snhelmi | Неотсортированное

Telegram-канал snhelmi - 🔥سرای حلمی🔥

453

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست بر هر که بخواند این خط راز سلام انتشار مطالب بدون ذکر نام و منبع نقض قانون مالکیت مادی و معنوی‌ست و پیگرد به همراه دارد. snhelmi.blog.ir instagram.com/snhelmi youtube.com/@navidhelmi دونیت hamibash.com/helmi

Подписаться на канал

🔥سرای حلمی🔥

: برای به اینجا رسیدن این همه زمان لازم بود؟
: "حتّی بسیار بیشتر از این! چنانکه زمان بی‌معناست، تو بگو هزار قرن یا به کسری از ثانیه. در حقیقت برای به اینجا رسیدن هیچ زمانی سپری نشد. چرا که ما پیش از خلقت زمان اینجا بوده‌ایم."
: آه، پس تنها یک چند هزار قرنی رفت تا سرانجام دریابیم هیچ زمانی در کار نیست!
: "آری، امّا با این همه زمان هستی دارد و آن تنها یک هستیِ کشدارِ موهوم است."
: بر این ارتفاعات که هیچ زمانی نیست.
: "اگر درست بنگری حتّی اینجا ارتفاعات هم نیست! چرا که اینجا بیرون از زمان است، و پس مکانی هم در کار نیست که پست و بالا داشته باشد."
: درست است. اینجا لامکان است. باید اینجا - یعنی هیچ‌جایِ بی‌زمان! - یک هزار سالی بنشینم و بر همه‌ی اینها و بر «مفهوم تو» مراقبه کنم!
: "آری، فکر خوبی‌ست. پس تنهایت می‌گذارم. هزار سال بعد می‌بینمت!"
: آه، باشد! به سلامت. زود می‌بینمت!

