موقع حرف زدن فقط چیزی را که لازم است بیان کنید
درست مثل اینکه می خواهید یک تلگراف بزنید
فقط اجازه دارید ده کلمه را استفاده کنید!
به حرف زدن مردم دقت کنید
حتما تعجب می کنید. سوء تفاهم همه جا دیده می شود. شما یک چیز می گویید، بقیه چیز دیگری می فهمند.
اگر مردم فقط پنج درصد مقدار فعلی حرف می زدند، دنیا محلی بسیار ساکت تر و صلح آمیزتر می شد
باور کنید فقط پنج درصد از آنچه می گویید برای بیان خواسته ها و منظورتان کفایت می کند
وقتی تلگرافی حرف می زنید بیاد داشته باشید:
در بیان و استفاده از کلمات محدودیت دارید. این مراقبه را انجام دهید
و با کمال تعجب مشاهده می کنید که در طول روز چقدر به حرف زدن کمی احتیاج دارید.
#اشو
@oshoi
#عاشق_باش_اما_تملک_نکن
عاشق باش. اما نباید فکر کنی بلافاصله زنی در دسترس تو خواهد بود. چنین انتظاری نباید داشت، زن را فقط به مرتبه زن بودن تقلیل نده. آنگاه در خطر زندگی خواهی کرد
مرد را هم فقط به شوهر بودن تنزل نده چون شوهر مفهوم زیبایی نیست...
اجازه دهید مردتان، مرد و زنتان، زن باقی بماند در فردیت و اصالت خویش. و فردایتان را قابل پیش بینی نکنید
و در انتظار چیزی نباشید، ولی برای هرچیز آمادگی داشته باشید
وقتی میگویم مخاطره آمیز زندگی کنید.
یعنی این
اما ما چکار میکنیم؟
ما عاشق زنی میشویم و بلافاصله به مراجع قانونی، به محضر یا کلیسا میرویم تا ازدواج کنیم. نمیگویم ازدواج نکنید، این یک رسم است. اشکالی ندارد، جامعه را راضی کنید، اما در عمق ذهن تان هرگز مالک زنی نشوید. هرگز حتی برای یک لحظه کوتاه هم نگویید(تو مال من هستی)
چطور یک آدم میتواند متعلق به شما باشد؟ وقتی شما شروع به تملک زنی میکنید، او هم متقابلأ همین کار را میکند. آن وقت شما دو تن دیگر عاشق نیستید
تنها در حال ضربه زدن و کشتن هستید
#اشو
@oshoi
پول وسیله خوبی است.
اما هدف خوبی نیست.
#اشو
#الماسهای_آگاهی
@oshoi
#سوال_از_اشو
اشوي عزیز، چگونه خودمان را براي مرگ آماده کنیم؟
#پاسخ
هیچ چیز انباشته نکن،
هرچه که باشد:
قدرت، پول، اعتبار، فضیلت، دانش، حتی تجارب به اصطلاح روحانی
اگر انباشته نکنی آماده خواهی بود هر لحظه بمیري، زیرا چیزي براي از دست دادن نداري.
ترس از مرگ واقعاً ترس از مردن نیست؛ترس از مردن، از انباشته کردن زندگی سرچشمه می گیرد
آنگاه چیزهاي زیادي براي از دست دادن داري، به آن ها می چسبی. من نمی گویم که گدا شوید، منظورم این نیست که دنیا را ترك کنید. می گویم:
#در_دنیا_باش_ولی_از_دنیا_نباش.
در درون چیزي را انباشته نکن،
در روح فقیر باش.
هرگز چیزي را تصاحب نکن،
آنگاه آماده اي تا بمیري.
مشکل در مالکیت است نه در خود
زندگی. هرچه بیشتر مالک باشی،
بیشتر در ترس از دست دادن هستی.
اگر مالک هیچ چیز نباشی،
اگر خلوص تو و روح تو با هیچ چیز آلوده نشده باشد،
اگر فقط در تنهایی خودت وجود داشته باشی،
می توانی هر لحظه ناپدید شوي؛
هر لحظه مرگ بر در بکوبد،
تو را آماده خواهد یافت.
