molana_eqballahori | Неотсортированное

Telegram-канал molana_eqballahori - مولانا و اقبال لاهوری

4054

﷽ پیر رومی آن امام راستان آشنای هر مقام راستان هرکجا رومی بَرد آنجا برو یک دو دم ازغیر او بیگانه شو توکه دانی ازمقام پیر روم می ندانی از کلام پیر روم حکیم اقبال چسان به سینه چراغی فروختی اقبال بخویش آنچه توانی به ما توانی کرد حکیم اقبال @P_A_R_Si

Подписаться на канал

مولانا و اقبال لاهوری

تو هم مثلِ من از خود در حجابی
خُنُک روزی که خود را بازیابی

مرا کافر کند اندیشه‌ی رزق
تو را کافـــر کند علم کتابی


#حکیم‌اقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

دو گیتی را به خود باید کشیدن
نباید از حضـــورِ خود رمیدن

به نورِ دوش بین امروزِ خود را
ز دوش امروز را نتــوان ربودن

#حکیم‌اقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

نه آدمیست که در خرمی و مجموعی
به خستگان پراکنده بر نبخشاید

گلیم خویش برآرد سیه گلیم از آب
وگر گلیم رفیق آب می‌برد شاید


#سعدی‌شیرین‌سخن
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

خواهی از دشمن نادان که گزندت نرسد؟
رفق پیش آر و مدارا و تواضع کن و جود

#سعدی‌شیرین‌سخن
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

پریشان هر دمِ ما از غمی چند
شریکِ هر غمی نامحرمی چند

ولیکن طرح فردایی توان ریخت
اگر دانی بهای این دمی چند


#حکیم‌اقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

گفتم غمت مرا کُشت
گفتا چه زَهره دارد؟

غم این قدر نداند کآخر تو یارِ مایی؟


#خداوندگار_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

گفتم عشق را شبی راست بگو تو کیستی؟
گفت حیاتِ باقیَم عُمـــرِ خوشِ مُکررم

گفتمش ای برون ز جا خانه تو کجاست؟ گفت
همرهِ آتشِ دلم پهلـــوی دیده‌ی ترم

#خداوندگار_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

مگو با من خدای ما چنین کرد
که شُستن میتوان از دامنش گرد

تو بالا کن این عالم که در وی :
قماری می‌برد نامــــــرد از مرد

#حکیم‌اقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

بر این منگـر که ذوفنون آید مَرد
در عهد و وفا نگر که چون آید مَرد

از عهده‌ی عهــدِ اگر برون آید مَرد
از هر چه گمان بَری فزون آید مَرد

#خداوندگار_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

چه گنج‌ها بنهادند و دیگری برداشت
چه رنج‌ها بکشیدند و دیگری آسود

به تازیانه‌ی مرگ از سرش به در کردند
که سلطنت به سرِ تازیانه می‌فرمود

نفس که نفس بر او تکیه میکند باد است
به وقتِ مرگ بداند که باد می‌پیمود


#سعدی‌شیرین‌سخن
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

هیچ فرصت ورای آن مَطَلب
که کسی مرگِ دشمنان بیند

تا نمیرد یکی به ناکامی
دیگری دوستکام ننشیند

تو هم ایمن مباش و غره مشو
که فلک هیچ دوست نگزیند

شادکامی مکن که دشمن مرد
مرغ، دانه یکان یکان چیند

#پادوشاه_سخن
#خواجه‌ی‌شیراز
#سعدی‌شیرین‌سخن
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

مرا عهدیست با شادی که شادی آن من باشد
مرا قولیست با جانان که جانان جان من باشد

اگر هشیار اگر مستم نگیرد غیر او دستم
وگر من دست خود خستم هم او درمان من باشد

نبیند روی من زردی به اقبال لب لعلش
بمیرد پیش من رستم چو از دستان من باشد

بدرم زهره زهره خراشم ماه را چهره
برم از آسمان مهره چو او کیوان من باشد

چراغ چرخ گردونم چو اجری خوار خورشیدم
امیر گوی و چوگانم چو دل میدان من باشد

منم مصر و شکرخانه چو یوسف در برم گیرم
چه جویم ملک کنعان را چو او کنعان من باشد

یکی جانیست در عالم که ننگش آید از صورت
بپوشد صورت انسان ولی انسان من باشد

سر ما هست و من مجنون مجنبانید زنجیرم
مرا هر دم سر مه شد چو مه بر خوان من باشد

سخن بخش زبان من چو باشد شمس تبریزی
تو خامش تا زبان‌ها خود چو دل جنبان من باشد


#خداوندگار_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

دوستان از هر شعری که خوش شما می‌آید، لایک کنید. سپاس از همراهی شما

بهروز باشید..

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

ناکسان را فراستی‌ست عظیم
گر چه تاریکِ طبع و بدخویند

چون دو کس مشورت بَرند به هم
گویند این عیب من همی گویند

#پادوشاه_سخن
#خواجه‌ی‌شیراز
#سعدی‌شیرین‌سخن
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

