من کسی در ناکسی دریافتم پس کسی در ناکسی دربافتم مولانای جان @TARASHIRKHAN تماس با ادمین تعرفهتبلیغات: @tarefehmolanayeshams کانال محصولات سماع @samamolana پیج اینستاگرامی ما Instagram.com/molanaye_shams
دارم صنم چهره برافروختهای
وز خرمن دهر دیده بردوختهای
او عاشق دیگری و من عاشق او
پروانه صفت سوختۀ سوختهای
#ابوسعید_ابوالخیر
@Molanaye_shams
هستی که ظهور میکند در همه شیئ
خواهی که بری به حال او با همه پی
رو بر سر می حباب را بین که چسان
می وی بود اندر وی و وی در می وی
#ابوسعیدابوالخیر
@Molanaye_shams
رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن
یا ز جانان یا ز جان بایست دل برداشتن
#قاآنی
@Molanaye_shams
📘نگاهت و روی ماهت همیشه باید به آفتاب حقیقت باشه یعنی مرکز توجه و نگاهت باید خدا باشه
رسم عاشقی، یکتا شدن با زندگیه
یکتایی یعنی پذیرش تام و تمام آنچه که هست
آنچه که هست یعنی آنچه که خدا رقم زده
با فکر و عقل و اراده نیکوش رقم زده
پذیرش بی چون و چرای این عقل و تدبیر یعنی
تو باش و من نه
تو بگو من میشنوم
تو باش من نیستم من نیستم
شرط «بله گفتن به خداست»، به عقد خدا درآمدنه
بجز غم خوردن عشقت غمی دیگر نمیدانم
که شادی در همه عالم ازین خوشتر نمیدانم
گر از عشقت برون آیم به ما و من فرو نایم
ولیکن ما و من گفتن به عشقت در نمیدانم
ز بس کاندر ره عشق تو از پای آمدم تا سر
چنان بی پا و سر گشتم که پای از سر نمیدانم
به هر راهی که دانستم فرو رفتم به بوی تو
کنون عاجز فرو ماندم رهی دیگر نمیدانم
به هشیاری می از ساغر جدا کردن توانستم
کنون از غایت مستی می از ساغر نمیدانم
به مسجد بتگر از بت باز میدانستم و اکنون
درین خمخانهٔ رندان بت از بتگر نمیدانم
چو شد محرم ز یک دریا همه نامی که دانستم
درین دریای بی نامی دو نامآور نمیدانم
یکی را چون نمیدانم سه چون دانم که از مستی
یکی راه و یکی رهرو یکی رهبر نمیدانم
کسی کاندر نمکسار اوفتد گم گردد اندر وی
من این دریای پر شور از نمک کمتر نمیدانم
دل عطار انگشتی سیه رو بود و این ساعت
ز برق عشق آن دلبر به جز اخگر نمیدانم
#شیخ_عطار_نیشابوری
@Molanaye_shams
پیش و بر ما ز آرزوی چشم چو آهوت
چون پشت پلنگست ز خونابه چکیدن
آرامش و رامش همه در صحبت خلقست
ای آهوَک از سر بنه این خوی رمیدن
کوهیست غم عشق تو موییست تن من
هرگز نتوان کوه به یک موی کشیدن
#سنایی_غزنوی
@Molanaye_shams
من همگی درد شوم تا که به درمان برسم
@Molanaye_shams
#چاووشی
آهنگ بر سلطان
ساده دل بودم و یا مست و یا دیوانه
ترس ترسان ز زر خویش همیدزدیدم
از ره رخنه چو دزدان به رز خود رفتم
همچو دزدان سمن از گلشن خود می چیدم
#مولانای_جان
@Molanaye_shams
دیده از خلق ببستم چو جمالش دیدم
مست بخشایش او گشتم و جان بخشیدم
جهت مهر سلیمان همه تن موم شدم
وز پی نور شدن موم مرا مالیدم
#مولانای_جان
@Molanaye_shams
یار آمده، یار آمده، ره بگشائیم
جویان دلست، دل بدو بنمائیم