#اشو
@oshoi
مردم عاشق، هرگز تصاحب گر نیستند.
برای آنان پول اهمیت زیادی ندارد،
عشق چنان رضایت عمیقی است که:
میتوان بدون هیچ پولی ، پادشاهی کرد.
#اشو
#الماسهای_آگاهی
@oshoi
موسیقی بی کلام
زیبایی بی کلام
از : Oliver shanti
@oshoi
#شکوفایی_عشق_در_بی_نیازیست
وقتي ديگر نيازي وجود نداشته باشد، عشق شكوفا مي شود
عشق هنگامي مي شكفد كه نيازها از ميان رفته اند
عشق فقط ميان پادشاه و ملكه رخ مي دهد؛ وقتي كه ديگر همه نيازها برآورده شده است
عشق تجملي ترين چيز در جهان است. نياز نيست، بلكه نهايت تجمل است. انسان به غذا، مسكن، لباس و چيزهاي ديگر نياز دارد. اينها همگي مربوط به دنياي مادي اند، ولي عشق به اين دنيا تعلق ندارد
وقتي ديگر نياز نداريد، با انرژي كل جريان مي يابيد و شخص ديگري نيز وجود دارد كه با اين انرژي در جريان است. هر دو مي خواهيد اين حالت خود را با هم سهيم شويد. پس انرژيهاي خود را به الهه عشق تقديم مي كنيد
عشق تجمل خالص است؛ زيرا هدفي ندارد
عشق نوعي غريزه است، نه وسيله اي براي رسيدن به هدفي ديگر
#اﺷﻮ
@oshoi
Existence knows only tense – the present. It neither knows the past, because it is no more, nor does it know the future, because it is not yet. But the mind is always concerned either with the past or with the future, never with the present. Do you see?
وجود تنها يك زمان را مي شناسد – زمان حال،
زمان گذشته را نيز نمي شناسد،
چون ديگر وجود ندارد
زمان آينده را نيز نمي شناسد،
چون هنوز نيامده است
ولي ذهن همواره در گذشته پرسه مي زند يا در آينده سير مي كند، هرگز در حال نيست
آیا چنين نيست؟
#اشو
@oshoi
#مراقبه_با_چای
لحظه به لحظه زندگی کن
به مدت سه هفته امتحان کن:
هر کاری میکنی تا جای ممکن با تمام وجود انجام بده، عاشق باش و از آن لذت ببر
اگر چای مینوشی، زیادی از آن لذت ببری شاید مضحک به نظر بیاید.
این فقط یک چای معمولی است.
اما همین چای معمولی میتواند به طرز فوق العاده ای زیبا شود.
از آن لذت ببر و ببين چگونه تجربه ای فوق العاده مي شود.
در هنگام چای دم کردن،
به صدای قل قل کتری گوش بده.
سپس چای را بریز، رایحه اش را بو کن.
سپس چای را مزه مزه کن
به حسي كه از بو و مزه چاي در تو ايجاد ميشود توجه كن
#از_زنده_بودنت_لذت_ببر
در این لحظه چای مینوشی.
قدر دانی کن. و به آینده فکر نکن.
لحظه بعدی، خودش از خودش مراقبت خواهد کرد. به فردا فکر نکن.
به مدت سه هفته در لحظه زندگی کن.
کلمه ای که اهالی ذن برای مراقبه به کار میبرند ، " وو' شی" است.
به معنای چیز خاصی نبودن، بی عجله و بی دغدغه و هیاهو بودن است.
#اشو
@oshoi
#سوال_از_اشو
اشو عزيز: چرا من اينقدر دوست دارم از ديگران انتقاد و از زندگي شكايت كنم؟
#پاسخ
همه اين را دوست دارند.
انتقاد كردن از ديگران و شكايت كردن از زندگي احساس خوبي به تو مي دهد.
با انتقادكردن از ديگران، احساس #برتري مي كني
با شكايت كردن از ديگران، احساس مي كني كه بالاتر از آنان هستي. اين براي نفس بسيار ارضاء كننده است.
