من چیزی را گم کردهام
چیزی را که انگار نفسهایم را با خود داشته
چیزی که باید الان
با من روی این شاخه نشسته باشد
من چیزی را گم کردهام
که توانِ برخاستنم نیست
#آباعابدين
@aba_abedin_channel
چشماتو قبل ابر چشیدم
با ترس، تو یه کوچهی فرعی
میدیدمت حوالی خونه
در قالب یه قطرهی مرئی
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
رها کن منو تا هوا روشنه
برو قصهمو بیسرانجام کن
نذار از تو چیزی بمونه فقط
از اون دور گاهی تماشام کن
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
سکوتِ ریل و مرگِ سوزنبان
تو این مسیرِ بینهایت رفت
مسافرت به عمقِ تنهایی
با سایهای که خیلی راحت رفت
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
غمگینترین آهنگ را برایم بنواز
که بتوانم بنشینم
با احترام
سیگاری بیاسوزم
عمیق تنفسی برآورم
و با لبخند به نتهایت سلام کنم
بعداز آن میتوانی از میانم بروی
که باید سکوتم را
برای عقربهها تشریح کنم
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
اینروزها مدام تکرار میکنم
به اندازهی کافی، به اندازهی کافی، به اندازهی کافی
انگار هیچچیز دیگری برایم مهم نیست
از تو میخواهم به اندازهی کافی دوستم بداری
به اندازهی کافی بغلم کنی
به اندازهی کافی برایم وقت بگذاری
یا حتی اگر قرار نیست باشی
به اندازهی کافی نباشی
به اندازهی کافی بروی
به اندازهی کافی!
به هر حال این اندازه از تو برای من کافی نیست
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
از تمام نداشتهها
میتوانی به من فکر کنی
چگونه دستم را میگیری؟
چگونه آغوشت را برویم میگشایی؟
چگونه سرت را به سینهام میفشاری؟
مرا دوستتر بدار...
انگارکه
همین حالا از دستت خواهم رفت
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
او که صدایم کرد
جهان را نجات داد
و هرگز نخواهد فهمید
آغوشی که کهکشانها را میبلعد
در یک ثانیه میتواند
چند هزار سالِ نوری اشک بریزد
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
بچه که بودم، سرمو میکردم توی ماشین لباسشویی و برای دوستای خیالیم کنسرت اجرا میکردم
این روزا ولی فقط برای دوستای نزدیکم میخونم
ولی با همون عشق
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
رزمگاه خویش را
با برف و باران میشویم
و رعد را که با من زبان گرفت
به پاس شب میگمارم
تا خدایان
به یگانگی دردهای من
به سجده بنشینند.
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
اهل ماندن نبود
پرندهای که باید میپرید
باور کنید
مجبور شدم رهایش کنم
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
–پیشم را لشگری فراهم
پشتم را دشتی خاموش
ترس را اما
ازچشمهایم نخواهی خواند
به آسمان نگاه کرد
و ابرها را نشان داد
او تنها آمده بود
تنها اما نمیمانست
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
صدای دریا میومد
فکر میکردم تویی که داری حرف میزنی
برای همین میفهمیدم چی میگفتی
#آباعابدين
@aba_abedin_channel
به اسب لنگ با گلوله شلیک میکنند تا راحت تر جان دهد
شلیک کن هناسکم
شلیک کن گیانم
اما
به شقیقه ام نزن ،آنجا حافظه من از تو را دارد
به قلبم هم نزن، آنجا احساس من از تو را دارد
به چشمم هم نزن، آنجا نگاه من از تو را دارد
بزن
به دهانم بزن
شلیک کن به دهانم
بگذار آنجا که باید سکوت میکرد
شکافته شود
به آبا و سیران به فرهاد و به هرکه رسیدی بگو خودم خواستم راحت تر جان بدهم
شلیک کن هناسکم
شلیک کن گیانم
#شلیک_کن
#هناسکم
#سلمان_فرخنده
🆔 @Salman_Farkhondeh
شب
آغاز فروپاشیست
آن زمانکه ماه
از خانه رفته باشد
و تنها عکسش را
به آسمان آویخته باشد
حالا پتو را روی صورتت بکش
و هی بهانه بیاور
که فقط
در تاریکی مطلق میتوانی بخوابی
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
تا میتونی از دشت من دور شو
نمیخوام بمونی تو این منظره
منو توی عکاسام تنها بذار
درختی که تنهاست، زیباتره
#آباعابدين
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
با تمام پرندهها حرف میزند
و تنها من میدانم پشت کدام گلدان
صدایش را پنهان کردهاست
#آباعابدين
@aba_abedin_channel
بیشتر شبا میرم تو دالون
آروم در اتاقشو باز میکنم که بقیه بیدار نشن
و روی تختش میخوابم
شاید چون بیشتر از همه دلتنگشم
و همهش با خودم میگم
بیچاره حافظ که سرو چمانش میل چمن نمیکرد
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
فرسنگها
دورتر از اینجا،
کسی بهدنبال من میگردد
این شعر
را دست به دست
به او برسانید
تا بداند
من نیمهی گمشدهی
کسی نیستم
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
دیروز توی کوه
یه خانم از کنارم رد شد
که عطر معلم اول دبستانمو زده بود
زمان همونجا برام ایستاد
با سرعت برگشتم به نیمکت سوم ردیف وسط
و کنار مسعود تواضعی نشستم
خانم رفعت که انتهای کلاس بود
آروم از کنارم رد شد و رفت پای تخته.
اونروز هیچکدوم از آدمای درونم وجود نداشتن
تنها فقط "بچه" بود.
ولی دیروز همهمون با هم
از آنسوی پنهان چشم اشک ریختیم.
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
نوری که از لای در میتابد
برای رهایی از سیاهی بس نیست
اگر میتوانی در را باز کن
پنجرهها را هم بگشا
و از برهنگی باد در پردهها شعری بخوان
که من از تجسم پرواز در خیال تو
بالهایم را شناختهام
از تو بود اگر تنومند شدهام
باتو تناور شاخه برآوردهام
باتو سایه گستردهام
شعری بخوان از ابر
که دوباره ببارانی
نوری که از لای در میتابد
برای رهایی بس نیست
اگر میتوانی حنجرهات را بگشا
که این بار موافقم
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
اگه دستات دلتنگم نمیشن
اگه هر روز من پایان دنیاست
یه کاری کن فقط ایمان بیارم
که آغازِ یه فصل سرد اینجاست
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
دنیامو دارم مینویسم توی نامه
بارون گرفته بس که تنهایی نشستم
این پاکتو آروم وا کن، درد داره
اشکامو دارم واسه شونهات میفرستم
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
پنجرهها را باز میگذارم
از کادر خارج میشوم
و پشت در میایستم
مدام زیر لب میخوانم
کاش نرفته باشی.
زمستان برای تو خطرناک است
و اگر گریخته باشی
لای شاخهی کدام باید جنازهات را پیدا کنم؟
تو پرندهی پرواز نیستی
که بالهایت را دوست بدارم
کاش نرفته باشی
#آباعابدین
@aba_abedin_channel