در تمام نامههای تو مچاله میشوم
و به سرگذشت شوم کابوسها میپیوندم
من خاک چرنوبیلم
هوای حلبچهام
که در داستانهای فرزندانت
عقیم متولد میشوم
نازا می زیام
و تا بخاطر میآورم چشمانت را
بیدار میشوم
داروهایم را میخورم
و دوباره میخوابم
ژرفا
من داروهایم را کنار تخت تو جا گذاشتم
اگر جایی مرا دیدی
بیدارم کن
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
متغیری بودم
بر حسب او
چشمهایم را شنید
ثابت شد چشم دارم
گوشهایم را صدا کرد
ثابت شد گوش دارم
لبهایم را لمس کرد
ثابت شد
مرا...
ثابت شدم
حالا نیستم
نه اینکه نباشم
راهی برای اثباتم نیست
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
آزاد چهر گفت: شنیدم که روزی خسرو به تماشای صحرا بیرون رفت. باغبانی را دید. مردی سالخورده، اگر چه شهرستان وجودش روی به خرابی نهاده بود و آمد شدِ خبرگیران خبیر از چهار دروازه ی باز افتاده و سی و دو آسیا (دندان) همه در پهلوی یکدیگر از کار فرومانده، لکن شاخ املش در خزان عمر و برگ ریزان عیش، شکوفه تازه بیرون می آورد و بر لب چشمه ی حیاتش بعد از رفتن آب، طراوت خطی سبز می دمید.
در اُخریات مراتب پیری درخت انجیر می نشاند. خسرو گفت:
ای پیر، جنونی که از شعبه شباب در موسم صبی خیزد در فصل مشیب آغاز نهادی. وقت آن است که بیخ علایق از منبت (روئیدن گیاه) بر کَنی و درخت در خرم آباد بهشت نشانی.
چه جای این هوای فاسد و هوس باطل است؟ درختی که تو امروز نشانی، میوه آن کجا توانی خورد؟ پیر گفت:
دیگران نشاندند و ما خوردیم. ما بنشانیم دیگران خورند.
از کتاب مرزبان نامه/
سعدالدین وراوینی
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
خیلی وقته با خودم غریبهام
قد من به آسمون نمیرسه
میشه راحتم کنی، بگی چرا؟
هیچکس به دادمون نمیرسه
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
شب از خوابِ خودم نزدیک میشد
منم حرفی واسه گفتن نداشتم
باید بعد از تو از اینجا میرفتم
ولی جایی واسه رفتن نداشتم
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
تنهاتر از تهرانم
که میتواند تو را
درکافهها در آغوش بگیرد
و با ترس از
مترو
اتوبوس
تاکسی یا هر چیز که تو را از او جدا میکند
هنوز دوستت داشته باشد
هیچکس نمیداند
هوای تهران
آلوده نیست
گرفته است
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
صورتِ خیس خسته رو شیشه
که چشم به راه بدرقهت مونده
تو کوپهای که اهلِ رفتن نیست
تو واگنی که راهو پوشونده
سکوتِ ریل و مرگِ سوزنبان
تو این مسیرِ بینهایت رفت
مسافرت به عمقِ تنهایی
با سایهای که خیلی راحت رفت
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
به عکست نگاه میکنم که یادم بیاد چی میگفتم
میگم باید به یکی زنگ میزدم ولی یادم نیست کی
زنگ میزنم به محمد و امیر و شروین
صدای میثاق رو بلند میکنم
نگاه میکنم به خندههای بلندم میگم چه آشنایی برام
کجا دیدمت؟
میگه من خندههاتم
میگم ببخشید به جا نمیارم
دستمو میکنم تو جیبم و میرم
میرسم خونه برات نامه مینویسم:
سلام اگه هنوز سیگار میکشی یه نخم برای من بکش
مراقب خندههام باش، دلم براشون تنگ شده
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
ساکتم انقدر که باور کنی
محکمی و تو دلت آشوب نیست
این طرفِ جاده هوا ابریه
مثل هوا، حالِ منم خوب نیست
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
درختی که سرش گرم زمینه
نمیتونه واسه ما لونه باشه
کسی که فکر بارون نیست هرشب
محاله مثل ما دیوونه باشه
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
وقتایی که دلم برای خونه تنگ میشه
دستمو میگیرم و خودمو میبرم بالای درختا
میگم بیا بشینیم ستارههامونو ببینیم
از اینجا خونهتره آسمون انگار
میگه تو میدونی این کلمهها اینجا چیکار میکنن؟
میگم من گذاشتمشون اینجا تو بباریشون
چیزی نمیگه اولین کلمه رو برمیداره
قطره میشه میافته
میگه دیدی قطره بودن همیشه غمگینه
دستامو میبرم تو شب
یه نخ تاریکی میذارم رو لبش
میگم اینو برای من بکش
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
آبان - کوچه دوازدهم
آواز: میثاق جوهری
موزیک: محمد صالحی
ترانه: صابر صالحی
میکس و مسترینگ: شاهین یوسفی
@kooche_12
اصلیترین خیابان شهر
غمگینترین مسافر خانهی دنیاست
وقتی هیچ شانهای برای گریه کردن نداشته باشی
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
باید ببینمت تا مطمئن بشم
اسمت انار بود یا سورهی عسل
فرقی اگه نداشت وقتی که میرسی
حی علی النگاه حی علی البغل
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
او که صدایم کرد
جهان را نجات داد
و هرگز نخواهد فهمید
آغوشی که کهکشانها را میبلعد
در یک ثانیه میتواند
چند هزار سالِ نوری اشک بریزد
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
من یه ابرِ ساکتِ بارورم
که صدام شبیهِ رگبار شده
اگه میشه کاری کن سیل بیاد
خیلی وقته که چشام تار شده
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
وقتی از بلندی سقوط میکنی به هر چیزی که در مسیرت هست دست میندازی
ممکنه گاهی سرعت سقوطت هم کم بشه
تو از همون لحظهی نخست کارت تموم بوده، تقلای خوبی هم کردی و میکنی اما کافی نیست.
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
جون من داره به ساحل میرسه
فکر دریا نیستی، ماهی نشو
شرط دریا اینه که غرقت کنه
مرد دریا نیستی راهی نشو
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
در خیابان گم شده بودم
و غم را شبیه کودکانی
که کسی بازیشان نمیدهد فرا میگرفتم
از آسمان
هیچ پرندهای صدایم را دنبال نمیکرد
مادام که گم شدن را میبودم
میترسیدم کسی را صدا کنم
کسی که تنها نامش
شبیه به تو بود
#آباعابدین
@aba_abedin_channel