● کافه هدایت ● فیسبوک : www.facebook.com/sadegh.hedayat.official/
در اطاقم یک آینه بدیوار است که صورت خودم را در آن میبینم و در زندگی محدود من این آینه مهمتر از دنیای رجّالههاست که با من هیچ ربطی ندارد.
#بوف_کور
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat
در اين بين كه دو نفر گبر جلوی آتش مشغول دعا بودند من سرم را بلنـد كـردم، ديـدم روی تختـه سـنگ بـالای دخمه روبرويم مجلسی كه در سنگ كنده شده بود درست شـبيه و ماننـد مجلـس زنـده ای بـود كـه مـن جلـو آن ايستاده بودم و با چشم خودم ميديدم . من بجای خودم خشك شدم مانند اين بود كـه ايـن آدمهـا از روی سـنگ بالای قبر داريوش زنده شده بودند و پس از چندين هزار سال آمده بودند روبروی من مظهر خـدای خودشـان را ميپرسيدند! من در شگفت بودم كه چگونه پس از اين طول زمان با وجود كوششی كه مسلمانان در نابود كردن و برانداختن اين كيش به خرج داده بودند باز هم پيروانی اين كيش باستانی داشت كه پنهانی ولی در هوای آزاد جلو
آتش به خاك می افتند!
#آتش_پرست
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
ولی هرگز با کسی نگو که سرنوشت است که ما را از هم جدا میکند! که این خود ماییم که چنین میکنیم، خود ما! به ما مزه میدهد اینکه در ورطه شب ناآشنایی، به دل بیگانگی سرد یک جهان دیگر درآییم. و بسا اگر که میشد ساحت خورشید را ترک میگفتیم و از مرزهای این ستارهی سرگردان هم بیرون میزدیم. اخ برای سینه بیتاب و قرار وطنی نیست. و همچنان که رگه آفتاب، گیاه زمین را، سپس آنکه خود شکوفایش کرد، دوباره میسوزاند، آدمی هم آن گلهای شیرینی را میکشد که در سینهی خود پرورانده است؛ آن شادیهای تراویده خویشاوندی و عشق را...
– گوشهنشین در یونان (هیپریون)، فردریش هلدرلین، ترجمهی محمود حدادی، ص ۲۸
@Sadegh_Hedayat©
با شتاب به طرف تنهايى مىروم، همانطور كه رودخانهها با شتاب به سوی دريا سرازير مىشوند.
#فرانتس_کافکا
#نامه_به_فلیسه
@Sadegh_Hedayat©
دنیا جای ژستهای تهی، لحظههای تهی، مردمان تهی و نیازهای بیپایه و امیال قلابی است.
#هاینریش_بل
#عقاید_یک_دلقک
@Sadegh_Hedayat
هر آشنایی تازه، اندوهی تازه است...
مگذارید که نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان.
هر سلام، سرآغازِ دردناکِ یک خداحافظی است.
#نادر_ابراهیمی
#بار_دیگر_شهری_که_دوست_میداشتم
@Sadegh_Hedayat
من همه نیاکان مطهرم از اللهقلی و رحمتقلی و امامقلی و همتقلی(......) قبل از هبوط آدم تا الی امروز شاه بودند، تو سر مردم میزدند، باج سبیل و خراج ریش میگرفتند.
چرا نباید هفت پرکنه هند را زیر نگینم در بیاورم تا خزانهام پُر و پیمان بشود و اسمم سر زبانها بیفتد و در تاریخ ثبت شود؟
شاعری شعر بسیار عالی و خوبی گفته است که: " نادر کسیست که در جلوش بندگان ایستادهباشند و شهرتش از اینجا تا اسلامبول را بگیرد. "من میخواهم برایم قصه بسازند و افسانه بپردازند و مقام الوهیت برایم بتراشند و از وقایع مضحک زندگیام نتایج اخلاقی بگیرند.
اگر توپ مرواری را بچنگ آوردم که نانم در روغن است.
دیگر حساب عالم و آدم پاک میشود.
حالا جنگ برقآسائی بکنم که همه مردم انگشت به فلان حیران بمانند.
#توپ_مرواری
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
.
اراذل و اوباش، همیشه اجتماعی هستند زیرا اجتماعی بودن مبتنی برترس از تنهایی است نه عشق به مردم.
مهمترین علامت نجابت یک فرد این است که خیلی کم از معاشرت بادیگران لذت میبرَد.
#آرتور_شوپنهاور
#در_باب_طبیعت_انسان
@Sadegh_Hedayat
.
امروز روز غمباری بود، هوا بارانی بی یک تبسمِ خورشید، درست مثل دوران پیری که در انتظار من است. افکار عجیبی ذهنم را سخت به خود مشغول میدارد. احساساتِ غمانگیزی دلم را تنگ کرده و افکار زیادی که هنوز برای خودم روشن نیست در ذهنم زیر و رو میشود. نه میتوانم مسائلم را حل کنم و نه میلی به حل کردنشان دارم. این کار، کارِ من است...
