واسه شونهت میفرستم
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abrdin_channel
در پیدایش رنج پدیدار تو بودی
بیآرام
که سلسلهی آبی چشم از تو گسیل شد
به سلامی –که آه–
به لبخندی –که آه–
و بدرودی –که–
من آنم
آن نام بزرگ
که نآنستی
نخواندی
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
من صدای نشستن برفم
تا بیام و بهم سلام کنی
تا یه آدم ازم بسازی و بعد
وسط کوچهتون رهام کنی
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
من همچنان به تماشای تو نشسته
با شاخسار میگریستم
که پرنده را نمیشناختی
که آن قفس که میخواستم نداشتی
که شکار میچیدی و من آن شکار نبودم
باران از آستین خانهها میریخت
و خیابان صدای شلیک را
در گفتگوی ابرها گم میکرد
من همچنان به تماشای تو نشسته
از تو رنگی سرخ برجا مانده بود
و از من پرهایی که پرواز کردن نمیتوانست
تو پرنده را نمیشناختی
#آباعابدین
.
آهنگ: Killings Me Inside از Amurai
نما از فیلم نیست.
@aba_abedin_channel
وقتی سیارهی من عاشق شد
من پر از مرزِ هوایی بودم
چشمِ تو یه کهکشونِ دیگهس
کاش میشد آدم فضایی بودم
یه سفینه واسه دلتنگی بود
که برای دیدنت میروندم
میرسیدم به تو با سرعتِ نور
توی کهشکونِ تو میموندم
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
هوای سرد من از اعتراض وارد شد
به دادگاه قضایی فقط جسد می رفت
تفنگ و ابر و صدا می چکیدن و این بار
کسی که تیر خلاص منو نزد میرفت
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
بطن راست
خون را دیرتر بیرون میریخت
درد هیخته بود توی اندامم
که سنگ خوابیده بودم
قبله به من نگاه میکرد
من به قبله
هیچکدام اما
توان صدا نداشتیم
که وای بر ماندگان
وای بر بازماندگان
رنج از همین آیه آکنده مینوشت
که بطن راست
هیچ خونی را
بیرون نمیریخت
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
با اینکه پُر از غار بودم همیشه
سر از عمقِ من هیچکس در نیاورد
یه کوه از سرِ بیکسی بیپناهی
رو هرچی که میخواست بالا میآورد
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
سکوت کرده بودم و نشستم
خدا رو از خجالت آب کردم
تو رفته بودی و به احترامت
تمام ساعتا رو خواب کردم
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
میروم
و چمدانم را پشتِ خورشید پنهان میکنم
میروم
تا پس از آن حماسهی سرخ
اندوهم را
به شبهایتان بیامیزم
مرا که در آسمان شعر میریسم
چگونه میتوان به تباهی خاک سپرد
که تناسخ پسین ابرم
تشابه اسمی بارانم
میروم
آنگونه که در مزید نگاشته
سخت، آرام، تلخ
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
دلم خوشه به رویایی که دارم
تا یاد بیقراریام نیافتم
با اینهمه خودم میدونم اینو
همیشه به خودم دروغ گفتم
بازم فقط دویدم و دویدم
تا گم شدم، شکستم و سُریدم
بار امانتش رو من کشیدم
آخرشم به خونه نرسیدم
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
در صورت یک پرنده آیا
رنج پرواز را دیدهای؟
در شیون مغروق یک ماهی چه؟
آن زمان که پنجره را نمیبیند
آنحال که از دست فرو میریزد
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
از آسمون دو قطره کبوتر
تو قاب مرده جلد پریدن
تا من برای اینهمه آبی
لب تَر کنم به ماه کشیدن
نتهارو از چشات گرفتم
تا بشنوم صدای نگاتو
بازی کن، آه، نقش مکمل!
توی بزرگترین پلاتو
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
میخواستم
سالها برایت سکوت کنم
اما نمیتوانستی
نه!
نمیخواستی...
حرف زدم که بشنوی
شعر نوشتم که بخوانی
و حرف را برای تو
کلمه را برای تو
جمله را برای تو
و سکوت را برای خودم هجی کردم
حالا به تنهایی بیشتر فکر میکنم
به این که بروم توی خودم
چشم بگذارم
و هرگز پیدا نشوم
ببخش
من
سکوتم را از تو مخفی کردم
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
برای بازی کردن
برای بازی خوردن
برای بازی شدن
من توی سرم تاب دارم
یک تاب بزرگ!
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
با آن شتاب که دور میشد
آرزو کردم
کاش پلهای پشت سرش را خراب میکرد
این سفر با بازگشت
مرا پیر خواهد کرد
و آیا آن روز
برفهای روی موهایم را
میتوانم پارو کنم؟
میتوانم صدایم را بتکانم؟
و بگویم دوستش دارم؟
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
چند پرنده بودیم
که کودکی به سمتمان دوید
همه پرواز کردیم
پس از آن یکدیگر را گم کردیم
و من هر روز
پرواز را به خاطر میسپارم
#ﺁﺑﺎﻋﺎﺑﺪﯾﻦ
@aba_abedin_channel
ﺁﺩﻡﻫﺎ
ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺟﺎﯼ ﺩﻧﺞ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ
ﺍﺑﺮﻫﺎ ﻫﻢ
ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻧﺨﻮﺍﻧﯿﺪ
ﺁﺳﻤﺎﻥﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﻧﺞ ﮐﻨﯿﺪ
#ﺁﺑﺎﻋﺎﺑﺪﯾﻦ
@aba_abedin_channel