حلمی | کتاب آزادی

#مراقبه
#مفهوم_تو
#لامکان
#بی‌زمان

🌋 @SNEHLMI 🔆

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

من اگر باده کشم از سر پیمان الست
به تو چه زاهد دیوانه‌ی افیونی پست

من و این خلق به هم جز به غرامت نشدیم
کهنه‌بندی بُد و آن نیز به تقدیر گسست

ای خوشا خواب‌تنی در اقیانوس ازل
کهف جان رفتن و بیدار شدن از چَهِ هست

هر چه گشتیم در این زاویه دیدیم که نیست
شکّرین‌تر ز می تلخ که در جام نشست

گفتگوهاست درونی و ولی گوش نکرد
آدم عقل‌پرستیده‌ی اندام‌پرست

حلمی از سانحه‌ی عشق سخن بیش مگو
کشتی کژمژ و بی‌شاکله‌ی نقل شکست

💠 @SNHELMI 💠

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

@remixologist

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

عشق دمی صامت است، می‌وزدت هیچ‌وار
در شب طوفانی‌ات ساده کن این کار و بار

شعله‌کشان مستِ مست، نیست شو زان هستِ هست
ریشه بسوزان برو خاک شو زان خاکسار

عشق شفا می‌دهد زین همه دیوانگیت
رنج فنا می‌شود از دم آن مشکبار

قلک آگاهی خاک و فلک در شکن
روح شو پرواز کن زین خرک مرگبار

راحت جانان طلب، غیب شو پنهان طلب
هو بزن و نعره کش، گنج شهانی بیار

رحمت حق می‌رسد، نور فلق می‌رسد
عاشق و دیوانه‌وار بذر جهانی بکار

خمره بیار و ببر سکّه و گنج شراب
نوش کن و جام زن، یک نه هزاران هزار

حلمی عاشق برو مست شو هر روز و شب
از سر خود وارهان زحمت چرخ نزار

💠 @SNHELMI 💠

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

ساقی صفت ستاره دارد
این باده به جان اشاره دارد

تو عقل به جان حجاب کردی
قلب خوش من نظاره دارد

سر سیره‌ی استخاره گیرد
دل ساحت استعاره دارد

نامم چه خیال خوابگیر است
آن قامت بی‌قواره دارد

راهی که به وصل هیچ باشد
هر لحظه به جان قداره دارد

بی‌مقصد و بی‌قرار بادا
این رود که نه کناره دارد

این معبد عاشقانه بنگر
نه گنبد و نه مناره دارد

حلمی خبر خروش سر داد
امشب سر پرشراره دارد

💠 @SNHELMI 💠

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

ArtStation - Fire Projectile UE4 , Pawel Margacz

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

آنکه راه بسیاری رفته می‌پندارد که هیچ نرفته، آنکه راه اندکی رفته می‌پندارد بسیار رفته و به آخر خط نزدیک است. آخری نیست، هم این و هم آن هیچ است. هیچ کمالی نیست، که هماره پلّه‌ای بالای پلّه‌هاست. لیکن آنکه می‌پندارد هیچ نرفته فروتن است و به بلوغ رسیده، و آنکه می‌پندارد بسیار رفته متکبّر و کودک است.

این که دیگران را به راه خود بیاورم کودکی‌ست. این که دیگران را به راه خود وانهم و زندگی را و مردمان را و طریقه‌ی جنبش جان‌ها را به راه خویش نظاره کنم، این عظمت است، عظمتی در چنته‌ی اندکان.

: چنته‌ی اندکان را چگونه دریابم؟
- به خاموشی، به فروتنی، به شور.

حلمی | کتاب آزادی

#چنته‌ی_اندکان
#عظمت
#فروتنی

🌋 @SNEHLMI 🔆

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

ما خوابگزاران خداییم
کم‌بنده‌ی درگاه صداییم

پرسند که‌ایم و بازگوییم
ما هیچ‌کسان پادشاییم

بر دار بلند آسمانی
صد کلّه کشیم و بی‌چراییم

از چرخ برون و بر زمینیم
پرّنده‌ی روح و بر هواییم

فارغ ز زبان نقد و تمجید
تجوید حروف و وجد ناییم

ما خلوتیان درگه دوست
با خلق چه سخت بی‌وفاییم

رمزیست، اگر که کس گشاید!
خاموش و دلیل روشناییم

بیزار ز هر چه نحو و اوهام
در صرف مقامات نواییم

با خلق برون صنم چه باشد؟
در پرده به خاص رخ نماییم

حلمی برو این خطابه بس کن
این خلق کجا و ما کجاییم

💠 @SNHELMI 💠

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

هرگز نمی‌دانی کی می‌آید. آنگاه می‌آید که تو نباشی. می‌پنداری در انتظار اویی. نمی‌دانی او در انتظار توست. آنگاه می‌آید که از انتظار رسته‌ای.

خانه‌‌ی اوست،
میزبان اوست،
دعوت از اوست.

آسمان به نقش بالهاست و زمین به قصد برافراشتن بالهاست. هیچ کس نمی‌آید و هیچ چیز نازل نمی‌شود، بلکه روح بر خویش هویدا می‌شود و از زمین بر سر و دوش آسمانها فرا می‌خیزد.

و چون روح برخاست تمام آسمانها و زمین به همراهی او برمی‌خیزند.

حلمی | کتاب آزادی

#خانه‌ی_او
#نباشی
#می‌آید

🌋 @SNEHLMI 🔆

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

@remixologist

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

'Higher' by Void Design

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

گمانم نار می‌بیند، زبانم یار می‌خواند
سرم از نور می‌پاشد، شعورم کار می‌خواند

رخ یکتای خاموشی به وقت سرخ سِرپوشی
ورای هوش و بیهوشی مرا هشیار می‌خواند

به شب تشتم بیاندازد، به صبحم پای درکوبد
چو دل خوش‌خوش بیاشوبد نهان اسرار می‌خواند

سخن‌گویی به شیرینی نه کار نازنازان است
زبان یار می‌خواهد که بی‌‌کردار می‌خواند

سراپا شور ریسیدن، سراسر روح باریدن
به آنجا که زمان هیچ است و دل دلدار می‌خواند

دلم در کنج بی‌تاب است و تا نامنتها خیزد
چو تا نامنتها خیزد چه بی‌اطوار می‌خواند

برهنه‌پای خون‌ریزان، کمرسست و میان‌لرزان
به سوی خویش هر روح ز خود بیزار می‌خواند

ز گشتن دست می‌بازی، به بودن دست می‌یازی
تو را در محفل آتش اگر این بار می‌خواند

به حلمی روز می‌گوید که شب میخانه آذین کن
خودش بنشسته بی یاران به لب اذکار می‌خواند

