فرض کن در آغوشت میمردم
و مرا همانجا دفن میکردی
چه دلپذیر اگر
فشار قبر را بیشتر کنی
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
دیگران را چیدند
من اما بر فراز شاخهای
سفرهی قلبم را گشودهام
تا در ضیافت پاییز
بخشندگی مادرم را
به روی آسمان بیاورم
یک خرمالو
که قاتلش را گنجشک مینامید
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
در خوابِ بعدی زمستان را شروع خواهم کرد
و از برف
ماهیهای سرخ را میرویانم
که خون را در برف ببینی
بیکه خوابت را باطل کرده باشد
من برای تو دریا را میشکافم
ابر را میریسم
باران را میبافم
و جسدهایی که غرق شدهاند را
به پیشوازِ سکوتت زنده باز خواهم آورد
در خوابِ بعدی
چراغ ها را خاموش خواهم دید
و از ستارهای دور برایت نور میچینم
که بالهایت را بگشایی و پرواز را
در خلالِ نور برخیزی
در خوابِ بعدی حتما برایت خواهم دید
آنچه را که از خوابهایت
برایم تعریف نکردهای
در خوابِ بعدی حتما خواهی آمد
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
یادم میارم روزایی رو که از آسمون شُرشُر میریختم
و دلم از گرفتهترین شکل ممکن گرفتهتر بود
روزایی که به هرکی رسیدم، نبود
حالا به کدوم صراط مستقیم باشم
که تلخیا رو یادم بره
من قد تموم خنده هات، مُردم
حالا خیلی عجیبه که فکر میکنی
میتونی یه مرده رو زنده کنی.
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
غماتو گم کنی هواتو گم کنی
نگات میکنه چشاتو گم کنی
صدات میزنه جوابشو ندی
جواب داری و صداتو گم کنی
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
با لبهای تو میخندم
با چشمهای تو میگریم
مادام که میترسم
از نمایش بیرون بریزی
و دیگر خودت نباشی
من در نقش تو فرو رفتهام
و هرکارمیکنم
نمیتوانم نامم را به یاد بیاورم
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
ﺁﺩﻡﻫﺎ
ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺟﺎﯼ ﺩﻧﺞ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ
ﺍﺑﺮﻫﺎ ﻫﻢ
ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻧﺨﻮﺍﻧﯿﺪ
ﺁﺳﻤﺎﻥﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﻧﺞ ﮐﻨﯿﺪ
#ﺁﺑﺎﻋﺎﺑﺪﯾﻦ
@aba_abedin_channel
رفتم روی شاخهای بلند نشستم
تا سیگارشو تمام کنه
حرفاشو نمیفهمیدم
چون زبونشو بلد نبودم
فقط دیدم وقتی حرف میزنه
من ناخواسته اشک میریزم
حتما چیز مهمی میگفت
وگرنه آدم که انقد غمگین نمیشه
میشه؟
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
نیست
آنچه باید
تا دوشهایم زیرِ این بار
آنقدر سنگینی کنند
که نفس هم به کشیدن فکر نکند
سکوت
تنها
نشانهی سکوت است
یعنی کسی که حرف نمیزند
شبیه سدی
که دریچههایش هنوز باز نشده
پشتِ دیوار
به شانهای فکر میکند
به آغوشی
که میتواند سالها برای نبودنش بغض کرد
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
قاتل من
هرگز به صحنه جرم بر نمیگردد
و آیا این
برای ادعای تنهایی کافی نیست؟
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
یک روز سر فرصت
برایم خواهی گریست
ابرگونه
بارانسا
با عطری که تنها یکبار بوییدی
من چهل پرندهی غمگینم آنروز
چهار هکتار زمین بایر
که سنگ روی سنگم بند نیست
از حالا برایم بغض کن
من این شعر را در آینده نوشتم
تو امروز میخوانی
حالت اصلا دیدنی نبود
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
یک قسمت از سکوت همیشه
در تکه پارههای تنم بود
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
هیچ کس از تو
–که قاتلِ منی–
به من نزدیک نیست
فکر کن تورا در آینه ببینم
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
من آغازِ خاکستر و درد بودم
پر از انعکاس صداهای مرده
یه آتشفشانِ پر از خشم و نفرت
که از هیچ دریاچهای دل نبرده
به آتیشِ من کلِ دنیا بسوزه
جهنم همین جا تو قلبِ منه
باید عقدههامو کجا وا کنم؟
به جنگِ کی باید برم یک تنه؟
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
من که از آینده بیزار بودم
دوست داشتم زیر خاک میماندم
اما حالا تناور شدهام
و سنگینم
به اندازهی یک درخت و چهل پرندهی غمگین
یک درخت و چهار هکتار زمین بایر
همچنان بر درختی که نمیبینم آویزانم
با طنابی که نمیبینم تاب میخورم
و میترسم پیش از رسیدن بیافتم.
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
من
سالهاست
به اینجای آسمان عزیمت کردهام
که نه درختی سبز میشود
نه زمستانی تمام
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
قعری
که میتوانم فرو بنشینمت
بالایی که میتوانم فرا بنشانمت
از کبود که میسرایی
از هیجان که میگدازی
سرگیجه جان
حالا که از تمام چالهها
سیاهش به چشمانت رسیده
چگونه نتابم
چگونه نیامیزم
که قعری
که بالایی
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
عشق تنها موجودیست که نه خواب میفهمد نه خیال، هرجا که باشد خودش را به تو میرساند
هرطور شده
انگار وقتی نیستی چیزی را گم کرده
انگار تا نباشی رنگی برای باختن ندارد
عشق تنها موجودیست که انسانها را نگران میکند، که انسانها را چشم بهراه میگذارد.
و عشق تنها چیزیست که هرگز وجود نخواهد داشت.
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
من ساحلی بودم که بارونو
با دست بسته میپذیرفتم
دیوونهای بودم که از دردام
با هیچکس چیزی نمیگفتم
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
تابستان بود و تو هنوز میوه داشتی
من از دستهایت جدا شده، افتاده بودم
نرسیده
#آباعابدين
@aba_abedin_channel