و من مي گويم كه تقريباً همه چنين مي كنند:
برخي آشكارا چنين مي كنند و برخي هم فقط در درون به اين كار مي پردازند.
ولي لذت بردن از آن يكسان است.
به ندرت كساني پيدا مي شوند كه انتقاد نمي كنند و شكايت ندارند. اين ها كساني هستند كه نفسشان را انداخته اند
وقتي كه بي نفس باشي، فايده اي در آن نيست ،_ چرا بايد به خودت زحمت بدهي؟
ربطي به تو ندارد، ديگر پاداشي برايت ندارد. اين نفس بوده كه از آن لذت مي برده و تغذيه مي شده است
بنابراين تاكيد من اين است:
نفس را بينداز. با انداختن نفس درخواهي يافت كه تقريباً تمام دنيا ناپديد شده است.
تمام دنيايي كه دور نفس تنيده شده بود كاملاً ازبين مي رود و تو مردم را با چشماني تازه نگاه مي كني. اينك همان شخصي را كه پيش تر از او انتقاد مي كردي با ديده ي محبت نگاه
مي كني و ميلي عظيم داري تا با او مهربان باشي و به او كمك كني.
اينك چشماني ديگر داري و چيزها را كاملاً متفاوت مي بيني. شايد ببيني كه اگر تو نيز در موقعيت او بودي مانند او رفتار مي كردي. ديگر چيزي نيست تا از آن شاكي باشي
با انداختن نفس، نگرش و رفتار تو بيشتر انساني و دوستانه خواهد بود.
مردم را همانگونه كه هستند خواهي پذيرفت.
تو فقط بخشي از آنان را مي شناسي، تمامي زندگي آنان را نمي داني. و قضاوت كردن در مورد تمامي يك شخص از روي شناخت بخشي كوچك از او، كاري درست نيست.
شايد آن يك بخش كوچك در تمامي زندگي او مناسب و به جا باشد
ولي اوضاع چنين است:
انتقاد كردن بسيار آسان است. به هوشمندي بسيار نيازي نيست.
#اشو
#زبان_از_یاد_رفته_دل_ص21
@oshoi
قلب مرکز شهوات نیست؛
بلکه مرکز مهر است
و فردی را که در قلبش زندگی میکند نمیتوان شهوانی خواند، ولی میتوان او را با مهر خواند.
ولی شهوت از مرکز جنسی میآید، تمام شهوات از مرکز جنسی میآید
میتوانی در مرکز قلب باشی و از سکس لذت ببری، ولی از قلب فقط عشق میتواند جاری شود، نه شهوت
آنگاه سکس ات شهوانی نخواهد بود،
بلکه بارش مهر است بر دیگری.
عشق یک جریان بسیار ساکت، غیرتهاجمی و تقریبا منفعل است؛
ولی سکس شهوت است، خشونت است، تهاجم است، فتح دیگری با فشار و با یک انرژی قوی است.
عشق نمیتواند تجاوز کند، و سکس همیشه به انواع راهها تجاوز میکند. سکس تجاوز است حتی اگر از نظر قانونی تجاوز نباشد و نام ازدواج بر آن گذاشته باشند. ولی در مرکز ذهن،
تجاوز وجود دارد
تو فقط سعی داری به شخص دیگر تجاوز کنی، تهاجمی هستی، و این تجاوز میتواند به کسی شود که به ظاهر همسر توست.
و هر آنچه که قبل از سکس انجام بدهی فقط یک پیش آمیزش است، فقط برای رسیدن به همان هدف نهایی یعنی تجاوز است
برای همین است که وقتی دو نفر ازدواج میکنند، معاشقههای پیش از آمیزش ناپدید میشوند، زیرا که خیالشان نسبت به اینکه دیگری در اختیار دارند راحت است.
