oshoi | Неотсортированное

Telegram-канал oshoi - اشـoshoـو

22132

Подписаться на канал

اشـoshoـو

مراقبه روزانه 15 اردیبهشت
@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

#مراقبه_شبانه چهاردهم اردیبهشت

@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

تنها خوراک زندگی، خطر کردن است.

هر چه بیشتر ریسک کنی،
بیشتر زنده هستی
وقتی این موضوع را درک کردی که
ریسک کردن  بایستی نه از روی یاس و عجز،
بلکه از روی آگاهی و هشیاری درونی صورت پذیرد، آنگاه از زیبایی محض امکاناتی که ریسک کردن پیش پای تو می گذارد به وجد می آیی.

#اشو
#عشق_رقص_زندگی
@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

هرگاه تسلیم شوی،
کودک هستی می گردی
و هستی تو را در آغوش می گیرد .
#اشو
@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

شـرط اول، عاشٖقی،
              تسلیم عشق

ورنه بیخود دیده ای
                     تعلیم عشق

#مولانا


این لحظه‌ی بزرگی است:
لحظه‌ی تسلیم شدن.

یعنی از این پس دیگر انتظاری نخواهم داشت. و وقتی که انتظاری وجود نداشته باشد، امکانی هم برای ناکامی وجود ندارد
انتظار و توقع‌داشتن عامل تمام ناکامی‌هاست؛ توقع که ازبین برود، ناکامی ازبین رفته است
و وقتی که در زندگیت ناکامی وجود نداشته باشد، زندگی واقعاً بستری از گل‌های سرخ خواهد بود. آنوقت خداوند یک برکت همیشگی خواهد بود؛ او پیوسته سعادت و زیبایی خودش را برتو خواهد بارید.

من در اینجا فقط یک واسطه هستم، درست مانند یک پنجره.
به قاب پنجره وابسته نشو؛ به آسمانی نگاه کن که این پنجره فراهم کرده است. ستارگان و خورشید و ماه به این پنجره تعلق ندارند

آنچه به شما می‌دهم به من تعلق ندارد؛ کسی در درون وجود ندارد که اینها بتوانند مال او باشند.  من مالک هیچ چیز نیستم، ولی این بزرگترین مالکیت در دنیاست
ــ هیچ چیز ـــ
زیرا وقتی که:
چیزی نباشی، کسی نباشی، خدا هستی
وقتی کسی نباشی برای نخستین‌بار آن کُلّ می‌تواند توسط تو جاری شود.

آنچه من در اینجا با سالکانم انجام می‌دهم، کارِ من نیست؛ من فقط اجازه می‌دهم که چیزی اتفاق بیفتد. من نمی‌دانم چه خواهد شد، نمی‌دانم چه خواهم گفت، نمی‌دانم چه خبر است ــ شما چرا اینجا هستید، چرا من اینجا هستم. ولی چیزی اسرارآمیز در حال رخ‌دادن است. من اینجا هستم، شما اینجا هستید و بین مرشد و مرید چیزی منتقل می‌شود که:
نه به مرشد تعلق دارد و نه به مرید
این یک بازی دیوانه‌ی دیوانه است که یک طرف سوم در آن هست که نامریی است
آری می‌توانم این بازی مرید و مرشد را بازی دیوانه MAD game بخوانم
ـــ M برای “مرشد Master” است،A برای “و And”، و D برای “مرید Disciple”!

#اشو
#برگردان_محسن_خاتمی
@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

موسیقی بی کلام
خواب عمیق قسمت 1 از 2

@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

برای تسلیم شدن، به درک و هوشمندی والایی نیاز است
شگفت زده می شوی اگر بدانی که:
"هرچه فرد احمق تر باشد احتمال تسلیم شدنش کمتر است."

