رسانه سهیل قاسمی ادبیات بازنشر آزاد است. گرداننده: @SoheilGhassemi Instagram.com/soheil.ghassemi YouTube.com/c/SoheilGhassemi Aparat.com/soheilg ClubHouse.com/@Setiq X.com/deconstr facebook.com/deconstr https://vt.tiktok.com/ZSF3RGgRk/ setiq.com
/channel/FaneBayan_Mitra
خانم میترا اللهیاری
خودِ من از ایشان بسیار آموختهام در فن بیان و گویندگی
و خوشحالم که مجالی فراهم کردهاند که بیشتر نیز بیاموزیم.
دقیق، مهربان، وارد
آن کیست تا به حضرتِ سلطان ادا کُنَد
کاز جوْرِ دوْر، گشت شترگربهها پدید
رندی نشسته بر سرِ سجّادهیِ قضا
حیزی دگر به مرتبهیِ سَروَری رسید
آن رند گفت: چشم و چراغِ اَنَس من ام
و آن حیز گفت: نطفهیِ داوود ام و فرید
ای آصفِ زمانه! زِ بَهرِ خدا، بگو
با آن شَهی که دوْلتِ او باد بر مزید:
شاها! روا مدار که مفعولِ مَن یُراد
گردد به روزگارِ تو فعّالِ ما یُرید
#حافظ ۸۰۱
دیوان حافظ بر پایه قدیمی ترین نسخه خطی سال ۸۰۱ به پیرایش سهیل قاسمی
برای سفارش این کتاب در استرالیا به این آیدی در تلگرام:
@Lilehkoohi
یا با این شماره در واتسپ:
+61434193793
پیغام دهید.
ویدیویی از یک دور همی دیدم که نمیشناسمشان و نمیدانم کجاست
اما شخصی فالی از حافظ میگیرد که واژهها را درست نمیتواند بخواند و ...
شده سوژهی خنده
بخشی از این ویدیو را هم همانطور که دیدم در این ویدیو که ساختهام گذاشتم.
چیزی به ذهنم رسید که این شخص تقصیر ندارد.
کسانی که مسخرهاش میکنند هم اگر در وضعیت مشابهی قرار میگرفتند، چهبسا بهتر از او نمیخواندند.
مشکل از کجاست؟
ببینید این ویدیو را. من نظرم را گفتم
و ادّعا کردم کسی که کتاب من را بخواند هرگز دچار این مشکل نخواهد شد.
دیوان حافظ بر پایه نسخه خطی سال ۸۰۱
پیرایش و نگارش سهیل قاسمی
انتشارات بلم
ببینید و اگر فکر میکنید راست میگویم، برای دوستانتان هم بفرستید
سهیل قاسمی
@Setiq
علامرندی «بداد جام می» نوشته و چهقدر با صفت پیر میکده سازگار تر است
اوست که جام می میدهد. پیر میکده از چه کسی جام می بخواهد؟
راز پوشیدن هم معنای قشنگی دارد و تنافر آوایی و تقارن ب و پ را ندارد
رازِ نوشیدن که در ۸۰۳ چنان دیدم بسیار قشنگ مینشیند. هرچند شاذ است
سهیل قاسمی
@Setiq
سپاس از دکتر نادر ابراهیمیان بابت برپایی این نشست پرسش و پاسخ در باره کتاب دیوان حافظ بر پایه نسخهی خطیِ سالِ ۸۰۱
Читать полностью…جناب سهیل قاسمی
گروه ادبیات دانشگاه چالوس
https://t.me/joinchat/GiELeFq7o4c1Zjk0
جناب سهیل قاسمی
گروه ادبیات دانشگاه چالوس
https://t.me/joinchat/GiELeFq7o4c1Zjk0
جناب سهیل قاسمی
گروه ادبیات دانشگاه چالوس
https://t.me/joinchat/GiELeFq7o4c1Zjk0
جناب سهیل قاسمی
گروه ادبیات دانشگاه چالوس
https://t.me/joinchat/GiELeFq7o4c1Zjk0
جناب سهیل قاسمی
گروه ادبیات دانشگاه چالوس
https://t.me/joinchat/GiELeFq7o4c1Zjk0
جناب سهیل قاسمی
گروه ادبیات دانشگاه چالوس
https://t.me/joinchat/GiELeFq7o4c1Zjk0
جناب سهیل قاسمی
گروه ادبیات دانشگاه چالوس
https://t.me/joinchat/GiELeFq7o4c1Zjk0
جناب سهیل قاسمی
گروه ادبیات دانشگاه چالوس
https://t.me/joinchat/GiELeFq7o4c1Zjk0
دو تا پرسش فنی دارم از دوستان صاحبنظر از دو مصراع از دو شعر که در نسخهی ۸۰۱ نیست اما در نسخهی ۸۰۳ هست.