وقتی برای نخستین بار با پسر یا دختری دیدار میکنی، مقدار زیادی پیش آمیزش وجود دارد! قبل از اینکه وارد رابطهی جنسی شوی باید به نقش بازی کردن ادامه بدهی، تا که سکس به نظر تجاوز نیاید، ولی آن تجاوز در ذهن هست، در ذهن وجود دارد:
در ذهنت پیوسته به پایان فکر میکنی و همه چیز فقط ترغیب است و اغوا، فقط برای اینکه تمام آن چیز عاشقانه به نظر برسد! ولی هرچه بیشتر با آن پسر یا دختر صمیمی میشوی، پیش آمیزش کمتری وجود خواهد داشت؛
اگر ازدواج کنید، پیش آمیزش هم وجود ندارد. آنوقت سکس چیزی مستقیم است:
کاری که باید انجام و تمام شود...
ًبه این نگاه کن:
اگر دو نفر واقعاً عاشق هم باشند؛ آنوقت نه تنها پیش آمیزش، بلکه پس آمیزشی هم وجود خواهد داشت
اگر دو نفر عاشق هم نباشند، آنوقت سکس اتفاق میافتد و آنان به خواب میروند و پس آمیزشی هم وجود نخواهد داشت. حتی پیش آمیزش هم وجود ندارد و پس آمیزش غیرممکن است، زیرا چه فایده دارد؟
آن چیز اتفاق افتاده، به هدف رسیدهای
تجاوز در ذهن است.
مرکز جنسی فقط تجاوز را میشناسد، مرکز تهاجم است.
سکس به آسانی میتواند به خشونت تبدیل شود زیرا یک شهوت است، یک تجاوز است
عشق، مرکز قلب یا مرکز عشق کاملاً متفاوت است. غیرخشن است، منفعل است
مرکز قلب مرکز شهوت نیست، بلکه مرکز مهر است. و مهر مطلقا با شهوت متفاوت است،
این را به یاد بسپار:
شهوت باید به مهر تبدیل شود، فقط آنوقت است که از مرکز سکس به مرکز قلب حرکت میکنی
آنوقت است که مرکز جنسی تابع مرکز عشق، مرکز قلب میشود و پایینتر از بالاتر پیروی میکند.
آنوقت مرکز پایینتر کیفیتی کاملاً متفاوت خواهد داشت، کیفیت عوض میشود
وقتی سکس از عشق پیروی کند، سکس زیبا میشود، یک وقار و یک برکت میشود. این همان سکسی است که میگویم اگر رخ بدهد دیدار ملکوتی انرژیها میشود.
اما وقتی که عشق از سکس پیروی کند که در اکثریت اینچنین است، عشق زشت میشود، نیرویی ویرانگر میگردد، همدیگر را توسط عشق و به نام عشق نابود میکنید.
تمام دادگاههای دنیا پر از اشخاصی هستند که عاشق همدیگر بودهاند و اینک برای هم ویرانگر شدهاند
پنجاه درصد از ازدواجها کاملاً از هم
می پاشد، و آن پنجاه درصد دیگر به نوعی ادامه میدهند، نه بخاطر عشق، بلکه به دلایل دیگر:
بخاطر بچهها، بخاطر جامعه، بخاطر فامیل، بخاطر آبرو، بخاطر پول و به دلایل دیگر، ولی نه از روی عشق
نیمی دیگر کاملاً از هم پاشیده است. عشق بسیار ویرانگر شده زیرا که از مرکز پایینتر پیروی میکند.
این را به یاد بسپار:
این باید قانون درونی تو شود:
همیشه به یاد داشته باش که پایین تر باید از بالاتر پیروی کند
آنوقت همه چیز زیباست و یک برکت. هیچ چیز را نباید انکار کرد، نیازی به انکار هیچ چیز نیست؛ فقط بگذار که بالاتر هدایت کند؛ زیرا پایینتر، با پیروی از بالاتر کیفیتی دگرگون دارد. و اگر قرار باشد که بالاتر از پایینتر پیروی کند، همه چیز زشت میشود.