احمقها نمی توانند تسلیم شوند .
گرچه کسانی که نمی توانند تسلیم شوند فکر می کنند،بسیار باهوش هستند 
و علت تسلیم نشدنشان نیز همین است.
اما کودن ها نمی توانند تسلیم شوند ،
ﻣردم از ﮐﺎر اﻓﺗﺎده نمی توانند تسلیم شوند .
برای تسلیم شدن هوشمندی نیاز است
برای دیدن این نکته که :
" من در دایره ها دویده ام ، اگر به خودم باشد، به دویدن در این دایره ها ادامه خواهم داد ."  

هوشمندی لازم است . 
تنها اﻣﮑﺎن ﺑرای ﺧﻼص شدن از ﭼرخ ،
ﮔرﻓﺗن دﺳت دﯾﮕری اﺳت ،
ﮐﺳﯽ که بیرون از چرخه معیوب است .
تسلیم یعنی گرفتن این حمایت

#اشو
#سخت_نگیر_جلد_دوم
@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

#به_هیچ_چیز_نچسب.

عاشق زنی هستی، به او می‌چسبی
هرچه بیشتر بچسبی، بیشتر به آن زن فشار می‌آوری تا از تو فرار کند
زیرا چسبیدن تو برای آن زن یک بار سنگین است
هرچه بیشتر سعی کنی که او را تصاحب کنی، او بیشتر به این فکر می‌کند که چگونه آزاد شود، چگونه از تو بگریزد.

و به شما می‌گویم:
زندگی یک زن است؛ به او نچسب
او کسانی را دنبال می‌کند که به او نچسبند.
زندگی برای کسانی که به آن
نمی چسبند سرشار از فراوانی است

اگر بچسبی،‌ خود این چسبیدن، زندگی را پس می‌زند
این گدا بودن تو، زندگی را از تو بیزار می‌کند.

یک امپراطور باش، مستقل باش
زندگی را زندگی کن ولی به آن نچسب
#به_هیچ_چیز_نچسب
چسبیدن تو را زشت و خشن می‌سازد.
چسبیدن تو را گدا می‌سازد.
و زندگی برای کسانی است که:
امپراطور هستند، نه برای گدایان
اگر گدایی کنی هیچ چیز نخواهی گرفت.

زندگی به کسانی که هرگز گدایی نمی‌کنند بسیار می‌بخشد
زندگی برای کسانی که به آن نمی‌چسبند یک برکت همیشگی است
آن را زندگی کن،
از آن لذت ببر،
آن را جشن بگیر،
ولی خسیس نباش،
به زندگی نچسب
این چسبیدن به زندگی است که ترس از مرگ را به تو می‌دهد.
زیرا هرچه بیشتر بچسبی،
‌بیشتر خواهی دید که زندگی وجود ندارد.
در حال گذشتن است، از دستت می‌رود.
آنگاه وحشت از مرگ برمی‌خیزد.

#اشو
@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

موسیقی بی کلام
رویاها به حقیقت می پیوندند
از:دن گیبسون

@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

اگر کسی یکبار لذت آزادی و ""بی ترسی"" 
را بچشد، هرگز پشیمان نمی شود.
چرا که میفهمد این مطلوبترین حالت زندگی است.
و بدین گونه در می یابد خود را به آب و آتش زدن به چه معناست.
حتی یک لحظه کوتاه زیستن در این شورا وهیجان
ارضا کننده تر از یک عمر زندگی معمولی است.
  #اشو
#کتاب_شهامت
@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

#سوال_از_اشو

اشو عزیز، شما می گویید که ترس و آزادی، همچون جاه طلبی و عشق نمی توانند باهم وجود داشته باشند. ولی این جهان هستی است که ترس و عشق به آزادی را باهم می آورد
لطفاٌ نظر بدهید.

#پاسخ

آناند مایتریاAnand Maitreya، این درست است که جهان هستی ترس و عشق به آزادی را با هم می آورد ، و من به شما گفته ام که این دو باهم نمی توانند وجود داشته باشند.

