‹‹ بِسم ربِّ عِشـق ♥️🫂 ›› در رگهایش من بودم که میدویدم🤍🫶🏻
کاش میتوانستم انتخاب کنم که دوباره زندگی کنم!
آن وقت زودتر از این ها پیدایت میکردم
زودتر از اینها میگفتم که قد دوست داشتنم برای تو به آسمان رسیده!
میگفتم که چشمانت تمام غم هایم را در خودش حل میکند!
میگفتم که آغوشت نقطه امن زندگیم شده!
میگفتم که برای تمام روزهایی که بدون تو گذشته اند غمگینم،
برای تمام روزهایی که میتوانستم عاشق باشم و نبودم!
باید بدانی اگر فرصت دیگری برای زندگی داشتم
زودتر از اینها تورابرای یک عمر عاشقی انتخاب میکردم!♥️🫶🏻
#پریسانوعدوست
تو را دوست دارم
بخاطر بی خبر و بی صدا آمدنت
بخاطر چشمان جذاب و دیوانه کننده ات
بخاطر موندنت با هر اتفاق
بخاطر بوی مست کننده تنت
بخاطر آغوش گرم و آرامت
بخاطر خنده های زیبا و نازت
بخاطر صدای زیبا و گوش نوازت
بخاطر قلب صاف و صادقت
من تو را بخاطر خودت دوست دارم
ای دلبر زیبای ِمن♥️🥹🫂
تو همونی هستی که هرچی هم بشه
بازم دلم بهت قرصه و
دیگه برام مهم نیس قراره چی پیش بیاد
چون تو کنارمی💕✨🫂
چشمات همون:
ستاره پر رنگهی بچگيم
تو آسمون بود،كه خدا روى زمين بهم داد.
بغلت همون:
يه تيكه ى كوچيك از بهشت بود،
كه خدا به من زودتر داد.
موهات همون:
ارامشه بعد از همهى طوفان هاى زندگيم بود،
که خدا بهم داد.
كلى بگم جانِ دلم
خدا يه نسخه از خودشو به من داد.
تو خدای کوچیکه منی❤️🫂🫀
اگه یکیو پیدا کردین به عنوان یار، همدم، همراه، رفیق یا هرچی، که تو زندگیتون باشه و بشه دوست، خانواده، شریک و رفیق صداش کرد؛ اونیکه اندازه ی خودت دوسش داری و روحیاتتون شبیه به همه، آرزوهاتون، ایده ال هاتون، احساساتتون..
درنگ نکنید!! باهاش قدم بردارید، باهاش حرف بزنید، باهاش بخندین، مسافرت برید و..
چون شاید توی زندگیت دیگه هیچکسیو که اینجوری درکت کنه پیدا نکنی.♥️🥂
خسرو شکیبایی یه دیالوگ داره که میگه:
«نمی دونم کی بود چی چی بود که یهو دوید تو زندگیم با اون چشاش، آخ چشاش
چشاش..!
چشاش، بدبختم کرد! آتیشم زد!»
آدم تا سرش نیومده باشه نمیفهمه چی میگه🥺❤️🔥
من ازت خیلی دورم و نمیتومم
واسه چند دقیقه کنارت بشینم و به صدای قلبت گوش بدم،
من از دور تورو کنار خودم تصور میکنم،
من از دور بغلت میکنم
من از دور تورو دوستت دارم
و قشنگترین حسی هستی که تا حالا تجربه کردم🥹♥️🫂
ولی یه روز
اونقدر محکم بغلت میکنم
بجایِ تموم روزایی که بغلت نکردم🥲♥️🫂
خود فروشی :
پسر جوانی با وسوسه یکی از دوستاش به محلی رفتند که زنانی خود فروشی میکردند
در انجا پیرمرد ژولیده ای بود که حیاط را تمیز میکرد پیرمرد از جوان پرسید : چند سالت است؟
گفت : ۲۰ سال
پرسید برای اولین باراست اینجا می آیی جوان گفت بله
پیر مرد اه پردردی از ته دل کشید و گفت میدانم برای چه به اینجا آمده ای به من مربوط نیست ولی آن تابلو را بخوان تابلو را خواند و به داخل رفت
دستانش میلرزید وارد اتاق که شد دید زن های بر برهنه بر...متن ابی زیر را لمس کنید
•••‼️ ادامه متن باز شود
ولی شاید دوست داشتن یعنی همین که :
نگرانش میشی!
از صفحه ی چتش بیرون نمیای!
بین پیامات اولویت جواب دادنت اونه!
وقتی پیشته گوشیتو یادت میره
آنقدر داشتنش خوبه که چون میدونی
اون هست دیگه مهم نیست
دنیا چقدر سخته!🫂❤️🔥
دیروز یه پیرمرده اومده بود چشمشو عمل کنه
پرستار گفت :
اقا حلقه تونو در بیارین ،میخوام ببرمتون اتاق عمل.
آقاهه گفت:
"این حلقه از دست من در نمیاد هر کاری دلت میخواد بکن،
ولی اینو در نیار! چون حس میکنم این حلقه منو سرپا نگه میداره"
خدایا یکی از اینا لطفا : )))))))🤍
هیچوقت فراموش نکن که تو همه چیز منی♥️
@QaTan_o 𖧻 #𝐂𝐥𝐢𝐩
افسانه ها میگن یه قسمتی توی وجود دخترا هست
به اسم بغلدون که از بغل و آغوش یار تغذیه میکنه و به حیات داشتن اون دختر كمك ميكنه، وقتی موجودی اون قسمت کم بشه یا به عبارتی به اندازه که دوسشون دارید بغلشون نکنید، احتمالا رنگ صبح روز بعد رو نخواهید دید، هیچ موقع نزارید موجودی بغل توی خون دخترا کم بشه، همیشه محکم تر از قبل بغلشون کنید🫂🩷