#اشو
@oshoi
#سوال_از_اشو
چرا عشق در دستانِ ما به نفرت تبدیل میشود؟
#پاسخ
مردم اشیاء نیستند،
نمیتوانی آنان را مالک شوی،
اگر فکر کنم که همسرت زیباست و به سمت او بروم تو خشمگین میشوی
و آمادهای تا بجنگی،
زیرا من به دارایی تو نزدیک شدهام
هیچ زنی دارایی دیگری نیست
هیچ شوهری دارایی دیگری نیست
چه دنیایی ساختهاید؟
مردم به سطح داراییها تنزل کردهاند
آنگاه حسادت و نفرت وجود دارد
تو خودت میدانی که زن همسایه برایت جذاب است. پس طبیعی است که در مورد زن خودت نیز بتوانی حدس بزنی
زن تو خوب میداند که مرد دیگری برای او جذاب است،
ولی او نمیتواند به آن مرد نزدیک شود، به سبب شوهرش!
او با یک تفنگ ایستاده است!
پس حتمی است که عشق به نفرت تبدیل شود
و این نفرت در تمام عمر به انباشته شدن ادامه میدهد
و آیا فکر میکنی که از این نفرت فرزندانی زیبا زاده خواهند شد؟
این فرزندان محصول عشق نیستند، بلکه محصول وظیفه هستند.
این وظیفهی زن است که اجازه بدهد که تو از او استفاده کنی!
حقیقت این است که تفاوتی میان زنان شوهردار و فواحش وجود ندارد
تفاوت فقط در این است که سوار ماشین شخصی خودت بشوی و یا با تاکسی سفر کنی
یک فاحشه فقط برای چند ساعت خریده میشود
همسران یک رابطهی دراز مدت هستند، مقرونبه صرفه هستند!
خانوادههای سلطنتی اجازه ندارند با کسانی خارج از خون سلطنتی ازدواج کنند.
اعتبار، پول، قدرت....
در چنین شرایطی؛
زمانی که رابطه یک رابطهی مالی باشد.
هیچکس نمیتواند دیگری را دوست بدارد.
زن به این سبب به تو متکی است که تو پول درمیآوری،
و قرنهاست که مردان به زن اجازه ندادهاند که تحصیل کند،
تجارت کند و یا شغلی داشته باشد
فقط به این دلیل ساده که اگر زن استقلال مالی داشته باشد،
حساب بانکی خودش را داشته باشد،
تو نمیتوانی او را به سطح یک شی تنزل بدهی،
او باید که به تو وابسته باشد
و آیا میپنداری که کسی که به تو وابسته است میتواند عاشق تو باشد؟!
هر زنی مایل است که شوهرش را بکشد
اینکه او را نمیکشد امری دیگر است.
زیرا اگر او را بکشد خودش چه خواهد کرد؟
او تجربهای از جامعه ندارد،
راهی برای امرار معاش ندارد
شوهر، هر شوهری،من استثناء نمیگذارم
مایل است که از شر زنش خلاص شود
ولی نمیتواند از شر او خلاص شود
فرزندان وجود دارند و خود او هزاران بار به آن زن قول داده است که عاشق او است.
وقتی که به سر کار خود میرود،
آن زن را میبوسد،
هیچ عشقی در این بوسه نیست
فقط اسکلتهایی که همدیگر را لمس میکنند
هیچکسی حضور ندارد.
مرد جامعهای را خلق کرده که در آن دوستی زن و مرد ناممکن است....
اوشو
#کتاب_از_دروغ_تا_حقيقت
#برگردان_محسن_خاتمی
@oshoi
#بزرگترین_چالش
وقتی که مرگ فرا می رسد تمام بازی ها،
به دست آوردن این چیز و آن چیز،
این شدن و آن شدن، قدرت، اعتبار اجتماعی،
پول، احترام ، هیچ چیز به حساب نمی آید،
فقط مجبوری بگویی، "من وجودم را باختم."
با دویدن و شتاب زدن در بعد #داشتن فقط یک چیز اتفاق می افتد ،
وجودت را از کف میدهی.
زندگی یک فرصت عظیم است....
فرصتی بزرگ.
در واقع، در این زندگی میلیون ها فرصت وجود دارند
که تو به #خودت دست بیابی و بشناسی که #کیستی.
ولی این را باید از راه دشوار به دست آوری،
#باید_برایش_کار_کنی.
سعی نکن قرض کنی. در دنیای درون هیچ چیز را نمی توان قرض گرفت.
و سعی نکن فقط دانش گردآوری کنی.