جهان هستی به تو یک راه جایگزین نشان می دهد که انتخاب کنی تا آزادی تو مختل نشود. می توانی ترس را انتخاب کنی و می توانی آزادی را انتخاب کنی
آزادی توسط طبیعت برتو تحمیل نشده است،
و نه ترس بر تو تحمیل شده است
طبیعت به تو راه انتخاب می دهد
اینک  گزینش خودت است و بستگی به هوشمندیت می توانی انتخاب کنی.
نمی توانی هردو را باهم انتخاب کنی ، وقتیکه می گویم نمی توانند با هم وجود داشته باشند، منظورم همین است. جهان هستی هردو را باهم در اختیار تو می گذارد، ولی تو باید یکی را انتخاب کنی
بیشتر مردم ترس را انتخاب کرده اند
آنان از روی ترس انواع خدایان، الهیات و مذاهب را خلق کرده اند؛ آنان به سبب ترس تحت سلطه ی انواع سیاستمداران احمق هستند

هزاران سال است که آنان به سبب ترس مورد بهره کشی قرار گرفته اند؛ تمام این بردگی روحانی آنان به سبب ترسشان بوده است
ولی باید دلیلی وجود داشته باشد که چرا آنان ترس را انتخاب کرده اند و آزادی را انتخاب نکرده اند. تعداد بسیار اندکی هستند که آزادی را انتخاب کرده اند.
نکته ای هست که باید درک شود:
آزادی مسئولیت می آورد. لحظه ای که انتخاب می کنی که آزاد باشی، مسئول هریک از حرکاتت هستی؛ مسئول تمامی زندگیت هستی؛ مسئول رنج ها و شادکامی هایت هستی؛
مسئول این هستی که درخواب بمانی و یا که بیدار شوی.
آزادی در مسئولیت را می گشاید
ترس تمامی مسئولیت ها را می گیرد

تو فقط یک برده هستی. مسئولیت در دست دیگری است، کسی که بر تو سلطه دارد

ترس نوعی امنیت است و در امان بودن ، کسی دیگر مسئولیت و بار مسئولیت را برعهده گرفته است ، و این است دلیلی که چرا میلیون ها انسان ترس را انتخاب کرده اند.
ولی  لحظه ای که ترس را انتخاب کنند، بسیاری چیزها را نیز از دست خواهند داد:
نه تنها مسئولیت را ، خود روحشان را از کف می دهند. آنان دیگر خودشان نیستند. آنان تمامی امکان رشدکردن را ازدست می دهند ، آنان در دست های دیگری قرار دارند. اگر رشد تو برای آن دیگری منفعت داشته باشد، مجاز خواهد بود؛
ولی اگر رشد تو و هوشمندی تو سبب اختلال باشد، آنگاه ریشه هایت قطع خواهند شد
.

#اشو
#روح_عصیانگر_139
@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

موسیقی بی‌کلام
«تسلیم در بی نهایت»

@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

#ویت_آرتن

ویت یعنی: ماورا
آرتن یعنی: معنا

#زندگی ورای معناست
#بودن ورای معناست
معنا چیزی مصنوعی است 
و در هیچ جا به جز ذهن وجود ندارد.
کل زندگی به شکل سرور انگیزی 
بی معناست

هیچ معنا و هیچ مقصودی نمی شناسد.
زندگی یک بازی دائمی است


بگذار این بذر در قلبت فرو برود که زندگی بازی است، حتی مسابقه نیز نیست زیرا تو در مسابقه جدی میشوی.
وقتی بازی جدی شد مسابقه است.
وقتی بازی آنقدر جدی می شود که تمایل به برد پیدا میکنی بازیگوشی را از دست میدهد.
 