#شبهای_روشن
#فیودور_میخائلوویچ_داستایفسکی
@Sadegh_Hedayat
انگار حال هیچ کس خوب نیست. لااقل کسانی را که ما میشناسیم و میبینیم. همهی ایرانیها. همه منتظرند و همه از انتظار خسته شدهاند.
#روزها_در_راه
#شاهرخ_مسکوب
@Sadegh_Hedayat
اين مذهب چه بده بستاني است كه در اين دنيا يك شاهي روي آن مي اندازي و در آخرت كرورها شاهي عوض مي گيري ؟
چه دغل بازي و رشوه خواري و حماقتي ! نه ، انساني كه در اميد بهشت و ترس از جهنم است ، نمي تواند آزاد باشد.
#گزارش_به_خاک_یونان
#نیکوس_کازانتزاکیس
@Sadegh_Hedayat
چطور شما عوضیها میتونید اینقدر بی احساس باشید ؟
سادهست، ما همینجوری به دنیا اومدیم .
#چارلز_بوکوفسکی
#عامه_پسند
@Sadegh_Hedayat
خداوند اگر به کسی نعمت شارلاتانی و چاخانی و وقاحت داده باشد در این مرز و بوم نانش تو روغن است و روی سبیل قیصر نقاره میزند.
تا این قماش اشخاص تاج سر ما هستند رنگ رستگاری را نخواهیم دید. خاک بر سرمان که تقصیر خودمان است.
اصلاً ایرانی بت ساز و بت پرست خلق شده است و چشمش کور تا بوده چنین بوده و تا هست چنین خواهد بود ...!
#آسمان_و_ریسمان
#محمدعلی_جمالزاده
@Sadegh_Hedayat©
مرگ، یك پیشامد بسیار ساده است كه به آسانی رخ می دهد، مثل تمام پیشامدهای دیگر
#میلان_کوندرا
@Sadegh_Hedayat©
اگر واقعا میخواهید انسان و ضمیر ناخوداگاه او را بشناسید، کتابهای روانشناسی نخوانید، کتابهای بالزاک، داستایوسکی و کافکا را بخوانید.
#هنر_گوش_دادن
#اریک_فروم
@Sadegh_Hedayat©
مرا ندیده بگیرید و بگذرید از من
که جز ملال نصیبی نمیبرید از من
زمین سوخته ام نا امید و بی برکت
که جز مراتع نفرت نمی چرید از من
عجب که راه نفس بسته اید بر من و باز
در انتظار نفس های دیگرید از من
خزان به قیمت جان جار می زنید اما
بهار را به پشیزی نمی خرید از من
شما هر آینه ، آیینه اید و من همه آه
عجیب نیست کز اینسان مکدّرید از من
نه در تبرّی من نیز بیم رسوایی است
به لب مباد که نامی بیاورید از من
اگر فرو بنشیند ز خون من عطشی
چه جای واهمه تیغ از شما ورید از من
چه پیک لایق پیغمبری به سوی شماست ؟
شما که قاصد صد شانه بر سرید از من
برایتان چه بگویم زیاده بانوی من
شما که با غم من آشناترید از من
#حسین_منزوی
#شعر_خوانی
@Sadegh_Hedayat©
ای آذرخش
شب را بر ما روشن کن
کمی روشنش کن
که ما هم زندگی را دوست میداریم...
#محمود_درویش
@Sadegh_Hedayat©
📕 بریده کتاب
آزادی علیه مرگ است. ما از مرگ میهراسیم، و معمولاً آزادی را مثبت میدانیم. تاریخ تمدن غرب پر از تلاش و مبارزه در راه آزادی است. ولی آزادی از دیدگاه اگزیستانسیالیستی اضطراب آفرین است. آزادی به این معناست که انسان مسئول انتخابها، اعمال، و وضعیتش در زندگی است.
مسئول بودن یعنی خالق بودن. پس هر یک از ما خالق نقش خود در زندگی است. ما آزادیم هر چه میخواهیم باشیم الا در بند. از اینجاست که خودسازی اضطراب آور میشود. ما موجوداتی هستیم در طلب ساختار و از آزادی میهراسیم، زیرا آزادی این مفهوم را در کار میکند که زیر پایمان خالی است و دنیا سست و بیبنیاد است.
آزادی نه تنها به این معناست که باید مسئولیت انتخابهای زندگی خود را بر عهده بگیریم، بلکه به این معنا نیز هست که برای اینکه تغییر کنیم باید اراده کنیم و دست به عمل بزنیم. از طریق اراده که محرک اصلی عمل است آزادیمان صورت واقعی به خود میگیرد. اراده دو مرحله دارد: فرد ابتدا چیزی را میخواهد و بعد تصمیم میگیرد که آن خواسته را عملی کند.