به شفافیت برس، بینشی به دست آور که در آن هیچ فکری در ذهنت نباشد.
این دشوارترین چیز در دنیاست.
رها کردن افکار، سخت ترین کار در دنیاست،
بزرگترین چالش است. تمام چالش های دیگر بسیار جزیی هستند.
این بزرگترین ماجراجویی است که می توانی به آن دست بزنی
و آنان که شهامت دارند این چالش را می پذیرند و واردش می شوند.
بزرگترین چالش این است که ذهن را رها کنی
زیرا
فقط وقتی که ذهن می ایستد الوهیت میتواند وجود داشته باشد.
فقط وقتی که شناخته ازبین برود، ناشناخته می تواند وارد شود.
فقط وقتی که تو نباشی، ذهن نباشد و چیزی از تو باقی نمانده باشد،
ناگهان آنچه که در جستجویش بوده ای و
همیشه و همیشه آن را می جسته ای می تواند وجود داشته باشد.
خداگونگی وقتی هست که تو نباشی.
این سخت ترین کار است.
#اشو
#هنر_مردن
@oshoi
چرا مردم اینهمه به پول چسبیده اند؟
پول نیروی جاذبه ای چون مغناطیس دارد.
جذّابیت پول مانند هیپنوتیزم است
جذّابیت پول در این است كه میتوانی كاملاً آن را تصاحب كنی.
پول كاملاً مطیع و فرمانبر است و به سادگی به اسارت در میآید.
و نفس تو ego از داشتن آن بسیار ارضاء میشود.
ولی عشق هرگز مطیع و فرمانبر نیست عشق عصیانگر است
تو نمیتوانی عشق را بخری. میتوانی مرد یا زنی را بخری ، ولی عشق را هرگز
اگر زنی را بخری ، آن زن، پول میشود. اگر مردی را بخری ، آن مرد پول میشود. یك شیی و یك ابزار می گردد
مرد و زن تنها زمانی انسان هستند كه در ذات خودشان هدف باشند، و نه وسیله
پول تنها یك وسیله است. و تسخیر شدن توسط وسیله، احمقانه ترین چیزی است كه برای انسان روی می دهد. این بزرگترین نفرین بشری است. پول نباید هدف شود
و در عین حال من نمیگویم كه پول را رها كن و در خیابان گدایی كن. از پول استفاده كن. پول وسیلهی خوبی است.
من مخالف پول نیستم. برای مخالفت با آن چیزی ندارم كه بگویم.
من دربارهی تو و میل تصاحب گری در تو صحبت میكنم ، نه دربارهی پول،
پول میتواند زیبا باشد. اگر تو با پول مسخ نشوی و آن را به خرید و فروش انسانی نگذاری ، پول زیباست
پول مانند خونی است كه در بدن جریان دارد. در بدن جامعه ، پول گردش میكند و این پول،"خونِ جامعه"است.
پول به جامعه كمك میكند تا تغذیه شود و زنده بماند. ولی پول مانند خون، بیماری هایی نیز دارد. شاید شنیده باشی كه در برخی بیماری های خونی ، خون از حركت باز میایستد و نمی تواند جریان پیدا كند . تكّه های به هم چسبیدهی خون دَلَمه بسته و به مانعی برای گردش خون تبدیل می شوند و نمی گذارند خون به راحتی در شریان ها جاری گردد
در این هنگام تمام یا قسمتی از بدن فلج می گردد و اگر این تكّه های به هم چسبیدهی خون به قلب وارد شود ، مرگ انسان حتمیاست.
به همین ترتیب نیز اگر پول از یك دست به دست دیگر در جریان باشد و همواره در حركت باشد، جامعه سالم است
هرچه حركت پول بیشتر باشد ، بهتر است و جریان"خونِ جامعه" روان تر و حیات آن سالم تر است
ولی وقتی كه یك خسیس پدیدار شود ، " خون" دَلَمه بسته است. شخصی در جایی ثروت اندوزی می كند و ثروتش را سهیم نمیشود.
اینك در جریان"گردشِ خونِ جامعه" ، مانعی ایجاد شده. این فرد خسیس سبب اختلال در جریان سالم گردش خون میشود.
