●•❁﷽❁•● Velcom 🤍تفسیر قرآن کریم 🖊متنهاودلنوشتههایزیبا 🤍نابترینپروفایلهاواستوریهایاسلامی🕋⭐ 💌داستان های کوتاه وآموزنده♡♡♡ #تکست وبیوهای مذهبی🪴 سال تاسیس/2024میلادی 💫
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
برای عضویت در کانال های کاملا اسلامی و اخلاقی با نظم و قوانین خاص خود لطفا روی اسم شان کلیک نمائید.
برای شرکت در این لیست ها👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
@Nikravesh2024
365 روز با پیامبرﷺ
روز ۶۱ - انسانهای زیبا به سمت زیباترین میروند
پیامبرمان ﷺ بیوقفه برای رساندنِ فرامینِ الله به مردم تلاش میکرد. دوستِ عزیزش، حضرت ابوبکر (رض)، بزرگترین حامیِ او بود.
حضرت ابوبکر (رض) دوستِ بسیار عزیزی به اسم عثمان داشت. عثمان (رض) بسیار شرمگین و باحیا بود. شیرین سخن، گشادهرو و بسیار جوانمرد بود. حضرت ابوبکر (رض) دینِ تازه را برای عثمان (رض) تعریف کرد. زیباییهای اسلام را با او در میان گذاشت. خیلی دوست داشت او هم مسلمان شود. یک روز با هم نزدِ پیامبرمان ﷺ رفتند. رسولالله ﷺ با روی خندان از عثمان (رض) استقبال کرد. به او گفت:
"زیباترین خانه الله، بهشت، را بخواه. من پیامبری هستم که برای رساندن اینها به تو و همگان فرستاده شده ام."
عثمان (رض) از سخنِ زیبا و روی خندانِ او متأثر شد. بیدرنگ، شهادتین را بر زبان آورد و مسلمان شد بعد، رؤیایی را که طی یک سفر دیده بود برای پیامبر ﷺ بازگو کرد:
"مدتی پیش سفری بیرون از مکه داشتم. هنگامِ استراحت در خواب صدایی شنیدم، آن صدا چنین می گفت:
"مردم آگاه باشید! رسالت در شهر مکه فرود آمد. او احمد است!" چیزی نفهمیدم، با آمدن به اینجا فهمیدم که آن پیامبر شما هستید."
عثمان (رض) بسیار خشنود بود. انگار به گنجی بیپایان دست یافته است. عقل و قلب و روحش با دین تازه و عشق به پیامبر ﷺ لبریز شده بود. با آرامش و شادمانی روزگار میگذرانید. عمویش با شنیدن خبر مسلمان شدنش خیلی عصبانی بود. روزی حضرت عثمان (رض) را به ستونی بست و به او گفت:
"پس تو بتها را رها کرده و الله را میپرستی؟! حرفهای محمد ﷺ را باور داری؟! درست است؟! تا وقتی دست از مسلمانی برنداری و بتها را پرستش نکنی، رهایت نخواهم کرد."
اما حضرت عثمان (رض) که مردی شجاع بود، و کسی نمیتوانست باورش را از او بگیرد؛ فوراً جواب داد:
"سوگند به الله، که من هرگز از مسلمانی دست برنمیدارم."
وقتی عمویش دید که تهدیداتش بی اثر است رهایش کرد.
حضرت عثمان (رض) از محضر پیامبرمان ﷺ جدا نمیشد. پیامبرمان ﷺ هم عثمان را بسیار دوست داشت. از مسلمان شدنِ انسانی با تربیت و خوشخُلق مثل او، بسیار خشنود بود.
حضرت عثمان (رض) چنان با تربیت و با ادب بود که چشم در چشم کسی سخن نمیگفت.
پیامبرمان ﷺ، دخترش حضرت رقیه را به عقد این انسان وارسته درآورد. آن دو با هم بسیار خوشبخت بودند. حضرت عثمان (رض) دو گنج را با هم به دست آورده بود؛ هم به شرف مسلمانی نایل آمده و هم دامادِ پیامبر ﷺ عزیزمان شده بود. این شادمانی و نعمت باور نکردنی بود. دوست داشت زیبایی قرآن را به همه جا برساند. حالا کنارِ پیامبرمان ﷺ علاوه بر حضرت ابوبکر (رض) و حضرت علی (رض)، انسانِ خوش اخلاق دیگری همچون عثمان (رض) حضور داشت.