ما نعرهزنان که آن شکارت مائیم
او خندهکنان که ما تو را میپائیم
#مولانای_جان
@Molanaye_shams
اگر گرد کسی بسیار گردی
اگرچه بس عزیزی خوار گردی
#شیخ_عطار_نیشابوری
@Molanaye_shams
شاهیست که تو هرچه بپوشی داند
بیکام و زبان گر بخروشی داند
هر کس هوس سخن فروشی داند
من بندهٔ آنم که خموشی داند
#مولانای_جان
@Molanaye_shams
شاهیست که تو هرچه بپوشی داند
بیکام و زبان گر بخروشی داند
هر کس هوس سخن فروشی داند
من بندهٔ آنم که خموشی داند
#مولانای_جان
@Molanaye_shams
عقل و عشق و معرفت شد نردبان بام حق
لیک حق را در حقیقت نردبانی دیگرست
#مولانای_جان
@Molanaye_shams
اینجا کسیست پنهان ، خود را مگیر تنها
بس تیز گوش دارد ، مگشا به بد زبان را
بر چشمه ضمیرت ، کرد آن پری وُثاقی
هر صورت خیالت ، از وی شده ست پیدا
#غزل_مولانا
@Molanaye_shams
📘در این جهان و در وجودت کسی پنهان شده خیال نکن که تنها هستی ، او گوشی بسیار تیز و شنوا دارد مراقب زبان و گفتارت باش
آن فرشته بر دریچه ضمیر تو جایگاهی دارد و تمام نیت ها و مکنونات قلبی و درونی تو بر او آشکار است
ای خالق ذوالجلال و ای بار خدای
تا چند روم در به در و جای به جای
یا خانه امید مرا در دربند
یا قفل مهمات مرا دربگشای
#ابوسعیدابوالخیر
@Molanaye_shams
عاشقا دو چشم بگشا چارجو در خود ببین
جوی آب و جوی خمر و جوی شیر و انگبین
عاشقا در خویش بنگر سخره مردم مشو
تا فلان گوید چنان و آن فلان گوید چنین
من غلام آن گل بینا که فارغ باشد او
کان فلانم خار خواند وان فلانم یاسمین
دیده بگشا زین سپس با دیده مردم مرو
کان فلانت گبر گوید وان فلانت مرد دین
ای خدا داده تو را چشم بصیرت از کرم
کز خمارش سجده آرد شهپر روح الامین
چشم نرگس را مبند و چشم کرکس را مگیر
چشم اول را مبند و چشم احول را مبین
عاشقان صورتی در صورتی افتادهاند
چون مگس کز شهد افتد در طغار دوغگین
شاد باش ای عشقباز ذوالجلال سرمدی
با چنان پرها چه غم باشد تو را از آب و طین
گر همیخواهی که جبریلت شود بنده برو
سجدهای کن پیش آدم زود ای دیو لعین
بادیه خون خوار اگر واقف شدی از کعبهام
هر طرف گلشن نمودی هر طرف ماء معین
ای به نظاره بد و نیک کسان درمانده
چون بدین راضی شدی یارب تو را بادا معین
چون امانتهای حق را آسمان طاقت نداشت
شمس تبریزی چگونه گستریدش در زمین
#مولانای_جان
@Molanaye_shams
فهم و خاطر تیز کردن نیست راه
جز شکسته می نگیرد فضل شاه
#مثنوی_مولانا
@Molanaye_shams
📘مولانا به ما میگوید که افتخار( تیز کردن) و فخر فروشی و غرور بوسیله فهم و علم و دانش بشری، راه رسیدن ما برای شناخت حضرت حق نیست بلکه فضل و بخشش و رحمت الهی برای کسی که خواهان شناخت او باشد فقط شامل کسانی میشود که قلب و دل شکسته ای دارند یعنی هوی و هوس را کنار گذاشته و دلشان به نور الهی روشن شده ، پس تنها راه شناخت خداوند همین است.
🎙#شرح_حدیث_معراج جلسه بیست و دوم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد.