#زندگی_بازیگوشی_است ،
به همین خاطر زیباست.
اگر معنا وجود داشته باشد زیبایی از دست خواهد رفت
معنا تجارت می آفریند و وقتی زیادی درگیر معنا میشوی سوال خواهی کرد:
معنای زندگی چیست ؟
چرا اینجا هستم ؟

اینگونه تمام چیزهایی که میتواند ممکن شود را از دست میدهی.
دیر یا زود به یک مددجو تبدیل خواهی شد و به روانشناس نیاز پیدا خواهی کرد.
در غرب روانشناسی بسیار مورد نیاز است
زیرا به مدت دو هزار سال فیلسوفان غربی به جستجوی معنا بوده اند.
روانشناسی محصول همان بیماری است،
بیماریٕ به جستجوی معنا بودن

اگر درک کنی که:
لازم نیست درک کنی، به ورای دام روانشناسی میروی و هرگز به روانشناس نیازی نخواهی داشت. 
وقتی به جستجوی معنا هستی به جستجوی روز قیامت خودت هستی. 
زیرا معنا یافت نمیشود بنابراین در دام یک غیرممکن فرو می افتی
هرچقدر جستجو میکنی معنا را نمییابی و بیشتر ناامید میشوی و ناامیدی و افسردگی میتواند منجر به بروز مشکالت روانی در تو شود. 
می تواند تو را دیوانه کند ، میتواند تبدیل به سرطان شود و یا هر دو.... 
جستجوی معنا همانا جستجوی جهنم است.
زندگی باید بدون حسابگری زیسته شود
یا بهتر است بگوییم بدون دخالت خود،
نه ناهوشیارانه بلکه بدون ذهن خودآگاه،
یعنی:
هوشیارانه و با تسلیم به کل.

#اشو
#کتاب_در_باز
@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

#بخاطر_بسپار:

تو از هستي متولد شده اي
هستي مادر تو است

کساني که خدا را ((پدر)) مينامند اشتباه ميکنند. این فقط نگرشي  مرد سالارانه است. 
خدا پدر نیست، خدا مادر است،
زیرا ما از خدا متولد شده ایم.
#کل_هستی_زهدان_است.
آدمي، از آن بیرون آمده، و سپس در نهایت دوباره به درون آن ميرود.
مانند موجي  در اقیانوس ، مي پرد و بعد باز ميگردد
اگر موج با اقیانوس کشمکش کند احمق است. بدیهي است که دیوانه ميشود
و ما دیوانه شده ایم
این دیوانگي باید انداخته شود

پس اولین نکته اي که باید به یاد سپرده شود:
اگر واقعاً  بخواهي عميقاً  به درون سرور بروي، نگرش تهاجمي و وحشیانه نسبت به هستي به کار تو نمي آيد.
بلکه نگرش #عاشقانه_و_تسلیم_شدن به کار مي آید.

#اشو
#کتاب_کیمیاگري_نوین
@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

موسیقی بی کلام:
بازتاب در برکه

@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

#سوال_از_اشو

وقتی برونگرا هستم و در عمل،
عنصرم را در وجودم احساس می کنم
وقتی ساکت هستم و این زنبور عسل احساس وزوز کردن نمی کند، بسیار ناراحت کننده است.

آیا آن "عمل کننده" در من در حال مردن است؟
آیا هرگز قادر خواهد بود که در عمل و در سکوت آسوده باشد؟

#پاسخ

شانتام لانی Shantam Lani، سوال بااهمیتی مطرح کرده ای
برای همه اهمیت دارد که درک کنند که تحقیات معاصر برروی ذهن، انسان ها را به دو بخش تقسیم کرده است:
برونگرا  extrovert و درونگرا introvert.
برونگراها عمل کننده، مکتشف و ماجراجو هستند ، عینیobjective  هستند
اگر در دنیا فقط عشق وجود می داشت، آنان کاملاٌ احساس گمگشتگی می کردند.

درونگرا درست نقطه ی مقابل برونگرا است: وقتی هیچ کاری نمی کند، با خودش راحت و آسوده است ، وقتی که چشمانش بسته است و در سکوت در درون خودش فرو می رود.
این تقسیم بندی در حد خودش خوب است، ولی فقط در محدوده ی ذهن صادق است.

تو ذهنی برونگرا داری، برای همین است که می گویی، " وقتی برونگرا هستم و در عمل، عنصرم را در وجودم احساس می کنم. وقتی ساکت هستم و این زنبور عسل احساس وزوز کردن نمی کند، بسیار ناراحت کننده است.