اللهـمَّ صّـل وسلـم علىٰ نَبينّا םבםב
ادامه دارد ان شاءالله
365 روز با پیامبرﷺ
روز ۶۰ - ده عمو و شش عمه
دوستانی که از افغانستان و تاجیکستان با ما همراه هستند دقت کنند عمو به زبان فارسی معادل با کاکا به زبان دری است
فرامینِ قرآن بسیار زیبا بود. انسانها را به نیکی و کارهای زیبا دعوت میکرد. مژده بهشت میداد. زیباییهای آفریده الله را نشان میداد. پیامبرمان ﷺ برای رساندنِ همه اینها بیقراری میکرد؛ اما دعوتِ انسانها به دینی تازه اصلاً آسان نبود. حتماً کسانی با او مخالفت میکردند. برای همین، نیاز به قدرتِ اتحاد و یکپارچگی داشت. آن روزها کسی با خانوادههای قدرتمند کاری نداشت. پیامبرمان ﷺ ده عمو داشت. اگر آنها او را یاری میکردند کار پیامبر ﷺ آسانتر میشد؛ اما جز چند نفرشان، بقیه سنگدل بودند و حرف سرشان نمیشد. بددهان و بدکردار بودند. در رأس اینان ابولهب قرار داشت. او از عشق بی خبر بود و از نیکی بیخبرتر. سخنِ زیبا را نیز نمیفهمید. گویی قلبش از سنگ بود.
پیامبرمان ﷺ عموهای خوش قلبی هم داشت. یکی از ایشان عباس بود. او با پیامبر ﷺ بسیار صمیمی و سنشان به هم خیلی نزدیک بود. با هم بزرگ شده بودند. عباس، پیامبرمان ﷺ را بسیار دوست داشت.
به جز عباس، دو عموی دیگرش ابوطالب و حمزه هم قلبشان پر از محبت به پیامبر بود. حتی نمیخواستند یک تارِ موی پیامبرمان ﷺ آسیب ببیند. مثلِ چشمشان از او محافظت میکردند. عمه هایش هم او را بسیار دوست داشتند و خیلی به او اعتماد داشتند.
اما از این ده عمو و شش عمه کدامیک کنارِ او خواهد بود؟...
اللهـمَّ صّـل وسلـم علىٰ نَبينّا םבםב
ادامه دارد ان شاءالله
🔴آیخانم؛ راز فراموششدهای در دل شمال افغانستان...
این شهر نه افسانه است، نه خیال؛ اما تاریخ آن چنان باورنکردنیست که اگر ندانی، فکر میکنی داستانی از یونان باستان است…
🆔 @AfghanistanHistory_1
نام مادر اسحاق علیه السلام چی بود؟
Читать полностью…🔴 معرفی قوم عزیز ایماق
🔹با قوم ایماق آشنا شوید؛ یکی از اقوام کهن افغانستان که گفته میشود ریشههایشان تا اساطیر مغولی میرسد!
🔸در این ویدیو، تاریخ، فرهنگ و شیوه زندگی روزمره ایماقها را مرور میکنیم؛ مردمانی که قرنها در گوشهوکنار ولایتهای افغانستان زیستهاند.
مشاهده ویدیوی کامل در یوتیوب:
http://youtu.be/Cqrbk2aZPhg
#اقوام_افغانستان
🆔 @AfghanistanHistory_1
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
برای عضویت در کانال های کاملا اسلامی و اخلاقی با نظم و قوانین خاص خود لطفا روی اسم شان کلیک نمائید.
برای شرکت در این لیست ها👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
@Nikravesh2024
ازطرف رشیدی برین باهرخرید یک هدیه ام بگیرین ❤️
Читать полностью…ما زِ خود سوی تو گردانیم سر
چون تویی از ما به ما نزدیکتر
#الله
خوبیِ آدمها را ببینید.