💠 @SNHELMI 💠

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

در درونم بنگرم پیداستی
در برون یک تن شبیه ماستی

این همه ماییم و تو بی ما تکی
گرچه خود مایی و ما را راستی

سالکی در بند حرف و برگ بود
پس کجا کی ریشه‌ات آراستی؟

عارفی ما را ز راه نور گفت
خاصه خود از ظلمتت ویراستی؟

خلق کن از ذات حق ای خوابرو
بی‌ هنر، بی‌منزلت، بیجاستی

عابدی، کمتر ز خر، خود خواستی
عاشقی، افزون ز عالم خاستی

خلقتی از موسقی و عالمی
حلمی از دیوانگی پیراستی

💠 @SNHELMI 💠

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

/channel/snhelmi/6104

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

/channel/snhelmi/6112

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

@remixologist

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

گفت آن زمان که توهّمات استادی و فرزانگی جماعت را فرا بگیرد، حال آنکه دست و پا زدنهای طفل شیرخوار و افت‌ و‌ خیزهای کودک نوپا به تمامی سپری نشده، یعنی خاموش باش، نگاه کن و از این همه درسهای بزرگی بگیر! چنان قلّه باش که آدمی در دامنه‌ات به سیاحت می‌آید و لیکن جز یکی دو تن به خطر و جان‌سپاری به سویت از امنِ خویش نمی‌گذرند.

: هنوز نتوانسته دریوزگی و پستی چنان تمام کند که تمام استادان بر او خنده زنند.
: تمام خواهد کرد. بنشین و بنگر!
: آری، این لبخنده بساز است.

حلمی | کتاب آزادی

#استادی
#لبخنده
#بساز

🌋 @SNEHLMI 🔆

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

خرسندی خویش پنهان نمی‌داریم و سر به گوشه‌های غم نمی‌سابیم تا لشکر اندوهگینان از شرّ کردار تباه خویش خلاصی یابند و به ما بپیوندند. از شادمانی و رقص انگشت حسرت و غم به دندان نمی‌گزیم و هیچمان شرم نیست که آغوش رقص بگشاییم و به پرواز درآییم.

زیستن درباره‌ی شادمانی‌ست. زیستن را معنا رقصیدن است. اگر انسان جور دیگر فهمید و از دردش مرد برنخاست و از سرماش گرمی و شور برنجهید، پس همان بهتر به هنگام احتضار نیم‌چشمی بگشاید تا مرده‌شوی خویش بنگرد.

زمین عشق به مدار دیگری می‌چرخد،
و در آن مدار همه زندگانند.

حلمی | کتاب آزادی

#زمین_عشق
#مدار_دیگر
#زندگان

🌋 @SNEHLMI 🔆

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

@remixologist

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

Back to the deep lands IV by Stefan Bleyl

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

@remixologist

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

سخن تراز آفتاب است و خاموشی تراز ماه. هم آفتاب و هم ماه، و هم سپیده آن زمان که خاموشی به قطرات آخر است.

بی‌افتخارانیم، شهرگان عدم. بی‌نامانیم، سرافراشتگان شن‌بادهای سرکش، و تن افروخته‌ایم و هم جان به سودای هیچی.

روح را به این لحظه آن حلقه‌ی مفقود کجاست؟ آن ثانیه‌ی نابود کجاست؟
هم می‌دانیم و هم نمی‌دانیم.

حلمی | کتاب آزادی

#قطرات_آخر
#نابود

🌋 @SNEHLMI 🔆

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

من‌اش از در و پنجره بیرون می‌زند، با این همه مدّعی مظلومی و خسارت است. من‌اش آبروی هر چه من را برده، لیکن کم نمی‌آرد و همچنان بر منبر - مسند شیطان - کذابه می‌گوید.

آفتابت کجاست ای ظلمت‌ریسیده؟ و پنجره‌ی آسمانت کجاست که زمانی از آن سر بر کنی و خاطره‌ی خفته بازیابی؟ ریسمانت کجاست؟ آن ریسمان زرّین که راه بازگشت را میسّر می‌دارد. بگو ای عزیز، جانت را به کدامین ژرفنای بعید نهان داشته‌ای؟

تو ژرفنا بیاب،
من با تو سخن‌های بعید خواهم گفت.