او خودش زندگی نمیكند و به سبب تجمع عظیم ثروت ، نمی گذارد دیگران هم زندگی كنند.
پول از جریان یافتن و گردش سالم خود باز میماند .
در بدن ، خونِ در جریان یعنی زندگی،
و خونِ تجمع یافته یعنی مرگ
در جامعه نیز ، پولِ در گردش یعنی زندگی،
و ثروت انباشته شده یعنی مرگ
#اشو
برگردان :محسن خاتمی
@oshoi
عشق، مراقبه و حقیقت، همگی به قدرت زیادی احتیاج دارند.
تو باید منسجم و یک پارچه باشی.
انسان های معمولی تکه تکه هستند.
یکپارچه بودن همان قدرتمند بودن است.
هرگاه یکپارچه باشی،
به معنای واقعی به یک فرد تبدیل میشوی.
فرد یعنی تقسیم ناپذیر، تجزیه ناپذیر،
فرد شدن قدرت می آورد
و قدرت زیر بنای خداوند است
مراقبه ابزاری است برای به هم دوختن تکه های تو، حل کردن آن ها درهم ،ایجاد نوعی وحدت در تو و ایجاد مرکزی در وجودت است.
آن گاه که این مرکز شروع به رشد کند و برای رفتن به سوی ناشناخته شهامت کافی می یابی. دل به دریا می زنی.
خدا همواره از تو می خواهد که دل به دریا بزنی. فقط آن گاه می توانی شادمان ،عاشق ،حقیقی و الهی شوی.
#اشو
#عشق_پرنده_ای_آزاد_و_رها
@oshoi
عشقي كه من از آن سخن مي گويم هيچ ارتباطي با روابط عاطفي ما ندارد.
روابط عاطفي ما #وابستگي مي آفريند
عشقي كه جاودان است
ارتباط برقرار مي كند.
اما وابستگي ايجاد نمي كند
اين عشق با درختان، با خورشيد و ماه، با باد، با انسانها و حيوانات، با زمين و صخره ها ارتباط برقرار مي كند.
بيست و چهار ساعت شبانه روز با همه چيز ارتباط برقرار مي كند
اما هيچ وابستگي ايجاد نمي كند.
#عشق_همچون_رودخانه_است.
روان و خروشان، پويا و زنده و رقصان.
رابطه عاطفي چيزي راكد است.
چيزي مانده و كهنه شده.
چيزي كه از رشد بازمانده است.
و هرگاه چيزي از رشد باز بماند،
به تو احساس بی حوصلگي و غم دست مي دهد. نااميدي بر تو چيره مي شود و گرفتار رنج و عذاب مي شوي،
زيرا ارتباط خود را با زندگي از دست مي دهي.
زندگي هميشه همچون رودخانه است
و تو در چيزي وامانده اي و متوقف شده اي...، شوهر، زن، دوست،
هرگاه كسي وامانده شود،
خشمگين مي شود،
زيرا هيچكس دوست ندارد آزادي اش را از دست دهد.
بزرگترين دلخوشي انسان، آزاد بودن است.
و حماقت ذهن انسان به اندازه اي است كه همچنان موقعيتهايی مي آفريند كه در آنها آزادي بارها و بارها نقض مي شود.
آنگاه تو همچون پرنده اي مي شوي كه چون نمي تواني پرواز كني روحت در عذاب است.
و پرنده اي كه نمي تواند پرواز كند چه پرنده اي است؟
وجودي كه پويا و در حركت نيست،
وجودي كه رشد نمي يابد چه وجودي است؟
#بودن زماني زنده است كه #شدن باشد.
بودن شدن است:
اگر از شدن باز بماني ،
بودن تو همچون يك سنگ بی جان مي شود.
اما اگر به حركت ادامه دهي،
همچون گل نيلوفر پيوسته شكوفا مي شوي.
#عشق شور و هيجان نيست،
#عشق عاطفه نيست.
#عشق ادراكي بسيار عميق نسبت به اين نكته است كه يك نفر به نحوي كامل كننده ي توست، كسي هست كه از تو دايره ي كاملي مي سازد.