آدمها گاهی بیتابانه انتظار کسی را میکشند که بدیها و نقصهای آنان را نادیده بگیرد و بتوانند در مقابل او، بدون هیچ ترسی از قضاوت شدن، خوب رفتار کنند یا حتی تلاش کنند آدمِ بهتری باشند.
گاهی برای دوستان و نزدیکانت خودت را به فراموشی بزن و مانند یک تازه وارد رفتار کن و هیچ اشارهای به نقصها و کاستیها و اشتباهات گذشتهی آنان نکن!
بگذار اگر کسی تصمیم گرفته تغییر کند، تغییر کند.
رحمت بر آنکس که ری اکشن میزند:)😄❤️همون واکنش
Читать полностью…365 روز با پیامبرﷺ
روز ۶۰ - ده عمو و شش عمه
دوستانی که از افغانستان و تاجیکستان با ما همراه هستند دقت کنند عمو به زبان فارسی معادل با کاکا به زبان دری است
فرامینِ قرآن بسیار زیبا بود. انسانها را به نیکی و کارهای زیبا دعوت میکرد. مژده بهشت میداد. زیباییهای آفریده الله را نشان میداد. پیامبرمان ﷺ برای رساندنِ همه اینها بیقراری میکرد؛ اما دعوتِ انسانها به دینی تازه اصلاً آسان نبود. حتماً کسانی با او مخالفت میکردند. برای همین، نیاز به قدرتِ اتحاد و یکپارچگی داشت. آن روزها کسی با خانوادههای قدرتمند کاری نداشت. پیامبرمان ﷺ ده عمو داشت. اگر آنها او را یاری میکردند کار پیامبر ﷺ آسانتر میشد؛ اما جز چند نفرشان، بقیه سنگدل بودند و حرف سرشان نمیشد. بددهان و بدکردار بودند. در رأس اینان ابولهب قرار داشت. او از عشق بی خبر بود و از نیکی بیخبرتر. سخنِ زیبا را نیز نمیفهمید. گویی قلبش از سنگ بود.
پیامبرمان ﷺ عموهای خوش قلبی هم داشت. یکی از ایشان عباس بود. او با پیامبر ﷺ بسیار صمیمی و سنشان به هم خیلی نزدیک بود. با هم بزرگ شده بودند. عباس، پیامبرمان ﷺ را بسیار دوست داشت.
به جز عباس، دو عموی دیگرش ابوطالب و حمزه هم قلبشان پر از محبت به پیامبر بود. حتی نمیخواستند یک تارِ موی پیامبرمان ﷺ آسیب ببیند. مثلِ چشمشان از او محافظت میکردند. عمه هایش هم او را بسیار دوست داشتند و خیلی به او اعتماد داشتند.
اما از این ده عمو و شش عمه کدامیک کنارِ او خواهد بود؟...
اللهـمَّ صّـل وسلـم علىٰ نَبينّا םבםב
ادامه دارد ان شاءالله
•🍹🧡•
سختی ها آسون میشه
اگه به «خدا توکل کنی»
📖 ترجمه و تفسیر قرآن کریم
🤩استاد عبدالرحمن احراری
🔹دوره سوم [ دوره جدید ]
🎙درس بیست و ششم : [ تفسیر آیات 35_39 سوره بقره ]
▶️ مشاهده در یوتوب
🕰 مدت ارائه 46:55 دقیقه
🔸 حجم 11 MB
#سورهبقره
#ترجمهوتفسیرقرانکریم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
برای عضویت در کانال های کاملا اسلامی و اخلاقی با نظم و قوانین خاص خود لطفا روی اسم شان کلیک نمائید.
برای شرکت در این لیست ها👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
@Nikravesh2024
رسولالله(ص)فرمودند:
درطبیعتوفطرتمؤمنهرخصلتیوجوددارد
مگردروغوخیانت.🙂🌻
خشم مردم دیگر در سینه نمیگنجد!
از افغانستان تا جای جای جهان از قلبها فریاد بلند شده:
فلسطین تنها نیست.