مراقبه بُعدی کاملآٌ متفاوت با ذهن است.

روانشناسان در مورد آن بسیار سردرگم هستند زیرا هیچ چیز از مراقبه نمی دانند؛ فکر می کنند که مراقبه کننده فقط یک درونگرای دیگر است، این درست نیست
مراقبه کننده کسی است که بتواند از ذهن برونگرای خودش و همچنین از ذهن درونگرای خودش، جدا، در دوردست ها برفراز تپه ها، در حال تماشای بازی های ذهن، هشیار باشد.

تو به بخش برونگرای ذهن خودت بسیار وابسته هستی ، و هرکسی که به نیمی از ذهنش وابسته باشد دچار دردسر خواهد بود. زیرا آن بخش دیگر نیز وجود دارد، غفلت شده، سرکوب شده و تحقیر شده. این بخش انتقام خودش را خواهد گرفت. و بسیاری هستند که برونگرا هستند. آنان فکر می کنند که مراقبه کننده هستند، ولی نیستند
آنان فقط بخش دیگر ذهن را انتخاب کرده اند و با آن هویت گرفته اند
مراقبه کننده ی اصیل ورای ذهن است ، ورای برونگرایی و ورای درونگرایی.

بنابراین تو باید خودت را از این وسواس برونگرایی و عمل بیرون بکشی، زیرا این نوعی اعتیاد به الکل است، آن را اعتیاد به کار workoholic می خوانند. اگر عمل وجود داشته باشد، درگیر آن می شوی و می توانی خودت را کاملاٌ از یاد ببری:
تمام نگرانی ها و تمام مشکلاتت دیگر وجود ندارند ، دست کم در آگاهی تو وجود ندارند
آنها هنوز آنجا هستند؛ بنابراین هرگاه لحظه ای پیدا می کنی که کاری برای انجام دادن نداری،
و تو نمی توانی بیست و چهار ساعته مشغول عمل کردن باشی، باید استراحت هم بکنی،
در آن لحظات آسودگی و استراحت، آن بخش سرکوب شده و غفلت شده ی برونگرا سعی می کند تو را تسخیر کند.
و تو انواع آشغال ها را که نمی خواهی با آن ها هویت بگیری، در آن ذهن درونگرا پرتاب کرده ای. ذهن برونگرای تو تمیز است ، فکر می کنی که همان هستی؛ و تو ذهن درونگرا نیستی، پس می توانی انواع زباله ها را در آن بریزی
ولی این ها به سطح خواهند آمد. هر وقت که استراحت می کنی، به تو اجازه نخواهد داد تا راحت باشی، تو را بیقرار می سازد.

توصیه ی من این است که:
از ذهن برونگرا بیرون بیایی، و وارد ذهن درونگرا نشوی. آن ها دو روی یک سکه هستند.

رازی جدید بیاموز:
راز تماشاگر را، watcher
که نه کاری می کند و نه عمداٌ کاری نمی کند. تماشاگر فقط یک آینه است، هرآنچه را که رخ می دهد بازتاب می کند
رفتن به ورای ذهن بزرگترین سلامت و بهبود ممکن برای بشریت است
این به آن معنی نیست که نمی توانی از ذهن خودت استفاده کنی.
درواقع، فقط آنوقت است که می توانی از ذهن خودت استفاده کنی. هم اکنون این ذهن است که از تو استفاده می کند؛ تویی که برده ی ذهن برونگرای خودت هستی.
مردمان بسیاری به صومعه ها و کوهستان ها رفته اند. آنان درونگرا هستند ، و به نظر آنان درونگرایی مانند مراقبه جلوه می کند
این نیز مراقبه نیست، آنان فقط روی دیگر سکه را انتخاب کرده اند، و هرگاه فرصتی دست بدهد، ذهن برونگرا شروع می کند به ایجاد امیال و خواسته ها و انواع چیزها ، توهمات.