بعضیها نه میدانند چه احساسی دارند و نه میدانند چه میخواهند. نه عقیدهای دارند و نه انگیزهای و نه خواستهای. طبق میل دیگران زندگی میکنند. این افراد کسالت آور میشوند.
بعضی دیگر نمیتوانند تصمیم بگیرند. هر چند میدانند دقیقا چه میخواهند و چه باید بکنند ولی نمیتوانند دست به عمل بزنند و به جای آن مدام در شک و تردید و دودلی هستند.
#دژخیم_عشق
#اروین_د_یالوم
#مهشید_یاسایی
@Sadegh_Hedayat©
به جهنم معتقدم، چون در آن زندگی میکنم.
#سیلویا_پلات
@Sadegh_Hedayat
تمام تحریف ... وقاحت بی حد و حصر ... گور پدر همه شان. مرده شور! یکی از یکی گدامنش تر، پر مدعاتر، دروغ گوتر.
.
آنوقت دادند نوچه هایشان مضمون کوک کردند: فلانی هروئینی است، مرتد است، ملحد است، مرید خیام است، جوان ها را از راه در میبرد، عرق خور است، بچه باز است، بدبین است و چی و چی و چی که نگفتند و ننوشتند.
#صادق_هدایت
#نقل_از_مصطفى_فرزانه
@Sadegh_Hedayat©
انسان نه فقط احمقترین حیوانات است، بلکه درندهترین و شریرترین آنهاست و یا تنها اوست که حقیقتاً شریر و موذی است!
#انسان_و_حیوان
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat
شما و امثالتان موجودات احمقی هستید که
میخورید و عاروق میزنید و میدزدید و میخوابید
و بچه پس میاندازید.
بعد هم میمیرید و فراموش میشوید.
#صادق_هدایت
#حاجی_آقا
@Sadegh_Hedayat
ای مرگ… تو مانند مادر مهربانی هستی که بچهی خود را پس از یک روز توفانی در آغوش کشیده، نوازش میکند و میخواباند. تو زندگانی تلخ، زندگانی درنده نیستی که آدمیان را به سوی گمراهی کشانیده، در گرداب سهمناک پرتاب میکند.
#مرگ
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat
الخلاصه، همه آنها تریاکی مافنگی و بواسیری و شاخ حسینی و سفلیسی و تراخمی و آلبومینی و اسهالی در هم میلولیدند.
بچههای آنها هم غلام حلقه بگوش و توسری خور بار آمدند.
فقط افتخار بذات مقدس دوالپا میکردند که از علف چریدن نیفتاده اند!
#قضیه_خر_دجال
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
موجود عجیب و مضحکی شدهام،
شعورم درست کار میکند
ولی احساساتم، چطور بگویم؟ کُند شده؛
نه آرزویی دارم و نه به چیزی دلبستهام و نه به کسی علاقهمندم.
#آنتوان_چخوف.
@Sadegh_Hedayat
آیا من یک موجود مجزا و مشخص هستم؟ نمیدانم - ولی حالا که در آینه نگاه کردم خودم را نشناختم، نه، آن "من" سابق مرده است، تجزیه شده ولی هیچ سد و مانعی بین ما وجود ندارد - باید حکایت خودم را نقل بکنم، ولی نمیدانم باید از کجا شروع کرد - سرتاسر زندگی قصه و حکایت است. باید خوشه انگور را بفشارم و شیره آنرا قاشق قاشق در گلوی خشک این سایه پیر بریزم.
"آیا از کجا باید شروع کرد؟ چون همه فکرهائی که عجالتاً در کله ام میجوشد مال همین الان است، ساعت و دقیقه ندارد - یک اتفاق دیروز ممکن است برای من کهنه تر و بی تاثیر تر از یک اتفاق هزار سال پیش باشد.
#صادق_هدایت
#بوف_کور
@Sadegh_Hedayat©
روی هم رفته در سرزمین قی آلود وحشتناکی افتاده ایم که با هیچ میزان و مقیاسی، پدرسوختگی و مادرقحبگیش را نمی شود سنجید. غیر از تسلیم و توکل و تفویض کار دیگری از ما ساخته نیست .
#نامه_به_حسن_شهید_نورایی
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat
خوبم
اما اگر فکر کنم ،
گریه ام خواهد گرفت.
#کنار_درخت_زیتون
#سیامک_تقیزاده
@Sadegh_Hedayat
میخواستم بخوابم و دیگر بیدار نشوم و خواب هم نبینم!
#صادق_هدایت
#زنده_به_گور
@Sadegh_Hedayat
همیشه فقط شوقِ مُردن و هنوز هم تسلیم نشدن؛ عشق فقط همین است.
#یادداشتها
#فرانتس_کافکا
@sadegh_hedayat©