امام خمینی (ره) فرمودند:
«اگر هر مسلمان یک سطل آب بریزد، اسرائیل را سیل میبرد.»
و امروز، این سطلها فقط آب نیستند؛ سیل آگاهیاند، موج اتحاد ملتها علیه ظلم
تا روزی که زمین از فریاد مظلومان آرام بگیرد.
#طوفان_الاقصی
#october7
❖ @monjimedia_af ❖
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
برای عضویت در کانال های کاملا اسلامی و اخلاقی با نظم و قوانین خاص خود لطفا روی اسم شان کلیک نمائید.
برای شرکت در این لیست ها👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
@Nikravesh2024
🔔🎊😀🎊😀🎊
🎊
🔔
🎊
🔔
🎊
🚨🌹🌹🌹 🚨🌹🌹🌹
😀ثـبـت نـام 🆓 کلاسـهـای حفظ قرآن کریم 🏃♂ شــد
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
👭خواهران مشتاق جهت ثبت نام در کلاسهای:
⭕حفظ کل
⭕حفظ آزاد
⭕حفظ سه جزء آخر
⭕حفظ جزء عم
⭕حفظ سوره بقره
⭕کلاس اقرأ (ویژه حافظان کل)
⭕تثبیت و اتقان (ویژه حافظان کل)
📢 فردا چهارشنبه 5️⃣ شهریور ماه
مصادف با 27 اوت میلادی اقدام فرمایید.
😀 لینک ثبتنام ساعت3️⃣بعد از ظهر به وقت ایران در گروه اصلی مقرئه نشر خواهد شد 🤝
🛜این پیام را به اطلاع دوستان و آشنایان خود برسانید تا شما هم در این اجر عظیم سهیم شوید.
#ویژه_خواهران_اهل_سنت_و_جماعت
🌐مـقـرئـه قـرآنـی طلـوع حـق
📞جهت ثبتنام
⭐ وارد گروه اصلی مقرئه ویژهی خواهران شوید
⬇️👨👨👧👧⬇️🔗⬇️
/channel/+WFA6IKr2lL5hOGQ0
دنیا باور شاد بودن را از آدم میگیرد. آن وقت است که یک لکهٔ نور، یک پرندهٔ کوچک، یک طیف رنگارنگ یا یک آدم خوب، بار همهٔ امیدت را به دوش میکشد. نقطهٔ ثقل تحمل تو میشود بین آن همه بیتفاوتی، سکوت، همهمهٔ نامفهوم و مرگ رنگ. تختهپارهای میشود تا به ساحل شادیهای بزرگ بعدی برسی.
میدانم برای خیلی از شما دنیا آنقدر خاکستری است که آن یک نقطهٔ رنگارنگ را پشت سر هم چک میکنید. چک میکنی که ببینی آیا این واقعی است؟ نکند توهم رنگ از خاکستری است؟ نکند تاریکی دارد بازی نور میکند؟ اما آن همه نگاه پیدرپی به آن نور، بالاخره کار خودش را میکند. امید بزرگ تو از همینجا شروع میشود. آن لکهنور، خورشید میشود.
جهت ثبت سفارش دایرکت بدین
@hayderashidi
/channel/sakhtebadalijat
هرگز هیچ گناهکاری را به چشم تمسخر و تحقیر منگر... آیا خدایت نمیتواند تو را از او بدتر و او را از تو بهتر گرداند؟
Читать полностью…🎧
پروردگارا با من باش هنگامی که
غیر از تو کسی از حالم خبر ندارد.
و از من راضی باش زیرا اگر تو راضی باشی همه چیز آسان میشود!🌱❤️
☘️ - سُبحان الله .
💔 - الحمدلله .
🌱 - لا إله إلا الله .
🌾 - اللهُ أكبر .
🦋 - سُبحان الله و بحمدهِ .
☘️ - سُبحان الله العظيم .
🌾 - استغفر الله و أتوبُ إليهِ .
🌱 - لا حول و لا قوة إلا بالله .
😀 - اللهم صل على محمد و علی آل محمد .
🎄 - اللهم ارزقني من حيث لااحتسب .