حلمی | کتاب آزادی

#ژرفنا
#سخن‌های_بعید

🌋 @SNEHLMI 🔆

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

/channel/snhelmi/5827

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

دوست داشتن آری، پرستیدن نه. همراهی کردن و شانه به شانه پیش رفتن آری، پی گرفتن و پا بر جاپا گذاشتن نه. بالیدن آری - سر بر کشیدن و رشد کردن -، افتخار کردن و نازیدن نه.

بند دریدن و دیوار خرد کردن و قفل کوبیدن آری، در بند خوش بودن و دیوار آذین کردن و قفل رنگ کردن نه. آسمان آری و زمین آری، لیکن بر آسمان کارِ زمین و بر زمین کارِ آسمان.

پیمانه بر طاقچه و قفسه گذاشتن نه، لیکن پیمانه لبالب کردن و یکسره نوشیدن آری. لب و دهان و چشم و ابرو نمودن نه، لیکن چشم و دهان بستن و بی آبرو لب بر لب نهادن آری.

خورشید آری و ماه آری. عشق آری و آتش آری. بوسه آری و آغوش آری. مستی همیشه و رقص دمادم. دوست داشتن، بی‌وقفه و پرگداز. سپاس، هماره سپاس بهر این زیستن بی‌تکرار. پیوسته موسیقی و بی زمان آزادی. موسیقی از ابتدا تا همیشه، و پای کوبیدن بر ملات جان‌فزای هستی تا ابد.

حلمی | کتاب آزادی

#دوست_داشتن
#آری

🌋 @SNEHLMI 🔆

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

@remixologist

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

رنج تو شادی تو، سرمستی غم باد باد!
هر که رنجش بیشتر شادیش هر دم باد باد!

خنده‌ی طفلان نگر درد طریقت نیست‌شان
زخم باشد گنج و بس، دوری مرهم باد باد!

زهرخند یار جز نوش صراحی نیست نیست
روح باش و روح را دوری آدم باد باد!

ثروت و گنج ازل ارزانی مردان ره
خالی و تک رو، تو را فارغ از این هم باد باد!

مجمع دیوانگی، رندی و بدمستی‌ست این
تلخی حق هر دمی بر خنده اقدم باد باد!

تلخ‌رویی، مرگ‌خواری، دنگ‌حالی وصف ماست
دیده را باید به جان همواره پرچم باد باد!

ساز پنهانی زنم، از گوش پنهان گوش کن
جان تو ارزانی این صوتک بم باد باد!

حلمیا حرف حق آتش‌زن به جان و دیده‌هاست
جامه‌ها بدریده، بر هر گونه صد نم باد باد!

💠 @SNHELMI 💠

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

@remixologist

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

/channel/snhelmi/5823

Читать полностью…

🔥سرای حلمی🔥

مطلع نو خدای نو، عشق همان و آن نو
جامه نو است و جام نو، شکّر خوش‌بیان نو

خوابگه و خیال نو، مسند و پرّ و بال نو
روح همان و راه نو، رحمت بی‌کران نو

نسبت روح دارد این، جام صبوح دارد این
قسمت نوتری‌ست این، قسمت و وصل و جان نو

مژده‌ی تازه می‌رسد، پیک نو و پیام نو
سلام نو کلام نو، موذّن و اذان نو

پلک خیال می‌پرد، گو که رسیده است یار
ناز نو عشوگان نو، شیوه‌ی دل‌دوان نو

باز هزار موسقی از صد و ده هزار سو
ساز نو و نواز نو، پرده و پرده‌خوان نو

شیوه‌ی عشق می‌کنند این همه وصل‌گشتگان
ما که فتاده‌ایم مست، باز ده استکان نو

غیرت دلبرانه کو؟ قسمت عارفانه کو؟
تا که به بال گیردم یار به آسمان نو

حلمی همان که بود هست، عشق همین که هست بود
شکل نو است و نام نو، دل نو و دلبران نو

💠 @SNHELMI 💠

Читать полностью…
Подписаться на канал