#اشو
#روح_عصیانگر_ص250
@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

مردان خـدا پـردهٔ پنـدار دریدند
یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند

جمعی به در پیر خرابات خرابند
قومی به برِ شیخ مناجات مریدند

فـریـاد که در رهـگذر آدمی خاکی
بسی دانه فشاندند بسی دام تنیدند

همت طلب از باطن پیران سحرخیز
زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند

شعر: فروغی بسطامی
خواننده: جلال محمدیان
آهنگ: کیخسرو پورناظری
گروه: تنبورنوازان شمس

@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

بیایید از آنچه در درون ما مخفی شده است پرده برداریم و خود را ببینیم و بشناسیم

از خود نگریزیم، زیرا فرار از خود حاصلی ندارد و غیر ممکن است
اولین حلقه زنجیر این دگرگونی،
مراقبه خود است، خود نگریستن است.

و شگفت این است ،همین که زشتی ها را دیدید
از آنها رهایی پیدا خواهید کرد
اگر ترس را ببینید این ترس شما را رها خواهد کرد
اگر تنفر را بشناسید از شر آن خلاص خواهید شد
این زشتی ها در درون ما هستند
زیرا ما آنهارا نمی شناسیم
آنها مارا دنبال می کنند زیرا ما از آنها فرار میکنیم
لحظه ای که ما بایستیم آنها هم توقف خواهند کرد
مثل سایه به دنبال ما هستند و
با توقف ما متوقف خواهند شد.

#اشو
@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

مراقبه روزانه 14 اردیبهشت
@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

#مراقبه_شبانه سیزدهم اردیبهشت

@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

اشراق کامل می‌تواند توسط
تسلیم به خداوند کسب شود 
و زمانی که خودت را مطالعه کرده باشی،   وقتی که به شناخت خودت رسیده  باشی، تسلیم بسیار  ساده  می‌شود
آنوقت این یک #تلاش نیست

اگر هم‌اکنون بخواهی تسلیم شوی یک تلاش عظیم خواهد بود، و حتی آنوقت نیز هرگز کامل نیست
اگر هم‌اینک بخواهی تسلیم شوی،
چگونه می‌توانی با نفرت درون تسلیم   شوی؟
چگونه می‌توانی با حسادت درونی تسلیم   شوی؟
چگونه می‌توانی با خشونتی که در درونت   هست تسلیم شوی؟

تسلیم فقط زمانی ممکن است که تو مطلقاً   پاکیزه باشی.

چگونه می‌توانی نزد خداوند بروی و
نفرت ، خشونت و حسادت خودت را در پای او قرار بدهی؟  

نه، فقط وقتی که پاک هستی، وقتی گلی از   پاکی باشی، آنوقت می‌توانی وارد آن   پرستشگاه شده و تسلیم شوی.

برای تسلیم شدن فرد باید لیاقت و ارزش آن   را داشته باشد، زیرا تسلیم شدن بزرگترین عمل است. هیچ چیز ورای آن نیست.

نمی‌توانی با تلاش و اراده‌ی خودت تسلیم   شوی، زیرا تلاش و اراده به نفس تعلق دارد
نفس نمی‌تواند تسلیم شود.

وقتی به مطالعه‌ی خودت ادامه می‌دهی،   خودت را مطالعه می‌کنی،‌ نفس ناپدید می‌شود.

تو باقی می‌مانی ولی دیگر ”من“ی وجود ندارد.

تو یک تهیای وسیع هستی بدون”من“در آن،
یک بودش گسترده هستی، ولی بدون ”من“
در آن

وجود هست، من دیگر نیست  
آنوقت تسلیم ممکن خواهد بود .  

#اشو
#برگردان: محسن خاتمی
@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

مراقبه روزانه 13 اردیبهشت
@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

مراقبه_شب
دوازدهم اردیبهشت
@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

ترس چیزی جز بی عشقی نیست،
عشق بورز و ترس را فراموش کن،
اگر حقیقتا عشق بورزی،
ترس ناپدید می‌شود.