🆔 @Molanaye_shams
جانا ز لب آموز کنون بنده خریدن
کز زلف بیآموختهای پرده دریدن
فریاد رس او را که به دامِ تو درافتاد
یا نیست تو را مذهبِ فریاد رسیدن؟
ما صبر گزیدیم به دام تو که در دام
بیچاره شکاری خبه گردد ز تپیدن
اکنون که رضای تو به اندوه تو جفتست
اندوه تو ما را چو شکر شد به چشیدن
از بیم به یکبار همی خورد نیارم
زیرا که شکر هیچ نمانَد ز مزیدن
ما رَخت غریبانه ز کوی تو کشیدیم
ماندیم به تو آن همه کشّی و چمیدن
رفتیم به یاد تو سوی خانه و بُردیم
خاک سر کویَت ز پیِ سرمه کشیدن
در حسرت آن دانهٔ نار تو دل ما
حقّا که چو نارست به هنگام کفیدن
یاد آیدت آن آمدن ما به سر کوی؟
دزدیده در آن دیدهٔ شوخت نگریدن؟
ای راحتِ آن باد که از نزد تو آید
پیغام تو آرد بر ما وقت بزیدن
وان طیرهگری کردن و در راه نشستن
وان سنگدلی کردن و در حجره دویدن
ما را غرض از عشق تو ای ماه، رُخت بود
خود چیست شَمَن را غرض از بت گرویدن؟
ما را فلک از دیده همی خواست جدا کرد
بر خیره نبود آن دو سه شب چشم پریدن
زین روی که بر خاک سر کوی تو خسبد
مولای سگ کوی توام وقت گزیدن
زنهار کیانند به زیر خم زلفت
زنهار به هش باش گه زلف بریدن
بشنو سخن ما ز حریفان به ظریفی
کاَرزد سخن بندهْ سنایی بشنیدن
پیش و بر ما ز آرزوی چشم چو آهوت
چون پشت پلنگست ز خونابه چکیدن
آرامش و رامش همه در صحبت خلقست
ای آهوَک از سر بنه این خوی رمیدن
کوهیست غم عشق تو موییست تن من
هرگز نتوان کوه به یک موی کشیدن
ما بندگی خویش نمودیم ولیکن
خویِ بدِ تو بنده ندانست خریدن
#سنایی_غزنوی
@Molanaye_shams
بس کن و راز مرا بر سر انگشت مپیچ
که من از پنجه پیچ تو بسی پیچیدم
شمس تبریز که نور مه و اختر هم از اوست
گرچه زارم ز غمش همچو هلال عیدم
#مولانای_جان
@Molanaye_shams
رای او دیدم و رای کژ خود افکندم
نای او گشتم و هم بر لب او نالیدم
او به دست من و کورانه به دستش جستم
من به دست وی و از بیخبران پرسیدم
#مولانای_جان
@Molanaye_shams
🎙#شرح_حدیث_معراج جلسه بیست و یکم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بدون ذکر منبع مورد رضایت ایشان نمی باشد.
🆔 @Molanaye_shams
🔤🔤🔤🔤🔤🔤🔤🔤
لیست برترین کانال های تلگرام
📌کدکیهانی، راز اعداد11:11
🧿 چشم سوم 🤲 زبان بدن
🧘♀ مراقبه ⛱حسخوب
🧠 روانشناسی 🧘 یوگا
🔢 راز اعداد 👩⚕ پزشکی
💎 قانونجذب 📚 ادبیات
🥁 موسیقی 🧚♀ فرشتگان
🔡 لطفا همه شرکت کنید 🔡
🪙
✨«برقی از منزل لیلی بدرخشیـد سحر
وَه که با خَرمنِ مجنونِ دل افگار چه کرد»
🎤در محضر
#علامه_مروجی_سبزواری(دامت برکاته)
🔽 برگرفته از
#تفسیر_منازل_السائرین_جلسهٔ_شانزدهم
برگرفته از کانال👇👇👇
🆔 @moravej_tohid
🌐 www.moravejtohid.com
@Molanaye_shams
تو در جهان غریبی غربت چه میکنی ؟
قصد کدام خستهجگر میکنی؟ مکن
#مولانای_جان
@Molanaye_shams
عاشقان را گرچه در
باطن جهانی دیگرست
عشق آن دلدار ما را
ذوق و جانی دیگرست
#مولانای_جان