ژوان یه کلمه ی کوردی و به اسم دختر هم گفته میشه.
چه کسی؟ که هیچ کس را به تو بر نظر نباشد
که نه در تو باز ماند مگرش بصر نباشد
به رقص مرگ میان تنت ادامه بده
نفس بگیر و به جان کندنت ادامه بده!
چه میپرسی زِ حالم!؟ سنگ میبارد، بلورم من
به رسوا کردن ایّوب مشغولم، صبورم من...
#حسین_جنتی
لا أريد لكلماتي أن تصل إليك
أريدها أن تصلني بك
نمیخواهم واژههایم به دستِ تو برسند
میخواهم مرا به تو برسانند..
اگر بهسويت اين چنين دويدهام
به عشق عاشقم نه بر وصال تو
به ظلمت شبان بیفروغ من
خيال عشق خوشتر از خيال تو
#فروغ_فرخزاد
نامهات را هنوز میخوانم؛
گفته بودی بهار میآیی.
علیرضا آذر
تو هیچوقت مال من نبودی. اما از دست دادنت قلبم رو شکست.
Читать полностью…ای بر درت خیل و حشم بیرون خرام ای محتشم
زیرا که سرمست و خوشم زان چشم مست دلربا
ماییم مست و سرگران فارغ ز کار دیگران
عالم اگر برهم رود عشق تو را بادا بقا
ای زلفِ یار، این قدَر از ما کناره چیست؟
ما دلشکستهایم و تو هم دل شکستهای...
#صائب_تبریزی
دلا خون شدی، کاوشِ سینه تا کی؟
ببخشا به جانی که در تن نداری...
" نه کسی منتظر است، نه کسی چشم به راه نه خیال گذر از کوچهی ما دارد ماه، بین عاشق شدن و مرگ مگر فرقی هست؟ وقتی از عشق نصیبی نبری غیر از آه. "
#فریدون_مشیری
با منِ بی کسِ تنها شده، یارا تو بمان
همه رفتند از این خانه، خدا را تو بمان
«بعضی باشند که سلام دهند
و از سلام ایشان بوی مشک آید.»
فیه مافیه؛ مولانا
بِبُرد از من قرار و طاقت و هوش
بتِ سنگین دلِ سیمین بناگوش
نگاری چابکی شِنگی کُلَه دار
ظریفی مَه وشی تُرکی قباپوش
ز تابِ آتشِ سودایِ عشقش
به سانِ دیگ دایم میزنم جوش
چو پیراهن شوَم آسوده خاطر
گَرَش همچون قبا گیرم در آغوش
اگر پوسیده گردد استخوانم
نگردد مِهرت از جانم فراموش
دل و دینم دل و دینم بِبُردهست
بَر و دوشش بَر و دوشش بَر و دوش
دوایِ تو دوایِ توست حافظ
لبِ نوشش لبِ نوشش لبِ نوش
#حافظ
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز
🌸🩷🌱
گر زندهجانی یابمی من دامنش برتابمی
ای کاشکی در خوابمی در خواب بنمودی لقا
بنشستهام من بر درت تا بوک برجوشد وفا
باشد که بگشایی دری، گویی که برخیز اندرآ
لاف عشق و گِله از یار؟!
زَهی لاف دروغ!
عشقبازان
چُنین
مستحق هجرانند.
شجریان/حافظ