نخستین:
ساحت کون و مکان عرصهی میدان تو باد
را هیچ رقمه
ساحت کون و مکان عَرضهی میدان تو باد
نمیشود تصور کرد؟
شاید لکهی روی کاغذ است اما شبیه نقطه دیدم
دومین:
بارِ دلِ مجنون و غمِ طرّهی لیلی
رخسارهی محمود و کفِ پایِ ایاز است
یعنی خَمِ طرّهی لیلی نه!
غمِ طرّهی لیلی
بار با غم هم تناسب دارد
لفّ و نشری هم میسازد.
سهیل قاسمی
@Setiq
ای وصلِ جاننوازَت معمارِ خانهیِ دل
و ای جان و دل زِ لعلات مقصود کرده حاصل
قصرِ حیات باشد زندانِ جانِ شیرین
گر وصلِ تو ندارد سر در خرابه داخل
صحنِ سرایِ دل را شُستم به آبِ دیده
در وی غمات به شادی جانا[1] چو کرد منزل
از سوزِ سینه هر شب جان را ست دست بر سر
وَ ز آبِ دیده هر دم دل راست پای در گِل
جانا! به بحرِ عشقات بیآشنا و رهبر
کشتی ِ دل فکندم تا کیْ رسد به ساحل
در جان و دیدهیِ دل، ای مشتریشمایل!
مِهرِ تو سیْر دارد چون ماه در مَنازل
بازآی تا بنوشد جان شربتی زِ وصلات
ای من زِ جامِ هجر ت نوشیده زَهرِ قاتل
صد خون به گردن ای جان! داری؛ چه باشد آخر
گر بیدلی کُنَد دست در گردنات حمایل
از رویِ دلنوازی، با ما اگر بسازی،
جان پروریم با هم در عَهدِ شاهِ عادل
قُطبِ سپهرِ شاهی، دریا دلی که دستش
کَرد از سحابِ احسان سیراب جانِ سایل
تا هست جوهرِ جان، محمود باد سلطان!
گشته زِ دل غلاماش هر دم هزار مُقبِل
[1] در نسخه، جانان نوشته و انگاری کاتب روی «ن» خط زده. جانا نوشتم.
مجموعهی لطایف و سفینهی ظرایف، سیف جام هروی
«این شعر در این کتاب زمانی پس از ۷۹۲ و پیش از ۸۰۴ نگاشته شده»
سهیل قاسمی
@Setiq
https://youtu.be/WxmYTz_tzvs?si=IECHXZTUmCxFLOeR
خیلی دوستش داشتم
اما متأسفانه همان موضوع همیشگی
هنوز هم برطرف نشده
این که شعر را از روی منبع درست برنداریم
و یکی که شعر را میشناسد در چنین پروژهی مهم و بزرگ و زمانبر و پر خرجی، حضور نداشته باشد
خراش صورت احساس ما مرمّت نمیشود
وقتی خوانندهئی به این بزرگی
مصراعی را میخواند که در وزن شعر نمیگنجد
و کسی هم پیشتر متن شعر را نخوانده
و به این بند نرسیده:
آنچه در من نهفته دریاییست
کی توان نهفتنم باشد
با تو زین سهمگین توفان
کاش یارای گفتنم باشد
که بفهمد که وزن مصراع سوم میلنگد
و بگوید کتاب را بیاورید ببینم فروغ چه نوشته
و ببیند:
آنچه در من نهفته، دریایی ست.
کی توانِ نهفتنم باشد؟
با تو زین سهمگینِ توفانی
کاش یارای گفتنم باشد!
و بگوید همایون جان این جا را متنِ تو اشتباه نوشته و درستش را بخوان
و این پروژه بسته شود
با متنِ غلط
چشمداشتِ مالی ندارم
اگر یک زنگ به من میزدند، میرفتم و متن را میخواندم پیش از ضبط و میشنیدم و میگفتم اینجای شعر این است.
سهیل قاسمی
@Setiq
دیوان حافظ، از نسخهی خطیِ سالِ ۸۰۱
سفارش کتاب و دریافت از راه پست:
https://setiq.com/product/hafez-801
اگر می خواهید در برگهی نخستِ کتاب نام، نماد و یا یادداشتی نوشته شود برای هدیه دادن و یا طرّاحیِ روکشِ جلدِ کتاب به شکل خاصی مد نظر شما است، با این شماره تماس بگیرید:
+982122449404
سفارش در استرالیا:
M. 0434193793
T. @lilehkoohi
سفارش در کانادا:
M. +1 (437) 313-7080
T. @jalil_taleshi_c
https://youtu.be/C0TQt4A7fmY?si=CAf4S9pkvSnjjev-
https://www.aparat.com/v/sdj56im
https://www.aparat.com/v/hvsd9nw
شرحهای سطر به سطر من از غزلهای حافظ را از آپارات و یوتیوب ببینید اگر دوست داشتید.