اگر عميقا عشق بورزی، ترس پیدا نمی شود. ترس، منفی و نیستی است. 
این موضوع باید عمیقا درک شود. اگر این را از دست بدهی، هرگز قادر به درک ماهیت ترس نخواهی شد. 
ترس مثل تاریکی است، تاریکی وجود ندارد. به نظر می رسد که هست،
ولی در واقع عدم نور است.
نور وجود دارد، نور را حذف کن، تاریکی ظاهر می شود. تاریکی وجود خارجی ندارد، نمی توانی تاریکی را برداری.
هر آنچه بخواهی می توانی انجام دهی ولی تاریکی را نمی توانی برداری،
نمی توانی آن را بیاوری،
نمی توانی آن را درک کنی.
اگر خواستی با تاریکی کاری بکنی، باید با نور انجام دهی. چرا که تنها چیزی است که حیات دارد، قابل تغییر است
چراغ را خاموش کن، تاریکی ظهور می کند. چراغ را روشن کن، تاریکی محو می شود.
تو باید با «نور» کار بکنی، نمی توانی هیچ کاری با تاریکی انجام دهی،
ترس تاریکی است، ترس عدم عشق است،
نمی توانی کاری با آن بکنی، 
هرچه بیشتر عمل کنی، ترسو تر می شوی، چرا که بیشتر در می یابی که این کار غیر ممکن است. مشکل پیچیده و پیچیده تر می شود.
اگر به جنگ تاریکی بروی، مغلوب می شوی
می توانی شمشیری در بیاوری و سعی کنی تاریکی را بکشی، تنها خودت از پا در می آیی و سرانجام ذهن می اندیشد : 
«تاریکی خیلی قدرتمند است، به همین خاطر من شکست خوردم» 

در اینجاست که منطق به بیراهه می رود. این کاملا منطقی است. اگر شما با تاریکی کارزار کنید و نتوانید آن را شکست دهید، نتوانید آن را نابود کنید، کاملا منطقی است که به این نتیجه برسید :
«تاریکی خیلی خیلی قدرتمند است، من در برابرش ناتوانم».

اما واقعیت کاملا برعکس است. 
شما ناتوان نیستید. تاریکی ضعیف است. در واقع تاریکی در آنجا حضور ندارد. به همین خاطر است که شما نتوانستید آن را شکست دهید.
چطور می توانید چیزی را که وجود ندارد شکست دهید؟

#اشو
#شهامت، ص 54 و 55
@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

#مراقبه_روزانه دوازدهم اردیبهشت

@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

مراقبه_شب
یازدهم اردیبهشت
@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

بزرگترین عامل بازدارنده شما در عشق، وجود #من_کاذب در وجودتان است.

این من، همان ضمیرشماست که در برابر هرگونه عشقی مقاومت میکند. همین من، شما را در برابر تسلیم شدن به عشق محافظت کرده است.

#اشو
#نغمه_زندگی
@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

مراقبه روزانه 11 اردبیهشت

@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

#مراقبه_شبانه دهم اردیبهشت

@oshoi

Читать полностью…

اشـoshoـو

تا زمانیکه در وجودت نغمه سرایی نکنی و زندگیت رقص نشود، تا زمانیکه هستی را جشن نگیری، ممکن نیست خدا را بشناسی،

زیرا خدا اوج آواز و ترانه، اوج رقص و پایکوبی و اوج جشن زندگی است.

خدا به مردم غمگین تعلق ندارد.
خدا از آن کسانی است که اهل عشق و خنده اند.
هستی یک بازی بزرگ است. آنرا جدی نگیر
آنرا با ترانه ای در قلبت بپذیر
و شادمانه از آن سپاسگزاری کن

با گامهای سبک و با خنده ای در
درون قلبت در دنیا پیش برو
تا ناگهان در کنار همه هستی الهی شوی
.

#اشو
@oshoi

Читать полностью…
Подписаться на канал