♥️✨

چونکه ننهادید بر قانون و بر خویش احترام
مُستبدین از شما یک‌ یک کشیدند انتـقام


#ملک‌الشعرای‌_بهار
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

به ضرب تیشه بشکن بیستون را
که فرصت اندک و گردون دو رنگ است

حکیمان را در این اندیشه بگذار
شرر از تیشه خیزد یا ز سنگ است؟

#حکیم‌اقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

تا شدم خوی‌گر به رفتنِ راست
چرخ کج‌رو به کُشتنم برخاست

راست نتوان سوی بلندی رفت
راستی مانعِ ترقی ماست

کوه‌رو بین که پشتِ خَم دارد
گه ز چپ میرود گهی از راست

باید ار قصدِ برشدن داری :
هر زمان اوفتاد و برپا خاست

نیست فرقی میانِ دشمن و دوست
کاندر آن ره خروش وانفساست

اندر آن ره دو تن ز پهلوی هم
نگذرد بس که راه کم‌ پهناست

کس در این راه پر خطر از کس
دستگیری نمیکند که خطاست

دوستان پای دوستان گیرند
از پی پاس جان خویش و رواست

سنگ‌ها پیشِ پایت اندازد
آنکه بالاتر از تو ره‌ پیماست

هر قدم زین مشاجرات مخوف
طرفه جنگ و کشاکشی برپاست

هر که برگشت یا که عجز آورد
در تک دره‌ی عمیقش جاست

همه آنجای را طمع دارند
مقصد جملگی همان یکجاست

هر که او بر درِ نیاز نشست
از سر امن و عافیت برخاست

به حقیقت غنی، کسی باشد
کِش ازین رفت‌ و آمد استغناست

جاه حاصل شده ز خونِ جگر
بازی کودکانه‌ی سفهاست

دولتی پر ز بیم و باک و هلاک
نیست دولت که کام اژدرهاست

کوه‌ پیما نه‌ایم و خرسندیم
گر چه رهوار ما جهان پیماست

ما جهان را به راستی سپریم
کس ندیدم که گم شد از ره راست

#ملک‌الشعرای‌_بهار
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

مرغ جایی که علف بیند و چیند گردد
مَردِ صاحب‌نظر آنجا که وفا بیند و جود

سُفله گو روی مگردان که اگر قارون است
کس از او چشم ندارد کرمِ نامعهود

#سعدی‌شیرین‌سخن
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

هر که بگویدت بگو کُشته‌ی عشق چون بوَد
عرضه بده به پیشِ او جانِ مرا که همچنین

#خداوندگار_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

جوانمردی که دل با خویشتن بست
رود در بحر و دریا ایمن از شست

نگه را جلوه مستی ها حلال است
ولی باید نگه داری دل و دست

#حکیم‌اقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

عشـق درآمد از درم دست نهاد بر سرم
دید مرا که بی‌توام گفت مرا که وای تو


#خداوندگار_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

از آن غم ها دلِ ما دردمند است
که اصل او ازین خاکِ نَژند است

من و تو زان غمِ شیرین ندانیم
که اصــلِ او ز افکارِ بلند است


#حکیم‌اقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

ز دانایی بنالد مَــــردِ دانا
که دانا را خِرَد بندی‌ست برپا

#ملک‌الشعرای‌_بهار
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

چون بدانی به ما چه می‌‎گذرد
به فلان بی‌نوا چه می‌‎گذرد

یا بر افلاس شخص چاره کنی
یا خود از مفلسی کناره کنی

مفلسی‌ مردن‌است‌ بی‌کم و کاست
هر که مفلس‌ شد از جهان‌ برخاست

#ملک‌الشعرای‌_بهار
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

دست خوش سعدیا👏👌

امیرِ ما عسل از دستِ خَلق می‌نخورد
که زهر در قدح انگبین تواند بود

عجب که در عسل از زهر میکند پرهیز
حذر نمی‌کند از تیرِ آه زهرآلود !؟


#سعدی‌شیرین‌سخن
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

چه دانم نیستم، هستم
ولیک این مایه میدانم

چو هستم نیستم ای جان
ولی چون نیستم هستم


#خداوندگار_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

دلِ من چون صدف باشد خیالِ دوست دُر باشد
کنون من هم نمی‌گنجم کز او این خانه پُر باشد

#خداوندگار_مـــولانا
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

با سکندر خضر در ظُلمات گفت :
مرگ مشکل، زندگی مشکل‌تر است

#حکیم‌اقبال_لاهــــــوری
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

دامن آلوده اگر خود همه حکمت گوید
به سخن گفتنِ زیباش بدان به نشوند

وآنکه پاکیزه رود گر بنشیند خاموش
همه از سیرت زیباش نصیحت شنوند

#سعدی‌شیرین‌سخن
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…

مولانا و اقبال لاهوری

رفته حسِ مردمی از مرد و زن‌، من با کیم؟
نیست گوشی تا نیوشد این سخن‌، من با کیم؟

بیست سال افزون زدم دادِ وطن نشنید کس
تازه از نو می‌زنم داد وطن‌، من با کیم؟

همچو بلبل گر هزار آوا برآرم‌ چون که هست
گوش‌ها بر نغمه‌ی زاغ و زغن‌، من با کیم؟

می‌زنم در انجمن فریاد واوبلا ولیک
پنبه دارد گوش اهل انجمن‌، من با کیم؟

گویم این قداره را بر گردن ظالم بزن
لیک شیطان گویدش بر خود بزن‌ من با کیم

گویم این زنجیر بهر قید دزدان است و او
هی زند زنجیر را بر خویشتن‌، من با کیم؟

گویم ای نادان به ظلم ظالمان گردن منه
او بخارد گردن و ریش و ذقن‌، من با کیم

گویمش باید بپوشانی کفن بر دشمنان
باز می‌پوشد به عاشورا کفن‌، من با کیم

پس همان بهتر که لب بربندم از گفت و شنید
مستمع چون نیست باری‌، خامشی باید گزید

#ملک‌الشعرای‌_بهار
@Molana_EqbalLahori

Читать полностью…
Подписаться на канал