🌿 - اللهم ثبت قلبي على دينك.
🍃 - اللهم رضاك والجنه .
☘️ - اللهم احسن خاتمتي .
💔 - اللهم اجرني من عذاب النار .
🥀 - اللهم قني عذابك يوم تبعث عبادك.
💔 - اللهم أحينا على رضاك وأمتنا على رضاك
🦋 - اللهم صل على محمد و علی آل محمد .
365 روز با پیامبرﷺ
روز ۵۹ - بلال؛ بردهی مسلمان
بلال، برده ای سیاه پوست بود. او پیامبرمان ﷺ را خیلی دوست داشت. به محضِ آگاهی از پیامبریِ او ایمان آورد و مسلمان شد.
سرعتِ انتشار دینِ تازه، مردمان کینهتوز و بدکردار را خیلی نگران میکرد. بتپرستها با هم جلسهای تشکیل دادند به تفصیل درباره این موضوع با هم مذاکره کردند. سرانجام، به تصمیمی رسیدند، و آن اینکه هرگونه بدی علیه پیامبرمان ﷺ و مسلمانان انجام دهند؛ تا آنان را از دین جدید منصرف کنند.
اربابِ حضرتِ بلال هم بتپرست بود. آن مرد بیرحم فهمیده بود که بلال مسلمان شده است. برای برگشتن از دینش، نخست او را با تشنگی و گرسنگی شکنجه داد؛ اما بلال از دینش برنگشت. اربابش این بار طنابی در گردنش انداخت و او را بر زمین کشید. حضرت بلال پروردگار و پیامبرش را چنان دوست داشت که با وجود این همه شکنجه از دینش برنگشت. اربابش پر از حیرت و عصبانیت بود.
در گرمای ظهر یکی از روزها او را روی ریگهای داغ خواباند. سنگی بزرگ روی سینهاش گذاشت و گفت:
"بگو! بگو که محمد پیغمبر نیست! بگو به الله ایمان نداری و به بتها ایمان داری!"
حضرت بلال با وجود درد زیادی که میکشید؛ اما همچنان میگفت:
"الله یکتاست، و محمد فرستاده اوست."
همان لحظه، حضرت ابوبکر (رض) از آنجا میگذشت. با شنیدن نالههای بلال از زیر سنگها، خیلی عصبانی شد فوراً نزدِ اربابِ بلال رفت، و فریاد زد:
"تو از الله نمیترسی؟ تا کی این بیچاره را چنین شکنجه خواهی کرد؟!"
اربابِ بلال گفت:
"اگر میخواهی او را نجات دهی، میتوانی او را از من بخری."
حضرت ابوبکر (رض) پرسید:
"در مقابلِ آزادیِ بلال چه میخواهی؟"
ارباب بلال با گستاخی گفت:
"سه برده و مبلغِ زیادی پول!"
حضرت ابوبکر (رض) گفت: "قبول است." و بلال را از آن وضعیت نجات داد.
با هم نزدِ پیامبرمان ﷺ رفتند. پیامبرمان ﷺ که لبریزِ محبت بود؛ نخست بلال را که با آن همه رنج به اسلام پیوسته بود، در آغوش گرفت. سپس به دوستش حضرت ابوبکر (رض) چنین گفت:
"او حالا برده توست؟"
حضرت ابوبکر (رض) گفت:
"خیر من او را آزاد کردم."
پیامبر ﷺ با خشنودی به بلال نگاه کرد. کسی از بلال خوشحالتر نبود. در روزهای آینده، پیامبرمان ﷺ وظیفه مهمی را به بلال میسپرد.
بلال که صدای خیلی زیبایی داشت، اولین کسی بود که برای دعوت مسلمان به نماز اذان میگفت.
اللهـمَّ صّـل وسلـم علىٰ نَبينّا םבםב
ادامه دارد ان شاءالله
از بزرگترین اسبابی که الله به واسطهی آن غم و دل مشغولی را از بین میبرد: ذکر بسیار الله و درود بر پیامبر ﷺ و بسیار خواندن قرآن است.
Читать полностью…