حضور اين شخص حضور تو را اعتلا مي بخشد. عشق به تو آزادي مي بخشد تا خودت باشي؛
عشق احساس مالكيت نيست.
عشق فقط وقتي روي مي دهد كه تو بالغ باشي.
تو وقتي قادري عشق بورز، كه بزرگ شده باشي، كمال پيدا كرده باشي.
وقتي دانستي كه عشق نياز نيست،
بلكه يك #سرريزش است
عشقِ برخاسته از وجود يا عشقِ از روي بذل و بخشش....
آنگاه بی هيچ قيد و شرطي مي بخشي.
وقتي عشق نداشتي، از ديگري مي خواهي كه آن را به تو بدهد؛
تو گدايی و آن ديگري هم از تو مي خواهد كه به او عشق ببخشي.
ملاقات دو گدا!
اكنون دوتا گدا دست پيش يكديگر دراز كرده اند.
و هر دو اميدوارند كه آن ديگري آن را داشته باشد...
طبيعي است كه سرانجام هر دو احساس ناكامي كرده و خود را فريب خورده احساس خواهند كرد.
#اشو
@oshoi
#عشق راهیست براي کوك کردن سیمهاي قلب، و راهی براي آوردن سیمهاي قلب به وضعیتی درست که در آن موسیقی می تواند بوجود آید
به همین دلیل است که:
من عشق را "نیایش" می نامم
من عشق را راهی براي دست یابی به خدا می نامم، من عشق را خدا می نـامم
نیایش بدون عشق، غلط، تو خالی و بیهوده است. کلمات نیایش بدون عشق، ابداً هیچ ارزشی ندارند
و کسانی که علاقمنـد بـه سـفر بـه سوي خدا هستند، هیچکدام بدون بالهای عشق نمی توانند به خدا برسند
بدان عشق چیزي نیست که از بیرون کسب شود
عشق موسیقی وجود درونی توست.
#اشو
@oshoi
#مدیتیشن_سازگاری
چشمان خود را قبل از خواب به آرامی ببندید
اتاق ساكت و تاریك است.
تصور کنید شما تنها كسی هستید كه بر روی كره زمین باقی مانده اید
هیچ كس جز شما در دنیا وجود ندارد. شما با آسمان پهناور آبی و گستره خاكی زمین تنها هستید. هیچ انسانی وجود ندارد كه با او حرف بزنید.
پدر، مادر، برادر، خواهر، دوستان، اقوام، همكاران همه از دنیا رفته اند.
هیچ كس نیست كه به او محبت كنید یا به شما محبت كند هیچ كس نیست با او حرف بزنید. با او دعوا كنید. بخندید یا گریه كنید.شما تنهای تنها هستید.
دیگر نیازی نیست برای خوشایند دیگران كارهایی را كه دوست ندارید انجام دهید و تنها كارهایی را كه قلباً دوست دارید، انجام می دهید.
كسی نیست كه به او حسادت كنید. هیچ كس نیست بتوانید خودتان را با او مقایسه كنید.
نیازی به خودنمایی ندارید چون كسی نمانده شما را ببیند.
نیازی به رقابت با كسی ندارید چون تنهای تنها هستید.
همه ی آنها كه دوستشان داشتید و كسانی كه احساس خوبی نسبت به آنها نداشتید همه مرده اند.
شما تنهای تنها هستید، بدون آدم های خوب یا بد،
حالا سه نفس آرام بكشید و چشمان خود را باز كنید. دنیا و آدم ها همه سر جایشان هستند. شما از یك سفر درونی بازگشته اید. اعضای خانواده شما و دیگران همه زنده اند
درباره آنها قضاوت نكنید و فقط شاهد بودنشان باشید
شما برای ادامه زندگی نیاز به رابطه با كل هستی را دارید و كل هستی خوب و بد را با هم دارد
انتخاب فقط یكی مقدور نیست.
عشق و تنفر، خشم و بخشش امتداد هم هستند
شما زندگی را همین طور كه هست با اجزاء خوب و بدش #مشاهده كنید.
#اشو
@oshoi