9
رونق ِ عهد ِ شباب است دِگر بُستان را
میرسد مژدهیِ گُل بُلبُل ِ خوش الحان را
ای صبا گر به جوانان ِ چمن باز رسی
خدمت ِ ما برسان سرو و گل و ریحان را
گر چنین جلوه کند مُغبَچهیِ باده فروش
خاکروب ِ در ِ میخانه کنم مژگان را
ای که بَر مَه کشی از عنبر ِ سارا چوگان
مضطربحال مَگَردان من ِ سرگردان را
ترسم این قوم که بر دُردکشان میخندند
در سر ِ کار ِ خرابات کُنند ایمان را
یار ِ مردان ِ خدا باش که در کشتیِ نوح
هست خاکی که به آبی نَخَرَد طوفان را
برو از خانهیِ گردون بهدر و نان مَطَلَب
کآن سیَه کاسه در آخر بکُشَد مهمان را
هر که را خوابگه ِ آخر، مُشتی خاک است
گو چه حاجت که به افلاک کَشی ایوان را؟
ماه ِ کنعانیِ من! مسند ِ مصر آن ِ تو شد
وقت ِ آن است که بدرود کنی زندان را
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام ِ تزویر مَکُن چون دِگران قُرآن را
#واکاوی
#غزل9
#حافظ
سهیل قاسمی
شرح سطر به سطر غزلهای حافظ
از مجموعه برنامههای #حافظ_شاعر
جناب سهیل قاسمی
گروه ادبیات دانشگاه چالوس
https://t.me/joinchat/GiELeFq7o4c1Zjk0
با درود به آقای قاسمی عزیز
با توجه به اینکه شما به خوانش شعر شاعرانی بزرگی چون سعدی، حافظ و... میپردازید کار کدام یک از دوستان در این زمینه را میپسندید؟
چه توصیهای برای کسانی در این راه در آغاز کارند دارید؟
https://t.me/joinchat/GiELeFq7o4c1Zjk0
با توجه به تصحیحهای برتر دیوان حافظ چون خانلری، قزوینی، سایه، نیساری، عیوضی و... شما
کدامیک را میپسندید؟
https://t.me/joinchat/GiELeFq7o4c1Zjk0
در این بیت حضرت خواجه راز:
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رکنآباد و گلگشت مصلی را
با توجه به این که در بیشتر نسخهها " گُلگَشت" آمده و در برخی از نسخهها " گُلکشت" است. در نسخهی ۸۰۱ و ۸۰۳ به چه صورت آمده؟
https://t.me/joinchat/GiELeFq7o4c1Zjk0
آیا با حافظپژوهان برجستهای مانند استاد خرمشاهی، استاد حمیدیان، دکتر قیصری و... در رابطه چاپ کتاب خودتان نظر خواستید؟
با سپاس
https://t.me/joinchat/GiELeFq7o4c1Zjk0
چرا در نگارش غزلها خط و نوشتار فرهنگستان زبان و ادب فارسی رعایت نشد؟
برای نمونه: پایانش به صورت پایاناش تایپ شد.
https://t.me/joinchat/GiELeFq7o4c1Zjk0
برخی از منتقدان دیوان حافظ عقیده دارند که نویسنده و کاتب نسخهی ۸۰۱ دقت کافی نداشت و در مواردی با شتاب و سهلانگاری ابیات را جابهجا کرده است
مثلا مصراع" چو با حبیب نشینی و باده پیمایی " به جای " باده" "باد" نوشته
شما این دیدگاه را قبول دارید؟
https://t.me/joinchat/GiELeFq7o4c1Zjk0
قدیمیترین نسخهی که استاد خانلری در تصحیح دیوان خواجه از آن استفاده کرده ظاهرا مربوط به سال ۸۱۱ هجری است و نسخههای دیگر این تصحیح از سالهای ۸۱۱ تا ۸۳۸ است و نسخهی خلخالی ۸۲۷ بوده و نسخهی ۸۰۳ را دکتر صادق سجادی و دکتر علی بهرامیان تصحیح و در سال ۷۹ منتشر کردند و این نسخه شامل ۳۹۲ غزل کامل و ۴۰ غزل ناقص و یک ترجیع بند و چند رباعی و قطعه است.
دکتر مریم مشرف معتقد است استاد خانلری از نسخهی ۸۰۱ خبر نداشته ولی از نسخهی ۸۲۵ نوعثمانی بهره گرفته است.
نظر شما استاد قاسمی در این باره چیست؟
https://t.me/joinchat/GiELeFq7o4c1Zjk0
با توجه به این که نسخهی ۸۰۱ نورعثمانی که کهنترین نسخهیدیوان حافظ است و حاوی ۴۳۵ غزل، ۱ ترجیع بند، ۲۶ قطعه، ۴ مثنوی و ۱۱ رباعی با مقدمهی محمد گلاندام است و به کوشش دکتر بهروز ایمانی سال ۹۴ منتشر شده و همچنین این نسخه نیز سال ۱۴۰۳ در سایت گنجور قرار گرفت به چه دلیل شما به چاپ آن اقدام کردید؟ حافظپژوهانی چون دکتر رضا ضیا با این مخالف هستند
آیا با دکتر ایمانی در این زمینه هم مشورت نمودید؟
با تشکر
https://t.me/joinchat/GiELeFq7o4c1Zjk0